۱۳۹۱ آذر ۹, پنجشنبه

رضا خندان در مصاحبه با روز: نسرین می گوید دخترم را مجازات نکنید


با گذشت ۴۳ روز از اعتصاب غذای نسرین ستوده، این وکیل دادگستری تاکید کرده است که تا مختومه شدن پرونده و ممنوع الخروجی دختر 12 ساله اش به اعتصاب خود ادامه خواهد داد. رضا خندان، همسر خانم ستوده که روز سه شنبه با او ملاقات داشته به "روز" می گوید وضعیت جسمانی همسرش به مرحله خطرناکی رسیده و حالت بحرانی دارد.
خانم ستوده از 27 مهرماه در اعتراض به پرونده سازی علیه همسر و دخترش و ممنوع الخروجی آنها دست به اعتصاب غذا زده است. مسئولان قضایی به جای رسیدگی به اعتراض خانم ستوده، او را دو هفته به بند 209 زندان اوین و سلول انفرادی فرستادند ولی در حال حاضر این حقوقدان در بند نسوان زندان اوین به سر می برد.
رضا خندان، همسر خانم ستوده می گوید: نسرین روی پرونده های قضایی که برای من و دخترم درست کرده اند به شدت حساس است منتهی بعد از کلی صحبت که روز سه شنبه و در ملاقات کابینی داشتیم پذیرفت که پرونده های مرا نادیده بگیرد، البته گفت به شرطی که مرا احضار نکنند و مشکل دیگری پیش نیاورند. اما روی مهراوه خیلی حساس است و پایان اعتصاب غذایش را منوط به مختومه شدن پرونده ای که برای مهراوه ساخته اند و همچنین رفع ممنوع الخروجی او کرده است.
به گفته آقای خندان، تاکنون هیچ یک از مسئولان قضایی به خواسته های خانم ستوده توجهی نشان نداده و پاسخی به پی گیری های خانواده او نداده اند.
تیرماه جاری مهراوه، دختر 12 ساله خانم ستوده و آقای خندان، همسر او با دریافت احضاریه ای از سوی دادسرای اوین ممنوع الخروج شدند. این ممنوع الخروجی در حالی صورت گرفت که به گفته آقای خندان، او و دخترش قصد خروج از کشور را نداشتند. مهراوه هم در ملاقات با مادرش از او خواسته بود وکالتش را برعهده بگیرد.
همسر خانم ستوده پرونده سازی برای دختر 12 ساله اش را غیر قابل هضم توصیف می کند و به "روز" می گوید: هیچ وقت، هیچ کجا، نشنیده ام که حتی در کشورهای عقب مانده نیز برای یک بچه 12 ساله در دادسرای امنیتی به خاطر مادرش، پرونده درست کنند. کودک آزاری زیاد است، از قتل و تجاوز گرفته تا مواردی دیگر، اما نشنیده ام که در هیچ کشوری از کشورهای پیشرفته گرفته تا عقب مانده چنین اتفاقی بیفتد.این به هیچ عنوان قابل هضم نیست و علت اینکه نسرین بر این مساله پافشاری میکند این است که امروز از ممنوع الخروجی شروع می کنند، فردا احضار میکنند و پس فردا هم لابد بازداشت می کنند. والا نه مهراوه قصد خارج رفتن داشت و نه ما اصلا چنین قصدی داشتیم.
