۱۳۹۲ خرداد ۱۵, چهارشنبه

جذب توریست با اعدام و قطع عضو !؟

در بهبوهۀ انتصابات رهبری که در پیش روی داریم،موج جدید که از نو اصلاح طلبان برای نگه داشتن نظام ننگین جمهوری اسلامی به راه انداخته اند و با کاندیداتوری عارف و روحانی برای کشاندن بخشی از مردم ایران که خواستگاه مذهبی وتوان سوءاستفاده شدن را دارند با شعارهای زنده باد اسلام و شعارهایی مانند احترام به انسان و احیای حقوق به حق مردم(که خمینی و خامنه ای جلوه و تبلور این شعارها و افکار است)و شعارهایی از این دست به وظیفۀ خود در سیستم ولایت فقیه که همان نام اصلاحات و یا سوپاپ اصمینان است؛عمل میکنند.
کسی که خامنه ای از صندوق انتصابات سال ۸۴ در آورد و هشت سال به عنوان رئیس جمهور،به تخریب باقیماندۀ اعتمادی که قشری از جامعه به رژیم جمهوری اسلامی داشت پرداخت و پس از تحریم نفت،خودرو،وارز ملی تحلیل گران بیت رهبری به اندیشۀ این افتاده اند که از صنعت توریست برای ادامۀ بقای رژیم منحوس جمهوری اسلامی بپردازد و این بحث را در مناظره ها بیان کنند.
صنعت گردشگری که آمریکا طبق آماری که سازمان گردشگری در سال ۲۰۱۲ ارائه داد،رتبۀ نخست را دارا بودوازایران با آثار باستانی متعدد و جاذبه های گردشگری فراوان یادی نشده بود.گردشگر اصولأ برای تمدد اعصاب و دوری از فشارهای استرس زای زندگی روز مره یا جهت بازدید بناهای تاریخی به منطقه های مستعد گردشگری سفرمیکنند.
باری آیا رژیمی که از تریبون سیاسی نماز جمعه آن نعرۀ مرگ بر اسرائیل و آمریکا و انگلیس وطلب جنگ به گوش میرسدو طبق نظر سنجی بی بی سی جزءمنفورترین کشورهاست کسی بازدید میکند؟توریست از چه بازدید کند از اعدام های علنی و قتع عضو؟آیا با دیدن مردم محروم و با دیدن فقر و فحشا و درد و بدبختی مردم آن استرس از او رفع میشود؟
این خط مشی جدید نشان از این دارد که نظام مستبد و دیکتاتور و خودشیفتۀ ولایت فقیه فکر میکند که جهان باید پیرو و بندۀ او باشند وبرای کشوری که خراب کرده با مردمی عصبی؛دیگران پول به اوبدهند تا کشور ایران را ببینند.مردم عصبی و ناراحت که سهمی در میهن خویش و منابع طبیعی آن ندارند و حق مشارکت آزادانه و انتخاب سرنوشت خویش،محرومند آیا خامنه ای فکر میکند که احساس مسئولیتی نسبت به نظام جنایت و فاشیست و سرکوب او دارندمیکنند؟
خیر حس مسولیت پیرو آزادی و سهیم شدن شخص شخص مردم در اجتماع به وجود میایدو نشان از جنون و پایان کار دیکتاتور را دارد که چنین نابخردانه می اندیشد.
سرکوب و خفقان پتانسیل آزادی خواهی وعطش آزادگی رابیشتر میکند و این نیروی خفته در بستر اجتماع؛نه راضی به سوپاپ اطمینان ونه به کنترل و خاموشی را دارداین نیرو سالهاست که به دلیل سرکوب راکد مانده است ودیکتاتور را به دیکتاتورهای دیگر تاریخ میسپارد و برگی به تاریخ خودکامگان می افزاید که نسل ما جوانان انجام دهندۀ آنیم.

