۱۳۹۲ خرداد ۵, یکشنبه

شهامت ریهام سعید، دختر آگاه مجری برنامه تلویزیون النهار مصری را باید ستود

متأسفانه در جوامع خاورزمینی و بویژ اسلام زده، دو نکته، بیشتر ازهمه چیز دیگر بر افکار، عمومی مردمان ملتهای ماحاکم هستند: یکی این که اکثریت ما(می گویم اکثریت، زیرا آن کسانی که اهل مطالعه هستند و همه چیز را بدون مطالعه دقیق، نمی پذیرند تعدادشان هنوزبه حدکفا نرسیده است) بقیه هرتئوری یا آئینی راافراطی، اغراق آمیز وبدون مطالعه، می پذیرند و دوم این که برای اکثریت بسیار سخت است اگر کسی غیرخودی باشد و کار خوبی انجام دهد و به سود عام باشد، علنا او را تشویق نمایند و حمایت اش کنند. برای مثال حتا درمیان قشر روشنفکر کم تر یافت می شود که وقت بگذارند و یا اصلا توجه نمی کنند که حتا با قلم هم شده از زنان متهور درجامعه عربی که تعداد آنها انگشت شمار اند، پشتیبانی و حمایت کنند. باوصف این که همه می دانیم در اکثر جوامع عرب، زن هیچ گونه حق و حقوقی ندارد. اگر دختر متهوری در تلویزیون ظاهر می شود وهمه چیزرا ریسک می کرده و یک مفتی یا ملای سرشناس آن مملکت را که او در آن زندگی می کند، به چالش می کشد وخیلی مؤدبانه و متمدنانه ازاو ابتدائی ترین مسایل وتجاوز به زنان رامی پرسد، تا جائیکه این آقای شیخ از پرسشها، بجای پاسخ منطقی به آنها، عصبانی می شود و نه اینکه پاسخ نمی دهد، بلکه حتا موجودیت تلویزیونی که ازآن شکایت نموده را به خطر می اندازد و برنامه آن را تهدید می کند. بنظر من باید باتمام قوا ازچنین دختر متهوری وچه بسا ازموجودیت تلویزیون که چنین برنامه هائی را بمرحله اجرا درمی آورد، حمایت نمود و عمل این شیخ و روحانی مسلمان را تقبیح کرد. در هر حال اعمال این دختر جوان و فعال، واقعا لایق ستایش و پشتیبانی است. انسانهای مترقی همه ی کشورهای اسلام زده، ازخانم ریهام سعید حمایت می کنند و او راتنها نمی گذارند. اما باتأسف باید گفت، عملا و بطوری که ملاحظه می شود، در اکثر کشورهای اسلامی حمایت از او به شیوه ای فرصت طلبانه در سایه قرار می گیرد و این نوع تهور را کم می ستایند. درحالیکه می دانیم تحقیر و کتک زدن زنان توسط مردهای مسلمان در کتب مقدس قرآن مجید آمده است و این حق به مرد داده شده که زنان خودرا موعظه کنند اگر نا فرمانی نمایند، آنها را کتک بزنند. ما دیدیم که چندسال پیش در عربستان سعودی بنا به امرهمین قرآن مجید “اگر زنی ازدستور مرد خود سر پیچی کند” یک گوینده برنامه تلویزیونی به وسیله همسرش کتک زده شده بود و این زن با شهامت که وضع موجودرا تحمل نکرده بود، علیه شوهر بی پرنسیپ و با افکار قرون وسطائی اقامه دعوا نموده بود و علنا در روزنامه ها نوشته شد. ناگفته پیداست در جامعه مردسالارعرب این یک تحول عظیم بودکه زنان ودختران جوان بیشتر باحق خودآشنا شوند. خوب، واقعیت اسلام و افراط گرایان اسلامی درجهان امروز چیست؟ درحقیقت اگر مردمان ملتهای غیرعرب مسلمان در جهان به دلیل حاکمیت زور وتحمیل اجباری اسلام بطورکلی، سیصد سال از تمدن بشری عقب مانده اند، با تأسف باید گفت: با وصف طلوع تاریخ دانان و فلافسفه، در زمان خود کم نظیر که از فرهنگ عرب بر پا خاسته بودند، مانند ابن خلدون و ابن رشد اندلسی و غیره، مردمان مسلمان عرب بیش از ۱۴۰۰ سال ازقافله تمدن عقب نگهداشته شده اند. این نکات در همه ی کشورهای عربی و بویژه درمصر عرب شده را به خوبی ملاحظه می کنیم. فراموش نشود، مصر پس از تونس، یکی از مدرن ترین و متمدن ترین کشورهای عربی است و نیز یکی از قدیمی ترین کشورهای جهان است، اما با این توصیف تأثیر تبلیغات اسلامی با زور، کاری کرده است که برخی حتا از زنان تحصیل کرده، اما ساده لوح، کشورهای اسلام زده اینگونه (عکس زیر، سمت راست از روبرو) درتلویزیون ظاهر می شوند و تعداد آنها نیز کم نیستند که اصلا قرآن مجید را نخوانده اند و نمی دانند چه نکات ضد زنی در آن موجودست. در مقابل دختر مطلع و با شهامتی (سمت چپ، از رو برو) نیز دیده می شودکه وظایف برنامه سازی وگویندگی تلویزیون را به عهده دارد وعالمان اسلامی از سرشناسترین فقهارا به چالش می کشد. متمنی است نماء این گوینده های تلویزیون درمصر را باهم نگاه ومقایسه کنید (تلویزیون اسلامی افراطی و تلویزیون النهار). من بارها درمقالات پیشینم اشاره کرده ام که خاورزمینی های اسلام زده از نظر نا آگاهی آئینی و حتا اجتماعی درجهان از اولینها هستند و از طریق تبلیغ، در ساده پذیری، خیلی زود به دام می افتند. خوب، ما باصحنه های فوق دست بگریبانیم! شکی در آن نیست اگر همه ما آگاه باشیم، مانند این خانمهای سمت راستی روی شاخه درخت نمی نشینیم و آن را از بن ارره نمی کنیم. من اطمینان می دهم این خانم های عزیز یا قرآن مجید را، به زبان مادری نخوانده اند و یا اگر خوانده اند، بدون شک نفهمیده اند که این گونه افراطی و اسلامی برخورد می کنند. فکر نمی کنم زنده بودن و زندگی ارزش این همه خواری و زلت راداشته باشد که آدم برده اعتقادات بیجا و بی مورد بشود و به امید رفتن به بهشت خود ساخته و واهی، این گونه بزیند. من دراینجا اعلام می کنم که هیچ مخالفتی باهیچ شیوه تفکر وپذیرش هیچ آئین وایدئولوژی ندارم. اما صددرصد مخالفم اگر انسان کورکورانه بپذیرد و یا رد کند. بنا براین پذیرش یا رد هر تئوری یا آئین، بدون درنظر گرفتن منافع مادی، باید از روی مطالعه وحلاجی کردن آن تئوری و یا آئین باشد. پر مسلم است این آقای شیخ بدری منافع اش براعتقادش می چربد، زیرا درخارج ازبرنامه وصفحه تلویزیون باخانم مجری برنامه بدون روسری خوش و بش کرده و هیچ مخالفتی نشان نداده است و بعلاوه برای مصاحبه با این تلویزیون هم هزار پوند مصری گرفته است! لذا می بایستی به همه پرسشها پاسخ بگوید. اما او این کار را نکرد. جالب اینجاست بخاطر اینکه از نظر حقوقی بتواند هزار پوند را بگیرد، با وصف حاضر نشدن برای پاسخ به پرسشهای منطقی مجری برنامه وعملا و بطور شفاهی ممانعت ورزیدکه پاسخ گوید وعلنا می گفت من به پرسش شما پاخ نمی گویم، اما از جایش بلند نشد و با داد و فریاد شروع به توهین کرد که مجری برنامه قبل از او به اعتراض علیه آن وضع برخیزد و برود و بگوید: “اگر من بفرض روسری سر کنم نه بخاطر تو، بلکه به خاطر خدا خواهد بود”. نقل به معنی. بدین ترتیب و با این عمل، هزار پوند مصری او تضمین شد. این است نشانه اعتقاد این آقایان مفتی که هزار پوند مصری برایشان مهم تر از آئین مقدس اسلام است و بقیه آن فرمالیته بود و فقط برای ظاهرسازی ایراد روسری می گرفت، زیرا درخارج ازبرنامه تلویزیون آنگونه که اشاره شد، آزادانه به این خانم بدون رو سری نگاه می کرده! ملاحظه می شود که درجه عوام فریبی در این کشورها علنی تر از آن است، بهمین دلیل این حضرات زیاد به آن توجه نمی کنند. بنا بر این خودشان …. اند، فکر می کنند، بینندگان و یا مجری برنامه هم همین طور مانند خودشان …. هستند. برای قشر جوان فرق نمی کند عرب باشد یا پاکستانی، ایرانی و غیره ببرکت دجیتال همه تقریبا به اندازه هم از جهان متمدن و آزاد مطلع اند و می دانند ازشرایط متمدن بودن، دروغ نگفتن وظاهر سازی نکردن است. بهمین دلیل برای خانم ریهام سعید، کاملاتعجب آور بود که این آقای بدری روحانی اسلامی، در جلو دوربین از او می خواهد که روسری را بپوشد. اما در بیرون از استودیو، نه!! اگر دیدن زن نا محرم حرام است و معصیت دارد، بنابراین نباید فرقی بکند در استودیو یا درمقابل دوربین! چرا این آقای روحانی برآن درمقابل دوربین اصرار می ورزید، برای خانم ریهام سعید حیرت انگیز بود! بدون شک برای بینندگان محترم نیزاین تعجب، وجود دارد! من بخشی از ترجمه گزارش درباره این مصاحبه را در اینجا می آورم که این ادعا بیشتر روشن شود.“ریهام سعید، مجری شبکه تلوزیونی النهار مصر، درمواجه با درخواست شیخ یوسف بدری (گفت و گو شونده) که حجاب داشتن مجری را درحین گفت و گو اجبار می کرد، تعجب کرد. برای ریهام سعید این مسأله قابل قبول نبودکه شیخ بدری به زن بدون حجاب نگاه می کند وتنها در مقابل دوربین اززن درخواست حجاب دارد”. این عمل آقای بدری روحانی اسلامی، مفهومی جز عوامفریبی و ظاهر سازی چیز دیگری ندارد. برای نه فقط این دختر جوان، گوینده تلویزیون، بلکه برای همه ی دختران مسلمان این رفتار شیخ بدری جای سئوال دارد که چرا جلو دور بین باید یک خانم محجبه باشد اما درخارج از استودیو و فیلم نباشد و یاتحمل شود! آیا جز عوامفریبی پاسخ دگری برای این پرسش درست درباره تأکید شیخ بدری وجود دارد؟ حالا خیلی ازتوجیه گران بظاهر اسلامی در بحثهای دو جانبه و یا چند جانبه خواهند گفت: آنها شیخ یوسف بدری را قبول ندارند وافکار اورا رد می کنند. اما درعین حال دربرابر این جنجال تلویزیونی اکثرا سکوت می کنند وهیچ عکس العملی درملاء عام نشان نمی دهند. همان طور که اکثر درمورد اعمال جنایت کارانه القاعده هیچ عکس العمل منفی و یا مقاومتی نشان ندادند

۱۳۹۲ خرداد ۴, شنبه

ترکیه روسپیان گمنام امام زمان را دستگیر کرد

روزنامه حریت چاپ ترکیه با انتشار گزارشی از بازداشت یک گروه از زنان ایرانی وابسته به سپاه پاسداران در شهرمرزی ایغدیر به اتهام جاسوسی از مقامات نظامی، امنیتی و دولتی این کشور در پوشش روسپیگری و ازدواج های موقت با این مقامات خبر داد. حدود ۹ ماه پیش پلیس امنیت ترکیه طی گزارش های دریافتی از سوی مردم یک گروه 24 نفره را که در پوشش فروشنده سنگ های تزئینی به فعالیت های جاسوسی و جمع آوری اخبار و اطلاعات می پرداختند بازداشت می کند. 10 زن ایرانی از این گروه 24 نفره به ایران بازگردانده می شوند. این گزارش می افزاید سرویس اطلاعاتی ترکیه تعدادی از این زنان را که به صورت غیرقانونی مجددا وارد ترکیه می شود را تحت نظر می گیرد و روز هشتم ماه می مجددا این افراد به اتهام جاسوسی از طریق ازدواج موقت با نظامیان، مقامات امنیتی و دولتی و جمع آوری اطلاعات محرمانه از مراکز حساس و امنیتی ترکیه بازداشت می شوند. سازمان امنیت ترکیه اعلام کرده است که در بازجویی های صورت گرفته این زنان اعتراف کرده اند که با مدارک جعلی که سپاه پاسداران در اختیار آنها قرار داده است و با هدایت و راهنمایی آنها به صورت غیرقانونی وارد خاک این کشور شده اند و بارها نیز به صورت غیرقانونی به ایران ورود و خروج داشته اند. این زنان اعتراف کرده اند که از سوی سپاه پاسداران مامور شده بودند تا خود را به مقامات امنیتی،نظامی و دولتی ترک نزدیک کنند و از طریق ازدواج موقت با آنها اخبار و اطلاعات محرمانه ی مورد نیاز دستگاه اطلاعاتی پاسداران را جمع آوری نمایند. به گزارش سازمان امنیت ترکیه از منزل دو تن از این زنان که هویت آنها زهرا-ی و الوینا-آ معرفی شده است مقادیر زیادی اسناد محرمانه جمع آوری شده و همچنین تصاویر برهنه برخی مقامات دولتی و نظامی ترک کشف شده است

انتقاد وزیر خارجه آمریکا از رد صلاحیتها و عدم شفافیت در انتخابات ایران

جان کری، وزیر خارجه آمریکا روز پنج شنبه 24-05-2013 در یک نشست مطبوعاتی با خبرنگاران در تل آویو با اشاره به ردصلاحیت برخی نامزدها برای انتخابات ریاست جمهوری در ایران گفت: " با حذف برخی نامزدها و عدم شفافیت انتخابات، غیرمحتمل است آنهايی که در لیست تائیدشدگان هستند، خواسته مردم ایران برای ایجاد تغییر را نمایندگی کنند." به گزارش خبرگزاری فرانسه وزیر خارجه آمریکا اظهار داشت: "در روند انتخابات ایران، این نهادهای غیرمنتخب و غیرپاسخگو هستند که تصمیم می گیرند چه کسانی نامزد انتخابات شوند و این واقعا تعجب آور است." جان کری اقدام شورای نگهبان ایران در رد صلاحیت صدها نامزد انتخابات ریاست جمهوری، را "سد کردن مسیر تحقق دموکراسی به شیوه ای مشروع" نامید و افزود:"وقتی نهادی که منتخب مردم نیست فقط براساس این که یک فرد چقدر در راستای منافع حکومت است، درباره نامزدهای انتخابات تصمیم می گیرد، به سختی می توان گفت که روندی آزاد، منصفانه و شفاف حاکم است." وزیر امور خارجه آمریکا در ادامه گفت: "با رد صلاحیت گروهی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ایران به سختی می توان پذیرفت که رأی گیری به شیوه ای آزاد، رضایت بخش، دست یافتنی یا قابل نظارت انجام می شود." کری نهاد ناظر بر صلاحیت کاندیداها در ایران را "شورای نانگهبان" نامید و گفت که فکر نمی کند روند این شورا که به گفته وی پاسخگوی مردم نیست برای کسی مایه تعجب و شگفتی نباشد. وزیر امور خارجه آمریکا افزود: "باید نهاد دیگری که نماینده اراده مردم ایران است، هدایت انتخابات را به عهده داشته باشد." وزیر امور خارجه آمریکا به اقدامات اخیر جمهوری اسلامی برای محدود کردن اینترنت در ایران اشاره کرد و بیان داشت: " نشانه های نگران کننده ای هست که نشان می دهد دولت ایران در حال برداشتن گام هایی برای کاهش سرعت یا قطع اینترنت در آن کشور است.

