
۱۳۹۲ فروردین ۲۱, چهارشنبه
کنگره آمریکا به دنبال «تشدید» تحریمهای ایران است

میرحسین موسوی: از من میخواهند گذشت کنم اما من نمیتوانم بر سر حقوق و آرای پایمالشده مردم معامله یا مصالحه کنم
در ایامی که گذشت شخصیت ها و گروه هایی به سراغ اینجانب آمدند و خواستار گذشت من از آنچه گذشت شدند. شاید توجه نمیشد که اینجانب از همان ابتدا از حق شخصی خود گذشته بودم، اما مسئله انتخابت مسئله شخصی نبود و نیست. من نمی توانم بر سر حقوق و آرای پایمال شده مردم معامله یا مصالحه کنم. مسئله جمهوریت و حتی اسلامیت نظام ماست. اگر در این نقطه ایستادگی نکنیم، دیگر تضمینی نداریم که در آیپنده با حوادث تلخی نظیر آنچه در انتخابات کنونی گذشت روبرو نباشیم. میر حیسن موسوی، بیانیه نهم....
احتمال طرح جدید تحریمهای سخت تر علیه ایران در کنگره آمریکا

۱۳۹۲ فروردین ۲۰, سهشنبه
نود مورد اجرای حکم اعدام در سه ماه اول سال ۲۰۱۳

Minister stopper støtte til Iran

I samme periode har de iranske myndigheder henrettet hundredvis af formodede narkokriminelle, og på den baggrund har udviklingsminister Christian Friis Bach (R) nu besluttet øjeblikkeligt at indstille støtten til programmet.
»Det er et signal til Iran om, at brugen af dødsstraf er uacceptabel og noget, som vi på ingen måde kanstå inde for«, siger han.
Støtte til dødsstraf
Som omtalt i Politiken i påsken har Danmark de seneste to år gennem Danida givet fem millioner kroner årligt til den FN-baserede organisation UNODC, som blandt andet støtter narkobekæmpelse i Iran, Afghanistan og Pakistan.
Det har fået blandt andet Amnesty International til at beskylde Danmark og andre donorlande for indirekte at støtte Irans udbredte brug af dødsstraf i narkorelaterede sager
Beslutningen om at støtte narkobekæmpelse i Iran blev truffet af den tidligere regering, og da Politiken skrev om problemet, sagde udviklingsminister Christian Friis Bach, at han var bekymret over de mange henrettelser i Iran. Alligevel mente han, at »fordelene med det her program er større end den risiko, vi løber«.
Det var planen, at Danmark de næste to år skulle donere yderligere samlet syv millioner kroner til programmet, men fredag kom en evaluering af projektet, og den fik ministeren til at ændre holdning
»Som evalueringen påpeger, fører det til henrettelser. Indsatsen fører til flere tilfangetagne, og jeg føler mig ikke sikker på, at vi med det her program for alvor kan garantere, at menneskerettighederne bliver styrket i Iran«.
۱۳۹۲ فروردین ۱۵, پنجشنبه
در همبستگی با ٤ آپریل روز جهانی حمایت از آمنه

امروز آمینا صدای اعتراض همه زنان در سراسر جهان علیه بردگی جنسی است. آمینا بعد از بوعزیزی دومین چهره انقلاب تونس است. او همچون عاليا المهدي نه تنها صدای اعتراض زنان در این کشور بلکه در مصر، ایران، افغانستان، پاکستان، عربستان و و همه کشورهاییست که در آنها جریانات اسلامی یا در راس قدرتند و یا به شکلی در زندگی جامعه دخیل هستند. آمینا اسلام سیاسی و قوانین ارتجاعی مذهبی ضد زن را در سطح جهانی به چالش کشیده است.
آنچه در تونس میگذرد و اعتراض عریان آمنه بیش از بیش به مردم ایران مربوط است. جمهوری اسلامی یک تكيه گاه و پايگاه مهم ارتجاع ضد انساني اسلام سیاسی در جهان است. اعتراض آمنه ضربه ای به بنیان های هویتی رژیم اسلامی، این رژیم آپارتاید جنسی در ایران است. فراخوان من من به مردم و دختران و جوان در ایران اينست كه وسیعا از ٤ آپریل و خواستها و اعتراض آمینا حمايت كنيد. در کشوری چون ایران و تحت حاکمیت جمهوری اسلامی که در آن قوانین ارتجاعی اسلامی، قوانین رسمی جامعه است، در آن فرودستي زنان و تبعيض عليه زنان قانون است، اين مهم است كه اقدام آمینا وسيعا با پشتيباني و همبستگي مواجه شود. فرياد آمینا همان فريادي است که ٣٤ سال است از زبان زنان و جوانان ایران در مقابل رژیم منفور اسلامی شنيده ايم. زنان ايران با عزم و اراده حجاب این پرچم آپارتاید جنسی رژیم اسلامی را هر روز پایین تر کشیده اند. آمینا چهره ای از جنبش نوین زن در سطح جهانی است. او چهره اي از جنبش ما زنان و مردان آزادیخوه در ایران است. با پیوستنمان به فراخوان ٤ آپریل این روز را به روز اعتراض وسیع خود علیه بردگی جنسی و حمایت و پشیبانی جهانی از آمینا تبدیل کنیم. سخن من با مردم و دختران و پسران جوان در ایران است که با امضای تومار اعتراضی در حمایت از آمینا وسیعا به این اعتراض بپیوندند و به هر شكل ممكن همبستگي خودرا با جنبش ٤ آوريل و در دفاع از آمینا اعلام كنند
شهدای جنبش سبز را فراموش نمی کنیم
اشکان سهرابی
20 ساله ،دانشجوی رشته آیتی دانشگاه قزوین در جریان اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات در روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ بر اثر اصابت سه گلوله به سینهاش درگذشت. زهرا نیک پیما مادر اشکان، در خصوص روز حادثه می گوید پسرش خود را برای امتحانات دانشگاه آماده میکرده و ساعت هفت و نیم روز ۳۰ خردادماه برای دیدار با یک دوست از خانه بیرون رفت و تاکید کرد که پنج دقیقه دیگر باز میگردد. وی هنگام بازگشت از یک ساختمان بلند مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود .پيكر او بعد از سه روز به خانواده تحويل داده شد.پیگیری های قضایی خانواده وی جهت شناسایی آمران و عاملان کشته شدن فرزندشان تا کنون بینتیجه بوده است
پیکر او در قطعه ٢۵٧ بهشت زهرا ردیف ۵٠ شماره ١٩ به خاك سپرده شد.
سهراب اعرابی
۱۹ ساله، در جریان اعتراضات به نتایج انتخابات ۱۳۸۸ کشته شد احتمال میرود که سهراب اعرابی در تظاهرات روز ۲۵ خرداد1388 در تیراندازی نیروهای بسیجی از بالای پایگاه بسیج مقداد کشته شده باشد. پروین فهیمی، مادر سهراب که از فعالان صلح و عضو گروه مادران صلح است گفت سهراب در راهپیمایی دوشنبه ۲۵ خرداد از وی جدا شد و شب به خانه بازنگشت. خانواده در بیمارستانها، کلانتریها، زندان اوین و دادگاه انقلاب جستجو کردند اما نام سهراب در هیچ فهرستی، نه در فهرست اسامی اعلام شده در زندان اوین و نه در فهرست نصب شده بر دیوار دادگاه انقلاب نبود. پروین فهیمی هر روز صبح برای یافتن نشانهای از پسرش به دادگاه انقلاب میرفت و هر بعد از ظهر عکس سهراب را جلوی در زندان اوین برده و عکس را به هر آزاد شدهای نشان میداد و میپرسید آیا او را دیدهاند یا خیر. چند نفر مطمئن بودند او را دیدهاند.
مادر این جوان در روز سه شنبه ١۶ تیر با گذاشتن کفالت در دادگاه انقلاب هر روز بعد از ظهر منتظر آزادى فرزندش بود. در تاریخ ۲۰ تیر مادر سهراب اعرابی را به اداره تشخیص هویت ارجاع میدهند تا آلبومهای کشتهشدگان را نگاه کند و مشخص میشود او کشته شد است.پيكر وي 21 تير 1388 به خانواده تحويل و در 22 تير همان سال در بهشت زهراي تهران به خاك سپرده شد.
ندا آقا سلطان
27 ساله در جریان اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات رياست جمهوري در روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ در محله امیر آباد تهران (خیابان کارگر شمالی، تقاطع خیابان شهید صالحی و کوچه خسروی) در حالیکه به همراه استاد موسیقیاش در حال مراجعه از تظاهرات اعتراضآمیز بود به ضرب گلوله نيروهاي بسيج کشته شد.پیکر او به بیمارستان شریعتی منتقل و فردای آن روز به خانوادهاش تحویل گردید و تحت تدابیر شدید امنیتی در قطعه ٢۵٧ ردیف ۴١ شماره ٣٢ بهشت زهرا به خاک سپرده شد. انتشار فیلم کوتاهی از لحظات جان سپردن وی که با تلفن همراه گرفته شد، بازتابهای فراوانی در رسانههای جهان بهدنبال داشت به نحویکه جمهوری اسلامی تلاش زیادی کرد تا قتل او را صحنهسازی و توطئه مخالفان دولت نشان دهد. «ندا» در خارج از ایران و در ایران، بعنوان سمبل آزادی خواهی ایرانیان در این اعتراضات شناخته میشود.
امیر جوادیفر لنگرودي
25 ساله دانشجوی مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد قزوین، ترانه سرا و دانشجو بازیگری، که در روز ۱۸ تیر ماه 1388 درتقاطع خيابان شهداي ژاندارمري و دانشگاه، محدوده امیرآباد توسط نیروهای لباس شخصي دستگير و مورد ضرب و شتم شديد قرار گرفته و بوسيله همين افراد به كلانتري 148تهران منتقل گرديد.
در کلانتری حال او در اثر ضرب و شتم به وخامت رسیده و ماموران كلانتري او را در ساعت 9 شب به بيمارستان فيروزگر منتقل گردید و روز19 تير خانوادهاش که اعتقاد داشتند امیر جرمی مرتکب نشده است اورا از بیمارستان فيروزگر به پلیس امنیت تحویل میدهند که از آنجا به بازداشتگاه كهريزك متتقل میگردد. وی پس از شکنجه شدید، در 23 تیردر مسيرانتقال به اوين ، دچار تشنج و ایست قلبی میشود . ده روز بعد، روز 3مرداد به خانواده برای تحویل جسد خبر میدهند.
در5 مرداد پيکر متلاشي شده وي در بهشت زهرا، قطعه211 ردیف 42 شماره 10 خاکسپاري ميگردد.
محسن روح الامینی
25 ساله دانشجوی کامپیوتر دانشکده فنی دانشگاه تهران،در تجمعات روز ۱۸ تیر 1388دستگیر شد و به بازداشتگاه کهریزک منتقل شد در بازداشتگاه كهريزك مورد ضرب و جرح شديد قرار گرفته و مجروح شد. چند روز بعد، وي در مسیر انتقال به زندان اوین به دلیل شرایط بد جسمانی ناشی از استرسهای فیزیکی، شرایط بد نگهداری، ضربات متعدد و نیز اصابت جسم سخت به بیمارستان منتقل شده و جان سپرد .پيكر اوبه عنوان فرد مجهولالهویه به بیمارستان شهدای تجریش منتقل و صبح روز بعد جسد به سردخانه تحویل داده مي شود. با آنکه به خانوادهی روح الاميني اعلام شده بود فرزندشان به زودی آزاد میشود، پس از يك هفته آنها در روز 30 تير خبر درگذشت او را دریافت کردند و اول مردادماه جنازه را تحویل گرفتند. وی فرزند عبدالحسین روحالامینی، رئیس انستیتو پاستور ایران، عضو جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و مشاور انتخاباتی محسن رضایی بود.
محمد کامرانی
۱۸ ساله در روز ۱۸ تیر۱۳۸۸ در نزدیکی میدان ولیعصر تهران دستگیر شد و به بازداشتگاه کهریزک انتقال یافت. او سپس به همراه گروه دیگری از بازداشتشدگان به زندان اوین منتقل گردید. و در اثر شکنجه جان سپرد طبق گفته خانواده وی، محمد را در حالیکه تقریباَ نیمه جان بوده و سراسر بدنش علائم باتوم و شکنجه بوده به تخت بیمارستان بسته بودند، تا امکان فرار نداشته باشد. با تلاش خانواده بالاخره می توانند محمد را از بیمارستان لقمان مرخص و بلافاصله به بیمارستان مهر منتقل کنند. اما در آنجا پزشکان متخصص می گویند با توجه به اینکه عفونت تقریباَ تمام بدن را فرا گرفته امیدی در بهبود نیست و محمد ظرف کمتر از٣ ساعت در تاریخ ٢۵ تیر جان می بازد وي شنبه 27 تیر در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
کیانوش آسا
25 ساله ، متولد کرمانشاه، وي دانشجوی ترم چهارم کارشناسی ارشد رشته مهندسی شیمی در دانشگاه علم و صنعت ایران بود. او در جریان تظاهرات روز دوشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ در میدان آزادی تهران ناپدید شد و روز ۳ تیر ماه ۱۳۸۸ در سردخانه پزشکی قانونی توسط خانوادهاش شناسایی شد. آسا در اثر اصابت دو گلوله توسط لباس شخصیها کشته شد. خانواده آسا طی شکایتی خواستار مشخص شدن علت مرگ فرزندشان شدند زیرا طبق اظهارات شاهدان عینی کیانوش تنها بر اثر اصابت یک گلوله به پهلویش زخمی شده بوده ولی هنگام تحویل جسد یک گلوله نیز به گردن وی اصابت کرده بود.
سید علی حبیبی موسوی خامنه
۴۳ ساله خواهرزاده میرحسین موسوی بود که در ۶ دی ۱۳۸۸ در جریان مراسم عزاداری روز عاشورا کشته شد. سید علی موسوی در زمان مرگ دارای یک دختر ۱۷ ساله و یک پسر ۷ ساله بود. ابراهیم موسوی برادر او پیش از این در جنگ کشته شدهاست. سید علی موسوی ظهر ۶ دی ۱۳۸۸ (عاشورا) در جریان تظاهرات روز عاشورا توسط سرنشینان یک پاترول مشکی هدف گلوله از ناحیه سینه قرار گرفت و بعد از انتقال به بیمارستان ابن سینا واقع در فلکه دوم صادقیه جان باخت.پیکر او پس از کش و قوسهای فراوان تحویل خانواده شد و تحت تدابیر شدید امنیتی شبانه در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. علی رغم پیگیری قضایی خانواده موسوی در مورد شناساییِ قاتلان فرزندشان تا کنون این امر بی نتیجه بوده است.
صانع ژاله
26 ساله دانشجوی رشته هنرهای نمایشی دانشگاه هنر تهران و از کردهای سنیمذهب بود که در جریان اعتراضات جنبش سبز در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ بر اثر برخورد گلوله کشته شد.ابتدا از سوي رسانههاي دولتي او را يك بسيجي عنوان كردند و کارت بسیج وی را در تلویزیون نمایش دادند. خانواده او نيز براي تائيد اين امر تحت فشار زيادي قرار گرفتند در حاليكه برادر او قانع ژاله ادعاهای مبنی بر بسیجی بودن او را تکذیب کرد و گفت کارت بسیج همان روز کشته شدن برادرشان برای او از طرف حکومت صادر شدهاست.
مراسم تشییع پيكر وی در روز ۲۷ بهمن1389 با حضور انبوهی از جمعیت از دانشگاه هنر تا دانشگاه تهران برگزار شد. این مراسم به صحنه درگیری طرفداران و مخالفان حکومت تبدیل شد به نحويكه از اوایل صبح دانشگاه هنر به اشغال نظامیان طرفدار حکومت درآمده بود و تعدادی از دانشجویان مورد حمله قرار گرفته و شماری نیز دستگیر شدند، و عملا نيز دانشجویان اجازه شرکت در تشییع جنازه را نداشتهاند. برادر صانع آرزوی او را اینگونه بیان می کند : صانع آرزویش این بود که مثل بهمن قبادی( کارگردان) در خدمتِ ملتش باشد.
محمد مختاری
22 ساله ،دانشجوي مهندسي معدن دانشگاه شاهرود،در جریان اعتراضات جنبش سبز درروز دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در خيابان رودكي تهران پنجاه متر مانده به خيابان توحيدو به ضرب گلوله مستقيم به پیشاني کشته شد. رسانههاي حكومتي ابتدا سعي كردند او را بسيجي و عوامل فتنه را عامل کشته شدن وی معرفی کنند ولی فعالیتهای اینترنتی محمد خلاف این را نشان می داد. او در آخرین پست فیس بوک خود نوشته بود : « خدایا ایستاده مردن را نصبیم کن که از نشسته زیستن در ذلت خسته ام.»
مراسم تشیع جنازه محمد مختاری با حضور ماموران لباس شخصی برگزار شد. به طوريكه خانواده مختاری فقط نظارهگر بودند و در مراسم ختم عزیزشان اجازه هیچ دخل و تصرفی نداشتند. و تمامی مراسم توسط نیروهای لباس شخصی و ناشناس انجام شد.خانواده مختاری خواستار تعقیب قضایی و مشخص شدن قاتل او شدند.
بهنود رمضانی
19 ساله، دانشجوی ترم دوم رشته مهندسی مکانیک دانشگاه نوشیروانی بابل. درپي اعتراضات جنبش سبز در 25 اسفند ۱۳۸۹ (شب چهارشنبه سوری) بر اثر ضربات باتوم نیروهای بسیج در میدان ۲۲ نارمک تهران مورد مورد ضرب و جرح شديد واقع گرديد و دچار شكستگي از ناحيه استخوانهاي دست و پا و گردن و ضربه مغزي گرديد پيكر وي به بیمارستان الغدیر تهران منتقل شدو در روز ۲۶ اسفند ۱۳۸۹ خانواده اش جسد وی را از پزشک قانونی تحویل گرفته و در روز ۲۷ اسفند، در روستای قراخیل از توابع شهرستان قائم شهر به خاك سپردند. رسانه های دولتی علت مرگ او را مرگ بر اثر انفجار نارنجک دست ساز توسط خود وی اعلام کردند اما در گزارش اولیه پزشکی قانونی به "مرگ بر اثر ضربات متعدد شی سخت به سر" اشاره گردیده است
20 ساله ،دانشجوی رشته آیتی دانشگاه قزوین در جریان اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات در روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ بر اثر اصابت سه گلوله به سینهاش درگذشت. زهرا نیک پیما مادر اشکان، در خصوص روز حادثه می گوید پسرش خود را برای امتحانات دانشگاه آماده میکرده و ساعت هفت و نیم روز ۳۰ خردادماه برای دیدار با یک دوست از خانه بیرون رفت و تاکید کرد که پنج دقیقه دیگر باز میگردد. وی هنگام بازگشت از یک ساختمان بلند مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود .پيكر او بعد از سه روز به خانواده تحويل داده شد.پیگیری های قضایی خانواده وی جهت شناسایی آمران و عاملان کشته شدن فرزندشان تا کنون بینتیجه بوده است
پیکر او در قطعه ٢۵٧ بهشت زهرا ردیف ۵٠ شماره ١٩ به خاك سپرده شد.
سهراب اعرابی
۱۹ ساله، در جریان اعتراضات به نتایج انتخابات ۱۳۸۸ کشته شد احتمال میرود که سهراب اعرابی در تظاهرات روز ۲۵ خرداد1388 در تیراندازی نیروهای بسیجی از بالای پایگاه بسیج مقداد کشته شده باشد. پروین فهیمی، مادر سهراب که از فعالان صلح و عضو گروه مادران صلح است گفت سهراب در راهپیمایی دوشنبه ۲۵ خرداد از وی جدا شد و شب به خانه بازنگشت. خانواده در بیمارستانها، کلانتریها، زندان اوین و دادگاه انقلاب جستجو کردند اما نام سهراب در هیچ فهرستی، نه در فهرست اسامی اعلام شده در زندان اوین و نه در فهرست نصب شده بر دیوار دادگاه انقلاب نبود. پروین فهیمی هر روز صبح برای یافتن نشانهای از پسرش به دادگاه انقلاب میرفت و هر بعد از ظهر عکس سهراب را جلوی در زندان اوین برده و عکس را به هر آزاد شدهای نشان میداد و میپرسید آیا او را دیدهاند یا خیر. چند نفر مطمئن بودند او را دیدهاند.
