۱۳۹۱ تیر ۹, جمعه

گزارشگران ویژه سازمان ملل تداوم اعدام ها در ایران را محکوم کردند

سه گزارشگر ویژه ایران، اعدام های فوری و شکنجه اعدام اخیر چهار عضو اقلیت عرب اهوازی در زندان کارون اهواز در جمهوری اسلامی ایران را محکوم کردند. بنا به گزارش ها، آنها در پی محاکمه ناعادلانه به مرگ محکوم و در تاریخ 19 ژوئن 2012 (30 خرداد 1391) یا در همان حدود اعدام شدند.

به گزارش جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران، این کارشناسان مستقل حقوق بشر، با اشاره به اعدام عبدالرحمن حیدریان، عباس حیدریان، طه حیدریان و علی شریف، گفتند: «با توجه به نبودِ شفافیت در دادگاه ها ، نگرانی های اساسی در مورد فرایند محاکمه و عادلانه بودن آنها در زمینه مجازات اعدام در ایران باقی است.» این چهار نفر، که سه نفر از آنها برادر بودند، گویا در آپریل 2011 (فروردین 1390) در تظاهرات اعتراضی در خوزستان دستگیر و به اتهام محاربه و افساد فی الارض محکوم شدند.

آنها گفتند: «بر اساس حقوق بین المللی، مجازات اعدام شدیدترین نوع مجازات است که در صورتی که مورد استفاده قرار گیرد، باید فقط در مورد مهمترین جنایت ها صادر شود. «متهمان در پرونده های اعدام باید از تضمین های محاکمه عادلانه مقرر در میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، که ایران در سال 1975 تصویب کرده، برخوردار باشند.»

این سه گزارشگر ویژه تاکید کردند: «هر حکم اعدام که بر خلاف این تعهدات بین المللی انجام شود معادل با یک اعدام خودسرانه است.»

این کارشناسان حقوق بشر با نگرانی تعداد زیادی اعدام را، که در مغایرت با ممنوعیت اعدام در انظار عمومی در بخشنامه رییس قوه قضاییه در سال 1387، در انظار عمومی انجام می شود مورد ملاحظه قرار دادند. در سال جاری، حداقل 25 اعدام در انظار عمومی انجام شده است.

این کارشناسان مستقل تاکید کردند: «اعدام در انظار عمومی ماهیت غیرانسانی و تحقیر کننده مجازات اعدام را تشدید می کند و تنها می تواند تاثیر غیرانسانی کردن بر قربانی و تاثیر خشن سازی بر شاهدان اعدام داشته باشد.»

گزارشگران ویژه از این که دولتمردان، با وجود درخواست ها از دولت جمهوری اسلامی ایران برای توقف اعدام، مجازات اعدام را در تعداد نگران کننده ای به اجرا می گذارند، ابراز تاسف کردند. بنا به اطلاعات موجود، از ابتدای 2012 حداقل 140 اعدام انجام شده است و بعضی منابع تعداد اعدام ها را تا 220 مورد اعلام کرده اند. اکثر اعدام ها در مورد جرایم مربوط به مواد مخدر انجام شده که به نظر کارشناسان از جمله «مهمترین جنایت ها» بر اساس حقوق بین المللی به شمار نمی روند.

کارشناسان مستقل سازمان ملل از ایران به تاکید خواستند «فورا اجرای مجازات اعدام را در مورد جنایت هایی که در ردیف مهمترین جنایت ها به شمار  نمی روند، متوقف سازد و از رعایت دقیق تضمین های محاکمه عادلانه اطمینان حاصل نماید.»

گزارشگر ویژه حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران، احمد شهید؛ گزارشگر ویژه اعدام های فراقضایی، فوری یا خودسرانه، کریستف هینز؛ و گزارشگر ویژه شکنجه و دیگر رفتارها و مجازات های ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیر کننده، خوان ئی مندز

نسرین جان تو در نامه ات به فرزندانت گفتی که امید داری رنج هایی که از تهی بودن آغوشت از دردانه هایت می کشی، بیهوده نباشد

نسرین ستوده، وکیل و فعال جنبش زنان از ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ در زندان بسر می برد. وی به دو اتهام: اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام، به شش سال حبس و ۱۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شده است. نسرین از آن زمان تا به کنون حتا از یک روز مرخصی محروم بوده است. بر اساس گفته های رضا خندان، همسرش، هفته گذشته نسرین ستوده در ملاقات کابینی خود اعلام کرده است که در اعتراض به عدم امکان ملاقات حضوری با دو فرزند خردسالش «مهرآوه» و «نیما»، دست به اعتصاب غذا خواهد زد. احتمال اعتصاب غذا سبب نگرانی خانواده و دوستان نسرین ستوده شده است. مطلب زیر دل نوشته نفیسه محمدپور است که از همین دل نگرانی ها سرچشمه گرفته است:
سلام فرشته عدالت
قصه من و تو از وقتی شروع شد که اسم هر آزاده ای را که در این دام بلا گرفتار بود، می شنیدم نام تو، دادخواه، سلطانی و سیف زاده هم پشت آنها بود؛ [وکیل مدافع]. تا اینکه تو هم در این دام بلا افتادی. از آن به بعد بود که قصه من و چشم های نیما شروع شد. خنده شیرین و عمق نگاهش را اولین بار در صفحه آقا رضا دیدم. آن روز دلم گرفت برای دلتنگی یک پسرک دوست داشتنی، اما نمی دانستم که این نگاه از زندگی ام رفتنی نیست. نگاه هایی که شبها به من زل می زدند. این پهلو و اون پهلو می شدم اما هر طرف که می چرخیدم نگاه ها همانطرف بود. کم کم زندگی با نگاه نیما عادتم شد. وقتی نگاه نیما را از نزدیک دیدم، فهمیدم که این نگاه فقط نگاه یک کودک دلتنگ نیست. پشت این غم سنگین حرف هایی بود که نمی خواندم. هرگز از نیما راجع به تو سوال نکردم و هرگز دلتنگی اش را به رویش نیاوردم و هرگز جرأت نکردم آن پسرک شیرین زبان را چنان در آغوش بفشارم که نفسش بند بیاید. حالا دیگر نگاه علی و کیانا (دوقولوهای نرگس محمدی) و خیلی از کودکان دیگر نیز روی من هوار شده و از نزدیک احساس شان می کنم.
نسرین جان
از قدم گذاشتن به خانه ات هراس داشتم چرا که همیشه خانه بی مادر در ذهنم، سرد و تاریک بود. اما در دیوار خانه ات و لبهای همیشه خندان مهراوه ات حکایت دیگری است. چشم های نیما و لبخندی که از لبهای دخترت دور نمی شود حکایت از مهری اصیل و باصلابت دارد که از نبودنت در آن خانه یک تراژدی مادرانه نمی سازد. مادران سرزمین من سالیانی است که تنها محبت را پیشه خود کرده اند و سراغ قدرت و صلابت را فقط از بازوی مردان سرزمین مان می توان گرفت. تو برای ما محبت و صلابت را دوباره معنا کردی هنگامی که همان قانون شلم شوربایی که تو را به جرم دفاع از موکل به زندان انداخت را وادار به احترام گذاشتن به خودش کردی. زمانی که خواستی کودکانت گرمای آغوش پر مهر تو را همراه با قدرتت بچشند نه با خفت. اینگونه بود که تو قدرت را به زنان و مادران سرزمینم برگرداندی. تو هرگز دلنازکی زنانه را قربانی عدالت نکردی و این پاسخی است به کسانی که می گویند: “زن جماعت نمی تواند قاضی باشد.”
وکیل مدافع بی دفاعان شاید شنیدن حکایتی که می خواهم برایت تعریف کنم، خالی از لطف نباشد. بگذار از روزی بگویم که به خانه ات رفتم تا دخترم با نیمای تو ساعتی بچگی کنند (تنها کاری که از من بر می آمد). نمی دانم در خلوت کودکانه شان چه درددل هایی با هم کردند که در راه بازگشت، آنار گفت: «مامان می دونی مامان نیما زندانه». و من مثل یک دروغ گوی ناشی گفتم: «نه مادر جان مگه کار بدی کرده که بره زندان». در کمال ناباوری به من گفت: «نه مامان پلیس ها که نبردنش دیکتاتورها بردنش». نمی دانم می خواست چه چیزی را به من بفهماند. اینکه در شعرهای کودکانه به آنها یاد دادند که: «آقا پلیسه زرنگه / با دزدا خوب می جنگه»
نسرین جان
تو در نامه ات به فرزندانت گفتی که امید داری رنج هایی که از تهی بودن آغوشت از دردانه هایت می کشی، بیهوده نباشد. اگر چه در برابر امید انسان های بزرگی چون تو انسان های عجولی چون من هم هستند که نگران اند از کی به بار نشستن اینهمه رنج و تلاش. اما حرف های دخترکم را که با خود مرور می کنم به این باور می رسم که تلاش هایت و رنج هایی که برای زنده کردن کالبد نیمه جان قانون سرزمینم می کشی بی نتیجه نیست چرا که امید را در نگاه های کودکان می بینم. تو خود را در ما و کودکانت را در کودکان ما تکثیر کردی. کودکانی که شاید هنوز معنای خودداری مادری از دیدار فرزند را ندانند و هنوز درک نکنند که چطور قانونی که باید حامی کودکان باشد مادری بی گناه را در بند می کند. اما این بی انضباطی قانون را اینطور توجیه می کنند: «پلیس ها با دیکتاتورها فرق دارند

مصر عليه خبرگزارى فارس شکایت می کند'

رسانه هاى مصرى از قول ياسر على، سرپرست امور رسانه اى محمد مرسى، رئیس جمهور منتخب مصر، نقل كردند كه دفتر رياست جمهورى مصر قرار است به دليل انتشار مصاحبه "نادرست" عليه خبرگزارى فارس شکایت کند.
دو روز پیش از این، خبرگزاری فارس، از منابع خبری نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ایران، متن "گفت و گویی اختصاصی" با محمد مرسی، رئیس جمهور منتخب مصر روی خروجی خود قرار داد که بلافاصله در سراسر جهان نقل شد و بازتاب گسترده ای پیدا کرد اما در فاصله کوتاهی، سخنگوی آقای مرسی به دفتر بی بی سی در قاهره گفت که چنین گفت و گویی اصلا صورت نگرفته است. خبرگزاری فارس از محمد مرسی نقل کرده بود که اگر او رئیس جمهور شود، در گسترش رابطه با ایران خواهد کوشید و به دنبال تجدید نظر در پیمان صلح کمپ دیوید با اسرائیل خواهد بود.

تی شرت" اسماء اسد مردم سوریه را علیه خود برانگیخت

اسماء همسر بشار اسد با به تن کردن یک "تی شرت" که بر روی آن عبارت "کشور من زیباست" نوشته شده بود ، مردم سوریه به ویژه انقلابیون این کشور را علیه خود بر انگیخت.
به گزارش العربیه وبه نقل از روزنامه کویتى "السیاسه" برخی از سوری ها همسر بشار اسد را به بی مبالاتی نسبت به کشته شدن بیش از 15 هزار نفر از معترضان توسط نیروهای طرفدار همسرش متهم کردند.
برخی دیگر از کاربران اینترنت با قرار دادن کامنت هایی بر روی سایت های شبکه های اجتماعی از جمله فیس بوک و تویتر اعتراض خود را نسبت به اين اقدام نشان دادند.
یکی از سوری ها نوشته است: "چگونه سوریه با وجود این همه خونریزی از دید همسر رئیس جمهورى زیبا به نظر می رسد."
روزنامه های آلمانی از جمله "بیلد " تصاویری از اسماء همسر بشار اسد را در حالی که با تیم بدمینتون کشورش در حال تمرین است، چاپ کرده اند.
از سوی دیگر روزنامه "لوموند" فرانسه در این زمینه نوشته است "بانوی اول سوریه در حالی به تمرین با تیم بدمینتون می پردازد که از ابتدای بحران در این کشور تاکنون 15 هزار نفر کشته شده اند."
بر اساس این گزارش تصاویر اسماء اسد در روز چهارشنبه بیستم ژوئن گرفته شده است که در آنها وی با پوشيدن "تی شرت" و یک "شلوار جین" آبی رنگ در حالی که پا برهنه بود با تیم بدمینتون کشورش تمرین می کرد .
پیش از این روزنامه بریتانیایی گاردین تصاویر و گزارش هایی از زندگی اسماء اسد به چاپ رسانده بود که نشان می داد همسر رئیس جمهور سوریه به رغم بحران کنونی کشورش مبالغ زیادی را صرف خرید اجناسی با مارک های معروف جهانی می کند

رنج‌نامه نرگس محمدی از زندان/ چه کسی مسوول این درد است؟

این فعال حقوق بشر که از بیماری حاد عصبی رنج می برد در نامه خود از زندان زنجان می نویسد: «نوشتن برایم آسان نیست اما می گویم و می نویسم تا شاید دیگر برای هیچ طفلی تکرار نگردد من یک مادر دور از فرزندان و بیمارم و چنین از مادر موسی گفتم و از درد خود ناله کردم تا بگویم " قدرت عشق مادران برتر از هر قدرتی ست " منشا این قدرت عشق است و مهر مادری که خداوند از رحمانیت خود برگرفت و در وجود مادران نهاد . محروم کردن کودکان ازین مهر و رنج دادن مادران از این هجر ، گناه نابخشودنی ست . و من با هزاران امید از چهاردیوار زندان این نامه نوشتم تا شاید به زودی زود و با لطف الهی در این سرزمین و در هر سرزمینی دیگر در این کره ی خاکی این رنج پایان پذیرد . من ایمان دارم روزی فراخواهد رسید هرچند اگر من نباشم که عشق حاصل از این رنج ها آینده ای بهتر برای فرزندانم و همه ی فرزندان سرزمین ایران و حتی جهان رقم خواهد خورد».

۱۳۹۱ تیر ۷, چهارشنبه

برخورد پلیس دانمارک با دوچرخه سواران بدون کلاه / (زمان ویدیو ۶۷ ثانیه)

به گزارش فیس بوک دانمارک نیوز به نقل از یوتوب در این ویدیو پلیس دانمارک دوچرخه سواران بدون کلاه ایمنی را نگه می دارد، در آغوش می گیرد و به آن ها یک کلاه ایمنی می دهد. یاد حادثه ای افتادم. چند سال پیش در یزد، پلیس در خیابان با لگد قصد متوقف کردن یه موتوری بدون کلاه رو داشت، موتور سوار افتاد و با عبور ماشین از روش کشته شد. یا طریقه برخورد پلیس با مردم در طرح فرهنگی امنیت اجتماعی! عجب فرهنگ سازی می کنیم ما!