اسفندیار رحیم ‌‌مشایی: " الان دوره رسوایی فرارسیده است

به دنبال رد صلاحیت برخی کاندیدهای انتخابات ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان، اسفندیار رحیم مشایی با انتقاد از برخورد های سپاه٬ قوه قضائیه و حامیان علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران با هواداران وی و احمدی نژاد هشدار داده که دوره رسوایی فرا رسیده و تیم رئیس دولت صد درصد پیروز خواهد شد. صلاحیت برخی کاندیدهای ریاست جمهوری از جمله رحیم مشایی برای حضور در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان رد شده است اما او به همراه محمود احمدی نژاد گفته است که موضوع رد صلاحیت خود را پیگیری خواهد کرد. به گزارش دیگربان ، رحیم مشایی این مطالب را روز دوشنبه 20 -5-2013 در جریان یک سخنرانی در میان حامیان خود بیان کرده است و روز پنجشنبه در خبرگزاری "نمنا" متن سخنرانی مشایی را منتشر کرده است. مشایی در این سخنرانی مسائلی را به صورت انتقاد مطرح کرده بود وی در واکنش به انتقادها از حضور احمدی نژاد در وزارت کشورگفته بود: "چه طور رئیس جمهور می تواند در پایان دور اول ریاست جمهوری برای ثبت نام خود به ستاد انتخابات وزارت کشور برود، ولی نمی تواند برای معرفی یا همراهی شخص دیگری به آنجا برود؟" او بدون اشاره به جریان مخالف وی که از اصولگرایان حامی آیت الله خامنه ای تشکیل می شوند، گفته بود: "متأسفانه برخی از دستگاه هایی که باید به شدت از سیاسی کاری پرهیز کنند، تحت تأثیر اخبار برخی سایت ها و خبرگزاری ها قرار گرفته و فراموش می کنند واکنش های آن ها اعتماد جامعه را زیر سئوال می برد." وی در ادامه انتقادهایش گفت :" یک فضایی ساخته اند که از اول نشان دهند ما غیرقانونی و مخالف قانون هستیم؛ این فضا سازی ها اصلا معنی ندارد چون ما نیازی نداریم که خلاف و مخالف قانون باشیم؛ آنهایی به بی قانونی نیاز دارند که به خانه های مردم می ریزند و از یک سایت می ترسند، تعطیل کردن یک سایت یعنی چه؟ یعنی ترسیدن از حرف و پیام؛ و کسی که از حرف و پیام می ترسد از جنس پیامبر، امام، دین، آسمان، حقیقت و جوهر درخشان انسان نیست". مشایی خطاب به هواداران خود و احمدی نژاد گفته است :" صبور باشند، ما فقط در مسیر قانون حرکت می کنیم؛ ما تحت نظر ولی فقیه هستیم و ظلم را هم برنمی تابیم چرا که معتقدیم ولی فقیه هم ظلم را برنمی تابند، حتی اگر در کار ما وقفه ای ایجاد شد، شما امیدوار باشید و بدانید که ما تا شب انتخابات داغ داغ حضور داریم حتی اگر به ما فرصت صحبت در تلویزیون را ندهند. من معتقد هستم که پیروزی ما صد درصد و قاطع است. اسفندیار مشایی گفته است :" سایت هایی با هزینه های کلان ایجاد می شوند که فقط دستور دارند مشایی را خراب کنند، این روش کار، حذفی است و اگر در کوتاه مدت یک نفر با این روش حذف شد که هیچ، ولی امان از زمانی که حذف نشود؛ چرا که مانند موجی است که برمی گردد و رسوا می کند." وی تهدید کرده که :" الان دوره رسوایی فرا رسیده است و هرچه جلوتر می رویم، دیگر من نباید حرف بزنم بلکه افرادی هستند که باید از ترس، پشت دیگران خود را مخفی کنند.

نامه‌ تازه‌ای از کشیش زندانی ایرانی-آمریکایی منتشر شد

سعید عابدینی، کشیش ایرانی-آمریکایی زندانی در ایران، در نامه ای که به تازگی منتشر شده است مجددا از شرایط سخت خود در زندان گفته است. کشیش عابدینی که ۳۳ سال سن دارد، دوران محکومیت هشت ساله خود را در زندان اوین تهران می گذراند. شبکه خبری فاکس می گوید این کشیش مسیحی که به دلایل عقیدتی در ایران دستگیر و محکوم شده است، به تازگی و پس از هفته ها انزوا، در دیدار با نزدیکان خود نامه ای را به آنها داده که در نهایت به دست نغمه، همسر سعید عابدینی رسیده است. همسر آقای عابدینی که به همراه دو فرزند خود در ایالات متحده به سر می برد و از بیم بازداشت در ایران، هنوز از همسر خود دیدار نکرده است. بر اساس گزارش شبکه خبر فاکس، کشیش عابدینی در نامه خود نوشته است: «در جریان محاکمه ام شنیدم که دستگیری و زندانی شدن من موجب اتحاد میان کلیساهای مذاهب مختلف مسیحی، از شهرها و کشورهایی مختلف شده که به دلیل تفاوت هایشان [پیش از این] هرگز به یکدیگر نمی پیوستند». او از این «اتحاد» ابراز خوشحالی کرده و می نویسد خشنود است که «زنجیرهایی که امروز مرا در بر گرفته، به رشته ای برای اتحاد و عمل و عبادت بدل شده است.» کشیش سعید عابدینی تا به امروز نزدیک به ۲۴۰ روز را در زندان گذرانده و دوره هایی از این مدت را در سلول انفرادی بوده است. این کشیش ایرانی-آمریکایی در نامه ای دیگر که از زندان فرستاده و در فرودین ماه در خارج از ایران منتشر شده بود، نوشته بود «در زندان کتک خورده است و به خاطر دینش اجازه درمان نیز به او داده نشده است». به گزارش شبکه خبری فاکس، بنابر آنچه خانواده کشیش عابدینی گفته و وکلای او تایید کرده اند، این کشیش زندانی در یک مورد بر اثر صدمات ناشی از شکنجه های فیزیکی دچار خونریزی داخلی شد. بیش از یک دهه پیش، سعید عابدینی کار خود را به عنوان یک روحانی مسیحی و سازمان دهنده کلیساهای خانگی برای نوکیشان مسیحی ایران آغاز کرد. آقای عابدینی چند سال پیش در ایران بازداشت شد اما با دادن تعهد رسمی پذیرفت از این پس فعالیت های مذهبی خود را در این کشور متوقف خواهد کرد. او مهر ماه سال گذشته به ایران بازگشت و در همین زمان توسط نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی بازداشت و به زندان اوین فرستاده شد. در نهایت بهمن ماه گذشت به هشت سال زندان محکوم شد. آقای عابدینی اتهام تبليغ مجدد مسيحيت در ايران را رد کرده و گفته است که تنها برای راه اندازی يک يتيم خانه به ايران سفر کرده بود.

۱۳۹۲ خرداد ۳, جمعه

تصویب طرح تحریم‌های جدید علیه ایران در مجلس نمایندگان آمریکا

قانون گذاران آمریکایی با تصویب طرحی زمینه تشدید تحریم ها علیه ایران را فراهم کردند. هدف این طرح کاهش صادرات نفت ایران و محدود سازی درآمدهای ارزی این کشور است. شرکت های خاطی در "فهرست سیاه" آمریکا قرار خواهند گرفت. کنگره آمریکا در روز چهارشنبه ( ۲۲ مه/۱ خرداد) گامی دیگر برای تحریم بیشتر علیه ایران برداشت. بنا به تصمیم قانون گذاران آمریکایی فروش نفت ایران هر چه بیشتر باید کاهش یابد و دست یابی جمهوری اسلامی به منابع ارزی محدود شود. کمیته سیاست خارجی مجلس نمایندگان آمریکا که رهبری آن هم اکنون در اختیار جمهوری خواهان است طرحی را به تصویب رساند که بنا بر آن تحریم های جدیدی را علیه جمهوری اسلامی ممکن می سازد. در صورت تصویب قانونی این طرح، کشورها و شرکت هایی که خرید نفت از ایران را کاهش ندهند به "فهرست سیاه" آمریکا افزوده خواهند شد و مجازات های اقتصادی در انتظار آنان خواهد بود. این اقدام کاهش درآمدهای ارزی ایران را هدف خود قرار داده است. شرکت هایی که به بخش مالی ایران از طریق همکاری در عرصه های خودروسازی و معادن یاری می رسانند نیز می توانند در "فهرست سیاه" آمریکا قرار بگیرند. در بخشی از این طرح که بحث برانگیز تلقی می شود، اختیارات رئیس جمهور آمریکا برای لغو برخی تحریم ها به خاطرمنافع ملی و بین المللی محدود شده است. باراک اوباما با توجه به منافع ملی آمریکا و برای افزایش فشارها بر ایران تا کنون از اقدامات شدید علیه کشورهایی که با تهران همکاری اقتصادی داشته اند، خودداری کرده است. دولت آمریکا بر این باور است که همکاری بین المللی برای مقابله با برنامه اتمی ایران ضروری است. اختیارات کنونی باراک اوباما در زمینه لغو یا کاهش تحریم ها یکی از اهرم های دیپلماتیک در مذاکرات میان ایران و گروه ۱+۵ به شمار می آید.

حرف های شجاعانه ستار بهشتی ادم رو به فکر وا می دارد


حرف های شجاعانه ستار بهشتی ادم رو به فکر وا می دارد



۱۳۹۲ خرداد ۲, پنجشنبه

اعدام یک زن زندانی در زندان قرچک ورامین با پیکر خونین در اثر ضربات شلاق

بامداد روز چهارشنبه اول خرداد ماه حداقل یک زن زندانی بنام گیتی مرامی ۳۴ ساله متاهل و دارای یک دختر در محوطه زندان قرچک ورامین به دار آویخته شد. زندانبانان ولی فقیه قبل از اجرای حکم ضدبشری اعدام به او ۱۰۰ ضربه شلاق زدند و در حالی که خون از بدن وی جاری بود او را به دار آویختند. خانواده این زندانی هنگامی که پیکر فرزندشان را از پزشکی قانونی تحویل گرفتند پیکر او در اثر ضربات شلاق غرق به خون بود . همسر وی نیز به نام عیسی امان پور ۱۳ سال است که در انتظار اجرای حکم اعدام بسر می برد. افرادی که تحت نام قاضی احکام ضد بشری اعدام را علیه زندانیان در تهران صادر می کنند عبارتند از تیرانی رئیس شعبه ۳۰، محمد مقیسه و احمد زاده می باشند. علیرغم گذشت ۲ روز هنوز قوه قضاییه ولی فقیه خبر این اعدام را منتشر نکرده است و همانند سایر اعدامها به صورت مخفیانه صورت گرفته است . فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،موج پیوسته اعدام ها در ایران را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی برای متوقف کردن اعدام ها خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت آخوند علی خامنه ای و آخوندهای همدست وی به مراجع قضایی بین المللی است.

گزارش تازه عفو بین‌الملل: نقض گسترده حقوق بشر در ایران

سازمان عفو بین الملل در آخرین گزارش خود از وضعیت حقوق بشر در جهان، ضمن انتقاد از شمار اعدام ها و شکنجه زندانیان در ایران تأکید کرده است که مقام های جمهوری اسلامی همچنان به اعمال محدودیت های شدید علیه آزادی بیان و مذهب ادامه می دهند. در این گزارش که روز پنج شنبه، دوم خردادماه، در اختیار رسانه ها قرار گرفته، آمده است که بنا بر اعلام خبرگزاری های ایران در یک سال گذشته ۳۱۴ تن در ایران اعدام شده اند و این در حالی است که به گفته «منابع غیر رسمی معتبر» دست کم «۲۳۰ اعدام» دیگر نیز به صورت پنهانی صورت گرفته است. عفو بین الملل تاکید دارد که رقم واقعی اعدام ها در ایران می تواند از«۶۰۰ مورد» نیز بیشتر باشد. به گفته این سازمان حقوق بشری در این میان، «دست کم ۶۳ اعدام» در ملاء عام صورت گرفته است. این گزارش همچنین می افزاید اگرچه در یک سال گذشته موردی از سنگسار گزارش نشده است، «دست کم ۱۰ تن» در ایران در صف اعدام با سنگسار قرار دارند. عفو بین الملل می گوید که ۷۱ درصد اعدام های یک سال گذشته در ایران مربوط به قاچاق مواد مخدر بوده و در پی برگزاری «دادگاه های ناعادلانه» صورت گرفته است. اشاره عفو بین الملل به شمار اعدام ها در حالی صورت گرفته است که در همین روز صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه، با تأکید بر این که برخوردهای این نهاد منجر به «کاهش» جرایم در ایران شده است، گفت: «ما به اعدام علاقه ای نداریم و روشن است که هیچ کس به اعدام علاقه ای ندارد، ولی در رابطه با بحث امنیت مردم و کشور، موضوع متفاوت است.» سازمان عفو بین الملل که مقر آن در بریتانیا است در گزارش سالانه خود همچنین به اعمال محدودیت های شدید علیه آزادی بیان، انجمن ها و تشکل ها اشاره کرده و از بازداشت افراد به دلیل استفاده از حق آزادی بیان انتقاد کرده است. در ادامه این گزارش به نبود آزادی مذهب در ایران نیز اشاره شده و آمده است که در یک سال گذشته «دست کم ۱۹ مسلمان سنی» در خوزستان، «۱۳ تن دیگر» در آذربایجان و «هشت سنی مذهب» در کردستان، به دلیل باور مذهبی خود بازداشت شده اند. در این گزارش همچنین تأکید شده است که «دست کم ۱۷۷ بهایی» نیز در ایران در بازداشت به سر می برند. در حوزه نقض حقوق اقلیت های قومی نیز عفو بین الملل به بازداشت «دست کم ۲۴ عرب» اهل خوزستان ایران در فروردین ماه سال جاری اشاره کرده است. عفو بین الملل در گزارش خود همچنین به «تبعیض علیه زنان، همجنس گرایان و دگرباشان»، «مجازات های غیرانسانی و ظالمانه» نظیر «قطع عضو و اعدام»، «شرایط ناگوار پناهجویان و پناهندگان ایرانی»، «بازداشت های خودسرانه»، «وضعیت نامطلوب فعالان حقوق بشر در ایران»، «برگزاری دادگاه های ناعادلانه» و «شکنجه زندانیان و بدرفتاری با آن ها» اشاره کرده است. سازمان عفو بین الملل از زمان آغاز به کار جمهوری اسلامی در ایران اجازه حضور در ایران و تحقیق میدانی نداشته است و مقامات جمهوری اسلامی به ندرت به درخواست این سازمان برای گفت و گو درباره وضعیت حقوق بشر ایران پاسخ داده اند

