۱۳۹۱ بهمن ۴, چهارشنبه

تا میگی شورای ملی ، میگه نه ما سلطنت نمیخواییم

تا میگی اتحاد برای سرنگونی رژیم میگه نه ما سلطنت نمیخواییم
تا میگی رضا پهلوی گفته رای مردم حکومت آینده رو مشخص میکنه ، میگه نه ما سلطنت نمیخواییم
تا میگی داشتن یک اپوزیسیون قوی جلوی جنگ و کشتار در آینده رو میگیره ، میگه
نه ما سلطنت نمیخواییم تا میگی با پیوستن به شورای ملی همه احزاب میتونن در مورد اهداف مشترک متحد بشن و به جامعه جهانی خودشون رو نشون بدن ، میگه نه ما سلطنت نمیخواییم
تا میگی اگه بتونیم یک اپوزیسیون قوی و متحد و تاثیرگذار داشته باشیم مثل سوری ها سرگردان نمیشیم بعد از یک سال هنوز به یک توافق ساده هم نرسیدن ، میگه نه ما سلطنت نمیخواییم
تا میگی پسر جان حداقل برو یک بار متن شورای ملی رو بخون به یکی از سخنرانی های رضا پهلوی گوش بده ، میگه نه ما سلطنت نمیخواییم بشین زانو غم بغل بگیر منتظر باش ببین خاتمی این دفعه پشت کدوم کوه رای میده
منتظر باش ببین شاید عظمی دلش به حال ملت بسوزه یهو بیاد اگه همه زندانی های
سیاسی رو آزاد میکنیم و رفراندوم میذاریم ! برو توی رویاها و فانتزی های دوران طلایی و دوران خاتمی و هی بگو آخی یادش بخیر نه داداش با اما و اگر نمیشه ! باید کاری کرد ! باید شروع کنیم ! و شورای ملی داره همین کارو میکنه
اینو بدونین بزرگترین خطر برای رژیم ولایت فقیه اتحاد و داشتن یک اپوزیسیون قوی استوار بر اصول دموکراسی هست . نه اینکه خاتمی سخنرانی کنه و کاسه لیسی رهبر رو بکنه که شاید اینا رو هم بازی بدن حالا هی بشینید تو خونه هاتون منتظر معجزه هزاره باشید که یهو خامنه ای شب خواب ببینه و بیاد توبه کنه . با دیکتاتور نمیشه سازش کرد !

پدر ستار بهشتی گم شد!

