۱۳۸۷ شهریور ۱۴, پنجشنبه

لحظات تجاوز به یک دختر18



فیلمی که توجیه مصوبه مجلس برای اعدام ها ارزیابی شدهچرا نباید لحظات تجاوزبه یک دختر18 ساله را دید

فیلمی از تجاوز چند مرد به یک دختر 18 ساله با تمام صحنه های هول انگیز آن روی شبکه جهانی یوتوب قرار گرفته است. ابتدا اعلام شد که این دختر افغانی و آن مردان که اراذل و اوباش بوده اند، ایرانی اند. بعد گفته شد خیر، مردان متجاوزافغانی و دختر ایرانی بوده است. زمان و محل این تجاوز نیز در ابهام است. ابتدا گفته شده که در شهر قرچک از توابع ورامین بوده و پس از بالا گرفتن خشم اهالی این منطقه برخی مسئولان دولتی اعلام کردند که این جنایت قبلا در یکی از شهرهای استان خراسان شمالی روی داده و مردان متجاوز هم به سزای اعمال خود رسیده و اعدام شده اند.
نکته آشکار در این واقعه آن است که این فیلم با تمام جزئیات آن یا از طریق شنودها و کنترل های امنیتی ضبط شده و یا پس از دستگیری متجاوزین بدست آمده است. با توجه به واکنش هایی که انتشار این فیلم در میان مردم داشته، اگر مقامات انتظامی و امنیتی این فیلم را پخش کرده باشند، انگیزه ای جز توجیه اعدام های اخیر اراذل و اوباش نمی توانستند داشته باشد.
این گمان را سلسله گزارش های جدیدی که از سیمای جمهوری اسلامی با حضور سردار رادان فرمانده نیروی انتظامی تهران و درباره فساد اخلاقی پخش می شود، تقویت می کند. بویژه که این فیلم های سیمای جمهوری اسلامی نیز بصورت کوتاه و فشرده روی شبکه یوتوب قرار گرفته و می گیرد. برای نمونه پیگیری آگهی های استخدام منشی های زیبا و سپس رد یابی پلیسی گزارشگر تلویزیون تا اتاق کار و یا خانه شخصی صاحب آگهی و بعد از آن هم نظر خواهی از سردار رادان! که چیزی جز تائید واکنش خشن پلیس و تائید مصوبه مجلس هشتم برای گسترش "اعدام" ها نیست.
از سوی دیگر فیلم تجاوز مورد بحث، آنچنان نفرت انگیز است که احساسات افغان هائی که هنوز بیش از 3 میلیون از آنها در ایران زندگی می کنند را هم بشدت برانگیخت. تا جایی که سرانجام در تعدادی از سایت های اینترنتی که معلوم نیست گردانندگان واقعی آنها کیستند، خبر اینگونه تصحیح شد که دختر مورد تجاوز ایرانی و متجاوزین نیز ایرانی بوده اند!
سرانجام فیلم از روی برخی سایت ها که در جستجوی تیراژ بالا و بالاترین هستند برداشته شد، اما روی یوتوب با آدرس های متعدد باقی ماند.
آنچه در این میان سئوال برانگیز است، آنست که هدف از دامن زدن به خشونت میان مردم چیست و اساسا چرا؟ آیا قصد آنست که خشم ناشی از صحنه های اخراج افغان ها از ایران که روزنامه جام جم در ایران منتشر کرد با انتشار این فیلم و این خبر جبران شود؟ دراینصورت خشونت میان دو ملت ایران و افغان دامن زده نمی شود؟
یا برای توجیه اعدام افراد به صورت فله ای و بنام اراذل و اوباش چنین کرده اند، که در اینصورت نیز آیا نتیجه این اقدامات چیزی جز ترویج و گسترش خشونت در جامعه است؟
آیا روزنامه نگاران و گردانندگان سایت ها و وبلاگ نویسان در این زمینه مسئولیت ندارند؟
فراموش نکنیم که نیفتادن به دام توطئه ها و بازی هائی که می تواند مشوقان و طراحانی حتی در جناح های مختلف حکومتی و بویژه دولت کنونی در ایران داشته باشد، سانسور نیست، سانسور در ایران همان تعریفی را دارد که در همه جای جهان دارد: "جلوگیری از اطلاع رسانی دقیق و آگاهی مردم و مانع رشد و تصمیم گیری آنها شدن".
آنچه من می گویم تعهد ملی و اخلاقی است و پرهیز از افتادن در سیکل معیوب ترویج خشونت و توجیه رفتار خشن و اعدامی حکومت. خشونتی که با این نوع اخبار و فیلم ها و بازی های سیاسی حتی سمت وسوی دامن زدن به جنگ و برادر کشی میان دو ملت را در پی دارد.
(برگرفته از وب سایت "تهیه")