نظام مرده است و نظامیان جنازه را بر دوش گرفته و دوره می چرخانند

نظامی که هر روز قسمتی از آن کنده می شود بی آنکه کورسویی از زندگی دوباره در آن باشد بی گمان مرده است. پس از کودتای انتخابات 88 نظام جمهوری اسلامی در بحرانی عمیق و شاید نادانسته دست به خودکشی سیاسی زد. نظام با اتکا به نظامیان بالهایی را که می توانست از زمین بلندش کند ،از بن کند و در زندان کرد.معترضین را به گلوله بست و دهها جوان بی سلاح را در خیابان و زندان کشت تا خود را تثبیت کند و تثبیت کرد!! این نظام ثابت و بی حرکت مانده است و دیگر اصلاح نمی شود.مرده ها را نمی توان اصلاح کرد و این نظام هم از همان فردای تقلب 88 مرده است. در انتخابات پیش رو گشایشی در کار نیست، زیرا نظام بر آمده از انقلاب سال 1357 مرده است. آری نظام مرده است و نظامیان جنازه را بر دوش گرفته و دوره می چرخانند و گاه دست جنازه را تکانی میدهند و سرش را می جنبانند. سر نظام آقای خامنه ای است، سری که هنوز می جنبد ولی به مرگ مغزی دچار شده است. کسانی که مرده را بر دوش گرفته اند می دانند که انتخابات آزاد به معنی مراسم دفن و کفن برای نظام است. در فضای آزاد سیاسی کدام جنایتکار و دزد و متقلبی می تواند بدون اینکه افشا شود در راس قدرت باقی بماند؟ نه دیگر امروزهیچ چیز از آن خیزش بزرگ مردمی بر جای نمانده است. بالها افتاده و کمر تا نیمه خم گشته است. نظامی که مدعی رهبری جهان بودبه حضیض آمده است. نظامی که قرار بود عدل را در جهان بگستراند، نظام دزدی های کلان شده است .نظام دروغهای بزرگ ، نظام مغزهای کوچک نظام مرده است، جنازه را تا نگندیده است زمین بگذارید و در خاک کنید.مردم ما خواهان تغییرند و چهره کشور تغییر خواهد کرد

موضوع انشاء : شغل پدر/ آقای شکنجه گر با کدام زبان شیرین کودکانه شغلت را برای فرزندت باز خواهی گفت ؟


۱۳۹۲ خرداد ۱, چهارشنبه

نیویورک تایمز: انقلاب پدر خود را خورده است

روزنامه نیویورک تایمز چاپ آمریکا روز چهارشنبه 22-05-2013 در گزارشی با اشاره به اینکه هاشمی یکی از اصلی ترین بنیانگذاران انقلاب اسلامی بوده است، نوشت:" شایع است که انقلاب فرزندان خود را می خورد اما این بار ظاهرا انقلاب پدر خود را خورده است." به نوشته این روزنامه " تصمیم به رد صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی بسیاری از ایرانیان را در بهت و شوک فرو برد چون بیش از 70 درصد جمعیت ایران در دوره ای زندگی کرده اند که هاشمی در آن یکی از سران اصلی حکومت بوده است." نیویورک تایمز افزوده است: "رد صلاحیت هاشمی و مشایی دو رد صلاحیت تاثیر گذار بر فرایند انتخابات ایران هستند." این روزنامه در ادامه نوشته است: " البته احتمال این مساله وجود دارد که با حکم حکومتی رهبر ایران یک یا دو نامزد رد صلاحیت شده به گردونه رقابت ها بازگردند." در ادامه این گزارش آمده است: "رد صلاحیت هاشمی می تواند برای او به معنای این باشد که ایده های او در زمینه اقتصاد آزاد و آزادی های بیشتر با عدم اقبال نظام مواجه شده است

دختر آیت الله خمینی: پدرم می گفت هاشمی رفسنجانی برای رهبری صلاحیت دارد

زهرا مصطفوی دختر آیت الله روح الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، در نامه ای سرگشاده به آیت الله علی خامنه ای رهبر کنونی این کشور، نوشته است که پدرش می گفت که هاشمی رفسنجانی برای رهبری صلاحیت دارد. این نامه ساعاتی پس از آن منتشر شده است که شورای نگهبان، صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران را برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری، رد کرد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی جماران، زهرا مصطفوی در نامه خود نوشته است: ''همان روزی که تأئید امام بر رهبری حضرتعالی را از زبان ایشان شنیدم همواره آن نظریه را در مواقع لازم بیان کرده ام تأئید صلاحیت برادر آقای هاشمی را هم شنیدم زیرا امام بعد از نام جنابعالی نام ایشان را هم ذکر کردند.'' در ادامه این نامه آمده است: ''خوشبختانه و به حق حضرتعالی مورد رأی خبرگان قرار گرفتید ، لذا لزومی نمیدیدم تا ذکری در این مورد از ایشان به میان آورم. اما متاسفانه امروز که می بینم شورای نگهبان دست به رد صلاحیت ایشان برای ریاست جمهوری زده است، خواهرانه تذکر می دهم که این کار هیچ معنایی جز فاصله انداختن بین دو یار امام و بی توجهی به شوق و اقبالی که مردم کوچه و خیابان به نظام و انتخابات پیدا کرده است ندارد.'' دختر آیت الله خمینی نسبت به فاصله گرفتن خامنه ای و هاشمی از هم هشدار داده و افزوده است: ''جدا شدن تدریجی شما از هم بزرگترین لطمه ایست که به انقلاب و نظام وارد میشود چنانچه امام همیشه میفرمودند: این دو وقتی با هم باشند خوبند.'' او همچنین خواستار دخالت آیت الله خامنه ای برای تایید صلاحیت هاشمی رفسنجانی شده و ادامه داده است: ''خواهشمند است در این امر مهم دخالت فرمائید و نگذارید که یک حرکت همه تلاشها را خراب کند.

۱۳۹۲ اردیبهشت ۳۱, سه‌شنبه

حذف هاشمی رفسنجانی و کاهش تاب تحمل نظام اسلامی

كافى است به فهرست معروف ترين نامزدهاى اين انتخابات نگاهى بيفكنيم: چهار تن از نامزدهاى اصلى به همدستى در بمب گذارى و قتل دهها يهودى در آرژانتين و نيز قتل رهبران كرد در برلين متهم شده اند و تحت تعقيب اند. در دوران تصدى اين افراد، دهها تن از نويسندگان و دگرانديشان به دست عوامل حكومتى كشته شده اند. يكى ديگر از نامزدها نيز، به گفته خود، نقشى اساسى در سركوب دانشجويان آزادی خواه در تيرماه ٧٨ داشته و در تبليغات انتخاباتى خود افتخار می كند كه چماق به دست و سوار بر موتور ١٠٠٠ مردم را كتك می زده است. اينها تنها كسانی اند كه حكومت ممکن است صلاحيتشان را برای نامزدى در انتخابات تأييد کند. بقيه ملت ايران فاقد صلاحيت اند. ــ نه تنها هيچ يك از شخصيت ها و گروه هاى سياسى دگرانديش حق نامزدى در انتخابات را ندارند، كه حتى رئيس جمهور پيشين، خاتمى، هم با اعلام اينكه «نمی گذارند بيايم» نتوانست نامزد انتخابات شود. او حتى گفت كه تعداد رأى ما نيز بايد به اندازه اى باشد كه آنها می خواهند. او و هاشمى هر دو گفته اند كه، بدون حمايت رهبرى، رئيس جمهور نمی تواند موفق شود ــ امرى كه نافى اصل انتخابات رياست جمهورى است. كار بدان جا رسيده كه حضور رفسنجانى هم به سختى تحمل می شود و حتى احتمال می رود که در شورای نگهبان رد صلاحيت شود ــ شورايی که يكى از اعضايش، با عباراتى شرم آور، نامزدى زنان را به تمسخر می گيرد و رئيسش سخنان نامزدها درباره مذاكره با آمريكا را «جوك» می خواند. در رأس اينها هم، رهبر نظام به صراحت تمام می گويد نامزدهاى انتخابات برای جلب آرا، شعارهایی خارج از حدود اختیارات رئیس جمهور مطرح نكنند؛ يعنى در باره سياست خارجى، مسئله اتمى، حجاب و گشت ارشاد، آزاديهاى فردى و اجتماعى و سياسى، مسائل فرهنگى، مسائل امنيتى و اطلاعاتى بيهوده به مردم وعده ندهند. ــ تنها سه هفته به انتخابات مانده است و هنوز هيچ كس نمی داند كه نامزدهاى نهايى اين انتخابات چه كسانی اند؛ همه منتظر تصميم گيرى چند آخوند در شوراى نگهبان قرون وسطايى اند: مضحكه اى كامل! ــ مردم و نامزدها هيچ نظارتى بر روند اين انتخابات و شمارش آراء ندارند و از مدت ها پيش اعلام شده است كه نيروهاى مسلح اين انتخابات را «مهندسى» خواهند كرد. نظام مجموعه اقداماتش را براي برگزارى انتخاباتى فرمايشى باظاهرى پرشور و مردمى «مهندسى انتخابات» می نامد. اين مهندسى از فشارهاى امنيتى بر مردم و رسانه ها و فعالان سياسى تا جلوگيرى از نامزد شدن افراد و دست بردن در آراء مردم و طرز اعلام پيروزى نامزد مورد نظر رهبر و احياناً سركوب هاى پس از انتخابات را شامل می شود. وضع بحرانى نظام تا پيش از نامزدى هاشمى در پى تقلب بزرگ انتخاباتى سال ١٣٨٨ و سركوب خونين جنبش اعتراضى، قهر مردم ايران با نظام جمهورى اسلامى سنگين تر از هر زمانى شده است و خامنه اى و نظام در بن بستى قرار گرفته اند كه موجوديتشان را تهديد می كند. سركوب خونين ٨٨ باعث ريزش شديد نيرو در درون نظام شد و جمهورى اسلامى را رسواى جهان ساخت. جمهورى اسلامى در مسئله اتمى نيز كاملاً در بن بست قرار گرفته است. تحريم ها روز به روز سنگين تر و جانكاه تر می شود و فاصله زيادى با «برنامه نفت در برابر غذا» نمانده است. اقتصاد كشور سقوط كرده و فقر و گرانى فراگير شده است. بر اساس آمار دولتى، پانزده ميليون ايرانى در زير خط فقر زندگى می كنند و نزديك به پنج ميليون نفر بيكارند. ارزش ريال به شدت سقوط كرده است و کيفيت زندگی مردم ايران در مقايسه با ديگر کشورهای جهان، از سال ٢٠٠٥ تا ٢٠١٠، ۶۲ رتبه تنزل کرد و به رتبه ١٥٠ رسيد. احتمالاً اين سقوط از سال ٢٠١٠ به بعد نيز با شدت بيشترى ادامه يافته است. در همين مدت، شاخص فلاكت ٨١ درصد رشد داشته است (١). نابودى محيط زيست ابعادى فاجعه بار به خود گرفته است و آلودگى هوا سالانه جان هزاران نفر را می گيرد. صنايع كشور، از جمله صنايع نساجى و لبنى و خودروسازى و ذوب آهن و پتروشيمى، به ورشكستگى كامل نزديک شده اند. ايران بيشترين درصد معتاد را در جهان دارد و در حدود سی درصد از ساکنان تهران دچار مشکلات روحی و روانی اند. در زمينه آزادى مطبوعات نيز، ايران در رتبه ١٩١ قرار دارد (٢). همچنين ايران بالاترين ميزان اعدام در جهان را به نسبت جمعيت دارد. مسئول اصلى اين فجايع كسى نيست جز شخص ولى فقيه و ساختار متصلب جمهورى اسلامى. گذشته از اين همه ناكامى و شكست هاى مفتضحانه و نيز حذف نيمى از سردمداران جمهورى اسلامى در انتخابات ٨٨ و فتنه گر شدن نخست وزير امام و «منحرف» شدن رئيس جمهور رهبرى، بدنه حكومت نيز به شدت سرخورده و متزلزل شده است، ديگر حتا در ميان اصولگرايان نيز خامنه اى اعتبار گذشته را ندارد

نگرانی از واکنش دولت به رد صلاحیت مشایی؛ تهران چهره نظامی به خود گرفت

در پی رد صلاحیت احتمالی مشایی و واکنش احتمالی دولت، چهره پایتخت از ساعاتی قبل چهره نظامی به خود گرفته است. براساس مشاهدات خبرنگاران کلمه، نیروهای امنیتی و ضد شورش از ساعاتی قبل در نقاط مختلف شهر تهران از جمله خیابان ولیعصر، سعادت آباد مناطق شمال و مرکز تهران مستقر شده اند. همچنین گزارش شده است که از میدان امامت نیروهوایی پیروزی نیروهای نظامی به نقاط دیگر در حال اعزام هستند. ایجاد این فضای امنیتی باعث تعجب و تحیر شهروندان شده است. در گزارشی دیگر از مناطق مختلف شهر تهران شهروندان از سرعت بسیار پایین اینترنت خبر داده اند و در برخی مناطق به طور کلی اتصال به اینترنت ناممکن شده است. اسفندیار رحیم مشایی عصر امروز در دیدار جمعی از بانوان فرهیخته استان های تهران و قم، در پاسخ به سؤال یکی از حضار مبنی بر اینکه اگر فردا از سوی شورای نگهبان ردصلاحیت شوید، چه کار خواهید کرد؟ گفته بود: ما برای خودمان یک صلاحیت کامل و کافی قائل هستیم که اگر اینگونه
نبود، اصلاً در انتخابات حضور پیدا نمی کردیم.

لشگر کشی امنیتی در مرکز کنترل اینترنتی تهران

به گزارش خبرگزاری ایلنا، روز گذشته (دوشنبه 29 اردیبهشت) برخی مسئولان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به ساختمان پژوهشگاه فضای مجازی رفته و ضمن جلوگیری از کار کارمندان این مرکز افراد خود را در هر اتاق مستقر کرده و مانع فعالیت های پژوهشگاه فضای مجازی شدند. سیدمحسن مروجی مدیر روابط عمومی پژوهشگاه فضای مجازی در گفتگو با خبرنگار ایلنا، ضمن تایید این خبر گفت: مسئولان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات می گویند افراد قبلی باید بیرون بیایند و افراد جدید جایگزین شوند. درحالیکه شورای عالی فضای مجازی که در سال 90 با حکم رهبری ایجاد شد یک مرکز فراقوه ای است که با ریاست سه قوه کشور اداره می شود. سال گذشته در شورای عالی اداری این مرکز مصوب شد مرکز تحقیقات مخابرات به زیر مجموعه مرکز ملی فضای مجازی تبدیل شود و با نام جدید پژوهشگاه فضای مجازی خوانده شود که در این ساختمان ضمن کارهای پژوهشی فضای مجازی، مرکز ملی فضای مجازی نیز قرار دارد .

