۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۵, چهارشنبه

قالیباف: مجوز حضور نظامی و تیراندازی در کوی دانشگاه را من گرفتم


پس از آنکه محمدباقر قالیباف در دیدار روز دوشنبه هفته گذشته در دانشگاه شریف مدعی شد که «دولت اصلاحات مجوز حمله به کوی دانشگاه تهران را در سال ۱۳۸۲ به ناجا داده بود و وی از آن جلوگیری کرده است»، گزارشی در اختیار کلمه قرار گرفته است که نشان می دهد متاسفانه آقای قالیباف نیز همچون احمدی نژاد راه خلاف واقع گویی را در پیش گرفته و مجوز “حمله و تیراندازی” به کوی دانشگاه بر اساس پیشنهاد شخص آقای قالیباف و تاکید ایشان بوده است. به گزارش کلمه، محمد باقر قالیباف در دیداری با گروهی از منتقدان جوان خود و اعضای منتسب به بسیج به شبهات مطرح شده در مورد حوادث سال ۸۸ و عملکرد شهرداری تهران پاسخ داده است. از این جلسه که به صورت خصوصی برگزار شد طی هفته های گذشته خبرهایی به صورت کاملا گزینشی منتشر شد، از جمله اینکه او در سال ۸۸ بر اساس نظر آیت الله خامنه ای، به احمدی نژاد رای داده است. اما مشروح سخنان اقای قالیباف که تا کنون منتشر نشده بود حاکی از حقایقی درباره شیوه و عملکرد وی می باشد که با اظهارات وادعاهایی که اخیرا طرح می شود ناسازگار است. قالیباف در این دیدار (با اعضای منتقد قالیباف و منتسب به بسیج) برای اثبات قاطعیت برخورد خود با اصلاح طلبان می گوید که در سال ۸۲ و بعد از به آتش کشیده شدن کوی دانشگاه و حادثه طرشت، در جلسه شورای امنیت کشور حاضر می شود و با صحبت های تند خود اعضای جلسه را تهدید می کند که هرکس بخواهد بیاید توی کوی و این کارها را انجام بدهد، او به عنوان فرمانده ناجا، آنها را “له” خواهد کرد. قالیباف در سخنان خود از مخالفت آقایان معین و ظریفیان با پیشنهاد او در آن جلسه خبر می دهد و تاکید می کند که با برخورد تند وی، موفق می شود مجوز حضور نظامی و تیراندازی برای ناجا را در کوی دانشگاه از شورای امنیت کشور بگیرد. او همچنین با افتخار می گوید که در سال ۱۳۷۸ و در پی حوادث کوی دانشگاه، سوار بر موتور ۱۰۰۰، مردم را با چوب می زده است. در عین حال برای اولین بار اعتراف می کند که نامه توهین آمیز و تهدید آمیز فرماندهان سپاه به آقای خاتمی را او به همراه یکی دیگر از سرداران سپاه نوشته است. قالیباف در پاسخ به سئوالی، رابطه خوب خود را با اصلاح طلبان انکار کرده و می گوید که تعریف کردن اصلاح طلب ها از وی به خاطر این است که آنها، حزب اللهی ها را سر کار گذاشته اند و سیاسیون حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب با او بیشتر از هر کس دیگری عناد دارند. شهردار تهران سخنانی نیز در مورد تلاش برای تغییر مدیران و بدنه سازمان همشهری مطرح می کند تا به قول او بدنه سازمان همشهری هم انقلابی شود. سخنانی که این سوال را در اذهان تداعی می کند که اگر وی ریاست دولت را بر عهده بگیرد، آیا قصد دارد بدنه دولت – یعنی تمام کارمندان – را هم به صورت کامل و انقلابی تغییر دهد یا خیر. از دیگر صحبت های شهردار تهران می توان به این نکته اشاره کرد که به اعتقاد وی، مصلای تهران از آهن و مفتول ساخته شده است و معنویت ندارد. او برای انتقاد از سیاست های اقتصادی آقای هاشمی تلویحاً می گوید که مصلی تهران با مال حرام ساخته شده است. قالیباف در این دیدار در شرایطی بارها از اخلاص و عمل صالح و نیت پاک می گوید که صحبت های خودش در یک جلسه خصوصی با منتقدانش و یک جلسه عمومی در دانشگاه شریف، کاملا متناقض است. محمدباقر قالیباف در این صحبت ها سعی دارد که خودش را فردی منضبط، قدرتمند و مخالف با اصلاح طلبان معرفی کند که در حوادث مختلف کوتاه نمی آید و حتی مجوز تیراندازی در کوی دانشگاه را هم می گیرد. اما آنچه که در دانشگاه شریف توسط وی مطرح شد، سیاستمداری را نشان می دهد که در دو روز متفاوت و به مقتضای جلسه ای که در آن قرار دارد، حرف هایش را تحریف شده به اطلاع مخاطب می رساند. محمدباقر قالیباف از سویی قصد دارد خودش را یک مدیر مدرن و تکنوکرات نشان داد و از سوی دیگر نمی خواهد برچسب “ساکتین فتنه” که توسط گروه های رادیکال متوجه وی می شود بی جواب بماند. به همین دلیل گاهی اوقات مجبور است صحبت هایی را مطرح کند که به آنها اعتقاد هم ندارد. صحبت های انتقادی وی نسبت به آقای هاشمی، در مصاحبه هفته گذشته با خبرگزاری فارس هم بر همین اساس قابل تحلیل