۱۳۹۲ تیر ۹, یکشنبه

دختران فمن سوئدی با سینه های لخت به مسجدی در استکهلم حمله کردند



سه دختر فمینیست از گروه فمن برای پشتیبانی از انقلابیون مصر که برضد دولت اسلامگرای آن کشور تظاهرات می کنند با سینه های لخت به درون مسجدی در استکهلم سوئد حمله بردند و شعارهایی برای آزادی زنان دادند.اولیا المهدی فمینیست مصری به همراه یک دختر تونسی و یک کنشگر سوئدی به بزرگترین مسجد مسلمانان در استکهلم وارد شده و با سینه های لخت اقدام به شعار دادن بر علیه حجاب نمودند.دختران فمن در این تظاهرات از زنان مصری خواسته اند که بر ضد سده ها بردگی برپاخیزند و به انقلابیون بپیوندند

اعدام پنهانی ۱۶ زندانی متهم به مواد مخدر در اصفهان

نازنین جواهریان، یکی از مسئولان مرکز آمار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران اعلام کرد ۱۶ زندانی متهم به حمل و نگهداری مواد مخدر در ایران به شکل پنهانی در سال گذشته اعدام شدند. جواهریان در گفت وگو با هرانا، تارنمای مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران گفت: “روز گذشته [شنبه] دادستانی اصفهان از اجرای حکم ۴۰ زندانی متهم به مواد مخدر در طی سال ۹۱ خبر داد، این در حالی است که با بررسی هایی که مرکز آمار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران انجام داده است سال گذشته اجرای حکم ۲۶ زندانی متهم به حمل و نگهداری مواد مخدر از سوی رسانه های دولتی اعلام شده است.” به گفته وی بر اساس آمار موجود در سال گذشته شش زندانی به شکل پنهانی اعدام شده بودند که خبرگزاری هرانا آن را اعلام کرده بود اما بر اساس سخنان دادستانی ۱۰ زندانی دیگر نیز اعدام شده اند. نازنین جواهریان گفته به همین خاطر اجرای احکام مخفیانه اعدام سال گذشته در اصفهان شامل ۱۶ تن می شود.

از سرگیری اعدام‌ها پس از انتخابات

دستگاه قضایی جمهوری اسلامی پس از یک وقفه دو هفته ای، اجرای مجازات اعدام را در نقاط مختلف کشور از سر گرفته است. از ۲۴ خرداد، روز برگزاری انتخابات ریاست جمهوری به این طرف، دست کم پنج مجرم با اتهامات مختلف به دار آویخته شده اند. به گزارش روابط عمومی دادگستری استان چهار محال بختیاری روز پنجشنبه ۳۰ ام خرداد ماه چهار زندانی که در بین شان یک زن هم هست، در شهر کرد به دار آویخته شدند. روزنامه کیهان که در شماره روز شنبه خود این خبر را پوشش داده اسامی اعدام شدگان را محمد ابدالي، وحيد فيوج، گل افروز فيوج و قباد فيوج اعلام کرده است. بر اساس گزارش مزبور این چهار نفر به جرم خريد، نگهداری و حمل مقادیری مواد مخدر از نوع هروئين در شعبه اول دادگاه انقلاب شهرستان شهرکرد محاکمه و به اعدام محکوم شدند. متهمین رديف اول تا سوم در محل زندان مرکزي شهرکرد و متهم رديف چهارم (قباد فيوج) در منطقه مهديه شهرکرد و در ملاءعام به دار آويخته شدند. براساس گزارش سازمان حقوق بشر ایران که آمار مجازات مرگ در ایران را مستند می کند،قباد فیوج در حالی که روی زمین ایستاده بود توسط یک جرثقیل با طناب دار بالا کشیده شد. این سازمان حقوق بشری تاکید کرده که این شیوه اعدام منجر به مرگ پس از چند دقیقه بر اثر خفگی و یک نوع "زجر کُش" کردن محسوب میشود. این درحالیست که یک مقام دادگستری روز شنبه، یکم تیرماه گفته بود که "به دلیل سیاست های قوه قضائیه و مسائل بین المللی و حقوق بشری، اعدام مجرمان در ملاءعام تجویز نمی شود." خبرگزاری فارس، به نقل از جمال انصاری، رئیس کل دادگستری استان قزوین نوشته بود: "اگر در گذشته اعدامی در ملاءعام صورت می گرفت، به دلیل وجود شرایط استثنایی بود، ولی با توجه به تصویربرداری این گونه مراسم و پخش آن در رسانه های دنیا، دیدگاه قوه قضائیه این است که دیگر اعدام در ملاعام صورت نگیرد." مجازات در ملاء عام از جمله ویژگی هایی است که ایران و چند کشور اسلامی را از دیگر کشورهای اجرا کننده مجازات مرگ در ملاء عام جدا می کند. اجرای این مجازات طی سالهای گذشته در ایران افزایش یافته است. در ارتباط با ادامه اعدام ها در ایران همچنین گزارش شده که روز ۲۸ خرداد ماه نیز چهار زندانی محکوم به قصاص برای اجرای احکام اعدام به سالن اعدام زندان رجایی شهر منتقل شدند. یکی از زندانیان اعدام شد و سه زندانی دیگر با رضایت اولیای دم از اعدام نجات یافتند. دستگاه قضایی در دو هفته منتهی به انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا هیچ موردی از اجرای مجازات مرگ را برای زندانیان مختلف به صورت رسمی اعلام نکرده بود. به دنبال از سرگیری اجرا و انتشار آمارهای اعدام، محمود امیری مقدّم، سخنگوی سازمان حقوق بشر ایران گفته است: "به نظر می رسد که علی خامنه ای رهبر حکومت ایران نمایش وحشت را پس از دوهفته توقف در اعدام ها به مناسبت نمایش دموکراسی ، از سر گرفته است." امیری مقدّم همچنین از جامعه جهانی خواسته تا از سر گرفتن اعدام ها در ایران را محکوم کنند. کمتر از ۱۰ روز به انتخابات ریاست جمهوری ایران هم سازمان دیده بان حقوق بشر، از سازمانهای جهانی مدافع حقوق بشر، در بیانیه ای خواهان توقف اجرای قانون مجازات اسلامی در ایران شده بود. یازدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری ایران روز ۲۴ خرداد ماه، برگزار شد. ایران بعد از چین بزرگترین اعدام کننده در دنیاست. تداوم و اجرای مجازات اعدام در کشور همواره با واکنش گسترده نهادها و مدافعان حقوق بشر روبرو بوده است.

دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه: با حضور احمد شهید در ایران مخالفیم

محمدجواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه، روز یکشنبه نهم تیرماه گفته است، به احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران، اجازه ورود به ایران داده نمی شود. محمد جواد لاریجانی در گفت و گو با خبرگزاری مهر تصریح کرده است:«نحوه عمل این گزارشگر اشکالات حرفه ای فراوانی دارد . از جمله این اشکالات منابع اوست. احمد شهید در گزارشات خود به افرادی اشاره می کند که هیچ مدرکی برای اثبات حضور آنها وجود ندارد و صرفا یک ادعا است.» دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه اضافه کرده است: «احمد شهید صرفا اتهامات محتلف را سر هم می کند و به راحتی هر فردی می تواند با بررسی سایتهای ضد نظام گزارشی مانند او را تهیه کند. کار او غیر موجه بوده و از نظر چارچوب حرفه ای کاملا مطرود است.» محمد جواد لاریجانی در ادامه گفته است:«به همین دلیل ما با سفر او به ایران، نصب او و نحوه عملش مخالفت جدی کردیم .» شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ماه فروردین ۱۳۹۰ با صدور قطعنامه ای به تعیین یک گزارشگر ویژه برای ایران رای داد. این شورا سپس در خردادماه همان سال احمد شهید، وزیر امور خارجه سابق مالدیو، را به عنوان گزارشگر ویژه ایران انتخاب کرد. احمد شهید در چهارمین گزارش خود در خصوص وضعیت حقوق بشر در ایران که در اسفندماه سال ۱۳۹۱ منتشر شد، باردیگر مقام های جمهوری اسلامی ایران را به نقض سیستماتیک حقوق بشر متهم کرد. احمد شهید در این گزارش از وخامت وضعیت حقوق بشر در ایران ابراز نگرانی کرده و به مواردی مانند، نرخ اعدام ها در ایران، اعترافات تحت فشار، نقض آزادی بیان و حق تجمع، برخوردها با حامیان حقوق بشر در ایران، شکنجه، اعدام ها، وضعیت حقوق زنان، اقلیت های قومیتی، اقلیت های مذهبی، و وضعیت هم جنس گرایان و دوجنس گرایان و تراجنسیتی ها در جامعه ایران اشاره کرده بود. گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران از جمهوری اسلامی خواسته بود که همکاری اش را با گزارشگر سازمان ملل افزایش دهد و گفت وگویی اساسی و سازنده با این گزارشگر شکل دهد و سفر او را به ایران تسهیل کند. احمد شهید از زمان انتخاب به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران تا کنون موفق به دیدار از این کشور نشده و مقام های جمهوری اسلامی به او اجازه سفر به ایران را نمی دهند