رسانه دولت از «موج دستگیری» حامیان احمدی‌نژاد خبر داد

شبکه ایران، رسانه دولت، از «موج دستگیری های بدون توجیه و غیرمنطقی» حامیان محمود احمدی نژاد در چند روز اخیر خبر داده است. این گزارش بامداد روز سه شنبه ۳۱ اردیبهشت و پیش از اعلام نظر شورای نگهبان درباره صلاحیت نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری منتشر شده است. این در حالی است که جریان های اصولگرایای مخالف دولت، پیشتر از احتمال زیاد رد صلاحیت اسفندیار رحیم مشایی سخن گفته اند. شبکه ایران در بخشی از گزارش خود، از احضار بهمن شریف زاده به دادسرای ویژه روحانیت خبر داده است که بنا بر این گزارش «علم تببین گفتمان فرهنگی دولت را بر دوش گرفته است.» رسانه دولت، به فیلتر شدن پنج سایت «حامی گفتمان انقلاب و دولت خدمتگزار بدون هیچ اطلاع قبلی و هرگونه توضیحی» سخن گفته و نسبت به آن اعتراض کرده است. شبکه ایران، در گزارش خود نوشته است: «اخبار تأسف باری که از برخی استان ها به گوش می رسد حاکی از آن است که برخی نیروهای به ظاهر امنیتی که هویتشان به روشنی معلوم نیست با ریختن در منازل برخی چهره های موجه روحانی و غیرروحانی حامی دولت با ایجاد رعب و وحشت برای خانواده های مظلوم این شخصیت ها اقدام به دستگیری آنها نموده اند.» مواضع مشایی که پیشتر ریاست دفتر احمدی نژاد را بر عهده داشت، تاکنون بارها خشم اصولگرایان را برانگیخته است. اصولگرایان نزدیک به آیت الله علی خامنه ای مشایی را «لیدر جریان انحرافی» می خوانند. اسفندیار رحیم مشایی در ساعت پایانی ثبت نام داوطلبان نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری، با حضور در وزارت کشور به همراه احمدی نژاد، برای نامزدی ریاست جمهوری، ثبت نام کرد. احمدی نژاد هنگام همراهی ثبت نام مشایی در ستاد انتخابات کشور گفته بود: «مشایی همه قوت های ملت ایران و برادر کوچکش احمدی نژاد را دارد و مشایی یعنی احمدی نژاد و احمدی نژاد یعنی مشایی.» حضور احمدی نژاد، انتقادهایی از سوی اصولگرایان به همراه داشت تا جایی که عباسعلی کدخدایی سخنگوی شوارای نگهبان، این اقدام را «دارای عنوان مجرمانه» قلمداد کرد. ۱۵۰ نماینده مجلس شورای اسلامی نیز با نوشتن نامه ای به شورای نگهبان، خواستار رد صلاحیت رحیم مشایی شده اند. مصطفی افضلی فرد سخنگوی کمیسیون اصل ۹۰ هم از تشکیل پرونده ای برای مشایی در این کمیسیون و ارسال آن برای شورای نگبهان و دستگاه قضایی خبر داده و گفته است که با توجه به محتوای این پرونده، رد صلاحیت مشایی «قطعی» به نظر می رسد. مشایی روز دوشنبه خود در سخنانی گفته بود که اگر صلاحیتش احراز نشود، از مسیر قانونی حق خود را پیگیری خواهد کرد. مشایی گفت: «مملکتی که ولی فقیه دارد، ظلم را برنمی تابد و ما از این مسیر، حقمان را خواهیم گرفت.» آیت الله خامنه ای پیشتر درباره هرگونه عدم تمکین به شورای نگهبان هشدار داد و تصریح کرد: «خیلی ها در این سال ها خواستند انتخابات را کمرنگ کنند یا زمان آن را به تعویق بیاندازند، اما تاکنون نتوانسته اند و بعد از این هم به توفیق الهی نخواهند توانست.» برپایه گزارش های رسیده روز دوشنبه نیز ستاد جوانان اصلاح طلب حامی هاشمی رفسنجانی در تهران و مشهد نیز به خاطر فشارهای امنیتی تعطیل شد

وزارت اطلاعات از شناسایی دو گروه‌ تروریستی «در آستانه انتخابات» خبر داد

وزارت اطلاعات ایران از «شناسایی» و بازداشت اعضای دو گروه «تروریستی» خبر داد و اعلام کرد که این دو گروه با توجه به یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری قصد وارد کردن سلاح به کشور را داشتند. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، در بیانیه وزارت اطلاعات ایران که عصر دوشنبه، ۳۰ اردیبهشت، منتشر شد، آمده است که «دشمنان ملت» در آستانه برگزاری انتخابات آتی «به تشدید فعالیت های مخرب و تهمید مقدمات برای فتنه انگیزی های گوناگون اقدام کرده اند». در این بیانیه سپس آمده است که وزارت اطلاعات ایران «موفق به شناسایی و خنثی سازی شماری از توطئه ها و سناریوهای دشمن شده است» که در آینده درباره آنها اطلاع رسانی خواهد کرد. پیش از این محافظه کاران نزدیک به حکومت ایران و گاهی برخی مقامات امنیتی کشور نسبت به وقوع «فتنه» یا تلاش برای ایجاد ناآرامی در کشور به بهانه انتخابات ریاست جمهوری هشدارهای متعددی داده بودند. انتخابات ریاست جمهوری دوره پیشین ایران به ناآرامی های گسترده ای در تهران و چند شهر بزرگ دیگر انجامید که در جریان آن چندین نفر کشته شدند. پرونده آن انتخابات همچنان باز است و هنوز بسیاری از فعالان سیاسی و نیروهای اپوزیسیون بر وقوع «تقلب» اصرار دارند و پیروزی محمود احمدی نژاد را نتیجه «دست کاری آرا» می دانند. اما مقامات حکومت ایران و حامیان آنها این اعتراضات را «فتنه» می نامند و ادعا می کنند که در جریان اعتراضات سال ۱۳۸۸ گروه های تروریستی وارد پایتخت شدند و برخی از شهروندان را به قتل رساندند. اکنون نیز در حالی که کمتر از یک ماه به برگزاری دور جدید انتخابات ریاست جمهوری مانده است، وزارت اطلاعات می گوید که دو گروه تروریستی شناسایی کرده و به آنها ضربه زده است. در بیانیه این وزارتخانه آمده است: «ردگیری های اطلاعاتی و امنیتی به عمل آمده، منجر به شناسایی و ضربه به دو تیم تروریستی عامل ورود سلاح سبک از مرزهای غربی و شرقی کشور شده است.» این بیانیه می افزاید که تروریست ها در حال انتقال تعداد فراوانی کلت کمری و نارنجک جنگی از استان های سیستان و بلوچستان و کرمانشاه به مرکز کشور بودند که نیروهای وزارت اطلاعات مانع آنها شدند. بر اساس این بیانیه، تروریست ها در نهایت بازداشت و تحویل مراجع قضایی شده اند. تهران چهره «امنیتی» به خود گرفت اما همزمان با انتشار این بیانیه از تهران خبر رسید که پایتخت «چهره ای نظامی» پیدا کرده است. وب سایت کلمه که مواضع اصلاح طلبان را بازتاب می دهد، عصر دوشنبه نوشت که نیروهای امنیتی و ضد شورش در نقاط مختلف تهران از جمله خیابان ولی عصر، سعادت آباد، مناطق شمال و مرکز شهر مستقر شده اند. بر اساس این گزارش، سرعت اینترنت در تهران نیز بسیار کم شده است تا جایی که بسیاری از شهروندان نمی توانند به اینترنت دسترسی داشته باشند. وب سایت کلمه این حضور نظامی را به رد صلاحیت احتمالی اسفندیار رحیم مشایی، نامزد مورد حمایت دولت در انتخابات ریاست جمهوری، ارتباط داده و نوشته است که حضور نظامیان برای مقابله با واکنش احتمالی دولت محمود احمدی نژاد به این مسئله است. حامیان علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، از اسفندیار رحیم مشایی به عنوان «لیدر جریان انحرافی» نام می برند، کسی که مدعی ارتباط با امام دوازدهم شیعیان و باعث فاصله گرفتن آقای احمدی نژاد از آقای خامنه ای است.

۱۳۹۲ اردیبهشت ۳۰, دوشنبه

Iran henretter mænd dømt for spionage

To mænd er søndag morgen blevet hængt i Iran efter at være kendt skyldige i spionage for USA og Israel. Iranske myndigheder har søndag henrettet to mænd, der var dømt for at have spioneret for USA og Israel, rapporterer det iranske nyhedsbureau Fars. Mohammad Heidari, der var kendt skyldig i at videregive sikkerhedsoplysninger til den israelske efterretningstjeneste mod betaling, og Kourosh Ahmadi, der blev straffet med døden for at give fortrolige informationer til USA, blev hængt ved daggry. Iran mener, at Israel og USA forsøger at sabotere landets atomprogram, og flere påståede agenter og spioner er gennem årene blevet pågrebet og beskyldt for at likvidere iranske videnskabsfolk involveret i landets atomprogram. I maj sidste år blev en person henrettet for spionage for den israelske efterretningstjeneste, Mossad, og for at have hjulpet til med at dræbe en atomfysiker. En amerikansk-iransk mand sidder fortsat fængslet i landet mistænkt for spionage for den amerikanske efterretningstjeneste, CIA.

Internet in ‘coma’ as Iran election looms

Iran is tightening control of the Internet ahead of next month’s presidential election, mindful of violent street protests that social networkers inspired last time around over claims of fraud, users and experts say. The authorities deny such claims, but have not explained exactly why service has become slower. Businesses, banks and even state organisations are not spared by the widespread disruption in the Internet, local media say. “The Internet is in a coma,” said the Ghanoon daily in a report in early this month. “It only happens in Iran: the election comes, the Internet goes,” it said, quoting a tweet in Farsi. Facebook, Twitter, YouTube and numerous other sites, including thousands of Western ones, have been censored in Iran since massive street demonstrations that followed the re-election of President Mahmoud Ahmadinejad in 2009. Those

protests — stifled by a heavy-handed crackdown that led to numerous arrests and even deaths — were instigated online and observers say the authorities are choking the Internet to prevent a recurrence. One DVD vendor, who sells illegal copies of Western movies downloaded online, said “you can forget about downloading stuff; the bandwidth drops every other minute.” A network supervisor at a major Internet service provider in Tehran said his company had been unable to address complaints about slower speeds, particularly accessing pages using the HTTPS secure communications protocol. “Browsing (the net) is difficult due to the low speed. Even checking emails is a pain,” he said. “Sometimes, loading a secure Google page takes a few long seconds,” he added. Like others interviewed for this article, he did not want to be identified for fear of retribution. The problem is not limited to slower speeds, but also affects what people can actually access in a country whose rulers take great care in seeking to ensure that people do not see or read things deemed to be inappropriate. Earlier this month, an Iranian IT website reported that the last remaining software that enables users to bypass filters imposed on net traffic “has become practically inaccessible.” Among such software is the virtual private network (VPN), which lets people circumvent the filtering of websites. VPN uses certain protocols to connect to servers outside Iran. In that way, the computer appears to be based in another country and bypasses the filters. Blocking these protocols could theoretically contribute to slower speeds. Use of VPN, or its sale, is illegal in Iran on the official grounds that it is insecure and allows access to material deemed as depraved, criminal or politically offensive. Ramezanali Sobhani-Fard, head of the parliamentary communications committee, said VPN was blocked in early March, which has contributed to slowing the Internet, media reported. He did not elaborate. Authorities refuse to officially confirm the new restraints, but former officials and media reports have accused the Supreme Council of Cyberspace of ordering them. The council, set up in March 2012, is tasked with guarding Iranians from “dangers” on the Internet while enabling “a maximum utilisation of its opportunities.” The information and communication technology (ICT) ministry did not respond to AFP requests for an interview on the issue. The complaints come as Iran prepares to elect its new president on June 14, but the authorities reject claims that there is any link with that and the current problems. “Many parameters are involved in the Internet’s speed, but the election drawing near is not one of them,” a deputy ICT minister, Ali Hakim Javadi, said in early May. His remarks have failed to allay concerns among an officially estimated 34 million net users out of a population of 75 million. “Even if I wanted to believe it, I cannot ignore the timing,” said Ali, a computer engineer. The disruptions are also linked to Iran’s stated plan of rolling out a national intranet that it says will be faster, more secure and clean of “inappropriate” content, observers say. Critics say the unfinished “National Information Network” could expose Iranians to state monitoring once operational. They argue that a “National VPN” service launched in March could be a test run. Users of the state-approved VPN service, available to select businesses reportedly at a monthly rate of 4,000,000 rials ($115, 88 euros), say it provides a relatively fast connection to select global websites. The illegal VPN was available for as little as $50 for a full year. “You can actually get some work done with this VPN. But it is almost as if you are paying the government to spy on you,” said one business user wary that his privacy could be violated. The intranet could theoretically enable the regime to shut down the Internet at sensitive times, or effectively slow down it to a point where it is unusable. But the authorities insist the network will co-exist with the Internet. And a Tehran-based Western diplomat, speaking on condition of anonymity, was also sceptical. “It is unlikely that Iran would implement more restrictions, as that would render its Internet inoperable to its people, businesses and even (governmental) organisations that heavily rely on it,” said the diplomat.

اعدام دو نفر در ایران به اتهام "جاسوسی برای کشورهای بیگانه"

دادستانی تهران از اعدام دو نفر به اتهام "جاسوسی" برای "سرویس های اطلاعاتی بیگانه" در سحرگاه یکشنبه ۲۹ اردیبهشت خبر داده است. اسامی این دو نفر محمد حیدری و کوروش احمدی اعلام شده است. دادستانی تهران درباره نخستین متهم اعدام شده گفته است «محمد حیدری اطلاعاتی در زمینه مسایل مختلف امنیتی و اسرار کشور را تهیه و در ملاقات های مکرر خود با عوامل موساد در خارج از کشور، در اختیار آنان قرار داده بود و در این زمینه مبالغی نیز بعنوان دستمزد دریافت کرده بود». متهم دیگر کوروش احمدی، بنابر ادعای دادستانی تهران، «ضمن ارتباط گیری با عوامل سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) اطلاعات کشور در زمینه های مختلف را جمع آوری و در اختیار آنان قرار داده بود». در ادامه اطلاعیه دادستانی تهران آمده است: «در پی تکمیل تحقیقات، پرونده اتهامی نامبردگان با صدور کیفرخواست به دادگاه انقلاب اسلامی تهران ارسال و دادگاه پس از تشکیل جلسه با حضور نماینده دادستان و وکلای مدافع متهمان، اتهام آنان را در حد محارب تشخیص و نامبردگان را به اعدام محکوم کرد. احکام صادره از سوی دیوان عالی کشور نیز مورد تایید قرار گرفته بود. دادستانی تهران به زمان بازداشت، برگزاری دادگاه و صدور حکم این افراد اشاره ای نکرده است. حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات ایران، در چند سال اخیر بارها از بازداشت "جاسوسان" کشورهای خارجی خبر داده است. در ماه مه ۲۰۱۱ وزارت اطلاعات از شناسایی یک شبکه جاسوسی مرتبط با سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) و بازداشت بیش از ۳۰ نفر از "جاسوسان" این شبکه خبر داده بود. در اطلاعیه وزارت اطلاعات که ۲۱ مه ۲۰۱۱ منتشر شد، آمده بود: «شبکه کشف شده که در داخل و خارج ایران فعالیت داشته، توسط تعداد قابل توجهی از برجسته ترین افسران اطلاعاتی عملیاتی سازمان سیا در چند کشور جهان راه اندازی شده بود و با استفاده از پوشش ها و دام های گوناگون از قبیل ارائه ویزا، وعده اقامت، اشتغال و تحصیل در خارج از کشور و نیز با پوشش مراکز کاریابی در صدد فریب عده ای از شهروندان، تخلیه اطلاعاتی و به جاسوسی واداشتن آنها بود