است. بخش هایی از سخنان آقای قالیباف در جمع بسیجیان منتقد وی که در اختیار کلمه قرار گرفته است در ادامه بخوانید: من فردی امنیتی هستم؛ سران فتنه بی عقل، بی دین و بی سیاست بودند در مورد فتنه، من از اول اسم فتنه را به کار بردم. چون به هر حال بنده کار امنیتی و اطلاعاتی کردم و تشخیص می دهم و کارشناس این کار هستم. من در یک جلسه با سطح طبقه بندی بالا گفته ام که شاید بیشترین حرکت را برای جلوگیری از حادثه از شنبه تا ۵ شنبه [بعد از انتخابات] من و سردار سلیمانی با هم انجام دادیم. همان موقع هم گفتم که جریانات فتنه (سران فتنه اسم مستعار نظام برای آقایان موسوی، کروبی و خاتمی است)، هم ما در عقل آنها، هم در دین و هم در اینکه آدم هایی سیاسی باشند شک داریم. من در مرداد ماه این را گفتم که رفتار اینها نه عقلانی است، نه دینی و نه سیاسی. آقای میرحسین اعتراض داری؟ تو که نخست وزیر این کشور بودی، شما که دم از قانون می زنی. باید از طریق قانون اعتراض کنی. البته ما هم باید به آنها مجوز تجمع می دادیم و فرصت را از فرصت طلبان می گرفتیم. در حالی که اینها می خواهند اوضاع را بهم بزنند. در مورد شهرداری هم باید بدانید که شهرداری یک نهاد عمومی غیر دولتی است. ولی بر اساس ارزیابی عملکرد دستگاه های متعدد بعد از فتنه، شهرداری تهران در میان ۵ دستگاه امنیتی که کار در این مور کار می کردند، رتبه سوم را دارد. این نشان می دهد که شهرداری کارش را در طراز نهادهای امنیتی انجام می داده است. من در سال ۷۸ پشت موتور ۱۰۰۰ جزو چوب زن ها بودم/ نامه فرماندهان به سپاه را من نوشتم حادثه سال ۷۸ که در کوی دانشگاه اتفاق افتاد، آن نامه ای را که نوشته شد من نوشتم (منظور نامه توهین آمیز فرماندهان سپاه به رئیس جمهوری محمد خاتمی بود). بنده و آقای سلیمانی. وقتی در کف خیابان به سمت بیت رهبری راه افتادند، بنده فرمانده نیروی هوایی سپاه بودم. عکس من الان روی موتور ۱۰۰۰ با “چوب” هست. با حسین خالقی. ایستادم کف خیابان که کف خیابان را جمع کنم. آن جایی که لازم باشد بیاییم کف خیابان و چوب بزنیم، جزو چوب زن ها هستیم. افتخار هم می کنیم. نگاه نکردم که من، سردار و فرمانده نیروی هوایی هستم و تو را چه به کف خیابان؟ مجوز حمله به کوی دانشگاه و تیراندازی را با برخورد قاطعانه از شورای امنیت کشور گرفتم سال ۸۲، بیست و پنج روز در کف خیابان درگیری بود. اینهایی که می گویند همه شان با فتنه مبارزه کرده اند و قالیباف مبارزه نکرده است، آن ۲۵ روز یک نفرشاان موضع گیری نکرد. ۱۰ تا وزیر استعفا دادند و نامه استعفای نفر یازدهم هم آماده بود که جلوی او را گرفتند. ۱۸ تا استاندار و ۱۲۰ تا فرماندار استعفا کردند. مجلس هم در اعتصاب بود که انتخابات دور هفتم را برگزار نکنند. در سال ۸۲ بعد از به آتش کشیده شدن کوی دانشگاه و حادثه طرشت، من در جلسه شورای امنیت کشور محکم دعوا کردم و حرف های بسیار تندی زدم و شان جلسه را رعایت نکردم و گفتم که امشب هرکس بخواهد بیاید تو کوی و بخواهد این کارها را انجام بدهد، من به عنوان فرمانده ناجا، له شون می کنم و جمعشان می کنم. این عزیز جعفری شاهد است. حرف بقیه این بود که اگر نیروی انتظامی می خواهد وارد کوی دانشگاه شود باید مجوز شورای امنیت کشور را داشته باشد و مدیران دانشگاه این اجازه را بدهند. آقای معین و ظریفیان در آن جلسه بودند و با من مخالف بودند. من در آن جلسه با برخوردی که انجام دادم مجوز حضور نظامی و تیراندازی برای ناجا را در کوی دانشگاه از شورای امنیت کشور گرفتم. بعد رفتم به همکارانم گفتند که بروند استراحت کنند، چون قرار نیست اتفاقی بیفتد و توضیح دادم همین هایی که تو جلسه شورای امنیت کشور هستند باعث فتنه و شلوغی دانشگاه ها می شوند. وقتی به مجلس ششم رفتم تا [درباره این اتفاقات توضیح بدهم]، بهزاد نبوی گفت که چه کسی تو را دعوت کرده است؟ گفتم اقلیت مجلس و آقای حداد، دعوت کرده اند. گفت اشتباه کردند تو را دعوت کردند. این چهار نفر، آقایان معین، لاری، یونسی و روحانی یک جوری حرف زدند که نفهمیدیم چه گفتند. بنده هم خیلی شفاف و روشن حرف هایم را مطرح کردم. وقتی من داشتم صحبت می کردم، خانم حقیقت جو بلند شد و گفت که آقای قالیباف، شما منظورت من هستم؟ گفتم که من چنین جسارتی نکردم. ولی همان ضرب المثل معروف هست که می گوید وقتی چوب رو برداری، گربه دزد فکر خودش را می کند، شاید از این باب بود. به خاطر این که من می دانستم اینها ۵ نفر هستند تو کوی می نشینند و بچه ها را [تحریک می کنند] و یکی ش هم این خانم بود. قالیباف در صحبت هایی متناقض در حالی که پیش از این مدعی شده بود دوم خردادی ها دنبال شلوغ بازی بودند از تلاش خود برای اجازه مجوز تجمع به گروه های دانشجویی خبر می دهد و می گوید: در جلسه شورای امنیت کشور آقایان معین، ظریفیان، موسوی لاری، حسن روحانی و یونسی گفتند که اجازه تجمع و مجوز برای سالگرد کوی دانشگاه به دفتر تحکیم ندهید. فرمانده سپاه هم مخالف بود. تنها کسی که می گفت به آنها اجازه بدهیم من بودم. آنها که خودشان هم موافق دفنر تحکیم بودند می گفتند که آقای قالیباف، اینها می آیند شلوغ بازی در می آورند. اما من گفتم که امنیت را تامین می کنم. از آقا هم مجوز گرفتم و رئیس اینها را خواستم که بیاید و گفتم که شما مظلومیت ۱۸ تیر را دارید و نظام می خواهد به شما مجوز بدهد. اما در نهایت خودشان با بزرگ ترهایشان صحبت کردند و منصرف شدند. به آنها می گویی کارنامه ات چیست؟ می گویند دو تا فحش دادیم اینهایی که می گویند ما ساکت فتنه هستیم، سال ۸۲ که ۲۵ روز کف خیابان درگیری داشتیم کجا بودند؟ ۱۸ تیر کجا بودند؟ کسی نمی تواند بگوید ۸۸ مهم است و ما بودیم اما ۸۲ مهم نیست و ما نبودیم. چون رفته بودیم کاسبی کنیم. یا می گویند حادثه سال ۷۸ لازم نبوده یا حادثه سال ۷۶ [انتخاب محمد خاتمی به ریاست جمهوری] لازم نبوده یا جنگ و حادثه بنی صدر لازم نبوده است. برخی افراد که در [حوادث سال ۸۸] ظاهراً ادعای انقلابی گری داشتند، دوست داشتند بر بام این درگیری در کف خیابون به اسم انقلاب بدمند. در جلسه شورای عالی امنیت ملی، آقای جلیلی در مورد مترو از من سئوال داشت که اینها به ضرر حزب الله و به نفع سبزها عمل می کنند. گفتم چه کسی این کار را می کند؟ جواب داد محسن هاشمی. گفتم محسن هاشمی مسئول ساخت متروست. یعنی تونل را می کند و مترو می سازد و تحویل می دهد. این قسمتی که کار برنامه ریزی قطارها در آن انجام می شود توسط یک شرکتی به نام بهره برداری مترو مدیریت می شود و فلانی مدیرعامل آن است. اصلاً بستن و بازکردن مترو ربطی به محسن هاشمی ندارد. دروغ به این بزرگی که تو حتی تشکیلات را هم نمی شناسی. بابا من کف خیابان خودم ایستادم و کار انجام می دهم. شما می آی این حرف را می زنی؟ بعد به من می گویند ساکت فتنه. اما به او می گویی کارنامه خودت را بده. می گوید من دو تا فحش دادم. خب دو تا فحش که موضوع نشد. من در سال ۸۸ بنا بر نظر آیت الله خامنه ای به احمدی نژاد رای دادم من در مورد رای خودم در سال ۸۸ می توانم اسم ببرم. آقای کاشانی و آقای بیادی شاهد هستند. آقای بیادی دنبال سردار رضایی بود. آمد پیش من. گفتم به نظر من خلاف نظر آقا داری عمل می کنی. گفت برای چه؟ گفتم چون آقا می گوید باید به احمدی نژاد رای داد. گفت تو این حرف را می زنی؟ گفتم آره. انتقاد من به احمدی نژاد، دلیل اینکه به احمدی نژاد رای ندهیم نیست. من واعظ مهدوی را به ستاد میرحسین فرستادم در مورد واعظ مهدوی توصیه ای به من شد و معلوم است که از کجا به من توصیه می شود (احتمالن منظور دفتر رهبری است). وقتی آمدن میرحسین موسوی قطعی شد و شورای نگهبان تایید کرد، افرادی بنا شد برای موسوی کار کنند. توصیه شد به من که افرادی دارند می روند در ستاد مهندس موسوی؛ خوب است که بچه هایی بروند در ستاد آقای موسوی که غیر از اینکه آقای موسوی آنها را قبول دارد، آنها هم بچه های متدین و انقلابی و سالمی باشند. یکی از آنها واعظ مهدوی بود که آقای میرحسین ایشان را قبول داشت. آقای واعظ هم متدین، حزب اللهی و متخصص است، اما گرایشش چپ است. کافر که نیست. وقتی که این توصیه به من شد، من آقای مهدوی را صدا زدم و توصیه کردم برو به میرحسین کمک کن. دلیلش هم این بود که بچه های متدین و حزب اللهی بروند و آدم های اصلاح طلب تند عقبه مجاهدین انقلاب و مشارکت نریزند دور میرحسین موسوی. واعظ مهدوی گفت که من خودم نمی خواهم بروم و حتی اگر بخواهم کمی کمک کنم، معنی اش این است که از وقت شهرداری بزنم و آنجا بروم. یعنی حقوق شهرداری را بگیرم اما جای دیگری کار کنم و راضی نیستم. یک هفته ای گذشت. ما دیدیم آدم هایی دارند جمع می شوند که نباید جمع شوند. دومرتبه از آقای واعظ خواستم برود به ستاد میرحسین کمک کند. او هم گفت که اگر نظر شما این است که من بروم اجازه