به عنوان قدیمی ترین زندانی سیاسی


نامه امیرانتظام به دبیرکل سازمان ملل بجای تحریم و حمله ازآزادی و حقوق بشر درایران دفاع کنید!

عالیجناب آقای بان کی مون.
دبیرکل محترم سازمان ملل متحد
به عنوان قدیمی ترین زندانی سیاسی – عقیدتی در نظام جمهوری اسلامی که بیش از 29 سال از عمر خود را به جرم دفاع از حاکمیت ملی و استقرار دموکراسی در ایران در سیاهچالهای رژیم سپری کرده و الان نیز برای درمان بیماریهایی که منشأ آنها اقامت طولانی در زندان، سوء رفتار و سوء تغذیه و محرومیت از بهداشت می باشد در مرخصی استعلاجی بسر می برم و در شرایطی که افزایش تنش بین ایران و جامعه جهانی و بحران هسته ای، خطر یک جنگ دیگر در منطقه را به شدت جدی نموده است.
با احساس مسؤلیت نسبت به سرنوشت تک تک هموطنانم و با علم به میزان بالای حساسیت رژیم به اقدامات و فعالیت های خودم، بنام دفاع از حق حیات و آزادی ملت ایران و بنام پاسداری از صلح پایدار در ایران و منطقه بحران زده خاورمیانه به شما متوسل شده و از طریق و با واسطه شما جامعه جهانی و وجدان های بیدار بشری و نهادهای مدنی صلح طلب و طرفداران حقوق بشر در سراسر جهان را مخاطب قرار می دهم:
عالیجناب، خطر جنگ آنقدر جدی و فوری است که جز با بسیج تمامی امکانات جامعه جهانی در پشتیبانی از جنبش مدنی و مسالمت آمیز مردم ایران قادر به جلوگیری از آن نخواهیم بود.
گزینه هایی که در حال حاضر روی میز اعضای دائم شورای امنیت و رهبران سیاسی جهان قراردارد، حاصلی جز آسیب رسانی بیشتر به موجودیت مادی و معنوی ملت ایران ندارد. توضیح اینکه تشدید تحریم ها حتی به صورت هوشمندانه درد و رنج مردم ایران را بخاطر ایجاد محدودیت در حوزه های اقتصادی و تقویت باندهای قاچاق کالای دولتی و افزایش رانت خواری و تورم و بیکاری و ایجاد محدودیت در تهیه کالا و مایحتاج عمومی بتدریج و گام به گام ملت ایران را در گورهای دسته جمعی دفن خواهد نمود.
از طرف دیگر رژیم در مقابل فشارهای خارجی، اعمال فشارهای سیاسی و اجتماعی را بر فعالین سیاسی، مدنی و حقوق بشری افزایش داده و به بهانه مقابله با دشمن خارجی، فعالیت و حرکت های اعتراضی و آزادیخواهانه ملت ایران را غیر قابل تحمل اعلام خواهد کرد و با استفاده از فضای امنیتی، سرکوب و اختناق را به حداکثر رسانده و در فضای گورستانی، کل مردم ایران را به گروگان خواهد گرفت.
از این رو به نظر می رسد که مسؤلین نظام نه تنها تحریم های بین‌المللی، از جنس آنچه تا کنون اعمال شده را تهدیدی بر موجودیت خود ندانسته، بلکه از وجود چنین تحریم هایی استقبال نیز می کند. چرا که به آنها فرصت می دهد تا با اعلام شرایط جنگی، با مخالفان خود تسویه حساب نمایند. به همین ترتیب تهدید توسل به زور علاوه بر اینکه هزینه های غیر قابل جبرانی را بر مردم ایران تحمیل می کند، دست نظام جمهوری اسلامی ایران را در سرکوب بیشتر و تداوم سیاستهای غیر مسؤلانه و ماجراجویانه در کلیه عرصه هایی که امنیت مردم ایران و جامعه جهانی را به خطر می اندازد باز می گذارد.