فرزند کروبی در نامه‌ای به خامنه‌ای: ماموران امنیتی حد و مرزی نمی‌شناسند

فرزند مهدی کروبی در نامه ای به رهبر جمهوری اسلامی از رفتار ماموران امنیتی به شدت انتقاد کرد. او می نویسد "سازمانی خشن تر و غیر اخلاقی تر از ساواک در ایران زمام امور امنیتی" را در دست گرفته است. محمد حسین کروبی در نامه ای خطاب به رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنه ای رفتار ماموران امنیتی حکومت را "غیراخلاقی تر و خشن تر" از رفتار همکارانشان در دوران شاه خواند. در این نامه که متن آن شنبه (۲۸ اردیبهشت/ ۱۸ مه) در سایت خبری جرس منتشر شد آمده است: «ماموران امنیتی ساواک حداقل شأنی برای خود قائل بودند و به حوزه خصوصی افراد وارد نمی شدند اما گویا برای مأمورین امنیتی کنونی حد و مرز مفهومی ندارد.» مقایسه ماموران امنیتی با ماموران ساواک ماموران امنیتی بهمن ماه سال گذشته در حمله به خانه ی فرزند مهدی کروبی، نامزد معترض انتخابات سال ۸۸ که در حبس خانگی به سر می برد، "بیش از ۳۰ قلم از اموال منجمله اسناد هویتی، ملکی و مالی و تلفن همراه و رایانه شخصی" او را ضبط کرده و با خود بردند.محمد حسین کروبی خطاب به خامنه ای نوشت: «بیش از دو سال پیش نیز، در روز حصر و حبس غیر قانونی پدر و مادرم؛ ماموران امنیتی با حمله به منزل شخصی من و شکستن قفل منزل، آنجا را به مدت ۲۰ روز در اشغال خود در آورده بودند.» در ادامه ی این نامه رفتار ماموران امنیتی جمهوری اسلامی با رفتار ماموران ساواک در دوران شاه مقایسه شده است: «ساواک در دوران رژیم سابق بارها به منزل جد مبارز و پدر مجاهدم حمله کرده بود، اما این حملات برای یکبار نیز به ضبط اموال شخصی و خانوادگی آنان منجر نشده بود؛ و بنا به نقل متواتر مبارزین قبل از انقلاب، ساواک هیچگاه اقدام به ضبط اموال شخصی مخالفین سیاسی نمی نمود

۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۹, یکشنبه

Frankrig vil ikke have Iran med til Syrien-konference

Frankrig siger, at det er imod Irans deltagelse ved en fredskonference med Syrien, selv om Rusland ønsker dets tilstedeværelse ved begivenheden, som ventes at finde sted i første halvdel af juni. - Vi ønsker ikke at se Iran, siger talsmanden for det franske udenrigsministerium, Philippe Lalliot. - Den syriske krise spreder sig og rammer hele regionen. Den regionale stabilitet er på spil, og vi kan ikke se, hvordan et land som Iran, der truer denne stabilitet, kan deltage i denne konference, tilføjer han. Rusland: Iran er vigtig Den russiske udenrigsminister, Sergej Lavrov, sagde torsdag, at Iran skal deltage i konferencen. - Blandt vore vestlige kolleger er der et ønske om at begrænse antallet af deltagerlande og begynde processen ud fra en lille gruppe lande inde for en ramme, som ville føre til forudbestemte forhandlingshold, en forudsigelig dagsorden og måske endda et forudsigeligt udfald, sagde Lavrov. - Man må ikke udelukke et land som Iran fra denne proces på grund af geopolitik. Iran spiller en vigtig rolle, sagde han. Ifølge Frankrigs præsident gøres der heller ikke tilstrækkeligt for at overtale Rusland til at opgive dets støtte til landets siddende regime. - Vi må have en åben og ligefrem diskussion og overbevise Rusland om, at det er i dets egen interesse, i regionens interesse og i fredens interesse, at Kreml gør forholdet til Bashar al-Assad forbi, sagde præsident François Hollande sent torsdag på et pressemøde i Paris. Lavrov og USA's udenrigsminister, John Kerry, har taget et fælles initiativ, for at få stablet en fredskonference om Syrien på benene. USA og Rusland har under den over to år lange konflikt været ude af stand til at enes om initiativer, der kan sætte en stopper for den syriske borgerkrig, som har kostet over 80.000 mennesker livet og tvunget over en million mennesker på flugt.

اعدام دو نفر به اتهام جاسوسی

طبق گزارش خبرگزاری حکومتی "فارس" دستگاه قضایی رژیم سحرگاه روز یکشنبه دو نفر را به اتهام جاسوسی به دار آویخت. طبق ادعای خبرگزاری فارس این دو زندانی به نام های "محمد حیدری و کورش احمدی" به اتهام "محاربه به دلیل جاسوسی برای سرویس های اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا" به اعدام محکوم شده بودند. در این گزارش به محل اعدام این دو تن اشاره ای نشده است.

وقت نه ی بزرگ است، بیاییم بالاخره به خودمان احترام بگزاریم !

همانگونه که در انتخابات 88 ، احساس عمومی بر این بود که همه باید برای تغییر یا رو شدن دست حکومت در انتخابات شرکت کنیم، هم اکنون احساس عمومی بر آن است که باید این انتخابات را از بیخ تحریم کرد تا حکومت بالاخره با یک نه بزرگ و شرافتمندانه ! از طرف مردم روبرو شود، تا معلوم شود که دیگر ایرانی سواری نخواهد داد و بازی نخواهد خورد. حالا پس از چهار سال به اصطلاح سر پل «خر» بگیری است. جایی که تمام تقلبهای گذشته و تقلب بزرگ، پرونده حکومت را سیاه کرده است. پس از بررسی دلایل توجیهی و «هوشمندانه » برخی برای شرکت در این انتخابات ، با اطمینان هرچه بیشتر میتوان آن را تحریم کرد به طوری که نه خاتمی میتواند کسی را قانع کند و نه رفسنجانی که گویا برای گرم کردن و باختن آمده . فراموش نکرده ایم که خامنه ای رای چهار سال قبل را پس نداده و ریس جمهور قبلی هنوز در حصر خانگی غیر قانونی است. خامنه ای به عناوین مختلف اعلام میکند که همه کاره است ، کاندیدای خود (جلیلی یا ولایتی یا ... ) را انتخاب کرده و به احتمال زیاد از صندوق بیرون خواهد کشید، زیرا به هیچ وجه ریسک و تحقیر همکاری با رفسنجانی و یا مشایی را نخواهد پذیرفت، اگر چه آنها به هیچ وجه نمی توانند اپوزیسیون، اصلاح طلب یا حتی معتدل محسوب شوند. تکلیف جنبش سبز با امثال مشایی همزاد احمدی نژاد و رفسنجانی مشخص است، بنا نیست در اینجا انتخابی بین بد و بدتر صورت بگیرد ، قدم بعدی آن است که جنبش آزادی خواه ایران، یعنی تقریبا 90 درصد ایرانییان ، تکلیف خود را با رهبر هم مشخص کنند. بسیار تعجب آور است که برخی هنوز به بهانه امنیت و ثبات و ترس از جنگ و تحریم ، دلیل ردیف میکنند تا مردم را به شرکت در این خیمه شبازی تشویق و تحقیر کنند، گویا معنای این جملات خامنه ای را درک نمیکنند که کشور به عقب بر نمیگردد، در واقع منظور او این است که روند روزافزون تک قطبی شدن قدرت او به عقب ، به دوران خاتمی و هاشمی بر نمی گردد و انتخابات شما هیچ تاثیری در تصمیمات اساسی کشور حتی به میزانی هر چند ناچیزی که یک رییس جمهور در دوران هاشمی و خاتمی داشته، نخواهد گذاشت. با توجه به شرایط فعلی کشور حتی خود خاتمی هم نمیتواند دوران خود را تکرار کند. البته شرکت نکردن تنها کافی نیست و احتیاج است یک جنبش انتخابات آزاد تشکیل شود که در واقع تداوم جنبش سبز است که بتواند قبل از انتخابات با استفاده از فضای تبلیغاتی حضور خود را اعلام کند. جنبشی فرا گیر که اساسش بر نادیده گرفتن انتخابات پیش رو و مطالبه کردن ساز کاری جدید برای انتخابات باشد، و این تنها ابتدای کار خواهد بود، رژیمی که متقلب است باید هم منتظر به اصطلاح فتنه باشد، اگر فتنه، اعاده حیثیت پایمال شده ی مردم ایران است، ما همه فتنه گریم ! دیگر حتی پرونده رو کردن ها ، مچ گیری ها و خودسوزیهای دم انتخابات هم برای مردم جذابیتی ندارد، که همه حول بازی با مهره های سوخته میچرخند ، نباید گرفتار بازی حکومت شد و به مناظره های نمایشی توجه نشان داد، حتی اگر پرده دری های عجیب و غریب انجام شود. برای انجام یک تحریم فعال و همه جانبه باید موارد زیر را رعایت کرد : اطلاع رسانی گسترده برای تحریم صد در صد انتخابات تحریم اخبار کاندیداها تحریم بحث و خبر رسانی درباره مناظره های نمایشی خدشه دار کردن پوستر های تبلیغاتی از تمام کاندیداها با شعار باطل یا انتخابات آزاد و یا حتی یک علامت ضربدر. اگر روی هر پوستر تبلیغاتی یک « نه » به فارسی یا « NO » به انگلیسی با قرمز نوشته شود ، تصور کنید چه تاثیر گسترده و عمیقی در جامعه و رسانه های مستقل میگذارد! شروع حرکت خیابانی بدون خشونت و در راس آن یک راهپیمایی نمادین نه ی بزرگ قبل از انتخابات با شعارهای « نه به انتخابات » ، « تحریم » و « انتخابات آزاد » ... پس از این مراحل است که تازه میتوان گفت که مردم به طور جدی دنبال راه حلی خارج از چهار چوب این نظام تحقیر آمیز هستند که امکان دارد حکومت را به این فکر بیاندازد که باید امتیاز دهی کند. اگر نه تا وقتی که با هر ساز ناکوک آن برقصیم ، روز به روز حقوق مردم بیشتر پایمال میشود و عرصه بر آنان تنگتر میگردد.

شاید تا آخر عمر سبز بمانم

چند روز گذشته بسیار به تحلیل گذشت و کمتر به راهکار. من هم بیشتر به تحلیل خوانی گذراندم و جمع آوری اطلاعات و آمار. استرسی که همه را گرفته تا روز انتخابات، من را هم. حتی شب ها خواب می بینم بیشتر شبیه کابوس. شبیه آن که اتفاق خوبی در راه نیست. صبح بیدار می شوم به امیدواری اندک تحلیل ها و راهکارها. انگار نظرسنجی ها می گویند بسیاری مردم از احمدی نژاد راضیند. به خاطر یارانه و وام و مسکن مهر و پول دستی لابد. من هم برایم باور نکردنیست. راستش با یکی از این راضی ها هم برخورد نکرده ام تا حالا. می شود؟ این همه در این شهر راه بروم و با گوش خودم نشنوم که « این مرد کار کرد در این هشت سال.» ؟ به هر حال نظرسنجی از نظر من معتبر است. ( البته در همین نظرسنجی ها خاتمی بالاترین محبوبیت را داشته ). ناامید می شوم از همچین مردمی. انرژی برام نمی ماند که بخواهم آگاهشان کنم حتی. ایمان دارم که نیروی آگاه سازی امثال من از این همه خرابی که جلوی چشم همه در این سال ها پدید آمد ناتوان تر است. اگر کسی اقتصاد ویران شده را و جوان های محروم از تحصیل را و آمار رو به رشد اعتیاد و قتل و تجاوز را نمی بیند، چی می تواند از خواب بیدارش کند؟ من تسلیمم. آن دوستان طرفدار طبقات فرودست هم دست آخر مجبورند بروند پشت همین پفیوز و دار و دسته اش بایستند، وقتی مردم این ها را مدافع حق و حقوقشان می دانند. آن هایی که به تحریم انتخابات اعتقادی عمیق دارند، آیا در این فرصت میتینگی برای اثبات ادعایشان دارند؟ آیا می آیند در میان مردم و باهاشان استدلال می کنند که رای دادن به فلان دلیل و بهمان برهان به ضرر آبادی و آزادی ایران است و رای ندادن باعث روزهای بهتر و آینده ای روشن تر؟ یا فقط در پستوها و پشت فضای مجازی می خواهند با امثال من در بیفتند که خودم از استیصال در مقابل این مردم، بهشان خواهم پیوست شاید؟ برادری از زندان در دفاع از همین عملکرد تحریم نوشته « لاشه بوگرفته مرحوم سبز را دفن کنیم» . این همه نفرت از آن سه میلیون معترض که سرکوب شدند و مستاصل به غار افسردگی شان خزیدند یا دست به دامن یکی کمتر از رهبر آن روزشان می شوند، شوکه م می کند. کاش ته این نفرت، همان آزادی و آبادی باشد. من این اعتقاد را ندارم. من از این ادبیات فراری ام. من هنوز به آن سه میلیون عشق می ورزم و منتظر دیدارشان هستم. جمع کردن رای برای هاشمی خیلی سخت تر از موسوی و کروبی و خاتمی است. و زیاد نیستند ایرانی هایی که دودوتا چهارتا کنند و رای بدهند. در کینه ورزی و انفعال و جو استادیم، اما در تدبیر و خون دل خوردن بعید می دانم. نویسنده ها و فیلمسازان و خیلی هنرمندان دیگر شاید. آن ها دنبال زندگی اند و امید. همیشه بوده اند. هرکس هم از آن ها توقع مبارزه دارد، احتمالا چیزی زیادی نه از هنر می داند و نه از سیاست. والله آرزوم بود که مدافعان رای ندادن، می شدند نیرویی عظیم، حضورشان را می دیدم همه جا و تاثیرشان را بر مردم همین طور. اما آرزوهای ما گاهی محال است. نگاهی به نظرسنجی می گوید مردم رای می دهند، و تازه نه به آن که کمی بهتر است از بقیه. به آن که از همه بدتر است یا به آن یکی که افتخار می کند به زدن و کشتن دانشجویان بی پناه در کوی دانشگاه. پدر می گوید سرت را به دیوار سفت نکوب. فقط انرژیت هدر می رود. خیلی راست می گوید. بعضی فکر می کنند ما سیاست را دوست داریم و همه این بازی هاش را. من یکی که از این استرس و از این فشار و از زندان و از تبعید و از دورافتادن از عزیزانم نفرت دارم. مثل آن ها که فکر می کنند برای سیاست ساخته نشده اند، دلم می خواهد با خیال راحت از صبح تا شب زندگیم را بکنم. اما خانواده ام من را سیب زمینی بار نیاورده اند. کلی مقاومت کردم که سیب زمینی بشوم، اما بالاخره موج ۸۸ طوری توی جانم نشست که برخلاف آن چه برادر زندانیم گفته شاید تا آخر عمر سبز بمانم

فرانسه خواستار تحریم های شدیدتر علیه ایران !