بازداشت چند شهروند اسلواکی در ایران به اتهام جاسوسی

گروهی از ورزشکاران پرش با چتربال (پاراگلایدر) تبعه اسلواکی از ماه مه در ایران به اتهام جاسوسی در بازداشت به سر می برند. سخنگوی وزارت امور خارجه اسلواکی شامگاه جمعه (۲۸ ژوئن/۷ تیر) این موضوع را تایید کرد. بوریس گاندل، سخنگوی وزارت امور خارجه اسلواکی شامگاه جمعه در گفت وگو با خبرگزاری TASR گزارش رسانه ها درباره بازداشت چند شهروند اسلواکی در ایران را تایید کرد. وی گفت: «نمایندگی ما در تهران هم مستقیما با شهروندان در بازداشت و هم با مقامات ایران در تماس است. درباره جزئیات این ماجرا و شمار دقیق افراد بازداشت شده هنوز خبر دقیقی منتشر نشده است. پایگاه اینترنتی Sme اسلواکی پیش تر اعلام کرده بود که شمار افراد بازداشت شده احتمالا بین ۵ تا ۷ نفر است. این پایگاه اینترنتی گزارش داده بود که افراد بازداشت شده در جریان چترپری خود به یک تاسیسات نظامی در ایران نزدیک شده و توسط مقامات امنیتی به اتهام جاسوسی بازداشت شده اند. "جاسوسی" که به سرعت آزاد شد این نخستین بار نیست که شهروندان اسلواکی در ایران به اتهام جاسوسی بازداشت می شوند. در ماه ژانویه سال جاری نیز یک شهروند ۲۶ ساله اسلواکی به نام "ماچی والوخ" به اتهام جاسوسی برای سازمان اطلاعاتی آمریکا (سیا) در ایران بازداشت شد. جمهوری اسلامی این مرد را به تلاش برای دستیابی به اطلاعات محرمانه درباره برنامه اتمی ایران متهم کرد. مقامات امنیتی کشور در این باره جنجال زیادی برپا کردند و ده ها گزارش در رسانه ها و چند فیلم منتشر شد. در این گزارش ها به نقل از والوخ آمده بود که او از سوی یک افسر اطلاعاتی آمریکا به نام لوگانو، اسامی چهارتن از کارشناسان اتمی ایران را دریافت کرده تا با آن ها تماس بگیرد. ولی پس از مدت کوتاهی میروسلاو لایچاک، وزیر امور خارجه اسلواکی، خبر آزادی ماچی والوخ را اعلام کرد و این فرد در تاریخ ۸ فوریه به همراه کنسول اسلواکی از تهران به میهن خود بازگشت. به رغم سروصدای زیادی که درباره اهمیت دستگیری این شهروند ۲۶ ساله اسلواکی در ایران برپا شده بود، مقامات قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی توضیحی
درباره دلیل آزادی سریع وی ندادند

۱۳۹۲ تیر ۸, شنبه

سلام مردم! من سيد على خامنه‌اى هستم!

در ميدان بعدى، داستان جنبش سبز و اصلاح طلبان را با هم تمام كردم...همه را كشيدم دنبال روحانى، اگر مردم حاضرند او را معتدل و مردم سالار بخوانند، حتما من را هم معتدل و مردم سالار خواهند دانست...حماسه يعنى همين!مى‌خواهيد بدانيد قصه اين انتخابات چه بود؟ مى‌گويم.

درخواست ۱۶۰ فعال سیاسی و مدنی از حسن روحانی برای پایان دادن به تبعیض تحصیلی در ایران

: ۱۶۰ فعال سیاسی و مدنی و دانشجوی محروم از تحصیل با ارسال نامه ای به حسن روحانی، با اشاره به «برخوردهای سلیقه ای» با دانشجویان به دلایل سیاسی و عقیدتی، خواهان «رفع تبعیض» از تحصیل در ایران برای اقلیت های مذهبی و منتقدان سیاسی شدند. در این نامه با اشاره به ممانعت از ورود بهاییان، دانشجویان ستاره دار و فعالان و منتقدان سیاسی به مؤسسات آموزش عالی، تاکید شده که این موارد «به عنوان یکی از انواع تضییقات و بلایا و محرومیت های گوناگون، موجب تألم و تأثر شدید است». نویسندگان این نامه در آغاز نامه ی خود با اشاره به اینکه حسن روحانی در مناظرات انتخاباتی با صراحت خود را حقوق دان معرفی کرده و از «رفتار پادگانی تبری» جسته است، تاکید کرده اند که: «موج نامه ها و ارائه ی مطالبات گوناگون از حق تحصیل گرفته تا مطالبات زنان، از درخواست آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی تا رفع حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد، در کنار شادی های خیابانی که اخیرا صورت گرفته است، همگی نشان از اعتمادی است که مردم و فعالین سیاسی و مدنی و دانشجویان و کارگران به شما دارند.» آن ها در ادامه نوشته اند: «آرزومندیم اعتمادی که به واسطه ی ادبیات شما به وجود آمده، با تحقق وعده های تان مستدام باشد تا این بار نه تنها به عنوان رییس جمهور بلکه به عنوان شخصیتی فراجناحی و فراسیاسی، نام خود را در تاریخ ایران زمین به نیکی ثبت نمایید.» این نامه می افزاید: «در این سالیان پرجفا با وجود تظلم و دادخواهی فعالین حق تحصیل، نه تنها هیچ یک از دولت مردان قدمی در پی اصلاح این وضع بر نداشته اند بلکه متولیان فرهنگی کشور تحت عنوان انقلاب فرهنگی تصمیم گرفتند بیش از پیش این دانشجویان را از دانشگاه ها اخراج و از ورود داوطلبان جدید جلوگیری کنند.» امضاکنندگان نامه به حسن روحانی هم چنین به تعطیلی دانشگاه مجازی بهاییان از سوی نهادهای امنیتی و بازداشت مدیران آن، و نیز تبعیض اعمال شده علیه پیروان آیین یارسان به عنوان نمونه هایی از تبعیض تحصیلی در ایران اشاره کرده اند. گفتنی است اخیرا کمیسیون حقوق بشر دفتر تحکیم وحدت، کمپین دفاع از حق تحصیل، و سایت دانشجونیوز گزارشی را منتشر کرده اند که در آن به بیش از ۱۰۰۰ مورد اخراج، محرومیت از تحصیل و ستاره دار شدن دانشجویان و استادان در دوران هشت ساله ی دولت احمدی نژاد پرداخته شده است

۱۳۹۲ تیر ۷, جمعه

وکیل ستار بهشتی خطاب به رییس سازمان پزشکی قانونی: بگویید ستار زیر دست بازجویش فوت کرد

