۱۳۸۹ آذر ۱۱, پنجشنبه

تأیید حکم ۱۵ سال زندان وبلاگ نویس در دادگاه تجدیدنظر

حسین رونقی ملکی در حالی که بیش از ۱۱ ماه است در سلول‌های انفرادی بند ۲ الف زندان اوین به سر می‌برد، با تایید حکم ۱۵ سال زندان خود در دادگاه تجدیدنظر مواجه شده است. به گزارش خبرنگار رهانا، سامانه «سامانه خبری خانه حقوق بشر ایران» این حکم صبح امروز به پدر وی در شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر استان تهران ابلاغ شده است. پدر حسین رونقی که با نام بابک خرمدین به وبلاگ‌نویس مشغول بود امروز در حالی از تایید حکم خود در دادگاه تجدید نظر باخبر شده که از ملاقات با فرزند خود کماکان محروم است.زلیخا موسوی، مادر حسین رونقی در این خصوص به رهانا گفت: «از ۲۲ تیر ماه تا کنون حسین را ندیده‌ام و نگذاشتند ملاقاتی داشته باشیم. هنوز هم در همان سلول‌های انفرادی بند ۲ الف است و با وجود صدور حکم هنوز به بند عمومی زندان منتقل نشده است.»وی ادامه می‌دهد که «حسین چند شب در هفته آن هم تنها به مدت ۲ دقیقه با ما تماس می‌گیرد، اما هر کاری می‌کنیم و به هر جایی مراجعه می‌کنیم، نمی‌گذارند او را ببینیم.»حسین رونقی ملکی به اتهامات عضویت در گروه اینترنتی ایران پروکسی و تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری و توهین به رئیس جمهور به زندان محکوم شده است. این حکم هنوز به وکیل وی ابلاغ نشده است. یکی از وکلای وی سارا صباغیان طی هفته‌های گذشته بازداشت شده و در زندان به سر می‌برد.حکم بدوی ۱۵ سال زندان این وبلاگ‌نویس از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباس صادر شده بود.حسین رونقی ملکی فعال حقوق بشر و وبلاگ نویس در ۲۲ آذر ماه سال ۸۸ بازداشت شد و از زمان بازداشتش تا کنون خانواده او تنها چهار بار موفق  به ملاقات با وی شده‌اند. وی اکنون در بند ۲ الف زندان اوین همراه با مهدی خدایی نگهداری می‌شود

در ایران مجازات اعدام برای قتل ، تجاوز به عنف ، سرقت مسلحانه ، آدم ربایی و قاچاق مواد مخدر وجود دارد- درج در روزنامه دانمارکی

Iran har i morges gennemført henrettelsen af en 40-årig kvinde, der har siddet otte år i fængsel efter at være blevet dømt for et drab på sin elskers hustru i 2002.
Henrettelsen af Shahla Jahed skete ved hængning, oplyser nyhedsbureauet Associated Press med det officielle iranske nyhedsbureau IRNA som kilde.
Mange bad for hendes liv
Mordsagen har været fulgt med stor opmærksomhed. Dels fordi den nu henrettede var elskerinde til en berømt, forhenværende fodboldstjerne, Nasser Mohammad Khani, dels fordi hun på lovlig vis var knyttet til manden som 'midlertidig hustru' efter en særlig iransk skik.
Til det sidste forsøgte retslige embedsmænd at få familien til mordofferet, Laleh Saharkhizan, til at skåne kvindens liv, hvilket de efter iransk ret havde mulighed for.
Fremtrædende kunstnere og respekterede iranske kulturpersonligheder har i årevis appelleret til offerets familie om at vise barmhjertighed. Desuden havde internationale menneskeretsgrupper, herunder Amnesty International, opfordret til at stoppe henrettelsen af Shahla Jahed.
Søn trak stolen væk
Men intet hjalp. Dødsdommen over Shahla Jahed var baseret på den islamiske lov 'qisas' - gengældelse efter øje-for-øje princippet.
Ifølge IRNA sad Shahla Jahed fredeligt i bøn kort før henrettelsen, men så brast hun i gråd og bad desperat for sit liv.
Mordofferets søn sørgede personligt for at trække stolen væk under Jahed, og blandt tilskuerne var også mordofferets mand, Nasser Mohammad Khani.
Muligvis justitsmord
Shahla Jahed blev i 2004 dømt for knivdrabet på Nasser Mohammad Khanis hustru, Laleh Saharkhizan. Først benægtede hun ethvert kendskab til sagen, men siden tilstod hun drabet - for kort efter at trække tilståelsen tilbage.
Flere iranske eksperter har sagt, at der kan være tale om et justitsmord.
Ok med flere hustruer
I Iran må en mand fuldt lovligt have en såkaldt 'midlertidig hustru' ved siden af sin ægteviede kone. Dette forhold kan efter aftale indgås for alt fra nogle få timer til flere år. Denne særlige status havde den nu henrettede kvinde.
Der er ifølge Associated Press ikke sat en øvre grænse for hvor mange af disse midlertidige hustruer, en mand må have. Derimod ligger det helt fast, at det samme ikke er tilladt for en kvinde.
I Iran er der dødsstraf for mord, voldtægt, væbnet røveri, kidnapning og handel med narkotika. Henrettelsen af Shahla Jahed blev eksekveret i hovedstaden Teherans Evin-fængsel.

