۱۳۹۲ خرداد ۲۱, سه‌شنبه

فائزه هاشمی: کاندیدایی ندارم و در انتخابات شرکت نمی‌کنم؛ فضای انتخابات یخ‌ زده است

پنج روز مانده به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری اسلامی در ایران، وبسایت کلمه، نزدیک به میرحسین موسوی، اظهاراتی از فائزه هاشمی را منتشر کرده که به گفته ی این وبسایت در جمع تعدادی از فعالان سیاسی بیان شده و وی در آن ، ضمن اشاره به جزییاتی درباره ی رد صلاحیت پدرش از سوی شورای نگهبان تاکید کرده که در این انتخابات «کاندیدایی ندارد و شرایط مناسبی نمی بیند که بخواهد شرکت کند». دختر علی اکبر هاشمی رفسنجانی، با اشاره به «شور و شوق بی نظیری» که به گفته ی او با ثبت نام پدرش در کشور پدید آمده بود، گفته که «بعضی از این شور و شوق راضی نبودند و از این انتخابات نتیجه دیگری می خواستند، بنابراین ترجیح دادند با ردصلاحیت آقای هاشمی از آن شور و شوق مردمی و مشارکت گسترده ای که آرزو و ایده آل هر نظامی است صرف نظر کنند». فائزه هاشمی که خود سال گذشته، شش ماه را در زندان اوین تهران به سر برد، در توضیح دلایل رای ندادنش اضافه کرده است: «به این موضوع رد صلاحیت گسترده اصلاح طلبان در انتخابات شورا ها، دستگیری ها، حضور سبز ها و غیر سبز ها در زندان و حصر، فشار ها بر روی ستادهای بعضی کاندیدا ها، تهدید افرادی برای فعال نشدن در ستاد ها و… را نیز اضافه کنید. از همین ابتدا روند انتخابات به نظر منطقی و قانونی نمی رسد. بنابراین با این شرایط انگیزه ای برای رای دادن نمی ماند.» او مشاهدات و یافته های خود از فضای انتخاباتی را نیز این چنین توصیف می کند: «فضایی که بعد از ثبت نام آقای هاشمی یک باره گرم شده بود، الان یخ زده است و آن گرمای انتخابات حالا که کمتر از یک هفته به انتخابات باقی مانده مشاهده نمی شود. انتخابات پرشور و رقابتی نیست. استقبال کم شده است.» وی هم چنین با اشاره به ماجرای پیغام رهبر جمهوری اسلامی به هاشمی رفسنجانی برای انصراف از کاندیداتوری یک روز مانده به اعلام تایید صلاحیت ها، می گوید که می خواستند با تن دادن پدرش به انصراف هزینه آن را به گردن او بیاندازند و پاسخ گوی رد صلاحیت وی نباشند. فائزه هاشمی تاکید می کند که «این ردصلاحیت چیزی نیست که بشود از آن به آسانی گذشت» چرا که به گفته ی او «مجموعه ای که این کار را کردند نه تنها الان بلکه بعد ها هم باید در مورد آن به تاریخ پاسخ گو باشند

ایرانی بپاخیز و به دشمنی ۱۴۰۰ ساله با ایران پایان بده

تمام وجودم رو خشم گرفته !! این گزارش ویدئوای رو تا آخر ببینید و به اشتراک هم بگذارید ! مردم ایران چه گناهی کردند که بایستی در فقر و تنگدستی زندگی کنند، فرزندانشان از کودکی مجبور به ترک تحصیل و تبدیل به کودکان کار شوند؟! دختران تهی دست ، به تن فروشی رو بیاورند ، پدران تهی دست، کلیه خودشون رو بفروشند، آنوقت این رژیم ضد ایرانی سرمایه و سهم مردم ایران رو صرف ساخت شهرک های مسلمان نشین در مناطق جنگ زده لبنان کنند!! آخه به ما چه ؟! اینکه مناطق جنگ زده خود ایران بازسازی نمیشه ولی بجاش لبنان آباد میشه و به سوریه وام هفت ملیارد دلاری داده میشه یعنی اینکه این مملکت رو دارند میچاپند! به همین سادگی !! همانطوری که دزدی خانه شما رو میزنه، این رژیم و سردمدارانش ۳۴ سال هست که دارند از گلوی زن و مرد و جوان ایرانی در میاورند و می ریزند تو شکم لبنانی و فلسطینی ! این آخوند ها هستی ایران رو فدای جهان اسلام کردند


سرداده شدن شعارهای اعتراضی در همایش سالن حجاب

گزارش‌های دریافتی از همایش عارف در سالن حجاب حاکی از به وقوع پیوستن حرکات اعتراضی دارد.
در این مراسم شعار در حمایت از موسوی و زندانیان سیاسی سرداده شده که ابتدا شعارهای اعتراضی با واکنش مجری مواجه می‌شود و از مردم درخواست می‌کند چنین شعار ندهند؛ مردم یک صدا مجری برنامه را هو می‌کنند و سردادن شعارهای اعتراضی را ادامه می‌دهند.این تنها هو کردن مردم نبوده، در قسمتی دیگر از برنامه، وقتی کلیپی در سالن به نمایش در می‌آید و تصاویر انقلاب ۵۷ بر آن نقش می‌بندد، مردم باز یک صدا هو می‌کشند؛ در همین کلیپ پخش تصاویر رضاشاه و مصدق با استقبال پرشور و تشویق حضار همراه می‌شود

من رای نمی دهم، این را به حسابِ بی مسولیتی ام نگذارید

چون دل آزرده ام…می دانم که تصمیم ام شاید یک تصمیمِ کاملا احساسی به نظر آید اما هر چقدر فکر می کنم می بینم دریچه ای که من در این چهارسال از طریق آن به ایران نگاه کردم یک دریچه پر از زخم بود. توی گوش های من صدای گریه های آدم های زیادی پیچیده که ساعت ها و ساعت ها در مورد زخمِ انتخابات با من حرف زدند و شما فقط دقایق کوتاهی از آن ساعت ها را شنیده اید. می دانم که از میانِ همان آدمهای زخمی کسانی هستند که تصمیم به رای دادن گرفته اند ولی این حق را به من بدهید که مثل همیشه با احساساتم تصمیم بگیرم. بارها در این چهار سال نقد شدم که خبرنگار نباید احساسی باشد ولی من بودم. خیلی هم نقش بازی کردم که نباشم تا برای خودم اعتبارِ حرفه ای کسب کنم ولی نتوانستم. الان هم نمی توانم دروغ بگویم و نقش بازی کنم. به کسانی که رای می دهند غبطه می خورم که با شور و شوق شان به وجد می آیم اما تواناییِ همقدم شدن ندارم. با تمام توانِ رسانه ای ام باز هم در کنار کسانی که در داخلِ ایران رسانه ای ندارند خواهم بود…برای هر دو گروه چه کسانی که رای می دهند و چه کسانی که رای نمی دهند وظیفه اطلاع رسانی ام را انجام می دهم و خوب می دانم این کافی نیست اما هر کس به اندازه توانایی اش قدم بر می دارد…در تمام این چهار سالی که از ایران دور بودم نیز نیمه پررنگ زندگی ام را از همین راه دور با ایران زندگی کردم….اینبار هم با شما خواهم بود اما رایی ندارم و این را به حسابِ بی مسولیتی ام نگذارید….دست نوشته مسیح علی نژاد