وکیل ستار بهشتی، وبلاگ نویسی که در آبان ماه سال ۹۱ در  بازداشتگاه پلیس فتا جان خود را از دست داد با اعتراض به اینکه پس از هشت ماه هنوز پرونده موکلش به دادگاه فرستاده نشده است به کمپین بین اللملی حقوق بشر در ایران گفت:«بازپرس پرونده را به دادگاه نمی فرستد چون می خواهد زمان بخرد و فکر می کند با این کار پرونده کمرنگ می شود و با گذشت زمان حساسیت آن کمی تعدیل می شود، در حالیکه بزرگترین اشتباه را می کند.»
رییس سازمان پزشک قانونی روز دوم تیرماه به خبرگزاری فارس در مورد پرونده ستار بهشتی به اظهار نظر پر ابهامی اکتفا کرد و گفت به تشخیص پزشکان پزشک قانونی “او بر اثر شرایط خاص و فشارهای روحی ستار بهشتی فوت ‌کرده است.” رییس سازمان پزشک قانونی این را نظر قطعی پزشکان عنوان کرد.
گیتی پورفاضل، وکیل پرونده ستار بهشتی در خصوص این اظهار نظر تازه پزشک قانونی گفت:« متاسفانه اصلا پرونده را به دادگاه نمی فرستند تا وکیل و قاضی بتوانند رودرروی یکدیگر قرار بگیرند و مسائل واضح و روشن شود. این اولین بار نیست که پزشک قانونی این اظهار نظر را می کند. از ابتدا هم که من دنبال پرونده در دادسرا بودم به من گفتند تحت فشار و استرس فوت کرده است. من هم گفتم بله اما تحت فشار چه زمانی بوده و کجا بوده است؟ زیر دست بازجو و زیر فشار بوده و در اثر اعمال فیزیکی و روانی که روی او انجام شده ممکن است ایست قلبی هم کرده باشد که بله، ایست قلبی هم کرده است اما چه کسانی باعث ایجاد این شرایط شدند.»
ستار بهشتی، متولد سال ۱۳۵۶، کارگر و وبلاگ‌نویس ایرانی بود که در تاریخ ۹ آبان ماه ۱۳۹۱ توسط پلیس فتا دستگیر شد. او به اتّهام “اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت در شبکهٔ اجتماعی و نوشتن مطالب انتقادی در وبلاگ شخصی بازداشت شده بود. در مدت بازجویی به شدت از سوی پلیس فتا شکنجه شد و در مدتی که بازداشت بود درگذشت. او در گورستان رباط کریم نزدیک محل زندگیش به خاک سپرده شد. بر اساس گزارش ثبت شده در روابط عمومی بهشت زهرای تهران تاریخ، مرگ ستار بهشتی ۱۳ آبان ماه نوشته شده است.
خانم پور فاضل در گفتگوی قبلی با کمپین در اسفند ماه سال گذشته اظهار امیدواری کرده بود که پرونده در سال جدید به دادگاه فرستاده شود. او در آن گفتگو اشاره کرده بود که تمام مدارک و مستندات داخل پرونده کامل
و آماده ارسال به دادگاه است. هنوز با گذشت چهار ماه از شروع سال جدید پرونده به دادگاه فرستاده نشده است.
گیتی پور فاضل، وکیل خانواده ستار بهشتی گفت:« ستار ۴ بازجو داشته که یک نفر از آنها مقصر اصلی در مرگ ستار بوده است. او در جلسه بازپرسی آمد و ما هم او را دیدیم. او را چون مامور اطلاعات است به دادگاه نمی فرستند مبادا که محکوم شود. اگرچه در قانون اساسی ما آمده است کسانیکه تابعیت ایران را دارند همگی در برابر قانون مساوی هستند ولی ما عملا می بینیم که افراد مساوی نیستند. با توجه به شرایط، مرتبه و وابستگی های که دارند قانون در موردشان اعمال نمی شود. حقیقت این است. متاسفم. من آنچه که اعتقاد دارم را می گویم حالا امکان دارد بنده خودم هم سر از اوین در بیاورم یا امکان دارد که بگذارند حرفم را بزنم و جلو بروم. از این دو حال خارج نیست. برای چه هشت ماه پرونده جوانی که جانش را زیر شکنجه های بازجویی از دست داده نباید به دادگاه فرستاده شود!»
خانم پور فاضل با اظهار اینکه چند نفر از زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین آمادگی شهادت در دادگاه را دارند، گفت:« من با یکی، دو زندانی بند ۳۵۰ زندان اوین که چندی پیش به دلیل بیماری در بیمارستان بستری شده بودند صحبت کردم. آنها ستار را یک روز قبل از مرگش در بند دیده بودند، آنها گفتند ما با چشم خودمان دیدیم که بدن این بچه کبود بوده و از نظر روحی هم تعضیف شده بوده.. آنها اعلام آمادگی برای شهادت دادن در دادگاه را هم کردند. دقت کنید برای همین است که پرونده را به دادگاه نمی فرستند چون من بلافاصله از دادگاه تقاضا خواهم کرد تا شاهدان در دادگاه حاضر شوند و دیده های خودشان را بگویند.»
خانم گیتی پور فاضل ۲۹ خرداد ماه نیز نامه ای به حسن روحانی، رییس جمهور منتخب ایران نوشت و خواستار رسیدگی به این پرونده موکلش شد. او در بخشی از این نامه نوشته است:”اینک هشت ماه ازتشکیل پرونده می گذرد و شخص قاتل هم که از ماموران پلیس فتاست معلوم گردیده است پرونده همچنان در بازپرسی خاک می خورد و به دادگاه فرستاده نمی شود.”
خواهر ستار بهشتی در گفتگوی با کمپین بین المللی حقوق بشر در بهار امسال گفته بود که ماموران امنیتی او و دیگر اعضای خانواده اش را تحت فشار قرار داده اند تا سکوت کنند و پیگیر پرونده ستار نباشند. خانم بهشتی در آن گفتگو گفته بود عملا جلوی او را در خیابان می گیرند و تهدیدش می کنند

خامنه ای همچنان جنبش سبز را دشمن اصلی خود می داند

یادداشت سیاسی: آقای خامنه ای درست همان طور سخن گفت که «مهندسی» انتخابات خرداد ۹۲ بر آن پایه پیش رفته بود. اعلام رضایت از «جنبش بنفش» و حمله به «جنبش سبز» *. رهبر حکومت در این سخنرانی که نخستین سخنرانی مهم او بعد از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بود، رضایت خود از انتخابات اخیر را اعلام کرد و حتی یک بار دیگر از کسانی که به نظام اعتقاد ندارند و رای دادند تشکر کرد. او این رای را «اعتماد به نظام و انتخابات» آن عنوان کرد. مصادره به مطلوب رای بخشی از جامعه که از پیش نیز قابل پیش بینی بود. آقای خامنه ای در سخنرانی خود کوشید از احساس رضایت مشترک بین حکومت و بخش هایی از جامعه در انتخاب حسن روحانی در کاهش و تخلیه ی انرژی اعتراضی جامعه نهایت استفاده را ببرد و وعده به «صلح و صفا» بدهد. صلح و صفایی که قرار است با کمترین امتیازها به جنبش مردم و در چهارچوبی مهندسی شده جاری شود. امتیازی که مردم گرفته اند، ریاست جمهوری آقای روحانی است. حمایت های تاکنونی از حسن روحانی رئیس جمهور آینده ی ایران در سطوح موثر حکومت، حمایت هایی که به موقع خود هیچ وقت از دولت های محمد خاتمی صورت نگرفت، این فرضیه را تقویت کرده است که حکومت به این «امتیاز»ی که داده وفادار خواهد ماند و روحانی در حکومت نه تنها با چالش مواجه نخواهد شد، بلکه مورد حمایت قرار خواهد گرفت. امتیازی که مردم داده اند – یا قرار است در این معامله بدهند - جنبش سبز است. همه ی سیاست ها و تاکتیک ها و «مهندسی» در انتخابات و اکنون بعد از انتخابات، در جهتی پیش می رود که جنبش سبز محکوم و فراموش شود. آقای خامنه ای روز گذشته نشان داد هیچ «سازش»ی بین او و جنبش اعتراضی سبز وجود ندارد. در آن جا عقب نشینی برای او معنا ندارد. او همچنان دشمن اصلی خود را در سطح داخلی این جنبش با همه ی مولفه هایش می شناسد. او انتخابات ۹۲ را «الگو»یی کرده است برای کوبیدن جنبش سبز و محکوم کردن رفتار میرحسین موسوی و مهدی کروبی دو کاندید سرکش و مردم معترض به آن انتخابات. او این «مهندسی» را در آینده نیز ادامه خواهد داد. بر جامعه ی ایرانی است که تصمیم بگیرد می خواهد وارث جنبش سبز – جنبش مشترک اصلاح طلبان و تحول خواهان – بماند یا راه جنبش بنفش – جنبش مشترک اصلاح طلبان و میانه روهای اصولگرا – را انتخاب کند. هر کدام از این دو راه ضروریات خود را دارد. در نگاه اول، سخنرانی روز چهارشنبه ی آقای خامنه ای حیله ای است مکارانه و در ادامه ی مهندسی انتخابات برای بیگانه کردن جامعه با جنبش سبز و در نگاه دوم، نشانه امیدوارکننده ای است از «اعتدال» و «آشتی جویی» رهبر حکومت با رای دهندگان. انتخاب با ماست! * جنبش بنفش و جنبش سبز را می توان به عنوان دو نشانه و استعاره به کار برد: سبز: اعتراض به دیکتاوری و ولایت فقیه (مرگ بر دیکتاتور!) بنفش: سازش با دیکتاتوری و ولایت فقیه (دیکتاتور تشکر، تشکر!)