بدهید ۲ ماه مرخصی بدون حقوق بگیرم. من هم موافقت کردم. می خواهم حتی بدنه سازمان همشهری را هم تغییر دهم تا انقلابی شوند اساس و بنیاد موسسه همشهری ۲۰ سال قبل پایه گذاری شده است. حتمن آن پایه گذاری بر مدار انقلاب نبوده است. حداقل با باورهایی که ما داریم نبوده است. ۱۷ سال شهرداری بر این مدار چرخیده است. تا روزی که من آمدم شهرداری. در دوره آقای دکتر احمدی نژاد هم هیچ تغییری در سازمان همشهری داده نشده است. حداکثر این بوده که فقط یک رئیس تغییر کرده است. اما بدنه همان هستند. خیلی ها اصلن کارمند رسمی هستند و شما نمی توانید آنها را بیرون کنید. باید بروید دادگاه و اداره کار و دیوان عدالت اداری و … تا ۳ سال از مدیریت من هم همینطور بوده است. ولی الان بیشتر از ۲ سال است به این موضوع محکم پرداختیم تا بتوانیم تا بدنه پایین را تغییر دهیم. و تا حدی بچه های آنجا و مدیریت آنجا را به سمت بچه های ارزشی و انقلابی برده ایم. اصلاح طلب ها ما حزب اللهی ها را گذاشته اند سر کار شما می گویید اصلاح طلب ها از قالیباف تعریف می کنند یا قالیباف هر روز در دوران اصلاح طلب ها با آقای خاتمی فالوده می خورد. هیچ وقت آن جایی که احساس کردم اساس نظام و فرهنگ انقلاب در خطر است، پیش هیچ مسئولی کوتاه نیامدم. اینها، ما حزب اللهی ها را گذاشته اند سر کار. به خدا ما سر کار رفتیم. من با اطمینان می گویم دوستان، این قدر که سیاسیون مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی با بنده عناد دارند عملاً و حتماً با دیگران در این زمینه ندارند. ای کاش من می توانستم بعضی از موضوعات را اینجا به شما بگویم. چند روز قبل فیس بوک آقای ابطحی را دیدید سر تونل چی نوشته بود؟ (یک نفر می گوید شما که گفتید وقت ندارید فیس بوک را ببینید. قالیباف جواب داد که من در خبر دیدم). از تونل رد شده بود. اما گفته بود که این تونل خوب است اما من گله مندی دارم از قالیباف و نمی خواهم بنویسم. من ابحطی را از قبل از انقلاب می شناسم. بچه مشهد است. بعد از انقلاب هم او رای می شناسم. اما وقتی احساس کردم که به عنوان بچه انقلاب باید بایستم که رئیس دفتر رئیس جمهور نشود ایستادم و نگذاشتم بشود. تا حالا هم نگفتم. حالا شما اینجا دیدید که یک رئیس دفتر قرار شد معاون شود، چه اتفاقی افتاد؟ (احتمالاً منظورش مشائی است) پیمانکاران آقای هاشمی اقتصاد اسلامی بلد نبودند در سال ۷۳ که برخی از همین آقایان که الان به آقای هاشمی فحش می دهند، آن روز دست آقای هاشمی را می بوسیدند، من با هاشمی در همین محل ریاست جمهوری صحبتی کردم که همان روز گریه کرد. گفتم ما به شما معترضیم. به این سبکی که در فرهنگ ساخت و ساز دارد انجام می شود معترضیم. ما این را قبول نداریم. من به ایشان گفتم حاج آقا ما با شما در جنگ بودیم. حداقل ۶ سال از ۸ سال جنگ را شما فرمانده مستقیم جنگ بودید. من از شما سئوالم این است که وقتی در خراسان لشکر ۷۷ وجود داشت، چرا لشکر ۵ نصر امام رضا را درست کردید؟ گفت نمی شد. گفتم به همین دلیل و با این پیمانکارهایی که شما دارید، از آن اقتصاد اسلامی در نمی آید. مصلی تهران از آهن و مفتول و مال حرام ساخته شده است وقتی توی مصلای تهران می روید، چرا حس معنوی ندارد؟ اساسش مال این است که آنها را با آهن و مفتول و جراثقیل و افرادی ساخته اند که به هیچ عنوان باطن آنها، با اینجا انس برقرار نکرده است. وقتی خدا روح خودش را بر انسان دمید به او انسانیت و آزادگی داد، این انسانیت و آزادگی فقط در یک شرایط حفظ می شود که بر بستر اسلامیت و یک هدایت قدسی اتفاق بیفتد. اگر ما در مسجد “لرزاده” می رویم و حس معنوی پیدا می کنیم به خاطر این است که آن معماری که آنجا را ساخته است یا مسجد گوهرشاد را ساخته است، ۴۰ روز روزه می گرفته و بی وضو سر کارش نمی رفته است. مال حرام هم نخورده است. بعد می رود این ساختمان را می سازد. آدم از کنارش که رد می شود، معنویت او را می گیرد. اما ما مصلی درست می کنیم از آن فرار می کنیم. دو بار نماز جمعه برگزار کردیم و دیگر برگزار نکردیم. شما ۱۰۰۰ تا آیه قرآن هم بگذارید نمی توانید توی آن معنویت پیدا کنید. من را نباید بر اساس پل و اتوبان ارزیابی کنید ارزیابی مدیران در جمهوری اسلامی غلط است. باید اینطوری ارزیابی شود که چقدر قالیباف در شهرداری تهران کار کرده که مردم عبادت کنند. نه اینکه چه قدر پل و اتوبان ساخته است.