مادر این جوان در روز سه شنبه ١۶ تیر با گذاشتن کفالت در دادگاه انقلاب هر روز بعد از ظهر منتظر آزادى فرزندش بود. در تاریخ ۲۰ تیر مادر سهراب اعرابی را به اداره تشخیص هویت ارجاع میدهند تا آلبومهای کشتهشدگان را نگاه کند و مشخص میشود او کشته شد است.پيكر وي 21 تير 1388 به خانواده تحويل و در 22 تير همان سال در بهشت زهراي تهران به خاك سپرده شد.
ندا آقا سلطان
27 ساله در جریان اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات رياست جمهوري در روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ در محله امیر آباد تهران (خیابان کارگر شمالی، تقاطع خیابان شهید صالحی و کوچه خسروی) در حالیکه به همراه استاد موسیقیاش در حال مراجعه از تظاهرات اعتراضآمیز بود به ضرب گلوله نيروهاي بسيج کشته شد.پیکر او به بیمارستان شریعتی منتقل و فردای آن روز به خانوادهاش تحویل گردید و تحت تدابیر شدید امنیتی در قطعه ٢۵٧ ردیف ۴١ شماره ٣٢ بهشت زهرا به خاک سپرده شد. انتشار فیلم کوتاهی از لحظات جان سپردن وی که با تلفن همراه گرفته شد، بازتابهای فراوانی در رسانههای جهان بهدنبال داشت به نحویکه جمهوری اسلامی تلاش زیادی کرد تا قتل او را صحنهسازی و توطئه مخالفان دولت نشان دهد. «ندا» در خارج از ایران و در ایران، بعنوان سمبل آزادی خواهی ایرانیان در این اعتراضات شناخته میشود.
امیر جوادیفر لنگرودي
25 ساله دانشجوی مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد قزوین، ترانه سرا و دانشجو بازیگری، که در روز ۱۸ تیر ماه 1388 درتقاطع خيابان شهداي ژاندارمري و دانشگاه، محدوده امیرآباد توسط نیروهای لباس شخصي دستگير و مورد ضرب و شتم شديد قرار گرفته و بوسيله همين افراد به كلانتري 148تهران منتقل گرديد.
در کلانتری حال او در اثر ضرب و شتم به وخامت رسیده و ماموران كلانتري او را در ساعت 9 شب به بيمارستان فيروزگر منتقل گردید و روز19 تير خانوادهاش که اعتقاد داشتند امیر جرمی مرتکب نشده است اورا از بیمارستان فيروزگر به پلیس امنیت تحویل میدهند که از آنجا به بازداشتگاه كهريزك متتقل میگردد. وی پس از شکنجه شدید، در 23 تیردر مسيرانتقال به اوين ، دچار تشنج و ایست قلبی میشود . ده روز بعد، روز 3مرداد به خانواده برای تحویل جسد خبر میدهند.
در5 مرداد پيکر متلاشي شده وي در بهشت زهرا، قطعه211 ردیف 42 شماره 10 خاکسپاري ميگردد.
محسن روح الامینی
25 ساله دانشجوی کامپیوتر دانشکده فنی دانشگاه تهران،در تجمعات روز ۱۸ تیر 1388دستگیر شد و به بازداشتگاه کهریزک منتقل شد در بازداشتگاه كهريزك مورد ضرب و جرح شديد قرار گرفته و مجروح شد. چند روز بعد، وي در مسیر انتقال به زندان اوین به دلیل شرایط بد جسمانی ناشی از استرسهای فیزیکی، شرایط بد نگهداری، ضربات متعدد و نیز اصابت جسم سخت به بیمارستان منتقل شده و جان سپرد .پيكر اوبه عنوان فرد مجهولالهویه به بیمارستان شهدای تجریش منتقل و صبح روز بعد جسد به سردخانه تحویل داده مي شود. با آنکه به خانوادهی روح الاميني اعلام شده بود فرزندشان به زودی آزاد میشود، پس از يك هفته آنها در روز 30 تير خبر درگذشت او را دریافت کردند و اول مردادماه جنازه را تحویل گرفتند. وی فرزند عبدالحسین روحالامینی، رئیس انستیتو پاستور ایران، عضو جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و مشاور انتخاباتی محسن رضایی بود.
محمد کامرانی
۱۸ ساله در روز ۱۸ تیر۱۳۸۸ در نزدیکی میدان ولیعصر تهران دستگیر شد و به بازداشتگاه کهریزک انتقال یافت. او سپس به همراه گروه دیگری از بازداشتشدگان به زندان اوین منتقل گردید. و در اثر شکنجه جان سپرد طبق گفته خانواده وی، محمد را در حالیکه تقریباَ نیمه جان بوده و سراسر بدنش علائم باتوم و شکنجه بوده به تخت بیمارستان بسته بودند، تا امکان فرار نداشته باشد. با تلاش خانواده بالاخره می توانند محمد را از بیمارستان لقمان مرخص و بلافاصله به بیمارستان مهر منتقل کنند. اما در آنجا پزشکان متخصص می گویند با توجه به اینکه عفونت تقریباَ تمام بدن را فرا گرفته امیدی در بهبود نیست و محمد ظرف کمتر از٣ ساعت در تاریخ ٢۵ تیر جان می بازد وي شنبه 27 تیر در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
کیانوش آسا
25 ساله ، متولد کرمانشاه، وي دانشجوی ترم چهارم کارشناسی ارشد رشته مهندسی شیمی در دانشگاه علم و صنعت ایران بود. او در جریان تظاهرات روز دوشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ در میدان آزادی تهران ناپدید شد و روز ۳ تیر ماه ۱۳۸۸ در سردخانه پزشکی قانونی توسط خانوادهاش شناسایی شد. آسا در اثر اصابت دو گلوله توسط لباس شخصیها کشته شد. خانواده آسا طی شکایتی خواستار مشخص شدن علت مرگ فرزندشان شدند زیرا طبق اظهارات شاهدان عینی کیانوش تنها بر اثر اصابت یک گلوله به پهلویش زخمی شده بوده ولی هنگام تحویل جسد یک گلوله نیز به گردن وی اصابت کرده بود.
سید علی حبیبی موسوی خامنه
۴۳ ساله خواهرزاده میرحسین موسوی بود که در ۶ دی ۱۳۸۸ در جریان مراسم عزاداری روز عاشورا کشته شد. سید علی موسوی در زمان مرگ دارای یک دختر ۱۷ ساله و یک پسر ۷ ساله بود. ابراهیم موسوی برادر او پیش از این در جنگ کشته شدهاست. سید علی موسوی ظهر ۶ دی ۱۳۸۸ (عاشورا) در جریان تظاهرات روز عاشورا توسط سرنشینان یک پاترول مشکی هدف گلوله از ناحیه سینه قرار گرفت و بعد از انتقال به بیمارستان ابن سینا واقع در فلکه دوم صادقیه جان باخت.پیکر او پس از کش و قوسهای فراوان تحویل خانواده شد و تحت تدابیر شدید امنیتی شبانه در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. علی رغم پیگیری قضایی خانواده موسوی در مورد شناساییِ قاتلان فرزندشان تا کنون این امر بی نتیجه بوده است.
صانع ژاله
26 ساله دانشجوی رشته هنرهای نمایشی دانشگاه هنر تهران و از کردهای سنیمذهب بود که در جریان اعتراضات جنبش سبز در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ بر اثر برخورد گلوله کشته شد.ابتدا از سوي رسانههاي دولتي او را يك بسيجي عنوان كردند و کارت بسیج وی را در تلویزیون نمایش دادند. خانواده او نيز براي تائيد اين امر تحت فشار زيادي قرار گرفتند در حاليكه برادر او قانع ژاله ادعاهای مبنی بر بسیجی بودن او را تکذیب کرد و گفت کارت بسیج همان روز کشته شدن برادرشان برای او از طرف حکومت صادر شدهاست.
مراسم تشییع پيكر وی در روز ۲۷ بهمن1389 با حضور انبوهی از جمعیت از دانشگاه هنر تا دانشگاه تهران برگزار شد. این مراسم به صحنه درگیری طرفداران و مخالفان حکومت تبدیل شد به نحويكه از اوایل صبح دانشگاه هنر به اشغال نظامیان طرفدار حکومت درآمده بود و تعدادی از دانشجویان مورد حمله قرار گرفته و شماری نیز دستگیر شدند، و عملا نيز دانشجویان اجازه شرکت در تشییع جنازه را نداشتهاند. برادر صانع آرزوی او را اینگونه بیان می کند : صانع آرزویش این بود که مثل بهمن قبادی( کارگردان) در خدمتِ ملتش باشد.
محمد مختاری
22 ساله ،دانشجوي مهندسي معدن دانشگاه شاهرود،در جریان اعتراضات جنبش سبز درروز دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در خيابان رودكي تهران پنجاه متر مانده به خيابان توحيدو به ضرب گلوله مستقيم به پیشاني کشته شد. رسانههاي حكومتي ابتدا سعي كردند او را بسيجي و عوامل فتنه را عامل کشته شدن وی معرفی کنند ولی فعالیتهای اینترنتی محمد خلاف این را نشان می داد. او در آخرین پست فیس بوک خود نوشته بود : « خدایا ایستاده مردن را نصبیم کن که از نشسته زیستن در ذلت خسته ام.»
مراسم تشیع جنازه محمد مختاری با حضور ماموران لباس شخصی برگزار شد. به طوريكه خانواده مختاری فقط نظارهگر بودند و در مراسم ختم عزیزشان اجازه هیچ دخل و تصرفی نداشتند. و تمامی مراسم توسط نیروهای لباس شخصی و ناشناس انجام شد.خانواده مختاری خواستار تعقیب قضایی و مشخص شدن قاتل او شدند.
بهنود رمضانی
19 ساله، دانشجوی ترم دوم رشته مهندسی مکانیک دانشگاه نوشیروانی بابل. درپي اعتراضات جنبش سبز در 25 اسفند ۱۳۸۹ (شب چهارشنبه سوری) بر اثر ضربات باتوم نیروهای بسیج در میدان ۲۲ نارمک تهران مورد مورد ضرب و جرح شديد واقع گرديد و دچار شكستگي از ناحيه استخوانهاي دست و پا و گردن و ضربه مغزي گرديد پيكر وي به بیمارستان الغدیر تهران منتقل شدو در روز ۲۶ اسفند ۱۳۸۹ خانواده اش جسد وی را از پزشک قانونی تحویل گرفته و در روز ۲۷ اسفند، در روستای قراخیل از توابع شهرستان قائم شهر به خاك سپردند. رسانه های دولتی علت مرگ او را مرگ بر اثر انفجار نارنجک دست ساز توسط خود وی اعلام کردند اما در گزارش اولیه پزشکی قانونی به "مرگ بر اثر ضربات متعدد شی سخت به سر" اشاره گردیده است
تجاوزحربه ی کثیف اسلامی
طبق گزارش آژانس کردپا در هفته آخر اسفند ماه یک دختر دانشجو اهل اسلام آباد غرب از استان کرمانشاه به نام "حنانه فرهادی" پس از آزاد شدن از زندان اداره ی اطلاعات حکومت اسلامی به زندگی خود پایان داد. وزارت اطلاعات حکومت جانیان اسلامی خانواده ی این دختر دانشجو را تهدید کرده اند که نباید این اتفاق را رسانه ای کنند. حنانه فرهادی دانشجو مقطع کارشناسی ارشد رشته ی علوم سیاسی که بیش از دو ماه در بازداشت نیروهای اطلاعات حکومت اسلامی بوده ،پس از آزاد شدن از زندان دست به خودکشی زد.
روز چهارشنبه یازدهم اسفند ماه دختری به نام "شادیه باسامی" ۲۳ ساله از توابع منطقه ژاورو در سنندج خود را به آتش کشید. همچنین بر اساس یک خبر دیگر خانم "پروین غفاری"معاون سابق رئیس دانشگاه اسلامی تهران، پس از اینکه با تودیع وثیقه ی ۵۰ ملیون تومانی آزاد گردید خود را به آتش کشید. پروین غفاری نویسنده و شاعر در فروردین ماه ۱۳۹۰ در هنگام مراجعه به دادگاه ویژه ی خانواده با قاضی دادگاه وارد مشاجره شد و به اتهام بی احترامی و توهین به خامنه ای بازداشت و زندانی گردید. این زن به نشانه ی اعتراض به رفتار نامناسب و غیر انسانی مسئولان و سیستم قضایی حکومت اسلامی خود را به آتش کشید و وضعیت سلامتی وی نامناسب گزارش شده است.
رفتارهای غیر انسانی و وحشیانه ی با زندانیان یکی از موضوعاتی است که اراذل و اوباش اسلامی در آن ید طولایی دارند. جانیان اسلامی بعد از به قدرت رسیدن زندانها را از جوانان انقلابی که مخالف جمهوری اسلامی بودند پر کردند و شکنجه ی عریان و افسار گسیخته ای در زندانها رواج یافت. تجاوز به عنوان یکی از شکنجه های بسیار مخرب که نه تنها جسم زندانیان را مورد تعرض قرار میداد بلکه روح و روان آنها را بشدت تخریب میکرد به یکی ازحربه های اصلی اراذل و اوباش اسلامی برای در هم شکستن مقاومت زندانیان بدل شد. سربازان کثیف اسلامی نه تنها وجود شکنجه و تجاوز را در زندان منکر نمیشدند بلکه با وقاحت بی نظیری با القاب مذهبی "تعزیرات" و "حدود" شرعی به اعمال جنایتکارانه شان رنگ ایدئولوژیک میزدند. جنایتکاران اسلامی به چشم مردم بیشرمانه نگاه میکردند و از تجاوز به دختران باکره قبل از اعدام سخن میگفتند و برای پدران و مادران داغدارشان جعبه ی شیرینی میفرستادند تا عروس شدن فرزندانشان را تبریک بگویند! این بیشرمی و وقاحت را تنها در میان جانوران اسلامی میتوان سراغ گرفت.
همچنین در سال ۸۸ بااوج گرفتن مبارزات مردم ایران جنایتکاران اسلامی بار دیگر حربه ی تجاوز را اینبار به طور وسیع در مورد مردان و زنان به کار گرفتند تا بار دیگر وحشی گری خود را به رخ بکشند و به این ترتیب چنگ و دندان نشان دهند و ارعاب و وحشت را در جامعه رواج دهند. در برخی موارد زندانیانی که بعد از تجاوز،از زندان آزاد شده بودند باز هم مورد پیگیری و اذیت و آزار اراذل و اوباش اسلامی قرار میگرفتند وبرای سوءاستفاده های بیشتر، آنها وخانواده هایشان را مورد تهدید قرار میدادند.
جمهوری اسلامی حتی عامدانه به رواج اخبار تجاوز و شکنجه های قرون وسطایی که در بازداشتگاه کهریزک و دیگر زندانهایش جریان داشت پرداخت و یا در مورد قتل ستار بهشتی کارگر وبلاگ نویس، شکنجه هایی که در مورد وی انجام گرفته بود را با ذکر جزییات در جرایدشان نوشتند تا به خیال خودشان در عزم مردمی که سرنگونی نظامشان را نشانه گرفته اند خللی ایجاد کنند. اما جوانان در کوران مبارزاتشان در سال ۸۸ با شعار "توپ، تانک تجاوز دیگر اثر ندارد" پاسخ دندان شکنی به بیشرمی مزدوران اسلامی دادند. مردم با مبارزات پیگیرشان آنچنان چهره کریه اسلام را عیان کردند که دیگر هیچ انسان شریفی در هیچ گوشه ی دنیا نسبت به جانیان اسلامی توهمی ندارد. خشم و انزجار مردم ایران و منطقه از اسلام و قوانین متعفن آن نیز به سبب مبارزات مردم ایران و عیان کردن چهره کثیف حکومت اسلامیان است.
هرچند متاسفانه در مواردی جلادان کثیف اسلامی با تجاوز و شکنجه های بیرحمانه آنچنان روح و روان زندانیان را آزرده میکنند که در یک عکس العمل اعتراضی منجر به خودکشی ویا خودسوزی زندانیان پس از آزادی میشود اما بهترین راه اعتراض به اعمال غیرانسانی مردوران حکومتی، عیان کردن جنایات آنها و پرده برداشتن از اعمال پلیدشان میباشد. باید قربانیان تجاوزبا افشاگریهای هرچه بیشتر و صحبت کردن درمورد جنایاتی که در زندانها اتفاق میافتد، این حربه ی کثیف را از دست حکومت اسلامی بدر آورند. امروز در شرایطی که جمهوری اسلامی به یمن مبارزات مردم چند تکه شده و دست و پایش بریده و خون الود است و مانند ماری زخم خورده به روزهای آخر زندگی ننگینش نزدیک شده است به طوری که مرگشان را دیگر به چشم میبینند، با انجام اعمال وحشیانه ای مانند تجاوز به دختران جوانی که به چنگشان میافتند میخواهند بار دیگر به جامعه دندان نشان دهند بلکه بتوانند چند صباحی به عمر رذالت بارشان اضافه کنند .
ما باید دست جنایتکاران اسلامی را در انجام اعمال وحشیانه شان کوتاه کنیم. نباید اجازه دهیم این مار زخم خورده در آخرین نفسهایش قربانی بگیرد. نباید به این جانیان مجال بدهیم. بایدکاری کنیم که با دستگیری هر یک از عزیزانمان، رژیم با تجمعات گسترده ی مردمی مواجه شود تا مجال انجام اعمال
کثیفش را پیدا نکند.
بی شک اگر با دستگیری هر کدام از این عزیزان نام آنها به جراید میامد و در باره شان صحبت میشد مزدوران اسلامی جرات انجام چنین اعمالی را پیدا نمیکردند. باید اسامی عزیزانمان را به محض دستگیر شدن به گوش دنیا برسانیم و همه ی مردم شریف دنیا را برای فشار به جمهوری اسلامی دعوت کنیم. اوباش اسلامی خوب میدانند که در صورت علنی شدن چهره ی دستگیر شدگان، دستشان برای جنایت کوتاه میشود و از همین رو همواره خانواده های زندانیان را تهدید میکنند که خبر دستگیری عزیزانشان را رسانه ای نکنند تا بتواند در فرصتی که بدست میاورند همچون گرگی درنده در خفا به جان زندانیان بیافتند.
هرچند درنده خویی و رذالت حکومت اسلامی بر کسی پوشیده نیست واین رژیم تا آخرین لحظات بقایش جنایت میافریند، اما ما میتوانیم ابزارهای جنایاتشان را از دستشان بدر آوریم و لاشه ی متعفن این اژدهای زهر آلود را برای همیشه به زباله دان تاریخ بیاندازیم و آن روز دور نیست!
روز چهارشنبه یازدهم اسفند ماه دختری به نام "شادیه باسامی" ۲۳ ساله از توابع منطقه ژاورو در سنندج خود را به آتش کشید. همچنین بر اساس یک خبر دیگر خانم "پروین غفاری"معاون سابق رئیس دانشگاه اسلامی تهران، پس از اینکه با تودیع وثیقه ی ۵۰ ملیون تومانی آزاد گردید خود را به آتش کشید. پروین غفاری نویسنده و شاعر در فروردین ماه ۱۳۹۰ در هنگام مراجعه به دادگاه ویژه ی خانواده با قاضی دادگاه وارد مشاجره شد و به اتهام بی احترامی و توهین به خامنه ای بازداشت و زندانی گردید. این زن به نشانه ی اعتراض به رفتار نامناسب و غیر انسانی مسئولان و سیستم قضایی حکومت اسلامی خود را به آتش کشید و وضعیت سلامتی وی نامناسب گزارش شده است.
