۱۳۹۲ مهر ۳, چهارشنبه

حرف راست از دهن اوباما ، ما بدنبال تغییر رژیم در ایران نیستیم !

حرف راست از اوباما ، ما بدنبال تغییر رژیم در ایران نیستیم ! 
جناب حسین اوباما ، چرا شما باید بدنبال تغییر رژیم در ایران باشید ؟ پر شفاف است که تغییر رژیم در ایران ، بشدت با منافع شما در تناقض است . چرا باید بدنبال تغییر رژیمی باشید که با تهدید های پوچ و تو خالی رهبران احمقش ، به شما بزرگترین امتیازات را می دهد ؟؟
نیمی از اقتصاد شما بر اساس همین تهدید های احمقانه ایران است که خطرش برای شما و هم پیمان منطقه ایتان از حمله ملخ به مزارع ذرت هم کمتر است .
برای نمونه ، با زبانی ساده چند مثال می زنم تا متوجه شوید : 
ایران به حکومت اسد اسلحه ، دارو و مواد غذایی ارسال می کند  !
فردای ان روز : قطر و عربستان از امریکا ، 50000000000 دلار اسلحه برای شورشیان مخالف اسد خریده اند .
یک مقام سپاه پاسداران ایران : ایران از موشک طغرل ظفر شهاب 45 رونمایی کرد . برد این موشک 3000 کیلومتر است .
فردای ان روز در اخبار : قرار داد تسلیحاتی 5000000000 دلاری عربستان سعودی با ایالات متحده .
پس فردای ان روز ، شرکت کشتیرانی ایران تحریم شد . 
آقای اوباما ، ما از ابتدا می دانستیم که شما بدنبال تغییر رژیم در ایران نیستید ، شما بدنبال تحکیم رژیم هستید اما به روش آمریکایی (نه روسی و چینی) . تا زمانی که دلار های سیاه نفتی عربستان هست چرا باید به فکر خون های قرمز ریخته شده در ایران بود ؟ آدم همیشه باید به چیزهای خوب فکر کند .

اما مانده ام از ان پیرهای سیاست که نگاهشان به دست کمک شماست ، حال آنکه دست شما در دست دیگری است ... ! 

استمداد مادر ستاربهشتی از دبیرکل سازمان ملل برای پیگیری پرونده فرزندش

گوهر عشقی٬ مادر ستار بهشتی با ارسال نامه ای به دبیرکل سازمان ملل از وی خواسته تا با رایزنی با حسن روحانی٬‌زمینه را برای رسیدگی به پرونده فرزندش و حل آن٬‌ فراهم آورد.
به گزارش سحام٬ مادر این وبلاگ نویس زندانی در بخشی از نامه خود ضمن ابراز تاسف از روند رسیدگی به پرونده فرزندش٬ می گوید که سفر آقای روحانی به سازمان ملل را فرصتی دانسته تا فریاد دادخواهی وشکایتش را از این طریق مطرح نماید.
گوهرعشقی در بخشی از نامه خود آورده:«به خدای یکتا قسم میخورم در این یک سال که از کشته شدن فرزند مظلومم می گذرد، با مسئولین مختلف و عالی نظام جمهوری اسلامی ایران مکاتبه کرده و ساعتهای متمادی، مصاحبه های مختلفی با رسانه های مختلف جهت احقاق حق خویش انجام داده ام. اما حاصل تمامی این تلاشها ، پرونده سازی غیرواقعی برای متهم این پرونده و فرار او از چنگال عدالت بوده است.»
مادر ستار بهشتی پیشتر در مرداد ماه و پس از ماه ها تلاش برای ارسال پرونده فرزندش به دادگاه گفته بود که فرزندم زیر شکنجه کشته شد وبازجو گفته بود ترا خواهم کشت. این مادر دردمند بارها از مسئولان درخواست کرده بود که به شکایتش دریک دادگاه صالح رسیدگی کنند.
هر چند همه شواهد و مدارک حاکی از کشته شدن ستار بهشتی در اثر شکنجه در زندان فتاست، اما تلاش های خانواده و وکیل این قربانی هنوز به نتیجه نرسیده است و در آخرین اقدام برای قاتل که شخصا از خانواده ستار بهشتی طلب حلالیت کرده بود قرار مجرمیت برای قتل غیر عمد صادر شده است.
ستار بهشتی کارگر وبلاگ نویس اهل رباط‌کریم بود که به دلیل انتشار مطالب انتقادی علیه حکومت توسط پلیس فتا دستگیر شد. وی نهم آبان ۱۳۹۱ دستگیر و به زندان اوین تهران منتقل گردید، لیکن چهار روز بعد در حالی که به بازداشتگاه پلیس منتقل شده بود، در آنجا درگذشت.
خانواده ستار، هنگام دفن جسد وی آثار کبودی را در بخش هایی از بدن او مشاهده کرده بودند و محسنی اژه ای در اولین اظهار نظر خود وجود ضربه و کبودی بر بدن ستار بهشتی را تایید کرد و پس از آن بود که خبر از مرگ ستار بهشتی در اثر ایست قلبی داده شد.
چند هفته پیش بود که یکی از نزدیکان خانواده ستار بهشتی در مصاحبه با سحام گفته بود که تعدادی از عکس های پیکر ستار را در پزشکی قانونی به خانواده وی نشان داده اند.
متن کامل نامه مادر ستار بهشتی به بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد به شرح ذیل است:

دبیر کل محترم سازمان ملل متحد – جناب آقای بان کی مون
اعضاء محترم مجمع عمومی سازمان ملل متحد
با سلام و احترام
همانگونه که مستحضرید فرزند اینجانب، “ستار بهشتی” ماهها قبل توسط ماموران امنیتی جمهوری اسلامی ایران به جرم انتقاد از مسئولین کشور خویش و دلسوزی جهت اصلاح پاره ای از امور مربوط به مردم، به مدت چهار روز دستگیر و در همان چهار روز در اثر شکنجه در زندان کشته شد و پس از گذشت ماهها از این حادثه،هیچ فریاد رسی را در “ام القرای جهان اسلام” نیافتم تا داد خود را از او بستانم.
اینک مطلع شدم که ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران،جناب آقای دکتر روحانی به سازمان ملل متحد می آیند تا در آن سازمان سخنرانی و با رهبران دنیا ملاقات نمایند. بر آن شدم این نامه را به شما بنویسم تا در میان کشورهایی که مدعی رعایت حقوق شهروندی هستند، فریادرسی بیابم و شکایت خود را نزد شما بیاورم.
جناب آقای دبیر کل
عمده ترین کارکرد سازمان ملل متحد ،نظارت بر فعالیت دولتهای عضو به منظور رعایت منشور امضاء شده سازمان ملل متحد است.
به خدای یکتا قسم میخورم در این یک سال که از کشته شدن فرزند مظلومم می گذرد، با مسئولین مختلف و عالی نظام جمهوری اسلامی ایران مکاتبه کرده و ساعتهای متمادی، مصاحبه های مختلفی با رسانه های مختلف جهت احقاق حق خویش انجام داده ام. اما حاصل تمامی این تلاشها ، پرونده سازی غیرواقعی برای متهم این پرونده و فرار او از چنگال عدالت بوده است.
نیک می دانم پس از انجام این مکاتبه،بصورت فزاینده ای تحت فشار مراجع امنیتی و قضایی در ایران قرار خواهم گرفت و چه بسا در شرایط ناگواری قرار بگیرم اما سوگند به خون فرزند مظلومم ،برای احقاق حق او و خانواده ام از هیچ تلاشی فروگذار نخواهم کرد، مگر آنکه حکومت جمهوری اسلامی محکمه عادلانه ای را برای برپایی عدالت، برگزار نماید.
اعضای محترم مجمع عمومی سازمان ملل متحد
همانطور که مستحضرید، روسای جمهور تمامی کشورها ،در شروع فعالیت اجرایی خود، قسم میخورند که حافظ قانون اساسی کشورشان و حافظ “جان و مال و ناموس” مردم خویش باشند و از آن پاسداری نمایند.آقای دکتر روحانی هم از این قاعده مستثنی نبود.اما عدم پاسخگویی مراکز قدرت و همچنین اذیت و آزارهای مکرر امنیتی برای ما و خانواده مان، این مادر دردمند و زجر کشیده را بر آن داشت تا طی این مکاتبه از شما عاجزانه تقاضا نماید در دیدارهای خود با ایشان، تقاضا نمایید که وضعیت دردناک خانواده ما را پیگیری و قدمی راسخ برای دفاع از حقوق مظلومان در مقام “ریاست جمهوری اسلامی ایران” در کشور خود بردارند.همانطور که شخص ایشان رییس جمهور همه ایرانیان و کشور ایران عضوی از جامعه جهانی است.
ممکن است ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران به دلایلی،از قبول این مسئولیت سرباز زنند و عنوان نمایند این حادثه در زمان ریاست جمهوری ایشان اتفاق نیفتاده است که خود را ملزم به پیگیری موضوع نمایند،اما همانگونه که مستحضرید دفاع از حقوق انسانی افراد و رسیدگی به دادخواهی یک خانواده داغدار خصوصا یک مادر ستمدیده،در قالب زمان و مکان خاصی نمی گنجد و تمام اعضای جامعه بشری،ملزم به رسیدگی به حق مظلومان هستند تا بلکه ریشه ظلم خشکانده شود.
به پروردگار بزرگ سوگند میخورم اینجانب شرمسارم که مسئولین قضایی و امنیتی کشورم، به حق طبیعی من رسیدگی نمی کنند و هیچ راهی برای من باقی نگذارده اند تا دست به مکاتبه با آن مقامات محترم ببرم و شما را به دادخواهی از خویش فرا بخوانم. لازم به ذکر است که نه تنها به “داد” ما رسیدگی نکردند، بلکه با تهدیدات فزاینده امنیتی خانواده و دخترم(سحر بهشتی) عرصه زندگی عادی و روزانه را نیز بر ما تنگ کرده اند.
با تقدیم احترام
گوهر عشقی – مادر داغدار ستار بهشتی
دوم مهر ۱۳۹۲
* رونوشت: جناب آقای دکتر احمد شهید – نماینده ویژه سازمان ملل متحد در امور ایران

۱۳۹۲ شهریور ۲۶, سه‌شنبه

هشدار بی‌پردۀ اوباما در نامه‌اش به حسن روحانی

رییس جمهوری آمریکا که این سخنان را در مصاحبه با شبکۀ تلویزیون "ای بی سی" ایراد کرده، همچنین گفته است که از نظر او رهبران ایران می دانند که مسئلۀ هسته ای به مراتب مهمتر از سلاح های شیمیایی است. او تأکید کرده است که از طریق نامه با همتای ایرانی اش تماس گرفته و حسن روحانی نیز متقابلاً به همین طریق با وی در تماس بوده، هر چند این تماس ها به گفتگوهای مستقیم دو طرف منجر نشده اند. باراک اوباما، در توضیح بیشتر نظراتش افزوده است که تهدید اتمی دولت ایران علیه اسرائیل شباهت بیشتری به تهدید علیه منافع آمریکا دارد. او افزوده است که رقابت تسلیحات اتمی در منطقه اقدامی عمیقاً بی ثبات کننده است و در قیاس با آن مسئلۀ سلاح های شیمیایی بشار اسد از اهمیت کمتری برخوردار است که می توان در هر حال از راه دیپلماسی آن را حل کرد. در ادامه باراک اوباما افزوده است که به نظر او مقامات ایران خوب فهمیده اند که خودداری آمریکا از حمله به سوریه، مانع واشنگتن از انجام اقدام نظامی علیه ایران نمی شود. با این حال، رییس جمهوری آمریکا تأکید کرده است که بحران سوریه نشان می دهد که می توان از طریق دیپلماسی مسائل را حل کرد.

تاجزاده خطاب به خامنه‌‌ای: به انحصار رسانه‌ای صدا و سیما پایان دهید

از ۱۳ خبری که در فاصله ۱۷ تا ۲۰ شهریور در رسانه های داخلی منتشر شده اند، صدا و سیما تنها یک خبر را بازتاب داده است. مصطفی تاجزاده از خامنه ای خواسته تا به انحصار رسانه ای صدا و سیما و یک سویه عمل کردن آن پایان دهد. مصطفی تاجزاده عضو زندانی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در نامه ای که خطاب به آیت الله خامنه ای نوشته از او خواسته است تا به انحصار خبری صدا و سیما پایان دهد. وی در نامه خود عنوان های ۱۳ خبری را که در فاصله ۱۷ تا ۲۰ شهریور (۸ تا ۱۱ سپتامبر) در رسانه های داخلی منتشر شده اند آورده و گفته که صدا و سیما از میان این ۱۳ خبر تنها یکی را که مربوط به اخراج یک عضو حزب اسلامی کار بوده پخش کرده است. اخباری که تاجزاده به آنها اشاره کرده همگی جز یک مورد مربوط به اختلافات درون اصول گرایان است و او نتیجه گرفته که صدا و سیمای جمهوری اسلامی که زیر نظر آیت الله خامنه ای اداره می شود، در پخش و انتشار اخبار کاملا سلیقه ای و یک سویه عمل می کند. یکی از این خبرها مربوط به نامه ای است که دو سال پیش علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه وقت به مقامات کشور نوشته و به آنان درباره عواقب تحریم بانک مرکزی و نفت هشدار داده و درجواب شنیده است که قوانین بین المللی اجازه تحریم بانک مرکزی را نمی دهد. همچینن به او توصیه شده بوده که از تهیه و ارسال چنین نامه هایی خودداری کند. آقای تاجزاده ابراز امیدواری کرده که نامه او به رهبر جمهوری اسلامی به سرنوشت آن نامه دچار نشود و به هشدارهای آن توجه شود. خبر دیگری که به نوشته تاجزاده در بیشتر رسانه ها انعکاس پیدا کرده اما در صدا و سیما هیچ اشاره ای به آن نشده است، احضار و بازجویی معاون اول احمدی نژاد در رابطه با پرونده بیمه بوده است.