رایزنی در کنگره آمریکا برای 'تحریم کامل' نفت ایران

بنا بر گزارش ها گروهی از قانونگذاران و تحلیلگران آمریکایی در پی ممنوعیت کامل خرید نفت خام و گاز از ایران هستند. این طرح، انتقاد گروهی از اقتصاددانان و مقامات دولت اوباما را برانگیخته است. روزنامه آمریکایی واشنگتن پست روز سه شنبه (۱۴ مه - ۲۴ اردیبهشت) گزارش کرده که طرفداران این طرح معتقدند در حال حاضر بازار جهانی آماده تحریم کامل نفت خام و گاز ایران است. مطالب مرتبط سنای آمریکا در پی ممانعت از دسترسی ایران به 'میلیاردها دلار' سپرده ارزی تحریم علمی ایران؛ واقعیت چیست؟ از تحریم تا یارانه ها؛ ماموریت دشوار رئیس جمهور آینده موضوعات مرتبط تحریم ایران، روابط ایران-آمریکا آنان می گویند افزایش تولید نفت و گاز در خاورمیانه، آمریکا و کانادا باعث شده است که قطع کامل خرید نفت و گاز از ایران "امکان پذیر" شود. این طرح، انتقاد برخی از اقتصاددانان و مقامات دولت اوباما را برانگیخته است. مخالفان می گویند چنین اقدامی می تواند بازار نفت جهان را به هم بریزد، بین آمریکا و متحدانش فاصله اندازد، و قیمت جهانی انرژی را افزایش دهد. با این حال یکی از معاونان ارشد سنای آمریکا که از حامیان این پیشنهاد است، به واشنگتن پست گفته که این پیشنهاد "علاقه شدید" هر دو حزب جمهوری خواه و دموکرات را در آمریکا جلب کرده است. او که خواسته نامش فاش نشود، گفته است: "اگر به فکر اقداماتی هستیم که واقعاً به اقتصاد ایران ضربه می زنند، قطع دسترسی نفت ایران به بازار جهانی در صدر فهرست قرار دارد." ایالات متحده و اتحادیه اروپا مجموعه ای از تحریم های سنگین را با هدف کاستن از درآمدهای نفتی ایران به اجرا گذاشته اند. این تحریم ها دسترسی ایران را به نظام مالی بین المللی به شدت محدود کرده و به کاهش ۴۰ درصدی درآمدهای نفتی این کشور طی سال گذشته منجر شده است. غرب با ابراز نگرانی از دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای، امیدوار است که فشارهای ناشی از تحریم های اعمال شده علیه ایران، این کشور را به توقف فعالیت های هسته ای ترغیب کند. در سوی دیگر ایران همواره بر صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای خود تاکید کرده است. وزیر خارجه آمریکا: شتاب نکنید در میان کسانی که به دنبال قطع کامل خرید نفت و گاز از ایران هستند، نام سناتور رابرت منندز، رئیس کمیته روابط خارجی، و سناتور مارک کرک، از اعضای کمیسیون تخصیص بودجه مجلس سنا هم به چشم می خورد. سناتور کرک در همین حال حامی طرحی دیگر است که در صورت تصویب، باعث جلوگیری از دسترسی ایران به "۶۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار" سپرده ارزی این کشور در بانک های جهان خواهد شد. پیشنهادهای اخیر به کنگره آمریکا برای تشدید تحریم ها علیه ایران در حالی در پیش است که در هفته های گذشته جان کری، وزیر امور خارجه این کشور از کنگره خواسته بود در تصویب تحریم های جدید علیه ایران شتاب نکند. آقای کری در جلسه کمیته روابط خارجی مجلس سنا تاکید کرده بود که دو ماه تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران باقی است و اوضاع در این کشور مشخص نیست. این تحریم های جدید در عین حال در تضاد با توصیه های اخیر گروهی از دیپلمات ها و مقامات دولتی ارشد سابق آمریکا درباره ایران است. این ۳۵ نفر در گزارشی که حدود یک ماه پیش منتشر کردند، گفتند که تحریم های آمریکا علیه ایران، موفق به تغییر رفتار تهران نشده است. در این گزارش اشاره شده است که برخی از منتقدان می گویند به نظر می رسد هدف از این تحریم ها بیشتر ضربه زدن به مردم ایران بوده است تا تغییر سیاست هسته ای تهران. این گروه درباره این که فشارها بتواند به تنهایی تصمیمات حکومت ایران را تغییر دهد، ابراز تردید کرده بود

برای مقابله با خطرات داخلی و خارجی آمده ام

همزمان با آغاز موج جدید جنگ روانی – تبلیغاتی علیه هاشمی رفسنجانی که فعلا پرچم آن را حسین شریعتمداری و مهدی طائب (فرمانده گردان ترورهای انتحاری و برادر رئیس سازمان امنیت سپاه) بدست گرفته اند، خود هاشمی رفسنجانی با خونسردی کامل بیانیه ای صادر کرد و در آن به هواداران خود توصیه کرداز هرگونه تخریب رقبا بپرهیزند و به همه سلایق احترام بگذارند. در این بیانیه، از جمله آمده است: بر اساس اطلاعات موثقی که از نقاط کشور می رسد، پس از اعلام حضورم در انتخابات، اقشار مختلف مردم و بسیاری از شخصیت های حقیقی و حقوقی با درک شرایط داخلی و خارجی، درصدد تشکیل ستادهای خودجوش برای تنظیم برنامه ها هستند که با سپاس و قدردانی از حسن نیت ها و به منظور اتخاذ شیوه ای واحد و مبتنی بر خرد جمعی تبلیغاتی و برای جلوگیری از افراط و تفریط ها و سوءاستفاده معاندان و مغرضان، تأکید می کنم: دلیل حضور من در انتخابات، ایجاد همدلی و همکاری قاطبه ملت حول محور نظام اسلامی و سند چشم انداز 20 ساله و مقابله با خطرهای در کمین خارجی و داخلی و اولویت سامان بخشی به معیشت مردم از رهگذر تحقق حماسه سیاسی و اقتصادی مورد نظر مقام معظم رهبری است. ان شاء الله برادران و خواهران اقوام ایرانی، شیعه و اهل سنت و پیروان دیگر ادیان و مذاهب در جغرافیای ایران برای اظهارنظرها و تبلیغات انتخاباتی به این نکات توجه کنند.