رفتارهای غیر انسانی و وحشیانه ی با زندانیان یکی از موضوعاتی است که اراذل و اوباش اسلامی در آن ید طولایی دارند. جانیان اسلامی بعد از به قدرت رسیدن زندانها را از جوانان انقلابی که مخالف جمهوری اسلامی بودند پر کردند و شکنجه ی عریان و افسار گسیخته ای در زندانها رواج یافت. تجاوز به عنوان یکی از شکنجه های بسیار مخرب که نه تنها جسم زندانیان را مورد تعرض قرار میداد بلکه روح و روان آنها را بشدت تخریب میکرد به یکی ازحربه های اصلی اراذل و اوباش اسلامی برای در هم شکستن مقاومت زندانیان بدل شد. سربازان کثیف اسلامی نه تنها وجود شکنجه و تجاوز را در زندان منکر نمیشدند بلکه با وقاحت بی نظیری با القاب مذهبی "تعزیرات" و "حدود" شرعی به اعمال جنایتکارانه شان رنگ ایدئولوژیک میزدند. جنایتکاران اسلامی به چشم مردم بیشرمانه نگاه میکردند و از تجاوز به دختران باکره قبل از اعدام سخن میگفتند و برای پدران و مادران داغدارشان جعبه ی شیرینی میفرستادند تا عروس شدن فرزندانشان را تبریک بگویند! این بیشرمی و وقاحت را تنها در میان جانوران اسلامی میتوان سراغ گرفت.
همچنین در سال ۸۸ بااوج گرفتن مبارزات مردم ایران جنایتکاران اسلامی بار دیگر حربه ی تجاوز را اینبار به طور وسیع در مورد مردان و زنان به کار گرفتند تا بار دیگر وحشی گری خود را به رخ بکشند و به این ترتیب چنگ و دندان نشان دهند و ارعاب و وحشت را در جامعه رواج دهند. در برخی موارد زندانیانی که بعد از تجاوز،از زندان آزاد شده بودند باز هم مورد پیگیری و اذیت و آزار اراذل و اوباش اسلامی قرار میگرفتند وبرای سوءاستفاده های بیشتر، آنها وخانواده هایشان را مورد تهدید قرار میدادند.
جمهوری اسلامی حتی عامدانه به رواج اخبار تجاوز و شکنجه های قرون وسطایی که در بازداشتگاه کهریزک و دیگر زندانهایش جریان داشت پرداخت و یا در مورد قتل ستار بهشتی کارگر وبلاگ نویس، شکنجه هایی که در مورد وی انجام گرفته بود را با ذکر جزییات در جرایدشان نوشتند تا به خیال خودشان در عزم مردمی که سرنگونی نظامشان را نشانه گرفته اند خللی ایجاد کنند. اما جوانان در کوران مبارزاتشان در سال ۸۸ با شعار "توپ، تانک تجاوز دیگر اثر ندارد" پاسخ دندان شکنی به بیشرمی مزدوران اسلامی دادند. مردم با مبارزات پیگیرشان آنچنان چهره کریه اسلام را عیان کردند که دیگر هیچ انسان شریفی در هیچ گوشه ی دنیا نسبت به جانیان اسلامی توهمی ندارد. خشم و انزجار مردم ایران و منطقه از اسلام و قوانین متعفن آن نیز به سبب مبارزات مردم ایران و عیان کردن چهره کثیف حکومت اسلامیان است.
هرچند متاسفانه در مواردی جلادان کثیف اسلامی با تجاوز و شکنجه های بیرحمانه آنچنان روح و روان زندانیان را آزرده میکنند که در یک عکس العمل اعتراضی منجر به خودکشی ویا خودسوزی زندانیان پس از آزادی میشود اما بهترین راه اعتراض به اعمال غیرانسانی مردوران حکومتی، عیان کردن جنایات آنها و پرده برداشتن از اعمال پلیدشان میباشد. باید قربانیان تجاوزبا افشاگریهای هرچه بیشتر و صحبت کردن درمورد جنایاتی که در زندانها اتفاق میافتد، این حربه ی کثیف را از دست حکومت اسلامی بدر آورند. امروز در شرایطی که جمهوری اسلامی به یمن مبارزات مردم چند تکه شده و دست و پایش بریده و خون الود است و مانند ماری زخم خورده به روزهای آخر زندگی ننگینش نزدیک شده است به طوری که مرگشان را دیگر به چشم میبینند، با انجام اعمال وحشیانه ای مانند تجاوز به دختران جوانی که به چنگشان میافتند میخواهند بار دیگر به جامعه دندان نشان دهند بلکه بتوانند چند صباحی به عمر رذالت بارشان اضافه کنند .
ما باید دست جنایتکاران اسلامی را در انجام اعمال وحشیانه شان کوتاه کنیم. نباید اجازه دهیم این مار زخم خورده در آخرین نفسهایش قربانی بگیرد. نباید به این جانیان مجال بدهیم. بایدکاری کنیم که با دستگیری هر یک از عزیزانمان، رژیم با تجمعات گسترده ی مردمی مواجه شود تا مجال انجام اعمال
کثیفش را پیدا نکند.
بی شک اگر با دستگیری هر کدام از این عزیزان نام آنها به جراید میامد و در باره شان صحبت میشد مزدوران اسلامی جرات انجام چنین اعمالی را پیدا نمیکردند. باید اسامی عزیزانمان را به محض دستگیر شدن به گوش دنیا برسانیم و همه ی مردم شریف دنیا را برای فشار به جمهوری اسلامی دعوت کنیم. اوباش اسلامی خوب میدانند که در صورت علنی شدن چهره ی دستگیر شدگان، دستشان برای جنایت کوتاه میشود و از همین رو همواره خانواده های زندانیان را تهدید میکنند که خبر دستگیری عزیزانشان را رسانه ای نکنند تا بتواند در فرصتی که بدست میاورند همچون گرگی درنده در خفا به جان زندانیان بیافتند.
هرچند درنده خویی و رذالت حکومت اسلامی بر کسی پوشیده نیست واین رژیم تا آخرین لحظات بقایش جنایت میافریند، اما ما میتوانیم ابزارهای جنایاتشان را از دستشان بدر آوریم و لاشه ی متعفن این اژدهای زهر آلود را برای همیشه به زباله دان تاریخ بیاندازیم و آن روز دور نیست!
۱۳۹۲ فروردین ۶, سهشنبه
۱۳۹۱ اسفند ۲۶, شنبه
نظامی ایران به حکومت سوریه افزایش یافته است
خبرگزاری رویترز روز پنجشنبه در گزارشی اختصاصی به نقل از دیپلماتهای غربی نوشت که ایران در ماههای اخیر حمایت نظامی خود از حکومت بشار اسد در سوریه را به طور قابل توجهی افزایش داده است.بر اساس این گزارش که امروز پنجشنبه، ۲۴ اسفند، منتشر شد، مقامات غربی میگویند که بخشی از تسلیحات نظامی ایران همچنان از طریق عراق وارد سوریه میشود، اما مسیرهای دیگری نیز وجود دارند، مانند ترکیه و لبنان که کاروان اسلحههای ایرانی از آنجا میگذرد.
یک دیپلمات ارشد غربی با شرط عدم انتشار نامش به رویترز گفت: «ایران به شکل گستردهای به حکومت سوریه کمک میکند. آنها در این سه چهار ماه اخیر ارسال سلاح به سوریه از طریق آسمان عراق را شدت بیشتری بخشیدهاند و اکنون با کامیون نیز به سوریه سلاح میرسند. اما مقامات عراق این مسئله را نادیده میگیرند.»او اضافه کرد که جنگ داخلی سوریه بیش از پیش به جنگی «فرقهای» بدل شده است که یک طرف ماجرا سنیها قرار دارند و در طرف دیگر شیعیان و علویان حامی حکومت بشار اسد؛ در عین حال که سنیهای عراق بهطور روزافزونی به صحنه نبرد میپیوندند.عراق پیش از این نیز متهم به نادیده گرفتن عبور هواپیماهای حامل سلاحهای ایرانی از آسمان این کشور شده بود، اما مقامات این کشور چنین اتهامی را همواره تکذیب کردهاند.
یک دیپلمات ارشد غربی با شرط عدم انتشار نامش به رویترز گفت: «ایران به شکل گستردهای به حکومت سوریه کمک میکند. آنها در این سه چهار ماه اخیر ارسال سلاح به سوریه از طریق آسمان عراق را شدت بیشتری بخشیدهاند و اکنون با کامیون نیز به سوریه سلاح میرسند. اما مقامات عراق این مسئله را نادیده میگیرند.»او اضافه کرد که جنگ داخلی سوریه بیش از پیش به جنگی «فرقهای» بدل شده است که یک طرف ماجرا سنیها قرار دارند و در طرف دیگر شیعیان و علویان حامی حکومت بشار اسد؛ در عین حال که سنیهای عراق بهطور روزافزونی به صحنه نبرد میپیوندند.عراق پیش از این نیز متهم به نادیده گرفتن عبور هواپیماهای حامل سلاحهای ایرانی از آسمان این کشور شده بود، اما مقامات این کشور چنین اتهامی را همواره تکذیب کردهاند.
۱۳۹۱ اسفند ۱۷, پنجشنبه
کابوسى که نظام را رها نمیکند
در آغاز هفته اى که گذشت علاءالدین بروجردی در گفتوگو با وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان (وابسته به تلویزیون ایران) در توضیح اینکه چرا به قطعیت نمیتواند در مورد علت مرگ ستار بهشتی توضیح دهد گفت زیرا گزارش رسمی پزشکی قانونی را دقیق به خاطر ندارد. رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: ستار بهشتی شاید به دلیل «ترس و نگرانی از شرایط زندان» فوت کرده باشد. چون بر اساس گزارش رسمی پزشکی قانونی٬ ضرب و شتم منتهی به مرگ ایشان وجود نداشت و شاید مجموعه استرسها و فشارهای روانی علت مرگ او بود»٬ پیشتر دلیل مرگ ستار بهشتی از سوی کمیسیون امنیت ملی که مسئولیت تهیه گزارش در مورد پرونده ستار بهشتی را بر عهده داشت «شوک» عنوان شده بود. ستار بهشتی وبلاگ نویس کارگری بود که به جرم اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت در شبکه اجتماعی و فیس بوک در تاریخ ۹ آبان، توسط پلیس سایبری ایران، فتا، بازداشت شد و ۱۳ آبانماه در بازداشتگاه پلیس فتا درگذشت.به گزارش خبرگزاری مهر در آخرین نظریه کمیسیون پزشکی ٧ نفره (پزشکان متخصص پزشکی قانونی) که در تاریخ ٣٠ آبان ماه گذشته صادر شده بود، آمده است: «در حال حاضر با توجه به بررسیهای انجام شده و با اطلاعات موجود، تعیین علت قطعی فوت از لحاظ پزشکی مقدور نبوده، اما نظر به اینکه در معاینهی جسد و بررسیهای تکمیلی هیچگونه دلایل و شواهدی از بیماری منجر به فوت احراز نگردیده است، محتملترین علت منجر به فوت میتواند پدیدهی شوک باشد که در صورت احراز ایراد ضربه یا ضربات به نقاط حساس بدن یا فشارهای شدید روانی، این عوامل میتواند عامل شوک مذکور باشد. بروجردی همچنین درباره قرائت گزارش پرونده مرگ ستار بهشتی در کمیسیون گفت: «قرائت این گزارش مانند آب سرد به آتشی بود که دشمن طراحی کرده بود و میتوانست مثل قضیه زهرا کاظمی آن [را] زنده نگه دارد ولی به نظر بنده مسئله خاتمه پیدا کرد.» وکیل خانواده ستار بهشتی اما پس از آگاهی از اظهار نظر وی درباره پرونده ستار بهشتی گفت: «این نماینده محترم بهتر است در حیطه وظایف خود اظهار نظر کند زیرا هنوز پرونده ستار بهشتی به دادگاه نرفته و در دادسرا هم برای آن قرار منع تعقیب صادر نشده است.به گزارش سایت کلمه در روز یکشنبه گذشته گیتی پورفاضل، وکیل مدافع خانواده ستار بهشتی اظهارات آقای بروجردی را فاقد ارزش قانونی دانست و گفت که پرونده هنوز در حال رسیدگی است.گفتنی است علاءالدین بروجردی ۲۲ آبان ماه نیز اعلام کرده بود که براساس «اطلاعات اولیه»، آثار ضرب و شتم بر بدن «ستار بهشتی دیده نشده است.»با این حال به نقل از خبرگزاری مهر به موجب اطلاعیه دادستانی در تاریخ ٢١ آبان ماه، نظریه بخش سمشناسی و آسیبشناسی پزشکی قانونی واصل شد که طی آن وجود هرگونه دارو یا سم در بدن متوفی منفی اعلام گردید. در معاینه ظاهری بعمل آمده چند مورد کبودی در حال جذب در تنه و اندام تحتانی و سائیدگی در قدام ساق چپ مشاهده گردیده است. انعکاس خبر مرگ ستار بهشتی در فضای مجازی و اعتراض گسترده داخلی و خارجی به نحوه رفتار ماموران با او، موجب برکناری رئیس پلیس فتا به علت ضعف در نظارت و رسیدگی به پرونده از سمت خود شد. سه نفر از ماموران دستاندرکار این پرونده نیز بازداشت شدند.پرونده ستار بهشتی همچنان در دست بررسی است و وکیل مدافع خانواده ستار بهشتی میگوید ارسال نشدن پرونده از دادسرا به دادگاه٬ پس از «حدود چهار ماه» نشان دهنده «روند کند رسیدگیها در دستگاه قضایی» است.
خطاب به مادر ستار بهشتی
مادر جان امروز در خبر ها خواندم که گفتید: خون فرزند من فروشی نیست. نمی دانم چرا می خواهند با پیچیده ترکردن پرونده آن را مشمول مرور زمان کنند من نسبت به این برخوردها نگران و ناراحتم. تصور میکردم پس از اینکه پذیرفتند فرزندم زیر شکنجه کشته شده حداقل به پرونده او رسیدگی می کنند. اما متاسفانه دلیل این رفتارها را نمی توانم درک کنم و اعلام میکنم اگر به خواسته ما توجه نکنند؛ من مقابل دادگاه خودم را خواهم کشت باور کنید چند ساعتی است که شدیدا در فکر فرو رفته ام و بد جور شرمنده شما هستم اما مادر جان نباید انقدر هم از ما انتظار داشته باشید!درسته که ستار یک زمانی پا به پای ما اینجا مبارزه می کرد و حتی در یک سری از مواضع همفکر هم نبودیم و یک بار هم به مطلبش رای منفی دادم اما باید در نظر داشته باشید ما کارهای بسیار مهمتری داریم ! مادر عزیزم فعلا ترجیح می دهیم در گذشته سیر کرده و به همه ثابت کنیم که ایراد کار از ما نیست و تمام این بدبختی ها تقصیر دیگری بوده... باید به همه ثابت کنیم که افرادی همانند مصدق آنقدر هم بت نبوده و کلی ایراد داشتند .. باید همه بدانند بنی صدر چه عجوزه ای بوده .. باید بدانند که رجوی تروریست چطور مغز جوانهای ما را شستشو داد. باید بدانند که مقصر اصلی تمام این بدبختی ها شاه خونخوار بوده .. باید بدانند که کمونیست های بی وطن چه خیانتهایی که نکردند. بله مادر جان باید حالاحالا ها خیلی چیز ها بدانند . مادر من در این ٣٤ سال گفتنی ها کم گفته شده و حالا زمانش نیست که بخواهیم به آینده بنگریم. مادر عزیزم شما و دیگر مادران داغ دیده باید کمی صبر داشته باشید تا ما مردم را روشن کنیم و بعد که زماش شد به حق و حقوق شما و ستار هم خواهیم پرداخت و به موقع ترتیب جمهوری اسلامی را هم خواهیم داد.
لطفآ دیگر احساسات ما را جریحه دار و از ما خواهش نکنید که همیشه صدای مظلومیت ستار باشیم چون حالا زمان روشنگری است..!
لطفآ دیگر احساسات ما را جریحه دار و از ما خواهش نکنید که همیشه صدای مظلومیت ستار باشیم چون حالا زمان روشنگری است..!
پروندهی هستهای ایران هشدار قدرتهای جهانی به ایران: "مذاکرات باید زود به نتیجه برسد
خبرگزاری رویترز به نسخهای از پیشنویس بیانیه گروه ۵+۱ دست یافته که در آن قدرتهای جهانی به ایران هشدار دادهاند مذاکرات باید هرچه زودتر به نتایج مشخص و ملموس برسد. این بیانیه در نشست آتی آژانس خوانده خواهد شد.
شش قدرت جهانی طرف مذاکره با ایران قرار است با انتشار بیانیهای به ایران هشدار دهند که اجازه زمانخریدن را به این کشور نخواهند داد و انتظار دارند مذاکرات هستهای به «نتیجه زودهنگام و ملموس» برسد. مذاکرات هستهای با ایران پس از هشت ماه توقف، هفته گذشته در آلماتی قزاقستان از سر گرفته شد.خبرگزاری رویترز که به نسخهای از پیشنویس این بیانیه دست یافته، گزارش داده قدرتهای جهانی در این بیانیه به تاکید و تصریح گفتهاند: «ما در جستوجوی نتایج ملموس و زودهنگام در فرآیند دیپلماتیک هستیم.» قرار است این بیانیه روز چهارشنبه (۱۶ اسفند، ۶ مارس) در نشست حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی خوانده شود.
شش قدرت جهانی طرف مذاکره با ایران قرار است با انتشار بیانیهای به ایران هشدار دهند که اجازه زمانخریدن را به این کشور نخواهند داد و انتظار دارند مذاکرات هستهای به «نتیجه زودهنگام و ملموس» برسد. مذاکرات هستهای با ایران پس از هشت ماه توقف، هفته گذشته در آلماتی قزاقستان از سر گرفته شد.خبرگزاری رویترز که به نسخهای از پیشنویس این بیانیه دست یافته، گزارش داده قدرتهای جهانی در این بیانیه به تاکید و تصریح گفتهاند: «ما در جستوجوی نتایج ملموس و زودهنگام در فرآیند دیپلماتیک هستیم.» قرار است این بیانیه روز چهارشنبه (۱۶ اسفند، ۶ مارس) در نشست حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی خوانده شود.
آقای خامنه ای! از سرنوشت دیکتاتورها پند بگیرید
محمدرضا معتمدنیا، مشاور سابق اجرایی فرماندهی ستادکل قوا، از مسئولان پشتیبانی جنگ در دوران جنگ ایران و عراق، نماینده ویژه محمدعلی رجایی، باهنر و میرحسین موسوی در بخش صنعت و معدن و همچنین عضو ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی، در نامه ای به رهبر جمهوری اسلامی او را مسوول وضعیت فعلی کشور دانست و از آیت الله خامنه ای خواست، به خودکامگی و بی قانونی که کشور و نظام را به ورطه انحطاط کشیده پایان دهد.در این نامه آمده است: آقای خامنهای، شاه و رژیم سلطنتیاش چند اشتباه بزرگ مرتکب شدند و شما تکرارکننده همان اشتباهات هستید. پس شک نکنید که دیر یا زود به همان سر نوشت دچار خواهید شد انقلاب متعلق به شما نیست که به این ارزانی در معرض نابودی قراردادهاید.آقای معتمدنیا که در جریان بازداشت فعالان سیاسی پس از انتخابات ریاست جمهوری گذشته بازداشت شده و دست به اعتصاب غذا زده بود، در نامه خود به رهبر جمهوری اسلامی نوشته است: به جای اینکه رهبر باشید، قداست خود را سپر بلای ندانم کاریهای اطرافیان بیکفایتتان کردهاید. وقتی سیاستمداری را که مورد تائید حضرت امام بوده و در رسیدن شما به این مقام از هیچ کوششی دریغ نکرد در این پنجاه سال در حادترین لحظه ها شما را یاری کرد؛ شما ایشان را به محمود احمدی نژاد فروختید و فرمودید: نظر من به نظر آقای رئیس جمهور نزدیکتر است؟! درحقیقت تمام مسئولیت های این وضعیت اسفباری را که در کشور به علت بیلیاقتیها بوجود آمده پذیرفتی بدون عذرخواهی از مردمی که به شما اطمینان کردند؛ تا شما باشید به خاطر کینه توزی شخصیتان با جناب آقای مهندس موسوی (همان کسی که امام فرمود: مخالفان ایشان حتی توانایی اداره یک نانوایی را هم ندارند) این گونه دستتان را به خون مردم آلوده نکنید و مملکت را به دست عنصرانی چون احمدخاتمی؛ جنتی و مصباح و حدادعادل و طائب و….. را که بقول حضرت امام عرضه و لیاقت اداره یک نانوائی را هم ندارند، نسپارید.
