۱۳۹۰ دی ۱۰, شنبه

آقای خامنه ای دو راه بیشتر ندارید، یا جام زهر،یا جام زهر

این نامه را به درخواست آقای نوریزاد برای آقای خامنه ای می نویسم، گرچه  سالها قبل هم یک باری نوشته بودم . ولی خوب مهم نیست  برخی ازمردم نامه می نویسند و در چاه جمکران می اندازند و من  هم  نامه ای در چاه  بی انتهای تکبر جناب خامنه ای می اندازم.
آقای خامنه ای
من مسلمان نیستم و به هیچ کدام از ادیان الهی و غیر الهی هم باور ندارم. اما  هرگز دشمن دینداران نبوده ام و نیستم، به اعتقاد من دین هم از ضروریات یک جامعه می تواند باشد. در جامعه ای متکثر دین هم نقش خود را در توازن اخلاقی و اجتماعی آن جامعه بازی خواهد کرد. شاید این از نظر بسیاری عجیب باشد که چطور کسی که خودش به دینی باور ندارد از حق وجود آن در جامعه دفاع می کند. ولی شاید عجیبتر از همه این باشد که به اعتقاد من هم اینک جمهوری اسلامی و شخص شما بزرگترین دشمن دین در ایران هستید.
آقای خامنه ای
بگذارید حال که به خاطر گل روی نوریزاد به چنین کاری تن در داده ام و برای شما نامه می نویسم، کمی دست و پایم را دراز کنم و راحت باشم. به هر حال فکر نمی کنم مقام اعظمی که شما باشید، پای صحبت یک کارگر وبلاگنویس بنشینید.
دوست عبوس و بد خلق و خویی دارم که از همه جهان دلخور است، بخصوص حالا که همسرش هم از وی جدا شده از همیشه بد اخلاقتر شده است. آن شب با عجله به دیدنم آمد و گفت فلانی شنیده ام  وبلاگ می نویسی و در اینترنت می گذاری ؟ پاسخ دادم آری مدتهاست که بدین کار مشغولم، چطور مگه؟
با توپ و تشر و طلبکارانه گفت : آقا من می خوام یک وبلاگ بنویسم و هر چه فحش بی ناموسی است نثار دین و مذهب کنم، تو فقط یک وبلاگ برایم بساز!
با لبخندی شانه اش را گرفتم ، نشاندمش روی صندلی و پرسیدم: برایم تعریف کن چی شده است حالا؟ چرا می خواهی به دین و مذهب فحش بدهی؟
- آقا هر چی ما می کشیم از دست این مذهب است. از این جمهوری اسلامی ….. است و از دست این آخوندهای ……..
گفتم: باشد به جای یک وبلاگ صد تا برایت می سازم ولی قول می دهم اگر تمام این صد تا وبلاگت را هر روز پر از فحش کنی باز هم دشمنی تو با دین و مذهب به گرد دشمنی جمهوری اسلامی و برخی از آخوندها با دین و مذهب نمی رسد.
با چشمهای گرد و متعجب مرا نگاه کرد تا مطمئن شود که شوخی نمی کنم.
گفتم جدی می گم آخه تو چی می خواهی تو وبلاگت بنویسی که بیش از جمهوری اسلامی و بخشی از روحانیت مردم را از دین و مذهب روی گردان کنی؟ مبارزه ای را که جمهوری اسلامی بیش از سی سال است که با مذهب اکثریت مردم آغاز کرد، هیچ نظام ضد مذهبی در دنیا نمی توانست انجام دهد. در شوروی سابق و در اروپای شرقی با وجود تلاش سیستماتیک برای مذهب زدایی پس از فرو پاشی  مردم این کشورها هنوز از مذهبی ترین در قاره اروپا هستند. حالا تو می خواهی با فحش نوشتن خودت را خالی کنی یک حرفی ولی مبارزه با مذهب اسمش را نگذار!
دوست بداخلاق من به نظرم آمد که قانع شد و یا شاید پشیمان که چرا موضوع را با من در میان نهاده است، به هر حال موضوع حرف را عوض کرد .
آقای خامنه ای
به نظر می رسد که شما علاقه وافری به کلمه «دشمن » در سخرانیها دارید و بارها و بارها آن را تکرار می کنید. من هم اینجا تکرار می کنم که شما هم امروز به غیر از اینکه بزرگترین دشمن روزنامه نگاران هستید، بزرگترین دشمن مسلمانان هم هستید. اگر کسانی مثل نوریزاد و موسوی و ….. زبان به اعتراض می گشایند از آن روست که مسلمانند و شما دینشان را سکه بی رونق بازار ایران کرده اید.
نمی توان گفت که شما نادانسته چنین می کنید، آمار و ارقام گریزاز دین و یا گرویدن به ادیان دیگر ویا حتی مساجد خالی  مسائلی نیستند که بی خبر بمانید.
نگاه من این است که شما در برزخی فرو رفته اید که امکان گذر از آن برایتان دیگر فراهم نیست ،زیرا نه جسارت و شجاعت آیت الله منتظری را دارید و نه توان سر کشیدن جام زهر را از خمینی آموخته اید.
در جمهوری اسلامی ایران با نام دین در زندانها تجاوزات مکرر جنسی صورت گرفته و شاید در همین لحظه هم تجاوزی در حال رخ دادن است، در جمهوری اسلامی ایرا ن پارتی بازی و رشوه بیش از بسیاری از کشورهای دیگر غوغا می کند، در جمهوری اسلامی فساد اقتصادی هم اینک حیرت جهانیان را برانگیخته است. در اقتصاد ایران بردن شتر با بار حکایت قدیمی و کهنه است و سخن از میلیاردها دلار است .
روشن است که بسیاری از مسلمانان ایران و جهان مایل نیستند که چنین موجودی به نام جمهوری اسلامی وصله اسلامشان شود و هر که خواست مثالی بدهد از فسق و فجور اسلام(به نام اسلام) در ایران یاد کند.
بن بستی را که ایران ما امروز در آن گرفتار آمده، رهبری بی درایت شما بر مردم تحمیل کرد ولی بن بستی که شما در آن گرفتارید بسی سهمگین تر است.
یا جام زهر یا جام زهر