نسرین ستوده، وکیل بسیاری از فعالان سیاسی و مطبوعاتی و همچنین خانواده‌های جان باختگان اعتراضات پس از انتخابات ۸۸ است که از ۱۳ شهریور ۸۹ در بازداشت به سر می برد. او به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی، تبانی و تبلیغ علیه نظام و عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر" به یازده سال حبس تعزیری، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوع الخروجی از کشور و ۵۰ هزار تومان به اتهام تظاهر به بی حجابی محکوم شده بود؛ حکم زندان خانم ستوده در دادگاه تجدید نظر به ۶ سال حبس تبدیل شد.
از همسر خانم ستوده می پرسم آیا مسئولان قضایی پاسخی به خواسته های خانم ستوده و پی گیری های شما داده اند؟ می گوید: سیاست شان این است که هیچ وقت حاضر به صحبت نمی شوند. وقتی به دادسرا یا دادستانی مراجعه میکنیم غیر از سرباز و دیوار با هیچ چیزی مواجه نمی شویم نهایت اینکه کارمند جزئی بیاید و در نهایت هم بگوید که من کاره ای نیستم.
آقای خندان روز سه شنبه به صورت کابینی با خانم ستوده ملاقات کرده. از او درباره وضعیت جسمانی همسرش می پرسم. می گوید: نسرین این بار که اعتصاب غذا را شروع کرد وضعیت جسمی مساعدی نداشت اصلا آمادگی اعتصاب غذا را نداشت تابستان امسال خیلی وضعیت ناجوری به لحاظ جسمی داشت و هر دفعه که ما او را می دیدیم لاغرتر و ضعیف تر از قبل شده بود، خیلی غیرعادی بود و فشار روحی اش، خیلی زیاد بود. الان هم نسرین به مرحله خطرناکی رسیده اما خوشبختانه پذیرفته که وقتی وضعیت اش خیلی وخیم می شود اجازه بدهد به او سرم بزنند. او را به بهداری منتقل می کنند و سرم می زنند و دوباره به بند زنان برمیگردانند.اگر اینطور نبود یک هفته هم دوام نمی آورد چه برسد به 43 روز که در اعتصاب است.
او می افزاید: سه شنبه آن چیزی که خیلی محسوس بود لاغری بیش از حد نسرین بود که هر بار می بینیم نسبت به بار قبل خیلی بدتر می شود. البته سعی میکند به خاطر بچه ها ظاهرش را حفظ کند و در زندان دوستان هم بندش هم سعی میکنند قبل از ملاقات به او برسند و زیاد مشخص نباشد اما به هر حال مشخص است و وقتی با او صحبت کردم متوجه شدم که حالتش خیلی بحرانی است.
همسر خانم ستوده سپس می گوید درخواست ما این است که ممنوع الخروجی دخترم را رفع و پرونده ای را که برای دخترم ساخته اند مختومه کنند. همسر من امتیازی نمیخواهد او هیچ چیزی برای خودش نمیخواهد و تنها حرف اش این است که بچه مرا نباید مجازات کنید.