وزیر امور‌خارجه فرانسه: سوریه و ایران بزرگ‌ترین تهدید علیه صلح هستند


در مجموع تراز سیاست خارجی فرانسه را مثبت ارزیابی می کنم. طبق تعهد نیروهای نظامی مان را از افغانستان خارج کردیم تا بتوانیم با این کشور وارد مشارکت مدنی شویم. مداخله نظامی در مالی بسیار مفید و تعیین کننده بود. همچنین با بسیاری از کشورهای مهمی که با فرانسه روابط سردی داشتند وارد مصالحه شدیم؛ الجزایر، چین، ژاپن، مکزیک، لهستان و ترکیه. به رسمیت شناختن جایگاه فلسطین بعنوان دولت ناظر غیرعضو در سازمان ملل هم پیشرفت محسوب می شود. تصمیمات مهم دیگری نیز گرفته شده که در جهت مثبت پیش می روند؛ از جمله دیپلماسی اقتصادی، هماهنگ کردن شبکه دیپلماسی مان با دنیای قرن بیست و یکم، سیاست رشد و فرانسه زبانی، و همچنین شاهد پیشرفت قابل توجهی در سیاست «بودجه بندی انقباضی ـ رشد» در سطح اروپا بودیم که البته باید تقویت شود. باید به این موضوع توجه داشت که شرایط بین المللی تغییر کرده و در این چارچوب جدید است که قدرت تاثیرگذاری ما می تواند خودش را نشان دهد. دهه ۹۰ دهه جهانی شدن مطمئن بود. بعد از فروپاشی دیوار برلین، حالا دهه ۲۰۱۰ دهه جهانی شدن محتاط است. چرا که بحران مالی خشم حاکمان را برانگیخته است. توزیع قدرت در سیستم بین المللی تکامل پیدا می کند بدون این که ما بتوانیم دقیقا آن را پیش بینی کنیم. برای این که جذابیت زوج چین ـ آمریکا؛ که یک طرف آن قدرتی نوپا و طرف دیگر قدرتی خویشتن دار است، به هیچ یک از این دو سمت میل نمی کند. چرا که تحولات دنیای عرب در پیچیده تر شدن معادلات دخیل است. به این ترتیب ما در دوره ای زندگی می کنیم که من آن را دوره درنگ استراتژیک می نامم که به یک دنیای در حال انتظار منجر شده است. و این زمانی است که انباشت مشکلات عمیق، نیازمند پاسخ های مثبت و هم جهت هستند. در چنین شرایطی، فرانسه باید در همکاری در حل این بحران، کاملا نقش قدرت تاثیرگذار را بازی کند. در مورد سوریه به عنوان بحران اصلی درگیرترین منطقه روی کره زمین، آیا فرانسه موضع درنگ و انتظار پیشه نکرده است؟ اگر تراژدی سوریه همچنان ادامه پیدا کند، می تواند بدترین فاجعه انسانی و سیاسی ابتدای این قرن باشد. تعداد کشته ها، زخمی ها، آواره ها و پناهنده ها در سوریه یا کشورهای همسایه به صدها هزار نفر می رسد. اگر برای پایان دادن به این کشمکش کاری صورت نگیرد، با انفجار کشوری روبرو می شویم که هر چه بیشتر به سمت رادیکالیزه شدن فرقه ای می رود و بی ثباتی را در منطقه چند برابر می کند. آتشفشان سوریه به همراه مساله هسته ای ایران بزرگ ترین تهدید موجود علیه صلح به شمار می روند. ما به تنهایی قادر به حل این درگیری نیستیم، اما مدام آن را پیگیری می کنیم. این موضوع را از چهار جهت می توان مورد توجه قرار داد: نخست، ادامه فشار برای یک راه حل سیاسی: آمریکا باید کاملا وارد عمل شود و مذاکرات با روسیه قوی تر شوند. مدت هاست که ما پیشنهاد ژنو2 را به دنباله جلسه ژنو در ماه ژوئن ۲۰۱۲ که نزدیک بود به نتیجه برسد، مطرح کردیم. دوم، حمایت مان را از نیروهای اپوزیسیون معتدل بیشتر کنیم؛ ائتلاف ملی سوریه باید توسعه پیدا کند، متحد شود و احترام به حقوق همه گروه ها را در صورت تغییر رژیم به آنها تضمین دهد. ما پیشنهاد می دهیم که جبهه النصره که گروهی وابسته به القاعده و مخالف بشار اسد است به عنوان «سازمان تروریستی» در سازمان ملل دسته بندی شود. سوم، با شرکای اروپایی بر مساله تحریم اسحله مذاکره کنیم. از یک طرف، دلیلی ندارد که نیروهای مقاومت و مردم معمولی زیر بمباران باشند. آنها خواستار ابزار حفاظت از خودشان هستند که خواستی مشروع است. از طرف دیگر نمی توانیم به راحتی سلاح در اختیار آن ها قرار دهیم چرا که ممکن است در دست رژیم یا جریان های تروریستی قرار گیرد. در آخر، ما در حال بررسی و تصمیم گیری در مورد استفاده احتمالی بشار اسد از سلاح شیمیایی هستیم. باید به این مورد سریع واکنش نشان داد. فرانسوا اولاند گفته بود که استفاده از سلاح شیمیایی نیازمند یک پاسخ «سریع» است. به نظر می رسد که از این سلاح استفاده شده … شواهدی وجود دارد ولی هنوز ثابت نشده. ما این مساله مهم را پیگیری می کنیم. بعد از دردسرهای پی در پی در شورش مردم تونس و قاهره و بعد از دخالت در لیبی، آیا فرانسه با آمریکا سر مساله سوریه همراه نمی شود؟ فکر نمی کنم. تغییر و تحولات دنیای عرب نیازمند زمان است. شرایط این کشورها با هم فرق می کند. ما از این جنبش ها، انگیزه ها و ارزش هایی که آن ها را سبب شدند حمایت می کنیم. ما در مسائل اقتصادی و سیاسی از آن ها دفاع می کنیم ولی در عین حال احترام به دو اصل را خواستاریم: آزادی های بنیادی (حق آزادی بیان، حقوق زنان، …) و امکان تغییر، تکثرگرایی. این مردم باید بتوانند آزادانه تصمیم بگیرند که آیا می خواهند ادامه دهند یا می خواهند مسیر دیگری را در پیش گیرند. آیا رادیکال شدن رژیم دمشق به لحاظ نظامی و همچنین اسلام گراها در میان نیروهای اپوزیسیون، دو سال سیاست درنگ و انتظار را زیر سوال نمی برد؟ نباید مسیر مداخله نظامی را در پیش گرفت؟ در طول یک سال ما کنفرانس بزرگ دوستان سوریه را در پاریس برگزار کردیم و از اولین کشورهایی بودیم که ائتلاف ملی سوریه را به رسمیت شناختیم. در کمک های انسان دوستانه بسیار فعالانه عمل کردیم. همچنین از اولین کشورهایی بودیم که یک سفیر از جانب نیروهای ائتلاف در پاریس را به رسمیت شناختیم. ما از معاذ الخطیب، رئیس ائتلاف، در مورد پیشنهاد شجاعانه اش مبنی بر گفتگو با برخی از نیروهای رژیم حمایت کردیم. من خودم یکی از کسانی بودم که عهدنامه «ژنو ۱» را امضا کردند. ما در میان کشورهایی هستیم که می توانند نقش تعیین کننده داشته باشند. سطح دخالت ایرانی ها در رژیم سوریه چیست؟ قابل توجه است. از طرفی رابطه ای هم بین مساله هسته ای ایران و درگیری های سوریه وجود دارد. اگر جامعه جهانی توان جلوگیری از جریانی را ندارد که در آن افراد بشار اسد از طرف ایرانی ها حمایت می شوند، چگونه می توان مطمئن شد که ایران مجهز به سلاح هسته ای نشود؟ چه دورنمایی از مجهز شدن ایران به سلاح هسته ای دارید؟ قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران در ماه ژوئن این اتفاق نمی افتد. ما به طور قطع با گسترش سلاح هسته ای مخالفیم. اگر ایران به سلاح هسته ای مجهز شود، بقیه در منطقه هم همین کار را می کنند. ایران می تواند به راحتی از انرژی هسته ای استفاده کند، اما بمب هسته ای نه. برای بازداری ایران، باید به مذاکره و تحریم فکر کرد. و در صورت شکست؟ همه امکانات روی میز هستند، اما ما می خواهیم که مذاکرات به نتیجه برسد. در مورد مالی، عملیات نظامی فرانسه موفقیت آمیز بود. حالا چگونه می شود به صلح رسید؟ پیشرفت ها قابل ملاحظه هستند. در اواسط ژانویه بیم آن می رفت که کل کشور به دست گروه های تروریستی طرف دار خشونت بیافتد که امنیت اهالی مالی و کشورهای همسایه را تهدید می کرد. امروز، بیشتر عملیات تروریستی خنثی شده اند و انتخابات پیش روست. این بدان معنا نیست که همه چیز حل خواهد شد. هنوز گذر از نیروهای آفریقایی به نیروهای سازمال ملل باقی مانده، مراقبت از این که گفتگوی شمال ـ جنوب شکل واقعی به خود گیرد، که کیدال دیگر یک ناحیه محروم نماند و تلاش در مسیری که انتخابات در موعد مقرر برگزار شود. تا رسیدن به صلح زمان باقی است. آیا شکست ثبات افغانستان بعد از یک عملیات نظامی موفق، به اتخاذ سیاست محتاطانه در مالی بعد از جنگ منجر نمی شود؟ با اینکه الان شرایط تغییر کرده، اما ما باید از گذشته درس بگیریم. باید از عملیات غیردقیق و متغیر اجتناب کرد. در مالی هدف بستن مسیر تروریست ها بود و استقرار امنیت و تمامیت کشور برای اینکه این کشور بتواند مسیر رشد را در شرایط صلح پیش گیرد. همچنین باید امنیت، دموکراسی و رشد را با هم جمع کرد. مبارزه علیه فساد و مواد مخدر و مبارزه با اخاذی. همچنین اجتناب از تبدیل شدن به یک ارتش اشغالی. به همین دلیل است که گفتیم قصد نداریم تا ابد در مالی بمانیم. اصرار برای برگزاری انتخابات در ژوئیه، آیا اشتباه نیست؟ به هیچ وجه. دولت و رئیس جمهور کنونی موقتی هستند. باید نهادهای پایدار شکل گیرد و انتخابات قانونی انجام شود. آیا مالی به نوعی بیانگر بازگشت سیاست سنتی فرانسه در آفریقاست؟ تمام کشورهای آفریقایی از عملیات فرانسه در مالی حمایت کردند. من در جلسه بزرگی در آدیس آبابا شرکت داشتم که بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم. نیمی از روسای دولت هایی که در آن جا صحبت کردند، صحبتشان را با گفتن «زنده باد فرانسه!» به پایان رساندند. هیچ وقت چنین چیزی نشنیده بودم. آن ها خیلی چیزها از فرانسه می خواهند. ما تمام تلاش مان را می کنیم اما قصد نداریم که در همه جا دخالت کنیم. فکر نمی کنید روابط بین فرانسه و آلمان از یک سال پیش بدتر شده، هم در سطح دولت و هم با بیانیه حزب سوسیالیست در مورد آنگلا مرکل؟ با فرانسوا اولاند از چین بر می گشتیم که از این نمایش تاسف بار خبر دار شدیم. هر چقدر که مذاکرات سودمند با شریک آلمانی مان صحیح است، حمله به رئیس یک دولت همسایه کار صحیحی نیست. گویی که آلمان مسئول از دست رفتن توان رقابتی و سایر مشکلات ماست. گفتگو آری و زد و خورد نه. باید همکاری مان را بیشتر کنیم. باید به برخی از هموطنان مان توضیح دهیم که آلمانی ها، فرانسوی هایی نیستند که آلمانی صحبت می کنند و به آلمانی ها بگوییم که فرانسوی ها همه شان «جیرجیرک های بی مسئولیت» نیستند. بدون همکاری فرانسوی ـ آلمانی قوی، هم وزن و باز به روی دیگران، ساختار اروپایی مستحکمی شکل نخواهد گرفت. فرانسه و آلمان نماینده نیمی از غنای اروپا هستند و بیشتر از نیمی از قدرت پیش برنده آن را در دست دارند. با یکدیگر است که باید پروژه اروپایی را بسازیم که ما را از این ملال کنونی دور کند. با رشد، انرژی، دفاع، تحقیق و سرمایه گذاری برای آینده. فرانسه به تنهایی یک انتخاب نیست. اما اگر اروپا در بحران اقتصادی یا رکود است، این مساله نتایج منفی برای آلمان خواهد داشت. آیا اروپا در حال گذر از یک بحران وجودی نیست؟ ما فقط در وضعیت بحران به سر نمی بریم، بلکه در وضعیت تغییر جهان زندگی می کنیم. دیگر آن زمان گذشت که اروپا مرکز امپراطوری کره زمین بود. روش های تولید، ابزار ارتباطی، راه های برقراری نظم و سلسله مراتب کشورها همه متحول شده است. فرانسه به همراه اروپا باید بتواند با این تغییر و تحولات روبرو شود

فساد در ایران؛ آیت‌اللهِ پر زرق و برق

آیت.آیت الله علی خامنه ای خود را با علاقه، مردی فروتن نشان می دهد. رسانه های ایرانی همواره می خواهند تصویری از او ارئه دهند که از نذورات و هدایا زندگی می کند. گفته می شود به قدری فقیر است که مجبور می شود همواره از دوستان و آشنایان پول قرض کند. در واقع قوانین ایران برای رهبر مذهبی حقوق ماهانه ای را مقرر نکرده است. اما به جایش برخی از مؤسسه های اقتصادی دراختیار اوست – بنیاد های مذهبی که سرمایۀ آن ها به ارقام میلیاردی می رسد. این بنیادها به دلیل زیر نظر رهبری اند، از مالیات معاف هستند. بنیادهای آیت الله بر جاهایی دست می گذارد که سود سرشاری در انتظارش است: از مستغلات و صنعت مخابرات گرفته تا معاملۀ خودرو. برای آن هایی که کنار ایستاده اند امکان نگاهی از درون به جهان اقتصادی ایران کمتر وجود دارد. اکنون تاجری به نام علی نوریجانی درمصاحبه با سایت ایرانی فرارو توضیح می دهد که معامله هایی با سرمایه گذاری از بالا به چه شکل انجام می شود. آقایان از بنیاد آمدند و فشار آوردند نوریجانی واردکنندۀ خودروهای بی ام و بود، تا آن که بی ام و درسال ۲۰۰۹ همکاری خود را با ایران متوقف کرد. از آن به بعد نوریجانی همچنان به فروش خوردوهایی پرداخت که پیش تر وارد کرده بود. روزنامۀ انگلیسی «تلگراف» از این مصاحبه نقل می کند: «آقایان از بنیاد شاه عبدالعظیم به دفتر من آمدند و پیشنهاد کردند با خریدن سهم من با شرکتم همکاری کنند.» وی در ادامه اعلام کرد که بنیاد ذره ذره سهم شرکتش را تصاحب کرد. نوریجانی تعریف می کند: «من به تدریج سهام بیشتری از شرکتم را به آنها واگذار کردم.» شاه عبدالعظیم اکثریت شرکت نوریجانی را صاحب شد - در این مقطع نام مالک روی شرکت بود - و آن را به «پرشیا خودرو» تغییر نام داد. نوریجانی که دیگر اختیاری در شرکت نداشت، گفت: «برخی از آشنایان از من پرسیدند چطور بدون سکتۀ قلبی ماجرا را از سر گذراندم.» فساد جزئی از نظام است این روشی است که در بسیاری ازحکومت های خودکامه به کار می رود. به دلیل عدم شفافیت و نبود بازرسی، حاکمان و متحدان آن ها بدون هیچ مانعی اقتصاد را چپاول می کنند. به عنوان مثال واردات خودروهای لوکس آلمانی٬ مانند گاوه شیر ده از محبوبیت برخودار هستند. در تونس معاملۀ بنز در دست خانوادۀ رئیس جمهور سرنگون شده، بن علی بود. درسوریه، رامی مخلوف، دایی زادۀ اسد کوشید تا مرسدس را از آن خود کند. سرآمدانِ تجاری و مجموعۀ دستگاه امنیتی درحکومت های خودکامه معمولاً با هم ارتباط نزدیک دارند. فساد جزئی از حکومت است. تحریم های بین المللی که بخش هایی از اقتصاد را به بازار سیاه تبدیل می کنند به نوبۀ خود باعث بیشتر شدن فساد می شوند. دست بر قضا آیت الله خامنه ای، فساد و سوء تدبیر اقتصادی را در ایران به عنوان یک مشکل برشمرده است. وی از انتخابات ریاست جمهوری که در ماه ژوئن برگزار خواهد شد، انتظار پیروزی مدیری قوی تر از احمدی نژادی دارد که دیگر مجاز به شرکت در انتخابات نیست. ایران در وضعیت اقتصادی فاجعه باری است. تصور این که خامنه ای در خواسته اش برای مدیریت بهتر، مؤسسه های خود را که کارشان خوب پیش می رود لحاظ کرده باشد، کم است.