۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۴, شنبه

رضا پهلوی: خواست ما برگزاری انتخابات آزاد است

واشنگتن پست امروز - جمعه سوم ماه مه - در گزارشی نوشت شاهزاده رضا پهلوی، پسر شاه سابق ایران، سخنگوی جنبش نوپایی است که به هدف برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه و کارزار نافرمانی مدنی، حکومت روحانیون ایران را به چالش می کشد. وی گفته است «حکومت بار دیگر می خواهند سیرک و نمایش دیگری به راه بیاندازد. این فرصتی برای به چالش کشیدن نظامی است که اگر برای ما راهی به جز سازماندهی کارزاری برای نافرمانی مدنی باقی نمی گذارد تا در نهایت این حکومت را به زور سرنگون کنیم». شاهزاده رضا پهلوی روز پنج شنبه در جمع حضار «شورای ملی ایرانیان» در پاریس گفته بود این شورا ده ها هزار هوادار دموکراسی داخل و خارج از ایران را گرد هم می آورد. او همچنین گفته بود این شورا خواهان «تحریم کامل» انتخابات ریاست جمهوری خرداد ماه در ایران است و افزوده بود فقط تحریم «کافی نیست». آقای پهلوی که ٥٢ سال دارد می گوید این شورا و وی قصد دارند تا بر اساس معیارهای بین المللی انتخابات آزاد و منصفانه در ایران برگزار کنند. «شورای ملی ایرانیان» در اولین کنگره هفته گذشته خود رضا پهلوی را به مقام سخنگوی خود برگزید. به نظر می رسد مجموعه ای از گروه های مخالف ایرانیان در تبعید دیدگاه های سیاسی این شورا را شکل می دهند و آقای پهلوی اصرار دارد که او ابزاری برای حمایت و یا تبلیغ از یک هدف و برنامه سیاسی خاص نیست. او می گوید «ما برای گفتگو در مورد ساختار یک حکومت این جا نیامده ایم، این وظیفه ما نیست». او افزود سازمان او مجموعه ای از احزاب سیاسی مختلفی است که از استقرار یک حکومت عرفی (سکولار) حمایت می کند. شاهزاده رضا پهلوی گفت «ما خواهان احقاق حق خود برای برگزاری انتخابات آزاد در ایران هستیم و این شورا، با کمک فعالان داخل کشور و حمایت جامعه مهاجر خارج از کشور مسئولیت هماهنگی این کارزار را به عهده دارد

روایتی از ملاقات مهسا امرآبادی با مسعود باستانی؛ نیازمند کمی آزادی برای زندگی، و برای روزنامه‌نگاری


مهسا امرآبادی همزمان با روز جهانی آزادی مطبوعات از فصل سرد روزنامه نگاری سخن گفته و ابراز امیدواری کرده که در دل این فصل سرد حتما بهاری خفته باشد.
به گزارش کلمه، مهسا امرآبادی روزنامه نگار زندانی در زندان اوین، همزمان با روز جهانی آزادی مطبوعات با بیان اینکه نیازمند کمی آزادی برای زندگی و روزنامه نگاری هستم، به تمامی روزنامه نگاران و اهالی مطبوعات این پیغام را می دهد که در دل فصل سرد روزنامه نگاری حتما بهاری خفته است، و می گوید امیدمان به سبزی و زندگی مبارک!
این فعال مطبوعاتی سبز که بهمن ماه گذشته در پی مخالفت مسئولان قضایی با تمدید مرخصی اش به زندان اوین بازگشت، در حالی از بهاری خفته در فصل سرد روزنامه نگاری امروزی سخن می گوید که هم چنان از همسر روزنامه نگارش مسعود باستانی دور و در زندان به سر می برد.
او سال گذشته که همسرش در زندان رجایی شهر به سر می برد، در یادداشتی با یادآوری نام او و دیگر روزنامه نگاران زندانی نوشته بود: این روز بیش از همه متعلق به روزنامه‌نگاران زندانی است. افرادی که امروز به جای تحریریه‌ها در زندان‌ها نشسته‌اند و روزگارشان به جای خبرنویسی با خاطره‌نویسی سپری می‌شود.
مهسا امرآبادی نوشته بود: روزنامه‌نگار زندانی یعنی جلوه‌ای از نیازمندی ما به حق آزادی بیان. روزنامه‌نگار زندانی یعنی زنگ خطر. خطر کم‌رنگ شدن نظارت مطبوعات بر رفتار مسئولان. روزنامه‌نگار زندانی معنایی به وسعت همه مفاد میثاق جهانی حقوق بشر دارد.
حالا نیز دوری و حبس مهسا امرآبادی و مسعود باستانی دو زوج روزنامه نگار هم چنان ادامه دار است و اگر چه یکی آزاد، اما ملاقات ها تنها یک روز در هفته و از پشت شیشه های ضخیم انجام می گیرد.
آنگونه که از دیالوگ زیر میان این دو مشخص است، حرف های میان آنها حتی در زمان محدود این ملاقات ها، از جنس مطبوعات و روزهای روزنامه نگاری و دغدغه هایی از این جنس است. متن گفت و گوی این دو همسر روزنامه نگار را که در دو سوی دیوارهای زندان، دور از هم اما همچنان همدل و همراه اند، خواندنی است:
می‌گویم: این هفته روز جهانی آزادی مطبوعات است و یادآوری می‌کنم که آخرین یادداشتش قبل از رفتن به زندان مطلبی بود که به بهانه چنین روزی نوشته بود و در آن؛ «روز جهانی آزادی مطبوعات» را به روزنامه نگاران زندانی تبریک گفته بود.
می‌گوید: مسعود! از داخل زندان چه می‌توان نوشت برای آنانی که این روز‌ها با روزنامه نگاری دست و پا می‌زنند؟ نگاهم می‌کند، از پشت شیشه‌های ضخیم اتاق ملاقات اوین. لحظه‌ای مردمک چشمانش می‌لرزد و می‌گوید: دلم می‌خواهد کمی زندگی کنم. کمی کنار تو باشم، کمی در تحریریه کار کنم، روزنامه نگاری برای من کاملا به شکل زندگی است و الان نیازمندم. نیازمند کمی آزادی برای زندگی و روزنامه نگاری…..
می‌پرسم: خوب، آخرش چی؟!
می‌گوید: به همه بچه‌ها سلام برسان و بگو در دل فصل سرد روزنامه نگاری حتما بهاری خفته است. امیدمان به سبزی و زندگی مبارک…!