توسط چند جوان ایرانی صورت گرفت: حمله به سفارت ایران در برلین

لعنت بر اون کسی که این تخم لق سفارت اشغال کنی رو توایران باب کرد حالا چه سفارت آمریکا و انگلیس تو تهران باشه چه سفارت ایران تو برلین ! بالاخره یه جایی ما باید از این توحش دست برداریم و بفهمیم که مبارزه سیاسی با لات بازی فرق داره ! 
ساعاتی پیش گروهی از ایرانیان معترض به وضعیت نسرین ستوده، سفارت ایران در برلین را اشغال کردند. الان هم پلیس برلین داره اونارو میریزه بیرون و بیشترشان را دستگیر کرده ، یکسری از اونها هم به دانشگاه آزاد برلین پناه برده‌اند اما پلیس بر اساس قانون ضد تروریسم وارد دانشگاه شده و آنها را بازداشت کرده 

۱۳۹۱ آذر ۶, دوشنبه

پليس فتا يک فعال سياسی دیگر را بازداشت کرد


پليس فضای توليد و تبادل اطلاعات نيروی انتظامی ايران (فتا) يک فعال سياسی ديگر را بازداشت کرد.
 به گزارش تارنمای کلمه، اميد دهدارزاده عصر روز گذشته، يکشنبه پنجم آذر ۱۳۹۱ توسط پليس فتا در اهواز بازداشت شده است. اميد دهدارزاده سال گذشته نيز توسط نيروهای امنيتی بازداشت و در دادگاه محاکمه شده بود.
وی آخرين بار در ۲۵ مهرماه سال جاری خورشيدی به اتهام "اقدام عليه امنيت ملی" به شش ماه حبس تعليقی به مدت يک سال و به اتهام "توهين به مسئولان نظام" به ۷۵ ضربه شلاق و همچنين به دليل "تمرد و درگيری با مأموران امنيتی" به پرداخت ۱۰ ميليون ريال جريمه نقدی محکوم شده بود. 
دهدارزاده در حالی توسط پليس فتا بازداشت شده که ماه آبان گذشته بازداشت يک وبلاگ‌نويس توسط پليس فتا و مرگ وی مناقشات فراوانی را به دنبال داشت. ستار بهشتی که توسط پليس فتا بازداشت شده بود، در زمانی که در بازداشتگاه پليس به سر می‌برد، جان خود را از دست داد.
خانواده وی می‌گويند اين وبلاگ‌نويس توسط بازجويان به قتل رسيده اما دادستانی تهران هنوز تأييد نکرده است که ستار بهشتی به قتل رسيده است.
با اين حال دادستانی تأييد کرده است که ستار بهشتی بيماری نداشته که منجر به فوتش شده باشد.
دادستانی اعلام کرده در برخی نقاط بدن اين وبلاگ‌نويس آثار کبودی وجود داشته و ممکن است وی بر اثر شوک يا فشارهای شديد روحی در بازداشتگاه فوت کرده باشد.
ستار بهشتی کارگری بود که در مورد نقض حقوق بشر در ايران وبلاگ می‌نوشت. وی ۹ آبان‌ماه جاری در منزلش در رباط کريم در نزديکی تهران بازداشت شد. در روز ۱۶ آبان مقامات با خانواده او تماس گرفته و آن‌ها را از مرگش در زمان بازداشت مطلع کردند.مرگ ستار بهشتی بازتاب گسترده‌ای در جهان يافت. سازمان عفو بين‌الملل در بيانيه‌ای کشته شدن ستار بهشتی را بر اثر شکنجه بسيار محتمل دانست و خواستار تحقيق مستقل در مورد سرنوشت وی شد.
سازمان گزارشگران بدون مرز نيز ضمن ابراز تأسف از خبر درگذشت اين وب‌نگار زندانی، در بيانيه‌ای نوشت: "به نظر می‌رسد وی بر اثر اعمال خشونت به هنگام بازجويی به قتل رسيده باشد."
همچنين فرانسه، بريتانيا و آمريکا به‌شکل جداگانه کشته شدن ستار بهشتی در زندان را محکوم کرده و خواهان روشن شدن تمامی ماجرا و رسيدگی به آن شدند.

دلنوشته ای از خواهران اعدام شدگان به خواهر ستار بهشتی


ما هم مانند تو و خواهر جميل سويدی ومصطفی کريم بيگی وهزاران خواهر ديگر، رنج ربودن برادر هايمان را در سينه داريم. سی و سه سال است که اين زخم ها نه تنها کهنه نميشوند بلکه هر بار با شنيدن پيام خواهری که به جمع ما ميپيوندد تازه تر و تازه تر ميشود. خوشحاليم که صدای تو را ما شنيديم و مردم ايران شنيدند.ما حتی در غم از دست دادن عزيزانمان ، که فقط به جرم دفاع از انسانيت جان شيفته شان ها را ربودند، امکان و اجازه سوگواری هم نداشتيم و اين غم جانکاه را همراه با پدر و مادر، خواهران و برادران، آنهم در آواره گی ، در تبعيد! در بی کجاه آبادهای اين جهان، به دوش کشيديم و همچنان به دوش ميکشيم.
دردا که تو هم برادرت را بجرم پرتو افکندن بر تاريکخانه های استبداد حاکم از دست داده ای.
اما بسيار خوشحاليم که امروزه صدای اعدام های دهه تاريک شصت و به خصوص قتل عام شصت و هفت آنچنان سهمگينانه بر ملا شده است که کسی از حکومتيان هم جرات اعتراف به شرکت در اين جنايات عليه بشريت را ندارند!
اميد ماست که روزی ما، همراه تو و همه مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شاهد محاکمه امران و عاملان اين جنايات هولناک باشيم و دنيايی سرشار از عدالت و انسانيت را در سرزمينمان تجربه کنيم.
ما در کنار تو هستيم و داد را از بيدادی که بر ما رفته است فرياد ميکنيم

۱۳۹۱ آذر ۳, جمعه

فیلمی بر گرفته از ماجرای آزادسازی گروگان های آمریکایی در تهران در سینماهای دانمارک