مادر ستار بهشتی تهدید به خودکشی کرد
مادر ستار بهشتی، وبلاگ نویسی که در بازداشتگاه نیروی انتظامی درگذشت، تهدید کرده است اگر مسئولان جمهوری اسلامی ایران به خواسته هایش توجه نکنند، مقابل دادگاه خودکشی خواهد کرد.گوهر عشقی در گفت وگویی با تارنمای سحام نیوز که امروز چهارشنبه 16 اسفندماه منتشر شد، گفت، من فقط قصاص میخواهم و نه چیز دیگر، از همه نهادهای حقوق بشری، سازمان ملل و مهم تر از همه از حاکمیت ایران میخواهم جستجو کنند تا دادگاه رسیدگی به قتل ناجوانمردانه فرزندم علنی باشد و همین جا اعلام میکنم اگر به خواسته ما توجه نشود، من به نوبه خود مقابل دادگاه خودکشی خواهم کرد.ستار بهشتی آبان امسال در بازداشتگاه نیروی انتظامی بر اثر ضرب و شتم و فشارهای روحی جان سپرد.
وی ظهر روز 9 آبان امسال در منزلش در رباط کریم تهران بازداشت شد و 13 آبان در مقر پلیس تولید و تبادل اطلاعات تهران ( فتا ) درگذشت.مادر این وبلاگ نویس گفته است، متأسفانه تاکنون خبری از رسیدگی به پرونده ستار نیست، قرار بوده بعد از چهلم به پرونده فرزندم رسیدگی کنند، اما الان میگویند شش ماه طول خواهد کشید.گوهر عشقی افزود، نمیدانم چرا میخواهند با پیچیده تر کردن پرونده آن را مشمول مرور زمان کنند، من نسبت به این برخوردها نگران و ناراحتم.
وی افزود: مرتب به ما میگویند مصاحبه نکنید، کسانی که خارج از کشور هستند قرار نیست برای شما کاری انجام دهند آنها فقط برای منافعشان با شما مصاحبه میکنند من هم یک مدتی سکوت کردم ولی دیگر از پا نمی نشینم و سکوت نخواهم کرد.
مادر ستار بهشتی چند روز پیش نیز به تارنمای روزآنلاین گفته بود: فشار می آورند و میگویند مصاحبه نکنید، حرف نزنید، سکوت کنید. بعد هم پیشنهاد دادهاند که بیایید دیه بگیرید و تمام شود اما من همیشه گفته ام و باز هم میگویم که دیه نمیخواهم، دادگاه را بهصورت علنی برگزار کنند، قاتل را محاکمه کنند و حکمی عادلانه صادر کنند. این تنها چیزی است که ما میخواهیم.
وی ظهر روز 9 آبان امسال در منزلش در رباط کریم تهران بازداشت شد و 13 آبان در مقر پلیس تولید و تبادل اطلاعات تهران ( فتا ) درگذشت.مادر این وبلاگ نویس گفته است، متأسفانه تاکنون خبری از رسیدگی به پرونده ستار نیست، قرار بوده بعد از چهلم به پرونده فرزندم رسیدگی کنند، اما الان میگویند شش ماه طول خواهد کشید.گوهر عشقی افزود، نمیدانم چرا میخواهند با پیچیده تر کردن پرونده آن را مشمول مرور زمان کنند، من نسبت به این برخوردها نگران و ناراحتم.
وی افزود: مرتب به ما میگویند مصاحبه نکنید، کسانی که خارج از کشور هستند قرار نیست برای شما کاری انجام دهند آنها فقط برای منافعشان با شما مصاحبه میکنند من هم یک مدتی سکوت کردم ولی دیگر از پا نمی نشینم و سکوت نخواهم کرد.
مادر ستار بهشتی چند روز پیش نیز به تارنمای روزآنلاین گفته بود: فشار می آورند و میگویند مصاحبه نکنید، حرف نزنید، سکوت کنید. بعد هم پیشنهاد دادهاند که بیایید دیه بگیرید و تمام شود اما من همیشه گفته ام و باز هم میگویم که دیه نمیخواهم، دادگاه را بهصورت علنی برگزار کنند، قاتل را محاکمه کنند و حکمی عادلانه صادر کنند. این تنها چیزی است که ما میخواهیم.
جان کری: فرصت ایران رو به پایان است
جان کری، وزیر خارجه آمریکا می گوید فرصت ایران برای همکاری با جامعه جهانی بر سر برنامه اتمی این کشور رو به پایان است.آقای کری که روز سه شنبه (پنجم مارس - ۱۵ اسفند) در پایان سفر به چند کشور در اروپا و خاورمیانه صحبت می کرد، با اشاره به ادامه گفت و گوهای هسته ای میان گروه ۱+۵ با ایران در آلماتی، خواهان رویکرد جدی این کشور به مذاکرات شد.
وزیر خارجه آمریکا که در قطر با شبکه تلویزیونی ای بی سی مصاحبه می کرد، گفت: "این فرصت برای ایرانیها فرا رسیده است که یک پیشنهاد جدی ارائه کنند و من گفته های پیشین رئیس جمهوری و خودم را تکرار می کنم که ما آماده هستیم تا در قالب گروه ۱+۵ و روند مذاکرات، با آنها در رابطه با پیشنهادی جدی که برای اثبات صلح آمیز بودن برنامه هستهای خود عرضه می کنند، وارد تعامل شویم."
وزیر خارجه آمریکا که در قطر با شبکه تلویزیونی ای بی سی مصاحبه می کرد، گفت: "این فرصت برای ایرانیها فرا رسیده است که یک پیشنهاد جدی ارائه کنند و من گفته های پیشین رئیس جمهوری و خودم را تکرار می کنم که ما آماده هستیم تا در قالب گروه ۱+۵ و روند مذاکرات، با آنها در رابطه با پیشنهادی جدی که برای اثبات صلح آمیز بودن برنامه هستهای خود عرضه می کنند، وارد تعامل شویم."
۱۳۹۱ بهمن ۳۰, دوشنبه
اعتراض گسترده به اظهارات ضد ایرانی طائب: خوزستان جان ایران است؛ این خاک فروشی نیست
کلمه- گروه اجتماعی: تکذیب و توضیح مهدی طائب درباره اظهاراتش درباره سوریه و ترجیح آن بر ایران، نه تنها شفاف سازی درباره این موضع گیری مهم و قابل توجه را موجب نشد، بلکه باعش شد بازتاب های آن ادامه دارد. چه در تکذیب وی مشخص نشد که صدر و ذیل اظهاراتش چه مواردی بوده و نظر بدون تقطیع و تحریف وی در این باره چیست.
به گزارش کلمه، در توضیح طائب بدون توضیح دقیق درباره نظراتش آمده: رسانههای بیگانه و ضدانقلاب در نحوه مقابله با جمهوری اسلامی ایران درمانده شدهاند و تن به تحریف و تقطیع اظهارات ایرانیها دادهاند. وی با بیان اینکه رسانهها مقدمه و زیربنای تحلیلم درباره سوریه را تقطیع کردهاند، وی به فارس گفت: اظهاراتم درباره تحریمها کاملاً تحریف شده است بنده گفتم تحریمها بازی مرگ بود یعنی قرار بود ما را بکشند که در نهایت آمریکاییها را کشت!
مواضع برخی نمایندگان خوزستانی مجلس
دو نماینده خوزستانی مجلس در مطالبی که از آنها در رزونامه بهار منتشر شد، به سخنان طائب واکنش نشان دادند.
شکرخدا موسوی نماینده اهواز در ابن باره گفت: مهدی طائب نباید به هیچ عنوان برای نشان دادن اهمیت سوریه یکی از مناطق کشور خودمان را نادیده میگرفت.
وی ادامه داد: اینکه آقای طائب گفتهاند حفظ سوریه اهمیتش برای ما از حفظ خوزستان هم بیشتر است موضع صحیح و اصولیای نیست. استان خوزستان برای ایران مانند قلب برای بدن است و صلاح نیست کسی این قلب را نادیده بگیرد. رواج چنین اظهارنظرهایی در کشور صحیح نیست.
شکر خدا موسوی افزود: ما به هیچ عنوان نباید تمامیت سرزمینی ایران را با هیچ مقوله و کشوری، حتی سوریه مقایسه کنیم. قطعا در شرایطی که برخی از افراد و گروههای مزدور بحثهای قومیتی در مناطقی مانند خوزستان راه میاندازند برای حمایت از سوریه نباید نامی از خوزستان برده شود؛ در واقع مایه گذاشتن از استان خوزستان برای اظهارنظر کردن در مورد سوریه نقض غرض است و به هیچ عنوان قابل تحمل نیست.
نماینده اهواز در مجلس ادامه داد: درست است که ما سوریه را تنها نمیگذاریم ولی اینکه یک استان کشورمان را کم اهمیتتر از این کشور نشان دهیم در راستای منافع ملی نیست. برای مردم ایران و خوزستان حفظ ایران و خوزستان از سوریه بسیار مهمتر است. باید توجه کنند که مردم خوزستان این حرفها را با حساسیت دنبال میکنند. تا آنجا که جمعی از مردم خوزستان به من مراجعه و نسبت به این موضوع اعتراض کردند. نمایندگان استان خوزستان این موضوع را در مجلس پیگیری میکنند تا تکرار نشود.
همچنین راضی نوری، نماینده شوش در مجلس با تاکید بر ضرورت درک حساسیت در اظهار نظرها، گفت: ما اینگونه حرفها را دنبال میکنیم. نباید با اظهارنظرهای شخصی و با کمتوجهی بهانهای به دست استکبار در سوریه و ایران داد. در اظهارنظرها چارچوبها را باید رعایت کرد. مردم ما منطقی هستند و این مسائل را درک میکنند اما ما نباید با اظهارنظرهایمان همه چیز را به هم بریزیم. باید حساسیتها را درک کرد. اما اگر اینگونه مقایسهها در مورد خوزستانی که قلب ایران است تکرار شود و بر اینگونه حرفها اصرار شود باید نسبت به پیگیری آن حساس بود. خوزستان دین خودش را همواره ادا کرده. این مسائل جدی است و ما آن را پیگیری میکنیم؛ فعلا هم قضاوتی نمیکنیم.
به گزارش کلمه، در توضیح طائب بدون توضیح دقیق درباره نظراتش آمده: رسانههای بیگانه و ضدانقلاب در نحوه مقابله با جمهوری اسلامی ایران درمانده شدهاند و تن به تحریف و تقطیع اظهارات ایرانیها دادهاند. وی با بیان اینکه رسانهها مقدمه و زیربنای تحلیلم درباره سوریه را تقطیع کردهاند، وی به فارس گفت: اظهاراتم درباره تحریمها کاملاً تحریف شده است بنده گفتم تحریمها بازی مرگ بود یعنی قرار بود ما را بکشند که در نهایت آمریکاییها را کشت!
مواضع برخی نمایندگان خوزستانی مجلس
دو نماینده خوزستانی مجلس در مطالبی که از آنها در رزونامه بهار منتشر شد، به سخنان طائب واکنش نشان دادند.
شکرخدا موسوی نماینده اهواز در ابن باره گفت: مهدی طائب نباید به هیچ عنوان برای نشان دادن اهمیت سوریه یکی از مناطق کشور خودمان را نادیده میگرفت.
وی ادامه داد: اینکه آقای طائب گفتهاند حفظ سوریه اهمیتش برای ما از حفظ خوزستان هم بیشتر است موضع صحیح و اصولیای نیست. استان خوزستان برای ایران مانند قلب برای بدن است و صلاح نیست کسی این قلب را نادیده بگیرد. رواج چنین اظهارنظرهایی در کشور صحیح نیست.
شکر خدا موسوی افزود: ما به هیچ عنوان نباید تمامیت سرزمینی ایران را با هیچ مقوله و کشوری، حتی سوریه مقایسه کنیم. قطعا در شرایطی که برخی از افراد و گروههای مزدور بحثهای قومیتی در مناطقی مانند خوزستان راه میاندازند برای حمایت از سوریه نباید نامی از خوزستان برده شود؛ در واقع مایه گذاشتن از استان خوزستان برای اظهارنظر کردن در مورد سوریه نقض غرض است و به هیچ عنوان قابل تحمل نیست.
نماینده اهواز در مجلس ادامه داد: درست است که ما سوریه را تنها نمیگذاریم ولی اینکه یک استان کشورمان را کم اهمیتتر از این کشور نشان دهیم در راستای منافع ملی نیست. برای مردم ایران و خوزستان حفظ ایران و خوزستان از سوریه بسیار مهمتر است. باید توجه کنند که مردم خوزستان این حرفها را با حساسیت دنبال میکنند. تا آنجا که جمعی از مردم خوزستان به من مراجعه و نسبت به این موضوع اعتراض کردند. نمایندگان استان خوزستان این موضوع را در مجلس پیگیری میکنند تا تکرار نشود.
همچنین راضی نوری، نماینده شوش در مجلس با تاکید بر ضرورت درک حساسیت در اظهار نظرها، گفت: ما اینگونه حرفها را دنبال میکنیم. نباید با اظهارنظرهای شخصی و با کمتوجهی بهانهای به دست استکبار در سوریه و ایران داد. در اظهارنظرها چارچوبها را باید رعایت کرد. مردم ما منطقی هستند و این مسائل را درک میکنند اما ما نباید با اظهارنظرهایمان همه چیز را به هم بریزیم. باید حساسیتها را درک کرد. اما اگر اینگونه مقایسهها در مورد خوزستانی که قلب ایران است تکرار شود و بر اینگونه حرفها اصرار شود باید نسبت به پیگیری آن حساس بود. خوزستان دین خودش را همواره ادا کرده. این مسائل جدی است و ما آن را پیگیری میکنیم؛ فعلا هم قضاوتی نمیکنیم.
مهدی طائب! کوچکتر از آن هستی نام ایران را بر زبان بیاوری
حجت الاسلام مهدی طائب، رياست قرارگاه عمار و گماشتۀ امنیتی نیروهای ضد ایرانیِ حاکم بر ایران!
سخنان قلبی شما که همانا سخنان قلبی رهبر منتخب خبرگان و دیگر گماشتگان رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی و بنیانگذار آن، آیت الله خمینی بود، بار دیگر نشان داد که شما و همفکرانتان بویی از میهن پرستی نبرده اید و نه تنها دلتان برای ایران نمی تپد، حتّا به منافع ملی ایران نیز نمی اندیشید.
آقای طائب این را بدان! تو که هیچ، نه رهبرِ منتخبِ خبرگان و نه هیچ کس دیگری در این جهان، نه می تواند و نه ما فرزندان مرزِ پُرگهر می گذاریم به گوشه ای از خاک ایران نظر داشته باشد.
زمانی که میهن ما خطرناکترین دوران خود را می گذرانَد و تمام دستهای استعماری، همسو و هم آوا با پیشوای امّت گرایِ ضد ملیتان در صدد طراحی طرح هایی برای تجزیه ایران هستند، این یاوه های شما، تنها و تنها رتبۀ شما را در فهرست دشمنان ملت ایران بالاتر می برد.
بترسید از خشم و انتقام ملت ایران.
گو اینگه فایده ای ندارد، ولی این را بدانید تا دیر نشده می توانید به آغوش ملت ایران بازگردید و تلاش برای جبران خیانت هایتان به مام میهن کنید و امید به مهر مادری به فرزند ناخلفش داشته باشید.
ملت ایران دوستان و دشمنان خود را تنها و تنها بر پایه منافع و مصالح ملی می شناسد و هیچ معیار دیگری برای آن قائل نیست.
سخنان قلبی شما که همانا سخنان قلبی رهبر منتخب خبرگان و دیگر گماشتگان رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی و بنیانگذار آن، آیت الله خمینی بود، بار دیگر نشان داد که شما و همفکرانتان بویی از میهن پرستی نبرده اید و نه تنها دلتان برای ایران نمی تپد، حتّا به منافع ملی ایران نیز نمی اندیشید.
آقای طائب این را بدان! تو که هیچ، نه رهبرِ منتخبِ خبرگان و نه هیچ کس دیگری در این جهان، نه می تواند و نه ما فرزندان مرزِ پُرگهر می گذاریم به گوشه ای از خاک ایران نظر داشته باشد.
زمانی که میهن ما خطرناکترین دوران خود را می گذرانَد و تمام دستهای استعماری، همسو و هم آوا با پیشوای امّت گرایِ ضد ملیتان در صدد طراحی طرح هایی برای تجزیه ایران هستند، این یاوه های شما، تنها و تنها رتبۀ شما را در فهرست دشمنان ملت ایران بالاتر می برد.
بترسید از خشم و انتقام ملت ایران.
گو اینگه فایده ای ندارد، ولی این را بدانید تا دیر نشده می توانید به آغوش ملت ایران بازگردید و تلاش برای جبران خیانت هایتان به مام میهن کنید و امید به مهر مادری به فرزند ناخلفش داشته باشید.
ملت ایران دوستان و دشمنان خود را تنها و تنها بر پایه منافع و مصالح ملی می شناسد و هیچ معیار دیگری برای آن قائل نیست.
ایران: مصاحبه تلویزیون چین با رضا پهلوی تبعات دارد
سفارت ایران در چین به مصاحبه تلویزیون دولتی چین با رضا پهلوی شدیدا اعتراض کرد. وی در این مصاحبه از انتخابات آزاد در ایران سخن گفته بود. سفارت ایران گفته است که اینگونه اقدامات میتواند برای دو کشور تبعاتی داشته باشد.
سفارت ایران در چین با صدور یک بیانیه،به وزارت امور خارجه چین (سی سی تی نیوز) به خاطر پخش مصاحبه تلویزیون دولتی این کشور با رضا پهلوی، شدیدا اعتراض کرده است.
خبرگزاری "ایرنا" مینویسد که اقدام چین در مصاحبه تلویزیونی با رضا پهلوی، از سوی سفارت ایران در پکن، "تاسفبار"، "غیرقابل تحمل" و "غیرمسوولانه" توصیف شده است. در یادداشت سفارت آمده که این اقدام «دخالت آشکار در امور داخلی ایران تعبیر گردیده و مغایر با نص صریح حقوق بینالملل و اصول سیاست خارجی مسالمت آمیز جمهوری خلق چین است.»
بنا بر بیانیه اعتراضی سفارت جمهوری اسلامی ایران در چین، مصاحبه تلویزیون دولتی این کشور با رضا پهلوی «میتواند شبهاتی از همراهی با سیاستهای غرب در افکار عمومی مردم ایران ایجاد نماید.»
سفارت جمهوری اسلامی ایران در این بیانیه که ۲۹ بهمن ۱۳۹۱ منتشر شده، با لحنی تهدیدگونه، اضافه کرده که اینگونه اقدامات میتواند میتواند تبعات منفی بسیاری برای دو کشور داشته باشد لذا از "مسئولین محترم دولتی و حزبی (چین)" انتظار می رود مانع تکرار اقداماتی از این نوع شوند.
سفارت ایران در چین با صدور یک بیانیه،به وزارت امور خارجه چین (سی سی تی نیوز) به خاطر پخش مصاحبه تلویزیون دولتی این کشور با رضا پهلوی، شدیدا اعتراض کرده است.
خبرگزاری "ایرنا" مینویسد که اقدام چین در مصاحبه تلویزیونی با رضا پهلوی، از سوی سفارت ایران در پکن، "تاسفبار"، "غیرقابل تحمل" و "غیرمسوولانه" توصیف شده است. در یادداشت سفارت آمده که این اقدام «دخالت آشکار در امور داخلی ایران تعبیر گردیده و مغایر با نص صریح حقوق بینالملل و اصول سیاست خارجی مسالمت آمیز جمهوری خلق چین است.»