دانمارک ، انتخاب محمدمورسی از حزب اخوان المسلمین را به ریاست جمهوری مصر، تبریک گفت

 ویلی سوندال، وزیرامورخارجه دانمارک  درروزنامه پولیتیکن دانمارک  ضمن گفتن تبریک به محمدمورسی، نوشت که او باید رئیس جمهور تمام مصرباشد.  محمدمورسی، نخستین رئیس جمهور مصرمعرفی شده که دریک انتخابات دموکراتیک ازسوی اکثریت مردم برگزیده شده است. او دراین انتخابات بیش از ۱۳ میلیون و ۲۳۰ هزار رای آورد، درحالی که آرای رقیب او احمد شفیق، نخست وزیرسابق مصر بیش از ۱۲ میلیون و ۳۴۷ هزار بود.

پدر یکی از اعضای فعال فیس بوک نقی توسط عوامل وزارت اطلاعات رژیم، حدود پنج هفته پیش ربوده شده است

من «یاشار خامنه» هستم که در فضای مجازی با نام مستعار «یاشار نقی پژوه» شناخته می شوم و در خارج از کشور دانشجو هستم. از روزی که «کمپین یادآوری امام نقی به شیعیان» شروع به کار کرد به همراه بسیاری از جوانان ایرانی به طنز نویسی برای به چالش کشیدن مسائل خرافی مشغول هستم. امروز که این نامه را می نویسم پنج هفته است که پدرم گروگان وزارت اطلاعات است. چرا که نه وکیل دارد، نه پرونده ای تشکیل شده و نه اینکه حق ملاقات با خانواده را دارد. تنها جرمش این است که پدر من است.
چند روز پس از دستگیری پدر، مادرم با من تماس گرفت و گریه کنان و شیون کنان گفت که می خواهند پدرت را اعدام کنند و سپس خواهرم گفت که بر اساس خواسته وزارت اطلاعات، باید از خودت فیلم بگیری و ابراز ندامت کنی و برای آنها بفرستی. من نیز به خاطر خانواده ام تن به چنین  خواسته ای دادم، اما مامورین وزارت اطلاعات علی رغم اینکه به خواسته آنها تن در دادم،  پدرم را رها نکردند. حتی  دریغ از سر سوزنی کاهش فشار بر روی خانواده من!  در آخرین تماسی که با مادرم داشتم مطلع شدم که او را هم تهدید به دستگیری کرده اند و گفته اند خودش را هم به زودی پیدا می کنیم و به سزای اعمالش می رسانیم.
خواسته ای که وزارت اطلاعات ایران دارد این است که صفحه ی فیسبوک «کمپین یاد آوری امام نقی به شیعیان» بسته شود و من نیز اطلاعات ایمیل و وبلاگم را به همراه مشخصات سایر اعضای فعال در اختیارشان بگذارم و خودم هم در نهایت به ایران برگردم. در حالی که من کنترلی بر روی صفحه ی فیسبوک کمپین ندارم و تنها کاری که از دستم ساخته بود یعنی بستن ایمیل، وبلاگ و اکانت فیسبوک  را همان روز دستگیری پدرم انجام دادم. ضمن اینکه بر همگان همچون روز، روشن است که در صورت بازگشت به ایران چه سرنوشتی در انتظارم خواهد بود.
اکنون که صدایم به هیچ جا نمی رسد و دستم به هیچ جایی بند نیست، تنها کاری که می توانم انجام دهم، اعتراض به این بازداشت غیر قانونی و رساندن صدای بی گناهی و مظلومیت خانواده ام است. از تمامی انسانهای آزاده، سازمان ها و نهاد های مدافع حقوق بشر درخواست حمایت دارم. از مسئولین امنیتی نیز می خواهم که به بازداشت پدرم خاتمه دهند.«نوح» هرگز به خاطر فرزندش«سام» مجازات نشد

واکنش بریتانیا به اعدام دست کم چهار عرب اهوازی در ایران

از شنیدن این که چهار نفر از اقلیت‌های عرب اهوازی ساکن در ایران مخفیانه در زندان اعدام شده‌اند، به شدت متأثر شدم و این در حالی است که سرنوشت نفر پنجم همچنان نامعلوم است. این پنج نفر، عبدالرحمان حیدری، طاها حیدری، جمشید حیدری، منصور حیدری، و امیر معاوی به خاطر اعتراض [و شرکت در تظاهرات] به نمایندگی از جامعه اقلیت‌های عرب با اتهام «محاربه» [مواجه شده] و بیش از یک سال را در زندان سپری کرده بودند. گزارش‌ها حاکی از آن است که آن‌ها از حق دسترسی به وکیل و مترجم محروم بوده‌اند که نقض بی‌شرمانه حقوق آن‌ها [به شمار می‌رود].
این افراد جدیدترین قربانیان آزار و ایذاء گسترده و متداول اقلیت‌های قومی در ایران به شمار می‌روند. من صریحاً این اعدام‌ها را محکوم می‌کنم و خواهان آن هستم که حکم اعدام نفر [پنجم] در صورتی که تاکنون اجرا نشده، نقض شود. ایران باید سریعاً گام‌هایی در جهت بهبود کارنامه خود در زمینه استفاده از مجازات اعدام بردارد و به آزار ایذاء اقلیت‌های قومی خاتمه دهد.

آمريکا نخستين افسر اطلاعاتی در امور ايران را منصوب کرد

شورای اطلاعات ملی آمريکا جيليان برنز، از مديران خدمات خارجی وزارت امور خارجه آمريکا و کارشناس امور ايران را برای نخستين بار به عنوان افسر اطلاعاتی مسوول در امور ايران تعيين کرد.
خانم جيليان برنز تا پيش از تصدی اين پست، به عنوان مشاور امور ايران در دفتر طرح و برنامه ريزی سياست خارجی آمريکا در وزارت امور خارجه اين کشور فعاليت می کرد. وی همچنين در سوابق خود مديريت دفتر منطقه ای آمريکا برای ايران در دوبی را بر عهده دارد که اين دفتر در سال ۲۰۰۶ توسط وی افتتاح شد.
اين افسر اطلاعاتی که يک دهه پيش کار خود را در دفتر خدمات خارجی وزارت امور خارجه آمريکا آغاز کرده بود همچنين به عنوان مسوول امور ميز سوريه، اردن و لهستان فعاليت کرده است. بر اساس بيانيه شورای اطلاعات ملی آمريکا، «وظيفه مسوول امور ايران در اين شورا نظارت و هماهنگی بر گزارش ها و ارزيابی های تحليلی سازمان های اطلاعاتی آمريکا از جمله تحليل های استراتژيک درباره ايران است».
مسوول امور ايران در شورای اطلاعات ملی آمريکا همچنين موظف است تا تحليل های لازم و حساس درباره ايران را که مورد نياز تصميم گيران ارشد دولت ايالات متحده آمريکا و مقام های نظامی اين کشور است، فراهم کند. از ديگر وظايف تعريف شده برای مسوول امور ايران در اين شورا می توان به «ارائه هشدارهای لازم به تصميم گيران در خصوص خطرات احتمالی پيش رو» در ارتباط با ايران اشاره کرد که اين مسائل «می تواند منافع و فرصت های ايالات متحده آمريکا را تحت تاثير قرار دهد

۱۳۹۱ تیر ۶, سه‌شنبه

حکم اعدام دو تن در خراسان به جرم «مشروب‌خواری» در مرحله اجرا قرار گرفت

رییس کل دادگستری خراسان رضوی، در یک نشست خبری در در محل دادگستری این استان، از تایید حکم اعدام دو نفر به جرم مشروب‌خواری در دیوان عالی کشور خبر داد.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، «حجت‌الاسلام والمسلمین سید حسن شریعتی» با اشاره به قاطعیت مجموعه‌ی تحت مدیریتش در برخورد با جرایم مربوط به مشروبات الکلی گفت: «دو نفر که برای سومین بار مرتکب استفاده از مشروبات الکلی شده بودند و در دو مرتبه گذشته حد “شرب خمر” در مورد آنها اجرا شده بود، محکوم به اعدام شده‌‏اند به گونه‌ای که پس از تایید حکم در دیوان عالی کشور اکنون در حال فراهم کردن مقدمات اجرای حکم هستیم.»
شریعتی در این نشست خبری اولویت اول کاری شورای پیشگیری از جرم دادگستری استان خراسان را جرایم مواد مخدر دانست و تاکید کرد که «قاچاقچیان یا مواد مخدر را به استان ما نمی‌آورند و یا مسیرهای ورود خود را تغییر داده‌اند، به گونه‌ای که این تغییر روش‏ها عملا نشان دهنده برخورد قاطع دادگستری با آنهاست.»
گفتنی است استان خراسان در ۳ سال اخیر شاهد افزایش اعدام‌، به ویژه اعدام‌های پنهانی و دسته‌جمعی زندانیان مرتبط با قاچاق مواد مخدر بوده است.
کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران، در بهمن ماه ۹۰، اسامی ۱۰۲ نفر از کسانی را اعلام کرد که در حد فاصل  ۱۹ خرداد تا ۲۹ آذر ۸۹، در پنج نوبت به صورت دسته‌جمعی و مخفیانه در زندان وکیل‌آباد مشهد اعدام شدند.

ترکیه: سوریه دوباره به هواپیمای ما شلیک کرد

ترکیه می‌گوید که ارتش سوریه به سمت یکی از هواپیماهای این کشور شلیک کرده است که در عملیات جستجوی سرنشینان جنگنده ساقط شده ترکیه شرکت داشت.
معاون نخست وزیر ترکیه گفت که هواپیمای جستجو و نجات ترکیه که به دنبال سرنشینان جنگنده جت "اف چهار" ساقط شده در روز جمعه بود، در اثر تیراندازی نیروهای سوری سقوط نکرده است.
با این حال او گفت که "رفتار خصمانه سوریه بدون پاسخ نخواهد ماند".
سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) قرار است فردا سه شنبه در مورد ساقط شدن جت جنگنده ترکیه جلسه اضطراری تشکیل دهد.
ترکیه یکی از اعضای ناتو است.

۱۳۹۱ تیر ۵, دوشنبه

به بیمارستان‌های ایران برای مبارزه با کراوات مهلت داده شد

احمدرضا رادان جانشین فرمانده نیروی انتظامی به بیمارستان‌ها فرصتی چند روزه‌ داده است تا "تکلیف کراوات و آرایش پرسنل" خود را مشخص کنند.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، احمدرضا رادان روز دوشنبه ۵ تیر ۱۳۹۱، به تشریح عملکرد نیروی انتظامی در برخورد با "بدحجابی" پرداخت و گفت: «گاهی برخی از كارمندان مجبور به استفاده از كراوات در سازمان يا بيمارستان می‌‌شوند. اگر اين افراد از زدن كراوات اجتناب كنند از دريافت حقوق محروم شده يا استخدام نمی‌‌شوند.»
در روزهای اخیر اداره اماکن نیروی انتظامی، جمع‌آوری کراوات از مغازه‌های ایران را آغاز کرده بود.
جواد درودیان، رئیس اتحادیه پیراهن‌دوزان و پیراهن‌فروشان، در این باره به خبرگزاری ایسنا گفته بود: «حتی به ما اعلام شده سربرگ‌مان كه از قديم یک عكس كراوات روی آن وجود داشت بايد عوض شده و عكس كراوات از روی آن برداشته شود

حمایت پناهجویان ایرانی ساکن دانمارک از زندانیان سیاسی در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در کپنهاگ

جمعی از پناهجویان ایرانی ساکن دانمارک، بعد از ظهر امروز، دوشنبه پنجم تیرماه در اعتراض به نبود آزادی بیان و اندیشه و نقض گسترده حقوق بشر توسط حکومت ایران، اقدام به تجمعی چند ساعته مقابل سفارت جمهوری اسلامی در کپنهاگ دانمارک کردند.
بر اساس گزارش رسیده به ندای سبز آزادی، این تجمع که چند ساعت بطول انجامید با شعارهای معترضان علیه دستگاه حاکمه ایران و بویژه آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی و محمود احمدی نژاد همراه بود.
در این تجمع معترضان علاوه بر سر دادن شعارهایی در محکومیت سیاستهای استبدادی رژیم حاکم بر کشور، یاد و خاطره تمامی زندانیان سیاسی را گرامی داشتند و با سر دادن شعارهایی در حمایت از تمامی زندانیان سیاسی خواستار آزادی آنان شدند.
معترضین در ادامه با پخش آهنگ و ترانه " یار دبستانی من " یاد و خاطره تمامی زندانیان سیاسی در بند زندانهای جمهوری اسلامی را گرامی داشتند.
همچنین در این تجمع بیانیه معترضان قرائت شد.
در بخشی از بیانیه آمده است: تجمعات اعتراض آمیز ایرانیان ساکن دانمارک و پناهجویان ایرانی مقیم کمپهای پناهندگی تا آزادی تمامی زندانیان سیاسی در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در کپنهاگ ادامه پیدا خواهد کرد.
این تجمع با حمایت و حضور نیروهای پلیس دانمارک همراه بود و معترضین پس از قرائت بیانیه خود و درخواست همکاری تمامی نهادهای بین المللی حقوق بشر و اعلام حضور دوباره طی روزهای آینده به کار خود پایان دادند

۱۳۹۱ تیر ۴, یکشنبه

تایید حکم اعدام دونفر به جرم نوشیدن مشروب

رییس کل دادگستری مشهد امروز اعلام کرد، حکم اعدام دو نفر که از مشروبات الکلی استفاده کرده‌ اند، از سوی دیوان عالی کشور تایید شده و دادگستری در حال فراهم کردن مقدمات اجرای حکم است.
این مقام قضایی به خبرگزاری ایسنا گفته است: "دو نفر که برای سومین بار مرتکب استفاده از مشروبات الکلی شده بودند و در دو مرتبه گذشته حد شرب خمر در مورد آنها اجرا شده بود، محکوم به اعدام شده‌‏اند به گونه‌ای که پس از تایید حکم در دیوان عالی کشور اکنون در حال فراهم کردن مقدمات اجرای حکم هستیم".
تایید حکم اعدام این دونفر که نامی از آنان برده نشده پس از آن اعلام شد که حسین ذوالفقاری، فرمانده مرزبانی جمهوری اسلامی از افزایش ۶۹ درصدی کشف مشروبات الکلی خبر داد.
همچنین رییس شورای سیاستگذاری وزارت بهداشت ایران از رواج مصرف الکل در تهران و فروش نوشیدنی‌های الکلی «در برخی از فروشگاه‌ها» ابراز نگرانی کرد و گفت که «آمار سوء مصرف الکل در برخی مناطق کشور بالاست.»
باقر لاریجانی روز دوشنبه ۲۵ اردیبهشت، در این زمینه گفته بود که «گاهی گزارش‌هایی توسط بیمارستان‌ها و پزشکان از رواج مصرف الکل در مناطق جنوب تهران که تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران هستند، به دست ما می‌رسد که نگران‌کننده است.»