۱۳۹۲ شهریور ۱۷, یکشنبه

آمریکا برای حمله نظامی به سوریه همپیمانان خود را بسیج می کند

جان کری وزیر خارجه ایالات متحده روز جمعه 6-9-2013 به منظور بسیج کردن تعداد بیشتری از کشورهای اروپایی برای حمله نظامی به سوریه سفر خود را به اروپا و خاورمیانه آغاز کرده است. به گزارش تلویزیون العربیه به نقل از وزارت خارجه آمریکا کری در این سفر با اعضای علاوه بر دیدار از کشورهای همپیمان ایالات متحده در اروپا، با اعضای اتحادیه عرب و محمود عباس رئیس حکومت خود گردان فلسطین دیدار خواهد کرد. به گزارش روزنامه "الحیات" چاپ لندن، کری قرار است در این سفر ابتدا از ویلنیوس لیتوانی، لندن، پاریس و سپس به سایر کشورهای همپیمان آمریکا در خاورمیانه دیدار کند. به نوشته این روزنامه مهمترین مسائلی که وزیر امور خارجه آمریکا در این سفر مطرح خواهد کرد، مسئله سوریه و گفت و گوی صلح اسرائیل و فلسطینی ها است. جان کری روز پنجسنبه به خبرگزاری رویترز گفته بود که دست کم 10 کشور در اقدام نظامی علیه سوریه ایالات متحده را همراهی می کنند. اما او نام این 10 کشور را ذکر نکرد. فرنسه و ترکیه از مهمترین قدرت های نظامی شرکت کننده در این حمله نظامی خواهند بود این دو کشور پیشاپیش آمادگی خود را برای شرکت در یک اقدام نظامی علیه سوریه، تا سرنگونی رژیم بشار اسد اعلام کرده اند. در همین حال روز گذشته جان کری در جلسه کمیته امور خارجی در مجلس سنای آمریکا گفت:" حمله نظامی آمریکا به سوریه که به هدف مجازات اسد به خاطر بکارگیری سلاح های شیمیایی صورت می گیرد، باعث برخورد نظامی با روسیه نخواهد شد.

ادامه واکنش‌ها به «گفته‌های» هاشمی رفسنجانی در مورد سوریه

واکنش ها به سخنرانی منسوب به اکبر هاشمی رفسنجانی در مورد «حمله شیمیایی» در سوریه و مقصر معرفی کردن حکومت آن کشور در آن همچنان با واکنش هایی روبه روست و علاوه بر ایران در رسانه های جهانی نیز بازتاب داشته است. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در هفته گذشته در سخنانی -بنا بر ویدئویی که در این رابطه منتشر شده است- به موضوع «حمله شیمیایی» ۳۰ مرداد در حومه دمشق اشاره کرده و می گوید «مردم از طرفی مورد حمله شیمیایی حکومت خودشان قرار می گیرند و از طرف دیگر باید انتظار بمب های آمریکا را داشته باشند». این نخستین بار است که از زبان یک مقام سیاسی ارشد ایرانی که دولت حسن روحانی نیز به او نزدیک است، سخنانی در مورد دست داشتن حکومت سوریه در حمله شیمیایی منتشر می شود؛ ایران همواره مسئول حملاتی از این دست را در سوریه، مخالفان بشار اسد معرفی کرده است. این گفته ها با واکنش های گوناگونی روبه رو شده و در رسانه های جهانی نیز بازتاب داشته است. روزنامه بریتانیایی گاردین در وب سایت خود به این موضوع را آغازی بر «نخستین تقابل جدی میان دولت عمل گرا و مخالفان افراطی تر» آن در ایران نام برده است. گاردین می گوید علنی شدن این موضوع نشان دهنده «اختلافی»ست که در تهران بر سر مسئله سیاست منطقه ای و نیز گفت وگو با واشینگتن در مورد برنامه اتمی وجود دارد. این روزنامه می گوید در ایران هستند کسانی که می خواهند با استفاده از سوریه و «جنگ شیعه و سنی» گفت وگوهای احتمالی را از میان بردارند. مجله آمریکایی آتلانتیک نیز به گفته های هاشمی رفسنجانی اشاره کرده و می نویسد با وجود همه تکذیبیه ها، گفته های او نشان از اختلاف نظر در تهران در مورد سوریه دارد. آتلانتیک می گوید استفاده صدام حسین از سلاح شیمیایی در زمان جنگ ایران و عراق، «رخمی تاریخی» برای ایرانیان و از جمله بسیاری از مقام های آن کشور است که برایشان مشکل خواهد بود حتی از نظر تاکتیکی، چنین چیزی را (در سوریه) بپذیرند. گفته های هاشمی رفسنجانی و سیاست های دولت حسن روحانی مورد توجه روزنامه های دیگری نیز قرار گرفته است، از جمله لوس آنجلس تایمز و واشینگتن پست؛ اولی با اشاره به گفته های هاشمی رفسنجانی و دومی بدون اشاره به آن می گویند ایران گویش خود در قبال سوریه را تغییر داده است. آنها گفته های اخیر حسن روحانی را نیز کند و کاو کرده اند؛ که با وجود آنکه امنیت و حکومت سوریه برای تهران از اهم واجبات است، اما رئیس جمهوری ایران به «کمک نطامی به دولت اسد» اشاره ای نکرده است. در ایران نیز گفته های رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنان با واکنش هایی روبه روست. با وجود آنکه کسانی مانند امام جمعه اصفهان یا سخنگوی وزارت خارجه ایران موضوع را تکذیب کرده اند، اما خود او هنوز تکذیبیه رسمی در این مورد منتشر نکرده است. در تازه ترین واکنش، روز گذشته، احمد توکلی، از نمایندگان مجلس ایران، به این موضوع پرداخته و در گفت وگویی با خبرگزاری مهر خواست تا «خود» او این موضوع را تکذیب کند. اکبر هاشمی رفسنجانی پیشتر نیز به سوریه اشاره کرده بود؛ او نهم شهریور ماه گفته بود «بايد از بيان مواضع غيررسمی و افراطی توسط افراد غيرمرتبط پرهيز شود و مواضع اصولی و هوشيارانه نظام توسط كانال های رسمی و مسئول بيان شود». آقای رفسنجانی در آن زمان به گفته هایی در رابطه با سوریه اشاره کرده بود که از کانال های غیر رسمی و «بدون در نظر گرفتن تبعات منفی آن» منتشر می شوند.

تا امروز هیچ ایرانی سر کسی را نبریده و آدمربایی نکرده و تجاوز نکرده. این آقا هم فقط لاف زده که زودتر معروف و مشهور شود

علیرضا فرقانی بخشدار سابق جزیره کیش و از تحلیلگران سیاسی در ایران در اظهاراتی به ربودن یکی از دختران باراک اوباما و تجاوز جنسی به وی ، در صورت حمله به سوریه تهدید کرد. به گزارش سایت تحلیلی اکسترا بلده دانمارک فرقانی گفته است مجازات حمله به سوریه تنها به "مالیا" دختر 15 ساله اوباما منحصر نخواهد شد بلکه خواهر کوچکتر وی و نیز خانواده های وزیران ، سفیران و رهبران نظامی آمریکا را در بر خواهد گرفت. علاوه بر این سایت آمریکایی بسیاری از روزنامه های این کشور و نیز روزنامه بریتانیایی "دیلی میل" به تحلیل و تفسیر این خبر پرداختند. فرقانی در پروفایلش بر روی اینترنت خود را "تحلیلگر سیاسی" و تابع بی قید و شرط ولایت مطلقه فقیه می داند.این تحلیگر ایرانی گفته است که تنها 21 ساعت پس از حمله آمریکا به سوریه ، افرادی از خانواده های وزیران ، و مقامات نظامی آمریکا ربوده می شوند و پس از 18 ساعت فیلمی از چگونگی سر بریدن آنها پخش خواهد شد. گفتنی است که فرقانی یکی از نزدیکان مهدی طائب رئیس گروه " مبارزه با جنگ نرم" به شمار می آید

