۱۳۹۲ شهریور ۱۱, دوشنبه

سقوط سوریه یعنی غرق شدن ایران در بحران

اقدام اسد در استفاده از سلاح شیمیایی باعث شد تا جهانیان در مورد ارتکاب «جنایت علیه بشریت» توسط او به توافق رسیده و در صدد اقدامی نظامی علیه حکومت سوریه حتی در صورت مخالفت شورای امنیت به دلیل وتوی روسیه برآیند. هشدارهای کلامی لاوروف بی معنی هستند. هنگامی که از او سوال شد «در صورت دخالت نظامی آمریکا در سوریه، آیا مسکو به واشنگتن پاسخ خواهد داد؟» به صورتی خلاصه گفت «روسیه قصد ندارد به خاطر سوریه با هیچ کشوری وارد جنگ شود.» این موضع گیری کافی بود تا نظام ایران به هراس افتاده و احساس کند که ستون های جبهه موسوم به «مقاومت» در حال فرو ریزی است. نظام سوریه، دسترسی ایران به ساحل مدیترانه و جنوب لبنان را از طریق حزب الله و غزه را از طریق حماس تسهیل می کند که دومی بعد از سقوط اخوان المسلمین در مصر مشغول ترمیم ارتباط خود با تهران است. مسکو می توانست در اعلام این موضع که دخالتی در جنگ نخواهد داشت، تاخیر کند تا اینکه حمله آمریکا شروع شود؛ ولی این کار را نکرد و با عجله ای که به خرج داد به کاخ سفید کمک کرد تا ائتلاف جهانی گسترده تری را تشکیل داده و ایده حمله به سوریه را زیر چتر آن پیگیری کند، به خصوص اینکه لاوروف به عمد اشاره کرد که مسکو پیش از این نه برای دفاع از میلوسویچ در یوگسلاوی و نه در دفاع از صدام در عراق وارد عمل شده و صرفا به هشدار دادن اکتفا کرده بود. با این حال تحلیل روس ها هر چند بیانگر این است که مسکو از سقوط نظام اسد ضرر می کند، اما ضرر تهران را «فاجعه بار» خوانده است. نظام سوریه تا آن اندازه برای ایران مهم است که حتی آن را استان سی و پنجم ایران خوانده اند. تهران برای بیش از سی سال مشغول مهیا کردن پلی به نام سوریه بود تا از طریق آن به دخالت های خود در امور کشورهای عربی به خصوص کشورهای خلیج [فارس] ادامه دهد و همواره شعار مبارزه با اسراییل را بهانه دخالت های خود قرار داده، هر چند که اسراییل دقیقا به مانند ایران اصرار دارد تا نظام اسد کماکان در سوریه بر سر کار بماند. ممکن است خیلی مبالغه آمیز باشد اگر بگوییم که موضع گیری روسیه، چراغ سبزی زودهنگام برای حمله به سوریه بود، ولی آیا مسکو می توانست بار سرپوش گذاشتن بر قتل سوری ها با سلاح شیمیایی را بر دوش حمل کند؟ سوری هایی که ظرف حدود سه سال گذشته شاهد حمام خون و عملیات نابودسازی سیستماتیک با تکیه بر سلاح ها و پوشش سیاسی کثیف روسیه بوده اند. می توانیم بگوییم که ما در برابر فرصتی تاریخی قرار داریم تا جهان عرب را بعد از مدت ها چند دستگی، بار دیگر متحد کنیم. سقوط نظام سوریه، وضعیت سیاسی عراق را آرام خواهد کرد و در نتیجه بازوهای ایران در منطقه یکی پس از دیگری قطع می شوند؛ همچنان که سقوط حکومت منطقه ای اخوان المسلمین به مثابه سقوط «رویاهای عثمانی» بود. سقوط نظام اسد قطعی است و ضربه ای تعیین کننده به نقش ایران در منطقه می زند. عراق دیگر خط مقدم ایران در طرح های مخربش نخواهد بود و در نتیجه در مشکلات داخلی فراوانش غرق خواهد شد. مشکلات ایران تنها منحصر به بحران اقتصادی کمرشکن نیست که در اثر میلیاردها دلار هزینه برای دخالت در امور دیگر کشورها و حمایت از نظام اسد ایجاد شده، بلکه بحران آزادی های اجتماعی در داخل ایران را نیز شامل می شود. انتخابات ریاست جمهوری اخیر ایران مثال و نشانه بارزی بر این بحران بود. اگر سقوط نظام سوریه ضرری برای مسکو و خسارتی جبران ناپذیر برای تهران است، زلزله ای در منطقه خواهد بود که نقشه سیاسی خاورمیانه را به کلی تغییر می دهد. تاثیر سقوط این نظام تنها منحصر به کشورهای همسایه اش مثل عراق، لبنان، اردن و ترکیه نیست؛ بلکه آثار و نتایجی را در تمامی منطقه و جهان بر جای خواهد گذاشت. شکست روسیه، عواقبی دارد و فروپاشی پایگاه قدرتمند ایران در منطقه، نظام این کشور را ناگهان در مواجهه با مشکلات داخلی عمیقش قرار می دهد. باید به یاد بیاوریم که در مصر چه اتفاقی افتاد. سقوط دولت مصر در حقیقت به مثابه سقوط رویاهای آمریکا و ترکیه در بنای یک «خاورمیانه جدید اخوانی» بود که در آن معیارهای قومیتی از بین رفته و جای آن را معیارهای ملی می گرفت. می توانیم بگوییم که ما در برابر فرصتی تاریخی قرار داریم تا جهان عرب را بعد از مدت ها چند دستگی، بار دیگر متحد کنیم. سقوط نظام سوریه، وضعیت سیاسی عراق را آرام خواهد کرد و در نتیجه بازوهای ایران در منطقه یکی پس از دیگری قطع می شوند؛ همچنان که سقوط حکومت منطقه ای اخوان المسلمین به مثابه سقوط «رویاهای عثمانی» بود. دوره تیره ای که در آن عرب ها به پیشرو در نیت و واپس گرا در عمل توصیف می شدند، خاتمه یافته است. عبدالحلیم خدام معاون سابق رییس جمهور سوریه زمانی گفته بود که عرب ها به دو دسته تقسیم می شوند: عرب های جغرافیایی که بار ملی گرایی را به دوش می کشند و عرب های ارضی که نفت در اختیار دارند و وظیفه شان تأمین مالی ملی گراهاست که دستاورد این ملی گراها هم چیزی جز شکست و فاجعه نبوده است.