نرگس محمدی از بیماری حاد عصبی رنج می برد

 نرگس محمدی نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر در نامه ای به دادستان تهران ضمن تاکید بر غیر قانونی بودن حبس خود در زندان زنجان، مسئولیت هر گونه اتفاق ناگوار در زندان را متوجه مسئولان دانسته است.
به گزارش ملی- مذهبی، این فعال حقوق بشر که از بیماری حاد عصبی رنج می برد در نامه خود ضمن تکذیب هر گونه درخواست برای انتقال به زندان زنجان ، محیط این زندان را استرس زا عنوان کرده و آورده است: «مصرا و موکدا اعلام می کنم که چنین رفتارواقدامی با من درواقع مرگ تدریجی من است که مسئولیت آن بامسئولین است.مسئولان محترم که پرونده پزشکی من راکاملا دراختیاردارندآگاهند که نگهداری من درمحیط پراضطراب زندان به ویژه بندجرائم عادی (قتل،اعدام،موادمخدرو…) شرایطی که بنابه مصالح عمومی جامعه ازگفتن آن سربازمی زنم،نوعی کشتن عمد است که مسئولیت مستقیم آن برعهده آنان می باشد.امیدوارم بنا نباشد که همچون شهادت هاله سحابی وهدی صابرکه گفته شد به علت گرمای هواواعتصاب غذابود!حادثه دیگری البته به ظاهرطبیعی رخ دهد که به این ترتیب اعلام می کنم ،نه تنهاطبیعی نخواهدبودبلکه تشدید بیماری یا بروزهرحادثه ناگوار دیگری دراین شر ایط برای من کاملاعامدانه است.»
بر اساس گزارش ها، محمدی در شدیدترین وضعیت وخیم جسمی قرار دارد؛ به گونه ای که مسئولان زندان بارها تاکید کرده اند نگهداری وی در زندان به صلاح نیست. پزشکان وی نیز توصیه کرده اند این زندانی سیاسی یا باید آزاد شود یا در بیمارستان بستری شود

اعدام برادران اهوازی معرف ماشین آدم کشی دولتی است

عفو بین الملل گزارش های حاکی از اعدام دست کم چهار مرد در ایران، از جمله سه برادر را، که همگی از اقلیت عرب تبار اهوازبودند، اعدام هائی در پی محاکمه ای ناعادلانه توصیف کرده است که فاقد هرگونه شفافیت بوده، و بدترین جنبه های ماشین آدم کشی دولت در ایران را منعکس می کند.
عفو بین الملل می گوید سرنوشت نفر پنجمی هم که همراه با اعدام شدگان بازداشت شده بود نا معلوم است.
عفو بین الملل محاکمه را بدان جهت ناعادلانه می داند که به متهمین امکان انتخاب وکیل مدافع داده نشده بود، و دست کم یک نفر از آنان را در تلویزیون نشان داده اند که اقرار به جرم می کرده است.
عفو بین الملل به نقل از خانوادها می گوید اقرار به قتل زیر فشار شکنجه و بدرفتاری های دیگر انجام گرفته است.
عفو بین الملل می گوید دادگاه ها در ایران اغلب اقرارهای کسب شده زیر فشار را به عنوان مدرک جرم می پذیرند

۱۳۹۱ تیر ۲, جمعه

ترک سخنرانی احمدی‌نژاد توسط نمایندگان امریکا، کانادا و اتحادیه اروپا

ونکوور سان نوشت: هیئت کانادایی حاضر در نشست محیط زیست سازمان ملل با اغاز سخنرانی محمود احمدی‌نژاد محل جلسه را ترک کردند.
به گزارش سرویس بین الملل انتخاب، پی‌تر کرنت، سخنگوی وزارت محیط زیست کانادا گفت: ترک جلسه از سوی ما سیگنالی قوی به ایران و جهان فرستاد که کانادا سخنان رادیکال و خطرناک ایران را تحمل نمی‌کند.
وی افزود: دولت کانادا از دولت احمدی‌نژاد که تهدیدی برای امنیت جهانی است، درس یاد نمی‌گیرد.
هیئت‌های کشورهای آمریکا، استرالیا، انگلیس، و اتحادیه اروپا سخنرانی احمدی نژد را بایکوت کردند.
گفتنی است، احمدی‌نژاد رئیس جمهور ایران روز سه شنبه به منظور شرکت در اجلاس ریو+۲۰ وارد برزیل شد.

نسرین ستوده در اعتراض به ممانعت مسوولان زندان از ملاقات با فرزندانش اعتصاب غذا می کند

همسر نسرین ستوده، حقوقدان و وکیل در بند، از تصمیم همسر خود برای اعتصاب غذا در صورت ممانعت مسوولان زندان از ملاقات حضوری او و فرزندانش خبر داد.
خانم ستوده که دارای دو فرزند خردسال است، به دستور مسوولان امنیتی از ملاقات حضوری با فرزندانش محروم شده است.
همچنین مادر بیمار و برادر خانم ستوده اجازه ملاقات با او را ندارند و مسوولان دادستانی تاکنون کوشیده اند با ممانعت از ملاقات این زندانی سیاسی با نزدیکان و خصوصا فرزندانش او را تحت فشار قرار دهند.
رضا خندان همسر خانم ستوده در صفحه شخصی خود در فیسوک از احتمال اعتصاب غذای همسرش ابراز نگرانی کرده و نوشته است: ديروز چهارشنبه ملاقات كابيني داشتيم. نسرين از اينكه تقاضای خودش و ما برای ملاقات حضوري مدام رد مي‌شود به شدت عصباني بود. گفت اگر هفته‌های آينده ملاقات حضوری بچه‌ها و مادرش را برقرار نكنند دست به اعتصاب خواهد زد.
آقای خندان سپس می فزاید که "سعی كردم از اين كار منصرف‌اش كنم ولی ديشب كه خانم هانيه صانع فرشی برای چند روز [از زندان] مرخصی آمد و گفت كه چقدر از نديدن بچه‌ها و مادرش تحت فشار است پيش خودم كاملا به او حق دادم ولی اين دليل نخواهد بود كه تلاش نكنم تا منصرف‌ شود

۱۳۹۱ تیر ۱, پنجشنبه

ایرانیان مذهبیون افراطی نیستند! آنها بیشتر به دنبال خوشی هستند تا بنیادگرایی!

یکی از مخربترین کژفهمی‏های غرب درباره‎ی‏ ایران این باور است که ایرانیان مذهبیون افراطی هستند. تقریبا نیمی از ایرانیان کمتر از 25 سال سن دارند و ایران در بالا بردن سطح سواد آنان بسیار موفق بوده است. در سفر جاده‏ای 2736 کیلومتری که داشتم، از این که چه تعداد از ایرانیان ارزش‏هایی شبیه به ارزش‏های آمریکایی‎ها دارند متحیر شدم. مثلا اینکه ایرانیان بیشتر به دنبال خوشی هستند تا بنیادگرایی. آنها بیشتر به پارک (که هر جا در ایران بروی یکی وجود دارد) علاقه‏مندند تا به مسجد. یک مرد 23 ساله در شرق ایران به من گفت «جوان‏ها اصلا به مسجد نمی‏روند.» و با خوشحالی و مبالغه ادامه داد «ما به دنبال راه‏های بیشتر برای خوشگذرانی هستیم.» او می‏گفت که مشروب – که در ایران غیرقانونی اما فراوان است - می‏خورد و تا چندی پیش مواد مخدر مصرف می‏کرده است. مقامات ایرانی اظهار داشته‏اند که احتمالا ده درصد جمعیت ایران مواد مخدر غیر قانونی، سنتاً تریاک و هروئین و اکنون به صورت روز افزون، شیشه استفاده می‏کنند. این مرد در اعتراضات دموکراسی خواهانه‎ی‏ 1388 شرکت کرده بود و می‏گفت برای چند روز بازداشت شده و کتک خورده و یکی از دندانهایش را از دست داده است. از اینرو نسبت به فعالیت‏های سیاسی دلسرد شده بود. اکنون او هم مانند خیلی‏های دیگر می‏خواهد ایران را ترک کند. در شمال غربی ایران، این احساس ناامیدی باعث شده است که تعدادی از جوانان ایرانی ترک، هوادار جدایی و پیوستن به جمهوری آذربایجان شوند. در مسابقات فوتبال، گاهی تماشاگران، خشم مسئولان را با شعارهای تجزیه‏طلبانه بر می‏انگیزند. به نظر بعید می آید که یک نیویورکی در تهران از چیزی شرمزده شود ولی من از دیدن صحنه‏های بلند کردن زنان برای روابط یک‎شبه جا خوردم. مردهای جوان با ماشین‏های زرق و برق دار به دنبال زنان چرخ می‏زنند، با آنها خوش و بشی می کنند و بعد سوار بر ماشین با هم دور می‏شوند. در ایران روسپیگری هم وجود دارد. در سال 1387 فرمانده سابق پلیس تهران در یک روسپی‏خانه با شش روسپی دستگیر شد. زن جوانی که قبلا با دیدن زنان هم‎کیش مسلمان خود در ترکیه که مایوی دو تکه می پوشیدند مات می مانده، می گوید که به تدریج به این نتیجه رسیده که برای زندگی بیش از یک راه وجود دارد. به گمان او «تاثیر تلویزیون‏های ماهواره‏ای بسیار زیاد است.» پلیس حملاتی ترتیب می‏دهد و دیش‏های ماهواره ها را جمع می‏کند ولی حتی با دریافت 400 دلار جریمه از صاحبخانه ها در این امر موفق نبوده است

نه بزرگ دیلما روسف (رییس جمهور برزیل) به محمود احمدی نژاد!

روزنامه برزیلی «اُگلوبو" روزسه‌شنبه خبرداد " دیلما روسف"، رییس‌جمهوری این کشور، درخواست محمود احمدی‌نژاد همتای ایرانی خود،  برای دیداری دو جانبه را رد کرده است.
محمود احمدی نژاد هم اکنون برای شرکت در کنفرانس «ریو +۲۰» در برزیل بسر می برد.
به نوشته «اگلوبو»، حضور رییس‌جمهوری ایران در کنفرانس «ریو +۲۰» اعتراض شمار زیادی از تشکل‌های اجتماعی و مدنی برزیل را برانگیخته است.

حکم اعدام برای يک مفسد اقتصادی در خرم آباد

دادستان خرم آباد گفت: حکم اعدام متهم (ب-و) صادر شده و منتظر انجام مراحل و تشریفات قانونی در دستگاه قضا هستیم تا این حکم اجرا شود.
به گزارش ایلنا، قاضی سعید رازانی عصر چهارشنبه در جمع خبرنگاران استان در خصوص وضعیت کارخانه پارسیلون خرم آباد افزود: کارخانه پارسیلون از زمانی که به بخش خصوصی واگذار شد با مشکلاتی روبرو شده است.
وی با بیان اینکه باید به یک سری مطالبات کارگران پارسیلون ترتیب اثر داده شود متذکر شد: البته باید به منظور رفع مشکلات این شرکت ماشین آلات این کارخانه به روز شود و همچنین بدهی‌هایی که این کارخانه به تامین اجتماعی خرم آباد داشته پرداخت شود.

۱۳۹۱ خرداد ۳۱, چهارشنبه

اعتراض به گرانی و تورم نان و شیر خریداری نمیکنیم / فقط سه روز

« شنبه يكشنه و دوشنبه در اعتراض به گراني و تورم نان و شير خريداري نميكنيم. فقط 3 روز با هم متحد باشيم. لطفا اطلاع رساني كنيد.»

«رییس‌جمهوری برزیل درخواست دیدار با احمدی‌نژاد را رد کرد»

منابع خبری برزیل روز سه‌شنبه خبر دادند که دیلما روسف، رییس‌جمهوری برزیل، درخواست همتای ایرانی خود، محمود احمدی‌نژاد، برای دیداری دو جانبه در حاشیه کنفرانس «ریو +۲۰» را رد کرده‌ است. روزنامه برزیلی «اُگلوبو» روز سه‌شنبه با درج این خبر نوشت: هیات ایرانی که برای شرکت در این کنفرانس بزرگ جهانی به شهر ریو دوژانیروی برزیل وارد شده «به شدت از این امر ناراحت است». بر اساس این گزارش، روز جمعه نیز، ادواردو پائس، شهردار ریو دوژانیرو، رونمایی از یک ستون بدل ستون‌های تخت جمشید که از سوی دولت ایران به این شهر اهدا شده‌است را لغو کرد و این مراسم رونمایی را به تاخیر انداخته‌است. رسانه‌های برزیلی توضیح بیشتری در مورد علت رد درخواست دیدار احمدی‌نژاد توسط خانم روسف نداده‌اند اما به نوشته «اگلوبو» حضور رییس‌جمهوری ایران در کنفرانس «ریو +۲۰» اعتراض شمار زیادی از تشکل‌های اجتماعی و مذهبی در برزیل را برانگیخته و این تشکل‌ها از دولت برزیل خواسته‌اند تا محمود احمدی‌نژاد در این کشور به عنوان «عنصر نامطلوب» شناخته شود.