۱۳۹۲ تیر ۶, پنجشنبه

مینا احدی خطاب به روحانی و اصلاح طلبان یک هفته پس از انتخابات

مینا احدی خطاب به روحانی و اصلاح طلبان یک هفته پس از انتخابات



اینتل‌ست پخش برنامه‌های شبکه‌های ایران را «قطع می‌کند»

شرکت خدمات ماهواره ای «اینتل ست» تصمیم گرفته است تا برنامه های شبکه های وابسته به جمهوری اسلامی را از ۱۰ تیرماه قطع کند. شبکه خبری پرس تی وی، شبکه تلویزیونی انگلیسی زبان جمهوری اسلامی ایران، روز چهارشنبه، پنجم تیرماه اعلام کرد که شرکت خدمات ماهواره ای «اینتل ست»، که مقر آن در لوکزامبورگ است، با ارسال نامه ای به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران اظهار کرده است که در همراهی با تحریم های ایالات متحده علیه عزت الله ضرغامی، رئیس این سازمان، تصمیم به قطع برنامه های شبکه های ایرانی گرفته است. شبکه خبری پرس تی وی و شبکه اسپانیایی زبان هیسپان تی وی از جمله شبکه هایی هستند که پخش برنامه هایشان از دوشنبه هفته آینده، ۱۰ تیرماه، قطع می شود. پرس تی وی ضمن اعلام این خبر می گوید مایکل مان، سخنگوی رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا به این شبکه تلویزیونی گفته است که رسانه ها مشمول تحریم های ایالات متحده نیستند

۱۳۹۲ تیر ۵, چهارشنبه

این روزها تنها می‌گریم، سخنی با کسی ندارم، به من و ما باز هم خیانت شد!

این روزها تنها می گریم، سخنی با کسی ندارم، به من و ما باز هم خیانت شد! «مگه رأیتو نمی خواستی پس بگیری؟! بیا این رأیته!» «م. دانا» به یاد میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و شیخ شجاع، کروبی و به یاد آن دختر معترض جنبش سبز که جنایتکاران رژیم در حین تجاوز به او فریاد می کردند «مگه رأیتو نمی خواستی پس بگیری؟! بیا این رأیته!»، باور دارم دوستان بنفش چیزی فراتر از رأی مورد نظر آن جنایت پیشه به دست نیاورده اند. در حالی که نظام چهار سال با تمام توان رسانه ای خود، هواداران جنبش سبز را تا حد فریب خورده، مفتون، خائن و وطن فروش یا در بهترین حالت، نادان بی خبر از همه جا معرفی کرد، گویا توانست هدف کلی جنبش را در نزد خود سبزی ها به مخالفت با اشخاص و نام هایی مانند احمدی نژاد یا جلیلی تنزل دهد، گو این که اصلاً جای بحث نیست که همین افراد محصول کلیت جمهوری اسلامی هستند. سرمهندسی کارآزموده با بیست و چند سال سابقه به نام خامنه ای (او را در منزل «نظام» صدا می کنند) با در خدمت داشتن مدیر پروژه کاربلدی به نام خاتمی (تدارکاتچی نظام) می توانند حتی چهار سال دیگر مردم را از ترس یک لولوی دیگر به رأی دادن به هر کسی که اکنون شاید منفور به نظر برسد ترغیب کنند. روند آشنای دگردیسی افراد و «ملاک، حال افراد است»، از فرط روشنی نیاز به مثال آوردن ندارد

حسن روحانی و کلاه گشادی که سر آن هجده میلیون نفررفت

ملت یا لااقل آن هجده میلیون که به روحانی رای دادند هنوز نفهمیده اند چه کلاه گشادی سرشان رفته است نفهمیده اند روحانی هم آخوندی است درست مانند آخوندهای دیگر که تا قبل از رسیدن به قدرت عادل و ازادیخواه است و پس از قدرت تیشه به ریشه همه می زند و تنها کاری که نمی کند کمک به ملت است.فعلا که همه داغ هستند یک مدت صبر کنید جشن و پایکوبی ها برای پیروزی این آخوند حقه باز تمام شود آن وقت می فهمند چه کلاه گشادی بر سرشان رفته است. طرفداران اصلاح طلبان برای چند دلار بیشتر درخارج از کشور برای روحانی لابی کردند و پاچه خواری آقا را کردند درحالی که اگر همین ها به تحریم کمک کرده بودند شاید الان وضع بهتری می داشتیم با این وضع جمهوری اسلامی تثبیت شد و کلاه گشادی سر آن هجده میلیون نفر رفت 

۱۳۹۲ تیر ۴, سه‌شنبه

الهام: احمدی‌نژاد با امام زمان بازمی‌گردد

غلامحسین الهام، سخنگوی دولت، گفته است محمود احمدی نژاد به همراه امام دوازدهم شیعیان بازخواهد گشت.آقای الهام گفته است "احمدی نژاد در رجعتی دیگر همراه با امام عصر حکومت مطلوب را پیگیری خواهد کرد." غلامحسین الهام این سخنان را در جشنی که به مناسبت سالگرد تولد امام دوازدهم شیعیان برگزار می شد، بیان کرده است. آقای الهام در این باره گفته "در سوم تیر ۸۴ حادثه ای روی داد و دولتی بر سر کار آمد تا امید مهدوی را در دل ها بنشاند و باور خفته انقلاب اسلامی که خود وسیله ای به سوی قله نور و صاحب اصلی ولایت بود، بار دیگر احیا کند و در راه ماندگانی که عدالت را فراموش کرده بودند، را به سوی این حقیقت ناب تلنگری بزند." محمود احمدی نژاد در واکنش به ستایش آقای الهام گفت: "احمدی نژاد عددی نیست؛ به خدا اگر من خاک پای نوکر رده نهم امام زمان باشم برایم بالاترین و ابدی ترین افتخار است. بالاترین افتخار ما این است که نوکر نوکرهای امام زمان (مردم) هستیم." در این مراسم شعارهایی در حمایت از آقای احمدی نژاد و اسفندیار رحیم مشایی سر داده شده است. از جمله عده ای شعار داده اند: "چپ، راست، کارگزار، علیه خدمتگزار". در سال های اخیر دیدگاه های محمود احمدی نژاد و نزدیکانش درباره امام دوازدهم شیعیان و مسایل آخرالزمانی انتقادهای زیادی را برانگیخته است

۱۳۹۲ تیر ۳, دوشنبه

جمهوری اسلامی ایران قاتل افشین اسانلو است!

کلیه کارگران در بند و زندانیان سیاسی فوری و بی قید و شرط آزاد باید گردند. بنا به خبر رسانی خانواده اسانلو و طبق گزارشهای موجود، افشین اسانلو، کارگر در بند و زندانی سیاسی، روز پنجشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۲، بر اثر سکته قلبی در زندان رجایی شهر به بیمارستان انتقال و در آنجا جان خود را از دست می دهد. جزییات دقیق مرگ افشین اسانلو هنوز روشن نشده است. این اولین بار نیست که در زندان رجایی شهر، که بنا به اظهارات و گفته های زندانیان از شرایط بسیار ضد انسانی برخوردار است، زندانیان به ناراحتی های سخت جسمی و روحی دچار شده و برخی از آنان جان باخته اند. افشین اسانلو که از فعالین ایجاد سندیکای رانندگان برون شهری بود به اتهام "اجتماع و تبانی" توسط قاضی صلواتی به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده بود و در غیر انسانی ترین شرایط این دوران را میگذارند. شکی نباید داشت که قاضی صلواتی، مسئولین زندان رجایی شهر و کلیت حکومت سرکوبگر جمهوری اسلامی ایران مسئولین و مسببین حقیقی و حقوقی جان باختن افشین اسانلو هستند. اتحاد بین المللی ضمن همدردی با خانواده اسانلو مراتب تاسف عمیق و انزجار شدید خود از جان باختن نابهنگام افشین اسانلو در اسارتگاههای جمهوری اسلامی ایران را اعلام میکند و در شکایت و اعتراض علیه مسببین این فجایع خود را در کنار آنان و نهادها و فعالین کارگری دانسته و در بین المللی کردن صدای این اعتراض تمام تلاش خود را بکار خواهد برد. اتحاد بین المللی بار دیگر جنبش کارگری ایران و جهان و تمامی نهادها و سازمانها و احزاب کارگری و مدافعین حقوق انسانی را به گسترش اعتراضات و فشار جهانی برای آزادی فوری و بدون قید و شرط کلیه کارگران دربند و زندانیان سیاسی در سراسر ایران فرا می خواند. در راستای تحقق این مهم از هیچ کوشش و تلاشی فروگزاری نکنیم.