نامه به دکتر احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در باره نقض فاحش حقوق بشر در ایران

بار دیگر از پیگیریهای بی وقفه جنابعالی در تهیه گزارش نقض بی شمار حقوق بشر شهروندان ایرانی توسط حکومت این کشور و ارانه این گزارش ها به سازمان ملل متحد سپاسگزاری میکنیم و آرزومندیم که نقض فاحش حقوق بشر در ایران کماکان توسط شما به گوش جهانیان برسد.سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور به عنوان نماینده یکی از پرسابقه ترین سازمانهای سیاسی و مردمی ایران، وظیفه خود می داند که به موازات تلاش برای استقرار یک دولت ملی مبتنی بر آرای عمومی، نقض گسترده حقوق بشر در ایران را هم پیگیری کند.ما موارد پنهان وضعیت دردناک مردم ایران را در رابطه با وضعیت زندانیان سیاسی و آلوده سازی محیط زیست و ارسال نامحدود امواج پارازیت برای محدود ساختن دسترسی شهروندان به اطلاعات و اخبار شبکه های ماهواره ای که گفته میشود برای سلامت شهروندان بسیار خطرناک است، در فوریه امسال به اطلاع شما رساندیم.اکنون به شما آگاهی میدهیم که پس از انتخابات ریاست جمهوری که قرابتی با استانداردهای بین الملی انتخابات آزاد نداشت، تجاوز به حقوق و آزادی شهروندان و گروههای اجتماعی مانند زنان، کارگران، اقلیت های مذهبی و قومی در ایران همچنان ادامه دارد.ماشین اعدام جمهوری اسلامی بار دیگر به کار افتاده و طبق گزارشات رسیده، تنها در روز پنجشنبه ۲۲ اوت حداقل ۲۳ نفر در نقاط مختلف ایران اعدام شده اند.زندانیان سیاسی در خطر دائمی بسر میبرند و حتی در مدت حبس خود نیز از این آزار و اذیت‌ها مصون نیستند. آنها مرتبا در معرض ضرب و شتم ماموران و تهدید انتقال به زندانهای انفرادی میباشند. فشارهای روحی و جسمی به زندانیان به حدی است که برخی از آنان قادر به تحمل این شرائط نبوده و دست به خودکشی زده اند.بازجویی‌های گاه و بی‌گاه و غیرقانونی و کشته شدن زندانیان زیر شکنجه یا به علت عدم وجود امکانات درمانی در زندان‌ها به امری عادی بدل شده است. ستار بهشتی، افشین اسانلو، علی‌رضا کرمی خیرآبادی و دهها نفر دیگر به دلیل شکنجه یا عدم رسیدگی به موقع پزشکی در زندان جان خود را از دست داده اند. آقای محمد جراحی کارگر نقاش و عضو سندیکای کارگران نقاش و تزیینات تهران به دلیل ابتلا به سرطان تیروئید و عدم دسترسی مناسب به پزشک به سمت مرگ سوق داده می شود. آقای رضاشهابی راننده اتوبوس و عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران به دلیل عدم معالجات و مراقبت های پزشکی بعد از عمل جراحی در شرایط نگران کننده ای به سر می برد و از روز یک‌شنبه ۱۱ اوت به دلیل برخورد دور از ادب زندان بانان و مسئولین بهداری و عدم درمان قطعی وی و اکتفای بهداری به تجویز داروهای مسکن بجای درمان قطعی، دست به اعتصاب دارو و درمان زده است. آقای بهنام ابراهیم زاده بجرم دفاع از حقوق کارگران و کودکان در زندان است. خانواده وی محتاج نان شب اند و او که نان آور خانواده است در زندان بسر میبرد. تنها فرزند وی مبتلا به سرطان خون شده و او نمی تواند حتی در دوره معالجه کنار فرزندش باشد. آقای رسول بداغی معلم که به جرم فعالیت در سندیکای معلمان زندانیست از اول اوت سال جاری از زندان رجایی شهر به بیمارستان منتقل گردیده و آنجا به تخت بیمارستان زنجیر شده است.آقای حسین رونقی وبلاگ نویس و فعال حقوق بشر که از بیماریهای متعددی همچون کم کاری کلیوی، آنژین قلبی، التهاب مثانه و پروستات و خونریزی گوارشی رنج می‌برد اجازه درمان برای معالجه در خارج از زندان را دریافت ننموده است. ایشان از تاریخ ۹ اوت و مادر وی از تاریخ ۲۰ اوت در خارج از زندان برای اعتراض به این وضعیت در اعتصاب غذا بسر میبرند. به آقای شاهین دادخواه نیز که از ناراحتی کلیه رنج می برد، اجازه انتقال به بیمارستان داده نشده است.سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور تاکید میکند که تجاوزات سیستماتیک جمهوری اسلامی به حقوق و آزادی های شهروندان ایران پس از روی کار آمدن آقای روحانی نیز همچنان ادامه دارد. ما نیز مانند سایر افراد و گروههای فعال سیاسی یا حقوق بشری تمامی توان خود را برای همراهی با شما برای ارائه مستندات مورد نیاز به کار خواهیم بست.