پس اگر، نه جنگ و نه تحریم نمی تواند موجب تغییر رفتار نظام جمهوری اسلامی در پرهیز از ماجراجویی و تطبیق خود با الزامات صلح و امنیت بین المللی گردد، تنها گزینه ممکن، کمک به مردم ایران در مدیریت بحران و خروج از بن بست فعلی می باشد. به نظر من، رژیم جمهوری اسلامی تعلیق در برابر تعلیق و بسته پیشنهادی 5+1 را نخواهد پذیرفت چرا که این نظام به اکسیژن بحران برای تداوم حیات سیاسی خود نیاز دارد. از این رو پرونده هسته ای فرصت خوبی برای مسؤلین نظام فراهم آورده تا با تشدید بحران، اکسیژن لازم را برای حیات خود فراهم کنند.
اگر در ریشه ها و منشأ بحران تعقل و تعمق کنیم به راحتی در خواهیم یافت که بحران هسته ای ریشه در سیاست ها و برنامه های کلان نظام جمهوری اسلامی ایران دارد.
ساختار این حکومت به صورتی طراحی شده است که تولید بحران برای مردم ایران و منطقه و جامعه جهانی از عملکرد های متعارف آن می باشد، چراکه این حکومت به آزادی، دموکراسی، صلح و حق تعیین سرنوشت ملت خود هیچ اعتقادی ندارد و به همین دلیل هیچ نگرانی و دغدغه ای در مقابل مشکلات اقتصادی، امنیت روانی و مادی آن ها ندارد. و به راحتی حاضر است کل مردم ایران را قربانی ماجراجویی خود کند. حکومتی که با مردم خود چنین رفتار می کند طبیعی است که برای اعمال خشونت و تهدید حق حیات مردم جهان از اعمال هیچ خشونتی ابایی ندارد.
عالیجناب، مردم ایران که قربانی سیاست های ماجراجویانه، جاه طلبانه، خودسرانه، خشونت بار، جنگ طلبانه و غیر انسانی این نظام هستند در صف مقدم مبارزه برای تغییر رفتار این نظام قرار دارند. از این رو شایسته است که جنابعالی با استفاده از تمام ظرفیت ها و امکانات سازمان تحت مدیریت خود، مردم ایران را در مبارزه برای حق تعیین سرنوشت و استقرار آزادی و دموکراسی یاری دهید. مسؤلیت شما در دفاع از صلح، امنیت بین المللی و حق حیات و آزادی مردم ایران و جهان بسیار سنگین است.
تاریخ در مقابل اقدامات شجاعانه و مسؤلانه شما سر تعظیم فرود خواهد آورد و در مقابل در خصوص عدم تحرک و مسؤلیت گریزی شما بی رحمانه قضاوت خواهد کرد . شاید کمک به مردم ایران در این شرایط کار دشواری باشد ولی هزینه این امر هرچه که باشد از هزینه جنگ و تشدید بحران و ناامنی در منطقه و جهان کمتر است.
به عنوان مصداق اعتماد سازی در پرونده هسته ای و برای اینکه امکان کنترل و نظارت واقعی بر فعالیت های هسته ای ایران ممکن باشد از جمهوری اسلامی بخواهید که تمامی کنوانسیون های پایه ای حقوق بشر، کنوانسیون های منع شکنجه، کنوانسیون الغاء کلیه اشکال تبعیض از زنان، و اساسنامه دیوان بین المللی کیفری را پذیرفته و به آن عمل کند. و جامعه جهانی نیز با تمام امکانات بر عملکرد نظام در رعایت حقوق بشر، و منجمله میثاق حقوق مدنی و سیاسی، و پروتکل های اختیاری آن نظارت کند.
بازگرداندن مجدد اینجانب به زندان، ممکن است مرگ مرا در پی داشته باشد. من این هزینه سنگین را در مقابل نجات مردم ایران از خطر جنگ و فقر و سرکوب و قحطی، فلاکت و کشتار دسته جمعی، فرار مغزها و نابودی فرهنگی با خاطری آسوده و خیالی راحت می پذیرم.
اینجانب مایل هستم جزییات طرح و پیشنهاد خود را با نمایندگان و کارشناسان مورد اعتماد جنابعالی به بحث بگذارم
.