افشین اسانلو، فعال کارگری در زندان رجایی شهر درگذشت

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، افشین اسانلو از هیئت موسس سندیکای رانندگان برون شهری (میان شهری) روز پنج شنبه ۳۰ خرداد ماه حدود ساعت ۱۷ دچار حمله قلبی شده بود، در بیمارستان درگذشت. وی پس از حمله قلبی به کمک سایر زندانیان سیاسی به بهداری زندان رجایی شهر و سپس بیمارستانی خارج از زندان منتقل می گردد و در بیمارستان جان خود را از دست می دهد. افشین اسانلو برادر منصور اسانلو موسس سندیکای کارگران شرکت واحد است. وی از سوی قاضی صلواتی به ۵ سال حبس تعزیری به اتهام "اجتماع و تبانی" محکوم شد و دادگاه تجدید نظر استان تهران نیز این حکم را تایید کرد.

یادم باشد یادت باشد … | باید بیشمار تکرار کنیم آن چیزهایی را می‌خواهیم. رفع حصر میرحسین و کروبی، آزادی زندانیان سیاسی را

یادمان باشد این تازه اول راه است. این جوانه های امید را مراقبت کنیم. طولانی ترین سفرها با اولین قدم ها آغاز می شوند و ما تازه در تپش اولین قدم خود روی ماشین هایمان ضرب گرفتیم و رقصیدیم. یادمان باشد که روحانی ایده آل هیچ کدام ما نبود و نیست. او فقط وسیله است. یا می تواند جوابمان را بدهد و یکی یکی خواسته هایمان را برآورده کند یا می گذاریمش کنار. از او عبور می کنیم. سرعت برآورده کردن آزادی های قانونی در همین قانون اساسی باید قدری باشد که از ما عقب نماند. یادم باشد چهار سال چه شب ها، لعنت کردیم زندگی و زمین و زمان را و در اوج ناامیدی خوابیدیم تا کابوس های سیاه و سفیدمان را ببینیم و همه ی آن شب ها را نمی شود در یک هفته، در یک آقای روحانی و کلیدش فراموش کرد. یادمان باشد چه زندگی ها این چهار سال از هم پاشیدند چه آدم ها آواره شدند و فرصت نکردند آخرین بغض شان را فرودگاه یک دل سیر گریه کنند. یادت باشد چه قلب ها از تپش افتاد، چه خون ها زمین را داغ کرد و چه روزهایی را از سرگذراندیم با داغ و درفش و کهریزک و خبر بد، خبر بد،خبر بد. یادم باشد برای مادری که جگر گوشه اش را از دست داده برای دختری که مادرش را در عاشورا از او گرفتند روحانی هیچ وقت جای خالی عزیزش را در خانه پر نمی کند. یادت باشد روحانی اولین قدم ماست و اولین فریاد دموکراتیک ما بر سر دیکتاتور نه آخرینش. یادم باشد این دل تکه تکه ی ما این قلب شکسته ی هر کدام از ما نمی تواند به این زودی بند بخورد. بند هم اگر بزنی اش دیگر صدای سابق را نمی دهد. انگار چیزی شکسته که هیچ وقت نباید ترک می خورد. دل ما جایی شکست که اگر ده ها انتخابات دموکراتیک هم برگزار کنند ما شنبه ۲۳ خرداد ۸۸ را فراموش نمی کنیم. یادت باشد نباید فراموش کنیم. نباید تابستان تف زده ی ۸۸ را فراموش کنیم. الله اکبرهای شب های ساکت آن سال کبود را. یادمان باشد ما بیشمار بودیم و هستیم. باید بیشمار تکرار کنیم آن چیزهایی را می خواهیم. رفع حصر میرحسین و کروبی آزادی زندانیان سیاسی را. این خیابان ها را بعد از چهار سال با خون دل پس گرفتیم یادمان باشد آسان از دست ندهیم. حالا شهر مال ماست. حالا می شود دل هایمان را بچینیم وسط و بعد بین ۷۵ میلیون ایرانی ناامید تقسیم کنیم. اگر به اینجا رسیدیم شهید داده ایم فریاد کشیده ایم کهریزک رفته ایم یادمان باشد این همه ی آن چیزی نیست که ما می خواستیم. روحانی برای ما میرحسین نمی شود و نه قدر او می تواند پا به پای ما حرکت کند. یادمان باشد این تازه اول راه است

۱۳۹۲ تیر ۲, یکشنبه

حکم کور کردن یک مرد ۲۶ ساله در ایران تایید شد

دیوان عالی جمهوری اسلامی، با تایید حکم قصاص یک متهم، تاکید کرد که یک چشم او باید کور شود. متهم که محمد نام دارد و کارگر یک رستوران است، ۵ سال قبل با پاشیدن اسید، یک چشم مردی ۴۰ ساله را کور کرده است. در حالی که دانش پزشکی می کوشد با استفاده از یک چیپ بینایی را به نابینایان بازگرداند، قوه قضائیه جمهوری اسلامی در چارچوب قانون قصاص بینایان را کور می کند. حکم کور کردن یک چشم مرد ۲۶ ساله ای به نام محمد، پس از تایید در دیوان عالی جمهوری اسلامی به دادسرای جنائی تهران ابلاغ شد. به گزارش سایت تابناک و روزنامه شرق، این مرد، پنج سال پیش با پاشیدن اسید به صورت مرد ۴۰ ساله ای به نام "ولی" سبب کوری یک چشم و ضعف بینائی چشم دیگر او شده است. اسیدپاشی به خاطر اعتیاد ولی که در ابتدا قادر نبود تشخیص دهد چه کسی به روی او اسید پاشیده است، چند روز بعد محمد را به عنوان عامل احتمالی به پلیس معرفی کرد. پلیس پس از یافتن محمد، آثار سوختگی ناشی از اسید را روی دست وی نیز کشف کرد. محمد، ابتدا منکر اسیدپاشی شد، اما در تحقیقات بعدی به آن اعتراف کرد. متهم، همچنین اعتراف کرد که معتاد بوده و برای تامین مواد مخدر خود از "حسن"، شوهر خواهر ولی، پول گرفته تا به روی او اسید بپاشد. در جریان رسیدگی به پرونده، ولی خواستار اجرای حکم قصاص در مورد محمد شد. پرونده این ماجرا، سرانجام به شعبه ۷۹ دادگاه کیفری رفت. دادگاه با توجه به اصرار ولی برای اجرای حکم قصاص، از پزشکی قانونی استعلام کرد. پزشکی قانونی اعلام کرد که کور کردن چشم محمد با اسید، ممکن است به مغز وی نیز آسیب برساند و باعث مرگ او شود. به همین دلیل، قضات شعبه ۷۹ با استناد به نظریه پزشکی قانونی، برای محمد حکم پرداخت دیه و برای شوهر خواهر مرد آسیب دیده، به جرم اجیرکردن محمد حکم زندان صادر کردند

حکم قطع دست شش نفر در شیراز اجرا می‌شود

خبرگزاری هرانا - علی القاصی، دادستان عمومی و انقلاب شیراز گفت حکم قطع دست شش نفر در این شهر صادر شده است. به گزارش خبرگزاری مهر، دادستان شیراز در یک نشست خبری افزود: "شش حکم قطع ید صادر شده که در انتظار جواب مکاتبات انجام شده با رئیس قوه قضاییه هستیم که به زودی اجرایی خواهد شد." چند ماه پیش نیز انگشتان فردی به جرم سرقت در شیراز قطع شد. القاصی در بخش دیگری از سخنانش وجود زندانی سیاسی در شیراز را رد کرده و مدعی شده است که: "زندانی سیاسی در شیراز نداریم بلکه افرادی وجود دارند که به دلیل ارتکاب جرائم عمومی بازداشت شد ه اند اما خانواده های آن ها سعی دارند موضوع این دستگیری ها را سیاسی جلوه دهند." به گفته وی "تعدادی بازداشت ها به دلیل جرایم عمومی از جمله اختلال در نظم و امنیت، عدم توجه به دستورات پلیس و…. بوده است.