 در فیلم سینمائی (آرگو) که نمایش آن دردانمارک از چند هفته گذشته آغاز شده ،به ماجرای گروگانگیری کارمندان سفارت آمریکا در تهران در سال ۱
۹۷۹ در زمان نخست وزیری مهدی بازرگان درآغاز حکومت جمهوری اسلامی و تلاش یک گروه آمریکایی برای آزادی آنها پرداخته می شود. حادثه گروگان گیری که درجریان آن ۵۲ تن از کارکنان سفارت آمریکا دستگیر و زندانی شدند تا بیش از یک سال و انجام انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و پیروزی رونالد ریگان از حزب جمهوری خواه بر جیمی کارتراز حزب دموکرات ادامه یافت. دراین ماجرا، شش تن ازکارکنان سفارت آمریکا موفق شدند از سفارت خارج شده و خود را در خانه ی سفیر کانادا در تهران پنهان کنند. فیلم به کارگردانی و بازی به این ماجرا و آزادی آنها توسط تیمی که از آمریکا به تهران می رود، می پردازد

۱۳۹۱ آذر ۲, پنجشنبه

مرده شور ببردتان که فقط اعدام ، مرگ و مصیبت بلدید

این فرج الله سلحشور، نسخه تیپیک جمهوری اسلامی ست. در واقع الگویی که نظام جمهوری اسلامی می خواسته در او و مشابه او خلاصه می شود. 
من به آرمان های خلق ، توده و ملت مبارز در سال ۵۷ کار ندارم
. آن خط فکری که با خمینی بود و حتی به نظرم خمینی را با خودش همراه کرد، همین است که امروز بر ایران حکومت می کند و این مدیرانی که بر کشور حکم می رانند. در حوزه فرهنگی محمد حسینی وزیر ارشاد و لابد کارگردانش همین سلحشور؛ انقلابی و مبارز و اسلامی (البته به روایت حضرات).
با ادعای ساده زیستی، پول خروار خروار می گیرد. فیلم می سازد ؛ حضرت یوسف. پر از اغراق، دروغ و ضعیف. بعد در می آید که برایش از هر سازمانی که فکر کنید، بودجه گرفته است. زبانش دراز است. چندی پیش به زنان سینما گر ایرانی توهین کرده بود که خیلی شان فاحشه اند. آخر هم می آید می گوید:
حمله دوباره سلحشور به سینماگران: ۴ نفر از این ها را اعدام کنید حساب کار دستشان می آید!
فرج الله سلحشور در واکنش به اکران فیلم «خانواده محترم» که با حمایت سیما فیلم ساخته شده است در سینماهای خارج از کشور کفت: این اولین بار نیست که صدا و سیما خرابکاری می‌کند و بعدش هم سعی دارد با سکوت خبری از کنار این خطا و اشتباه خود بگذرد.
به گزارش افکار نیوز سلحشور با بیان اینکه صدا و سیما در خیلی از وقت‌ها خطایی می‌کند و بعدش هم حاضر به عذرخواهی نمی‌شود، اظهار داشت: به عقیده من سازندگان این فیلم قصد خیانت و ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران را داشتند.
وی مدعی شد: در شرع و قانون داریم هر فردی که در جهت خیانت به نظام اسلامی حرکت کند و قدم بردارد محارب است و حکمش اعدام. حالا این‌ها که آبروی نظام، شهدا و امام را به بازی گرفته‌اند محارب نظام نیستند؟
کارگردان سریال اصحاب کهف در ادامه ابراز داشت: اگر ۴ نفر از این خائنان اعدام شوند و برخوردهای شدیدی با آنان شود دیگر حساب کار دستشان می‌آید.
فرج الله سلحشور گفت: با احکام قوی هیچ کس جرات خیانت پیدا نمی‌کند و می‌فهمد که نظام اهل مماشات بر سر اصول نیست.
وی با عنوان این ادعا که متاسفانه هنرمندان و ثروتمندان دارای حاشیه امن در نظام شده‌اند، تصریح کرد: اینگونه به نظر می‌رسد که هنرمندان و خصوصا سینماگران تافته جدا بافته هستند و هیچ کس حق ندارد در برابر خطا و اشتباهات آنان بیاستد.