آخرین ملاقات با شهلا جاهد /تصویر مادر شهلا پس از اعدام دخترش

او می گفت دیگر از فردا رخت سفید بر تن خواهم كرد و 9 سال زندگی با عذابم تمام می شود. او هیچ درخواستی از ما نداشت و می گفت برایش دعا كنیم. مادرم را بوسید به پایش افتاد و از او درخواست طلب مغفرت كرد .سایت حکومتی صداقت :خواهر شهلا كه ساعت 5 بعدازظهر روز سه شنبه در جریان ملاقات حضوری با خواهرش برای آخرین بار بود در خصوص این ملاقات گفت: از ظهر دیروز نگران اجرای حكم بودیم تا اینكه وكیل پرونده ماجرا را به ما اعلام كرد و گفت كه می توانیم برای آخرین بار با شهلا ملاقات داشته باشیم. تمام اعضای خانواده برای دیدن شهلا به زندان اوین آمدیم. ساعت 5 را نشان می داد دلم می تپید و نگران دیدن شهلا بودم. دلم نمی خواست این آخرین ملاقات من با او باشد دوست داشتم بال در میاوردم و او را همراه خودم به بیرون از زندان می كشاندم. اما دقایقی نگذشته بود كه شهلا به همراه مامور زندان وارد اتاقك ملاقات شد. او بسیار ساكت در حالی كه صورتش سفید شده بود در كنار ما نشست. خودش هم باور نداشت كه این اتفاق در حال رخ دادن است هر چه به او گفتیم كه اگر واقعیتی وجود دارد بیان كن حاضر به گفتن چیزی نشد و تنها از ما حلالیت طلبید. او می گفت دیگر از فردا رخت سفید بر تن خواهم كرد و 9 سال زندگی با عذابم تمام می شود. او هیچ درخواستی از ما نداشت و می گفت برایش دعا كنیم. مادرم را بوسید به پایش افتاد و از او درخواست طلب مغفرت كرد. وقتی می بردنش تا به داخل قرنطینه برود صورتش را برگرداند وبرایمان گریه كرد. همان جا بود كه دلم تركید گریه كردم و از خدا خواستم تا از گناهانش بگذرد. حالاهم ناباورانه در انتظار آمدن اولیای دم هستیم امیدوارم آنها خواهرم را به خاطر گناهش ببخشند. گفتگو با مریلا زارعی هنرمندی كه تلاشش ستودنی بودمریلا زارعی هنرمند سینما نیز كه از شروع رسیدگی به این پرونده تا برگزاری جلسات صلح و سازش نیز در جریان پرونده شهلا حضور داشت نیز از ساعات اولیه در محوطه زندان اوین حضور داشت و با دلداری به خانواده شهلا به آنها برای رضایت امیدواری می كرد. این هنرمند نیز در گفتگو با خبرنگار ما در خصوص آخرین تلاش هایش برای كسب رضایت گفت: عصر دیروز آخرین باری بود كه برای جلب رضایت از سوی مادر لاله به خانه یكی از بستگانش در تهران رفتم و از او خواستم تا نسبت به شهلا كه خود نیز قربانی این حادثه بود گذشت كند اما او حاضر به این كار نشد و بیان كرد كه در طول این نه سال در انتظار این حكم بوده است.وی در حالی كه اشك در چشمانش حلقه می زد گفت: وقتی شهلا را عصر دیروز ملاقات كردم او سكوت اختیار كرده بود از وی خواستم اگر ماجرایی ناگفته دارد را بیان كند اما شهلا هیچ چیز برای گفتن نداشت و تنها به رفتن به دنیای باقی امیدوار بود و از همگی حلالیت طلبید