۱۳۹۱ اسفند ۱۷, پنجشنبه

خطاب به مادر ستار بهشتی

مادر جان امروز در خبر ها خواندم که گفتید: خون فرزند من فروشی نیست. نمی دانم چرا می خواهند با پیچیده ترکردن پرونده آن را مشمول مرور زمان کنند من نسبت به این برخوردها نگران و ناراحتم. تصور میکردم پس از اینکه پذیرفتند فرزندم زیر شکنجه کشته شده حداقل به پرونده او رسیدگی می کنند. اما متاسفانه دلیل این رفتارها را نمی توانم درک کنم و اعلام میکنم اگر به خواسته ما توجه نکنند؛ من مقابل دادگاه خودم را خواهم کشت باور کنید چند ساعتی است که شدیدا در فکر فرو رفته ام و بد جور شرمنده شما هستم اما مادر جان نباید انقدر هم از ما انتظار داشته باشید!درسته که ستار یک زمانی پا به پای ما اینجا مبارزه می کرد و حتی در یک سری از مواضع همفکر هم نبودیم و یک بار هم به مطلبش رای منفی دادم اما باید در نظر داشته باشید ما کارهای بسیار مهمتری داریم ! مادر عزیزم فعلا ترجیح می دهیم در گذشته سیر کرده و به همه ثابت کنیم که ایراد کار از ما نیست و تمام این بدبختی ها تقصیر دیگری بوده... باید به همه ثابت کنیم که افرادی همانند مصدق آنقدر هم بت نبوده و کلی ایراد داشتند .. باید همه بدانند بنی صدر چه عجوزه ای بوده .. باید بدانند که رجوی تروریست چطور مغز جوانهای ما را شستشو داد. باید بدانند که مقصر اصلی تمام این بدبختی ها شاه خونخوار بوده .. باید بدانند که کمونیست های بی وطن چه خیانتهایی که نکردند. بله مادر جان باید حالاحالا ها خیلی چیز ها بدانند . مادر من در این ٣٤ سال گفتنی ها کم گفته شده و حالا زمانش نیست که بخواهیم به آینده بنگریم. مادر عزیزم شما و دیگر مادران داغ دیده باید کمی صبر داشته باشید تا ما مردم را روشن کنیم و بعد که زماش شد به حق و حقوق شما و ستار هم خواهیم پرداخت و به موقع ترتیب جمهوری اسلامی را هم خواهیم داد.
لطفآ دیگر احساسات ما را جریحه دار و از ما خواهش نکنید که همیشه صدای مظلومیت ستار باشیم چون حالا زمان روشنگری است..!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر