۱۳۸۷ شهریور ۱۸, دوشنبه

حالا خوبه نگفته باميه حرامه ...چون آدم را به ياد خوردن چيزهاي ديگه مي اندازه


فتواي جديد علماي سلفي الجزاير‏: خوردن زولبيا حرام است
علماي سلفي الجزاير در فتوايي جنجال‏برانگيز در اين كشور آفريقايي خوردن زولبيا (شيريني مخصوص ماه رمضان) را حرام اعلام كردند.
به گزارش دانمارک نیوز يكي از شيوخ سلفي در كشور آفريقايي الجزاير در فتوايي زولبيا را كه در الجزاير با نام «الطمينه» شناخته مي‏شود و در ماه مبارك رمضان از شيريني‏هاي پرطرفدار در اين كشور به شمار مي‌رود، تحريم اعلام كرد.
«شيخ محمدعلي فركوس المكني» معروف به ابو‏عبدالعزيز، در فتوايي حكم حرمت الطمينه و شيريني‏هاي ديگري كه در ماه رمضان استفاده مي‏شود را صادر كرد.
بدين ترتيب بسياري از مريدان و پيروان وي خود را از خوردن اين شيريني لذيذ كه به گفته ابو‏عبدالعزيز «بدعت» به شمار مي‌رود كه در دين وارد شده است، محروم كردند.
وي دليل ديگر حرمت خوردن اين شيريني را وجود بخشي صليبي‏مانند در ميان اين شيريني ذكر مي‏كند. وي مي‌افزايد: «براي تناول اين شيريني وجود دليل شرعي لازم است؛ در حالي كه چنين دليلي وجود ندارد»!!
شايان ذكر است فتاواي مضحك و عجيب زيادي از سوي مفتيان سلفي و وهابي صادر مي‏گردد كه يكي از مهمترين دلايل آن، دوري لجوجانه آنها از معارف و تعليمات مفسران واقعي قرآن و سنت ـ يعني اهل‏بيت عليهم‏السلام ـ است.


حالا كه حروم شده خوشمزه تر ميشه..... اصلا همه چيزا رو حروم كنيد... عجب حالي ميده

همینمون مونده این ملخ خورا بیان واسه ما دم در بیارن


ادامه گستاخي مصري ها ؛ ايران ، اهواز را هم اشغال كرده است
در ادامه اقدامات ضدايراني دولت مصر ، انتشار فصلنامه اي براي اشغالي جلوه دادن استان خوزستان نيز در دستور كار قاهره قرار گرفته است . به گزارش دانمارک نیوز ، روزنامه الشرق الاوسط چاپ لندن اخيرا در گزارشي از انتشارفصلنامه اي در قاهره توسط فردي مصري با موضوع خوزستان خبر داده است.براين اساس مسولان مصري اجازه داده اند تا فصلنامه اي با عنوان " اهوازعربي - سرزمين غصبي" در قاهره پايتخت مصر منتشر شود .اين نشريه با رويكرد تجزيه طلبانه و مداخله جويانه در امور داخلي ايران و با حمايت دولت مصر منتشر مي شود.عبدالصمد الشرقاوي مدير مصري اين مجله نيز در سخناني گستاخانه مدعي شد كه منطقه اهواز توسط ايران اشغال شده است!پيش از اين نيز مقامات مصري مدعي اشغال جزاير سه گانه توسط اسران شده اند . همچنين بر اساس شواهد تاريخي ، اولين بار رهبران ملي گراي مصر بودند كه نام خليج فارس را تحريف كردند و آن را خليج ع ر ب ي ناميدند.در همين حال يك مقام مسئول ايراني در قاهره در گفت و گو با روزنامه الشرقالاوسط گفته است : قوميت هاي مختلفي در ايران زندگي مي كنند و همه آنها يك ملت واحد هستند. همهقوميت ها به عنوان ايراني در اين كشور زندگي مي كنند. عرب هاي بسياريداريم كه ايراني هستند و كشورشان را دوست دارند. به نظرم ايرانياني كه در اينگونه فعاليت ها با مصري ها همكاري مي كنند ، مزدور كشورهاي خارجياند. روزنامه الشرق الاوسط اضافه كرده است كه انتشار اين نشريه در مصر، تاكنون از طرف مسئولان دولت قاهره با واكنشي مواجه نشده است.پيش از اين نيز مقامات مصري مدعي اشغال جزاير سه گانه توسط اسران شده اند. همچنين بر اساس شواهد تاريخي ، اولين بار رهبران ملي گراي مصر بودند كهنام خليج فارس را تحريف كردند و آن را خليج ع ر ب ي ناميدند.مردم خوزستان در جريان جنگ تحميلي ، بيشترين مجاهدت ها را براي حفظ تماميت ارضي كشور و مقابه با ارتش اشغالگر صدام از خود نشان داده اند
.