۱۳۹۲ شهریور ۱۵, جمعه

رئیس سازمان بسیج مستضعفین ایران: 40 درصد از متولدین در آمریکا حرامزاده هستند

رییس سازمان بسیج مستضعفین گفت: مطالبه رهبری از همه نخبگان در کشور، آسیب شناسی سبک زندگی می باشد تا با اصلاح آن، تمدن اسلامی کامل و نقطه امید مستضعفین دنیا برجسته تر و مطمئن تر شود. به گزارش ایلنا، سرتیپ بسیجی محمدرضا نقدی روز پنجشنبه 05-09-2013 در جلسه هیات عاشقان ولایت بسیجیان استان گلستان در تشریح وضعیت غرب گفت: "یک میلیون دوربین مداربسته در انگلستان مردم را کنترل می کند و بطور متوسط روزانه 32 عکس از آن ها گرفته می شود، با وجود این سالانه 300 هزار خودرو در انگلستان سرقت می شود و یا میزان رسمی طلاق در آمریکا 60 درصد بوده و 40 درصد از متولدین در آمریکا حرامزاده هستند." وی افزود: "در گذشته پلیس بین الملل میزان جرایم سالانه کشورها را در سایت خود متتشر می کرد که چند سال پیش آمار آمریکا به عنوان کشور اول را حذف و بعد کل آمار را حذف کردند." نقدی ایران را "الگوی بشریت" معرفی کرد و گفت: "انقراض نسل در غرب یکی از دستاوردهای لیبرال سرمایه داری است. و امروز استکبار با مطرح شدن ایران اسلامی به عنوان الگوی بشریت مقابله می کند." وی افزود: "امروز تمام دنیا ایران را بعنوان الگوی خود می بینند ولی نقاطی در این الگو دارای اشکال می باشد." جانشین فرمانده کل سپاه در امر بسیج درباره "برخی ریشه های آلودگی در آسیب شناسی سبک زندگی" که به گفته وی الگوی ایرانی را دچار اشکال کرده است گفت: "اول خرافاتی که در طی چندین هزار سال توسط طاغوت ها در مردم نهادینه شده است؛ مانند چهارشنبه سوری؛ دوم تبلیغات خارجی و غربی که توسط ماهواره ها و فیلم های فاسد وارد شده است مانند وضعیت بد حجاب، سن بالای ازدواج، برخورد نامناسب با پدر و مادر و... و منشأ آلودگی سوم وضعیت تاریخی است مانند مقابله مردم با حاکمیت ظالمین و پرداختن مالیات که متاسفانه از آن سال ها نهادینه شده است." وی با اشاره به کشته شدن شماری از هوادران مجاهدین خلق در حمله اخیر به پادگان اشرف در عراق گفت: "حمله ای که توسط مجاهدین عراقی به پادگان اشرف روی داد، مهمتر از عملیات مرصاد بود؛ چراکه تعداد زیادی از سران پلید منافقین در یک روز نابود شدند."

۱۳۹۲ شهریور ۱۴, پنجشنبه

بازی اعدام‌ با جایزه مرگ

یک کودک هشت ساله در شهرستان جوانرود در استان کرمانشاه در هنگام آنچه «بازی اعدام» گزارش شده است، جان می‌بازد.

این خبر تکان‌دهنده روز دوشنبه یازدهم شهریور ماه منتشر شد. بر اساس این خبر که تارنمای کرد‌پا آن را منتشر کرده است، چند کودک اهل روستای «کلاش لولم»، هنگام تاب‌بازی قصد داشته‌اند صحنە اعدام رئوف مصطفایی، یک شهروند این شهر را به ‌عنوان بازی تکرار کنند که در این میان، مهران یوسفی، پسر هشت ساله، جان خود را از دست می‌دهد.
این اولین بار نیست که کودکانی مانند مهران با طناب دار خود را حلق آویز می‌کنند. محمد مصطفایی، حقوقدان و فعال حقوق بشر ساکن نروژ می‌گوید: «در گذشته نیز نمونه‌هایی از این دست وجود داشته است اما در خبر‌ها انعکاسی نیافته و علت چنین خودکشی‌های ناخواسته‌ای بررسی و مشخص نشده است. با وجود این کشور ما از جمله کشورهایی است که اعدام در ملاء عام را تجویز کرده و رییس قوه قضاییه هم بر اجرای آن پافشاری می‌کند.»این اما اولین بار نیست که کودکانی مانند مهران با طناب دار خود را حلق‌آویز می‌کنند. محمد مصطفایی، حقوقدان و فعال حقوق بشر ساکن نروژ، در این‌ زمینه به رادیو زمانه می‌گوید: «در گذشته نیز نمونه‌هایی از این دست وجود داشته است، اما در خبر‌ها انعکاسی نیافته و علت چنین خودکشی‌های ناخواسته‌ای بررسی و مشخص نشده است. با وجود این کشور ما از جمله کشورهایی است که اعدام در ملاء عام را تجویز کرده و رئیس قوه قضاییه هم بر اجرای آن پافشاری می‌کند. حقوقدانان و حتی قضات زیادی بر معایب و زیان‌های اعدام در ملاء عام تاکید کرده‌اند، اما گوش مسئولان قوه قضائیه ایران در این مورد و البته بسیاری از موارد دیگر بدهکار نیست.»

تبلیغ بی‌قدری زندگی
در روزگار ما، تماشا و نمایش خشونت مخصوصاً در مورد کودکان به شکل‌ها و صورت‌های مختلف نهی شده است. حتی رسانه‌های بزرگ خبری که کارشان اطلاع‌رسانی سریع و در لحظه رویدادهای گوناگون از جمله جنگ و کشتار است، پیش از آنکه تصاویرشان را به مخاطبان خود عرضه کنند، درباره خشونت موجود در آن‌ها هشدار می‌دهند.در ایران اما به نظر می‌رسد نه تنها اقدامی عملی برای مبارزه با خشونت و به تصویر کشیدن آن صورت نمی‌گیرد، بلکه رفتارهای خشن به شکلی خودآگاه و ناخودآگاه ترویج می‌شوند. اعدام، آن هم در ملاء عام، در کنار دیگر مجازات‌هایی که در مقابل دیدگان عموم مردم اجرا می‌شوند، نمونه‌هایی از ترویج خشونت هستند که ممکن است تاثیرات جبران ناپذیری بر فرد و جامعه بگذارند. با وجود این ممکن است کسانی هم باشند که این نگاه را یکجانبه بدانند و نظر دیگری داشته باشند.به عنوان نمونه، یک روزنامه‌نگار، با اشاره به تجربه و خاطره خود در این مورد می‌نویسد: «من چندبار شاهد اعدام بوده‌ام. اولین‌بار هم فکر کنم نه سالم بود. یک بار شاهد سنگسار بوده‌ام و یک بار هم شاهد گردن زدن. نه بیمار اجتماعی هستم، نه به انحطاط فرهنگی کشیده شده‌ام. چندین نفر از دوستان و همکلاسی‌هایم را که با هم از مدرسه فرار کردیم که برویم اعدام تماشا کنیم می‌شناسم که هیچ‌کدام نه تنها بیمار اجتماعی نشدند و به انحطاط فرهنگی کشیده نشدند که افراد بسیار موفق و دارای جایگاه اجتماعی بالایی هم هستند. از اعدام در ملاء عام دفاع نمی‌کنم، اما نگاه‌های یک‌جانبه‌ای را هم که این روز‌ها مطرح می‌شود نمی‌پسندم.»به نظر می‌رسد در ایران نه تنها اقدامی عملی برای مبارزه با خشونت و به تصویر کشیدن آن صورت نمی‌گیرد، بلکه رفتارهای خشن به شکلی خودآگاه و ناخودآگاه ترویج می‌شوند. اعدام، آن هم در ملاء عام، در کنار دیگر مجازات‌هایی که در مقابل دیدگان عموم مردم اجرا می‌شوند، نمونه‌هایی از ترویج خشونت هستند که ممکن است تاثیرات جبران ناپذیری بر فرد و جامعه بگذارند.محمود صباحی، جامعه‌شناس مقیم آلمان درباره این نگاه اخیر و درستی و نادرستی این اعدام‌ها به رادیو زمانه می‌گوید: «اعدام تنها یک رفتار سیاسی و اجتماعی از بنیان خطا‌کارانه نیست، بلکه عملی به کلی ابلهانه است. تاثیرات اعدام تنها در بازی کودکان انعکاس مرگ‌آور نمی‌یابد، بلکه جان انسانی را در نزد آنان بی‌حرمت و بی‌قدر می‌‌کند و این خود آغاز تباهی است و نه بازداری تباهی.»
این پژوهشگر دانشگاه لایپزیک معتقد است: «آن هنگام که کودک مرگ را چنان پست و زشت تجربه می‌کند و آن را همچون نیرویی قوی‌تر از نیروی زندگی درمی‌یابد، به یقین نه در راه زندگی بلکه در راه مرگ (تباهی، تخریب، تحقیر و نفی) کوشش افزون‌تری خواهد کرد زیرا در ناخودآگاه خود نیروی قهار مرگ و نمایش زشت آن را به یاد خواهد آورد که چگونه می‌تواند آدمی را به سخره بگیرد و بر او چیرگی یابد. به بیان دیگر، آنچه اعدام و نمایش آن را از درون بی‌ثمر‌تر و از هدف دور‌تر می‌سازد، این است که از طریق آن، هراس طبیعی از مرگ و شرم از خطا‌کار بودن ناگهان از دست خواهد رفت و راه را برای همه آن‌ خطاهایی باز خواهد کرد که قرار بوده به واسطه نمایش مرگ کثیف، از آنها پیشگیری شود.»