مراسم چهارمین سالگرد شهادت ندا آقا سلطان برگزار شد

به گزارش خبرنگار کلمه، در این مراسم که علیرغم فضای امنیتی آن، تعداد زیادی از دوستان و آشنایان و مردم عادی شرکت کرده بودند یاد این شهید جنبش سبز در شنبه ی سیاه سال ۸۸ گرامی داشته شد.بر اساس این گزارش خانواده ی ندا آقا سلطان پس از ساعتی این مراسم را ترک کردند اما مردم و دوستان و فعالان سبز تا ساعت ۹ شب دسته دسته بر سر مزار وی حاضر شدند. اما ماموران امنیتی پس از ترک خانواده ی ندا به باقی شرکت کنندگان اجازه ی نشستن و طولانی شدن حضور را نداده و مرتب به شرکت کنندگان تذکر میدادند که پس از قرائت فاتحه مزار را ترک کنند.در همین رابطه خانم رستمی گفته که خدا را شکر توانستیم مراسم را برگزار کنیم. خیلی امن و راحت بود. مردم هم بودند. ما دیگر داشتیم برمی گشتیم خانه که جمعیت دیگری از دوستداران ندا بر سر خاکش می آمدند.مادر ندا آقا سلطان در چهارمین سالروز کشته شدن دخترش در ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ و در جریان ناآرامی های پس از انتخابات ریاست جمهوری به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: «قرار بود دادگاه برگزار شود اما در چهار سال گذشته دادگاهی برگزار نشد. پرونده هم همچنان مفتوح است. من که دیگر نمی دانم چه بگویم. امیدوارم فقط یک روز قاتل را به من نشان بدهند و بگویند این قاتل بچه ات است.»هاجر رستمی مطلق، مادر ندا آقا سلطان در پاسخ به این سوال که در این ۴ سال چه انتظاراتی از مقامات مسول داشته و آیا پاسخی گرفته است گفت:« انتظار داشتم دادگاه دخترم برگزار شود که نشد. نمی دانم تا زمانیکه زنده ام پاسخی می شنوم یا نه!»مادر ندا آقا سلطان با اظهار اینکه پاسخ به سوالات در خصوص پرونده ندا برایش مشکل است، گفت:« نمی دانم چه بگویم. فقط امیدوارم روزی همه به آزادی برسند و ندا هم انشالله به هدفش برسد. چیز دیگری نمی توانم بگویم. جواب دادن به این سوال ها برایم مشکل است.»ندا آقاسلطان متولد ۳ بهمن۱۳۶۱، در جریان اعتراض به انتخابات ریاست جمهوری ایران، روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ در محله امیرآباد، تقاطع خیابان شهید صالحی و کوچه خسروی به ضرب گلوله کشته شد. تاکنون مشخص نشده است که چه کسی او را به ضرب گلوله به قتل رسانده و یا کسی مسوولیت قتل وی را به عهده نگرفته است. طی ماه های پس از فوت وی، صدا و سیما و برخی مقامات جمهوری اسلامی در چندین نوبت روایت های مختلفی از مرگ وی ارائه دادند. در سال های قبل حضور بر سر قبر ندا آقا سلطان و برگزاری مراسم او با محدودیت ها و خشونت نیروهای پلیس و امنیت همراه بود.

کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران دو هفته قبل از ارائه گزارش وضعیت حقوق بشر در ایران در سازمان ملل توسط گزارشگر ویژه این سازمان در مهر ماه ۱۳۹۰ با مادر ندا آقا سلطان گفتگویی کرد. خانم هاجر رستمی در آن گفتگو با اشاره به اینکه تا کنون پیگیری های آنها برای شناسایی قاتل فرزندش بی نتیجه مانده است، گفت:« من فقط می خواهم پس از دو سال و سه ماه و دو روز که از مرگ دخترم می گذرد از آقای احمدی نژاد اولا بپرسم چرا ما باید اینقدر کشور ناامنی داشته باشیم که بیایند بکشند و بروند، بدون اینکه اتفاق خاصی بیفتد. اما حالا که آقای احمدی نژاد با یکی از معتبرترین رسانه های دنیا صحبت می کند و می گوید ندا توسط عوامل بی بی سی کشته شده حتما سند و مدرکی برای حرف هایش دارد، پس من هم می خواهم عوامل مرگ دخترم را تحویل من بدهد

۱۳۹۲ تیر ۱, شنبه

گزارشی از کنگره جهاني عليه اعدام در مادريد

از ۱۲ تا ۱۵ ژوئن در مادريد کنگره جهاني عليه اعدام برگزار شد. ۱۵۰۰ نفر از ۹۰ کشور جهان در آن حضور داشتند. دو روز جلسات فشرده و در نهايت روز شنبه با يک راهپيمايي بزرگ درمرکز شهر مادريد کنگره به پايان رسيد. اين کنگره از سوي ائتلاف جهاني عليه اعدام سازمان يافته بود و دولتهاي اسپانيا٬ فرانسه٬ نروژ و سويس آنرا حمايت کرده بودند. اکنون در ۹۷ کشور جهان اعدام وجود ندارد در ۵۸ کشور جهان اعدام ميکنند و در ٣۵ کشور براي ده سال اعدام را متوقف کرده اند . طبق آمار اين کنگره در سال ۲۰۱٣ در ۲۱ کشور جهان ۶۸۲ نفر اعدام شده اند که تازه گفته اند بدليل ناروشن بودن اعدام ها در برخي کشورها و از جمله چين و ايران آمار تکميل نيست. پس ما رفته ايم در مورد يک معضل و يک زخم و يک لکه ننگ بر دامن بشريت حرف بزنيم و راه حل پيدا کنيم. براي من اين کنگره بسيار مهم بود. در طول دو روز در اين کنگره ميزگردها و جلسات متعددي برگزار شد٬ ميزهاي اطلاعاتي در قسمتي از برنامه اين کنفرانس بود و تبادل نظر و ارتباط گرفتن فعالين با همديگر ا جمله نکات مثبت اين کنفرانس بود. در طول دو روز از جمله ميزگردهاي مربوط به ايران ٬ شامل يک ميزگرد در روز اول با حضور احمد شهيد و همچنين ميزگردي در مورد اعدام کودکان با حضور يک وکيل زن ايراني و ميزگرد در مورد مواد مخدر و معضل اعدام با حضور يک فعال سياسي از ايران بود . البته همه مباحثات مربوط به جنبه هاي مختلف معضل اعدام به ايران هم مربوط ميشد و ما تا جايي که امکانش بود در اين مباحثات شرکت و دخالت ميکرديم. کميته بين المللي عليه اعدام دو هفته به برگزاري کنگره مانده بود که تصميم کرفت عليرغم نداشتن سخنران در اين پانلها در کنگره شرکت کند٬ و اينرا علني اعلام کرد. به محض پخش خبر حضور يک هييت از طرف کميته عليه اعدام از چهار زندان ايران با ما تماس گرفتند و نامه و خواستهايي را مطرح کرد که در آنجا به گوش همگان برسانيم. نامه از رجايي شهر٬ زندان تبريز٬ قزل حصار و زندان اهواز که از طرف جمع زيادي از زندانيان و محکومين به اعدام به دست ما رسيده بود و ما اين نامه ها را در بين صدها نفر حاضرين در کنفرانس پخش کرديم و همچنين به دست احمد شهيد رسانديم.- در ميزگرد مربوط به ايران که چهار سخنران داشت ٬ در بخش پرسش و پاسخ ٬ من در مورد اين نامه ها و اينکه زندانيان و محکومين به اعدام خواهان اعتراض بين المللي به اعدامها در ايران هستند حرف زدم و با عطف توجه به کمپين جهاني دفاع از سکينه محمدي آشتياني در پيش گرفتن اين الگو را براي مقباله با اعدام مورد تاکيد قرار دادم. ما در اين کنگره از تعدادي از دوستان خواستيم به زبان خودشان پيام همبستگي به زندانيان سياسي و محکومين به اعدام بدهند که لينک برخي از اين پيام ها در اينجا است. در اين کنگره تعداد زيادي از کشورهاي عرب زبان حضور داشتند و از مصر و مراکش و عراق و فلسطين و .. فعالين عليه اعدام در طول اين کنگره يک ائتلاف کشورهاي عرب زبان عليه اعدام تشکيل دادند که مهم بود. روز آخر کنفرانس ضمن اينکه در يک جلسه عمومي تعدادي از نمايندگان دولتها٬ نماينده اتحاديه اروپا و ناوي پيلاوي مسئول حقوق بشر سازمان ملل و تعداد ديگري سخنراني کردند٬ ما همه به يک راهپيمايي در مرکز شهر مادريد دست زديم که بسيار جالب بود صدها نفر در حاليکه دستکشهايي قرمز در دست داشتند که روي آن نوشته شده بود نه به اعدام٬ و در جلوي صف يک طناب دار توسط تعدادي حمل ميشد و در مقابل آن شعار نه به اعدام و ممنوعيت اعدام داده ميشد٬ مسيري را طي کرديم که مورد توجه زيادي قرار گرفت. کنگره جهاني عليه اعدام يک امکان و فرصت مهم است که ميتوان براي ممنوعيت اعدام در همه جا از آن بهره جست٬ جهت گيريها و تاثيرات اين کنگره موضوعي است که بايد به آن پرداخت. من سعي خواهم کرد در نوشته هاي ديگري به مضمون اين کنفرانس و نقاط ضعف و قوت آن بپردازم