وزیر دفاع فرانسه با انعطاف ناپذیر خواندن موضع جمهوری اسلامی ایران در خصوص برنامه های هسته ای این کشور افزود که این موضع باید منجر به آن شود که در ماه های آینده آمریکا و کشورهای اروپایی «تحریم هایی قاطع» را علیه جمهوری اسلامی به اجرا در آورند. لودریان در ادامه گفت که کشورهای غربی باید پیشرفت در «کمیت و کیفیت» برنامه غنی سازی اورانیوم رژیم ایران را از طریق تحریم تحت فشار بگذارند. وی با نسبت دادن «استراتژی طفره و پنهان کاری» به رژیم ایران گفت: ما بیش از همیشه مسوولیت داریم این استراتژی طفره و پنهان کاری را شکست دهیم تا از منع اشاعه هسته ای اطمینان پیدا کنیم. این مسوولیت تعهد جدی ما به همراه متحدین آمریکایی و شرکای اروپایی مان را برای اجرای تحریم های قاطع توجیه می کند

تعطیلی فرودگاه های تهران در روز 14 خرداد بخاطر مرگ خمینی

مدیرکل دفتر نظارت بر عملیات هوانوردی سازمان هواپیمایی کشوری از بسته شدن چهار ساعته فرودگاه های استان تهران به مناسبت برگزاری سالگرد مرگ خمینی در روز 14 خرداد ماه خبرداد. به گزارش مهر، سعید اکبری گفت: با صدور اطلاعیه هوانوردی از ساعت 8 تا 12 روز 14 خرداد ماه فرودگاه های واقع در استان تهران از جمله فرودگاه بین المللی خمینی ، فرودگاه مهرآباد، پیام، آزادی، مهرشهر کرج، آبیک، مجموعه آسمان ری و مجموعه سپهر بسته اعلام می شود. وی افزود: براساس اطلاعیه هوانوردی، بسته شدن این فرودگاه ها به تمامی شرکت های هواپیمایی داخلی و خارجی اعلام شده است. مدیرکل دفتر نظارت برعملیات هوانوردی سازمان هواپیمایی کشوری یادآورشد: شرکت های هواپیمایی موظف هستند با توجه به لحاظ کردن این موضوع نسبت به تنظیم برنامه پروای خود اقدام کنند.

۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۷, جمعه

رئیس قوه قضائیه: در ایران اعدام سیاسی نداریم

صادق لاریجانی در واکنش به گزارش سالانه حقوق بشر آمریکا که در آن پرونده ی ایران نیز مطرح شده است، مواردی نظیر وجود اعدام سیاسی در ایران را "کذب محض" خواند. وی هدف گزارش را زیر سئوال بردن انتخابات دانست. صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه جمهوری اسلامی، روز چهارشنبه (۴ اردیبهشت/ ۲۴ آوریل) گزارش اخیر دولت آمریکا درباره وضعیت حقوق بشر در ایران را "ضعیف" خواند. به گفته وی مستند بودن اين گزارش به "ادعاهای گروه های مخالف و معاند جمهوری اسلامی ايران" دليل واضحی بر "ضعف" آن است. وزارت امور خارجه آمریکا در گزارش سالانه حقوق بشر برای سال ۲۰۱۲ آورده است که از ایران تا ونزوئلا سرکوب جامعه مدنی به عنوان شاهرگ یک جامعه دمکراتیک ادامه دارد و تشدید شده است. در این گزارش سالانه آمده است که جمهوری اسلامی ایران "به طور جدی حقوق اولیه شهروندان خود را محدود ساخته است". این گزارش با استناد به اطلاعات سازمان های غیردولتی می افزاید که حکومت ایران ۵۲۳ نفر را در سال ۲۰۱۲ اعدام کرده که بسیاری از این اعدام ها مخفیانه صورت گرفته اند یا دادگاهی برای متهمان تشکیل نشده است. آمار بالای اعدام ها در ایران باعث شد در اوایل ماه آوریل امسال دولت دانمارک کمک های نقدی خود به برنامه مبارزه با مواد مخدر ایران را قطع کرد. به گفته وزیر توسعه دانمارک، این کشور در ارزیابی های خود به این نتیجه رسیده که پول های اهدایی به جمهوری اسلامی به اعدام های بیش تر و زندانی های بیش تر ختم می شود و "اعدام و زندانی کردن انسان ها در شرایط غیرانسانی کاری نیست که مالیات دهندگان دانمارکی از آن حمایت کنند".آمار بالای اعدام ها در ایران باعث شد در اوایل ماه آوریل امسال دولت دانمارک کمک های نقدی خود به برنامه مبارزه با مواد مخدر ایران را قطع کرد. به گفته وزیر توسعه دانمارک، این کشور در ارزیابی های خود به این نتیجه رسیده که پول های اهدایی به جمهوری اسلامی به اعدام های بیش تر و زندانی های بیش تر ختم می شود و "اعدام و زندانی کردن انسان ها در شرایط غیرانسانی کاری نیست که مالیات دهندگان دانمارکی از آن حمایت کنند".

۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۶, پنجشنبه

Harper government clear on its goal to bring down ‘hollow’ Iranian regime

The Conservative government said Tuesday it would boycott a United Nations disarmament conference chaired by Iran — currently targeted by sanctions over its rogue nuclear arms program — on the grounds that it makes a “mockery” of the effort against arms proliferation. It is the latest sign of a new boldness in Canada’s stance against the Islamic Republic.
Since late last year, Canada has recalled its diplomats from Tehran, expelled Iran’s from Ottawa, openly called for regime change, condemned next month’s Iranian elections as a “cynical charade,” expanded economic sanctions, and praised Israel for a bombing raid inside Syria against Iranian-backed Hezbollah arms shipments. Ottawa’s increasingly vocal and outward enmity toward one particular autocratic regime demonstrates a targeted hostility rarely seen out of Ottawa, and perhaps not since the Second World War. The Conservatives are hardly being shy about their intent: T
hey want the current Iranian leadership gone. John Baird, the Foreign Minister, has launched a social media campaign to incite democratic opposition to the Iranian regime, both globally and behind the country’s notorious “Halal” Internet firewall, which blocks access to foreign sites after 60 seconds. “The people mock ‘Halal’ Internet for the ridiculous proposition that it is,” Mr. Baird said at a University of Toronto conference last weekend to launch Global Dialogue on the Future of Iran, which broadcasts academic debates over the web in Farsi and English under special security settings to protect anonymity, thwart censors, and encourage dissident communities. “Since we suspended diplomatic relations with Iran in September of last year, we’ve been expanding our outreach with Iranians in Canada and Iranians around the world, and we’ve been asking them a number of questions, but one of the most important questions [is] ‘What can Canada do to counter the threat posed by the Iranian regime?’” said a government source, speaking on background

۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۵, چهارشنبه

قالیباف: مجوز حضور نظامی و تیراندازی در کوی دانشگاه را من گرفتم


پس از آنکه محمدباقر قالیباف در دیدار روز دوشنبه هفته گذشته در دانشگاه شریف مدعی شد که «دولت اصلاحات مجوز حمله به کوی دانشگاه تهران را در سال ۱۳۸۲ به ناجا داده بود و وی از آن جلوگیری کرده است»، گزارشی در اختیار کلمه قرار گرفته است که نشان می دهد متاسفانه آقای قالیباف نیز همچون احمدی نژاد راه خلاف واقع گویی را در پیش گرفته و مجوز “حمله و تیراندازی” به کوی دانشگاه بر اساس پیشنهاد شخص آقای قالیباف و تاکید ایشان بوده است. به گزارش کلمه، محمد باقر قالیباف در دیداری با گروهی از منتقدان جوان خود و اعضای منتسب به بسیج به شبهات مطرح شده در مورد حوادث سال ۸۸ و عملکرد شهرداری تهران پاسخ داده است. از این جلسه که به صورت خصوصی برگزار شد طی هفته های گذشته خبرهایی به صورت کاملا گزینشی منتشر شد، از جمله اینکه او در سال ۸۸ بر اساس نظر آیت الله خامنه ای، به احمدی نژاد رای داده است. اما مشروح سخنان اقای قالیباف که تا کنون منتشر نشده بود حاکی از حقایقی درباره شیوه و عملکرد وی می باشد که با اظهارات وادعاهایی که اخیرا طرح می شود ناسازگار است. قالیباف در این دیدار (با اعضای منتقد قالیباف و منتسب به بسیج) برای اثبات قاطعیت برخورد خود با اصلاح طلبان می گوید که در سال ۸۲ و بعد از به آتش کشیده شدن کوی دانشگاه و حادثه طرشت، در جلسه شورای امنیت کشور حاضر می شود و با صحبت های تند خود اعضای جلسه را تهدید می کند که هرکس بخواهد بیاید توی کوی و این کارها را انجام بدهد، او به عنوان فرمانده ناجا، آنها را “له” خواهد کرد. قالیباف در سخنان خود از مخالفت آقایان معین و ظریفیان با پیشنهاد او در آن جلسه خبر می دهد و تاکید می کند که با برخورد تند وی، موفق می شود مجوز حضور نظامی و تیراندازی برای ناجا را در کوی دانشگاه از شورای امنیت کشور بگیرد. او همچنین با افتخار می گوید که در سال ۱۳۷۸ و در پی حوادث کوی دانشگاه، سوار بر موتور ۱۰۰۰، مردم را با چوب می زده است. در عین حال برای اولین بار اعتراف می کند که نامه توهین آمیز و تهدید آمیز فرماندهان سپاه به آقای خاتمی را او به همراه یکی دیگر از سرداران سپاه نوشته است. قالیباف در پاسخ به سئوالی، رابطه خوب خود را با اصلاح طلبان انکار کرده و می گوید که تعریف کردن اصلاح طلب ها از وی به خاطر این است که آنها، حزب اللهی ها را سر کار گذاشته اند و سیاسیون حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب با او بیشتر از هر کس دیگری عناد دارند. شهردار تهران سخنانی نیز در مورد تلاش برای تغییر مدیران و بدنه سازمان همشهری مطرح می کند تا به قول او بدنه سازمان همشهری هم انقلابی شود. سخنانی که این سوال را در اذهان تداعی می کند که اگر وی ریاست دولت را بر عهده بگیرد، آیا قصد دارد بدنه دولت – یعنی تمام کارمندان – را هم به صورت کامل و انقلابی تغییر دهد یا خیر. از دیگر صحبت های شهردار تهران می توان به این نکته اشاره کرد که به اعتقاد وی، مصلای تهران از آهن و مفتول ساخته شده است و معنویت ندارد. او برای انتقاد از سیاست های اقتصادی آقای هاشمی تلویحاً می گوید که مصلی تهران با مال حرام ساخته شده است. قالیباف در این دیدار در شرایطی بارها از اخلاص و عمل صالح و نیت پاک می گوید که صحبت های خودش در یک جلسه خصوصی با منتقدانش و یک جلسه عمومی در دانشگاه شریف، کاملا متناقض است. محمدباقر قالیباف در این صحبت ها سعی دارد که خودش را فردی منضبط، قدرتمند و مخالف با اصلاح طلبان معرفی کند که در حوادث مختلف کوتاه نمی آید و حتی مجوز تیراندازی در کوی دانشگاه را هم می گیرد. اما آنچه که در دانشگاه شریف توسط وی مطرح شد، سیاستمداری را نشان می دهد که در دو روز متفاوت و به مقتضای جلسه ای که در آن قرار دارد، حرف هایش را تحریف شده به اطلاع مخاطب می رساند. محمدباقر قالیباف از سویی قصد دارد خودش را یک مدیر مدرن و تکنوکرات نشان داد و از سوی دیگر نمی خواهد برچسب “ساکتین فتنه” که توسط گروه های رادیکال متوجه وی می شود بی جواب بماند. به همین دلیل گاهی اوقات مجبور است صحبت هایی را مطرح کند که به آنها اعتقاد هم ندارد. صحبت های انتقادی وی نسبت به آقای هاشمی، در مصاحبه هفته گذشته با خبرگزاری فارس هم بر همین اساس قابل تحلیل است. بخش هایی از سخنان آقای قالیباف در جمع بسیجیان منتقد وی که در اختیار کلمه قرار گرفته است در ادامه بخوانید: من فردی امنیتی هستم؛ سران فتنه بی عقل، بی دین و بی سیاست بودند در مورد فتنه، من از اول اسم فتنه را به کار بردم. چون به هر حال بنده کار امنیتی و اطلاعاتی کردم و تشخیص می دهم و کارشناس این کار هستم. من در یک جلسه با سطح طبقه بندی بالا گفته ام که شاید بیشترین حرکت را برای جلوگیری از حادثه از شنبه تا ۵ شنبه [بعد از انتخابات] من و سردار سلیمانی با هم انجام دادیم. همان موقع هم گفتم که جریانات فتنه (سران فتنه اسم مستعار نظام برای آقایان موسوی، کروبی و خاتمی است)، هم ما در عقل آنها، هم در دین و هم در اینکه آدم هایی سیاسی باشند شک داریم. من در مرداد ماه این را گفتم که رفتار اینها نه عقلانی است، نه دینی و نه سیاسی. آقای میرحسین اعتراض داری؟ تو که نخست وزیر این کشور بودی، شما که دم از قانون می زنی. باید از طریق قانون اعتراض کنی. البته ما هم باید به آنها مجوز تجمع می دادیم و فرصت را از فرصت طلبان می گرفتیم. در حالی که اینها می خواهند اوضاع را بهم بزنند. در مورد شهرداری هم باید بدانید که شهرداری یک نهاد عمومی غیر دولتی است. ولی بر اساس ارزیابی عملکرد دستگاه های متعدد بعد از فتنه، شهرداری تهران در میان ۵ دستگاه امنیتی که کار در این مور کار می کردند، رتبه سوم را دارد. این نشان می دهد که شهرداری کارش را در طراز نهادهای امنیتی انجام می داده است. من در سال ۷۸ پشت موتور ۱۰۰۰ جزو چوب زن ها بودم/ نامه فرماندهان به سپاه را من نوشتم حادثه سال ۷۸ که در کوی دانشگاه اتفاق افتاد، آن نامه ای را که نوشته شد من نوشتم (منظور نامه توهین آمیز فرماندهان سپاه به رئیس جمهوری محمد خاتمی بود). بنده و آقای سلیمانی. وقتی در کف خیابان به سمت بیت رهبری راه افتادند، بنده فرمانده نیروی هوایی سپاه بودم. عکس من الان روی موتور ۱۰۰۰ با “چوب” هست. با حسین خالقی. ایستادم کف خیابان که کف خیابان را جمع کنم. آن جایی که لازم باشد بیاییم کف خیابان و چوب بزنیم، جزو چوب زن ها هستیم. افتخار هم می کنیم. نگاه نکردم که من، سردار و فرمانده نیروی هوایی هستم و تو را چه به کف خیابان؟ مجوز حمله به کوی دانشگاه و تیراندازی را با برخورد قاطعانه از شورای امنیت کشور گرفتم سال ۸۲، بیست و پنج روز در کف خیابان درگیری بود. اینهایی که می گویند همه شان با فتنه مبارزه کرده اند و قالیباف مبارزه نکرده است، آن ۲۵ روز یک نفرشاان موضع گیری نکرد. ۱۰ تا وزیر استعفا دادند و نامه استعفای نفر یازدهم هم آماده بود که جلوی او را گرفتند. ۱۸ تا استاندار و ۱۲۰ تا فرماندار استعفا کردند. مجلس هم در اعتصاب بود که انتخابات دور هفتم را برگزار نکنند. در سال ۸۲ بعد از به آتش کشیده شدن کوی دانشگاه و حادثه طرشت، من در جلسه شورای امنیت کشور محکم دعوا کردم و حرف های بسیار تندی زدم و شان جلسه را رعایت نکردم و گفتم که امشب هرکس بخواهد بیاید تو کوی و بخواهد این کارها را انجام بدهد، من به عنوان فرمانده ناجا، له شون می کنم و جمعشان می کنم. این عزیز جعفری شاهد است. حرف بقیه این بود که اگر نیروی انتظامی می خواهد وارد کوی دانشگاه شود باید مجوز شورای امنیت کشور را داشته باشد و مدیران دانشگاه این اجازه را بدهند. آقای معین و ظریفیان در آن جلسه بودند و با من مخالف بودند. من در آن جلسه با برخوردی که انجام دادم مجوز حضور نظامی و تیراندازی برای ناجا را در کوی دانشگاه از شورای امنیت کشور گرفتم. بعد رفتم به همکارانم گفتند که بروند استراحت کنند، چون قرار نیست اتفاقی بیفتد و توضیح دادم همین هایی که تو جلسه شورای امنیت کشور هستند باعث فتنه و شلوغی دانشگاه ها می شوند. وقتی به مجلس ششم رفتم تا [درباره این اتفاقات توضیح بدهم]، بهزاد نبوی گفت که چه کسی تو را دعوت کرده است؟ گفتم اقلیت مجلس و آقای حداد، دعوت کرده اند. گفت اشتباه کردند تو را دعوت کردند. این چهار نفر، آقایان معین، لاری، یونسی و روحانی یک جوری حرف زدند که نفهمیدیم چه گفتند. بنده هم خیلی شفاف و روشن حرف هایم را مطرح کردم. وقتی من داشتم صحبت می کردم، خانم حقیقت جو بلند شد و گفت که آقای قالیباف، شما منظورت من هستم؟ گفتم که من چنین جسارتی نکردم. ولی همان ضرب المثل معروف هست که می گوید وقتی چوب رو برداری، گربه دزد فکر خودش را می کند، شاید از این باب بود. به خاطر این که من می دانستم اینها ۵ نفر هستند تو کوی می نشینند و بچه ها را [تحریک می کنند] و یکی ش هم این خانم بود. قالیباف در صحبت هایی متناقض در حالی که پیش از این مدعی شده بود دوم خردادی ها دنبال شلوغ بازی بودند از تلاش خود برای اجازه مجوز تجمع به گروه های دانشجویی خبر می دهد و می گوید: در جلسه شورای امنیت کشور آقایان معین، ظریفیان، موسوی لاری، حسن روحانی و یونسی گفتند که اجازه تجمع و مجوز برای سالگرد کوی دانشگاه به دفتر تحکیم ندهید. فرمانده سپاه هم مخالف بود. تنها کسی که می گفت به آنها اجازه بدهیم من بودم. آنها که خودشان هم موافق دفنر تحکیم بودند می گفتند که آقای قالیباف، اینها می آیند شلوغ بازی در می آورند. اما من گفتم که امنیت را تامین می کنم. از آقا هم مجوز گرفتم و رئیس اینها را خواستم که بیاید و گفتم که شما مظلومیت ۱۸ تیر را دارید و نظام می خواهد به شما مجوز بدهد. اما در نهایت خودشان با بزرگ ترهایشان صحبت کردند و منصرف شدند. به آنها می گویی کارنامه ات چیست؟ می گویند دو تا فحش دادیم اینهایی که می گویند ما ساکت فتنه هستیم، سال ۸۲ که ۲۵ روز کف خیابان درگیری داشتیم کجا بودند؟ ۱۸ تیر کجا بودند؟ کسی نمی تواند بگوید ۸۸ مهم است و ما بودیم اما ۸۲ مهم نیست و ما نبودیم. چون رفته بودیم کاسبی کنیم. یا می گویند حادثه سال ۷۸ لازم نبوده یا حادثه سال ۷۶ [انتخاب محمد خاتمی به ریاست جمهوری] لازم نبوده یا جنگ و حادثه بنی صدر لازم نبوده است. برخی افراد که در [حوادث سال ۸۸] ظاهراً ادعای انقلابی گری داشتند، دوست داشتند بر بام این درگیری در کف خیابون به اسم انقلاب بدمند. در جلسه شورای عالی امنیت ملی، آقای جلیلی در مورد مترو از من سئوال داشت که اینها به ضرر حزب الله و به نفع سبزها عمل می کنند. گفتم چه کسی این کار را می کند؟ جواب داد محسن هاشمی. گفتم محسن هاشمی مسئول ساخت متروست. یعنی تونل را می کند و مترو می سازد و تحویل می دهد. این قسمتی که کار برنامه ریزی قطارها در آن انجام می شود توسط یک شرکتی به نام بهره برداری مترو مدیریت می شود و فلانی مدیرعامل آن است. اصلاً بستن و بازکردن مترو ربطی به محسن هاشمی ندارد. دروغ به این بزرگی که تو حتی تشکیلات را هم نمی شناسی. بابا من کف خیابان خودم ایستادم و کار انجام می دهم. شما می آی این حرف را می زنی؟ بعد به من می گویند ساکت فتنه. اما به او می گویی کارنامه خودت را بده. می گوید من دو تا فحش دادم. خب دو تا فحش که موضوع نشد. من در سال ۸۸ بنا بر نظر آیت الله خامنه ای به احمدی نژاد رای دادم من در مورد رای خودم در سال ۸۸ می توانم اسم ببرم. آقای کاشانی و آقای بیادی شاهد هستند. آقای بیادی دنبال سردار رضایی بود. آمد پیش من. گفتم به نظر من خلاف نظر آقا داری عمل می کنی. گفت برای چه؟ گفتم چون آقا می گوید باید به احمدی نژاد رای داد. گفت تو این حرف را می زنی؟ گفتم آره. انتقاد من به احمدی نژاد، دلیل اینکه به احمدی نژاد رای ندهیم نیست. من واعظ مهدوی را به ستاد میرحسین فرستادم در مورد واعظ مهدوی توصیه ای به من شد و معلوم است که از کجا به من توصیه می شود (احتمالن منظور دفتر رهبری است). وقتی آمدن میرحسین موسوی قطعی شد و شورای نگهبان تایید کرد، افرادی بنا شد برای موسوی کار کنند. توصیه شد به من که افرادی دارند می روند در ستاد مهندس موسوی؛ خوب است که بچه هایی بروند در ستاد آقای موسوی که غیر از اینکه آقای موسوی آنها را قبول دارد، آنها هم بچه های متدین و انقلابی و سالمی باشند. یکی از آنها واعظ مهدوی بود که آقای میرحسین ایشان را قبول داشت. آقای واعظ هم متدین، حزب اللهی و متخصص است، اما گرایشش چپ است. کافر که نیست. وقتی که این توصیه به من شد، من آقای مهدوی را صدا زدم و توصیه کردم برو به میرحسین کمک کن. دلیلش هم این بود که بچه های متدین و حزب اللهی بروند و آدم های اصلاح طلب تند عقبه مجاهدین انقلاب و مشارکت نریزند دور میرحسین موسوی. واعظ مهدوی گفت که من خودم نمی خواهم بروم و حتی اگر بخواهم کمی کمک کنم، معنی اش این است که از وقت شهرداری بزنم و آنجا بروم. یعنی حقوق شهرداری را بگیرم اما جای دیگری کار کنم و راضی نیستم. یک هفته ای گذشت. ما دیدیم آدم هایی دارند جمع می شوند که نباید جمع شوند. دومرتبه از آقای واعظ خواستم برود به ستاد میرحسین کمک کند. او هم گفت که اگر نظر شما این است که من بروم اجازه بدهید ۲ ماه مرخصی بدون حقوق بگیرم. من هم موافقت کردم. می خواهم حتی بدنه سازمان همشهری را هم تغییر دهم تا انقلابی شوند اساس و بنیاد موسسه همشهری ۲۰ سال قبل پایه گذاری شده است. حتمن آن پایه گذاری بر مدار انقلاب نبوده است. حداقل با باورهایی که ما داریم نبوده است. ۱۷ سال شهرداری بر این مدار چرخیده است. تا روزی که من آمدم شهرداری. در دوره آقای دکتر احمدی نژاد هم هیچ تغییری در سازمان همشهری داده نشده است. حداکثر این بوده که فقط یک رئیس تغییر کرده است. اما بدنه همان هستند. خیلی ها اصلن کارمند رسمی هستند و شما نمی توانید آنها را بیرون کنید. باید بروید دادگاه و اداره کار و دیوان عدالت اداری و … تا ۳ سال از مدیریت من هم همینطور بوده است. ولی الان بیشتر از ۲ سال است به این موضوع محکم پرداختیم تا بتوانیم تا بدنه پایین را تغییر دهیم. و تا حدی بچه های آنجا و مدیریت آنجا را به سمت بچه های ارزشی و انقلابی برده ایم. اصلاح طلب ها ما حزب اللهی ها را گذاشته اند سر کار شما می گویید اصلاح طلب ها از قالیباف تعریف می کنند یا قالیباف هر روز در دوران اصلاح طلب ها با آقای خاتمی فالوده می خورد. هیچ وقت آن جایی که احساس کردم اساس نظام و فرهنگ انقلاب در خطر است، پیش هیچ مسئولی کوتاه نیامدم. اینها، ما حزب اللهی ها را گذاشته اند سر کار. به خدا ما سر کار رفتیم. من با اطمینان می گویم دوستان، این قدر که سیاسیون مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی با بنده عناد دارند عملاً و حتماً با دیگران در این زمینه ندارند. ای کاش من می توانستم بعضی از موضوعات را اینجا به شما بگویم. چند روز قبل فیس بوک آقای ابطحی را دیدید سر تونل چی نوشته بود؟ (یک نفر می گوید شما که گفتید وقت ندارید فیس بوک را ببینید. قالیباف جواب داد که من در خبر دیدم). از تونل رد شده بود. اما گفته بود که این تونل خوب است اما من گله مندی دارم از قالیباف و نمی خواهم بنویسم. من ابحطی را از قبل از انقلاب می شناسم. بچه مشهد است. بعد از انقلاب هم او رای می شناسم. اما وقتی احساس کردم که به عنوان بچه انقلاب باید بایستم که رئیس دفتر رئیس جمهور نشود ایستادم و نگذاشتم بشود. تا حالا هم نگفتم. حالا شما اینجا دیدید که یک رئیس دفتر قرار شد معاون شود، چه اتفاقی افتاد؟ (احتمالاً منظورش مشائی است) پیمانکاران آقای هاشمی اقتصاد اسلامی بلد نبودند در سال ۷۳ که برخی از همین آقایان که الان به آقای هاشمی فحش می دهند، آن روز دست آقای هاشمی را می بوسیدند، من با هاشمی در همین محل ریاست جمهوری صحبتی کردم که همان روز گریه کرد. گفتم ما به شما معترضیم. به این سبکی که در فرهنگ ساخت و ساز دارد انجام می شود معترضیم. ما این را قبول نداریم. من به ایشان گفتم حاج آقا ما با شما در جنگ بودیم. حداقل ۶ سال از ۸ سال جنگ را شما فرمانده مستقیم جنگ بودید. من از شما سئوالم این است که وقتی در خراسان لشکر ۷۷ وجود داشت، چرا لشکر ۵ نصر امام رضا را درست کردید؟ گفت نمی شد. گفتم به همین دلیل و با این پیمانکارهایی که شما دارید، از آن اقتصاد اسلامی در نمی آید. مصلی تهران از آهن و مفتول و مال حرام ساخته شده است وقتی توی مصلای تهران می روید، چرا حس معنوی ندارد؟ اساسش مال این است که آنها را با آهن و مفتول و جراثقیل و افرادی ساخته اند که به هیچ عنوان باطن آنها، با اینجا انس برقرار نکرده است. وقتی خدا روح خودش را بر انسان دمید به او انسانیت و آزادگی داد، این انسانیت و آزادگی فقط در یک شرایط حفظ می شود که بر بستر اسلامیت و یک هدایت قدسی اتفاق بیفتد. اگر ما در مسجد “لرزاده” می رویم و حس معنوی پیدا می کنیم به خاطر این است که آن معماری که آنجا را ساخته است یا مسجد گوهرشاد را ساخته است، ۴۰ روز روزه می گرفته و بی وضو سر کارش نمی رفته است. مال حرام هم نخورده است. بعد می رود این ساختمان را می سازد. آدم از کنارش که رد می شود، معنویت او را می گیرد. اما ما مصلی درست می کنیم از آن فرار می کنیم. دو بار نماز جمعه برگزار کردیم و دیگر برگزار نکردیم. شما ۱۰۰۰ تا آیه قرآن هم بگذارید نمی توانید توی آن معنویت پیدا کنید. من را نباید بر اساس پل و اتوبان ارزیابی کنید ارزیابی مدیران در جمهوری اسلامی غلط است. باید اینطوری ارزیابی شود که چقدر قالیباف در شهرداری تهران کار کرده که مردم عبادت کنند. نه اینکه چه قدر پل و اتوبان ساخته است.

رایزنی در کنگره آمریکا برای 'تحریم کامل' نفت ایران

بنا بر گزارش ها گروهی از قانونگذاران و تحلیلگران آمریکایی در پی ممنوعیت کامل خرید نفت خام و گاز از ایران هستند. این طرح، انتقاد گروهی از اقتصاددانان و مقامات دولت اوباما را برانگیخته است. روزنامه آمریکایی واشنگتن پست روز سه شنبه (۱۴ مه - ۲۴ اردیبهشت) گزارش کرده که طرفداران این طرح معتقدند در حال حاضر بازار جهانی آماده تحریم کامل نفت خام و گاز ایران است. مطالب مرتبط سنای آمریکا در پی ممانعت از دسترسی ایران به 'میلیاردها دلار' سپرده ارزی تحریم علمی ایران؛ واقعیت چیست؟ از تحریم تا یارانه ها؛ ماموریت دشوار رئیس جمهور آینده موضوعات مرتبط تحریم ایران، روابط ایران-آمریکا آنان می گویند افزایش تولید نفت و گاز در خاورمیانه، آمریکا و کانادا باعث شده است که قطع کامل خرید نفت و گاز از ایران "امکان پذیر" شود. این طرح، انتقاد برخی از اقتصاددانان و مقامات دولت اوباما را برانگیخته است. مخالفان می گویند چنین اقدامی می تواند بازار نفت جهان را به هم بریزد، بین آمریکا و متحدانش فاصله اندازد، و قیمت جهانی انرژی را افزایش دهد. با این حال یکی از معاونان ارشد سنای آمریکا که از حامیان این پیشنهاد است، به واشنگتن پست گفته که این پیشنهاد "علاقه شدید" هر دو حزب جمهوری خواه و دموکرات را در آمریکا جلب کرده است. او که خواسته نامش فاش نشود، گفته است: "اگر به فکر اقداماتی هستیم که واقعاً به اقتصاد ایران ضربه می زنند، قطع دسترسی نفت ایران به بازار جهانی در صدر فهرست قرار دارد." ایالات متحده و اتحادیه اروپا مجموعه ای از تحریم های سنگین را با هدف کاستن از درآمدهای نفتی ایران به اجرا گذاشته اند. این تحریم ها دسترسی ایران را به نظام مالی بین المللی به شدت محدود کرده و به کاهش ۴۰ درصدی درآمدهای نفتی این کشور طی سال گذشته منجر شده است. غرب با ابراز نگرانی از دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای، امیدوار است که فشارهای ناشی از تحریم های اعمال شده علیه ایران، این کشور را به توقف فعالیت های هسته ای ترغیب کند. در سوی دیگر ایران همواره بر صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای خود تاکید کرده است. وزیر خارجه آمریکا: شتاب نکنید در میان کسانی که به دنبال قطع کامل خرید نفت و گاز از ایران هستند، نام سناتور رابرت منندز، رئیس کمیته روابط خارجی، و سناتور مارک کرک، از اعضای کمیسیون تخصیص بودجه مجلس سنا هم به چشم می خورد. سناتور کرک در همین حال حامی طرحی دیگر است که در صورت تصویب، باعث جلوگیری از دسترسی ایران به "۶۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار" سپرده ارزی این کشور در بانک های جهان خواهد شد. پیشنهادهای اخیر به کنگره آمریکا برای تشدید تحریم ها علیه ایران در حالی در پیش است که در هفته های گذشته جان کری، وزیر امور خارجه این کشور از کنگره خواسته بود در تصویب تحریم های جدید علیه ایران شتاب نکند. آقای کری در جلسه کمیته روابط خارجی مجلس سنا تاکید کرده بود که دو ماه تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران باقی است و اوضاع در این کشور مشخص نیست. این تحریم های جدید در عین حال در تضاد با توصیه های اخیر گروهی از دیپلمات ها و مقامات دولتی ارشد سابق آمریکا درباره ایران است. این ۳۵ نفر در گزارشی که حدود یک ماه پیش منتشر کردند، گفتند که تحریم های آمریکا علیه ایران، موفق به تغییر رفتار تهران نشده است. در این گزارش اشاره شده است که برخی از منتقدان می گویند به نظر می رسد هدف از این تحریم ها بیشتر ضربه زدن به مردم ایران بوده است تا تغییر سیاست هسته ای تهران. این گروه درباره این که فشارها بتواند به تنهایی تصمیمات حکومت ایران را تغییر دهد، ابراز تردید کرده بود