۱۳۹۱ خرداد ۳۰, سه‌شنبه

قتل ندا آقاسلطان: ۵۰ ثانیه‌ای که جهان را تکان داد، حسین نوش‌آذر

زیبایی ندا آقاسلطان نمایانگر زیبایی حرکت آزادی‌خواهانه و رو به جلوی مردم و زشتی مرگ نمایانگر و در یاد آورنده زشتی یک نظام جبار است. همانگونه که مرگ، زیبایی یک دختر نوجوان را مقابل دیدگان ما غارت می‌کند و به یغما می‌برد، یک نظام اهریمنی هم حرکت زیبای مردم را سرکوب می‌کند و دستاوردهای آن را از آن خویش می‌کند
سه سال پیش، دقیقاً یک هفته پس از آغاز خیزش مدنی مردم ایران که بعدها به نام «نهضت سبز» شناخته شد، در ۳۰ خرداد ماه یک دختر جوان و زیبای ایرانی در خیابان به ضرب گلوله یک ناشناس به قتل رسید. تصاویر این قتل سیاسی به گونه‌ای انفجاری در شبکه‌های اجتماعی توزیع شد و دست به دست گشت. ویدیوی قتل ندا آقاسلطان فقط ۵۰ ثانیه‌ است و با این حال در این ۵۰ ثانیه‌ ما در هر فریم این فیلم دختری را می‌بینیم که در خون غلتیده و جان می‌دهد. می‌گویند که بیرون از جسم هیچ چیز وجود ندارد. ما تا وقتی زنده‌ایم که جسم‌مان زنده است. مرگ می‌تواند ۵۰ ثانیه‌ به درازا کشد و با این‌حال حامل نشانه‌هایی برانگیزاننده و تحول‌آفرین باشد. مرگ ندا، چنین مرگی بود. می‌پرسیم مرگ ندا آقاسلطان دربردارنده چه نشانه‌هایی بود که در مدتی بسیار کوتاه به نماد یک جنبش اجتماعی در تاریخ معاصر ایران فراز آمد؟ در نهضت سبز بسیاری از جوانان گلوله خوردند، آسیب دیدند و شکنجه شدند. چرا ندا؟ آیا مرگ هم زیباشناسی دارد؟ آیا می‌توانیم از طریق زیباشناسی مرگ ندا به زیباشناسی یک نهضت اجتماعی برسیم؟
زیباشناسی یک قتل سیاسی
یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های نهضت سبز به عنوان یک خیزش مدنی زنانه بودن آن است. اما زنانه بودن این خیزش به این معنا نیست که ما توانسته باشیم از بن‌مایه‌های فرهنگ مردسالار خود را برهانیم. چنین است که زیباشناسی قتل ندا و نشانه‌ها و بار معنایی این نشانه‌ها دو سویه دارد: از یک طرف در متن یک نهضت ذاتاً زنانه شکل می‌گیرد، از طرف دیگر از بن‌مایه‌های فرهنگ مرگ‌سالار از معانی نمادین برخوردار می‌گردد. آناهیتا در فرهنگ ایرانی ایزدبانوی باروری و آب است و آنچه که به فاطمه زهرا نسبت می‌دهند، شکل دگرگون‌شده آن چیزی‌ «می‌تواند» باشد که ایرانیان در وجود آناهیتا می‌جستند. ندا آقا سلطان شکل زمینی‌شده و معاصر این باورهای کهن است. دختری که هنوز ازدواج نکرده، می‌توانست ازدواج کند، باردار شود و خانواده‌ای تشکیل دهد، ناکام از جهان می‌رود. مثل این است که با مرگ او پاکی و بی‌گناهی هم می‌میرد.
ندا زیباست و پوشش او امروزی‌ست. با مرگ او نه تنها زیبایی مقابل چشمان ما جان می‌دهد، بلکه مثل این است که تجدد هم در خون می‌غلتد. مرگ ندا به یادآورنده خودکشی لوکرسیا در روایت اوید است. به لوکرسیا تجاوز می‌شود و او خودش را می‌کشد و این خودکشی مردم را به شورش وامی‌دارد. نظام پادشاهی در رم سقوط می‌کند و جمهوری بنیان گذاشته می‌شود.
در فیلم قتل ندا دختری را می‌بینیم که بر زمین افتاده است. در فرهنگ مردسالار، زن اصولاً ضعیف و شکننده است، وقتی بر زمین افتد، مثل این است که شکنندگی و ناتوانی جسمانی او دو چندان شده باشد. این تصویر برانگیزاننده است، خون‌ها را به جوش می‌آورد، جان‌ها را برمی‌آشوبد و خشم را برمی‌انگیزد.

۱۳۹۱ خرداد ۲۹, دوشنبه

اعدام مخفیانه سه زندانی سیاسی عرب

بعد از ظهر روز دوشنبه ۲۹ خرداد یک مامور نهاد امنیتی قضایی در اهواز ضمن تماس با خانواده حیدریان اعدام دوتن از فرزندان آن خانواده و یکی از عموزادگان آنها را اطلاع داد.
عباس حیدریان معروف به جاسم، طه حیدریان معروف به جمشید، عبد الرحمن حیدریان معروف به ناصر، سه جوان اعدام شده هستند.
چندی پیش سازمان بین المللی حقوق بشر چون دیده‌بان حقوق بشر و عفو بین‌الملل و پارلمان اتحادیه اورپا و چندین نهاد حقوقی بین‌المللی با انتشار بیانیه هایی از جمهوری اسلامی خواستند حکم اعدام جوانان عرب را متوقف سازد.
علی نعامی و امیر معاوی دو زندانی دیگر هستند که در چارچوب یک پرونده به همراه سه فرد یاد شده بیش از یک سال است در بازداشت به سر می‌برند. با اعلام خبر اعدام برادران حیدریان و ایجاد خشم مردمی در اهواز، سایر مردم از سرنوشت دو زندانی دیگر (علی نعامی و امیر معاوی) بی خبر هستند.
دستگاههای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی در طی سالهای گدشته حمله وسیعی بر ضد فعالان حقوق بشری و دگر اندیشان عرب آغاز کرده است.
فعالان عرب بر این عقیده هستند که نیروهای امنیتی همواره فعالان سیاسی عرب را به جرم های جنایی و مواد مخدر متهم می سازد. هدف از اتهام فعالان عرب بدینگونه اتهامات کاهش فشار های بین المللی بر ضد دولت جمهوری اسلامی است

اعتصاب غذای پنج زندانی سیاسی در زندان اوین

پنج زندانی سیاسی در زندان اوین در اعتراض به انتقال خود به سلول انفرادی، دست به اعتصاب غذا زدند. بستگان این زندانیان می گویند که آنها روز دوشنبه گذشته در حالیکه مراسم سالگرد درگذشت هدی صابر در زندان برگزار می‌شد، مورد حمله نگهبانان زندان قرار گرفته اند.
یکی از این زندانیان فرشاد قربان‌پور، روزنامه‌نگار است که آذرماه سال گذشته به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام بازداشت و روانه زندان اوین شد

دوشنبه شب به ياد "ندا" و دیگر شهداي راه آزادي، هر جا که باشیم شمعی خواهیم افروخت...

دوشنبه شب (1391/3/29)، هر کجا که هستیم، یک شمع به یاد ندا و دیگر شهدای راه آزادي، روشن خواهیم کرد تا ضمن همدردی با خانواده این عزیزان، پایداری مان بر عهد مشترک برای ایران آزاد را اعلام داریم در انتظار ديدن تصاوير اين رويداد و اتحاد سبزمان هستيم...

فراخوان: سرزمینم را باز می‌ستانم... «نه» به حکومت اسلامی را فریاد خواهیم زد

۱۳۹۱ خرداد ۲۷, شنبه

نماینده مجلس: اعدام اتباع ایران در عربستان اعلان جنگ است

یک عضو كميسيون امنيت ملی مجلس خواستار اخراج سفیر عربستان از ایران به دلیل اعدام ۱۸ تبعه ایران در عربستان شد. در همین حال یک مقام مسئول در وزارت خارجه ایران از اعزام هیاتی به عربستان برای پیگیری موضوع خبر داد.
عوض حيدرپور، عضو كميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس شورای اسلامی، خواستار اخراج سفیر عربستان در ایران به دلیل اعدام ۱۸ نفر از اتباع ایران در عربستان شد. به گفته این عضو كميسيون امنيت ملی مجلس، اعدام اتباع ایرانی در عربستان بدون رعايت "موازين اسلامی و بين‌المللی" صورت گرفته و اين اقدام دولت عربستان سعودی در حد "اعلان جنگ" با جمهوری اسلامی است.
این نماینده مجلس شورای اسلامی از وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران خواست تا با احضار سفير عربستان روابط ديپلماتيک با اين كشور را قطع كرده و سفير عربستان را از ایران اخراج كند، چون به گفته او «دولت عربستان سعودی با اين كار خط قرمز را رد كرده است».
این عضو كميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس شورای اسلامی همچنین گفت: «وزارت امور خارجه بايد به صورت جدی اقدام متقابلی در قبال اين عمل خصمانه عربستان انجام دهد. دولت عربستان سعودی فكر می‌‌كند شرايط بين‌المللی به سمتی رفته است كه علی‌‌آباد هم دهات شده است اما نمی‌‌داند كه جمهوری اسلامی با اقتدار پای مواضعش ايستاده و با دولت عربستان برخورد می‌‌كند.»

نمایش کشتن چهار شهروند ایرانی در ملاعام در هفته آینده

در چند روز آینده قرار است چهار نفر از شهروندان ایرانی در شهر تهران و در منظر عمومی به دار آویخته می شوند. بنا به گفته مسولان قضایی جمهوری اسلامی ایران، اتهام هر چهار نفر تجاوز به عنف است که به مجازات مرگ با طناب دار محکوم شده اند. مسولان قضایی جمهوری اسلامی می گویند که سه نفر از اين محكومان دختران و زنان جوان را مورد تعرض قرار داده بودند و يكي ديگر به پسري نوجوان تجاوز كرده بود.
بر اساس اظهارات مقامات قضایی يكي از اعداميان جوان 29ساله‌اي به نام «سيامك» است كه در يك گاوداري در ورامين به پسري 17ساله تعرض كرد. قرباني روز 25 دي سال 85 به پليس مراجعه كرد و به ماموران گفت: «در خيابان قدم مي‌زدم كه سيامك با موتور به طرفم آمد. او هم‌محلي من است و از قبل مي‌شناختمش. سيامك به بهانه موتورسواري مرا سوار كرد و به يك گاوداري متروكه برد. او در آنجا با چاقو تهديدم كرد و بعد من را مورد آزار جنسي قرار داد و گفت اگر دراين‌باره به كسي حرفي بزنم من را خواهد كشت.» ماموران سامیک را بازداشت می کنند. سیامک در جریان دادرسی و در مرحله تحقیقات مقدماتی به دلیل منع قانونی قادر به گرفتن وکیل دادگستری برای دفاع از خود نمی شود و بر اثر فشارهای روحی و روانی که ماموران به وی وارد می کنند مجبور می شود دست به اقرار بزند. پليس این احتمال را مي‌داد که متهم پسران ديگري را نيز قرباني كرده باشد اما نمی تواند مدرک و دلیلی برای انتساب اتهام دیگر به وی بیابد. در ین پرونده سیامک در دادگاهی غیر علنی و محرمانه ‌‌( شعبه 72 دادگاه كيفري استان تهران) محاكمه و به اعدام محكوم می شد.
دومين مرد اعدامي فردي است كه گفته می شود حداقل سه زن را مورد تجاوز قرار داده است. زني جوان روز 30 تير سال 87 به پليس كرج مراجعه كرد و طي شكايتي گفت: «شوهر من در زندان است. چند روز پيش من در خانه نشسته بودم كه تلفن زنگ زد و مردي خودش را از همبندي‌هاي همسرم معرفي كرد و گفت به مرخصي آمده و برايم از طرف شوهرم بسته‌اي را آورده است. او نشاني خانه را خواست و من هم كه حرف او را باور كرده بودم آدرس را دادم. وقتي اين مرد وارد خانه شد با چاقو مرا تهديد و به زور تجاوز كرد و بعد هم فراري شد.»
در حالي‌كه ماموران دنبال ردپايي از متهم مي‌گشتند دو زن ديگر نيز شكايت‌هاي مشابهي را مطرح كردند. يكي از آنها گفت: «مردي با من تماس گرفت و ادعا كرد مداركي دارد كه ثابت مي‌كند شوهرم با زني ديگر در رابطه است. او براي دادن اين مدارك آدرس خانه‌ام را گرفت و وقتي وارد منزل شد با تهديد چاقو به من تجاوز كرد.»
زن ديگر نيز با تكرار همين جملات مشخصاتي را از متهم ارايه داد كه با گفته‌هاي شاكي اول مطابقت داشت، در نهايت پليس توانست مرد متجاوز را به دام بيندازد. وي در تحقيقات مقدماتي جرمش را گردن گرفت و سپس در شعبه 80 دادگاه كيفري استان تهران محاكمه و به اعدام محكوم شد كه اين راي نيز به تاييد ديوانعالي كشور رسيد.
اعدامي ديگر مرد مسافربری است كه مقامات قضایی می گویند يك دختر دانشجو را مورد آزار جنسي قرار داده است. اين دختر روز دوم آبان سال 87 نزد ماموران پليس آگاهي واقعه‌اي را كه برايش رخ داده بود، چنين شرح داد: «من دانشجو هستم و روز حادثه از شهرستان به تهران آمدم. در ميدان آزادي به مقصد شهرك آپادانا سوار يك آردي سفيدرنگ شدم تا به خانه عمه‌ام بروم. من تصور مي‌كردم راننده مسافربر است اما او بعد از طي مسافتي خودرو را متوقف و با چاقو به من حمله كرد. ابتدا سعي كردم فرار كنم اما متوجه شدم در خودرو از داخل باز نمي‌شود. نمي‌توانستم در برابر آن مرد مقاومت كنم. او به خواهش‌ها و التماس‌هايم هم توجهي نداشت و به من تجاوز كرد ولي در لحظه‌اي كه مي‌خواست پشت فرمان ماشين برگردد من موبايلش را برداشتم و به سرعت فرار كردم.»
كارآگاهان از طريق عكسي كه از متهم در گوشي موبايلش بود او را شناسايي و دستگير كردند. اين مرد نيز بعد از محاكمه در شعبه 79 دادگاه كيفري استان تهران به مرگ محكوم شد و ديوانعالي كشور اين حكم را صادر كرد.
اعدامي چهارم نیز مردي است كه در ميان شمشادهاي ميدان آزادي تهران به دختري دانشجو تجاوز كرد. اين دختر كه در اصفهان در رشته دندانپزشكي درس مي‌خواند روز حادثه وقتي به تهران برگشت براي رفتن به سمت اتومبيل پدرش كه منتظر وي بود از لابه‌لاي شمشادها رد شد اما در آنجا متهم به وي حمله و تجاوز كرد. اين شاكي نيز توانست گوشي موبايل متهم را بردارد و مرد متجاوز از همين طريق و در يك قرار صوري دستگير شد. او ابتدا جرمش را قبول كرد اما وقتي در شعبه 72 دادگاه كيفري استان تهران پاي ميز محاكمه رفت جرمش را انكار كرد. او به اعدام محكوم ولي راي صادره نقض شد و وي اين بار در شعبه 77 از خودش دفاع كرد. اين بار نيز هيات قضات به گناهكاري او راي دادند و باز هم ديوانعالي كشور حكم اعدام را نپذيرفت تا اينكه هيات عمومي ديوانعالي كشور تشكيل جلسه داد و متهم با نظر قضات دیوانعالی کشور به اعدام محكوم شد.
در این پرونده دلایلی که نشان دهد متهم مرتکب تجاوز به عنف شده است وجود نداشت اما به دلیل تعصب های مذهبی قضات دادگاههای جمهوری اسلامی این فرد نیز محکوم به اعدام شد.
از سال ۲۰۰۹ درست پس از راهپیمایی ها و اعتراض های مردم ایران به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری رییس قره قضاییه تغییر کرد و آقای صادق لاریجانی جایگزین آقای هاشمی شاهرودی شد. در هنگامی که آقای شاهرودی ریاست قوه قضاییه را به عهده داشت بخشنامه هایی مطابق موازین حقوق بشر از جمله منع اعدام کودکان زیر ۱۸ سال، سنگسار و عدم اعدام در ملاعام صادر کرد ولی چون بخشنامه ارزش قانون را نداشت مفاد ان اجرا نگردید اما دستور صادره باعث می شد تا قضات احتیاط نمایند. اما در زمان آقای لاریجانی چنین نشد. سیاست آقای لاریجانی در اعمال خشونت بیش از حد برای پیش گیری از وقوع جرم از یک سو و نیز تفکر وی بر اجرای احکام اسلامی از سوی دیگر باعث گردید که مجازات هایی که در گذشته رو به متروکه شدن می رفت مجددا ابقا کردد مجازاتی مانند قطع کردن دست و پا و یا کور کردن انسان ها و نیز اعدام در ملاعام.
در جمهوری اسلامی ایران افراد بسیاری به دلایل مختلف از جمله حمل مواد مخدر، قتل و یا جرمهای سیاسی به اعدام محکوم شده و جانشان گرفته می شود و تعدادی از آنها نیز در ملاعام اعدام می گردند. اما نه تنها از امار جرایم کاسته نشده است بلکه بر آمار آنها نیز افزوده شده است.
افزایش جرم با وجود اعمال خشونت در اجرای مجازات و نیز به کار بردن مجازات های خشونت امیز نتوانسته است پیش گیرنده از وقوع جرم باشد. اجرای اعدام بدون انها تاملی بر جان انسان ها شود باعث گردیده است که کشور عربستان نیز تعدادی از شهروندان ایرانی را به وسیله شمشیر اعدام کند.
مطمنا نمی توان خشونت را با خشونت پاسخ داد و برای پیش گیری از وقوع جرم می بایست از کارشناسان جرمشناسی، روانشناسی، جامعه شناسی بهره گرفت و جرم را ریشه یابی کرد.

