۱۳۹۱ فروردین ۱۰, پنجشنبه

گزارش نقض حقوق دانشجويان در سال ١٣٩٠

دانشگاه های کشور در سال گذشته همچنان شاهد تلاش نیروهای اقتدارگرا برای سرکوب جنبش دانشجویی و کنترل فضای اعتراضی در دانشگاه علیه حاکمیت استبدادی بود. در ادامه تلاش های خود برای پوشش مناسب اخبار و رویدادهای مرتبط با دانشجویان، گزارشی تهیه کرده که علاوه بر موارد گسترده نقض حقوق دانشجویان به فعالیت های صورت گرفته در دانشگاه های کشور در طول سال ١٣٩٠ نیز اشاره کرده است.
این گزارش به دو شکل تفکیک موضوعی و تفکیک ماهیانه وقایع تهیه شده است.
موارد ذکر شده در این گزارش بخشی از سالنامه جنبش دانشجویی در سال گذشته می باشد که بر مبنای اخبار منتشر شده در وبسایت دانشجونیوز تهیه شده است. لازم به ذکر است که بسیاری از موارد نقض حقوق دانشجویان نیز در سال گذشته به دلایل مختلف خبری نشده است.
بر اساس این گزارش، در سال گذشته ٦٧ حکم زندان برای دانشجویان صادر و اجرا شده است. نزدیک به ٤۵ مورد فعالیت های مختلف و تجمع های دانشجویی، ١٢٠ مورد احضار به کمیته انضباطی، محرومیت از تحصیل و اخراج از دانشگاه و بیش از ٨٠ مورد بازداشت و احضار به مراجع قضائی ثبت شده است. در سال گذشته همچنین در بیش از ١۵ دانشگاه کشور تفکیک و تبعیض جنسیتی و متاسفانه بیش از ١٠٠ مورد حادثه و مرگ دانشجویان گزارش شده است.
سال ١٣٩٠ در حالی به پایان رسید که حسن اسدی زیدآبادی، حامد امیدی، عماد بهاور، مجید توکلی، سعید جلالی فر، مهدی خدایی، مجید دری، حامد روحی نژاد، حسین رونقی ملکی، شاهین زینعلی، فرشته شیرازی، آرش صادقی، جواد علیخانی، امید کوکبی، مهدیه گلرو، کوهیار گودرزی، حبیب الله لطیفی، شبنم مددزاده، علی ملیحی، ضیا نبوی، عاطفه نبوی، بهاره هدایت و شماری دیگر از دانشجویان در زندان سال نو را جشن گرفتند. در این میان تنها با چند روز مرخصی نوروزی علی اکبر محمد زاده و بابک داشاب موافقت شده است. علاوه بر صدور احکام طولانی مدت حبس برای دانشجویان، تبعید دانشجویان زندانی به شهرهای دور مانند تبعید مجید دری و ضیا نبوی به زندان های بهبهان و اهواز، قطع تماس های تلفنی دانشجویان زندانی مانند مجید توکلی در زندان رجایی شهر کرج، بی خبری از سرنوشت بازداشت شدگان برای مدتی طولانی و عدم رسیدگی به مشکلات پزشکی دانشجویان مانند حسین رونقی ملکی از موارد فشار بر دانشجویان زندانی می باشد. علاوه بر این دانشجویانی مانند مجید دری و مجید توکلی نیز در احکامی جداگانه از دانشگاه اخراج و برای همیشه محروم از تحصیل شدند

تقابل خامنه ای – احمدی نژاد و باید کسی را رئیس جمهور کرد که اشتباه احمدی نژاد تکرار نشود

روز 24 اسفند 90، احمدی نژاد در مجلس حاضر شد و به پرسشهای «نمایندگان» پاسخ داد: مجلس را به باد مسخره گرفت. مجلس که قرار بود بالاتر ازهمه باشد، پیش از آنکه شده بود، در نظر مردم، بی وقر شد. مجلسی که در این رژیم جز نقش آلت فعل «رهبر» و بازوهای اجرائی او بازی نمی کند، نمی توانست شأن و منرلت داشته باشد و توسط احمدی نژاد مسخره نشود.
بعد از آن روز، تازه، «نمایندگان» متوجه شدند تاکجا تحقیر شده اند. حتی طرفدارهای احمدی نژاد نیز نتوانستند از او دفاع کنند. او، مسخره کنان، از «نمایندگان» خواسته بود به او نمره 20 بدهند و اینها به او نمره صفر دادند. بی آنکه بکاری بیش از این توانا باشند.
اما احمدی نژاد، خامنه ای و دستگاه او را نیز از نیش زبان معاف نکرد. او و دستگاهش سکوت کردند اما «نماینده» ها اجازه دادند برضد احمدی نژاد، های و هوی کنند. همه آنها که تحقیر شده بودند و از زبان احمدی نژاد زخم خورده بودند، رئیس جمهوری کردن احمدی نژاد را اشتباه خامنه ای دانستند. برابر اطلاع واصل، به او نیز گفته اند این کار اشتباه بوده و او نیز پذیرفته است. اما گفته است اعتراف به اشتباه از سوی او، رژیم را تضعیف می کند. باید او را تا پایان دوره اش تحمل کرد. مگر این که مرتکب عملی بشود که برای نظام قابل قبول نباشد.
خامنه ای هاشمی رفسنجانی را در مقام رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، حفظ کرد. ترکیب این مجمع نیز بسود احمدی نژاد نیست.
با تصفیه مجلس از «اصلاح طلبان» و «مفسدین» و «منحرفین»، نوبت به تعیین رئیس جمهور بعدی می رسد. هرگاه موافق نظر خامنه ای، انتخاب مستقیم رئیس جمهوری جای خود را به انتخاب او توسط مجلس بدهد، امکان اشتباه از بین می رود. اما تحریم انتخابات مجلس، این کار را مشکل کرده است. اینست که از هم اکنون دست بکار تعیین رئیس جمهوری هستند که به «رهبر رودست نزند». از جمله ویژگی های این رئیس جمهور اینست که مثل احمدی نژاد برای نظام مسئله ایجاد نکند. مهمترین مسئله ای که نباید ایجاد کند، داشتن حامی در مردم و در خود نظام است. احمدی نژاد در خود رژیم طرفدار دارد که طرفداران خامنه ای به آنها لقب «منحرف» را داده اند. او در «بیت» و سپاه نیز طرفدار داشت که یا به او پشت کردند و یا رانده شدند. اما در میان مردم خانوارهای بی چیز و بازنشستگان و آنها که سهام عدالت را دریافت کرده اند و بخشی از یارانه گیران که تورم هنوز یارانه آنها را نبلعیده است، طرفدار دارد. خامنه ای از آن می ترسد که راندن احمدی نژاد، قشرهای بی چیز جامعه را نیز طرفدار براندازی کند و حیات رژیم را به خطر اندازد.
اما تحریم انتخابات مجلس، این خطر را عینی کرده است که اگر بنا بر «انتخابات» ریاست جمهوری باشد و نامزدهای مجاز مطلوب «مستضعفان» نیز نباشد، یعنی حتی نتواند نقش احمدی نژاد را بازی کند، اندک شمار رأی دهندگان نیز به تحریم کنندگان انتخابات خواهند پیوست و کار رژیم ولایت مطلقه فقیه مافیاهای نظامی – مالی را زار خواهند کرد. اینست مشکلی که تحریم انتخابات فرمایشی، خامنه ای را با آن روبرو کرده است