در راستای تبرئه قاتلان ستار بهشتی، و همسو با سناریوی گرفتن رضایت از والدین این شهید جنبش؛ از ۱۰ روز گذشته سحام از گم شدن پدر ستار مطلع گردید. طی این مدت، با تحقیق از ساکنان محل، این اطلاع حاصل شد که آخرین بار چند لباس شخصی به منزل پدر ستار مراجعه و بیرون درب منزل با وی در حال صحبت بودند. این آخرین باری بوده که افراد محلی، وی را دیده بودند. طی ده روز گذشته، خانواده ستار بهشتی، با مراجعه به بیمارستان ها و … به دنبال یافتن پدرشان بودند. نهایتا پس از ناکامی در یافتن پدر، به کلانتری مراجعه کرده و گم شدن وی را گزارش می کنند.
به گزارش سحام، سرانجام روز گذشته ماموران طی تماسی، خانواده بهشتی را به کلانتری رباط کریم فرا می خوانند تا خبر یافتن پدر را به آنان بدهند. در بدو ورود به پاسگاه، خانواده ستار بهشتی، با مامورانی مواجه می شوند که در حال فیلم برداری از آنان بوده و تمام مراحل حضور و ملاقات با پدرشان را فیلم برداری می نمودند.
در آن میان، حتی ماموران لباس شخصی که پس از مراسم چهلم، با حمله به خانواده ستار بهشتی، ضمن ضرب و شتم مادر وی، حجاب از سر سیده سحر بهشتی، خواهر ستار؛ کشیده بودند نیز حضور داشتند.
لازم به توضیح است، در نخسین روزهای کشته شدن ستار، پدر وی به علت شوک ناشی از این فاجعه؛ تحت فشار شدید عصبی قرار گرفته بود. لذا بازپرس پرونده، دستور داده بود پدر ستار را در یکی از بیمارستان ها بستری کنند اما پس از چند روز و به ناگاه، وی را مرخص نمودند. همچنین در همان روزهای نخستین، ماموران با احضار مادر و نیز برادر ستار به پلیس امنیت، برای گرفتن رضایت، آنان را تحت فشار گذاشته و با تهدید به بازداشت خواهر و برادر ستار، آنان را به امضاء رضایت نامه محضری مجبور کردند. در این میان، تنها رضایت پدر ستار بهشتی باقی مانده بود.
گزارش خبرنگار سحام حاکی از آن است که پدر ستار بهشتی با امضاء یک وکالت نامه رسمی به خانم گیتی پورفاضل، وکیل خانواده ستار بهشتی؛ برای پیگیری پرونده پسرش، وکالت داده بود و وی نیز با تنظیم شکایت نامه ای از طرف پدر؛ خواستار رسیدگی به پرونده ستار بهشتی و مجازات قاتل و یا قاتلین وی شده بود.
متاسفانه، در همین زمینه بازپرس پرونده، به دنبال اعلام حجر از سوی وکیل خانواده بهشتی برای پدر ستار بوده اند. بازپرس مدعی است که پدر ستار دچار آلزایمر شدید است و لذا باید برای وی تقاضای “حجر” داده شود.
“حجر” یعنی عدم توانایی قانونی شخص در اعمال و اجرای حق خود است.
این درخواست بازپرس پرونده، با مخالفت خانواده ستار و وکیل آنان روبرو می گردد. خانواده ستار، مشکل پدر را ناشی از شوک قتل ستار می دادند. این اتفاقات پیاپی، حاکی از این سناریو است که بازپرس و نیروهای امنیتی دخیل در پرونده، برای بی اثر نمودن شکایت خانواده بهشتی و پس از گرفتن رضایت اجباری از مادر خانواده؛ به دنبال این هستند که پدر ستار را به لحاظ روانی، بیمار جلوه دهند تا روال رسیدگی به این پرونده، فرسایشی و زمان بر شده و از ارسال آن به دادگاه خودداری کنند. و یا اگر به دادگاه ارسال شد، با ارائه مدارک بیمارستان و ماجرای ساختگی گم شدن پدر ستار به علت آلزایمر و فیلم برداری از لحظه دیدار خانواده با پدر ستار در کلانتری؛ وکالت وی به وکیل را، جعلی و غیرقانونی اعلام کنند.
طبیعی است که نیروهای اجرایی امنیتی و بازجویان، تمام تلاش خود را برای عدم نتیجه گیری این پرونده به کار خواهند بست تا همچنان دایره امن خود را محفوظ نگاه داشته و عرصه را برای برخوردهای خشن و غیر انسانی خود، باز نگاه دارند.
امید است همانگونه که برخی مقامات و مسئولان، در پیگیری پرونده ستار بهشتی، در سخنان خود و مصاحبه هایشان، مدعی تام بودند، به عمل نیز پیگیری حقیقت و عدالت در این پرونده باشند.