جمهوری اسلامی اما در طول سال‌های پس از پیروزی انقلاب سال ۱۳۵۷، تلاش کرده است تا با مجازات‌های سنگین، شلاق زدن و قطع کردن اعضای بدن و اعدام کردن بر اساس قانون مجازات اسلامی، آمار وقوع جرم و جنایت را کاهش دهد. این مجازات‌ها گاهی در مقابل دیدگان عموم مردم اجرا می‌شوند تا ترس از جزا و مرگ، باعث عبرت جامعه شود و بدکاران را از راهی که انتخاب کرده‌اند، بازگرداند، اما اینکه چه کسانی و از چه گروه‌های سنی‌ای شاهد این مراسم خواهند بود، معمولاً مورد توجه نبوده است.محمود صباحی در این‌ زمینه می‌گوید: «برای پیشگیری از ناهنجاری‌های احتمالی اجتماعی آنچه که باید اتفاقاٌ ترمیم و بازنگری شود، همین روش‌های کوته‌اندیشانه تنبیه و مجازات است. باید به جای از قدر انداختن زندگی در چشم کودکان و دیگران، امکان دریافت و احساس ارزشمند بودن زندگی را فراهم آورد. کسی که به جنایت دست می‌یازد در حقیقت ساده‌ترین راه خود‌کشی را برگزیده است. او می‌داند که سرانجام جز مرگ در انتظار او نیست، اما او‌‌ همان را می‌خواهد (اگرچه از آن می‌هراسد و می‌گریزد) زیرا این زندگی به ادامه دادنش نمی‌ارزد. پس او جامعه را مدام نیش می‌زند و آزار می‌دهد تا ناگزیر شود به زندگی‌ او خاتمه دهد زیرا خودکشی جسارت افزون‌تری می‌‌خواهد تا آنکه کسی یا کسانی مامور خاتمه دادن به این زندگی بی‌ارزش و خوارکننده شوند.»محمود صباحی، جامعه‌شناس مقیم آلمان: «اعدام تنها یک رفتار سیاسی و اجتماعی از بنیان خطا‌کارانه نیست بلکه عملی به کلی ابلهانه است. تاثیرات اعدام تنها در بازی کودکان انعکاس مرگ‌آور نمی‌یابد بلکه جان انسانی را در نزد آنان بی‌حرمت و بی‌قدر می‌‌کند و این خود آغاز تباهی است و نه بازداری تباهی.»با وجود اینکه در چندسال گذشته فعالان مدنی و حقوق بشر اعتراض‌های گسترده‌ای به اجرای اعدام و مخصوصاٌ اعدام در ملاء عام در ایران داشته‌اند، مراسم حلق‌آویز کردن همچنان با پافشاری مقامات قضایی پا بر جا مانده تا این شائبه به وجود بیاید که شاید بازتولید خشونت در جامعه تلاشی است از سوی حاکمیت برای حفظ و کنترل منافع خود.صباحی در این زمینه با تاکید بر اینکه در جهان امروز تائید و اقتدا به روش‌های خطا‌کارانه پیشینیان خود خطایی است به شدت نابخشودنی، می‌گوید: «گذشتگان ما در حقیقت از آستانه و گستره آگاهی ما بی‌بهره بودند و به خیال خود راه درستی را برای محدود کردن جرم و جنایت یافته بودند، اما امروزه به کلی روشن شده است که از طریق اعدام آن هم در ملاء عام چه خسران جبران‌ناپذیری در روان مردم و به ویژه کودکان به وجود می‌‌آید. بنابراین، آنچه برای مثال دولت ایران را به چنین رفتارهای ناهنجار اجتماعی می‌کشاند، نه نادانی و نادانستگی بلکه گونه‌ای تبهکاری عمدی است.»او اضافه می‌کند: «برپا دارندگان دار‌ها و صادرکنندگان حکم‌های اعدام و نمایش آن، منش تبهکارانه خود را بروز می‌د‌هند، اما برای آنکه بتوانند میل تبهکارانه برآمده از روان‌ رنجور خود را نهان کنند، ناگزیر باید در جلد نظام‌های سیاسی و قضایی خود‌برساخته بخزند. در حقیقت، این خطاکاران احتمالی نیستند که به اعدام و نمایش آن محتاج‌اند، بلکه درست خلاف آن، این عاملان و آمران اعدام‌اند که به آن و نمایش آن به شدت نیاز دارند.»