بنا بر بیانیه اعتراضی سفارت جمهوری اسلامی ایران در چین، مصاحبه تلویزیون دولتی این کشور با رضا پهلوی «میتواند شبهاتی از همراهی با سیاستهای غرب در افکار عمومی مردم ایران ایجاد نماید.»
سفارت جمهوری اسلامی ایران در این بیانیه که ۲۹ بهمن ۱۳۹۱ منتشر شده، با لحنی تهدیدگونه، اضافه کرده که اینگونه اقدامات میتواند میتواند تبعات منفی بسیاری برای دو کشور داشته باشد لذا از "مسئولین محترم دولتی و حزبی (چین)" انتظار می رود مانع تکرار اقداماتی از این نوع شوند.
۱۳۹۱ بهمن ۲۸, شنبه
از مجید توکلی در دانشگاه اسلو تقدیر شد
دیروز چهارشنبه در مراسمی در دانشگاه اسلو در پایتخت نروژ و در آستانه اعطای جایزه "صلح دانشجویی" از مجید توکلی و دانشجویان ایرانی تقدیر شد. به گزارش دانشجونیوز در این مراسم که با همکاری عفو بین الملل برگزار شد، رئیس دانشگاه اسلو حضور یافته و از مجید توکلی و جنبش دانشجویی ایران تقدیر کرد. همچنین در این مراسم محمود امیری مقدم، سخنگوی سازمان حقوق بشر، و مهناز پراکند، وکیل، سخنرانی کردند. در این مراسم دانشجویان پسر دانشگاه اسلو به صورت نمادین "روسری بر سر" کردند تا حمایت خود از مجید توکلی را اعلام کنند. در حدود سه سال و نیم پیش و پس از مراسم روز دانشجو در دانشگاه امیرکبیر، مجید توکلی هنگام خروج از دانشگاه بازداشت شد. رسانه های حکومت ایران پس از چندی با انتشار عکس هایی از مجید توکلی با "پوشش چادر" مدعی شدند که وی قصد داشته است با استفاده از چادر از دانشگاه فرار کند. رسانه های حکومت ایران تلاش کردند تا با انتشار گسترده عکس های مختلف از مجید با پوشش چادر و درج خبرها و تحلیل های مختلف در این زمینه، مجید توکلی را "تخریب" کنند. تلاشی که نتیجه عکس داد و در پی آن، هزاران تن از مردان ایرانی با انتشار عکس و فیلم هایی از خود با پوشش چادر و روسری، از مجید توکلی حمایت کردند. جایزه صلح دانشجویی، فردا جمعه ۲۷ بهمن ماه (١۵ فوریه) طی مراسمی رسمی در شهر تروندهایم و در غیاب مجید توکلی به وی اهدا خواهد شد.
رهبرم نفت ایران به دو گندم بفروخت/ ناخلف باشم اگر خوزستان به جویی نفروشم
اظهارات وطن فروشانه حسین طائب رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در باره خطه زرخیز کشورمان یعنی خوزستان واکنش های پراکنده ای را به همراه داشت که بیشتر حکایت ازعدم واکنش به مسائل میهنی می کند. جناح ها و سردمداران داخلی رژیم با سکوت خود در واقع روی مطالب وطن فروشانه آقای طائب صحه گذاشتند که با توجه به پیوند فیمابین طبیعیست . در اپوزیسیون خارج از کشور هم واکنشی که شایسته مسئله ای به این اهمیت باشد ، نشان داده نشد. واکنش ضعیف با این مسئله برای اشخاص میهن پرست القا حس مایوس کننده ای نسبت به وجهه میهن پرستی سیاسیون را میتواند به همراه داشته است. در چنین شرایطی هست که سنگ محک ملی برای ارزیابی بار سیاسیون و دست اندکاران بخوبی کار میکند و به راحتی سره را از ناسره تشخیص میدهد. رضا پهلوی یکی از چهره ملی و شناخته شده در مخالفان خارج از کشور مهر سکوت در این باره را شکست و به ندای وجدان ملی خود در این باره واکنش نشان داده .امیدواریم سایر بخش های اپوزیسیون به اصالت اهداف خود که همانا پاسداری ازمصالح ملی و میهنی میباشد، بیشتر توجه نمایند و همگام ندای مخالفت خود را در باب این نوع وطن فروشی ها به گوش همه ایرانیان و جهانیان برسانند پاینده ایران و سرفراز ملت ایران
۱۳۹۱ بهمن ۲۱, شنبه
آقا باید عبایش را سرش بکشد و از این مملکت برود
نزدیکان احمدی نژاد می گویند وی اخیرا در برخی محافل به افراد نزدیک به خود گفته است من مدارکی از آقا دارم که اگر منتشر کنم ایشان باید عبایس را سرش بکشد و از این مملکت برود!ضمن درجه وثوق بالای شنیده فوق، برخی شنیده هایی که هنوز از میزان وثوق آن خبری در دست نیست نیز حاکی از آن است برخی دیدارهای خصوصی آخر محمود احمدی نژاد با رهبر ج.ا همراه با تنش بوده است. این نوع شنیده ها حتی از بالا رفتن صدای طرفین در حد ناراحت کننده ای برای اطرافیان حکایت میکند. هنوز جزئیاتی قابل اعتنا از این مسئله به دست نیامده است.شایان ذکر است همان طور که قبلا نیز در این ستون (شنیده) آمده بود احمدی نژاد اطلاعاتی در باره بازجویی های رهبری در ساواک، سفر کره شمالی وی در هنگام ریاست جمهوری ایشان و اجرای باله زنان در حضور وی، برخی مسائل مالی در باره فرزندان رهبری و نظایر آن را دارد.هرچند اخیرا شنیده های دیگری نیز به گوش می رسد که تا روشن نشدن میزان وثوق آن قابل انتشار نیست.برخی ناظران سیاسی معتقدند بعید نیست احمدی نژاد با روحیه خاصی که دارد به عمد سعی می کند به طور غیر مستقیم و با تعمد در تکرار این موضع جهت نشت احتمالی و انتشار این خبر، به رهبری ج.ا نیز تفهیم کند اگر در پی حذف وی باشند او بازی برد – باخت را به باخت – باخت تبدیل خواهد کرد.برخورد احمدی نژاد در مجلس نشان داد که او با ربط و بی ربط به مخالفانش حمله کرده و با استناد صحیح یا ناصحیح به برخی اسناد، علیه آن ها شدیدا جوسازی می کند؛ جوسازی که در سطح مخاطبان خاص وی بسیار موثر است.
بار دیگر به احمدی نژاد در قاهره حمله شد
محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران بار دیگر در مصر هدف حمله ای قرار گرفت که با دخالت محافظان، ناکام ماند.
پنجشنبه شب هنگام خروج آقای احمدی نژاد از اقامتگاه مسئول دفتر حفاظت منافع ایران در قاهره که جشن سالگرد پیروزی انقلاب ایران در آن برپاشده بود، جوانی که شعار می داد «سرنگون باد ایران» و «[احمدی نژاد] باید برود» تلاش کرد خود را به رییس جمهوری ایران برساند و هدف حمله فیزیکی قرار بدهد اما محافظان مانع شدند.هویت این جوان هنوز اعلام نشده است.دو شب پیشتر هم هنگامی که محمود احمدی نژاد در حال خروج از مسجد حسین در قاهره بود، فردی سوری لنگه کفش خود را بسوی او پرتاب کرد که به وی اصابت نکرد و ماموران بلافاصله فرد ضارب را که همچنان علیه آقای احمدی نژاد شعار می داد از محل دور کردند.بنابر گزارش ها، علاوه بر فرد حمله کننده سوری، چند شهروند مصری عضو حزب جماعت اسلامی مصر نیز مدت کوتاهی بازداشت شدند و مورد بازجویی قرار گرفتند اما همگی آزاد شدند.
با اینکه تصاویر و ویدئوی حمله از رسانه های مختلف جهان پخش شد، اما مجتبی امانی رئیس دفتر حفاظت منافع ایران در قاهره، هر گونه حمله به آقای احمدی نژاد را تکذیب کرده است.
پنجشنبه شب هنگام خروج آقای احمدی نژاد از اقامتگاه مسئول دفتر حفاظت منافع ایران در قاهره که جشن سالگرد پیروزی انقلاب ایران در آن برپاشده بود، جوانی که شعار می داد «سرنگون باد ایران» و «[احمدی نژاد] باید برود» تلاش کرد خود را به رییس جمهوری ایران برساند و هدف حمله فیزیکی قرار بدهد اما محافظان مانع شدند.هویت این جوان هنوز اعلام نشده است.دو شب پیشتر هم هنگامی که محمود احمدی نژاد در حال خروج از مسجد حسین در قاهره بود، فردی سوری لنگه کفش خود را بسوی او پرتاب کرد که به وی اصابت نکرد و ماموران بلافاصله فرد ضارب را که همچنان علیه آقای احمدی نژاد شعار می داد از محل دور کردند.بنابر گزارش ها، علاوه بر فرد حمله کننده سوری، چند شهروند مصری عضو حزب جماعت اسلامی مصر نیز مدت کوتاهی بازداشت شدند و مورد بازجویی قرار گرفتند اما همگی آزاد شدند.
با اینکه تصاویر و ویدئوی حمله از رسانه های مختلف جهان پخش شد، اما مجتبی امانی رئیس دفتر حفاظت منافع ایران در قاهره، هر گونه حمله به آقای احمدی نژاد را تکذیب کرده است.
خامنه اي باید عبایش را سرش بکشد و از این مملکت برود
نزدیکان احمدی نژاد می گویند وی اخیرا در برخی محافل به افراد نزدیک به خود گفته است من مدارکی از آقا دارم که اگر منتشر کنم ایشان باید عبایس را سرش بکشد و از این مملکت برود!بنابر نوشته سایت ملی _ مذهبی ضمن درجه وثوق بالای شنیده فوق، برخی شنیده هایی که هنوز از میزان وثوق آن خبری در دست نیست نیز حاکی از آن است برخی دیدارهای خصوصی آخر محمود احمدی نژاد با رهبر ج.ا همراه با تنش بوده است. این نوع شنیده ها حتی از بالا رفتن صدای طرفین در حد ناراحت کننده ای برای اطرافیان حکایت میکند. هنوز جزئیاتی قابل اعتنا از این مسئله به دست نیامده است.
شایان ذکر است همان طور که قبلا نیز در این ستون (شنیده) آمده بود احمدی نژاد اطلاعاتی در باره بازجویی های رهبری در ساواک، سفر کره شمالی وی در هنگام ریاست جمهوری ایشان و اجرای باله زنان در حضور وی، برخی مسائل مالی در باره فرزندان رهبری و نظایر آن را دارد.هرچند اخیرا شنیده های دیگری نیز به گوش می رسد که تا روشن نشدن میزان وثوق آن قابل انتشار نیست.برخی ناظران سیاسی معتقدند بعید نیست احمدی نژاد با روحیه خاصی که دارد به عمد سعی می کند به طور غیر مستقیم و با تعمد در تکرار این موضع جهت نشت احتمالی و انتشار این خبر، به رهبری ج.ا نیز تفهیم کند اگر در پی حذف وی باشند او بازی برد – باخت را به باخت – باخت تبدیل خواهد کرد.برخورد احمدی نژاد در مجلس نشان داد که او با ربط و بی ربط به مخالفانش حمله کرده و با استناد صحیح یا ناصحیح به برخی اسناد، علیه آن ها شدیدا جوسازی می کند؛ جوسازی که در سطح مخاطبان خاص وی بسیار موثر است.
شایان ذکر است همان طور که قبلا نیز در این ستون (شنیده) آمده بود احمدی نژاد اطلاعاتی در باره بازجویی های رهبری در ساواک، سفر کره شمالی وی در هنگام ریاست جمهوری ایشان و اجرای باله زنان در حضور وی، برخی مسائل مالی در باره فرزندان رهبری و نظایر آن را دارد.هرچند اخیرا شنیده های دیگری نیز به گوش می رسد که تا روشن نشدن میزان وثوق آن قابل انتشار نیست.برخی ناظران سیاسی معتقدند بعید نیست احمدی نژاد با روحیه خاصی که دارد به عمد سعی می کند به طور غیر مستقیم و با تعمد در تکرار این موضع جهت نشت احتمالی و انتشار این خبر، به رهبری ج.ا نیز تفهیم کند اگر در پی حذف وی باشند او بازی برد – باخت را به باخت – باخت تبدیل خواهد کرد.برخورد احمدی نژاد در مجلس نشان داد که او با ربط و بی ربط به مخالفانش حمله کرده و با استناد صحیح یا ناصحیح به برخی اسناد، علیه آن ها شدیدا جوسازی می کند؛ جوسازی که در سطح مخاطبان خاص وی بسیار موثر است.
۱۳۹۱ بهمن ۱۷, سهشنبه
اعدام های دسته جمعی مخفیانه در زندان وکیل آباد مشهد از سر گرفته شد: احتمالاً چند صد زندانی در چهار ماه اخیر اعدام شده اند
سازمان حقوق بشر ایران، ۱۷ بهمن ۱۳۹۱: بنا به گزارشات واصله از منابع قابل اعتماد در ایران، تعداد ۴۰۰ زندانی در زندان وکیل آباد مشهد اعدام شده اند. بنا به گفتهی منابع، اعدام مخفیانه ی زندانیان هر یکشنبه و چهارشنبه صورت می گیرد. با این حال گزارشاتی مبنی بر اعدام در سه روز هفته نیز وجود دارد. اطلاعات تفصیلی در مورد تعداد زندانیان اعدام شده فراهم نیست، با این وجود حداقل در یک مورد از این اعدام ها تعداد ۵۰ نفر اعدام گشته اند. منابع اعلام کرده اند که تعداد ۴۰۰ نفر در چهار یا پنج ماه گذشته اعدام شده اند.منابع بیان کرده اند که اعدام های هفتگی همچنان درحال وقوع است.
اطلاعات پیرامون این اعدام ها توسط دو منبع مستقل تائید گشته است. سازمان حقوق بشر ایران جزئیات بیشتری در این زمینه را منتشر خواهد کرد.سازمان حقوق بشر ایران و چندین سازمان مدافع حقوق بشر دیگر در سپتامبر ۲۰۱۰ پیرامون اعدام های دسته جمعی و مخفیانه در زندان وکیل آباد اعلام هشدار کردند. بر اساس گزارش سالانه ی این سازمان در مورد مجازات اعدام در ایران، حداقل ۲۲۶ زندانی در سال ۲۰۱۰ و ۱۳۳ زندانی در سال ۲۰۱۱ در این زندان اعدام شدند. بیش از ۲۰۰ مورد دیگر اعدام نیز به دلیل فقدان جزئیات کافی در گزارش اعلام نشد.به دلیل توجه جهانی به موضوع، ایران در اواخر سال ۲۰۱۳ وقفه ای موقتی در اعدام ها ایجاد کرد.
اطلاعات پیرامون این اعدام ها توسط دو منبع مستقل تائید گشته است. سازمان حقوق بشر ایران جزئیات بیشتری در این زمینه را منتشر خواهد کرد.سازمان حقوق بشر ایران و چندین سازمان مدافع حقوق بشر دیگر در سپتامبر ۲۰۱۰ پیرامون اعدام های دسته جمعی و مخفیانه در زندان وکیل آباد اعلام هشدار کردند. بر اساس گزارش سالانه ی این سازمان در مورد مجازات اعدام در ایران، حداقل ۲۲۶ زندانی در سال ۲۰۱۰ و ۱۳۳ زندانی در سال ۲۰۱۱ در این زندان اعدام شدند. بیش از ۲۰۰ مورد دیگر اعدام نیز به دلیل فقدان جزئیات کافی در گزارش اعلام نشد.به دلیل توجه جهانی به موضوع، ایران در اواخر سال ۲۰۱۳ وقفه ای موقتی در اعدام ها ایجاد کرد.
آقا یکی بره تخمه بخره بیاره بازی داره به جاهای هیجان انگیزش میرسه
"دکتر احمدي نژاد در جمع خبرنگاران:
قوه قضائيه بايد متعلق به ملت و نه يک سازمان ويژه خانوادگي باشد.
رئيسجمهور ايران، بازداشت سعيد مرتضوی، سرپرست سازمان تأمين اجتماعی را کار بسيار زشتی خواند.، چون که فردي تخلف کرده و فرد ديگري دستگير مي شود، گفت: قوه قضاييه بايد قوه قضاييه ملت باشد، چون يک سازمان ويژه خانوادگي نيست.
رييس جمهور تاکيد کرد: قطعا وقتي از سفر برگردم اين مساله را به طور جدي دنبال خواهم کرد" :)
عجب بزن بزنی میشه وقتی این اسکول از مصر میاد!
قوه قضائيه بايد متعلق به ملت و نه يک سازمان ويژه خانوادگي باشد.
رئيسجمهور ايران، بازداشت سعيد مرتضوی، سرپرست سازمان تأمين اجتماعی را کار بسيار زشتی خواند.، چون که فردي تخلف کرده و فرد ديگري دستگير مي شود، گفت: قوه قضاييه بايد قوه قضاييه ملت باشد، چون يک سازمان ويژه خانوادگي نيست.
رييس جمهور تاکيد کرد: قطعا وقتي از سفر برگردم اين مساله را به طور جدي دنبال خواهم کرد" :)
عجب بزن بزنی میشه وقتی این اسکول از مصر میاد!
۱۳۹۱ بهمن ۱۶, دوشنبه
این همان آه مادران سهرابها و ندا هاست که گریبانگیر حکومت ظلم و ستم و جنایت خامنهای شده است
جناب لاریجانی و دیگر ولایت مداران معترض به دولت احمدینژاد ! میر حسین چهار سال پیش هشدار داد: " این دولت هم [دولت احمدینژاد] نه یک مورد بلکه چندین مورد به طور علنی در مقابل قوانین ایستاده است. نمیخواهم بگویم رئیس این دولت دیکتاتور شده است اما واقعا من خوف دارم که ۸ سال رئیس دولت و دولت قوانین را پشت سر بگذارند و در این زمینه سلیقهای اقدام شود. [...] من فکر میکنم که دوستان عوض اینکه بروند پرونده سازی کنند وچیزهایی که جواب دارد دنبال این مسایل بروند، بهتر است بروند دنبال حل مسایلی که مشکلات کشور را حل بکنند و کشور را نجات بدهند از بحرانهایی که هست... بنده نمی خواهم این مسئله را بگویم بلکه به صورتجلسههای مجلس نگاه کنید و گزارشهای دیوان محاسبات که یکی از مهمترین سازمانهای نظارتی کشور است.(نگاه کنید)
این نامزد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری درباره انحلال سازمان برنامه و بودجه نیز گفت: بنده اینجا مستندات قانونی ان را دارم که دولت نمی تواند این کار را بکند، بنده در این زمینه حساسیت دارم دلیلش این است که من حسی داشتم زمان مسئولیت خودم که عدهای ممکن بود با برنامه مخالف باشند، یک عده اصلاً از اول انقلاب با برنامه مخالف بودند، می گفتند شما به خدا توکل کنید نعمت خدا می رسد، اصلا خوششان نمی امد، می خواستند تکی عمل کنند به همین دلیل احساس خطر بنده در مجلس بازبینی قانون اساسی، سخنگوی کمیسیون اجرایی بودم، مسئله امور استخدامی و برنامه بودجه مخصوصا پیشنهاد بنده است.
این نامزد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری درباره انحلال سازمان برنامه و بودجه نیز گفت: بنده اینجا مستندات قانونی ان را دارم که دولت نمی تواند این کار را بکند، بنده در این زمینه حساسیت دارم دلیلش این است که من حسی داشتم زمان مسئولیت خودم که عدهای ممکن بود با برنامه مخالف باشند، یک عده اصلاً از اول انقلاب با برنامه مخالف بودند، می گفتند شما به خدا توکل کنید نعمت خدا می رسد، اصلا خوششان نمی امد، می خواستند تکی عمل کنند به همین دلیل احساس خطر بنده در مجلس بازبینی قانون اساسی، سخنگوی کمیسیون اجرایی بودم، مسئله امور استخدامی و برنامه بودجه مخصوصا پیشنهاد بنده است.