در فروشگاه لخت شوید و تا دوهزار کرون دانمارکی خرید کنید

به گزارش فیس بوک دانمارک نیوز عکس اولین روز افتتاحییه فروشگاه مواد غذایی در مرز آلمان و دانمارک
در فروشگاه لخت شوید و تا دوهزار کرون دانمارکی خرید کنید  به گزارش روزنامه اکسترا بلده دانمارک  اولین  روز افتتاحییه فروشگاه مواد غذایی در مرز آلمان و دانمارک با تصویر باور نکردنی باز گشایی شد از ساعت ده صبح امروز جمعه شانزده یونی صد مشتری اول که بدون لباس وارد فروشگاه شوند تا مبلغ دوهزار کرون دانمارکی میتواند رایگان خرید کند

۱۳۹۱ خرداد ۲۵, پنجشنبه

صدیقه وسمقی: جنبش سبز نیازمند رهبری قدرتمند است

جنبش سبز در اولین خواسته اش و بازپس گیری رای از دست رفته ناکام ماند، آیا تنها دلیل این ناکامی سرکوب حکومت بود و یا این شکست به روحیات و خلق و خوی ایرانیان باز میگشت؟

به نظر من یک مجموعه عوامل سبب شد که جنبش نتواند حکومت را وادار سازد که رای مردم را پس بدهد . این عوامل عبارت از : عدم وجود نظام سیاسی وحکومتی دموکراتیک ، عدم وجود نهادهای مدنی و سیاسی همچون احزاب ، تشکل ها و رسانه های مستقل و دموکراتیک و به تبع عوامل یاد شده عدم انسجام مردم . بر عواملی که گفته شد سرکوب شدید ، بی رحمانه و جنایت بار را هم باید اضافه کنیم . واقعیت اینست که ما ساز و کار لازم را برای گرفتن حق خود از حکومت نداریم . این سازوکار در نظام سیاسی جمهوری اسلامی طراحی و تعریف نشده است.از همین رو همان اتفاقی که در ۲۸ مرداد ۳۲ افتاد سال ۸۸ هم اتفاق افتاد. در آن زمان هم اراذل و اوباش شهر را قرق کردند و با ارعاب نهضت ملی را خاموش کردند، در سال ۸۸ نیز اراذل و اوباش همین کار را کردند با این تفاوت که اینبار جنبش بسیار گسترده و عمیق بوده است و به تبع آن سرکوب نیز در سطح گسترده ای انجام شده و ادامه دارد . البته باید این نکته مهم را نیز در نظر داشت که استمرار استبداد در ایران مانع از آن شده که مردم ارزش آزادی و تاثیر آن را در زندگی خود بدانند وحاضر به پرداختن هزینه برای آن باشند .به علاوه در سه دهه ی اخیراشاعه خرافات ، تحمیل محدودیت های فراوان بر مردم ، تسری فساد ، دروغ ، تزویر ، دزدی ، خشونت و بی رحمی از سطح حاکمیت به سطح جامعه آسیب های فراوانی را به اخلاق ، بینش و رفتارهای عمومی وارد کرده است . اینها موجب می شود که انگیزه برای همیاری وهمکاری اجتماعی کاهش یابد . مثلا مردم نه تنها مردم عادی بلکه بسیاری از مدعیان دینداری و آگاهی نیز وقتی که می بینند عده ای در دفاع از حق مردم پایداری می کنند ، به زندان می روند ، شکنجه می شوند و حتا کشته می شوند به حمایت بر نمی خیزند . سران جنبش در دفاع از رای مردم بیش از یک سال است که در بازداشت خانگی هستند اما حتا از خواص جامعه نیز حرکت انسانی موثری در جهت رفع این همه ظلم وستم دیده نمی شود . اینها نشانه های نگران کننده ای از وضعیت نا بسامان فرهنگی ، اجتماعی واخلاقی است . خانواده های زندانیان و کشته شدگان فریاد میزنند و دادخواهی می کنند ، جز عده ای اندک کسی به حمایت بر نمی خیزد . کار به جایی رسیده که نهادهای دینی هم علیرغم آموزه های دینی و ادعاهای خود غالبا حامی ظالم اند نه مظلوم .
به نظر شما آیا رهبران جنبش سبز که هم اکنون در حصر به سر میبرند در راهبری جنبش تعلل کردند و آیا جنبش نیازمند یک رهبری متمرکز و مشخص است و میتواند آن را ایجاد و فعال کند؟
قبل از اینکه عملکرد رهبران جنبش را بررسی کنیم لازم است به این نکته توجه داشته باشیم که بدنه جنبش ورهبران آن در مقابل چه گروهی قرار داشتند و باید چگونه بازی می کردند تا به نتیجه مطلوب برسند . عملکرد حاکمیت نشان داده که جنبش در برابر گروهی قرار دارد که به هیچ اصل و قاعده ی قانونی ، انسانی و عقلی پایبند نیست و جز به حفظ قدرت و منفعت خود به چیزی نمی اندیشد . این گروه هیچ قاعده ای را برای بازی و حرکت مردم در صحنه اجتماعی و سیاسی به رسمیت نمی شناسد . رسم معمول این گروه بر هم زدن بازی است . وقتی که معترضان بر اساس حقوق مشروع خود دست به تظاهرات مسالمت آمیز زدند ، باند قدرت با کشتن مردم در خیابانها ، با بازداشت گسترده ی معترضان و خلق جنایات هولناک در باز داشتگاه هایی مثل کهریزک تلاش کرد صحنه بازی را به هم بریزد . چرا که می داند در یک بازی قاعده مند می بازد . مثل اینکه در یک بازی شطرنج طرف بازنده با دیدن نشانه های باخت خود ، تمام مهره ها را بهم بریزد ، میز بازی را برگرداند و حریف را هم به باد کتک بگیرد . واقعا در چنین شرایطی حریف عاقل چه تصمیمی باید بگیرد ؟ رهبران جنبش با پایداری خود نشان داده اند که اهل تعلل نبوده اند . در باره ی نیاز جنبش به رهبری متمرکز ، معتقدم که جنبش حتما نیاز به رهبری قدرتمند دارد . در حصر بودن رهبران جنبش به این معنا نیست که جنبش اکنون رهبری ندارد . جنبش باید با ساز و کارهایی به حمایت از رهبران خود بپردازد . حکومت می کوشد با نگهداشتن رهبران در حصر وایجاد رعب جنبش و خواسته های آن را مشمول مرور زمان کند و شعله آنرا خاموش سازد . فعالان باید بر رهبری رهبران در حصر تاکید کنند ودر هر شرایطی که مناسب است مردم را به حمایت از آنان دعوت نمایند حتا باید افکار عمومی جهان را نیز به حمایت از رهبران جنبش ، زندانیان و خواسته های جنبش دعوت کرد .
جامعه ایرانی دچار رخوت و خموشی شده و به نظر میرسد خفقان و فشار اقتصادی مردم را به بی تفاوتی مبتلا کرده است، در این شرایط برای ظهور دوباره جنبش چه می توان کرد؟  
بالا آمدن سفلگان و سفله پروری و اوباش پروری حکومت با سوء استفاده از اموال مردم از یکسو و وادادگی مردم در برابر ارعاب و تهدید از سوی دیگر همه چیز را به سوی ویرانی می برد . به عقیده من ما نیاز داریم اخلاق را در جامعه بازسازی کنیم ، ارزش های انسانی را بازسازی کنیم . وقتی که در یک جامعه هیچ دادرس و فریادرسی برای مظلومان پیدا نمی شود یعنی خیلی چیزها خراب وویران شده است . کارکنان دستگاه قضایی ، نیروهای اطلاعاتی وامنیتی ، زندان بانان ، بسیج و سپاه و نیروی انتظامی که مجموعا امروز بر مردم معترض فشار می آورند وبه آنان ظلم می کنند خود ، بخشی از جامعه ما هستند . وقتی که در میان این مجموعه بزرگ که باید به آن نهادهایی مثل مجلس وغیره را نیز افزود ، افراد آزاده و شجاعی پیدا نمی شود که به داد یک مظلوم برسد ، این نشان از آن دارد که نه فقط حکومت و حاکمان بلکه طیف گسترده ای از بدنه جامعه دچار انحطاط شده است . جامعه نیازمند آنست که افراد آگاه و دلسوز که خواستار تغییر شرایط هستند با تشکیل جمعیت های مردمی به بازسازی اخلاق در جامعه بپردازند .
جامعه با اخلاق ، جامعه ای است که ارزش های انسانی در آن زنده باشد در برابر دروغ ، تزویر ، اختلاس و دزدی ، تجاوز ، قتل وظلم در اشکال دیگر آن سکوت نمی کند . ما باید در جامعه تحول اخلاقی و انسانی ایجاد کنیم بدون این تغییر ، هرگونه تغییری در جامعه بی ثبات و ناپایدار است وپیشنهاد می کنم افراد آگاه در خانه ها جلسات بحث و گفتگو در باره فضائل اخلاقی و انسانی از دست رفته و فراموش شده بگذارند شاید از این رهگذر با گذر ایام روح تازه ای درکالبد جامعه ما دمیده شود . ضرورت دیگری که احساس می شود انسجام و همگرایی معترضان است . اگر در سطح نخبگان و فعالان انسجام و هماهنگی نباشد نمی توان هماهنگی را در سطح جامعه به وجود آورد . فعالان سیاسی واجتماعی باید مسئولانه تر حرف بزنند و عمل کنند . برای تعریف خواسته های جنبش و راههای پیگیری آن به این همگرایی نیازمندیم . تحولات و رویدادهای منطقه نیز این همبستگی و همگرایی را ضروری تر می سازد . خواسته های جنبش منطقی و انسانی بوده وهست . از اولین خواسته که احترام به رای مردم بود تا خواسته هایی که پس از آن مطرح شد همه برای ساختن کشوری سالم بایدتحقق یابد . خاموش شدن مردم برای یک مدت در واقع پنهان شدن شعله ها زیر خاکستر است . آگاهان و فعالان در میان اقشار گوناگون مثل دانشجویان ، زنان ، معلمان ، کارگران و غیره با یادآوری خواسته ها باید به زنده بودن جنبش کمک کنند . رسیدن به وضعیت پایدار و مطلوب نیازمند مبارزه مستمر و طولانی مدت است . با تشریح وضعیت موجود و وضعیت مطلوب و بحث در باره راههای رسیدن و لزوم صبر وبردباری باید کمک کرد تا اهداف جنبش سبز فراموش نشود.