۱۳۹۱ آبان ۲۸, یکشنبه

یولند پوستن دانمارک / دردسر عجیب فیسبوک برای بدل ندا آقاسلطان / تصویر

فیس بوک دانمارک نیوز به نقل از یولند پوستن دانمارک ،در این مقطع انتشار عکس فرد دیگری به نام ندا سلطانی که از صفحه فیس‌بوکش برداشته می‌شود و اشتبا‌ها به نام ندا آقاسلطان انتشار می‌یابد، دردسر دیگری برای این ندا آفرید ندا سلطانی در پی انتشار عکسش، با دردسرهایی رو به رو می شود و ایران را ترک می‌کند و خود را به آلمان می‌رساند و تقاضای پناهندگی‌اش را تسلیم مقام‌های مسئول در این کشور می‌کند. ندا سلطانی، ۳۵ ساله، پس از حدود دو سال زندگی در آلمان پس از آن که کتابی با عنوان «چهره ربوده شده من» در دست دارد، در گفت‌و‌گو با روزنامه بیلد، چاپ آلمان، مصائبی را که پس از انتشار اشتباهی عکسش پشت سر گذاشته شرح داده و گفته است که در پی انتخابات ریاست جمهوری در خردادماه سال ۸۸ در هیچ یک از اعتراض‌های خیابانی شرکت نکرده است. حال پس از پشت سر گذاشتن گرفتاری‌های فراوان از حدود سه سال پیش به این سو، ندا سلطانی کتابی به زبان آلمانی در این کشور منتشر کرده که «چهره ربوده شده من» نام گرفته است.او در گفت‌و‌گو با روزنامه بیلد گفته است که قصدش از نگارش این کتاب این بوده که همگان بدانند چه بر سرش آمده است! ندا سلطانی به خطر‌ها و مخاطره استفاده غلط از شبکه‌های مجازی هم در این گفت‌و‌گو اشاره می‌کند و می‌گوید آن چه طی سه سال پیش تاکنون بر او گذشته، ناشی از بهره‌گیری غلط از فیس‌بوک بوده است

۱۳۹۱ آبان ۲۳, سه‌شنبه

نامه ی یک وبلاگ نویس غربت نشین دانمارک به مادر ستار بهشتی

مادر عزیزم...
سلام گرمم را در این هوای سرد بس ناجوانمردانه دانمارک از راه دور با قلبی شکسته و عزادار پذیرا باش.
مادرم این نخستین بار نیست فرزندی از فر
زندان تو را کشته اند و آخرین بار نیز نخواهد بود زیرا به وسعت تاریخ در این سرزمین مسخ شده،آزادی را جز خون عزیزترین فرزندان این آب و خاک بهایی نبوده و نخواهد بود.
مادرم پیش از "ستار" عزیز پرپر شدن هیچ گل دیگری چون "فرزاد کمانگر" اینسان قلب مرا به درد نیاورده بود و وجودم را بدین گونه به آتش نکشیده بود.
خدای را شاهد میگیرم که با هر ناله ی تو خون گریستم و با هر شعله ی آتش درونت هزاران بار سوختم.
مادرم ماه ها بود که ناامیدی بر تار و پود جانم چیره گشته بود؛دیگر توان نوشتن را در خود نمی دیدم،قلم را به کناری افکنده بودم و غرق در سرخوردگی وسکوت و شکسته بالی مرگ را به انتظار نشسته بودم.
اما مادرم،آتشی که فرزندت به قلبم کشید ققنوس وار دگرباره مرا از من به در آورد و به من زندگی دوباره بخشید و تار و پود جانم را با رشته رشته های امید دگرباره در هم تنید...
"ستار" به من راه را نشان داد...
او به من آموخت راه آزادی را شکستی نیست،یا به مقصد خواهیم رسید و در هوای آزادی نفس خواهیم کشید و یا در این راه جانمان را تقدیم می کنیم و با روحی آزاد از قفس اسارت پر خواهیم کشید.