اينجاست كه بي ريشه بودن ملي اين حكومت برما محرز ميگردد


فتواي ازدواج مجاهدين با دختران كوچك


در بيشتر اينگونه ازدواج ها نياز مادي پدر دختر و فقر شديد خانواده وي موجب شده كه او را به ازدواج مردي ثروتمند در آورند كه دهها سال از او بزرگ تر و حتي گاهي بسيار پير است.
براي نمونه "ك. حسين" شهروند عراقي 65 ساله اي كه بيش از سي سال است در هلند زندگي مي كند. او اكنون كار نمي كند و خرج خود را از طريق حقوق بازنشستگي بيمه تأمين اجتماعي بدست مي آورد. او از نظر مالي وضعيت ايده‌آلي ندارد بلكه نسبت به وضعيت معيشتي عراق و فقر حاكم در اين كشور، فردي ثروتمند به نظر مي رسد.
او اكنون بدون اطلاع همسرش به عراق سفر كرده تا با دختر كم سن و سالي ازدواج كند. او مي گويد: من تنها عراقي نيستم كه چنين كاري مي كنم. بسياري ديگر از افراد نيز كار مشابه مرا مي كنند. دوست خود من 55 سال سن دارد با دختر 18 ساله اي ازدواج كرد و او را با خود به بلژيك برد.
طي سال‌هاي اخير كه آمريكا عراق را به اشغال خود درآورده، گروه‌هاي مسلحي كه خود را مجاهد مي نامند، خانواده هاي عراقي را وادار و قانع مي كردند كه دختران كم سن و سال خود را به ازدواج آنان در آورند. اين افراد به اصطلاح مجاهد، اين خانواده هاي عراقي را با استفاده از فتواهايي كه توسط شيوخ صادر شده بود، فريب مي دادند. بيشتر جنگجويان اين گروه‌هاي مسلح از كشورهاي اردن، افغانستان، يمن، عربستان، الجزاير، مراكش و غيره بودند كه براي مبارزه عليه اشغالگران به عراق آمده اند. اينگونه ازدواجها توسط مجاهدين بيشتر در شهرهايي مانند فلوجه و ديالي صورت مي گيرد.
در همين راستا شيخ "كامل الجبوري" از شيوخ عشاير عراقي سرشناس در شهر فلوجه در اين باره مي گويد: خانواده هاي عراقي از سوي اين افراد كه خود را مجاهد مي ناميدند تهديد مي شدند و به اجبار با دخترانشان ازدواج مي كردند.
وي در ادامه مي افزايد: آنان حتي ائمه مساجد فلوجه، بعقوبه و برخي ديگر مناطق را فريب داده بودند كه فتواهايي صادر كنند و بر اساس آن اهالي اين مناطق را به اين كار دعوت و آنرا فريضه اي ديني معرفي كنند كه ثواب زيادي هم در پي خواهد داشت.
شايان ذكر است شايد بتوان گفت دردناكترين داستان از اين نوع چندي پيش در مصر رخ داد به طوريكه مردي 92 ساله قصد داشت دختري را كه 75 سال از او كوچكتر است را به ازدواج خود در آورد، اما وزارت دادگستري اين كشور اجازه چنين كاري را ندارد زيرا قانوني در مصر وجود دارد كه بر اساس آن ازدواج با تفاوت سني بالاي 25 سال ممنوع است.
شايان ذكر است اين مرد 92 ساله مصري نبود بلكه از ديگر كشورهاي عربي بوده كه براي چنين ازدواجي به مصر سفر كرد.
ناگفته نماند به رغم وجود چنين قانوني اما ممنوعيت مطلق براي چنين كاري وجود ندارد زيرا در ادامه اين قانون آمده: در صورتيكه مرد ملكي به قيمت 7.5 هزار دلار را به نام دختر كند، مي تواند او را به ازدواج خود در آورد، با هر فاصله سني كه باشد.
از بيشترين كشورهاي عربي كه ازدواج دختران در سنين كوچك در آن صورت مي گيرد يمن است. به طوريكه بررسي هاي انجام شده توسط گروهي از اساتيد دانشگاه صنعاء نشان مي دهد 52% از دختران يمني ازدواج كرده طي دو سال گذشته، كمتر از 15 سال سن داشته اند. اين آمار نزد پسران 7% است.
غم انگيز ترين حادثه اي كه در يمن طي چند ماه گذشته رخ داد، ازدواج "نجود محمدعلي" دخترك 8 ساله با مردي 30 ساله بود. البته دادگاه دو ماه پس از ازدواج، به دليل به سن بلوغ نرسيدن اين دخترك بيچاره، دستور طلاق وي را صادر كرد و در مقابل به خانواده دخترك دستور داد كه بايد به همسر دختر 250 دلار غرامت پرداخت كند.
گفتني است اين طلاق پس از آن صورت گرفت كه دخترك قرباني با كمك اطرافيان خود از پدر و همسر سابقش نزد دادگاه خانواده شكايت كرد.