نامه شیرین عبادی به احمد شهید درباره حکم عبدالفتاح سلطانی

در پی تایید حکم ۱۳ سال حبس در تبعید برای عبدالفتاح سلطانی وکیل دادگستری و عضو کانون مدافعان حقوق بشر، شیرین عبادی در نامه ای به احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل برای حقوق بشر در ایران خواستار اعتراض وی به این حکم شد.
به گزارش رادیو فردا در همین حال مائده سلطانی دختر عبدالفتاح سلطانی ضمن تائید صدور حکم ۱۳ سال حبس تعزیری برای پدرش خاطرنشان کرد: که این حکم هنوز رسما به وکلا و خانواده اش اعلام نشده و فقط یکی از وکلا رونوشت دستنویس حکم را دیده است.
عبدالفتاح سلطانی که از تاریخ ۱۹ شهریور ۱۳۹۰ در زندان اوین به سر می‌برد، پیشتر به ۱۸ سال حبس، تبعید به برازجان و همچنین به ۲۰ سال محرومیت از حرفه وکالت محکوم شده بود

اکثریت ملت ایران و بدنه نیروهای نظامی و انتظامی مخالف حکومت هستند، چگونه باید آنان را به میدان کشید؟

سالهای طولانیست که اکثریت بزرگی‌ از مردم ایران از " جمهوری اسلامی " بیزارند. این واقعیتی است که حتا خود حکومت هم به آن واقف بوده است و به همین دلیل هم با استفاده موثر از شورای نگهبان، نیروهای امنیتی و دادگاه انقلاب و روحانیت و چندین و چند ارگان کوچک و بزرگ " حراستی " دیگر، تلاش بر حذف منتقدین و مخالفین، و ایجاد رعب و وحشت در دل فعالین سیاسی و مردم عادی داشته است. که البته این شیوه سالها حکومت را از خطر تغییر یا سرنگونی حفظ کرد، چرا که هر گونه مخالفت و حتا تلاش برای اصلاح و اصلاحات سیاسی را سرکوب و شخصیت‌های سیاسی داخل کشور، مانند داریوش و پروانه فروهر، آیت‌الله منتظری، میر حسین موسوی و مهدی کروبی را که پتانسیل قرار گرفتن در نقش رهبری یک جنبش اعتراضی فراگیر علیه حکومت را داشتند را، یا به قتل رساند و یا حصر و زندان کرد. چرا که می‌دانست نارضایتی از حکومت بین اقشار مختلف مردم بسیار گسترده است و آنان به دنبال فرد یا گروهی هستند تا اعتراضات خود را به خیابان‌ها و کارخانه‌‌‌ها و پادگان‌ها و ادارات بکشانند. این پتانسیل اعتراضی پس از اعتراضات گسترده ۸۸ و سرکوب و جنایات وحشیانه ماموران " ولی‌ فقیه " بیشتر از پیش شده است، و در انتظار موقعیتی مناسب برای آزاد شدن و به میدان آمدن است. اکنون به نظر می‌رسد که دو راه برای استفاده از این پتانسیل برای ایجاد تغییرات سیاسی در ایران، توسط فعالین و شخصیت‌های سیاسی وجود دارد: ۱- رهبران در حصر جنبش سبز یا نمایندگان و نزدیکان آنان فراخوان نهایی‌ و اولتیماتومی با خواستهای مشخص از حکومت صادر کنند و در صورت عدم تمکین حکومت، از همه اقشار مردم، نظامی و غیر نظامی و روحانی و کارگری و دانشگاهی و ... بخواهند به خیابان‌ها بیایند و تا تمکین حکومت به خواسته‌های رهبران سبز خیابان‌ها را خالی‌ نکنند. این نکته بسیار تعیین کننده‌ای است که مردم تصور نکنند این فقط یک اعتراض یک روزه است، بلکه هر روز ادامه خواهد یافت تا رسیدن به نیجته. چرا که به ویژه نیروهای نظامی و انتظامی و دانشگاهیان و کارگران و کارمندان دولتی، فقط به خاطر یک تظاهرات یک روزه و بی‌ نتیجه، حاضر به ریسک شغل و امنیت خود و خانواده‌شان نخواهند بود. ۲- در صورتی‌ که رهبران جنبش سبز و نمایندگان آنان به هر دلیلی‌ امکان صدور این فراخوان را پیدا نکردند، فعالین سیاسی داخل کشور دوباره تلاش کنند در پروسه‌های سیاسی جاری در کشور تا حد امکان شرکت و تاثیر گذاری کنند. در غیر این صورت تنها راهی‌ که باقی‌ میماند نشستن و انتظار به وقوع پیوستن معجزه‌ای برای خلاصی از دیکتاتوری فاجعه بار حاکم و سیاست‌های ایران و ایرانی‌ سوز سید علی‌ خامنه‌ای و فرماندهان سپاه 
خواهد بود

۱۳۹۱ خرداد ۲۴, چهارشنبه

پیامی به اپوزیسیون خواب: «آسوده بخواب شهدای سبز بیدارند»

انتقادات مطرح در این مقاله هیچ گروه و تشکل خاصی را هدف نگرفته و منکر ارزش زحمات بسیاری از گروهها و فعالان عرصه اپوزیسیون  نمی باشد،بلکه با نشانه روی روندهایی نادرست که تبدیل به اتمسفر فکری غالب اپوزیسیون شده سعی در بازنگری  این اشتباهات دارد
 دقایقی پیش از شنیدن اخبارصدای آمریکا سر درد گرفتم ؛ به آتش کشیدن مخزن موزه رضا عباسی تهران با پنجاه هزار اثر تاریخی بی نظیر، هشدار یونسکو به خروج میدان نقش جهان از فهرست آثار تاریخی جهان، تخریب میراث باستانی پشت سد گتوند خوزستان، انتقال پنج فعال سیاسی خوزستان برای اعدام، … همه اینها در یک بخش خبری ۵ دقیقه ای از ایران.
سی و سه سال است هرشب داریم مانند این ها و بدتر از این ها را می بینیم و میشنویم؛ غارت موزه ایران باستان، دزدیدن و آب شدن لوح زرین کاخ آپادانا، غرق شدن کوره های ذوب فلز سه هزار ساله، راه شاهی ،کوشک داریوش ، گورستان سربازان اشکانی پشت سد سیوند، محو نام خلیج فارس از نقشه گوگل ،اهدای ریتون طلای هخامنشی به نماینده اوپک ،  اعدام آزادیخواهان، شهادت هاله سحابی در مراسم پدر بزرگوارش، مرگ هدی صابر در اعتصاب غذا ، اعدام  معلّم این مملکت فرزاد کمانگر، اختلاس سه هزار میلیارد دلاری، رشوه یک و نیم میلیاردی از اداره بیمه به محّمد رضا رحیمی معاون رئیس دولت کودتا، پیامک ایرانسل در تعلق جزایر سه گانه به امارات، عکس یادگاری احمدی نژاد با نقشه ای با نام جعلی برای خلیج فارس ،کشف کانتینر حاوی میلیاردها دلار پول و طلای ارسالی از ایران در ترکیه ، تجاوز جنسی به آزادیخواهان در زندانهای رژیم ، به آتش کشیدن کتابخانه حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، حمله به کوی دانشگاه، از دست رفتن عزت و پرستیژبین المللی ایران و ایرانی ،از دست رفتن دریای مازندران، قراردادهای ترکمانچای گونه ایران برباد ده با اجانب ، ویرانی خوزستان بعد از جنگ و آبادی لبنان با پول ایران، فقر و فلاکت مردم، دزدی و فساد و ارتشا، وفور کراک و هروئین در دست جوانان ایران زمین،ترک تحصیل های ناشی از فقر، فرار مغزها، سقوط و انحطاط اخلاق جمعی و اجتماعی ایرانیان که زمانی سمبل اخلاق و جوانمردی بودند، نابودی گسترده محیط زیست ایران ، خشکاندن دریاچه ارومیه، آتش سوزی و نابودی جنگل ها، تجاوز جمعی به نوامیس مردم در عروسی، حمله دسته جمعی موتورسواران به ماشین های مردم، فروش زنان و دختران ایرانی در امارات ، پرونده سازی برای نوریزادها و مخالفان استبداد و صدها خبر از این دست که هر روز و هر روز سی و سه سال است که میشنویم . گویا دیگر گوشمان  از این اخبار خانمان برباد ده پر شده و خرفت شده ایم. دیگر هیچ چیز برایمان مهم نیست. از ایران دوستی فقط  شعار کوروش پرستی و شیروخورشید پرستی سر دادن و یک گردنبند اهورامزدا به گردن آویختن  را آموخته و با چاشنی کردن چند فحش آبدار نثار مقدسات مردم آنرا تکمیل می کنیم ( که رژیم برای پیشبرد اهداف خود همواره از آن استقبال کرده است

پنج تن از این زندانیان توسط گارد ویژه به انفرادی و بهمن احمدی امویی نیز به زندان رجایی‌شهر منتقل شدند.

پیش از آن نیز ۲۵ تن از زندانیان این بند از حضور در سالن ملاقات با خانواده‌های خود خودداری کرده بودند. این "اعتصاب ملاقات" در اعتراض به نقض حقوق بدیهی و قانونی آنان در عدم برخورداری از ملاقات حضوری و تماس تلفنی صورت گرفت.

دوشنبه هفته گذشته (۱۵ خرداد) که در ایران "روز پدر" بود، به بهانه تعطیل بودن این روز، زندانیان از ملاقات با خانواده‌های خود منع شدند. تماس تلفنی با خانواده‌ها نیز از چندین ماه پیش قطع شده است.

در سالروز ۲۲ خرداد این زندانیان همچنین از حضور در آمارگیری روزانه بند خودداری کردند.
ژیلا بنی‌یعقوب همسر بهمن احمدی امویی که یکی از این زندانیان است به دویچه‌وله گفت گارد ویژه زندان هنگام مراسم زندانیان به محوطه هواخوری حمله کرده و بهمن احمدی امویی را در حالی که زیر پیراهنی و زیرشلواری به پا داشته به زندان رجایی‌شهر کرج منتقل کرده‌اند.
سعيد جلالی‌فر، سعيد متين‌پور، آرش سقر، فرشاد قربان‌پور و جواد عليخانی  را نیز به انفرادی منتقل شده‌اند.خانواده این زندانیان صبح روز سه‌شنبه ۲۳ خرداد به منظور پیگیری اخبار مربوط به فرزندانشان به دادستانی تهران مراجعه کردند. به گفته‌ی خانم بنی‌یعقوب در دادستانی به آنها گفته شده که حرکت روز ۲۲ خرداد زندانیان یک حرکت سازمان‌یافته بوده و انتقال بهمن احمدی به رجایی‌شهر و دیگران به انفرادی یک اقدام تنبیهی است.

۱۳۹۱ خرداد ۲۳, سه‌شنبه

آنها که نان را گران کردند از شکم فقرا بی خبرند

وی از گرانی نان، به عنوان مهمترین «گرانی» یاد کرد و افزود: حساسیت اجتماعی درمورد اصلی ترین خوراک کارگران، بالا است اما برخی مسئولان درباره آن چیزی نمی​گویند. آیا فقرا باید نان خشک و غذای گندیده اغنیا را مصرف کنند؟ آیا آنها خبر از شکم گرسنه فقرا ندارند؟ آنها که چنین می​کنند، درد گرسنگی ندارند و از 15 میلیون جمعیت فقیر خبر ندارند؟ با چه توجیهی به افزایش 30 درصدی نان پرداخته​اند؟ اینگونه قرار بود یارانه نان را پرداخت کنند که به اقشار آسیب پذیر، خدشه ای وارد نشود؟

تاج‌زاده خامنه‌ای را مسئول شرایط کنونی کشور دانست

مصطفی تاج‌زاده، زندانی سیاسی، طی نامه‌ای سرگشاده به آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، به‌مسئولیت مستقیم او در رسیدن کشور به شرایط امروز اشاره کرد. به گزارش کلمه، تاج‌زاده در این نامه یادآور شده که شرایط موجود و نحوه برخورد با ناراضیان براساس تصمیم رهبری سامان یافته است.این فعال جنبش سبز در این نامه که با عنوان "ابهام‌های بی‌پاسخ" منتشر ساخته، خواستار پاسخ‌گویی رهبری درباره "تناقض‌های متعدد موجود در ادعا و عمل‌کرد حاکمیت جمهوری اسلامی" در چند سال اخیر شده است.

نسرین ستوده از پشت شیشه‌ی زندان در دیدار با فرزندان‌اش

نسرین ستوده ،وکیل دادگستری، از شهریور ۱۳۸۹ (سپتامبر ۲۰۱۰) در زندان اوین زندانی است. او به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام به شش سال حبس محکوم شده است این تنها دقیقه ای است از ملاقات او با دو فرزندش از پشت میله‌های زندان

حمله ماموران زندان به بند ۳۵۰ | انتقال شش زندانی سیاسی بند ۳۵۰ اوین به انفرادی

براساس این گزارش بهمن احمدی امویی، سعید جلالی‌فر، فرشاد قربان‌پور، آرش سقر، سعید متین‌پور و جواد علیخانی در مراسم سالگرد درگذشت رضا هدی صابر شرکت کرده بودند که با حمله نیروهای گارد ویژه به انفرادی منتقل شدند.
کلمه گزارش داد که مراسم سالگرد درگذشت رضا هدی صابر با حمله نیروهای گارد ویژه به بند ۳۵۰ اوین و قطع برق توسط ماموران امنیتی نیمه تمام ماند.
طبق این گزارش عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان تهران، دستور حمله به زندانیان بند ۳۵۰ اوین را صادر کرده بود.
رضا هدی صابر، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی ملی‌-مذهبی بود که از ۱۲ خرداد سال گذشته همراه با امیرخسرو دلیر ثانی در اعتراض به تهاجم منجر به مرگ هاله سحابی دست به اعتصاب غذا زد و در ۲۱ خرداد در بیمارستان مدرس جان باخت.
پزشکان بیمارستان مدرس، دلیل درگذشت آقای صابر را دیر رساندن این زندانی به بیمارستان اعلام کردند اما رئیس بهداری زندان اوین در گفت‌وگو با خبرگزاری ایرنا، این گفته‌ها را انکار کرد.
انتقال شش زندانی سیاسی اوین به انفرادی در شرایطی گزارش شده که پیش از این محمود هاشمی شاهرودی، رئیس سابق قوه قضائیه، گفته بود که نگهداری متهم در سلول انفرادی «وجاهت قانونی ندارد.»

جنبش سبز بی شک یکی از پربارترین و عمیق ترین و تاثیر گذارترین حرکت های اجتماعی تاریخ معاصر ایران است

برای جشن تولد همه چیزهای قشنگ می نویسند. وقتی جشن بر پا می شود، حتی خیلی ها همه کاستی را به فراموشی می سپارند و فقط از خوبی ها می گویند و شادی می کنند تا باز یک سال بگذرد و باز جشنی و سروری و گرامیداشتی.
جنبش سبز بی شک یکی از پربارترین و عمیق ترین و تاثیر گذارترین حرکت های اجتماعی تاریخ معاصر ایران است. جنبشی که از  دل یک انتخابات تاریخی و پرشکوه سر برآورد، ریشه دواند و سه ساله شد.