تقلید مرگبار
«من همراه با دایی‌ام برای تماشا رفته بودم که تازه از جبهه آمده بود. بیشتر جنگ را در جبهه گذرانده و چند بار زخمی شده بود. یک بار قاطی جنازه‌ها تا بیمارستانی در شیراز برده بودندش و توی سردخانه چشم باز کرده و خودش را بسته‌بندی شده در پلاستیک، وسط انبوهی از جنازه دیده بود. متلاشی شدن بدن و قطعه قطعه شدن دوستان نزدیکش را هم کم به چشم ندیده بود، اما با تمام این اوصاف، نتوانست بیش از چند دقیقه از صحنه سنگسار را تحمل کند. حالش به هم خورد. بعد از آن هم تا یک هفته‌ای حالش بد بود و تا یک ماهی به سختی می‌توانست غذا بخورد.با وجود اینکه در چند سال گذشته فعالان مدنی و حقوق بشر اعتراض‌های گسترده‌ای به اجرای اعدام و مخصوصاٌ اعدام در ملاء عام در ایران داشته‌اند، مراسم حلق‌آویز کردن همچنان با پافشاری مقامات قضایی پا بر جا مانده است تا این شائبه به وجود بیاید که شاید بازتولید خشونت در جامعه تلاشی است از سوی حاکمیت برای حفظ و کنترل منافع خود.آنهایی که سنگ می‌زدند اما لذت را در همه وجودشان و برق نگاه‌شان می‌شد دید. چنان با لذت سنگ می‌زدند که انگار داشتند انتقام طعم شیرین گناهی را می‌گرفتند که آن زن بیچاره چشیده و خودشان از آن محروم بودند. مطمئناً پس از آن هم مدت‌ها سرخوش شوق و شعفی بوده‌اند که با شنیدن جیغ و ناله زن نگونبخت، سرتا پایشان را فرا گرفته بود. جیغ و ناله دلخراشی که دل چنگیز و تیمور را کباب می‌کرد. هنوز هم حتماً آن خاطره شیرین را با هیجان تعریف می‌کنند و وقتی به حکایت جیغ و ناله‌ها می‌رسند قهقهه‌ای سر می‌دهند.»این بخشی از خاطره مهرداد فرهمند، روزنامه‌نگار ایرانی است از مراسم سنگساری که در نوجوانی و در شهر همدان شاهد آن بوده. فرهمند این روایت را ۲۶ آگوست سال ۲۰۱۰ میلادی در فیس‌بوک خود منتشر کرده است.از زمان نوجوانی او تا امروز گرچه سطح و شرایط زندگی در ایران تغییرات زیادی به خود دیده ولی گویا سنگسار و اعدام همچنان نمایشی سرگرم‌ کننده‌اند. گرچه در سال‌های اخیر و به دنبال اعتراض‌های جهانی به سنگسار، قوه قضائیه ایران اجرای این حکم را متوقف کرده، اما اجرای اعدام در ملاء عام همچنان ادامه دارد.اول بهمن ماه سال گذشته (۱۳۹۱ خورشیدی)، مهدی رستم‌پور در گزارشی که در تارنمای رادیو فردا منتشر شد، از اجرای مراسم اعدام در استادیوم سبزوار انتقاد کرد. او در این گزارش با اشاره به آزادی حضور زنان برای تماشای مراسم اعدام در ورزشگاه نوشت: «از دیگر نکات ماجرای اعدام در زمین فوتبال سبزوار، آزادی حضور زنان در ورزشگاه بود. بانوانی که اگرچه حق تماشای فوتبال را ندارند، اما حضورشان در ورزشگاه برای تماشای حلق آویز شدن آدم‌ها بلامانع است.»این در حالی است که مشخص نیست چه تعدادی از جمعیت حاضر در این ورزشگاه، کودک و نوجوان بوده‌اند و اینکه آیا آنان هم به تقلید از آنچه دیده‌اند اعدام‌بازی کرده‌اند یا نه؟
محمد مصطفایی، فعال حقوق بشر و مدیر سازمان مدارای جهانی به رادیو زمانه می‌گوید: «در کودکان نیروی تکرار عمل بزرگسالان به گونه‌ای قوی است که به راحتی تقلید می‌کنند و اعمال خشونت‌بار بیشتر از اعمال عاطفی بر ذهن‌شان نقش می‌بندد. اعدام از جمله موارد بسیار وحشتناک است که کودکان را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد و چون آن‌ها اغلب در سنین پایین معنی و مفهوم مرگ را درک نمی‌کنند، با تقلید این مراسم جان‌شان را در معرض خطر قرار می‌دهند. به عنوان نمونه جهانی، بعد از اینکه صدام حسین اعدام شد و خبرش منتشر شد، چندین کودک به تقلید از این رفتار با حلق آویز کردن خود، رفتار مجریان اعدام را تقلید کردند.»

مصطفایی اضافه می‌کند: «پرونده مهران هم از جمله پرونده‌هایی است که می‌توان به عنوان یک پرونده موردی برای حذف اعدام به طور کلی و حذف اعدام در ملاء عام به صورت خاص، آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. مسئولان دستگاه قضایی نیز می‌بایست با دید باز و تفکر عمیق و کار‌شناسی، اعمالشان را طوری مدیریت کنند که آسیبی به جامعه و مردمانش وارد نشود

عبادی: بیانیه سپاه حدس دخالت آن در حادثه اشرف را تقویت می‌کند

شیرین عبادی به همراه دو سازمان حقوق بشری با انتقاد از ابراز خرسندی سپاه پاسداران از مرگ ده ها تن از مجاهدین خلق در کمپ اشرف، می گوید این اقدام گمانه زنی ها در مورد دخیل بودن مستقیم یا غیرمستقیم دولت ایران در این واقعه را تقویت می کند. شیرین عبادی، برنده نوبل صلح، ۱۳ شهریورماه در گفت و گو با کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: «برخی از حدس و گمان ها در مورد دخالت بخشی از حکومت ایران در این حادثه است... به ویژه آن که سپاه پاسداران اطلاعیه ای داده و در آن از کشته شدن اعضای سازمان مجاهدین اظهار خوشحالی کرده است... این بیانیه حدس برخی که در این خصوص دولت ایران را به طور مستقیم یا غیرمستقیم دخیل می دانند، تقویت می کند.» فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر نیز در بیانیه ای مشترک که ۱۲ شهریورماه منتشر شده، با ابراز نگرانی شدید از بیانیه سپاه پاسداران، تأکید کرده است که بیانیه سپاه را «تنها می توان به معنای مشارکت در این گونه قتل های فراقضایی یا حمایت از آنها تلقی کرد». ۱۰ شهریورماه بروز انفجارهای پیاپی در اردوگاه اشرف، محل استقرار صد تن از نیروهای سازمان مجاهدین خلق به مرگ ده ها تن انجامید. یک مقام امنیتی عراق یافتن ۵۲ جسد را در این اردوگاه تأیید کرده است. در پی این واقعه سپاه پاسداران جمهوری اسلامی در بیانیه ای از «حمله به اردوگاه اشرف» از سوی گروهی که آنها را فرزندان «مجاهدان شهید عراقی» نامیده ابراز خوشحالی کرد.

۱۳۹۲ شهریور ۱۳, چهارشنبه

نتیجه ی خمینی فتوشاپ شد ! این بود آرمان های امام راحل ؟

آیت‌الله خمینی، حجاب را به زنان ایران، خارج از حق انتخاب‌شان، تحمیل کرد. به عبارتی، آیت‌الله خمینی، حقوق میلیون‌ها زن را در کشورمان دست‌کاری کرد و هزاران هزار زن «بدحجاب» و «نیمه‌حجاب» توسط نیروهای انتظامی و بسیج مقلد «امام» کتک خورده و آسیب دیده‌اند.هزاران هزار زن ایرانی حتی با داشتن اندک آرایشی در حد خانم نعیمه اشراقی، مورد برخوردهای خشونت‌آمیز نیروهای حکومتی قرار گرفته‌اند.اما حالا یک زن، در خارج از ایران، با لباس و حجابی که احتمالا انتخاب خودش است، ظاهر شده و از وزیر تحقیقات و فن‌آوری انتاریو که یک ایرانی-کانادایی هم هست، جایزه گرفته. بسیاری از چیزهایی را که پدربزرگ مادرش به جامعه ایرانی تحمیل کرده، در ظاهر او دیده نمی‌‌شود. چقدر خوب! او خود را از ظلمی که آیت‌الله خمینی به میلیون‌ها زن روا داشته، با انتخاب خود رها می‌کند