دعوت آکادمی هنر آلمان از میرحسین موسوی و زهرا رهنورد

رییس آکادمی هنر آلمان از میرحسین موسوی و زهرا رهنورد برای شرکت و سخنرانی در نمایشگاه "در اندیشه آزادی" که در برلین برگزار می شود، دعوت کرده است. این دو نفر بیش از دو سال است که در زندان خانگی به سر می برند. کلاوس اشتیک (Klaus Staeck)، رئیس آکادمی هنر آلمان در دعوتنامه ای که به نظر می رسد جنبه نمادین دارد از میرحسین موسوی ، یکی از رهبران منتقدان حکومت ایران، که به همراه همسرش در حبس خانگی به سر می برد، دعوت کرده است تا در نمایشگاه ۲۸ اثر از نقاشی های اش در برلین شرکت کند. آکادمی هنر آلمان روز ۶ ژوئن (۱۶خرداد) یک مجموعه از آثار نقاشی میرحسین موسوی را افتتاح خواهد کرد. این نمایشگاه از هفتم تا ۲۳ ماه ژوئن پذیرای بازدیدکنندگان خواهد بود. به گفته رئیس آکادمی هنر آلمان کارهای روی کاغذ میرحسین موسوی به خاطر رنگ آمیزی ویژه آن ها و ویژگی مبانی نقاشی بلافاصله مورد توجه اعضای آکادمی قرار گرفته است. گالری عکس: تابلوی های نقاشی میرحسین موسوی در برلین در بروشور نمایشگاه "در اندیشه آزادی" آمده است که رئیس سابق فرهنگستان هنر ایران به همراه همسرش، زهرا رهنورد، مجسمه ساز و استاد دانشگاه از سال ۱۳۸۹ (۲۰۱۱) تاکنون در تهران در زندان خانگی بسر می برند و از هرگونه ارتباط با دنیای خارج محروم هستند و انجام فعالیت های هنری و برگزاری نمایشگاه برای آن ها غیرممکن است. کلاوس اشتیک در دعوتنامه خود خطاب به موسوی و رهنورد ابراز امیدواری کرده است که کارهای یاد شده در برلین و آلمان مورد توجه قرار بگیرند.

Turkish protest: Think Tehran in 2009, not an Arab Spring

نویسنده: "دیرك متن". قیام جاری در خیابانهای تركیه در حقیقت شباهت بسیاری به آنچیزی دارد كه ما در تهران سال ٨٨ شاهد بودیم. برای درک آنچه که در ترکیه اتفاق می افتد٬ معقول بنطر میاد كه به همسایه آن ایران نگاه کنید. در برخی از موارد، ایران می تواند به عنوان الگوی رژیم کنونی در ترکیه دیده شود. رئیس جمهور سابق {جمهوری اسلامی} علی اکبر هاشمی رفسنجانی یک میلیاردر است – همانطور كه بسیاری دیگر از رهبران "مذهبی" {در ایران} میلیاردرند. اما این قضیه فقط شخصی نیست: سیاست های اصلی دوران ریاست جمهوری رفسنجانی (1989-2007) مانند خواندن کتاب مكتب واشنگتن درلیبرالیزه كردن اقتصاد، {یعنی} ایجاد بازارهای آزاد و خصوصی سازی است. آقای رفسنجانی از همان جعبه ابزار کلاسیکی استفاده كرد كه در غرب اغلب بعنوان سرمایه داری "نئولیبرال" شناخته میشود. نتایج كار هم مشابه هستند. سیاستهای او یك ظبقه فوقانی بشدت ثروتمند و یك زندگی سختی برای اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان به ارمغان آورد. اردوغان هم با همان لیبرالیزه كردن اقتصاد و خصوصی سازی٬ طبقه ای از تاجران ترك را بوجود آورده است كه به "ببرهای آناتولیا" معروفند. كافیست ذكر كرد كه خود اردوغان و خانواده وسیعترش در یك دهه گذشته ثروتی افسانه ای بهم زده اند كه آنها را در كنار آیت الله های كشور همسایه قرار میدهد {قیام تركیه} انقلابی بر علیه یك حكومت مذهبی است كه سیاستهای نئولیبرالی را باجرا درآورده و آزادیهای دمكراتیك مردم را لگد مال كرده است