پایان دوران حرف های جنجالی و شعارهای بی پشتوانه



به کعبه نرسید، این اعرابی!
پایان دوران حرف های جنجالی و شعارهای بی پشتوانه رهبری که کشورش هنوز دوران چوپانی و بیابان نشینی را طی می کند و دولتش نفت می فروشد و شکم مردم را سیر نگه میدارد. البته می خواست انرژی صلح آمیز هسته ای به سبک جمهوری اسلامی هم داشته باشد، که نشد و فعلا نه از حب علی، که از بغض معاویه امریکا یک دستش را زیر سر او هم گذاشته، تا با آن دست دیگرش به سمت ایران شلیک کند! (عکس را پیش از ما، در حاشیه خبر وزیر امور خارجه امریکا به لیبی، سایت دیپلماسی ایران منتشر کرده بود.)

از خواب بیدار شویم



از خواب بیدار شویم پیش از آنکه ایرانی نماند


صادق زیبا کلام، از تحلیلگران سیاسی نزدیک به هاشمی رفسنجانی، درباره انتخابات آینده ریاست جمهوری در ایران، گفتگوئی بی پرده با دو مصاحبه کننده "اعتماد" کرده است. پاسخ های زیبا کلام به سئوالات "پوریا دیدار" و "هومان دوراندیش" دو مصاحبه کننده اعتماد، عمدتا بر محور ضرورت به صحنه آمدن "خاتمی" برای انتخابات ریاست جمهوری است. زیباکلام بارها بر ضرورت شرکت در انتخابات آن 20 میلیونی می کند که درانتخابات گذشته در خانه نشستند و امکان پیروزی احمدی نژاد را فراهم کردند. او می گوید که "اشباح" هولناکی را در تاریکی و بر فراز ایران می بیند و به همین دلیل معتقد است خاتمی بعنوان یگانه رقیبی که می تواند احمدی نژاد را کنار بزند باید به صحنه بیاید و همه باید بکوشیم آن 20 میلیون رای خفته در خانه ها را به پای صندوق های رای بکشیم. شاید این نادر مصاحبه ای از زیباکلام باشد که به حاشیه نرفته و چند پهلو سخن نگفته و همین دلیل آن را با اندکی کوتاه سازی منتشر می کنیم.