۱۳۹۱ خرداد ۲۱, یکشنبه

نتانیاهو: ایران و حزب‌الله در خشونت‌های سوریه نقش دارند

بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل گفته است که "ایران و جنبش حزب الله در بخشی از خشونت های اخیر در سوریه مسئول هستند."
آقای نتانیاهو روز یکشنبه ۱۰ ژوئن ( ۲۱ خرداد) در جلسه هفتگی کابینه اسرائیل گفت: "این تنها دولت سوریه نیست، بلکه ایران و حزب الله کمک هایی در اختیار دولت سوریه قرار می دهند."
نخست وزیر اسرائیل تاکید کرد که "دنیا باید این محور شرارت را تشخیص دهد و مردم باید بدانند که ما در چه شرایطی زندگی می کنیم."
آقای نتانیاهو افزود: "رژیم بشار اسد دست به کشتار غیرنظامیان می‌ زند، ما شاهد تصاویر هولناکی از کودکان و افراد مسن هستیم."
در همین حال شائول موفاز، معاون نخست وزیر اسرائیل، روسیه را به دلیل ارائه کمک های تسلیحاتی به دمشق مورد انتقاد قرار داد و بار دیگر بر خواسته اسرائیل در مورد مداخله نظامی بین المللی در سوریه برای سرنگونی رژیم بشار اسد تاکید کرد

رضا پهلوی جنایات جمهوری اسلامی از ایران تا سوریه را محکوم می‌کند

جنایت رژیم جمهوری اسلامی از مرز‌های کشور ایران فراتر رفته. و این در آینده در روابط مردم ایران و سوریه نیز تأثیر بسزای خواهد داشت. حال این ما مردم ایران هستیم که مسیر خود را در تاریخ، از نظام حاکم بر ایران جدا کرده و با حمایت خود از مردم بی‌ دفاع سوریه این را به ثبت رسانیم. انتخاب با ماست که امروز تصمیم بگیریم جلوی جنایت جمهوری اسلامی ، هم در درون مرز‌های خود و هم در درون مرز‌های سوریه را بگیریم . فرصتی پیش رو داریم ، از آن استفاده کنیم حمایت ما امروز از پرونده شکایت علیه علی‌ خامنه‌ای برای جنایت علیه بشریت که توسط رضا پهلوی طبق ماده ۱۵ قانون دادگاه لآهه به ثبت رسیده ، بسیار حائز اهمیت می‌باشد. شاهزاده رضا پهلوی در طی‌ این اقدام خود که به تازگی به لاهه سفر کرده بود، این نکته بسیار مهم را نیز به پرونده اضافه کرد و پیگیر آن نیز می‌باشد. این جنایات جمهوری اسلامی را هم در ایران و هم در سوریه محکوم می‌کند و همبستگی‌ خود را با مردم سوری اعلام می‌کند و از جامعه جهانی‌ نیز درخواست حمایت دارد

۱۳۹۱ خرداد ۲۰, شنبه

فیلم اعدام و زجرکش کردن یک جوان و ۱۰ دقیقه جان کندن

فیلم اعدام و زجرکش کردن عبدالرضا دمانکشان ،، پاهای اعدامی به کف اتومبیل برخورد میکند و این باعث عدم شکستن گردن او در هنگام آویزان شدن شده و تا دقایقی طولانی اعدامی نگون بخت، آویزان از طناب جان میکند

محسن سازگارا به یهودیان آمریکا : به جای تمرکز بر روی برنامه هسته ای درفکر تغییر رژیم درایران باشید

هاآرتص - محسن سازگارا بنیانگذار سپاه پاسداران انقلاب درایران و معاون سابق نخست وزیر از یهودیان آمریکا خواسته است به جای تمرکز بر روی برنامه هسته ای ایران به فکرتغییر رژیم درایران باشند.سازگارا درجریان یک حضور از پیش اعلام نشده درجلسه روسای سازمانهای یهودیان آمریکا این مطالب را عنوان کرد. وی تا به حال چهار بار به زندان رفته و درسال ۲۰۰۳ با تبعید ...
Mohsen Sazegara, one of the founders of the Iranian Revolutionary Guards and a former Deputy Prime Minister of Iran, has called on U.S. Jews to help refocus U.S. Administration efforts away from Iran’s nuclear program and toward changing the regime.
In an unprecedented appearance before the Conference of Presidents of Major Jewish Organizations Sazegara – who was jailed four time in Tehran and went into exile in 2003 – said that Iran is “on the brink of implosion” because of a combination of the international sanctions and internal mismanagement by the government.
Sazegara chastised the Obama Administration’s decision not to intervene in the 2009 Green Revolution, describing it as “a great disappointment”. But he said that “beneath the surface there is a great anger burning across the land” and that the time has come to “reignite the revolution.”
Sazegara said that the U.S. was “focused on the wrong course” in its dealings with Tehran, because the regime “will never give up its nuclear program.” The only recourse, he said, was to “reach over their heads” to the Iranian people and to encourage a change in the regime.

فرمانده ارتش ایران: پاسخ ما به دشمن کوبنده‌تر خواهد بود

فرمانده نیروی زمینی ارتش ایران با اشاره به تهدیدهای غرب علیه برنامه هسته‌ای ایران روز جمعه (۱۹ خرداد) گفت: «در صورت هر گونه حمله‌ای به ایران پاسخ نیروهای مسلح به دشمن کوبنده‌تر، قوی‌تر و مهلک‌تر خواهد بود.»
سرتیپ احمدرضا پوردستان در گفت‌وگو با ایرنا با تأکید بر تلاش ایران برای ارتقای توانایی‌های خود گفت: «امروز آمادگی رزمی نیروهای مسلح در اوج اقتدار قرار دارد و اگر بخواهد تهدیدی علیه کشور ما صورت بگیرد به طور قطع ضربه دوم که از سوی ایران صادر خواهد شد کوبنده‌تر و مهلک‌تر خواهد بود.»
اسرائيل بارها تهدید کرده، در صورتی که مناقشه اتمی با ایران از طریق گفت‌وگو حل نشود امکان دارد به تأسیسات اتمی این کشور حمله کند.

احمدی نژاد: اگر ایران بخواهد بمب اتم بسازد کسی نمی تواند مانع شود

محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران گفته است که اگر این کشور بخواهد بمب اتم بسازد، کسی نمی تواند مانع آن شود.
به گزارش خبرگزاری "ایسنا" این سخنان احمدی نژاد شامگاه پنجشنه 8-6-2012 در جریان دیدار با احمد کرزای رئیس جمهور افغانستان در پکن پایتخت چین ایراد شده است.
احمدی نژاد به منظور شرکت در دوازهمین اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای، به پکن رفته است.
احمدی نژاد با اشاره به مذاکرات اتمی ایران با گروه 1+5 تصریح كرد: "ملت ایران به روش گفت‌و‌گو و مذاكره پایبند است اما مستكبران تمایلی به حل‌و‌فصل پرونده هسته‌ای ایران ندارند و اساساً مشكل آنها با استقلال‌طلبی و عزم و اراده ملت ایران برای پیشرفت است و موضوع هسته‌ ای تنها بهانه‌ای است كه سلطه‌طلبان از آن به عنوان اهرمی برای فشار به ایران استفاده می‌كنند و به احتمال زیاد اجازه نخواهند داد این مساله حداقل در مسكو و با میزبانی دولت روسیه حل‌و‌فصل شود."

غرب که می گوید ایران در پی ساخت بمب اتمی است، این کشور را تحت فشار گذاشته تا برنامه هسته ای خود را متوقف کند. ایران اما بر ادامه فعالیت اتمی خود که آن را صلح آمیز اعلام کرده، اصرار دارد. از همین رو چند دور مذاکرات میان ایران و غرب برگزار شده که بی نتیجه بوده است. جدیدترین دور از مذاکرات چندی است آغاز شده و دو نشست از آن یکی در استانبول ترکیه و دیگری در بغداد پایتخت عراق برگزار شد. قرار است نشست بعدی در مسکو پایتخت روسیه برگزار شود

۱۳۹۱ خرداد ۱۸, پنجشنبه

حسین رونقی ملکی دست به اعتصاب غذای خشک زد


 با تشدید فشار‌ها بر حسین رونقی ملکی، ممنوع الملاقات شدن و تهدید خانواده وی، این زندانی سیاسی در بیمارستان اعلام اعتصاب غذای خشک نمود.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز گذشته بازجویان اطلاعات سپاه پاسداران در اقدام فر اقانونی با مراجعه به بیمارستان هاشمی‌نژاد تهران با ارائه صورت جلسه‌ای ضمن مرخص کردن ماموران همراه وی، این زندانی سیاسی را با مسئولیت خود به اتاق دیگری در بیمارستان منتقل و از ملاقات خانواده وی با ایشان جلوگیری کردند.
بازجویان پرونده هم چنین نسبت به هر گونه اطلاع رسانی در مورد وضعیت جسمی این زندانی اقدام به تهدید خانواده وی کردند و به خانواده ایشان اعلام کردند که تلاش‌های شما برای اخذ مرخصی استعلاجی بی‌نتیجه است و ما اجازه آن را نخواهیم داد.

جنبش مردم ایران زنده است

سه سال از خیزش جنبش سبز، جنبش مردم ایران، گذشت. سه سال پیش، 22 خرداد 1388، دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران برگزار شد.پیش از انتخابات حضور میرحسین موسوی و مهدی کروبی و وعده هایی که برای اصلاح امور می دادند، در میان جوانان شور و شوقی را دامن زد. در کنار این دو، محمود احمدی نژاد و محسن رضایی نیز به رقابت پرداختند و در حالی که تمامی شواهد حاکی از پیروزی میرحسین موسوی داشت، با تقلبات گسترده، نام محمود احمدی نژاد از صندوق ها بیرون آمد. مردم در بهت و حیرت این تقلب آشکار، به خیابان ها آمدند تا رای خود را طلب کنند. این حضور میلیونی و غیرخشونت آمیز مردم در تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران، به مذاق رهبر جمهوری اسلامی و رئیس جمهور منتخبش و بقیه سردمداران حکومت سرکوبگر اسلامی در ایران خوش نیامد و به شدت تمام با آن مقابله کردند.
از لحظه ای که آخرین نگاه ندا به چشم های ما خیره ماند، تا بعدتر که ده ها تن از جوانان ما را در کوچه و خیابان و زندان کشتند، شکنجه دادند، تجاوز کردند، و همچنان ده ها تن را در زندان ها بی هیچ دلیل محکمه پسندی نگه داشته اند، سه سال می گذرد.
اگر فقط آن نگاه را در خاطر داشته باشید، باید بدانید که تنها چیزی که آن نگاه می خواست این بود که فراموش نکنیم بر سرزمینمان چه رفته است.
“اتحاد برای پیشبرد سکولار دمکراسی در ایران”، “جنبش متحد دانشجویی ـ کانادا”، نشریه شهروند و “کمیته همبستگی با مردم ایران”  به همین مناسبت برنامه پیاده روی در روز یکشنبه دهم جون 2012 ترتیب داده اند. این پیاده روی از ساعت دو و نیم بعدازظهر از مقابل موزه رویال انتاریو شروع خواهد شد و ساعت چهار و نیم در میدان دانداس به پایان خواهد رسید.
با میترا صفاری یکی از سازماندهان این برنامه از “اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران (تورنتو)”، هدف از برگزاری این راهپیمایی را پرسیدیم. او گفت: هدف از این برنامه گرامیداشت فداکاری ها و ازجان گذشتگی های مردم ایران در مبارزات دمکراسی خواهانه و عدالت خواهانه سی و سه سال گذشته و مخصوصا در دوران جنبش سبز است.

رضا پهلوی در گفتگو با روزنامه هلندی: "ما از اشتباهات پدرم و انقلاب خفقان آور خمینی یاد گرفتیم"

یکی از پرخواننده ترین روزنامه های چاپ هلند (Volkskrant) یک صفحه کامل را به گفتگو با رضا پهلوی، ولیعهد پیشین ایران اختصاص داده است. برگردان پارسی این گفتگو در تارنمای شبکه ایرانیان هلند منتشر شده است. رضا پهلوی در بخشی از گفتگو گفته است: " در سال ۲۰۰۹ زمانی که ایرانیان در اعتراض به دست‌کاری در نتایج انتخابات به خیابانها ریختند، در غرب اشتیاقی دیده شد، ولی‌ به همان پر شوری خاتمه یافت. این امر قابل مقایسه با حمایتی که از از مردم لیبی‌ و مصر شد نبود. شورشیان در لیبی‌ از ناتو پشتیبانی هوایی گرفتند و حسنی مبارک با درخواست‌های بیشماری برای برکناری مواجه شد. اگر ملتی‌ این حس را یافت که تنها نیست، روند جابجایی به ناگهان شتابی درخور خواهد یافت.”

پنح نفر در شیراز و در ملاءعام اعدام شدند

سحرگاه امروز، پنج شنبه، هجدهم خردادماه، پنج زندانی در شیراز در ملاءعام به دار آویخته شده‌اند.
هویت این پنج نفر که به اتهام جرایم مربوط به مواد مخدر صبح امروز در میدان کوزه‌گری شیراز، فلکه مصدق و دروازه سعدی به اجرا درآمده است، "ف- ن" متولد ۱۳۵۳، "ع- الف متولد ۱۳۶۰"، "ع- ذ" متولد ۱۳۵۲، "ع- م" متولد ۱۳۴۶ و الف- الف" متولد ۱۳۴۷ عنوان شده است.
به گزارش مهر دادستان عمومی و انقلاب شیراز در این رابطه در جمع خبرنگاران گفت: "دستگاه قضایی استان فارس از تمام افرادی که با جان مردم بازی می‌کنند ازجمله سوداگران مرگ، فروشندگان خرد و کلان مواد مخدر و کسانیکه جامعه را نا‌امن می‌کنند می‌خواهد که به آغوش جامعه بازگردند در غیر این صورت به شدت به آن‌ها برخورد خواهد شد."
علی القاصی مهر مدعی شده است که "دستگاه قضایی رسیدگی به این پرونده‌ها و برخورد با مجرمان را در چهارچوب قوانین و با قاطعیت و سرعت دنبال می‌کند."