لاريجانى و شريعتمدارى گشودند سه افشاگرى در یک روز
از روز گذشته تا کنون، سه پرونده فساد مالى، توسط سه مقام رسمى کشور علیه یکدیگر گشوده شد: رییس دولت، رییس مجلس ونماینده رهبری در کیهان.در نشست علنى دیروز مجلس که با عزل وزیر کار، رفاه و امور اجتماعى خاتمه یافت، نخست محمود احمدى نژاد با انتشار فیلمى از گفتگوى برادر رییس مجلس با سعید مرتضوى، خانواده لاریجانى را به خواسته هاى نامشروع اقتصادى و سوء استفاده مالى از طریق نفوذ برادرانش متهم کرد؛ در مقابل على لاریجانى، رییس مجلس نیز نزدیکان احمدى نژاد را به «فساد مالى و ارتباط با خارج» متهم کرد و سرانجام نماینده ولى فقیه و مدیر مسئول کیهان، در سرمقاله این روزنامه که شامگاه یکشنبه منتشر شد، اگرچه رفتار رییس دولت را «غیراخلاقى» خواند اما خود، نزدیکان احمدى نژاد را به ارتباط با یک پرونده کلان فساد کلان اقتصادى متهم کرد و نوشت:«اقدام رئیس جمهور در ایراد اتهام به برادر رئیس مجلس- فارغ از صحت و سقم آن، آن هم برای ایجاد انفعال و به هم ریختن جلسه- اقدامی غیر اخلاقی، غیر عقلانی و نوعی تحریف صورت مسئله است… اما متأسفانه این جدیت در پی جویی اتهامات اقتصادی، درباره مثلاً ملاقات آقای «م» با متهم اول یک پرونده فساد کلان اقتصادی در هتل لاله و… دیده نمی شود»
دادستانی تهران: سعید مرتضوی بازداشت شد
پایگاه اطلاع رسانی دادستانی تهران دوشنبه شب اعلام کرد سعید مرتضوی بازداشت شد.این پایگاه اطلاع رسانی خبر از بازداشت سعید مرتضوی متهم جنایت کهریزک و رییس سازمان تامین اجتماعی داد.پایگاه اطلاع رسانی دادستانی تهران دوشنبه شب اعلام کرد سعید مرتضوی بازداشت شد.این پایگاه اطلاع رسانی خبر از بازداشت سعید مرتضوی متهم جنایت کهریزک و رییس سازمان تامین اجتماعی داد.این پایگاه قضایی اطلاعات بیشتری در این خصوص منتشر نکرده است.در همین حال خبر گزاری فارس گزارش داد مرتضوی به هنگام خروج از محل کار خود بازداشت شده و معاون دادستان تهران در هنگام بازداشت نامبرده در محل حضور داشتهاست.روز گذشته به دنبال جلسه جنجالی استیضاح سعید مرتضوی اعلام کرده بود که کسی را دعوت نکرده و اظهارات فاضل لاریجانی را تکذیب کرده بود.سرپرست سازمان تامین اجتماعی در پاسخ به ایسنا پیرامون مسائل مطرح شده در جلسه عصر روز یکشنبه مورخ ۹۱/۱۱/۱۵ مجلس شورای اسلامی گفت: پس از مراجعه شرکتی بینالمللی جهت خرید تعداد زیادی از شرکتهای تامین اجتماعی و تشکیل جلسه با هیات مدیره و مسوولان سازمان و انعقاد تفاهم نامه به نقل از مدیرعامل این شرکت متوجه شدیم که فردی به نام مرتضوی (روحانی) با جعل عنوان، پسرعموی اینجانب معرفی شده و با همکاری و هماهنگی دو نفر دیگر از جمله افرادی که در مجلس از آنان نام برده شد، از مسوولان این شرکت درخواست ۳۰ میلیارد تومان وجه مینمایند و به آنان تاکید میکند چنانچه از طریق این گروه اقدام نشود، امکان معامله با سازمان تامین اجتماعی میسر نیست و خود را صاحب نفوذ در سازمان و تصمیمگیرنده معرفی نمودند.این در حالی است که فاضل لاریجانی گفته بود که این قضیه کذب محض و توطئه است.
این پایگاه قضایی اطلاعات بیشتری در این خصوص منتشر نکرده است.در همین حال خبر گزاری فارس گزارش داد مرتضوی به هنگام خروج از محل کار خود بازداشت شده و معاون دادستان تهران در هنگام بازداشت نامبرده در محل حضور داشتهاست.روز گذشته به دنبال جلسه جنجالی استیضاح سعید مرتضوی اعلام کرده بود که کسی را دعوت نکرده و اظهارات فاضل لاریجانی را تکذیب کرده بود.سرپرست سازمان تامین اجتماعی در پاسخ به ایسنا پیرامون مسائل مطرح شده در جلسه عصر روز یکشنبه مورخ ۹۱/۱۱/۱۵ مجلس شورای اسلامی گفت: پس از مراجعه شرکتی بینالمللی جهت خرید تعداد زیادی از شرکتهای تامین اجتماعی و تشکیل جلسه با هیات مدیره و مسوولان سازمان و انعقاد تفاهم نامه به نقل از مدیرعامل این شرکت متوجه شدیم که فردی به نام مرتضوی (روحانی) با جعل عنوان، پسرعموی اینجانب معرفی شده و با همکاری و هماهنگی دو نفر دیگر از جمله افرادی که در مجلس از آنان نام برده شد، از مسوولان این شرکت درخواست ۳۰ میلیارد تومان وجه مینمایند و به آنان تاکید میکند چنانچه از طریق این گروه اقدام نشود، امکان معامله با سازمان تامین اجتماعی میسر نیست و خود را صاحب نفوذ در سازمان و تصمیمگیرنده معرفی نمودند.
این در حالی است که فاضل لاریجانی گفته بود که این قضیه کذب محض و توطئه است.
این پایگاه قضایی اطلاعات بیشتری در این خصوص منتشر نکرده است.در همین حال خبر گزاری فارس گزارش داد مرتضوی به هنگام خروج از محل کار خود بازداشت شده و معاون دادستان تهران در هنگام بازداشت نامبرده در محل حضور داشتهاست.روز گذشته به دنبال جلسه جنجالی استیضاح سعید مرتضوی اعلام کرده بود که کسی را دعوت نکرده و اظهارات فاضل لاریجانی را تکذیب کرده بود.سرپرست سازمان تامین اجتماعی در پاسخ به ایسنا پیرامون مسائل مطرح شده در جلسه عصر روز یکشنبه مورخ ۹۱/۱۱/۱۵ مجلس شورای اسلامی گفت: پس از مراجعه شرکتی بینالمللی جهت خرید تعداد زیادی از شرکتهای تامین اجتماعی و تشکیل جلسه با هیات مدیره و مسوولان سازمان و انعقاد تفاهم نامه به نقل از مدیرعامل این شرکت متوجه شدیم که فردی به نام مرتضوی (روحانی) با جعل عنوان، پسرعموی اینجانب معرفی شده و با همکاری و هماهنگی دو نفر دیگر از جمله افرادی که در مجلس از آنان نام برده شد، از مسوولان این شرکت درخواست ۳۰ میلیارد تومان وجه مینمایند و به آنان تاکید میکند چنانچه از طریق این گروه اقدام نشود، امکان معامله با سازمان تامین اجتماعی میسر نیست و خود را صاحب نفوذ در سازمان و تصمیمگیرنده معرفی نمودند.
این در حالی است که فاضل لاریجانی گفته بود که این قضیه کذب محض و توطئه است.
۱۳۹۱ بهمن ۹, دوشنبه
همه در خدمت خامنه ای؛ خامنه ای در خدمت احمدی نژاد. تا کی دوام خواهد آورد!
- اینک و بعد از سه روز اعتراف می کنم که یکی از بدترین و ترسناک ترین خبرهایی که در طول دو سال گذشته دیده و شنیده و خوانده بودم این خبر نیم خطی خبرگزاری فارس بود که نوشت: "مرتضوی از تأمین اجتماعی عزل شد". ترسیده بودم بشدت و راجع بشدتش نپرسید که آبروریزی است اگر بگویم. بیرون از منزل کار داشتم و در حالی که ترس رنگ از چهره ام برده بود و در سرمای شدید به یخبندان خونم منجر شده بود توی راه رفتنم همه اش به این فکر می کردم که "بالاخره شاخ محمود را شکستند" و پشت بندش مالیخولیای این شکست رهایم نمی کرد که به این ترتیب همۀ همکاران محمود از وزیر و وکیل و مدیرکل و کارگزار و هوادار - بغیر از همان یک روح در جند کالبد معروف به انحرافی - بسمت واگرایی خواهند رفت و حالا که دیده اند احمدی نژاد بازی مرتضویش را باخته سعی خواهند کرد از او دوری کنند و به اردوی "برنده ها" بپیوندند تا بتوانند الاف اولوف خودشان و آینده شان را در غیر احمدی نژاد تعریف کنند و نجات بدهند. القصه در همین وحشت باقی بودم که برگشتم خانه و اولین خبر بعدی را که نگاه کردم این تیتر بامزه و طنز بود که "مرتضوی جانشین خود مرتضوی شد". طبیعی است که اعتراف کنم این خبر هم شیرین ترین خبر چند وقت اخیرم بود و گل از گلم شکفت و بی اختیار گفتم مرحبا و تبارک الله احسن الاحمدی نژاد. زیرا دیگر نه آن واگرایی اتفاق می افتاد در کابینه و محمود تنها می ماند و زیر ضربات بعدی نحیف و نحیف تر می شد؛ و نه خامنه ای نفسی براحتی می کشید بعد از یک سال و نیم که "آخیش بالاخره یکی از اختلافات از روی میز براندازی از درون کنار رفت".
مهندسی معقول و منطقی انتخابات ِ همیشه آزاد: دفتر روزنامه ها زیر پای چکمه پوشان
: در اقدامی شبانه و کودتاگونه، ماموران امنیتی و لباس شخصی ها به طور همزمان به دفاتر چهار روزنامه و یک هفته نامه اصلاح طلب یورش بردند و دست کم ۱۰ روزنامه نگار را بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردند. همزمان دو سایت خبری دیگر به نام های تابناک و بازتاب هم مسدود شدند.این اقدام سرکوب گرانه در حالی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری صورت گرفته است که رهبری ادعا می کند انتخابات آزاد در جمهوری اسلامی تضمین شده است. مشخص نیست با چنین فضای خفقان آمیزی، چگونه قرار است انتخابات آزاد! برگزار شود.یکشنبه شب ماموران امنیتی در هجوم به ۴ روزنامه شرق، اعتماد، بهار، آرمان و هم چنین هفته نامه اصلاح طلب «آسمان»، با ایجاد ارعاب و بازرسی و تفتیش این مطبوعات تعدادی از اعضای تحریریه را بازداشت و یا تهدید به بازداشت کردند.این حمله پس از بازداشت روز شنبه دو روزنامه نگار: سلیمان محمدی (دبیر سرویس حوادث روزنامه بهار) و هم چنین میلاد فدایی اصل (دبیر سرویس سیاسی خبرگزاری ایلنا) صورت گرفت.در روزنامه اعتماد که هجوم ماموران با توقیف موبایل ها و گرفتن فیلم از تحریریه و اعضای آن همراه بود، جواد دلیری، ساسان آقایی، نسرین تخیری بازداشت شدند.در حمله به روزنامه شرق، آرمان و بهار نیز پوریا عالمی، پژمان موسوی، امیلی امرایی، مطهره شفیعی (دبیر سرویس سیاسی روزنامه آرمان) و نرگس جودکی دبیر اجتماعی این روزنامه بازداشت شدند.
یورش به هفته نامه آسمان نیز با بازداشت اکبر منتجبی (دبیر اجرایی و دبیر سیاسی این هفته نامه اصلاح طلب) همراه بود. همچنین آخرین خبرها حاکی از بازداشت صبا آذرپیک از خبرنگاران پارلمانی و احتمال بازداشت صدرا محقق و احسان مازندرانی است.ماموران بلافاصله پس از حمله، مانع از آمد و شد روزنامه نگاران و افراد شاغل در مطبوعات مذکور در ساختمان این روزنامه ها شدند و در دو روزنامه هم کارت های شناسایی خبرنگاران را توقیف کردند.
گفته می شود ماموران امنیتی حکم روزنامه نگاران دیگری را هم در دست داشته اند که برای بازداشت به منازل آنها هم مراجعه کرده اند، اما هنوز از بازداشت قطعی آنها خبری نیست.خیز تازه اقتدارگرایان حاکم برای کودتای انتخاباتی، از قضا درست چهار سال بعد از هشدار مهدی کروبی از رهبران در حصر جنبش سبز درباره کودتای انتخابات نظامیان انجام گرفته است. کروبی در هشتم بهمن ۸۷ طی نامه ای خطاب به فیروزآبادی نسبت به زمینهچینی نظامیان برای کودتای انتخاباتی هشدار داد و نوشت: شما “ریاست ستاد نظامیان دخالت کننده در انتخابات” را به عهده گرفتهاید و به گونهای سخن گفتهاید که قرار است انتصابی صورت گیرد و مردم نقشی در تعیین رئیسجمهور ندارند.اکنون در دومین هفته بهمن ماه ۹۱ و در حالی که حدود چهار ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده، صدای پای کودتایی دیگر به گوش می رسد، کودتایی که این بار از چند ماه قبل زمینه سازی شده است تا با سرکوب و ارعاب و تهدید و بازداشت، زمینه برگزاری انتخابات به ظاهر «آزاد» مورد نظر آیت الله خامنه ای را فراهم سازد.طی هفتههای اخیر نیروهای امنیتی با احضار گسترده فعالان سیاسی اصلاحطلب در مورد هرگونه تحرک در انتخابات آزادی که رهبری مدعی برگزاری آن است، با آنها اتمام حجت کرده اند و این احضارها هم چنان تداوم دارد.کودتای تازه جریان حاکم که بعد از سخنان رهبری از سوی نظامیان و گوش به فرمانان او آغاز شده، در شرایطی است که هفته گذشته محسنی اژه ای تلویحا از تهدید به بازداشت روزنامه نگاران سخن گفته بود. وی مدعی شده بود: “برخی افراد از یک طرف در نشریات خودمان کار می کنند و از طرف دیگر با بیرون از کشور در ارتباط اند.”
سناریویی که قرار است دادستانی انقلاب تکمیل کننده آن باشد، چرا که در آخرین ساعات یکشنبه شب خبرگزاری مهر گزارش داد: دادستانی انقلاب به زودی اطلاعیه ای در این زمینه صادر خواهد کرد. مهر، فارس و دیگر رسانه های همسوی حکومتی نیز هنوز خبری نشده، برچسب فتنه را به بازداشت شدگان زده اند و از سویی نیز مدعی ارتباط روزنامه نگاران بازداشت شده اصلاح طلب با عناصر ضدانقلاب شده اند.به نظر می رسد شرایط کاملا مهیاست، دروغ ها ساخته و پرداخته شده و همه چیز دست به دست هم داده تا کودتای تازه امنیتی ها و نظامیان، پیش از همه با قربانی کردن روزنامه نگاران، استارت زده شود.
یورش به هفته نامه آسمان نیز با بازداشت اکبر منتجبی (دبیر اجرایی و دبیر سیاسی این هفته نامه اصلاح طلب) همراه بود. همچنین آخرین خبرها حاکی از بازداشت صبا آذرپیک از خبرنگاران پارلمانی و احتمال بازداشت صدرا محقق و احسان مازندرانی است.ماموران بلافاصله پس از حمله، مانع از آمد و شد روزنامه نگاران و افراد شاغل در مطبوعات مذکور در ساختمان این روزنامه ها شدند و در دو روزنامه هم کارت های شناسایی خبرنگاران را توقیف کردند.
گفته می شود ماموران امنیتی حکم روزنامه نگاران دیگری را هم در دست داشته اند که برای بازداشت به منازل آنها هم مراجعه کرده اند، اما هنوز از بازداشت قطعی آنها خبری نیست.خیز تازه اقتدارگرایان حاکم برای کودتای انتخاباتی، از قضا درست چهار سال بعد از هشدار مهدی کروبی از رهبران در حصر جنبش سبز درباره کودتای انتخابات نظامیان انجام گرفته است. کروبی در هشتم بهمن ۸۷ طی نامه ای خطاب به فیروزآبادی نسبت به زمینهچینی نظامیان برای کودتای انتخاباتی هشدار داد و نوشت: شما “ریاست ستاد نظامیان دخالت کننده در انتخابات” را به عهده گرفتهاید و به گونهای سخن گفتهاید که قرار است انتصابی صورت گیرد و مردم نقشی در تعیین رئیسجمهور ندارند.اکنون در دومین هفته بهمن ماه ۹۱ و در حالی که حدود چهار ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده، صدای پای کودتایی دیگر به گوش می رسد، کودتایی که این بار از چند ماه قبل زمینه سازی شده است تا با سرکوب و ارعاب و تهدید و بازداشت، زمینه برگزاری انتخابات به ظاهر «آزاد» مورد نظر آیت الله خامنه ای را فراهم سازد.طی هفتههای اخیر نیروهای امنیتی با احضار گسترده فعالان سیاسی اصلاحطلب در مورد هرگونه تحرک در انتخابات آزادی که رهبری مدعی برگزاری آن است، با آنها اتمام حجت کرده اند و این احضارها هم چنان تداوم دارد.کودتای تازه جریان حاکم که بعد از سخنان رهبری از سوی نظامیان و گوش به فرمانان او آغاز شده، در شرایطی است که هفته گذشته محسنی اژه ای تلویحا از تهدید به بازداشت روزنامه نگاران سخن گفته بود. وی مدعی شده بود: “برخی افراد از یک طرف در نشریات خودمان کار می کنند و از طرف دیگر با بیرون از کشور در ارتباط اند.”
سناریویی که قرار است دادستانی انقلاب تکمیل کننده آن باشد، چرا که در آخرین ساعات یکشنبه شب خبرگزاری مهر گزارش داد: دادستانی انقلاب به زودی اطلاعیه ای در این زمینه صادر خواهد کرد. مهر، فارس و دیگر رسانه های همسوی حکومتی نیز هنوز خبری نشده، برچسب فتنه را به بازداشت شدگان زده اند و از سویی نیز مدعی ارتباط روزنامه نگاران بازداشت شده اصلاح طلب با عناصر ضدانقلاب شده اند.به نظر می رسد شرایط کاملا مهیاست، دروغ ها ساخته و پرداخته شده و همه چیز دست به دست هم داده تا کودتای تازه امنیتی ها و نظامیان، پیش از همه با قربانی کردن روزنامه نگاران، استارت زده شود.
باراک : آمریکا طرح حملۀ موضعی به تأسیسات اتمی ایران را دارد
ایهود باراک وزیر دفاع اسرائیل طی سخنانی در اجلاس داووس در سوئیس ابراز اطمینان کرد که دولت آمریکا دارای طرح حملۀ موضعی به تأسیسات نظامی ایران است و آن را در صورت شکست مذاکرات با این کشور به اجرا خواهد گذاشت.
به گفتۀ وزیر دفاع اسرائیل چنین حمله ای برای مدت طولانی برنامۀ اتمی ایران را به عقب خواهد انداخت و یا رهبران این کشور را متقاعد خواهد ساخت که پی گیری برنامۀ نظامی اتمی اش بینتیجه است. زیرا، جامعۀ جهانی مصمم است که از دستیابی تهران به جنگ افزار اتمی جلوگیری کند. وزیر دفاع اسرائیل تصریح کرد که حملۀ موضعی به تأسیسات اتمی ایران به منزلۀ جنگی درازمدت نیست، هر چند او تأکید کرد که اسرائیل ترجیح می دهد که بحران اتمی ایران به صورت مسالمت آمیز حل شود.پنجشنبه گذشته جان کری، وزیر امور خارجۀ آیندۀ آمریکا، در مقابل نمایندگان سنای این کشور گفت که جمهوری اسلامی ایران نباید در عزم آمریکا برای جلوگیری از دستیابی تهران به سلاح اتمی تردید کند.