مرگِ ستار بهشتی، ارزش وبلاگ نوشتن را بالاتر برد

فکر می کنم مرگ دلاورانه و شجاعانه و افتخار آمیز ستار بهشتی، یک درس بزرگ برای ما داشت. اینکه وبلاگ داشتن، ارزش کشته شدن و مردن را هم دارد. در شرایطی که صدا و سیمای دروغ پراکن، همواره به ساختن یک تصویر دروغی از جامعۀ ما مشغول است و همچنین گاه و بیگاه فیلم های سینمایی با هزینه های گزاف برای تحریف واقعیت و تخریب جنبش سبز ساخته می شود، ما چه سلاحی داریم جز خودمان!؟ ستار بهشتی خودش را در وبلاگش بازتاب داده بود. هم اکنون بهترین وبلاگ های فارسی توسط شهروندانی در شرایطی مثل ستار بهشتی به روز می شود و شمار آنها از حد خارج شده است. تنوع موضوع ها هم اینقدر هست که نمی شود یک دسته و رده برای این وبلاگ ها در نظر گرفت. هرکسی از هرچیزی که می تواند و به زندگی اش پیوند دارد می نویسد و وبلاگش هم کم و بیش خوانده می شود. توصیۀ من به کسانی که در برار مرگ ستار بهشتی و وضعیت ناعادلانۀ دیگر آزادی خواهان و عدالت طلبانِ دربند، احساس مسئولیت می کنند این هست که اگر وبلاگ دارید، با آن جدی تر برخورد کنید و مرتب تر و منظم تر دربارۀ هرچه فکر می کنید درست و خوب هست و به وضعیت فعلی ما کمک می کند، بنویسید. حتی اگر نمی توانید یا نمی خواهید به بی پروایی ستار بنویسید اشکالی ندارد. با سبک و زبان خودتان بنویسید. دربارۀ هنر، ادبیات، جامعه، ورزش، شهرسازی، سینما، مدرسه، دانشگاه، خانواده، دین، و هرچیز دیگری که برایتان مهم است بنویسید. هرکدام از ما ادبیات و زبان مخصوص خودمان را داریم. هرکدام از ما در فضای ویژه و متفاوتی به سر می بریم و با افراد خاصی ارتباط داریم. ضریب نفوذ اینترنت در کشور به سطح قابل قبولی رسیده است و دیگر مثل گذشته نیست که فقط قشر خاصی به اینترنت دسترسی داشته باشند. امسال که تمام شود، ده سال است که وبلاگ می نویسم. درآغاز، خوانندۀ زیادی نداشتم. الان هم خیلی نیستند. ولی به حدی رسیده است وبلاگم از شهرهای خراسان جنوبی و خوزستان و آذربایجان خواننده دارد و هر از چندگاهی با آن ها نامه نگاری می کنم و یا برایم کامنت می گذارند و نظرشان را می دهند. همین لوگوی زیبای وبلاگم را یکی از خواننده های خوب وبلاگم برایم طراحی کرده و فرستاده است. درحالی من تا به حال او را ندیده ام. شاید اینترنت همۀ ایران را در بر نگیرد. ولی همین درصد فعلی هم بسیار قابل توجه هست و اگر خوب پوشش داده شود، همان ها می توانند پیام ما را به دیگرانی که به اینترنت دسترسی ندارند، برسانند. پس همین الان دست به کار شوید. وبلاگ درست کردن بسیار ساده است. اگر یک حساب گوگل (جی. میل) دارید، همین الان می توانید به راحتی یک وبلاگ در بلاگر راه اندازی کنید. ویا اینکه از امکانات رایگان وردپرس استفاده کنید. هیچ کاری ساده تر از چند خط وبلاگ نوشتن نیست. فقط باید انگیزه و ایمان کافی را داشته باشید. توصیه می کنم که با نام واقعی خودتان بنویسید. زیرا که وقتی پشت یک اسم مستعار قایم می شود، ممکن است حرف هایی بزند که از واقعیت زندگی خودش دور باشد. اما اگر فکر می کنید نمی توانید، بازهم اشکالی ندارد. با اسم مستعار بنویسید. فقط بنویسید.

روح سوار

۱۳۹۱ آبان ۱۹, جمعه

ستار جان، اطلاع رسانی می‌کنیم ، صدایت خاموش نشد، رساتر شد !