۱۳۹۱ خرداد ۱۷, چهارشنبه

پسر نوجوان بسیار مومنی که قرار بود در ۱۴ سالگی قاری قرآن شود، در ۳۲ سالگی متهم به ارتداد شد

شاهین نجفی پسر نوجوان بسیار مومنی که قرار بود در ۱۴ سالگی قاری قرآن شود،
در ۳۲ سالگی متهم به ارتداد شد!
مصاحبه شاهین نجفی با مجله اشپیگل
اشپیگل : آقای نجفی شما حالا نزدیک به 3 هفته است که پنهان شده اید. با زندگی روزمره چه می کنید ؟
نجفی : من میخونم ، مینویسم ، گیتارم رو با خودم دارم. من به تهدید اصلا فکر نمیکنم.
اشپیگل : آیا کسی شما رو ملاقات کرده ؟
نجفی : نه ، هیچکس. فقط مدیر برنامه هام و آقای Wallraff.
اشپیگل : شما در آلمان ازدواج کردید. برخورد خانواده شما با این شرایط چه بود ؟
نجفی : دشواره ، ترجیح میدم بیشتر در این مورد حرف نزدم.
اشپیگل : آیا با خانواده تان در ایران تماسی گرفته اید ؟
نجفی : با چند تا از دوستانم تماس داشتم. اونها مشکلی خاصی نداشتن. مادر من قضیه رو فهمیده، اون خیلی پیره.
اشپیگل : پدر شما چه کار کرده است ؟
نجفی : پدر من وقتی 5 سالم بود مرد. اون برای پلیس کار میکرد.
اشپیگل : کجا بزرگ شدید ؟
نجفی : در بندر انزلی ، شهری در شمال ایران.من یه فروشگاه سازهای موسیقی بین سالهای 2000 تا 2004 داشتم و بعدش ایران رو ترک کردم.
اشپیگل : چگونه وارد عرصه موسیقی شدید ؟
نجفی : من برای تبدیل شدن به یه قاری حرفه ای قرآن آموزش میدیدم. از سن 14 تا 18 سالگی.این درگیری باعث شد من هارمونی زبان عربی، تکنیک تنفس و تمام
چیزهایی که لازم بود رو یاد بگیرم و البته این مسئله مطالعه قرآن رو هم برام پیش آورد.
اشپیگل : شما شیفته ی این شده بودید ؟
نجفی : من آدم بسیار مومنی بودم تا اینکه یکروز قرآن رو با صدای یک مصری در مسجد شنیدم. این موسیقی عمیقا منو به خودش فرو برد و اشکم رو جاری میکرد.یه
پسر بچه ای اونجا بود ازش پرسیدم این چه موسیقی هست و اون به من گفت.طول نکشید که که من دوباره به چنین موردی خوردم.
اون در جنوب آلمان زندگی میکرد،گیتار میزد و پینک فلوید گوش میکرد.من دریافتم که علاقه و اشتیاقم به خوندن قرآن مسیری است که به پایان خودش رسیده.
اشپیگل : پس شما برای مطالعه به دانشگاه رفتید.
نجفی : بله ، جامعه شناسی. البته من درسم رو تموم نکردم. در درجه اول بخاطر اینکه اون جامعه شناسی اسلامی بود و من نمیتونستم از دگماتیسم ( اصول فلسفی
) اونجا چیزی بگم. این یه علم نبود ، طوری که در غرب هست. بعدش منو از دانشگاه اخراج کردن پس من تصمیم گرفتم برم ارتش، جایی که من ایمان و اعتقادم رو از
دست دادم.
اشپیگل : چه اتفاقی افتاد ؟
نجفی : تا اون موقع من یک جوان آرمانگرا بودم ، در جهان شعر و اندیشه زندگی میکردم.من فکر میکردم زندگی همه چیز در مورد هنر و فلسفه بود.در ارتش بود که
ناگهان زندگی واقعی رو پیدا کردم.
اشپیگل : شوک واقعیت ؟
نجفی : کاملا ، تقریبا تمام سربازان هم دوره من از کلاسهای پایین تر اومده بودن. من برای اولین بار آدمایی رو دیدم که تلاش میکردن تا زنده بمونن و هیچ چیزی
نداشتن.داستان اینطور افراد تکان دهنده بود. بعضی از اونها مجبور بودن برای مقابله با مواد مخدر بجنگن و بعضی هم مجبور بودن تو این راه همسر خودشون رو
بفروشن.
اشپیگل : چه زمانی بود ؟
نجفی : در سال 1999. سربازی من 21 ماه طول کشید. خانواده من فکر میکردن وقتی برم سربازی کمی معقول تر و آروم تر میشم اما من همیشه در هر چیزی که
انجام میدادم افراطی بودم چه به عنوان یه آدم معتقد و مومن و چه به اصطلاح نا باور .وقتی از سربازی برگشتم بیشتر از همیشه فهمیدم که چقدر بی عدالتی در ایران
وجود داره . گفتن این بی عدالتی مهمترین چیز برای فقرایی بود که از عدالت اجتماعی برخوردار نبودن.
اشپیگل : چرا ایران رو ترک کردی ؟
نجفی : بعد از سربازی من با گروهی مشغول کار در سبک موسیقی پاپ غربی شدم ، ولی اولش ما فقط با آلات موسیقی کار میکردیم چون مشکلی رو برای ما مقابل
مسئولین پیش نمیاوردن.پس من در گروهی بودم که آهنگهایی از Gypsy Kings رو میخوند که اونها هم ممنوع نشده بود و به این طریق اجازه کار داشتیم. اما با شروع
سال 2003 من اولین آهنگ خودم رو نوشتم و خوندم. و به سرعت سرویسهای اطلاعاتی رو پشت خودم دیدم.در نوامبر 2004 من آخرین کنسرتم رو اجرا کردم و از طریق ترکیه به آلمان فرار کردم.چون من به 3 سال زندان و 100 ضربه شلاق برای یکی از آهنگام محکوم شده بودم.
اشپیگل : چرا آلمان ؟
نجفی : این برگرفته از علاقه ی اولیه من به ادبیات و فلسفه آلمان بود.به عبارت دیگه فرهنگ نزدیک آلمان هم بود و اینکه ایرانی های تبعیدی زیادی هم در آلمان زندگی
کرده بودند.
اشپیگل : این برای یک هنرمند آسان نیست که در تبعید زندگی کند. شما مخاطبان قدیمی خود را از دست داده اید و حالا مخاطبان جدید هم نمی شناسید.
نجفی : من تفننی کارم رو شروع کردم و آخرش به رپ رسیدم.من واقعا موسیقی هیپ هاپ رو دوست نداشتم، مبتذله و فرهنگ پایینی توش هست، مخصوصا رپرهای
گانگستری چیزی من اصلا ازشون خوشم نمیاد. اما در همین حال ، رپ یه زبان ساده، مستقیم و کلامی قوی هست.
اشپیگل : پس نباید برای شما واکنش ها به آهنگ نقی خیلی سورپرایز کننده باشه، جایی که شما یه امام رو که برای شیعیان بزرگ و مقدس هست به پرده بکارت،
فساد و سکس قسم می دهید. کاور آهنگ گنبد مسجد را به شکل یک پستان نشان می دهد و بالای آن یک پرچم رنگارنگ در حال وزش است.شما از این بیشتر نمی
توانستید تحریک آمیز تر باشید.
نجفی : برای من کاملا روشن بود که رژیم رو تحریک میکنه. این کاور در میان چیزهای دیگر، اشاره به ازدواج موقت در ایران دارد که توسط ملاها گاهی حتی برای چند ساعت صورت میگیرد و منبع درآمدی برای آنها حساب می شود. و پرچمی که بر فراز گنبد قرار گرفته نمادی از مجازات مرگ برای هم جنسگرایان است که در لباس دین توسط رژیم انجام می شود. با این وجود واکنشی شدید تر از این انتظار نمی رفت.
اشپیگل : اینجا در شعر شما بذله گویی هایی هم دیده می شود.
نجفی : بله ، من طنز پرداز هم هستم و قدرت هم طنز رو دوست نداره.
اشپیگل : با این حساب سلمان رشدی هم میتوان یک طنز پرداز نام برد.
نجفی : بنیادگرایان نمی تونند شوخی و طنز رو قبول کنن. همیشه. اونها میخوان ما اطاعت کورکورانه کنیم،طوطی وار هر چیزی که اونا میخوان رو انجام بدیم و محذورات اونا رو قبول کنیم.
اشپیگل : در آهنگ نقی شما عکسی از ایران را در قالب یک جامعه کاملا فاسد کشیده اید.
نجفی : و اینکه چطوریه. یه مثال: با توجه به حجاب چند چیز برای زنها در صورتشون باقی میمونه که خیلی مهمه. مثلا ابروها: حتی یه دختر کم سن و سال هم ابروهای خودش رو تاتو میکنه. در این کشور حوزه های خصوصی و دولتی کاملا از هم جدا هستن.هیچ چیزی در ملاء عام مجاز نیست در صورتی که همه چیز پشت درهای بسته مجاز هست.
اشپیگل : مردم آهنگهای شما رو کجا گوش میدن ؟
نجفی : البته در خفاء .
اشپیگل : پس چگونه آهنگهای خود را در ایران عرضه می کنید ؟
نجفی : زمانی که یه آلبوم جدید منتشر میشه شما میتونید همه جا اونو از طریق اینترنت بخرید به جزء ایران. به همین علت ما به مردم پیشنهاد میدیم که آهنگها رو از
طریق وبسایت ها آزادانه دانلود کنن. مردم میتونن آهنگها رو روی موبایل هاشون گوش بدن.
اشپیگل : آیت الله های بزرگ ایران بیشتر مسن و سالخورده هستند، در صورتی که بیشتر جمعیت کشور ایران را جوانان تشکیل می دهند. آیا درگیری با شما درگیری با نسل
جوان است ؟
نجفی : در نگاه اول بنظر همینطوره. به اعتقاد من، هر چند آیت الله های بزرگ مورد استفاده هم قرار میگیرن. اینجا تعداد زیادی پیرمرد وجود داره که زندگی کردن رو
فراموش کردن و آرمانها، منافع و آرزوهای جوانان ایرانی رو لمس نمیکنن. من شرط میبندم که آنها هرگز آهنگ منو نشنیدن، اونها فقط کلاسهای درسشون و جایی که
آموزش میدن رو میشناسن. من در مورد چیزی دارم حرف میزنم که میدونم. من خودم وقتی جوان بودم اونجا بودم. من به سخنرانی ها گوش دادم، به آیت الله مکارم
شیرازی …
اشپیگل : کسی که برای اولین بار فتوایی با اسم شما رو صادر کرد.
نجفی : بله ، کسی که وقتی من نوجوان بودم به سخنانش گوش میدادم !
اشپیگل : کسی که به نظر شما به عنوان یه آیت الله بزرگ مورد استفاده قرار میگیره ؟
نجفی : درک ایران به این سادگی نیست. هر چند این نوعی از حکومت استبدادی حساب میشه اما اونها مرکز کنترل نیستن. اینجا نیروهای زیادی به صورت موازی دارن کار میکنن، ارتش، وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران، روحانیت و دولت. همه ی اونها یه ترس مشترک رو در دل جوانان ایرانی کاشتن.این کاملا مشخصه که چرا اونها از من تصویر یه دشمن رو ساختن. کنترل از راه دور ! این ایده ای هست که اونها توجه ها رو از بسیاری از فعالان حقوق بشر، روشنفکران، نویسندگان، خوانندگان و … دور کنن و به زندان بندازن.
اشپیگل : در سیاست به چه چیزی اعتقاد دارید ؟
نجفی : من به آزادی معتقدم، من به جهانی بدون مرز معتقدم. اما این ایده آل هست، پس از نظر علمی من به یه دولت سکولار که در اون مذهب نقش کوچیکی رو داره
اعتقاد دارم.در دسته بندی های غربی، من احتمالا Social Democratic Pragmatist رو با گرایش آنارشیستی میخوام. به نظر من مهمترین عنصر دموکراسی، حمایت از اقلیت هاست.
اشپیگل : آیا یک فتوا میتواند تجدید نظر شود ؟
نجفی : این هرگز قبلا اتفاق نیفتاده. آیت الله های بزرگ باور دارن که اونها حقیقت مطلق رو در اختیار دارن و به همین خاطر از خطا به دور هستن.
اشپیگل : آیت الله امجد که هم اکنون در تبعید زندگی میکند این حکم فتوا علیه شما را محکوم کرده اند.آیا شما متحدی فراتر از طرفداران خود دارید ؟
نجفی : اینجا هزاران نفر از اونها وجود دارن که بر روی اینترنت حرف میزنن و منو تشویق میکنن که تسلیم نشم.
اشپیگل : آیا شما وحشتی ندارید که باید مدتی طولانی را به صورت مخفی زندگی کنید ؟
نجفی : بله ، البته. من یه موزیسین هستم و باید کارم رو بکنم.من نمیتونم تسلیم بشم. من حتی شجاع تر شدم. ما میدونیم که تعداد زیادی دشمن داریم. نه تنها در
ایران.اما این مهم نیست. آینده متعلق به ماست. من فکر میکنم که هنر یک نیرویی هست که میتونه دنیا رو تغییر بده.
اشپیگل : این سخنان عالی هستند.
نجفی : شب گذشته من یه ویدئو رو در اینترنت دیدم. دو تا مردی که نقاب زده بودند منو تهدید میکردن، به زبان فارسی اما با لهجه افغانی. اونها سوال میکردن. چرا تو به
اعتقادات ما توهین کردی؟ ما پیدات می کنیم. مهم نیست کجا پنهان شدی، هیچ کجا امنیت نداری. و بعدش اونها به آلمانی صحبت کردن. شاید اونها در آلمان زندگی میکنن یا اینجا بزرگ شدن.من باید چیکار کنم ؟ تسلیم بشم؟ اظهار پشیمانی کنم ؟ من اینکارو نخواهم کرد. من به تاریخ باور دارم. ما به زمان احتیاج داریم.زمان میبره تا
چیزهایی تغییر کنه اما این اتفاق خواهد افتاد.
اشپیگل : آقای نجفی ، برای این مصاحبه از شما سپاسگذاریم
ترجمه از ارسلان گلی منبع: صفحه فیسبوک شاهین نجفی
جدیدترین اثر شاهین نجفی:
و شاعری که حکمش ارتداد است