دليل حيرت آور افزايش وزن



مسلما داشتن رژيم غذايي سرشار از مواد سرخ كرده، مملو از پروتئين ، دسرهاي نامناسب، نوشيدني هاي قندي و ...منجر به بروز چاقي و افزايش وزن مي شود.به خصوص زمانيكه اين مقدار كالري دريافتي متناسب با ميزان فعاليت روزانه شما نباشد. اما اضافه وزن با وجود تمرينات منظم ورزشي و رژيم مناسب ، كمي گيج كننده است. افزايش وزن ديوانه كننده است ، به خصوص وقتي دليل آن نا مشخص باشد. بهتر است بگوييم كه فاكتورهاي ديگري علاوه بر كنترل رژيم غذايي و انجام تمرينات ورزشي منظم مي تواند بر كنترل وزن شما موثر باشد و منجر به چاقي گردد. از جمله اين فاكتورهاي موثر در بروز چاقي واضافه وزن عبارتند از :1- عدم داشتن خواب كافي: داشتن استراحت كافي منجر به عملكرد بهتر بدن مي شود و كمبود خواب باعث اعمال تنش هاي فيزيولوژيكي بر بدن مي شود و در نهايت منجر به ذخيره چربي مازاد بر نياز بدن مي گردد. زمانيكه خسته هستيد، بدن قادر به كنترل تنش ها و فشارهاي وارده نيست و ممكن است باعث شود كه براي غلبه بر اين مشكل غذاي بيشتري دريافت كنيد. بعلاوه فرد ممكن است در آخر شب با خوردن غذا ، كالري بيشتري را جذب كند. زيرا بعضي از افراد گمان مي كنند با خوردن غذا بهتر به خواب مي روند. در صورتي كه اين طور نيست. تنها كالري مازاد بر نياز دريافت مي كنيد. بعضي از علائم نداشتن خواب و استراحت كافي عبارتند از : احساس خستگي ، كاهش سطح انرژي، چرت زدن و احساس كج خلقي و تحريك پذيري است. براي داشتن استراحت كافي، 8 ساعت خواب در شب لازم است. براي رسيدن به اين مقدار مناسب، هر شب 15 دقيقه بيشتر از شب قبل در بستر بمانيد تا به اندازه مطلوب دست يابيد.زمانيكه شما تشريفات خواب را به طور صحيح اجرا كنيد و ورزش منظم روزانه داشته باشيد ، بهتر به خواب فرو مي رويد. 2- داشتن استرس: ما اكنون در جامعه اي زندگي مي كنيم كه از ما انتظار فعاليت بيشتري دارد، و ما نيز خواسته ها ي بيشتري داريم و در نهايت استرس و فشار ناشي از اين مطالبات ، روحيه و احساس ما را تحت تاثير قرار مي دهد. اين تنش ها و استرس ها باعث ذخيره سوخت، كند شدن متابوليسم بدن و ترشح بيشتر هورمون هايي نظير كورتيزول، لپتين و ... مي شود كه نقش موثري در بروز چاقي به خصوص در ناحيه شكم دارند. خيلي از افراد براي غلبه بر استرس به سراغ غذا مي روند ، ولي غذا درمان مناسبي براي غلبه بر استرس نخواهد بود. كساني كه استرس دارند بيشتر غذاهاي سرشار از كربوهيدرات مصرف مي كنند كه اين نوع غذاها باعث آزاد شدن هورمون سروتونين در مغز مي شود و تاثير آرامبخش دارد. اين يك درمان