- با توجه به مطرح شدن بحث کاندیداتوری خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، شما تا چه حد این بحث را جدی می دانید؟
به نظر من این بحث کاملاً جدی است و باید هم جدی باشد؛ چرا که آقای احمدی نژاد مصمم هستند برای دوره دوم ریاست جمهوری خود را کاندیدا کنند و در این باره هیچ شکی نباید به خود راه بدهیم. حال سئوال اساسی این است که چه اشکالی دارد که احمدی نژاد دوباره رئیس جمهور شود؟ در یک کلام به نظر من این امر به خیر و صلاح کشور نیست.
- چرا؟
کسانی که در دوره گذشته بدنبال ریاست جمهوری احمدی نژاد بودند، ایشان را یک فرد غیر فاسد، حزب اللهی و قاطع می دانستند که شعارها و ویژگی های شخصیتی اش یادآور فضای آرمانی اوایل انقلاب بود. ساده زیستی احمدی نژاد در کنار سایر ویژگی هایش، وی را به فردی ایده آل برای حامیانش بدل کرده بود. فردی که به فساد آلوده نشده است و نکات منفی حول و حوش شخصیت و زندگی وی نیست. اما مشکل از اینجا شروع شد که این نامزد ایده آل "رئیس جمهور" شد و در مقام اجرا، بتدریج مشکلات زیادی را بوجود آورد؛ مثل خواستگاری که از هر نظر ایده آل به نظر می رسد ولی بعد از ازدواج، همسرش در او بدبینی و خشونت و نکات منفی بسیاری می بیند. به نظر من احمدی نژاد برای گروه ها و افرادی که از وی حمایت می کردند، تقریباً چنین حالتی پیدا کرد؛ بویژه از نظر اجرایی فرد توانمندی از آب در نیامد. علاوه بر این احمدی نژاد در سبک و سیاق مملکت داری و شیوه حکومتگری بسیار خود محورانه عمل کرده و در نظام مدیریتی اش چیزی بنام خرد جمعی وجود ندارد. وزرا، استانداران، فرمانداران و تمامی اعضای کابینه، کاملاً فرمانبردار احمدی نژاد هستند و او هر چه می گوید، مابقی افراد باید اجرا کنند؛ چرا که اگر غیر از این رفتار کنند کنار گذاشته می شوند. فرهاد رهبر، دانش جعفری، پورمحمدی و علی لاریجانی به همین دلیل کنار گذاشته شدند. این رفتار و شیوه عمل ممکن است برای یک دبیرستان یا یک کارخانه آجرپزی مناسب باشد ولی برای یک کشور 70 میلیونی شیوه خوبی نیست و نتایج آن را هم امروز در عرصه های مختلف، از اقتصاد و سیاست و عرصه اجتماع گرفته تا وضعیت ایران در عرصه بین المللی، می توانید ببینید.
- در واقع مطابق تحلیل شما، به رغم اینکه احمدی نژاد شعار «کابینه هفتاد میلیونی» را سر می داد، پس از به قدرت رسیدن عملاً کابینه تک نفره تاسیس کرده است.
احمدی نژاد به رغم اینکه سعی می کند خودش را زمین خورده و خاکی نشان دهد و شاید هم واقعاً این گونه باشد، اما در عین حال نمی تواند هیچ کس را بالاتر از خود یا حتی همردیف خود بداند و اگر با چنین کسی در دولتش و در میان مسوولینش مواجه شود، او را کنار می گذارد. خاکساری و کوچک دیگران بودن که فقط در حرف نیست، بلکه کسی که تاب تحمل انتقاد دیگران را داشته باشد، می تواند چنین ادعایی بکند، وگرنه به زبان، همه می توانند ادعا کنند. در مجموع به دلیل شیوه مدیریتی احمدی نژاد است که من به صلاح مملکت نمی دانم زمام امور را دوباره به دست بگیرد؛ زیرا هیچ دلیلی وجود ندارد که ایشان در دوره دوم ریاست جمهوری بتواند عمل کند.