همسر نسرین ستوده: از فشارها خسته نشویم آزادی ارزان به دست نمی آید

شب گذشته نسرین ستوده با احضاریه ای ساعت ۲۳ در حالی به زندان اوین بازگردانده شد که دو فرزندش گریه می کردند و حاضر نبودند از مادرشان جدا شوند.
مهدیه گلرو زندانی سیاسی که چندی پیش پس از طی کردن حکم سه سال حبس خود از بند زنان زندان اوین آزاد شده بود با اشاره به ملاقات های هفتگی این بند در صفحه شخصی خود نوشته است: نیما همیشه کلافه و عصبی بود تو سالن ملاقات و خونه و… همیشه یه جوری به آدم بی محلی میکرد انگار دوستت نداره! اما ۵شنبه شب تو خونه ای که مامانش هم بود خیلی خوش اخلاق بود مهرآوه لحظه ای از کنار نسرین بلند نمیشد و نیما مرتب در حال تعریف کردن بود این بار منو دوست داشت ومیخندید و من اون شب یکی از جالب ترین دیالوگ های مادر و فرزندی را شنیدم.
وی در ادامه نوشته: نیما در یک لیوان یه بار مصرف نوشابه ریخت و خورد موقع شام بود و پشت هم تکرار میکرد مامان یه لقمه بگیر گرسنه ام. بعد از خوردن نوشابه با جدیت رو به نسرین کرد و گفت :مامان این لیوان رو باید بندازیم دور میدونی چرا؟نسرین جواب داد چرا؟ونیما گفت:چون این یک بار مصرفه باید بندازیمش دور ،شمازندان نداشتین!و نسرین رو به ما با خنده گفت از لحظه ای که رسیدم همه چیزو برام توضیح میده و فکر میکنه من هیچ چیز نمیدونم !
این فعال جنبش زنان در پایان آورده است: حالا باز نسرین چشمهای مهرآوه و نیما غمگین خواهد بود غمی که در انتهای چشمان همه خانواده های زندانیان هویداست اما کسی که باید ببیند نا بیناست، نابینا.
در همین رابطه و صبح امروز نیز همسر نسرین ستوده در گفت و گو با مسیح علی نژاد می گوید: همه ما شوکه شدیم که چرا نسرین ستوده را با این عجله به زندان احضار کردند، خانم من آمادگی برگشتن به زندان را نداشت، رفتار وحشتناک و غیر انسانی با یک مادر و فرزندانش انجام دادند چون بچه ها خودشان را آماده کرده بودند که با هم به سفر برویم.
او می گوید پیش از مرخصی به نسرین ستوده گفته بودند که این مرخصی طولانی تر از سه روز خواهد بود چون خانم من به آنها گفته بود که اگر فقط برای سه مرخصی بیاید بیرون، آرامش بچه ها به خواهد ریخت.
رضا خندان افزود: امروز وقتی خبر بازدید اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس از اوین را خواندم، به خاطر آوردم که آقای آقا صفری عضو هیات رییسه این کمیسیون در روزهای آخر اعتصاب غذای همسرم گفته بود که ما به زودی از اوین بازدید می کنیم و در مورد وضعیت نسرین ستوده بررسی می کنیم تا ببینیم مشکلاتی که در مورد ایشان مطرح شده صحت دارد یانه، یعنی تنها کسی که اعضای کمیسیون برای ملاقات در زندان از او اسم برده بودند نسرین ستوده بود، برداشت من این است که نسرین را برای مرخصی بیرون زندان نفرستادند بلکه به این دلیل او را بیرون فرستادند تا وقتی اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس به اوین می روند نسرین آنجا حضور نداشته باشد و آنها با مشکلات او مواجه نشوند.
او می گوید البته من نمی دانم چه مسایلی در بند زنان در مواجهه با دیدار اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس مطرح شد اما هر چه بود بلافاصله بعد از بازدید اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس از زندان اوین، با ما تماس گرفتند و بلافاصله نسرین را به زندان برگرداندند.
آقای خندان تصریح کرد: نسرین اولین باری که به زندان رفت از محل کارش احضار شد و رفت و ما هیچ وقت صحنه جدایی نسرین از بچه ها را نداشتیم این اولین بار بود که نسرین باید در خانه از بچه ها جدا می شد، خصوصا که بچه ها انتظار داشتند که مادرشان برای هفته ها کنارشان حضور داشته باشد، این وحشتناک ترین و غیر انسانی ترین رفتاری بود که با یک مادر و فرزندانش انجام دادند و تمام بعدازظهر این بچه ها گریه می کردند و چسبیده بودند به مادرشان تا لحظه ای که در زندان باز شد و نسرین به زندان برگشت.
وی در عین حال می گوید: نسرین ستوده این روزها در ملاقات هایی که با همه داشت تاکید داشت به اینکه باید پایداری کنیم و امیدوار باشیم به آینده. به این نکته خیلی تاکید داشت که این فشارها نباید ما را خسته کند، هیچ جا آزادی و دموکراسی ارزان به دست نیامده و اینها کمترین هزینه ای است که ما مجبور هستیم بدهیم و خیلی ها هزینه هایی بیشتر از این پرداخت کرده اند. نسرین خیلی امیدوارانه به آینده نگاه می کند.به گزارش کلمه، نسرین ستوده فعال حقوق بشر و وکیل دربند پس از دو سال و چهار ماه با وثیقه ۳۰۰ میلیون تومان به مرخصی آمده بود. قبل از آمدن او به مرخصی با تاکید به او گفته بودند که این مرخصی طولانی و به نوعی دائمی خواهد بود. نسرین ستوده نیز اعلام کرده بود که حاضر نیست پس از ۲ سال و نیم، به مدت ۳ روز به مرخصی برود.
نسرین ستوده از ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ در بازداشت است و در دادگاه به جرم “اقدام علیه امنیت ملی، تبانی و تبلیغ علیه نظام و عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر” به تحمل شش سال حبس تعزیری، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور و به جرم تظاهر به بی حجابی به ۵۰ هزار تومان جریمه نقدی محکوم شده است.