۱۳۹۱ فروردین ۲۴, پنجشنبه

خمینی و خامنه ای و هاشمی رفسنجانی و دیگر دستیاران خمینی

 گزارشهای رسمی کنگره و تاور و والش، قاضی مستقل، در باره افتضاح ایران گیت، در باره دو امر اتفاق نظر دارند:
1 – رژیم خمینی از حکومت ریگان خواستار سرنگون کردن رژیم صدام بوده است. سرهنگ نورث که طرف گفتگو و معامله با فرستاده های رژیم ملاتاریا بوده، با استفاده از این ضعف رژیم ایران، با لحنی قاطع، به «ایرانی ها» اطمینان می داده است که ریگان دستور داده است ترتیب برکناری صدام داده شود. حتی در باره، ترکیب رژیم جانشین با «ایرانی ها» صحبت می کرده است.
2 - «میانه رو» های رژیم که فرستاده آنها در لندن با نورث دیدارکرده، فهرست 1000 میانه رو را به او داده و توضیح داده است چرا شکست قوای ایران در جنگ، لازم است: شکست نظامی سبب می شود که «تند رو»ها کنار زده شوند و میانه روها عنان رژیم را به دست آورند.
هرگاه صدام برکنار می شد بی آنکه پیروزی نظامی بدست آید، سپاه و ارتش ناکام و خمینی و هاشمی رفشنجانی و خامنه ای، برغم ناکامی نظامی، پیروزی سیاسی عظیمی بدست می آوردند و حاصل آن نه تنها ثبات کامل رژیم بلکه رام شدن و تحت امر ملاتاریا ماندن نیروهای مسلح می گشت. بیهوده نبود که هر ارتشی یا سپاهی از خود لیاقت بروز می داد، یا سر به نیست می شد و یا کار در جبهه را از او می ستاندند.
این حقیقت که ملاتاریا، بخصوص ایران گیتی ها آن را از مردم پنهان می کردند و می کنند، نیز، خیانتی بزرگ بود و هست. زیرا سبب سلطه سپاه بر دولت و اقتصاد و وضعیت غیر قابل تحمل مردم ایران در طول سه دهه گشته است. در حقیقت، افشای افتضاح ایران گیت بود که وضعیت را تغییر داد. توضیح این که اگر افتضاح ایران گیت از پرده بیرون نمی افتاد، شکست در جنگ، یک شکست نظامی بود و بهای آن را سپاه و ارتش می باید می پرداختند. اما آشکار شدن روابط پنهانی دستگاه خمینی با اسرائیل و امریکا و انگلستان و آلمان و فرانسه و پرتقال و اسپانیا و ایتالیا و اتریش و سوئد و... و ناگزیر شدن مقامات امریکائی و انگلیسی (اعترافات مک فارلین و نورث و پویندکستر و سخن آلن کلارک در دادگاه) و اسرائیلی و دانسته شدن این واقعیت که جنگ در سود امریکا و انگلیس و اسرائیل ادامه یافته است و با سوزاندن فرصتها، پیروزی به شکست بدل گشته است و میانه روهای رژیم (ایران گیتی ها) خواهان شکست نظامی ایران بوده اند، خمینی و دستیاران او را مقصرهای شکست در جنگ گرداندند. برای خمینی چاره جز سرکشیدن جام زهر برجا نماند.
اینک که پوشش سانسور می درد و حقیقت آشکار می شود، قدر خدمت بزرگی آشکار می شود که افشاکنندگان اکتبر سورپرایز و ایران گیت به ایران کرده اند.
ارزیابی و سیاست خمینی و دستیاران او خطائی بس فاحش بود. زیرا آنچه را که نمی خواستند، روی داد: آنها نیروهای مسلح بی حیثیت و رام در خدمت رژیمی می خواستند که نسل بعد از نسل، در اختیار ملاتاریا (بنا بر قول هادی غفاری) بماند. غافل از این که نیروهای مسلحی که فرصت پیروزی را از آنها دزدیده اند، بی اعتبار نمی شوند، زخمی می شوند. بنا بر این، در یک رژیم استبدادی تک پایه، موقعیت متفوق پیدامی کنند. از آن پس، ایران گیتی ها خطای دومی مرتکب شدند و آن برکشیدن سپاه، از جمله از ترس ارتش حیثیت و اعتبار جسته و زخمی، بود. از این امر غافل شدند که وقتی دولت بر حاکمیت ملت تکیه ندارد، تک پایه و نااستوار می شود. اینست که نیروی مسلح هم پایه و هم ستون فقرات رژیم می گردد. سپاه دست بالا را پیدا کرد و بطور مداوم، تفوق خود را اعمال کرد و اینک مالک نفت و گاز و اقتصاد کشور و دولت گشته است.
آیا بدین خاطر نبود و نیست که خامنه ای بنا داشت و بسا بنا دارد، رهبری را در خانواده خود نگاه دارد و حسن خمینی آن را مطالبه می کند؟ در حقیقت، تشکیل سلسله ای با تکیه به سپاه. اما در کشوری که یکی از مهمترین دست آوردهایش، از بن برکندن یکی از سه پایه استبداد تاریخی ایران، مهمترین آنها، پایه سلطنت، بوده است، آیا باز سازی سلطنت در شکل «رهبر» دارای اختیارات مطلق، شدنی یا ناشدنی است؟
1 – در تاریخ، نمونه های خلافت عباسی و عثمانی را داریم. این خلافت ها از زمانی که قشون صاحب اختیار دستگاه خلافت گشت و خلیفه آورد و برد، دچار انحطاط و انحلال شدند.
2 – در تاریخ معاصر، نمونه ای که هنوز سقوط نکرده است، نمونه رژیم کره شمالی است. در سوریه، پسر جانشین پدر شده اما اینک رژیم با جنبش مردم سوریه و مداخله خارجی روبرو است.
3 – بازسازی سلطنت در پوشش ولایت مطلقه فقیه و «رهبری»، کاری بازهم مشکل تر است. زیرا این بازسازی، نیازمند، بازپس دادن دین به روحانیت و قبول آن بمثابه پایه دوم استبداد تاریخی است. اما نه روحانیان حاضرند پایه دوم استبداد تاریخی بگردند و نه رژیم، با دست شستن از ولایت مطلقه فقیه، می تواند به خود، بمثابه یک سلسله سلطنتی، مشروعیت بدهد.
4 – باتوجه به استحاله رژیم و این واقعیت که ولایت مطلقه فقیه ضد اسلام بمثابه بیان آزادی است که مردم ایران، اندیشه راهنمای خود در انقلاب کرده بودند و در آن، اصل بر ولایت جمهور مردم و جمهوری شهروندان بود، رژیم کنونی که افشای هر حقیقتی ضربه ای بر تک پایه لرزان آنست، محکوم به زوال است. افشای حقایق چون با ادامه دادن جنبش همگانی همراه شود، زمان تغییر از استبداد با جمهوری شهروندان را بازهم نزدیک تر می کند