برای من بسيار متاثر كننده اما انگيزاننده و آموزنده است که يک وبلاگ  نويس ساده در داخل کشور زير آن همه خفقان و فشار به افشاگري عليه رژيم ميپردازد و بهاي اين کار را با جان خود ميپردازد. وبلاگ نويس شهيد«ستار بهشتي » چون ستاره اي در ظُلمت شب تار ميهن به ما مي آموزد كه : ” يا از قفس تن رهايي مي يابيم يا قفس ظلم شما را درهم مي شکنيم” او به گفته خواهرش تنها پناه مادر و نان آور خانه است. كس و كار مادري مريض كه ”فراموشي و پوكي استخوان شديد دارد.” خواهر ستار مي گويد: ”برادرم را به جرم بي گناهي بردند. جرم برادرم اين بود كه از حقوق مردم دفاع مي كرد درد مردم را مي گفت . انسان بود و مي گفت انسانيت بايد زنده بماند. درد جامعه را مي ديد و درد مي كشيد. او فوق دكتراي درد كشيدن داشت! دوستان و هم وطنان عزيزم، ما که در خارج از كشور به راحتي‌ به همه وسائل ارتباط جمعي فيس‌بوک, توئيتر و يوتيوب و ...دسترسي‌ داریم اما در رساندن درد و رنج مردم ايران غافليم و در نشر اخبار مقاومت مردم ايران و رساندن فرياد آنان به دنيا کوتاهي ميکنيم و با سکوت يا كم كاري و يا پرداختن به مسائل غير ضروري و غير جدي نظاره گر‌ کشتار و سرکوب مردم ايران هستيم. و آنگونه كه انتظار است به وظيفه خود عمل نمي كنيم, از شمامي پرسم آيا ما هم « جز يک ايراني کوچک در خدمت مردم» آنچنانكه ستار بود « و هميشه به ياد عزيزاني که از دست داده ايم ويا در زندانها و بازداشت هستند» نبايد باشيم! همين سكوت و بي عملي ماست كه عده اي فرصت طلب و موج سوار و بي هزينه كه همراه با قاتلين ستار صداي وي را در سايت ها و رسانه هايشان خفه مي كردند به سرقت اين ستاره ي تابناك البته در خيال باطل خود و لوث كردن خونش مبادرت مي كنند. اما زهي خیال باطل وزهی وقاحت و بي شرمي! ستار چه زيبا و پُر معني و مسئولانه و دردمند اما هدفدار مي گويد: ” بدانيم يک بار به دنيا مي آييم ويکبار مي رويم ولي چه خوب است در ان يک بار با شرف زندگي کنيم وباعزت بميریم ” پس از ستاره اي چون ستار در ظُلمت شب تار بياموزيم و به وظيفه ملي, ميهني و انساني خود قيام كنيم و هميشه لحظاتمان و نبضمان با مردم دردمند ميهنمان بزند و فريادشان را هرچه بلندتر به گوشهاي كر دنيا برسانيم

ستار بهشتی، وبلاگ نويس در گورستان رباط کريم دفن شد


 ستار بهشتی، وبلاگ نويس بازداشتی روز چهارشنبه هفدهم آبان ماه در گورستان رباط کريم دفن شد.
يکی از مسئولين روابط عمومی بهشت زهرا تهران در گفتگو با هرانا اعلام داشت فردی به نام ستار بهشتی فرزند سردار در گورستان رباط کريم دفن شده است بر اساس گزارش ثبت شده در روابط عمومی بهشت زهرا تهران نامبرده در ۱۳ آبان ماه، چهار روز پس از بازداشت فوت کرده است.
با وجود پيگيری ها گزارشگر هرانا علت مرگ وی در پرونده موجود نيست و بر اساس اظهارات روابط عمومی بهشت زهرا گزارش علت مرگ وی در انتظار گزارش پزشکی قانونی است.
ستار بهشتی، وبلاگ نويس و فعال در شبکه های اجتماعی بود که در نهم آبان ماه با مراجعه نيروهای امنيتی وابسته به پليس فتا بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
روز سه شنبه ۱۶ آبان ماه با مراجعه داماد خانواده بهشتی به پليس امنيت واقع در خيابان شريعتی خبر فوت وی در بازداشتگاه به خانواده وی اعلام شد.
امروز خانواده وی در گفتگو با گزارشگر هرانا اعلام کردند که تنها يک نفر از اعضای خانواده می توانند در مراسم دفن وی شرکت کنند.
ستار بهشتی از شهروندان معترض بود که در تجمع ۲۵ بهمن ۹۰ نيز حضور فعال داشته است، وی پيشتر يک گزارش ويديويی را به اين خبرگزاری ارسال کرده بود که در زير می توانيد آنرا مشاهده کنيد