قبرستان که نگفته اند زندان است

زندانیان سیاسی همچنان بدون امکان تماس با خانواده های خود، وضعیت نگران کننده ای دارند و خانواده های این زندانیان نیز، همچنان بی خبر از وضعیت جسمی و روحی و شرایط عزیزان خود قرار دارند. این درحالیست که "بیش از دو سال و نیم است که دادستان تهران دستور داده تلفن زندانیان سیاسی حوزه خودش را قطع کنند." رضا خندان، همسر وکیل زندانی نسرین ستوده، با بیان این موضوع در شبکه اجتماعی خاطرنشان کرد: "زندانیان سیاسی در بدترین شرایط نمیتوانند با خانواده هایشان در تماس باشند. از مرگ عزیزانشان خبردار نمی شودند. از نگرانی برای بیماری فرزندان یا اعضای خانواده به خود می پیچند. متقابلا خانواده ها در طول هفته از وضع زندانیان شان بی خبر می مانند. به ویژه در مواقعی که آنان بیماری و یا مشکل خاصی داشته باشند." آقای خندان با اشاره به ژیلا بنی یعقوب، روزنامه نگار زندانی و همسر زندانی سیاسی بهمن احمدی امویی "که گویا جسم سختی به سرش خورده و یا بالعکس"، نوشت که وی را "مخفیانه به بیمارستان برده اند. خانواده اش نمی توانند کوچکترین خبری از او بگیرند." رضا خندان همچنین خاطرنشان کرد: قبرستان که نگفته اند زندان است و مقررات دارد. جان زندانیان را به لب می رسانند و روزی که آنان دست به اعتصاب غذا و یا مانند راحله ذکایی مجبور می شوند لبهای خودشان را در اعتراض به شرایط زندان بدوزند گفته می شود: "درست نیست بهتر بود نامه می نوشتند و مشکلاتشان را مطرح می کردند." با این که نامه هم مینویسند و با هر زبانی مشکلاتشان را مطرح می کنند. چگونه است که جانیان بالفطره ای که مرتکب قتل های زنجیره ای می شوند و یا قاچاقچیان حرفه ای بین المللی صبح تا شب (که جزو حقوق شان است) پای تلفن می نشینند ولی خانواده ی زندانیان سیاسی حق ندارند یک کلمه مثلا از میزان خونریزی عزیزانشان خبردار شوند

ای کسانی که در خیابانها رقصیدید! آیا می دانستید صاحب مجلس سیدعلی بود؟

در مهمانیی شادی و پای کوبی کردید که صاحب مجلسش کوچکترین ارزشی برای شما متصورنیست، صاحب مجلس ماه ها برنامه ریزی کرده بود تا سیاهی لشکری داشته باشد تا مجلسش را بزک کنند . چرا برای خود ارزشی متصور نیستید؟ مگر از زیر عبای خاتمی به آزادی رسیدید که حالا از روحانی این انتظار را دارید؟ حکومت خویش را دست کم برای چند سال دیگر بیمه کردنند وشما را هم در خیابان به رقص در آوردند. عجبا از این ساده اندیشی و ساده لوحی این ملت، شگفتا از این کند ذهنی ، تاریخ چه قضاوتی از شما خواهد کرد 

وزیر ارشاد، کسی باشد که حُرمت هنر و هنرمند را درک کند

پگاه آهنگرانی، بازیگر سینماى کشورمان از رییس جمهور منتخب خواسته تا «برای وزارت ارشاد از کسی که شان و حرمت هنر و هنرمند را درک می کند، استفاده کند». مشروح سخنان وى که به عنوان یکی از سخنرانان همایش ستادهای انتخاباتی حسن روحانی سخن مى گفت در پى مى آید: «جناب آقای روحانی عزیز ضمن ابراز خوشحالی از این که به اینجا دعوت شدم و قدردانی بابت فرصتی که برای حرف زدن و چاق سلامتی با دوستان جدید و قدیم فراهم آمده… می دانم که اینجا بودنم بی فایده است و امیدوارم در پایان، همه به کم فایده بودنش رضایت بدهیم. چون شما به عنوان نماینده ۷۵ میلیون آدم یا می دانید چه کار باید بکنید یا دیگرانی هستند (واجد شرایط تر از من) که در نقش مشاور در کنار شما هستند. پس می توانید حرف های مرا بشنوید و جدی نگیرید یا جدی بگیرید، ولی نشنوید. حرف هایی که من اینجا می زنم خطاب به آقای حسن روحانی است، نه خطاب به رییس جمهور منتخب و نه رهبر اقلیت یا اکثریتی که ذوب در چیزی است و یا سرسپرده جایی. نه سوپرمن است و نه عاجز. من کی ام؟ مطمئن نیستم. ولی حرف هایم نه به عنوان یک بازیگر است نه سیاسی کار، نه از طرف سینماگران حرف می زنم و نه نماینده نسل جوانم و نه حتی به عنوان یک زن. حداکثر به عنوان یکی از ۷۵ میلیون ایرانی …. یا یک شهروند عادی است. از فهرست آمال و آرزوها و درخواست ها و تمام چیزهایی که فکر می کنم حقم است (حتی اگر نباشد) که بگذرم شاید فقط یک چیز می ماند که بشود به جّد ازتان درخواست کرد…. آن هم دقت صد چندان در انتخاب همراهانتان در طول چهار یا هشت سال آینده است. می دانیم مدیریت هر کاری باید به دست متخصص اش باشد و می دانیم و می دانید که سوای از مصلحت و تعامل و شرایط و محدودیت و بهانه ی «از این بهتر کسی نبود»، کار را باید به دست کاردان سپرد؛ نه فقط در این هشت سال، بلکه چندین هزار سال است که بزرگترین دشمن ما خودی بی کفایت بوده. بده بستان با آدم های این کاره کم هزینه تر و عاقلانه تر از سر و کله زدن با موجودی است که بی کفایتی خود را به دست شبکه دوستان و قضا و قدر، تقدیر الهی و ایشاالله ماشاالله می اندازد. چرا که حداقل می شود امیدوار بود که یک فرد متخصص فرد مسئولی هم باشد. چرا که یک فرد مسئول از بار مسئولیت ترسی ندارد. چرا؟ چون یک فرد مسئول یک تنه به جنگ با دشمن فرضی نمی رود و می داند چه طور از امکانات موجود استفاده کند. چرا که یک فرد مسئول می داند که برای ساختن آمده نه برای تخریب. چرا که یک فرد مسئول می داند که چطور از موجودات بی کفایت کار بکشد. به خصوص که تنها چیزی که کمبودش را نداریم، آدم باکفایت است. لطفاً برای وزارت کشاورزی کسی را که از کشاورزی سر رشته دارد انتخاب کنید یا برای وزارت آموزش و پرورش، کسی را انتخاب کنید که مدیریت کلان آموزش را بشناسد یا برای وزارت ارشاد از کسی که شان و حرمت هنر و هنرمند را درک می کند، استفاده کنید. یعنی کسی که بتواند شعارهای شما را در عرصه هنر و فرهنگ و آزادی بیان و اندیشه که به شکوفایی هنر می انجامد عملی سازد. باشد که در انتهای این چهار یا هشت سال مجبور نباشیم بگویید مخروبه تحویل گرفتیم و مخروبه تحویل می دهیم. باشد که درگیری مردم دغدغه های فردی باشد نه مشکلات اجتماعی. محدودیت هایمان محدودیت های ذهنی باشد نه تحمیلی. باشد که باغبان مان باغبان باشد نه برج ساز. باشد که مدیران مان مدیر باشند نه فقط انقلابی. آزاده ها آزاد، مومنین مومن، سارقین محبوس و صالحین خوشحال. در نهایت همانطور که عرض کردم بودنم فایده ای جز اتلاف وقت نداشت، ولی اگر کمکی از من نوعی خواستید روی من حساب کنید

۱۳۹۲ خرداد ۳۱, جمعه

هرانا؛ ارسال اس‌ام‌اس تهدید آمیز از سوی وزارت اطلاعات

خبرگزاری هرانا - ستاد خبری وزارت اطلاعات با ارسال اس ام اس، فعالین سیاسی و مردم عادی را تهدید نمود. بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی چند روز گذشته ستاد خبری وزارت اطلاعات با ارسال اس ام اس هایی به فعالین سیاسی و مردم عادی ایشان را تهدید کرده است. در این اس ام اس ها که غالبا به دست مشترکین تهرانی رسیده است نوشته شده: "رفتار هنجارشکنانه شما رصد شد. تکرار آن موجب برخورد قانونی خواهد شد.