آيا ننگ اين شکنجه‌ها تا ابد از پيشانی جمهوری اسلامی پاک خواهد شد

مادر دکتر قاسم شعله سعدی زندانی سياسی و شهيد اصغر شعله سعدی شهيد دفاع مقدس، در نامه ای سرگشاده به آيت الله خامنه اي، با انتقاد شديد از عملکرد رهبری جمهوری اسلامي، از او پرسيد “چرا علی وار جلوه می کنيد ولی در زمان اجرای عدالت تجاهل می کنيد و از جمله خواستار عدم کش دادن قضيه فساد سه هزار ميليارد تومانی می شويد؟!”
اين مادر ۸۶ ساله که يکی از فرزندان خود را در دفاع مقدس از دست داده است و فرزند ديگرش نيز به خاطر انتقادی به رهبری هم اکنون در زندان به سر می برد، در بخشی از نامه خود به رهبری جمهوری اسلامی می گويد” يا دستور فرماييد سينه مرا هم محافل خودسر بشکافند همانطور که سينه پروانه فروهر را شکافتند و مرا به گورستان ببرند تا به فرزند شهيدم اصغر بپيوندم ” و يا ” دستور فرماييد مرا هم در اوين زندانی کنند تا به فرزند اسيرم بپيوندم شايد بوی پيراهن يوسفم چشم و دلم را روشن کند”.

جمهوری اسلامی رهبران ترکیه را "خرانی" نامید که با دم شیر بازی می کنند

"هجویات شاعری جمهوری اسلامی علیه عرب ها و ترک ها در دفاع از بشار اسد"
شجاع‌الدین ابراهیمی شاعر در پی اتفاقات سوریه و مداخله کشورهای غربی، عربی و ترکیه در امور داخلی این کشور رباعی‌هایی را سروده است.

"شایان ذکر است که جمهوری اسلامی اعتراضات مردم سوریه علیه رژیم بشار اسد را توطئه ای غربی عربی توصیف می کند، در حالی که ترکیه در کنار اکثریت کشورهای عربی به ویژه کشورهای عضو شورای همکاری از انقلابیون این کشور حمایت می کند."

"در اینجا شاعر با استفاده از استعاره، ترک ها را "خرانی" نامید که با دم شیر بازی می کنند و شیر در اینجا اشاره به بشار اسد است زیرا "اسد" در زبان عربی یکی از نام های شیر است."

 توطئه جدید
در سوریه «ترک» در پی «تاز» شده ست   /   چون «توطئه‌ای «جدید» آغاز شده ست
فاش است به تقلید «ملک عبدالله»   /   «داوود» و «گل» و «رجب» دغلباز شده ست

 دم شیر
در «بیشه» چو ابراز به طنازی کرد   /   ترکیه «سگ» مراد را «تازی» کرد
«سوریه» عراق نیست حتم است سقط   /   با این «دم شیر» خر اگر بازی کرد