۱۳۹۰ دی ۲۷, سه‌شنبه

به افتخار اصغر فرهادی کلاه از سر بر می‌داریم

ایرانیانی که دیشب تا پاسی از شب بیدار ماندند و به تماشای داربی میلان نشستند و قبل‌تر از آن شكست پرویز مظلومی در مقابل چیرو و همچنین غلبه ژنرال در مقابل سرهنگ بوشهری‌ها را شنیده بودند و البته تغییر چهره گواردیولای وطنی را نیز دنبال کرده بودند؛ در حالی به رختخواب رفتند که فكر مي‌كردند فردا صبح در تاکسی، اتوبوس و محل کار باید گوش به بحث‌های فنی مردمی بدهند که از دیروز کلی سوژه با خود به همراه دارند.
اما صبح روز دوشنبه هیچکس حرفی از پرویز سوبله چوبله نزد. هیچ حرفی از اینتر دوباره اوج گرفته نبود. کسی از آن تماشاگری که یهو وسط چمن آزادی سبز شد حرفی نزد. امیرپاشای تبریزی‌ها را به یاد نیاوردند که با تراکتور برای رسیدن به صدر جدول دورخیز کرده
امروز همه حرف‌ها و تحلیل‌ها حول محور یک نفر می‌چرخید: اصغر فرهادی.
دیشب که همه ما خسته از تماشای بازی فوتبال به خواب خوش رفته بودیم یک ایرانی در آن سوی مرزها برای ما افتخار درو کرده بود. اصغر فرهادی با فیلم تحسین‌شده‌اش «جدایی نادر از سیمین» جایزه بهترین فیلم خارجی گلدن‌کلوپ را دریافت کرد.
صبح که خوا‌ب‌آلود از جا برخاستیم و صبحانه نخورده به سراغ لپ‌تابمان رفتیم تا ببینیم چه بر سر استقلال آمده. تا ببینیم مصطفی‌پاشا و ارتش سرخش در فرودگاه معطل نشده‌اند. هیچ خبری از آن‌ها نبود. هر چه بود افتخار بود و افتخار.
حالا برای ساعاتی هم که شده از دنیای فوتبال بیرون مي‌آییم و شادی‌مان را با اصغر فرهادی شریک مي‌شویم. هم او که وقتی جایزه‌اش را گرفت، گفت: «فکر می‌کردم که اگر جایزه را گرفتم از کی تشکر کنم. از مادرم یا پدرم یا همسر مهربانم و یا از گروه فیلمم؟ اما حالا می‌خواهم از مردمم بگویم. آن‌ها مردم صلح و دوستی هستند. متشکرم.»
به افتخار اصغر فرهادی کلاه از سر بر می‌داریم و حق مي‌دهيم به تمام آن‌هايي كه صبح امروز هياهوي فوتبال را از ياد برده بودند و كلمه‌اي از ژنرال‌ها و سرهنگ‌ها، از سوبله‌ها و چوبله‌ها حرف نزدند! راستي آخرين باري كه فوتبال يك افتخار جهاني نصيب ما كرد كِي بود؟ كِي پاي يك آدم فوتبالي به استيج‌هاي جهاني باز شد تا از ما به نيكي ياد كند؟ از ما كه مردم صلح و دوستي هستيم؟
امروز روز حسادت فوتبال به سينماست. سينماي خانه‌خراب(!) ما بدون ادعا قله‌هاي جهاني را فتح مي‌كند، و فوتبال‌مان، پر از هياهو و خالي از افتخار، به راهش ادامه مي‌دهد

ایران به کمک سوریه روی بی بی سی فارسی پارازیت می اندازد'