۱۳۹۲ شهریور ۱۱, دوشنبه

سقوط سوریه یعنی غرق شدن ایران در بحران

اقدام اسد در استفاده از سلاح شیمیایی باعث شد تا جهانیان در مورد ارتکاب «جنایت علیه بشریت» توسط او به توافق رسیده و در صدد اقدامی نظامی علیه حکومت سوریه حتی در صورت مخالفت شورای امنیت به دلیل وتوی روسیه برآیند. هشدارهای کلامی لاوروف بی معنی هستند. هنگامی که از او سوال شد «در صورت دخالت نظامی آمریکا در سوریه، آیا مسکو به واشنگتن پاسخ خواهد داد؟» به صورتی خلاصه گفت «روسیه قصد ندارد به خاطر سوریه با هیچ کشوری وارد جنگ شود.» این موضع گیری کافی بود تا نظام ایران به هراس افتاده و احساس کند که ستون های جبهه موسوم به «مقاومت» در حال فرو ریزی است. نظام سوریه، دسترسی ایران به ساحل مدیترانه و جنوب لبنان را از طریق حزب الله و غزه را از طریق حماس تسهیل می کند که دومی بعد از سقوط اخوان المسلمین در مصر مشغول ترمیم ارتباط خود با تهران است. مسکو می توانست در اعلام این موضع که دخالتی در جنگ نخواهد داشت، تاخیر کند تا اینکه حمله آمریکا شروع شود؛ ولی این کار را نکرد و با عجله ای که به خرج داد به کاخ سفید کمک کرد تا ائتلاف جهانی گسترده تری را تشکیل داده و ایده حمله به سوریه را زیر چتر آن پیگیری کند، به خصوص اینکه لاوروف به عمد اشاره کرد که مسکو پیش از این نه برای دفاع از میلوسویچ در یوگسلاوی و نه در دفاع از صدام در عراق وارد عمل شده و صرفا به هشدار دادن اکتفا کرده بود. با این حال تحلیل روس ها هر چند بیانگر این است که مسکو از سقوط نظام اسد ضرر می کند، اما ضرر تهران را «فاجعه بار» خوانده است. نظام سوریه تا آن اندازه برای ایران مهم است که حتی آن را استان سی و پنجم ایران خوانده اند. تهران برای بیش از سی سال مشغول مهیا کردن پلی به نام سوریه بود تا از طریق آن به دخالت های خود در امور کشورهای عربی به خصوص کشورهای خلیج [فارس] ادامه دهد و همواره شعار مبارزه با اسراییل را بهانه دخالت های خود قرار داده، هر چند که اسراییل دقیقا به مانند ایران اصرار دارد تا نظام اسد کماکان در سوریه بر سر کار بماند. ممکن است خیلی مبالغه آمیز باشد اگر بگوییم که موضع گیری روسیه، چراغ سبزی زودهنگام برای حمله به سوریه بود، ولی آیا مسکو می توانست بار سرپوش گذاشتن بر قتل سوری ها با سلاح شیمیایی را بر دوش حمل کند؟ سوری هایی که ظرف حدود سه سال گذشته شاهد حمام خون و عملیات نابودسازی سیستماتیک با تکیه بر سلاح ها و پوشش سیاسی کثیف روسیه بوده اند. می توانیم بگوییم که ما در برابر فرصتی تاریخی قرار داریم تا جهان عرب را بعد از مدت ها چند دستگی، بار دیگر متحد کنیم. سقوط نظام سوریه، وضعیت سیاسی عراق را آرام خواهد کرد و در نتیجه بازوهای ایران در منطقه یکی پس از دیگری قطع می شوند؛ همچنان که سقوط حکومت منطقه ای اخوان المسلمین به مثابه سقوط «رویاهای عثمانی» بود. سقوط نظام اسد قطعی است و ضربه ای تعیین کننده به نقش ایران در منطقه می زند. عراق دیگر خط مقدم ایران در طرح های مخربش نخواهد بود و در نتیجه در مشکلات داخلی فراوانش غرق خواهد شد. مشکلات ایران تنها منحصر به بحران اقتصادی کمرشکن نیست که در اثر میلیاردها دلار هزینه برای دخالت در امور دیگر کشورها و حمایت از نظام اسد ایجاد شده، بلکه بحران آزادی های اجتماعی در داخل ایران را نیز شامل می شود. انتخابات ریاست جمهوری اخیر ایران مثال و نشانه بارزی بر این بحران بود. اگر سقوط نظام سوریه ضرری برای مسکو و خسارتی جبران ناپذیر برای تهران است، زلزله ای در منطقه خواهد بود که نقشه سیاسی خاورمیانه را به کلی تغییر می دهد. تاثیر سقوط این نظام تنها منحصر به کشورهای همسایه اش مثل عراق، لبنان، اردن و ترکیه نیست؛ بلکه آثار و نتایجی را در تمامی منطقه و جهان بر جای خواهد گذاشت. شکست روسیه، عواقبی دارد و فروپاشی پایگاه قدرتمند ایران در منطقه، نظام این کشور را ناگهان در مواجهه با مشکلات داخلی عمیقش قرار می دهد. باید به یاد بیاوریم که در مصر چه اتفاقی افتاد. سقوط دولت مصر در حقیقت به مثابه سقوط رویاهای آمریکا و ترکیه در بنای یک «خاورمیانه جدید اخوانی» بود که در آن معیارهای قومیتی از بین رفته و جای آن را معیارهای ملی می گرفت. می توانیم بگوییم که ما در برابر فرصتی تاریخی قرار داریم تا جهان عرب را بعد از مدت ها چند دستگی، بار دیگر متحد کنیم. سقوط نظام سوریه، وضعیت سیاسی عراق را آرام خواهد کرد و در نتیجه بازوهای ایران در منطقه یکی پس از دیگری قطع می شوند؛ همچنان که سقوط حکومت منطقه ای اخوان المسلمین به مثابه سقوط «رویاهای عثمانی» بود. دوره تیره ای که در آن عرب ها به پیشرو در نیت و واپس گرا در عمل توصیف می شدند، خاتمه یافته است. عبدالحلیم خدام معاون سابق رییس جمهور سوریه زمانی گفته بود که عرب ها به دو دسته تقسیم می شوند: عرب های جغرافیایی که بار ملی گرایی را به دوش می کشند و عرب های ارضی که نفت در اختیار دارند و وظیفه شان تأمین مالی ملی گراهاست که دستاورد این ملی گراها هم چیزی جز شکست و فاجعه نبوده است.