خودكار و موقت بدن است براي غلبه بر استرس ، اما چاق كننده مي باشد. 3- تاثير بعضي داروها: بعضي داروهاي تجويزي براي درمان افسردگي، اختلالات خلقي، مسكن ها، داروهاي درماني ميگرن، فشارخون و ديابت باعث افزايش وزن مي شود. بعضي از استروئيد ها ، در درمان هاي هورموني و حتي داروهاي خوراكي ضد باروري نيز همين تاثير را دارد. بنابراين اگر بدون هيچ نوع تغيير در شيوه و سبك زندگي ، دچار اضافه وزن (5 پاند د رماه) شويد ، دليل آن مي تواند داروهايي باشد كه مصرف مي كنيد. بعضي از داروها به دليل حفظ مايعات بدن باعث افزايش وزن مي شود ، در حاليكه ناشي از چاقي و چربي اضافه نيست. بعضي از داروهاي موثر در بروز اضافه وزن عبارتند از : استروئيد ها، داروهاي ضد افسردگي، آرام بخش ها، داروهاي ضد صرع، داروهاي ديابت، داروهاي فشار خون و داروهاي مسكن معده.اما به خاطر داشته باشيد كه تاثير درماني اين داروها در بعضي موارد ، ارزش اين را دارد كه تاثير چاق كنندگي آنها را ناديده بگيريد . بنابر اين اگر به تاثير داروهاي مصرفي خود در مورد اضافه وزن شك داريد ، با پزشك خود مشورت كنيد و هرگز خودسرانه مصرف دارو را قطع نكنيد.4-شرايط باليني خاص: رايج ترين اين شرايط كه منجر به چاقي ميشود ، كم كاري غده تيروئيد است. كمبود هورمون تيروئيد باعث كاهش متابوليسم ، اختلال د راشتها و افزايش وزن مي شود. از جمله علائم كم كاري غده تيروئيد عبارتند از : خستگي ، احساس كسلي، تورم، گرفتگي و خس خس صدا، عدم تحمل سرما، خواب فراوان و يا سردرد است. از جمله ديگر شرايط باليني نادر كه منجر به اضافه وزن مي شود ، سندرم كوشينگ است، كه در اين بيماري مقدار زيادي هورمون كورتيزول در مغز توليد مي شود كه منجر به چاقي مي گردد. 5- يائسگي: يائسگي اصولا در اواسط عمر زنان اتفاق مي افتد و اين درست زماني است كه فعاليت هاي فيزيكي فرد نيز كاهش يافته و ميزان سوخت و ساز نيز كند شده است و به دليل تغييرات هورموني كه رخ داده است گرسنگي ، افسردگي و كمبود خواب عارض مي شود. در اين دوران به دليل از دست دادن هورمون استروژن ، هورموني كه بر روي ذخيره چربي در قسمت مياني بدن نقش دارد، چربي بيشتري در قسمت مياني بدن(كپل) ذخيره ميشود. براي اجتناب از اين تغيير، بايد اقدام به كاهش توده بدني كرد. براي اين كار انجام تمرينات مناسب ورزشي نظير تمرينات قدرتي خوب است. اين كار بعلاوه باعث جبران كاهش توده استخواني مي شود . در واقع تمرين بدن كافي و يك رژِيم غذايي مناسب با كالري كنترل شده و سرشا ر از ويتامين D و كلسيم در اين دوران مانع خوبي براي ممانعت از افزايش وزن است.