نقش روسای "بنیاد شهید" در اختلاس میلیاردی

 در گزارشی به جزئیات جدید از اختلاس در "بنياد شهيد" پرداخته است. بنا بر این گزارش كارگروه تحقيق و تفحص از "بنياد شهيد و امور ايثارگران" در از دست داشتن برخی مديران این بنياد در اختلاس اخير خبر داده است.بر پایه این گزارش اختلاس در مرداد ماه سال ۹۱ رخ داد. ابتدا ماموران "سازمان بازرسی کل کشور" در جریان بررسی وضعیت مالی بنیاد شهید متوجه شدند یکی از مسئولان باسابقه بخش تسهیلات، در حالی که مبلغ بدهی بنیاد به شرکت بیمه ۵ میلیارد تومان بوده، مبلغ ۹ میلیارد تومان به حساب این شرکت واریز کرده است.ابتدا رقم این اختلاس ۱۵ میلیارد تومان اعلام شد ولی مسعود زریبافان رئیس "بنیاد شهید" اعلام کرد این اختلاس ۶ میلیارد تومان بیشتر نبوده است.در همین زمینه غلامعلی جعفرزاده ‌ایمن‌آبادی نماینده مجلس و عضو هیات رئیسه کمیته تحقیق و تفحص از "بنیاد شهید و امور ایثارگران" گفت: «به طور حتم رئیس‌جمهور نباید از بدنه بنیاد شهید و امور ایثارگران رئیس انتخاب کند، زیرا بسیاری از روسایی که در راس هرم بنیاد شهید و امور ایثارگران هستند در این تخلفات نقش مهمی دارند.»به‌گفته این نماینده مجلس شورای اسلامی، بر اساس مستنداتی که در تحقیق و تفحص از "بنیاد شهید" به دست آمده "پای بسیاری از روسایی که در راس هرم بنیاد شهید و امور ایثارگران هستند درمیان است"."بنیاد شهید و امور ایثارگران" بنیادی دولتی است که مسئولیت رسیدگی به امور خانواده‌های کشته‌شدگان در جنگ ایران و عراق را بر عهده دارد. در اساسنامه بنیاد شهید آمده که این بنیاد "زیر نظر رئیس‌جمهور و نظارت عالیه مقام رهبری اداره می‌شود".«حیف و میل بیش از ۱۷۰ میلیارد تومان از دارایی‌های بانک بنیاد شهید»پیش از این هنگام تصویب طرح تحقیق و تفحص از "بنیاد شهید و امور ایثارگران" در مجلس شورای اسلامی امیر خجسته، طراح تحقیق و تفحص از "حیف و میل بیش از ۱۷۰ میلیارد تومان از دارایی‌های بانک دی در صرافی‌ها" خبر داده بود.امیر خجسته همان زمان اعلام کرد: «این رقم از طرف صرافی‌هایی خاص به کشور امارات و شهر دبی انتقال داده شده که در این رابطه تعدادی از افراد دستگیر شده‌اند و عده‌ای دیگر به خارج از کشور فرار کرده‌اند.» بانک دی در سال ۸۹ و با سهام "بنیاد شهید" ایجاد شد.بر اساس گزارش سازمان شفافیت بین‌المللی، ایران به لحاظ رشوه و فساد مالی یکی از فاسدترین کشورهای دنیاست و در میان ۱۷۸ کشور، در رتبه ۱۴۶ قرار دارد. ایران در این جایگاه با کشورهایی چون کامرون، ساحل‌عاج، لیبی، نپال، پاراگوئه، هائیتی و یمن هم‌ردیف است.