نامه به دکتر احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در باره نقض فاحش حقوق بشر در ایران

بار دیگر از پیگیریهای بی وقفه جنابعالی در تهیه گزارش نقض بی شمار حقوق بشر شهروندان ایرانی توسط حکومت این کشور و ارانه این گزارش ها به سازمان ملل متحد سپاسگزاری میکنیم و آرزومندیم که نقض فاحش حقوق بشر در ایران کماکان توسط شما به گوش جهانیان برسد.سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور به عنوان نماینده یکی از پرسابقه ترین سازمانهای سیاسی و مردمی ایران، وظیفه خود می داند که به موازات تلاش برای استقرار یک دولت ملی مبتنی بر آرای عمومی، نقض گسترده حقوق بشر در ایران را هم پیگیری کند.ما موارد پنهان وضعیت دردناک مردم ایران را در رابطه با وضعیت زندانیان سیاسی و آلوده سازی محیط زیست و ارسال نامحدود امواج پارازیت برای محدود ساختن دسترسی شهروندان به اطلاعات و اخبار شبکه های ماهواره ای که گفته میشود برای سلامت شهروندان بسیار خطرناک است، در فوریه امسال به اطلاع شما رساندیم.اکنون به شما آگاهی میدهیم که پس از انتخابات ریاست جمهوری که قرابتی با استانداردهای بین الملی انتخابات آزاد نداشت، تجاوز به حقوق و آزادی شهروندان و گروههای اجتماعی مانند زنان، کارگران، اقلیت های مذهبی و قومی در ایران همچنان ادامه دارد.ماشین اعدام جمهوری اسلامی بار دیگر به کار افتاده و طبق گزارشات رسیده، تنها در روز پنجشنبه ۲۲ اوت حداقل ۲۳ نفر در نقاط مختلف ایران اعدام شده اند.زندانیان سیاسی در خطر دائمی بسر میبرند و حتی در مدت حبس خود نیز از این آزار و اذیت‌ها مصون نیستند. آنها مرتبا در معرض ضرب و شتم ماموران و تهدید انتقال به زندانهای انفرادی میباشند. فشارهای روحی و جسمی به زندانیان به حدی است که برخی از آنان قادر به تحمل این شرائط نبوده و دست به خودکشی زده اند.بازجویی‌های گاه و بی‌گاه و غیرقانونی و کشته شدن زندانیان زیر شکنجه یا به علت عدم وجود امکانات درمانی در زندان‌ها به امری عادی بدل شده است. ستار بهشتی، افشین اسانلو، علی‌رضا کرمی خیرآبادی و دهها نفر دیگر به دلیل شکنجه یا عدم رسیدگی به موقع پزشکی در زندان جان خود را از دست داده اند. آقای محمد جراحی کارگر نقاش و عضو سندیکای کارگران نقاش و تزیینات تهران به دلیل ابتلا به سرطان تیروئید و عدم دسترسی مناسب به پزشک به سمت مرگ سوق داده می شود. آقای رضاشهابی راننده اتوبوس و عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران به دلیل عدم معالجات و مراقبت های پزشکی بعد از عمل جراحی در شرایط نگران کننده ای به سر می برد و از روز یک‌شنبه ۱۱ اوت به دلیل برخورد دور از ادب زندان بانان و مسئولین بهداری و عدم درمان قطعی وی و اکتفای بهداری به تجویز داروهای مسکن بجای درمان قطعی، دست به اعتصاب دارو و درمان زده است. آقای بهنام ابراهیم زاده بجرم دفاع از حقوق کارگران و کودکان در زندان است. خانواده وی محتاج نان شب اند و او که نان آور خانواده است در زندان بسر میبرد. تنها فرزند وی مبتلا به سرطان خون شده و او نمی تواند حتی در دوره معالجه کنار فرزندش باشد. آقای رسول بداغی معلم که به جرم فعالیت در سندیکای معلمان زندانیست از اول اوت سال جاری از زندان رجایی شهر به بیمارستان منتقل گردیده و آنجا به تخت بیمارستان زنجیر شده است.آقای حسین رونقی وبلاگ نویس و فعال حقوق بشر که از بیماریهای متعددی همچون کم کاری کلیوی، آنژین قلبی، التهاب مثانه و پروستات و خونریزی گوارشی رنج می‌برد اجازه درمان برای معالجه در خارج از زندان را دریافت ننموده است. ایشان از تاریخ ۹ اوت و مادر وی از تاریخ ۲۰ اوت در خارج از زندان برای اعتراض به این وضعیت در اعتصاب غذا بسر میبرند. به آقای شاهین دادخواه نیز که از ناراحتی کلیه رنج می برد، اجازه انتقال به بیمارستان داده نشده است.سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور تاکید میکند که تجاوزات سیستماتیک جمهوری اسلامی به حقوق و آزادی های شهروندان ایران پس از روی کار آمدن آقای روحانی نیز همچنان ادامه دارد. ما نیز مانند سایر افراد و گروههای فعال سیاسی یا حقوق بشری تمامی توان خود را برای همراهی با شما برای ارائه مستندات مورد نیاز به کار خواهیم بست.

نقش روسای "بنیاد شهید" در اختلاس میلیاردی

 در گزارشی به جزئیات جدید از اختلاس در "بنياد شهيد" پرداخته است. بنا بر این گزارش كارگروه تحقيق و تفحص از "بنياد شهيد و امور ايثارگران" در از دست داشتن برخی مديران این بنياد در اختلاس اخير خبر داده است.بر پایه این گزارش اختلاس در مرداد ماه سال ۹۱ رخ داد. ابتدا ماموران "سازمان بازرسی کل کشور" در جریان بررسی وضعیت مالی بنیاد شهید متوجه شدند یکی از مسئولان باسابقه بخش تسهیلات، در حالی که مبلغ بدهی بنیاد به شرکت بیمه ۵ میلیارد تومان بوده، مبلغ ۹ میلیارد تومان به حساب این شرکت واریز کرده است.ابتدا رقم این اختلاس ۱۵ میلیارد تومان اعلام شد ولی مسعود زریبافان رئیس "بنیاد شهید" اعلام کرد این اختلاس ۶ میلیارد تومان بیشتر نبوده است.در همین زمینه غلامعلی جعفرزاده ‌ایمن‌آبادی نماینده مجلس و عضو هیات رئیسه کمیته تحقیق و تفحص از "بنیاد شهید و امور ایثارگران" گفت: «به طور حتم رئیس‌جمهور نباید از بدنه بنیاد شهید و امور ایثارگران رئیس انتخاب کند، زیرا بسیاری از روسایی که در راس هرم بنیاد شهید و امور ایثارگران هستند در این تخلفات نقش مهمی دارند.»به‌گفته این نماینده مجلس شورای اسلامی، بر اساس مستنداتی که در تحقیق و تفحص از "بنیاد شهید" به دست آمده "پای بسیاری از روسایی که در راس هرم بنیاد شهید و امور ایثارگران هستند درمیان است"."بنیاد شهید و امور ایثارگران" بنیادی دولتی است که مسئولیت رسیدگی به امور خانواده‌های کشته‌شدگان در جنگ ایران و عراق را بر عهده دارد. در اساسنامه بنیاد شهید آمده که این بنیاد "زیر نظر رئیس‌جمهور و نظارت عالیه مقام رهبری اداره می‌شود".«حیف و میل بیش از ۱۷۰ میلیارد تومان از دارایی‌های بانک بنیاد شهید»پیش از این هنگام تصویب طرح تحقیق و تفحص از "بنیاد شهید و امور ایثارگران" در مجلس شورای اسلامی امیر خجسته، طراح تحقیق و تفحص از "حیف و میل بیش از ۱۷۰ میلیارد تومان از دارایی‌های بانک دی در صرافی‌ها" خبر داده بود.امیر خجسته همان زمان اعلام کرد: «این رقم از طرف صرافی‌هایی خاص به کشور امارات و شهر دبی انتقال داده شده که در این رابطه تعدادی از افراد دستگیر شده‌اند و عده‌ای دیگر به خارج از کشور فرار کرده‌اند.» بانک دی در سال ۸۹ و با سهام "بنیاد شهید" ایجاد شد.بر اساس گزارش سازمان شفافیت بین‌المللی، ایران به لحاظ رشوه و فساد مالی یکی از فاسدترین کشورهای دنیاست و در میان ۱۷۸ کشور، در رتبه ۱۴۶ قرار دارد. ایران در این جایگاه با کشورهایی چون کامرون، ساحل‌عاج، لیبی، نپال، پاراگوئه، هائیتی و یمن هم‌ردیف است.