به گفتۀ وزیر دفاع اسرائیل چنین حمله ای برای مدت طولانی برنامۀ اتمی ایران را به عقب خواهد انداخت و یا رهبران این کشور را متقاعد خواهد ساخت که پی گیری برنامۀ نظامی اتمی اش بینتیجه است. زیرا، جامعۀ جهانی مصمم است که از دستیابی تهران به جنگ افزار اتمی جلوگیری کند. وزیر دفاع اسرائیل تصریح کرد که حملۀ موضعی به تأسیسات اتمی ایران به منزلۀ جنگی درازمدت نیست، هر چند او تأکید کرد که اسرائیل ترجیح می دهد که بحران اتمی ایران به صورت مسالمت آمیز حل شود.پنجشنبه گذشته جان کری، وزیر امور خارجۀ آیندۀ آمریکا، در مقابل نمایندگان سنای این کشور گفت که جمهوری اسلامی ایران نباید در عزم آمریکا برای جلوگیری از دستیابی تهران به سلاح اتمی تردید کند.
هجوم به روزنامهها و بازداشت روزنامهنگاران
دست کم ده تن از روزنامهنگاران نشریات اعتماد٬ شرق٬ بهار٬ آرمان و آسمان امروز یکشنبه هشتم بهمن ماه ۱۳۹۱ در پی حضور همزمان نیروهای امنیتی در این نشریات بازداشت شدند. بر اساس گزارشهای رسیده از تهران٬ نیروهای امنیتی شامگاه یکشنبه با حضور همزمان در روزنامههای اعتماد٬ شرق٬ بهار و آرمان و نشریه آسمان کارتهای خبرنگاری و تلفنهای همراه افراد شاغل در این رسانهها را توقیف کرده و دست کم ده تن از آنها را دستگیر کردند.
۱۳۹۱ بهمن ۴, چهارشنبه
تا میگی شورای ملی ، میگه نه ما سلطنت نمیخواییم
تا میگی اتحاد برای سرنگونی رژیم میگه نه ما سلطنت نمیخواییم
تا میگی رضا پهلوی گفته رای مردم حکومت آینده رو مشخص میکنه ، میگه نه ما سلطنت نمیخواییم
تا میگی داشتن یک اپوزیسیون قوی جلوی جنگ و کشتار در آینده رو میگیره ، میگه
نه ما سلطنت نمیخواییم تا میگی با پیوستن به شورای ملی همه احزاب میتونن در مورد اهداف مشترک متحد بشن و به جامعه جهانی خودشون رو نشون بدن ، میگه نه ما سلطنت نمیخواییم
تا میگی اگه بتونیم یک اپوزیسیون قوی و متحد و تاثیرگذار داشته باشیم مثل سوری ها سرگردان نمیشیم بعد از یک سال هنوز به یک توافق ساده هم نرسیدن ، میگه نه ما سلطنت نمیخواییم
تا میگی پسر جان حداقل برو یک بار متن شورای ملی رو بخون به یکی از سخنرانی های رضا پهلوی گوش بده ، میگه نه ما سلطنت نمیخواییم بشین زانو غم بغل بگیر منتظر باش ببین خاتمی این دفعه پشت کدوم کوه رای میده
منتظر باش ببین شاید عظمی دلش به حال ملت بسوزه یهو بیاد اگه همه زندانی های
سیاسی رو آزاد میکنیم و رفراندوم میذاریم ! برو توی رویاها و فانتزی های دوران طلایی و دوران خاتمی و هی بگو آخی یادش بخیر نه داداش با اما و اگر نمیشه ! باید کاری کرد ! باید شروع کنیم ! و شورای ملی داره همین کارو میکنه
اینو بدونین بزرگترین خطر برای رژیم ولایت فقیه اتحاد و داشتن یک اپوزیسیون قوی استوار بر اصول دموکراسی هست . نه اینکه خاتمی سخنرانی کنه و کاسه لیسی رهبر رو بکنه که شاید اینا رو هم بازی بدن حالا هی بشینید تو خونه هاتون منتظر معجزه هزاره باشید که یهو خامنه ای شب خواب ببینه و بیاد توبه کنه . با دیکتاتور نمیشه سازش کرد !
تا میگی رضا پهلوی گفته رای مردم حکومت آینده رو مشخص میکنه ، میگه نه ما سلطنت نمیخواییم
تا میگی داشتن یک اپوزیسیون قوی جلوی جنگ و کشتار در آینده رو میگیره ، میگه
نه ما سلطنت نمیخواییم تا میگی با پیوستن به شورای ملی همه احزاب میتونن در مورد اهداف مشترک متحد بشن و به جامعه جهانی خودشون رو نشون بدن ، میگه نه ما سلطنت نمیخواییم
تا میگی اگه بتونیم یک اپوزیسیون قوی و متحد و تاثیرگذار داشته باشیم مثل سوری ها سرگردان نمیشیم بعد از یک سال هنوز به یک توافق ساده هم نرسیدن ، میگه نه ما سلطنت نمیخواییم
تا میگی پسر جان حداقل برو یک بار متن شورای ملی رو بخون به یکی از سخنرانی های رضا پهلوی گوش بده ، میگه نه ما سلطنت نمیخواییم بشین زانو غم بغل بگیر منتظر باش ببین خاتمی این دفعه پشت کدوم کوه رای میده
منتظر باش ببین شاید عظمی دلش به حال ملت بسوزه یهو بیاد اگه همه زندانی های
سیاسی رو آزاد میکنیم و رفراندوم میذاریم ! برو توی رویاها و فانتزی های دوران طلایی و دوران خاتمی و هی بگو آخی یادش بخیر نه داداش با اما و اگر نمیشه ! باید کاری کرد ! باید شروع کنیم ! و شورای ملی داره همین کارو میکنه
اینو بدونین بزرگترین خطر برای رژیم ولایت فقیه اتحاد و داشتن یک اپوزیسیون قوی استوار بر اصول دموکراسی هست . نه اینکه خاتمی سخنرانی کنه و کاسه لیسی رهبر رو بکنه که شاید اینا رو هم بازی بدن حالا هی بشینید تو خونه هاتون منتظر معجزه هزاره باشید که یهو خامنه ای شب خواب ببینه و بیاد توبه کنه . با دیکتاتور نمیشه سازش کرد !
پدر ستار بهشتی گم شد!
در راستای تبرئه قاتلان ستار بهشتی، و همسو با سناریوی گرفتن رضایت از والدین این شهید جنبش؛ از ۱۰ روز گذشته سحام از گم شدن پدر ستار مطلع گردید. طی این مدت، با تحقیق از ساکنان محل، این اطلاع حاصل شد که آخرین بار چند لباس شخصی به منزل پدر ستار مراجعه و بیرون درب منزل با وی در حال صحبت بودند. این آخرین باری بوده که افراد محلی، وی را دیده بودند. طی ده روز گذشته، خانواده ستار بهشتی، با مراجعه به بیمارستان ها و … به دنبال یافتن پدرشان بودند. نهایتا پس از ناکامی در یافتن پدر، به کلانتری مراجعه کرده و گم شدن وی را گزارش می کنند.
به گزارش سحام، سرانجام روز گذشته ماموران طی تماسی، خانواده بهشتی را به کلانتری رباط کریم فرا می خوانند تا خبر یافتن پدر را به آنان بدهند. در بدو ورود به پاسگاه، خانواده ستار بهشتی، با مامورانی مواجه می شوند که در حال فیلم برداری از آنان بوده و تمام مراحل حضور و ملاقات با پدرشان را فیلم برداری می نمودند.
در آن میان، حتی ماموران لباس شخصی که پس از مراسم چهلم، با حمله به خانواده ستار بهشتی، ضمن ضرب و شتم مادر وی، حجاب از سر سیده سحر بهشتی، خواهر ستار؛ کشیده بودند نیز حضور داشتند.
لازم به توضیح است، در نخسین روزهای کشته شدن ستار، پدر وی به علت شوک ناشی از این فاجعه؛ تحت فشار شدید عصبی قرار گرفته بود. لذا بازپرس پرونده، دستور داده بود پدر ستار را در یکی از بیمارستان ها بستری کنند اما پس از چند روز و به ناگاه، وی را مرخص نمودند. همچنین در همان روزهای نخستین، ماموران با احضار مادر و نیز برادر ستار به پلیس امنیت، برای گرفتن رضایت، آنان را تحت فشار گذاشته و با تهدید به بازداشت خواهر و برادر ستار، آنان را به امضاء رضایت نامه محضری مجبور کردند. در این میان، تنها رضایت پدر ستار بهشتی باقی مانده بود.
گزارش خبرنگار سحام حاکی از آن است که پدر ستار بهشتی با امضاء یک وکالت نامه رسمی به خانم گیتی پورفاضل، وکیل خانواده ستار بهشتی؛ برای پیگیری پرونده پسرش، وکالت داده بود و وی نیز با تنظیم شکایت نامه ای از طرف پدر؛ خواستار رسیدگی به پرونده ستار بهشتی و مجازات قاتل و یا قاتلین وی شده بود.
متاسفانه، در همین زمینه بازپرس پرونده، به دنبال اعلام حجر از سوی وکیل خانواده بهشتی برای پدر ستار بوده اند. بازپرس مدعی است که پدر ستار دچار آلزایمر شدید است و لذا باید برای وی تقاضای “حجر” داده شود.
“حجر” یعنی عدم توانایی قانونی شخص در اعمال و اجرای حق خود است.
این درخواست بازپرس پرونده، با مخالفت خانواده ستار و وکیل آنان روبرو می گردد. خانواده ستار، مشکل پدر را ناشی از شوک قتل ستار می دادند. این اتفاقات پیاپی، حاکی از این سناریو است که بازپرس و نیروهای امنیتی دخیل در پرونده، برای بی اثر نمودن شکایت خانواده بهشتی و پس از گرفتن رضایت اجباری از مادر خانواده؛ به دنبال این هستند که پدر ستار را به لحاظ روانی، بیمار جلوه دهند تا روال رسیدگی به این پرونده، فرسایشی و زمان بر شده و از ارسال آن به دادگاه خودداری کنند. و یا اگر به دادگاه ارسال شد، با ارائه مدارک بیمارستان و ماجرای ساختگی گم شدن پدر ستار به علت آلزایمر و فیلم برداری از لحظه دیدار خانواده با پدر ستار در کلانتری؛ وکالت وی به وکیل را، جعلی و غیرقانونی اعلام کنند.
طبیعی است که نیروهای اجرایی امنیتی و بازجویان، تمام تلاش خود را برای عدم نتیجه گیری این پرونده به کار خواهند بست تا همچنان دایره امن خود را محفوظ نگاه داشته و عرصه را برای برخوردهای خشن و غیر انسانی خود، باز نگاه دارند.
امید است همانگونه که برخی مقامات و مسئولان، در پیگیری پرونده ستار بهشتی، در سخنان خود و مصاحبه هایشان، مدعی تام بودند، به عمل نیز پیگیری حقیقت و عدالت در این پرونده باشند.
به گزارش سحام، سرانجام روز گذشته ماموران طی تماسی، خانواده بهشتی را به کلانتری رباط کریم فرا می خوانند تا خبر یافتن پدر را به آنان بدهند. در بدو ورود به پاسگاه، خانواده ستار بهشتی، با مامورانی مواجه می شوند که در حال فیلم برداری از آنان بوده و تمام مراحل حضور و ملاقات با پدرشان را فیلم برداری می نمودند.
در آن میان، حتی ماموران لباس شخصی که پس از مراسم چهلم، با حمله به خانواده ستار بهشتی، ضمن ضرب و شتم مادر وی، حجاب از سر سیده سحر بهشتی، خواهر ستار؛ کشیده بودند نیز حضور داشتند.
لازم به توضیح است، در نخسین روزهای کشته شدن ستار، پدر وی به علت شوک ناشی از این فاجعه؛ تحت فشار شدید عصبی قرار گرفته بود. لذا بازپرس پرونده، دستور داده بود پدر ستار را در یکی از بیمارستان ها بستری کنند اما پس از چند روز و به ناگاه، وی را مرخص نمودند. همچنین در همان روزهای نخستین، ماموران با احضار مادر و نیز برادر ستار به پلیس امنیت، برای گرفتن رضایت، آنان را تحت فشار گذاشته و با تهدید به بازداشت خواهر و برادر ستار، آنان را به امضاء رضایت نامه محضری مجبور کردند. در این میان، تنها رضایت پدر ستار بهشتی باقی مانده بود.
گزارش خبرنگار سحام حاکی از آن است که پدر ستار بهشتی با امضاء یک وکالت نامه رسمی به خانم گیتی پورفاضل، وکیل خانواده ستار بهشتی؛ برای پیگیری پرونده پسرش، وکالت داده بود و وی نیز با تنظیم شکایت نامه ای از طرف پدر؛ خواستار رسیدگی به پرونده ستار بهشتی و مجازات قاتل و یا قاتلین وی شده بود.
متاسفانه، در همین زمینه بازپرس پرونده، به دنبال اعلام حجر از سوی وکیل خانواده بهشتی برای پدر ستار بوده اند. بازپرس مدعی است که پدر ستار دچار آلزایمر شدید است و لذا باید برای وی تقاضای “حجر” داده شود.
“حجر” یعنی عدم توانایی قانونی شخص در اعمال و اجرای حق خود است.
این درخواست بازپرس پرونده، با مخالفت خانواده ستار و وکیل آنان روبرو می گردد. خانواده ستار، مشکل پدر را ناشی از شوک قتل ستار می دادند. این اتفاقات پیاپی، حاکی از این سناریو است که بازپرس و نیروهای امنیتی دخیل در پرونده، برای بی اثر نمودن شکایت خانواده بهشتی و پس از گرفتن رضایت اجباری از مادر خانواده؛ به دنبال این هستند که پدر ستار را به لحاظ روانی، بیمار جلوه دهند تا روال رسیدگی به این پرونده، فرسایشی و زمان بر شده و از ارسال آن به دادگاه خودداری کنند. و یا اگر به دادگاه ارسال شد، با ارائه مدارک بیمارستان و ماجرای ساختگی گم شدن پدر ستار به علت آلزایمر و فیلم برداری از لحظه دیدار خانواده با پدر ستار در کلانتری؛ وکالت وی به وکیل را، جعلی و غیرقانونی اعلام کنند.
طبیعی است که نیروهای اجرایی امنیتی و بازجویان، تمام تلاش خود را برای عدم نتیجه گیری این پرونده به کار خواهند بست تا همچنان دایره امن خود را محفوظ نگاه داشته و عرصه را برای برخوردهای خشن و غیر انسانی خود، باز نگاه دارند.
امید است همانگونه که برخی مقامات و مسئولان، در پیگیری پرونده ستار بهشتی، در سخنان خود و مصاحبه هایشان، مدعی تام بودند، به عمل نیز پیگیری حقیقت و عدالت در این پرونده باشند.
همسر نسرین ستوده: از فشارها خسته نشویم آزادی ارزان به دست نمی آید
شب گذشته نسرین ستوده با احضاریه ای ساعت ۲۳ در حالی به زندان اوین بازگردانده شد که دو فرزندش گریه می کردند و حاضر نبودند از مادرشان جدا شوند.
مهدیه گلرو زندانی سیاسی که چندی پیش پس از طی کردن حکم سه سال حبس خود از بند زنان زندان اوین آزاد شده بود با اشاره به ملاقات های هفتگی این بند در صفحه شخصی خود نوشته است: نیما همیشه کلافه و عصبی بود تو سالن ملاقات و خونه و… همیشه یه جوری به آدم بی محلی میکرد انگار دوستت نداره! اما ۵شنبه شب تو خونه ای که مامانش هم بود خیلی خوش اخلاق بود مهرآوه لحظه ای از کنار نسرین بلند نمیشد و نیما مرتب در حال تعریف کردن بود این بار منو دوست داشت ومیخندید و من اون شب یکی از جالب ترین دیالوگ های مادر و فرزندی را شنیدم.
وی در ادامه نوشته: نیما در یک لیوان یه بار مصرف نوشابه ریخت و خورد موقع شام بود و پشت هم تکرار میکرد مامان یه لقمه بگیر گرسنه ام. بعد از خوردن نوشابه با جدیت رو به نسرین کرد و گفت :مامان این لیوان رو باید بندازیم دور میدونی چرا؟نسرین جواب داد چرا؟ونیما گفت:چون این یک بار مصرفه باید بندازیمش دور ،شمازندان نداشتین!و نسرین رو به ما با خنده گفت از لحظه ای که رسیدم همه چیزو برام توضیح میده و فکر میکنه من هیچ چیز نمیدونم !
این فعال جنبش زنان در پایان آورده است: حالا باز نسرین چشمهای مهرآوه و نیما غمگین خواهد بود غمی که در انتهای چشمان همه خانواده های زندانیان هویداست اما کسی که باید ببیند نا بیناست، نابینا.
در همین رابطه و صبح امروز نیز همسر نسرین ستوده در گفت و گو با مسیح علی نژاد می گوید: همه ما شوکه شدیم که چرا نسرین ستوده را با این عجله به زندان احضار کردند، خانم من آمادگی برگشتن به زندان را نداشت، رفتار وحشتناک و غیر انسانی با یک مادر و فرزندانش انجام دادند چون بچه ها خودشان را آماده کرده بودند که با هم به سفر برویم.
او می گوید پیش از مرخصی به نسرین ستوده گفته بودند که این مرخصی طولانی تر از سه روز خواهد بود چون خانم من به آنها گفته بود که اگر فقط برای سه مرخصی بیاید بیرون، آرامش بچه ها به خواهد ریخت.
رضا خندان افزود: امروز وقتی خبر بازدید اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس از اوین را خواندم، به خاطر آوردم که آقای آقا صفری عضو هیات رییسه این کمیسیون در روزهای آخر اعتصاب غذای همسرم گفته بود که ما به زودی از اوین بازدید می کنیم و در مورد وضعیت نسرین ستوده بررسی می کنیم تا ببینیم مشکلاتی که در مورد ایشان مطرح شده صحت دارد یانه، یعنی تنها کسی که اعضای کمیسیون برای ملاقات در زندان از او اسم برده بودند نسرین ستوده بود، برداشت من این است که نسرین را برای مرخصی بیرون زندان نفرستادند بلکه به این دلیل او را بیرون فرستادند تا وقتی اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس به اوین می روند نسرین آنجا حضور نداشته باشد و آنها با مشکلات او مواجه نشوند.
او می گوید البته من نمی دانم چه مسایلی در بند زنان در مواجهه با دیدار اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس مطرح شد اما هر چه بود بلافاصله بعد از بازدید اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس از زندان اوین، با ما تماس گرفتند و بلافاصله نسرین را به زندان برگرداندند.
آقای خندان تصریح کرد: نسرین اولین باری که به زندان رفت از محل کارش احضار شد و رفت و ما هیچ وقت صحنه جدایی نسرین از بچه ها را نداشتیم این اولین بار بود که نسرین باید در خانه از بچه ها جدا می شد، خصوصا که بچه ها انتظار داشتند که مادرشان برای هفته ها کنارشان حضور داشته باشد، این وحشتناک ترین و غیر انسانی ترین رفتاری بود که با یک مادر و فرزندانش انجام دادند و تمام بعدازظهر این بچه ها گریه می کردند و چسبیده بودند به مادرشان تا لحظه ای که در زندان باز شد و نسرین به زندان برگشت.
وی در عین حال می گوید: نسرین ستوده این روزها در ملاقات هایی که با همه داشت تاکید داشت به اینکه باید پایداری کنیم و امیدوار باشیم به آینده. به این نکته خیلی تاکید داشت که این فشارها نباید ما را خسته کند، هیچ جا آزادی و دموکراسی ارزان به دست نیامده و اینها کمترین هزینه ای است که ما مجبور هستیم بدهیم و خیلی ها هزینه هایی بیشتر از این پرداخت کرده اند. نسرین خیلی امیدوارانه به آینده نگاه می کند.به گزارش کلمه، نسرین ستوده فعال حقوق بشر و وکیل دربند پس از دو سال و چهار ماه با وثیقه ۳۰۰ میلیون تومان به مرخصی آمده بود. قبل از آمدن او به مرخصی با تاکید به او گفته بودند که این مرخصی طولانی و به نوعی دائمی خواهد بود. نسرین ستوده نیز اعلام کرده بود که حاضر نیست پس از ۲ سال و نیم، به مدت ۳ روز به مرخصی برود.
