۱۳۸۸ فروردین ۴, سه‌شنبه

شنيدم که درایران راه نان خوردن يکي خود فروشي شده است


شنيدم که درایران فقر بیداد میکند . * شنيدم که درایران کنار هر کاخ نشين صدها کوخ نشين آواره اند. * شنيدم که درایران در کنار جامه هاي رنگين ، ژنده پوشاني عريانند. * شنيدم که درایران در کنار غذا هاي لذيذ وچرب سفره هايي خالي از نان خشک اند. * شنيدم که درایران در کنار خنده هاي قاه قاه،اشکهاي بي صدا سوغات چشم اند از غم. * شنيدم که درایران پدري آنقدر دير به خانه آمد تا کودکش دستان خالي اش را نبيند وحلقه ي اشک گردنبند مردمک چشم پدر شود. * شنيدم که درایران دخترکي با چشمان حسرت بار هرروزچند ساعتي پشت ويترين عروسک فروشي مي ايستد. * شنيدم که درایران پسرکي در بهترين سنين کودکي وشيطنت،بايد باخستگي براي روزي 500تومان از اين اتوبوس به آن اتوبوس برود وفرياد بزند: آدامس آدامس. * شنيدم که درایران راه نان خوردن يکي خود فروشي شده است. * شنيدم که درایران مادري لباس گشاد پسر بزرگش را ساسون مي گيره تا لباس عيد پسر کوچکترش فراهم بشه. * شنيدم که درایران دختري از خانه فرار کرد تا کاخ آرزوهايش در فقر وفلاکت پدر نسوزد. * شنيدم که درایران تمام اسباب زندگي خانواده اي به خاطر ديرکرد اجاره به خيابان ريخته شد. * شنيدم که درایران در پشت نگاههاي معصوم دخترک ، نگاههاي پر از خنجر مردم بي غيرت نهفته. * وشنيدم که درایران پدري براي تولد پسر 8 ساله اش پژو خريد. * شنيدم که درایران قصه ي غصه ي مردي شده افزودن کار خانه اي به کارخانه هايش. * شنيدم که درایران در کوچه ي مهتاب ، ماه خريداري ندارد. * شنيدم که درایران آسمان آبي ست اما نه براي پيرمرد کور. * شنيدم که درایران گل لطيف است اما نه براي انسان بي انگشت. * شنيدم که درایران غم همراه هميشگي است،اما نه براي فلان ميليونر زمان. * شنیدم در ایران فقیر عید ندارد وديگري آنقدر فقير که فرياد بزند: خدايا پس عدالتت کجاست؟ راستي يعني اینه عدالت نظام ولایت فقیه..!؟

برف و سرما در دانمارک ادامه دارد

گزارش تصويري برف و سرما در دانمارک

Snevejr i Hasle den 24/3 2009




جدیدترین ربات دنیا در سال 2009 در کشور ژاپن

عکس هایی از یک گونه نادر میمون و کوچک ترین میمون دنیا

Lille "Elke" på blot fem år er så lille, at hun næste forsvinder i hænderne på de dyrepassere, som har taget aben til sig. Elke er af arten Francois' Langur, som er en sjælden art af aber.
ميمون ها نيز مانند انسان ها قادراند از قبل براي كارهاي خود برنامه ريزي كنند


Dyrepasserne fortæller, at lille Elke er meget opmærksom på hvad der sker omkring hende. Hun reagerer på alle mennesker, som er i nærheden af hende.