نهاد ناظر بر رادیو و تلویزیون های بین المللی آمریکا ضمن محکوم کردن اختلال در پخش برنامه های رادیویی و تلویزیونی ماهواره ای ارسالی به ایران، آن را تهدیدی علیه حقوق بشر دانسته و گفته است بعضی از موارد ارسال پارازیت از داخل خاک سوریه انجام می شود . آندره مندس، مدیر تکنولوژی، خدمات و دفتر پخش بین المللی که بازوی مهندسی این نهاد ناظر محسوب می شود، گفته است: "منشا پارازیت اندازی های اخیر بر ماهواره یوتل ست که در پخش شبکه های فارسی زبان صدای آمریکا و بی بی سی اختلال ایجاد کرده، در نزدیکی دمشق، پایتخت سوریه است
والتر ایساکسون، رئیس نهاد ناظر بر رادیو و تلویزیون های بین المللی آمریکا هم گفته است:"مردم باید بدانند که ارسال پارازیت های اخیر روی برنامه های ما از داخل سوریه صورت گرفته است."
کارشناسان می گویند که ارسال پارازیت روی شبکه های ماهواره یوتل ست از ایران دشوار است و برای همین احتمالا از حکومت بشار اسد یاری خواسته است. نهادهای مدافع حقوق بشر ایران و سوریه را از بزرگترین دشمنان آزادی بیان و آزادی مطبوعات معرفی کرده اند.
به گفته آقای مندس، ارسال پارازیت بر ماهواره عرب ست هم باعث اختلال در تلویزیون الحره، رادیو سوا، رادیو فردا و چندین بخش صدای آمریکا شده است
شرکت گرداننده ماهواره عرب ست، در عربستان سعودی، روز سه شنبه ( ۱۰ ژانویه) از ایران به دلیل ارسال پارازیت روی سیگنال‌های این ماهواره انتقاد کرد.
بنا به گزارشها، عرب ست اعلام کرده که "ایران پارازیت‌هایش را از دو منطقه در خاک این کشور ارسال می‌کند."
بخش مونیتورینگ بی بی سی نیز در همان روز سیگنال‌های پارازیت بر ماهواره عرب ست را مشاهده کرده است.
براساس قطعنامه ای که در جریان نشست ۱۳ ژانویه در واشنگتن به تصویب رسید، نهاد ناظر بر رادیو و تلویزیون های بین المللی آمریکا از هیات های شرکت کننده در کنفرانس جهانی ارتباطات رادیویی و همچنین از دست اندرکاران صنعت ماهواره خواسته است تا " این رفتارهای غیرقانونی را محکوم کنند."
در قطعنامه این نهاد آمده است:" این شورا حمایت خود را از موضع دولت آمریکا مبنی بر این که اختلال در آزادی رسانه ها و جریان آزاد اطلاعات تهدید کننده حقوق بشر و آزادی است و همچنین ناقض اصول بیان شده در ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر اعلام می کند."
این اولین باری نیست که گفته می شود منشا ارسال پارازیت برروی برنامه های تلویزیون های فارسی زیان، خارج از خاک ایران صورت می گیرد

حکم اعدام سعید ملک‌پور مورد تایید دیوان عالی واقع شد

خانواده سعید ملک‌پور از تایید حکم اعدام او در دیوان عالی کشور خبر داده و اعلام کردند جان این زندانی در خطر است.

مریم ملک‌پور، خواهر سعید ملک‌پور، ضمن ابراز نگرانی نسبت به خطر اعدام برادرش می‌گوید که "در پی مراجعه‌ی وکلای پرونده به شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور به آن‌ها گفته شده حکم اعدام تایید شده است"
خانم ملک پور می‌افزاید: "هیچ یک از نقایص پرونده سعید که پیش از این دیوان عالی کشور بر مبنای آن‌ها حکم اعدام را نقض کرده بود برطرف نشده و قاضی مقیسه بدون برطرف کردن این نقص‌ها مجددا حکم اعدام صادر کرده بود. دیوان عالی کشور هم بدون توجه به عدم رفع نواقص این حکم را تایید کرده و اکنون سعید در خطر اجرای حکم اعدام قرار دارد. حکم هم چند روز دیگر ابلاغ می‌شود و به شعبه اجرای احکام می‌رود و ما واقعا نگرانیم و نمی‌دانیم واقعا چه باید بکنیم."
وی از بی‌خبری برادرش از این حکم خبر داد و گفت: "سعید اکنون در سلول‌های چند نفره‌ی بند ۲ الف سپاه است در یک سلول با دو نفر دیگر. یکشنبه شب هم که تماس گرفته از حکم خبر نداشته؛ یعنی هنوز به خود او هم ابلاغ نشده برای همین روحیه خوبی داشته و به نقض حکم امیدوار بوده است."
حکم اعدام آقای ملک‌پور پیش از این از سوی دیوان عالی کشور به دلیل نقص در تحقیقات، نقض و برای تکمیل تحقیقات به دادگاه بدوی بازگردانده شده بود. اکرم اسماعیل‌پور، مادر آقای ملک‌پور چهارم آبان ماه از صدور مجدد حکم اعدام برای فرزندش از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب خبر داده و گفته بود که این شعبه هیچ یک از نقائص پرونده را رفع نکرده و بدون اینکه تحقیقات را کامل و نقائص را رفع کند، مجددا حکم اعدام صادر کرده و حکم بار دیگر به دیوان عالی کشور ارجاع شده است.

سعید ملک‌پور فارغ التحصیل رشته مهندسی متالورژی دانشگاه صنعتی شریف و ساکن کشور کانادا، مهرماه ۸۷ پس از ورود به ایران و در ارتباط با پرونده‌ موسوم به مضلین ۲ مربوط به جرایم اینترنتی بازداشت و به اعدام محکوم شد.

سایت گرداب، متعلق به سپاه پاسداران، آقای ملک‌پور را متهم به عضویت در چند شبکه فساد اینترنتی کرد و سپس از او به عنوان مدیر بزرگ‌ترین سایت‌های مستهجن، ضد دین و ضد امنیت نام برده شد؛ امری که خانواده آقای ملک‌پور آن را رد کرده‌اند.‌‌

سعید ملک‌پور نیز پیش‌تر با انتشار نامه‌ای، شکنجه‌ها و نحوه اخذ اعترافات ازخود را مفصل شرح داده و اعلام کرده بود که زیر شکنجه وادار به اعتراف علیه خود شده است