نسرین ستوده از ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ در بازداشت است و در دادگاه به جرم “اقدام علیه امنیت ملی، تبانی و تبلیغ علیه نظام و عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر” به تحمل شش سال حبس تعزیری، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور و به جرم تظاهر به بی حجابی به ۵۰ هزار تومان جریمه نقدی محکوم شده است.
مهدیه گلرو زندانی سیاسی که چندی پیش پس از طی کردن حکم سه سال حبس خود از بند زنان زندان اوین آزاد شده بود با اشاره به ملاقات های هفتگی این بند در صفحه شخصی خود نوشته است: نیما همیشه کلافه و عصبی بود تو سالن ملاقات و خونه و… همیشه یه جوری به آدم بی محلی میکرد انگار دوستت نداره! اما ۵شنبه شب تو خونه ای که مامانش هم بود خیلی خوش اخلاق بود مهرآوه لحظه ای از کنار نسرین بلند نمیشد و نیما مرتب در حال تعریف کردن بود این بار منو دوست داشت ومیخندید و من اون شب یکی از جالب ترین دیالوگ های مادر و فرزندی را شنیدم.
وی در ادامه نوشته: نیما در یک لیوان یه بار مصرف نوشابه ریخت و خورد موقع شام بود و پشت هم تکرار میکرد مامان یه لقمه بگیر گرسنه ام. بعد از خوردن نوشابه با جدیت رو به نسرین کرد و گفت :مامان این لیوان رو باید بندازیم دور میدونی چرا؟نسرین جواب داد چرا؟ونیما گفت:چون این یک بار مصرفه باید بندازیمش دور ،شمازندان نداشتین!و نسرین رو به ما با خنده گفت از لحظه ای که رسیدم همه چیزو برام توضیح میده و فکر میکنه من هیچ چیز نمیدونم !
این فعال جنبش زنان در پایان آورده است: حالا باز نسرین چشمهای مهرآوه و نیما غمگین خواهد بود غمی که در انتهای چشمان همه خانواده های زندانیان هویداست اما کسی که باید ببیند نا بیناست، نابینا.
در همین رابطه و صبح امروز نیز همسر نسرین ستوده در گفت و گو با مسیح علی نژاد می گوید: همه ما شوکه شدیم که چرا نسرین ستوده را با این عجله به زندان احضار کردند، خانم من آمادگی برگشتن به زندان را نداشت، رفتار وحشتناک و غیر انسانی با یک مادر و فرزندانش انجام دادند چون بچه ها خودشان را آماده کرده بودند که با هم به سفر برویم.
او می گوید پیش از مرخصی به نسرین ستوده گفته بودند که این مرخصی طولانی تر از سه روز خواهد بود چون خانم من به آنها گفته بود که اگر فقط برای سه مرخصی بیاید بیرون، آرامش بچه ها به خواهد ریخت.
رضا خندان افزود: امروز وقتی خبر بازدید اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس از اوین را خواندم، به خاطر آوردم که آقای آقا صفری عضو هیات رییسه این کمیسیون در روزهای آخر اعتصاب غذای همسرم گفته بود که ما به زودی از اوین بازدید می کنیم و در مورد وضعیت نسرین ستوده بررسی می کنیم تا ببینیم مشکلاتی که در مورد ایشان مطرح شده صحت دارد یانه، یعنی تنها کسی که اعضای کمیسیون برای ملاقات در زندان از او اسم برده بودند نسرین ستوده بود، برداشت من این است که نسرین را برای مرخصی بیرون زندان نفرستادند بلکه به این دلیل او را بیرون فرستادند تا وقتی اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس به اوین می روند نسرین آنجا حضور نداشته باشد و آنها با مشکلات او مواجه نشوند.
او می گوید البته من نمی دانم چه مسایلی در بند زنان در مواجهه با دیدار اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس مطرح شد اما هر چه بود بلافاصله بعد از بازدید اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس از زندان اوین، با ما تماس گرفتند و بلافاصله نسرین را به زندان برگرداندند.
آقای خندان تصریح کرد: نسرین اولین باری که به زندان رفت از محل کارش احضار شد و رفت و ما هیچ وقت صحنه جدایی نسرین از بچه ها را نداشتیم این اولین بار بود که نسرین باید در خانه از بچه ها جدا می شد، خصوصا که بچه ها انتظار داشتند که مادرشان برای هفته ها کنارشان حضور داشته باشد، این وحشتناک ترین و غیر انسانی ترین رفتاری بود که با یک مادر و فرزندانش انجام دادند و تمام بعدازظهر این بچه ها گریه می کردند و چسبیده بودند به مادرشان تا لحظه ای که در زندان باز شد و نسرین به زندان برگشت.
وی در عین حال می گوید: نسرین ستوده این روزها در ملاقات هایی که با همه داشت تاکید داشت به اینکه باید پایداری کنیم و امیدوار باشیم به آینده. به این نکته خیلی تاکید داشت که این فشارها نباید ما را خسته کند، هیچ جا آزادی و دموکراسی ارزان به دست نیامده و اینها کمترین هزینه ای است که ما مجبور هستیم بدهیم و خیلی ها هزینه هایی بیشتر از این پرداخت کرده اند. نسرین خیلی امیدوارانه به آینده نگاه می کند.به گزارش کلمه، نسرین ستوده فعال حقوق بشر و وکیل دربند پس از دو سال و چهار ماه با وثیقه ۳۰۰ میلیون تومان به مرخصی آمده بود. قبل از آمدن او به مرخصی با تاکید به او گفته بودند که این مرخصی طولانی و به نوعی دائمی خواهد بود. نسرین ستوده نیز اعلام کرده بود که حاضر نیست پس از ۲ سال و نیم، به مدت ۳ روز به مرخصی برود.
نسرین ستوده از ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ در بازداشت است و در دادگاه به جرم “اقدام علیه امنیت ملی، تبانی و تبلیغ علیه نظام و عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر” به تحمل شش سال حبس تعزیری، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور و به جرم تظاهر به بی حجابی به ۵۰ هزار تومان جریمه نقدی محکوم شده است.
۱۳۹۱ بهمن ۲, دوشنبه
حکم اراذل و اوباش یک ماهه صادر شد؛ پرونده ستار سه ماه در دادسرا مانده
کلمه – گروه خبر: نزدیک به سه ماه پس از قتل ستار بهشتی بر اثر شکنجه توسط ماموران نیروی انتظامی، هنوز پرونده قتل او به دادگاه نرفته است. وکیل اولیای دم ستار بهشتی که به تازگی علاوه بر مادر، وکالت پدر ستار را نیز بر عهده گرفته است، می گوید بازپرس پرونده این زندانی سیاسی مقتول وعده داده که تا آخر بهمن پرونده شکایت اولیای دم از ماموران پلیس فتا، به دادگاه برود.به گزارش کلمه، ارجاع پرونده ستار بهشتی به دادگاه در حالی به آخر بهمن موکول شده است که حکم اعدام زورگیران تهرانی که فیلم آنها در اینترنت منتشر شده بود، ظرف کمتر از یک ماه صادر و تایید شده و قرار است فردا در مجاورت پارک هنرمندان تهران اجرا شود. این موضوعی است که وکیل خانواده ستار بهشتی نیز مورد اشاره قرار می دهد و به ایسنا می گوید “حدود سه ماه از مطرح شدن این پرونده [ستار بهشتی] میگذرد و پرونده همچنان در دادسراست، در حالی که پرونده افرادی که آنها را اراذل و اوباش مینامند ظرف یک ماه منجر به صدور حکم شد.”
مشخص نیست دستگاه قضایی که می تواند ظرف مدت یک ماه متهمان یک زورگیری که منجر به قتل هم نشده را بازداشت کند، دادگاه برگزار کند و کسانی را که گفته می شود اقدام به زورگیری کرده اند محکوم به اعدام کند و حکم را نیز به سرعت اجرا کند؛ چرا نمی تواند ماموران متخلف نظام را که همه جزئیات تخلفاتشان آشکار است و به اذعان مجلس و قوه قضاییه هم رسیده، به دادگاه بکشاند و رسیدگی را به آخر بهمن ماه! موکول می کند.وکیل خانواده ستار بهشتی اما همچنان با آرامش در حال پیگیری پرونده است و تاکید دارد که رضایتی در کار نیست و پرونده باید به دادگاه برود. گیتی پورفاضل در اینباره به ایسنا گفته است: “در این پرونده شکایت اولیه از سوی مادر ستار بهشتی مطرح شد، ولی بلافاصله به کیفیتی که قبلا ذکر شد از او یک رضایت نامعتبر گرفته شد، ولی برای اینکه حرفی باقی نماند من به وکالت از جانب پدر ستار بهشتی تقاضای قصاص کردهام. با توجه به اینکه مرتب تاکید میشد که مادر ستار بهشتی رضایت داده است، پدر ستار بهشتی به من وکالت داد و من نیز به وکالت از او تقاضای قصاص متهمان را کردهام.”خانم گوهر عشقی، مادر این وبلاگنویس مقتول، پیش از این بارها گفته بود: “من از این آدم ها نمی گذرم و همانطور که گفته ام خواستار قصاص قاتل فرزندم هستم. قاتل فرزندم را در بازداشتگاه دیده ام همان کسی بود که به خانه ی ما هجوم آورد و ستار را با دستبند برد وقتی او را دیدم گفت اگر می دانستیم قضیه ی ستار این چنین جهانی می شود اصلا با او کاری نداشتیم.”وکیل اولیای دم ستار بهشتی همچنین با اشاره به اینکه “من با بازپرس صحبت کردهام و به او گفتهام که این پرونده با حیثیت نظام در ارتباط است و باید زودتر به آن رسیدگی شود”، از از تاخیر ایجاد شده در رسیدگی به این پرونده انتقاد و تصریح کرده است: “اصرار دارم که این پرونده هر چه زودتر به دادگاه ارسال شود تا بتوانم آن را مطالعه کنم، زیرا پرونده هنوز در دادسراست و در این مرحله معمولا اجازه مطالعه پرونده را نمیدهند. آنچه که برای من مبهم است این است که به هر حال مشخص شده که بازجوها چه کسانی بودهاند. طبق واضحات پرونده، بازجوها ۴ نفر بودهاند که یک نفر آنها به عنوان مقصر اصلی شناخته شده است، یعنی در اثر فشارها و ضربات او این اتفاق افتاده است. ”
پورفاضل همچنین به گزارش اخیر مجلس نیز واکنش شان داده و گفته است: “آن طور که بازپرس پرونده گفت، بر اساس آخرین نظر پزشکی قانونی نیز گفته شده که ستار بهشتی به مرگ طبیعی فوت نکرده است و گزارشی هم که در مجلس در این باره قرائت شده ناموجه است زیرا یک گزارش سطحی بوده است.”
با آنکه نماینده ویژه مجلس قبلا گفته بود علت تامه مرگ ستار بهشتی، ایراد ضرب عمدی و شوک های فیزیکی و روانی است، گزارش کمیته تحقیق و تفحص مجلس که سرانجام پس از هفته ها تاخیر و به صورت ناقص و سانسورشده در صحن علنی مجلس خوانده شد، به این مساله تصریح نداشت و بعدا با تذکرات نمایندگان مشخص شد که این بخش از گزارش که مربوط به علت مرگ بوده، قبل از قرائت در صحن علنی از آن حذف شده است.
همچنین، هرچند خانواده ستار گفته بودند حکم قضایی در زمان بازداشت در دست ماموران نبود، این گزارش مدعی است که بازداشت ستار بهشتی قانونی بوده است. ادعایی که در همان جلسه مورد اعتراض و تکذیب علی مطهری قرار گرفت.
چندی پیش نیز وکیل خانواده ستار بهشتی اعلام کرد که متهمان قتل این وبلاگ نویس کاملا مشخص اند اما فشارهای امنیتی بر دستگاه قضایی تاکنون مانع از ارسال پرونده به دادگاه شده است. به نظر می رسد که این فشارها همچنان وجود دارد ولی وعده بازپرس پرونده این امیدواری را ایجاد کرده که بالاخره مسئولان قضایی و امنیتی هم به قانون تن دهند و شاهد ارسال این پرونده ملی به دادگاه باشیم.
مشخص نیست دستگاه قضایی که می تواند ظرف مدت یک ماه متهمان یک زورگیری که منجر به قتل هم نشده را بازداشت کند، دادگاه برگزار کند و کسانی را که گفته می شود اقدام به زورگیری کرده اند محکوم به اعدام کند و حکم را نیز به سرعت اجرا کند؛ چرا نمی تواند ماموران متخلف نظام را که همه جزئیات تخلفاتشان آشکار است و به اذعان مجلس و قوه قضاییه هم رسیده، به دادگاه بکشاند و رسیدگی را به آخر بهمن ماه! موکول می کند.وکیل خانواده ستار بهشتی اما همچنان با آرامش در حال پیگیری پرونده است و تاکید دارد که رضایتی در کار نیست و پرونده باید به دادگاه برود. گیتی پورفاضل در اینباره به ایسنا گفته است: “در این پرونده شکایت اولیه از سوی مادر ستار بهشتی مطرح شد، ولی بلافاصله به کیفیتی که قبلا ذکر شد از او یک رضایت نامعتبر گرفته شد، ولی برای اینکه حرفی باقی نماند من به وکالت از جانب پدر ستار بهشتی تقاضای قصاص کردهام. با توجه به اینکه مرتب تاکید میشد که مادر ستار بهشتی رضایت داده است، پدر ستار بهشتی به من وکالت داد و من نیز به وکالت از او تقاضای قصاص متهمان را کردهام.”خانم گوهر عشقی، مادر این وبلاگنویس مقتول، پیش از این بارها گفته بود: “من از این آدم ها نمی گذرم و همانطور که گفته ام خواستار قصاص قاتل فرزندم هستم. قاتل فرزندم را در بازداشتگاه دیده ام همان کسی بود که به خانه ی ما هجوم آورد و ستار را با دستبند برد وقتی او را دیدم گفت اگر می دانستیم قضیه ی ستار این چنین جهانی می شود اصلا با او کاری نداشتیم.”وکیل اولیای دم ستار بهشتی همچنین با اشاره به اینکه “من با بازپرس صحبت کردهام و به او گفتهام که این پرونده با حیثیت نظام در ارتباط است و باید زودتر به آن رسیدگی شود”، از از تاخیر ایجاد شده در رسیدگی به این پرونده انتقاد و تصریح کرده است: “اصرار دارم که این پرونده هر چه زودتر به دادگاه ارسال شود تا بتوانم آن را مطالعه کنم، زیرا پرونده هنوز در دادسراست و در این مرحله معمولا اجازه مطالعه پرونده را نمیدهند. آنچه که برای من مبهم است این است که به هر حال مشخص شده که بازجوها چه کسانی بودهاند. طبق واضحات پرونده، بازجوها ۴ نفر بودهاند که یک نفر آنها به عنوان مقصر اصلی شناخته شده است، یعنی در اثر فشارها و ضربات او این اتفاق افتاده است. ”
پورفاضل همچنین به گزارش اخیر مجلس نیز واکنش شان داده و گفته است: “آن طور که بازپرس پرونده گفت، بر اساس آخرین نظر پزشکی قانونی نیز گفته شده که ستار بهشتی به مرگ طبیعی فوت نکرده است و گزارشی هم که در مجلس در این باره قرائت شده ناموجه است زیرا یک گزارش سطحی بوده است.”
با آنکه نماینده ویژه مجلس قبلا گفته بود علت تامه مرگ ستار بهشتی، ایراد ضرب عمدی و شوک های فیزیکی و روانی است، گزارش کمیته تحقیق و تفحص مجلس که سرانجام پس از هفته ها تاخیر و به صورت ناقص و سانسورشده در صحن علنی مجلس خوانده شد، به این مساله تصریح نداشت و بعدا با تذکرات نمایندگان مشخص شد که این بخش از گزارش که مربوط به علت مرگ بوده، قبل از قرائت در صحن علنی از آن حذف شده است.
همچنین، هرچند خانواده ستار گفته بودند حکم قضایی در زمان بازداشت در دست ماموران نبود، این گزارش مدعی است که بازداشت ستار بهشتی قانونی بوده است. ادعایی که در همان جلسه مورد اعتراض و تکذیب علی مطهری قرار گرفت.
چندی پیش نیز وکیل خانواده ستار بهشتی اعلام کرد که متهمان قتل این وبلاگ نویس کاملا مشخص اند اما فشارهای امنیتی بر دستگاه قضایی تاکنون مانع از ارسال پرونده به دادگاه شده است. به نظر می رسد که این فشارها همچنان وجود دارد ولی وعده بازپرس پرونده این امیدواری را ایجاد کرده که بالاخره مسئولان قضایی و امنیتی هم به قانون تن دهند و شاهد ارسال این پرونده ملی به دادگاه باشیم.
کنفرانس پراگ منشاء دغدغه رهبر درباره انتخابات آزاد
رئیس مرکز مطالعات راهبردی و آموزش وزارت کشور، اعتراف کرد که «دغدغه رهبر معظم انقلاب درباره کلید واژه «انتخابات آزاد» از کنفرانس پراگ که در آبان ماه سال ۹۱ برگزار شد نشات می گیرد.»
عبدالرضا داوری مشاور وزیر و رئیس مرکز مطالعات راهبردی و آموزش وزارت کشور در گفت و گو با خبرنگار حوزه دولت خبرگزاری فارس ـ وابسته به سپاه پاسداران ـ گفت که سومین نشست دورهای گروههای ایرانی پس از کنفرانسهای استکهلم و بروکسل در پراگ و با حضور تمام جناح ها برگزار و موضوع انتخابات آزاد مطرح گردید.
این مقام وزارت کشور جمهوری اسلامی که «کلید واژه انتخابات آزاد» را «یک نقشه راه آمریکایی ـ انگلیسی» معرفی کرد، اظهار داشت: » در همان کنفرانس پراگ نیز بر ضرورت تشکیل یک شبکه الجزیره ایرانی با راهبرد انتخاباتی تاکید شد تا فضا به گونه ای آماده شود که کسانی همچون موسوی خویینی ها و مهدی کروبی در انتخابات شرکت کنند و در حقیقت آن ها به دنبال قرائت خود از انتخابات آزاد بودند.»
عبدالرضا داوری، گفت:» طی سه ماه گذشته در سخنان منعکس شده یکی مسئولان عالی نظام بیش از ۷۴۲ بار از واژه انتخابات آزاد استفاده شده است.»
عبدالرضا داوری مشاور وزیر و رئیس مرکز مطالعات راهبردی و آموزش وزارت کشور در گفت و گو با خبرنگار حوزه دولت خبرگزاری فارس ـ وابسته به سپاه پاسداران ـ گفت که سومین نشست دورهای گروههای ایرانی پس از کنفرانسهای استکهلم و بروکسل در پراگ و با حضور تمام جناح ها برگزار و موضوع انتخابات آزاد مطرح گردید.
این مقام وزارت کشور جمهوری اسلامی که «کلید واژه انتخابات آزاد» را «یک نقشه راه آمریکایی ـ انگلیسی» معرفی کرد، اظهار داشت: » در همان کنفرانس پراگ نیز بر ضرورت تشکیل یک شبکه الجزیره ایرانی با راهبرد انتخاباتی تاکید شد تا فضا به گونه ای آماده شود که کسانی همچون موسوی خویینی ها و مهدی کروبی در انتخابات شرکت کنند و در حقیقت آن ها به دنبال قرائت خود از انتخابات آزاد بودند.»
عبدالرضا داوری، گفت:» طی سه ماه گذشته در سخنان منعکس شده یکی مسئولان عالی نظام بیش از ۷۴۲ بار از واژه انتخابات آزاد استفاده شده است.»
اشتراک در:
پستها (Atom)