نتانیاهو: اتحادیه اروپا فشار بر ایران را تشدید کند

بنیامین نتانیاهو در دیدار با کاترین اشتون٬ مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا٬ خواستار تشدید فشار اروپا بر ایران شد. به گفته او حل و فصل بحران هسته ای ایران مستلزم افزایش فشار بر این کشور است. جامعه جهانی پس از انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری ایران٬ منتظر است تا ببیند دولت "تدبیر و امید" چه اقداماتی در جهت حل و فصل بحران هسته ای انجام خواهد داد٬ اما نخست وزیر اسرائیل معتقد است فشار بر ایران همچنان باید سیری صعودی داشته باشد. به گزارش خبرگزاری فرانسه٬ بنیامین نتانیاهو روز پنج شنبه (۳۰ خرداد٬ ۲۰ ژوئن) در دیدار با کاترین اشتون گفت: «ما باید فشار را افزایش دهیم چون با مساله ای سیاسی روبرو نیستیم؛ مساله ما سانتریفوژهایی است که مشغول فعالیت اند.» نتانیاهو بار دیگر در این دیدار تاکید کرد که «برنامه هسته ای ایران باید متوقف شود و توقف آن در گرو همکاری اتحادیه اروپا با آمریکا و اسرائیل است تا از طریق تلاش های جامعه جهانی نقطه پایانی برای برنامه هسته ای ایران مشخص شود.» کاترین اشتون در پاسخ به سخنان بنیامین نتانیاهو گفت: «آزمون اصلی ایران پس از انتخابات این است که نشان دهد تغییری حاصل شده و غنی سازی را متوقف کند و تاسیسات غیرقانونی خود را تعطیل کند؛ باید دید که این شرایط محقق خواهد شد یا نه.

۱۳۹۲ خرداد ۳۰, پنجشنبه

Iranian President-elect Hasan Rowhani tied to Jewish-targeted bomb plot that killed 85

Hasan Rowhani, the president-elect of Iran, was part of a special government task force that plotted in 1994 to bomb a Jewish community center in Buenos Aires, a terrorist attack that ultimately left 85 dead and hundreds wounded. The Washington Free Beacon first reported the connection on Thursday. Argentine authorities say the Iranian government plotted the bombing while members of Hezbollah actually carried it out. Interpol still maintains a list of ‘most wanted’ Iranians believed to be tied to the attack, Ynet News reported. A former Iranian intelligence officer who defected in the 1990s said the attack was the brainchild of a special committee tied to the Supreme National Security Council. Mr. Rowhani served as secretary of that council and as a member of the special committee during the formation of the bomb plot, Ynet said. At the same time, experts on Iranian policy say it’s not likely Mr. Rowhani had the power to approve the attack. Still, he knew of the plot, said Reuel Gerecht, a senior fellow at the Foundation for Defense of Democracy, in the Beacon report. “As far as that bombing was concerned … there was no doubt [Mr. Rowhani] was aware of it, and obviously his approval’s not necessary,” he said. “He’s a subordinate. But he certainly would have been aware of all the discussions that led to the attack.” Present-day Mr. Rowhani has been seen as somewhat of a moderate and a reformer, Ynet reported. But that characterization is deceptive, Mr. Gerecht said in the report. “There’s nothing in his background that would suggest he has any moral qualms about bombing the enemies of the [Islamic] Republic,” he said. “In all probability, we would have heard about it if [Mr. Rowhani] had risen up and said, ‘Don’t do that [attack], it’s a disgrace.’ We would have known that.” Read more: http://www.washingtontimes.com/news/2013/jun/20/iranian-president-elect-hasan-rowhani-tied-jewish-/#ixzz2WmnSPxKo Follow us: @washtimes on Twitter

دیدار مادران پارک لاله با خانواده ی مجید توکلی

این بار مادران پارک لاله به دیدار خانواده ی مجید توکلی یکی از زندانیان جنبش سبز که به جرم سخنرانی در روز 16 آذر سال 88 در دانشگاه دستگیر و به 8 سال و نیم زندان محکوم شده است، رفتند. خانواده ی مجید به گرمی پذیرای مادران بودند و از اینکه به یاد آنان هستند بسیار ممنون شدند. مادر مجید با درد عمیقی که در دل داشت برایمان از اینکه در این چهار سال به او چه گذشته می گوید، این مادر داغدیده اینچنین درد دل کرد: در این چهارسال از منزل پا بیرون نگذاشته و وقتی می بینم که مجیدم زندانیست و نمی تواند از هوای بیرون استفاده کند من هم حتی نمی توانم پنجره را باز کنم و یا از منزل بیرون بروم. برای شنیدن صدای فرزندم بی تابم. هیچکس حق ندارد تلفن را اشغال کند، تا اگر مجید از زندان تماس گرفت تلفن آزاد باشد. حتی زمانی که نماز می خوانم گوشی را نزدیک خود می گذارم تا شاید مجیدم زنگ بزند و لحظه ای صدای او را بشنوم. چند عمل جراحی باید انجام دهم ولی تا مجید برنگردد نمی توانم عمل کنم. شب که می خوابم تا صبح بالشتم از اشک خیس می شود. پسرم فقط 16 دقیقه سخنرانی کرد. برای هر دقیقه اش 6 ماه زندان بریده اند. می گوید: از زمانی که به رجایی شهر رفته دیگر نه ملاقات حضوری و نه تماس تلفنی دارد. تا به حال به او مرخصی نداده اند. فقط برادرش با او ملاقات کابینی دارد. هر چه پیگیری می کنند که به او تماس تلفنی بدهند، مسئولین قبول نمی کنند. مادر می گوید: چگونه اینان که ادعای مسلمان بودن می کنند یک مادر را برای چهارسال و نیم از دیدن صورت فرزندش محروم می کنند؟ حال که به او مرخصی نمی دهند، حداقل اجازه بدهند که با او تماس تلفنی داشته باشم. مادرمجید به دلیل بیماری توان اینکه روزهای ملاقات به دیدار مجید برود، ندارد. مسافت طولانی است و او مریض، ولی مسئولین انگار ترجیح می دهند که صدای این مادر رنج کشیده را نشنوند. پدر مجید هم دیسک کمر دارد و از کمر درد رنج می برد و وقتی که از ملاقات بازمی گردد حالش خیلی بد است و حتی تا چند روز نمی تواند صحبت کند. مادر از اینکه روز ملاقات به دلیل بیماری نمی تواند فرزندش را ببیند رنج می کشد و آن روز برایش مانند جهنم است. مادران پارک لاله بعداز ابراز همدردی با خانواده ی مجید و تاکید دوباره بر لزوم آزادی زندانیان سیاسی و دلجویی از خانواده های زندانیان و شهدا، آنان را با امید به تحقق پیوستن خواسته مادران ترک کردند.

وزیر دفاع اسرائیل: ایران باید میان سلاح اتمی و بقای خود یکی را انتخاب کند

موشه یعلون وزیر دفاع اسراییل گفته است که ایران باید بین سلاح هسته ای و آینده بقای خود یکی را انتخاب کند. به گزارش روزنامه ''جروزالم پست'' در روز چهارشنبه ۱۹-۶-۲۰۱۳، یعلون در گردهمایی فارغ التحصیلان دانشکده ارتش اسرائیل اظهار داشته است، ایران مادامی که مطمئن نشود جامعه جهانی مصمم به متوقف کردن برنامه هسته ای این کشور است از تلاش خود برای دستیابی به سلاح هسته ای است، دست برنخواهد داشت. ینا بر این گزارش، او با اشاره به اینکه در روزهای اخیر بار دیگر توجه جامعه جهانی به ایران بر سر موضوع انتخابات ریاست جمهوری این کشور جلب شده، افزوده است:" ما در حال بررسی تحولات ناشی از نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران هستیم، اما در عین حال درباره برنامه جاه طلبانه ایران برای کسب سلاح هسته ای هوشیار هستیم." یعلون در ادامه با اشاره به اینکه مقامات ایران بارها به صراحت خواستار محو اسراییل از نقشه جغرافیای جهان شده اند، تاکید کرد:" جامعه جهانی باید فشارها را بر ایران افزایش دهد تا این کشور مخیر شود تا میان ساختن بمب اتم و آینده بقای خود یکی را انتخاب کند." پیشتر پس از اعلام پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ایران، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل گفته بود که برنامه اتمی ایران در دست رهبر این کشور است و رئیس جمهور در آن تاثیری ندارد.