اقا اگه ايران با اومدن امريكايي ها و اسراييلي ها بهشت برين هم بشه براي من از جهنم بد تره !


من ايراني اباد و ازاد زير پرچم امريكا و اسراييل نميخوام
بعد از نوشتن پست اگر امريكا حمله بكنه شما چكار ميكنين به اين فكر افتادم كه اگر واقعا اسراييل يا امريكا با موشك يا مثلا از مرزهاي

ابي و خشكي حمله كنند و به خودشون جرات بدن پا توي خاكم بذارن و توي هر خونه اي سرك بكشن من چكار ميكنم ؟
اگه سر هر كوي و برزن چشمم به اين گردن كلفت ها بيفته كه دارن هموطنانم رو تفتيش ميكنن … كتك ميزنن …بازداشت ميكنن ! من چكار كنم ؟ من بايد برم بزنم پشتشون بگم اي ول ! دمتون گرم ! بزنيد …بكشيد … تجاوز كنيد … ويران كنيد تا ازادي بياريد ! بگم براي ازادي بايد خسارت داد و ما از جون و مال و ناموس و خاك و ميهنمون مايه ميذاريم و خسارت ميديم تا ازادي به دست بياريم ! نه … گور پدر اون ازادي كه امريكا و اسراييل بخواد براي ما به ارمغان بياره !
اقا اون ايراني هايي كه اونور اب هستن و هي دلشون تالاپ تولوپ ميكنه تا امريكا يا اسراييل حمله كنه يا معني جنگ رو نميدونن و جنگ رو درك نكردن يا يه ريگي تو كفششونه! يارو ميگه من معني گرسنگي رو ميفهمم! تو غلط كردي كه ميفهمي! اگه اونقدر گرسنه شدي كه گوشت مردار بخوري اونوخ حق داري بگي من معني گرسنگي رو ميفهمم! حالا شده حكايت اينا… ميگه من معني جنگ رو ميفهمم! تو هيچي از جنگ نميفهمي! معني جنگ رو اون ميفهمه كه با زن و مادر و خواهرش تو محاصره افتاده! اون ميفهمه كه نعش كودك شيرخواهره اش رو از زير اوار ميكشه بيرون! اون ميفهمه كه معلول شده و جفت پاهاش رو از دست داده! اون ميفهمه كه ريه هاش در اثر بمب شيميايي از بين رفته و نفس كشيدن درست و حسابي براش ارزو شده! شما ها چي ميفهمين از جنگ روشنفكر نماهاي خارج نشين!
اقا اگه ايران با اومدن امريكايي ها و اسراييلي ها بهشت برين هم بشه براي من از جهنم بد تره ! اگه من عرضه داشته باشم ( كه تا حالا نداشتم ) خودم بايد ايران رو بسازم والا تو همين ذلت بميرم بهتره ! حقمه ! اقا جون من منجي نميخوام ! اونم منجي چشم ابي مو بور اجنبي ! من امريكا رو دوست دارم اما با سرباز متجاوز امريكايي مشكل دارم ! من غيرتم اجازه نميده سرباز اسراييلي پاش رو توي خاكم بذاره و بخواد به هموطن من امر و نهي كنه ! من قلم پاي متجاوز رو خورد ميكنم ! ( ميدونم الان ميگي يواش بابا غيرتي نشو پياده شو با هم بريم ! )
اگه ايران و ايراني اينقدر حقير شده كه بخواد چشمش به دست اجنبي باشه پس هم ايران و هم ايراني به درد لاي جرز ميخوره ! بسه ديگه هر چي خفت كشيديم تو اين چند سال ! ديگه خفت زير اشغال متجاوز بودن اضافه نشه به اينها ! اقا من ايراني اباد و ازاد زير پرچم امريكا و اسراييل نميخوام ! گور باباي اينجور ازادي ها …..