مادر فرزاد کمانگر "سکوت بس است، وقت مبارزه همه ما فرا رسیده است"


 مادر " فرزاد کمانگر" در فراخوانی ضمن حمایت از اعتصاب زندانیان سیاسی کرد در زندان های ترکیه، خواهان حمایت تمام ملت کرد از خواست ها و مبارزات آنان شد.
"سلطنه رضایی" مادر [معلم کرد اعدام شده] "فرزاد کمانگر"، امروز "۱۸ آبان" در فراخوانی زیر عنوان "به تمام ملت کرد" ضمن حمایت خود از زندانیان سیاسی کرد که مدت ۵۸ روز است در اعتصاب غذا بە سر می برند از تمام ملت کرد و آزادی خواهان درخواست می کند تا  شصتمین روز اعتصاب غذای این زندانیان را روز مقاومت همه خلق کرد بنامند و در حمایت از آنان به میدان بیایند.
در بخشی از این فراخوان که به زبان کردی منتشر شده است ایشان خطاب به ملت کرد و آزادی خواهان می گوید "اگر فرزندانمان با درد و رنجی اینچنینی در حال فدا کردن خود می باشند، این بدان معنا است که ظلم و ستمی که بر ما روا داشته می شود بسیار بزرگ است. مبارزه برای از میان برداشتن چنین ظلم وستمی [که بر ما روا می رود] را تنها برای این فرزندان قهرمانمان نگذاریم".
 دایە سلطنە در ادامە می‌افزاید "همچون یک مادر و مادر یک شهید که با آزار و آلام مادران این زندانیان آشنایی دارم، درخواستم از آحاد ملت کرد در هرجا و مکانی این است که همزمان با ۶۰ روز اعتصاب فرزندانمان بانگ اعتراض سر دهند و به صفوف مبارزه و مقاومت این فرزندان قهرمان بپیوندند".
در پایان این فراخوان، "سلطنه رضایی" با تاکید دوباره بر حمایت از خواست زندانیان اعتصابی و تلاش برای پایان دادن به این درد و رنج از آحاد ملت کرد و آزادی خواهان درخواست می کند که "شصتمین روز اعتصاب غذای زندانیان سیاسی را روز مقاومت تمام ملت کرد" بدانند و خصوصا از "تمام زنان و مادران کرد" می خواهد که "شصتمین روز اعتصاب را" که مصادف است با "۲۰ آبان" به "روز پایان دادن به درد و رنج" ملتشان مبدل سازند.
لازم به ذکر است که بیش از ۵۸ روز است که بیشتر از ۶۸۰ زندانی سیاسی کرد در زندان های ترکیه برای رسیدن به خواست های خود در خصوص پایان دادن به انزوای "عبدالله اجالان"، تحصیل به زبان کردی و همچنین حق دفاع از خود به زبان مادری در محاکم قضایی ترکیه دست به اعتصاب غذا زده اند.

۱۳۹۱ آبان ۱۶, سه‌شنبه

فاجعه در زندان/ بیایید جنازه را تحویل بگیرید

"شـــهیـــــد ســتــار بـهـشــتی"; جوان 25 ساله ای که شکنجه اش میدهند، زیر شکنجه میمیرد و به خانواده اش اطلاع میدهند قبر بخرید و بیایید جنازه اش را تحویل بگیرید ...
چقدر بی وجدان; چقدر سنگدل; چقدر راحت به مادری که برای بزرگ کردنِ فرزندش خونِ دل خورده میگویید: "قبر بخر و بیا جنازه اش را تحویل بگیر"
چطور میتوانید صدای خواهری را بشنوید که فریاد میزند: "داداشم بود.. خدایا…خدایا… داداشم بود.. داداشم  رو کشتند و گفتند فردا جنازه اش را می دهیم" و شب راحت سرتان را زمین بگزاربد؟

زمین شرم دارد از اینکه شما روی آن قدم بگذارید ...

نداها و سهراب ها و ستارها شهید شدند و راه سبز همچنان ادامه داذد ...