برای مقابله با خطرات داخلی و خارجی آمده ام

همزمان با آغاز موج جدید جنگ روانی – تبلیغاتی علیه هاشمی رفسنجانی که فعلا پرچم آن را حسین شریعتمداری و مهدی طائب (فرمانده گردان ترورهای انتحاری و برادر رئیس سازمان امنیت سپاه) بدست گرفته اند، خود هاشمی رفسنجانی با خونسردی کامل بیانیه ای صادر کرد و در آن به هواداران خود توصیه کرداز هرگونه تخریب رقبا بپرهیزند و به همه سلایق احترام بگذارند. در این بیانیه، از جمله آمده است: بر اساس اطلاعات موثقی که از نقاط کشور می رسد، پس از اعلام حضورم در انتخابات، اقشار مختلف مردم و بسیاری از شخصیت های حقیقی و حقوقی با درک شرایط داخلی و خارجی، درصدد تشکیل ستادهای خودجوش برای تنظیم برنامه ها هستند که با سپاس و قدردانی از حسن نیت ها و به منظور اتخاذ شیوه ای واحد و مبتنی بر خرد جمعی تبلیغاتی و برای جلوگیری از افراط و تفریط ها و سوءاستفاده معاندان و مغرضان، تأکید می کنم: دلیل حضور من در انتخابات، ایجاد همدلی و همکاری قاطبه ملت حول محور نظام اسلامی و سند چشم انداز 20 ساله و مقابله با خطرهای در کمین خارجی و داخلی و اولویت سامان بخشی به معیشت مردم از رهگذر تحقق حماسه سیاسی و اقتصادی مورد نظر مقام معظم رهبری است. ان شاء الله برادران و خواهران اقوام ایرانی، شیعه و اهل سنت و پیروان دیگر ادیان و مذاهب در جغرافیای ایران برای اظهارنظرها و تبلیغات انتخاباتی به این نکات توجه کنند.

وزیر امور‌خارجه فرانسه: سوریه و ایران بزرگ‌ترین تهدید علیه صلح هستند


در مجموع تراز سیاست خارجی فرانسه را مثبت ارزیابی می کنم. طبق تعهد نیروهای نظامی مان را از افغانستان خارج کردیم تا بتوانیم با این کشور وارد مشارکت مدنی شویم. مداخله نظامی در مالی بسیار مفید و تعیین کننده بود. همچنین با بسیاری از کشورهای مهمی که با فرانسه روابط سردی داشتند وارد مصالحه شدیم؛ الجزایر، چین، ژاپن، مکزیک، لهستان و ترکیه. به رسمیت شناختن جایگاه فلسطین بعنوان دولت ناظر غیرعضو در سازمان ملل هم پیشرفت محسوب می شود. تصمیمات مهم دیگری نیز گرفته شده که در جهت مثبت پیش می روند؛ از جمله دیپلماسی اقتصادی، هماهنگ کردن شبکه دیپلماسی مان با دنیای قرن بیست و یکم، سیاست رشد و فرانسه زبانی، و همچنین شاهد پیشرفت قابل توجهی در سیاست «بودجه بندی انقباضی ـ رشد» در سطح اروپا بودیم که البته باید تقویت شود. باید به این موضوع توجه داشت که شرایط بین المللی تغییر کرده و در این چارچوب جدید است که قدرت تاثیرگذاری ما می تواند خودش را نشان دهد. دهه ۹۰ دهه جهانی شدن مطمئن بود. بعد از فروپاشی دیوار برلین، حالا دهه ۲۰۱۰ دهه جهانی شدن محتاط است. چرا که بحران مالی خشم حاکمان را برانگیخته است. توزیع قدرت در سیستم بین المللی تکامل پیدا می کند بدون این که ما بتوانیم دقیقا آن را پیش بینی کنیم. برای این که جذابیت زوج چین ـ آمریکا؛ که یک طرف آن قدرتی نوپا و طرف دیگر قدرتی خویشتن دار است، به هیچ یک از این دو سمت میل نمی کند. چرا که تحولات دنیای عرب در پیچیده تر شدن معادلات دخیل است. به این ترتیب ما در دوره ای زندگی می کنیم که من آن را دوره درنگ استراتژیک می نامم که به یک دنیای در حال انتظار منجر شده است. و این زمانی است که انباشت مشکلات عمیق، نیازمند پاسخ های مثبت و هم جهت هستند. در چنین شرایطی، فرانسه باید در همکاری در حل این بحران، کاملا نقش قدرت تاثیرگذار را بازی کند. در مورد سوریه به عنوان بحران اصلی درگیرترین منطقه روی کره زمین، آیا فرانسه موضع درنگ و انتظار پیشه نکرده است؟ اگر تراژدی سوریه همچنان ادامه پیدا کند، می تواند بدترین فاجعه انسانی و سیاسی ابتدای این قرن باشد. تعداد کشته ها، زخمی ها، آواره ها و پناهنده ها در سوریه یا کشورهای همسایه به صدها هزار نفر می رسد. اگر برای پایان دادن به این کشمکش کاری صورت نگیرد، با انفجار کشوری روبرو می شویم که هر چه بیشتر به سمت رادیکالیزه شدن فرقه ای می رود و بی ثباتی را در منطقه چند برابر می کند. آتشفشان سوریه به همراه مساله هسته ای ایران بزرگ ترین تهدید موجود علیه صلح به شمار می روند. ما به تنهایی قادر به حل این درگیری نیستیم، اما مدام آن را پیگیری می کنیم. این موضوع را از چهار جهت می توان مورد توجه قرار داد: نخست، ادامه فشار برای یک راه حل سیاسی: آمریکا باید کاملا وارد عمل شود و مذاکرات با روسیه قوی تر شوند. مدت هاست که ما پیشنهاد ژنو2 را به دنباله جلسه ژنو در ماه ژوئن ۲۰۱۲ که نزدیک بود به نتیجه برسد، مطرح کردیم. دوم، حمایت مان را از نیروهای اپوزیسیون معتدل بیشتر کنیم؛ ائتلاف ملی سوریه باید توسعه پیدا کند، متحد شود و احترام به حقوق همه گروه ها را در صورت تغییر رژیم به آنها تضمین دهد. ما پیشنهاد می دهیم که جبهه النصره که گروهی وابسته به القاعده و مخالف بشار اسد است به عنوان «سازمان تروریستی» در سازمان ملل دسته بندی شود. سوم، با شرکای اروپایی بر مساله تحریم اسحله مذاکره کنیم. از یک طرف، دلیلی ندارد که نیروهای مقاومت و مردم معمولی زیر بمباران باشند. آنها خواستار ابزار حفاظت از خودشان هستند که خواستی مشروع است. از طرف دیگر نمی توانیم به راحتی سلاح در اختیار آن ها قرار دهیم چرا که ممکن است در دست رژیم یا جریان های تروریستی قرار گیرد. در آخر، ما در حال بررسی و تصمیم گیری در مورد استفاده احتمالی بشار اسد از سلاح شیمیایی هستیم. باید به این مورد سریع واکنش نشان داد. فرانسوا اولاند گفته بود که استفاده از سلاح شیمیایی نیازمند یک پاسخ «سریع» است. به نظر می رسد که از این سلاح استفاده شده … شواهدی وجود دارد ولی هنوز ثابت نشده. ما این مساله مهم را پیگیری می کنیم. بعد از دردسرهای پی در پی در شورش مردم تونس و قاهره و بعد از دخالت در لیبی، آیا فرانسه با آمریکا سر مساله سوریه همراه نمی شود؟ فکر نمی کنم. تغییر و تحولات دنیای عرب نیازمند زمان است. شرایط این کشورها با هم فرق می کند. ما از این جنبش ها، انگیزه ها و ارزش هایی که آن ها را سبب شدند حمایت می کنیم. ما در مسائل اقتصادی و سیاسی از آن ها دفاع می کنیم ولی در عین حال احترام به دو اصل را خواستاریم: آزادی های بنیادی (حق آزادی بیان، حقوق زنان، …) و امکان تغییر، تکثرگرایی. این مردم باید بتوانند آزادانه تصمیم بگیرند که آیا می خواهند ادامه دهند یا می خواهند مسیر دیگری را در پیش گیرند. آیا رادیکال شدن رژیم دمشق به لحاظ نظامی و همچنین اسلام گراها در میان نیروهای اپوزیسیون، دو سال سیاست درنگ و انتظار را زیر سوال نمی برد؟ نباید مسیر مداخله نظامی را در پیش گرفت؟ در طول یک سال ما کنفرانس بزرگ دوستان سوریه را در پاریس برگزار کردیم و از اولین کشورهایی بودیم که ائتلاف ملی سوریه را به رسمیت شناختیم. در کمک های انسان دوستانه بسیار فعالانه عمل کردیم. همچنین از اولین کشورهایی بودیم که یک سفیر از جانب نیروهای ائتلاف در پاریس را به رسمیت شناختیم. ما از معاذ الخطیب، رئیس ائتلاف، در مورد پیشنهاد شجاعانه اش مبنی بر گفتگو با برخی از نیروهای رژیم حمایت کردیم. من خودم یکی از کسانی بودم که عهدنامه «ژنو ۱» را امضا کردند. ما در میان کشورهایی هستیم که می توانند نقش تعیین کننده داشته باشند. سطح دخالت ایرانی ها در رژیم سوریه چیست؟ قابل توجه است. از طرفی رابطه ای هم بین مساله هسته ای ایران و درگیری های سوریه وجود دارد. اگر جامعه جهانی توان جلوگیری از جریانی را ندارد که در آن افراد بشار اسد از طرف ایرانی ها حمایت می شوند، چگونه می توان مطمئن شد که ایران مجهز به سلاح هسته ای نشود؟ چه دورنمایی از مجهز شدن ایران به سلاح هسته ای دارید؟ قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران در ماه ژوئن این اتفاق نمی افتد. ما به طور قطع با گسترش سلاح هسته ای مخالفیم. اگر ایران به سلاح هسته ای مجهز شود، بقیه در منطقه هم همین کار را می کنند. ایران می تواند به راحتی از انرژی هسته ای استفاده کند، اما بمب هسته ای نه. برای بازداری ایران، باید به مذاکره و تحریم فکر کرد. و در صورت شکست؟ همه امکانات روی میز هستند، اما ما می خواهیم که مذاکرات به نتیجه برسد. در مورد مالی، عملیات نظامی فرانسه موفقیت آمیز بود. حالا چگونه می شود به صلح رسید؟ پیشرفت ها قابل ملاحظه هستند. در اواسط ژانویه بیم آن می رفت که کل کشور به دست گروه های تروریستی طرف دار خشونت بیافتد که امنیت اهالی مالی و کشورهای همسایه را تهدید می کرد. امروز، بیشتر عملیات تروریستی خنثی شده اند و انتخابات پیش روست. این بدان معنا نیست که همه چیز حل خواهد شد. هنوز گذر از نیروهای آفریقایی به نیروهای سازمال ملل باقی مانده، مراقبت از این که گفتگوی شمال ـ جنوب شکل واقعی به خود گیرد، که کیدال دیگر یک ناحیه محروم نماند و تلاش در مسیری که انتخابات در موعد مقرر برگزار شود. تا رسیدن به صلح زمان باقی است. آیا شکست ثبات افغانستان بعد از یک عملیات نظامی موفق، به اتخاذ سیاست محتاطانه در مالی بعد از جنگ منجر نمی شود؟ با اینکه الان شرایط تغییر کرده، اما ما باید از گذشته درس بگیریم. باید از عملیات غیردقیق و متغیر اجتناب کرد. در مالی هدف بستن مسیر تروریست ها بود و استقرار امنیت و تمامیت کشور برای اینکه این کشور بتواند مسیر رشد را در شرایط صلح پیش گیرد. همچنین باید امنیت، دموکراسی و رشد را با هم جمع کرد. مبارزه علیه فساد و مواد مخدر و مبارزه با اخاذی. همچنین اجتناب از تبدیل شدن به یک ارتش اشغالی. به همین دلیل است که گفتیم قصد نداریم تا ابد در مالی بمانیم. اصرار برای برگزاری انتخابات در ژوئیه، آیا اشتباه نیست؟ به هیچ وجه. دولت و رئیس جمهور کنونی موقتی هستند. باید نهادهای پایدار شکل گیرد و انتخابات قانونی انجام شود. آیا مالی به نوعی بیانگر بازگشت سیاست سنتی فرانسه در آفریقاست؟ تمام کشورهای آفریقایی از عملیات فرانسه در مالی حمایت کردند. من در جلسه بزرگی در آدیس آبابا شرکت داشتم که بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم. نیمی از روسای دولت هایی که در آن جا صحبت کردند، صحبتشان را با گفتن «زنده باد فرانسه!» به پایان رساندند. هیچ وقت چنین چیزی نشنیده بودم. آن ها خیلی چیزها از فرانسه می خواهند. ما تمام تلاش مان را می کنیم اما قصد نداریم که در همه جا دخالت کنیم. فکر نمی کنید روابط بین فرانسه و آلمان از یک سال پیش بدتر شده، هم در سطح دولت و هم با بیانیه حزب سوسیالیست در مورد آنگلا مرکل؟ با فرانسوا اولاند از چین بر می گشتیم که از این نمایش تاسف بار خبر دار شدیم. هر چقدر که مذاکرات سودمند با شریک آلمانی مان صحیح است، حمله به رئیس یک دولت همسایه کار صحیحی نیست. گویی که آلمان مسئول از دست رفتن توان رقابتی و سایر مشکلات ماست. گفتگو آری و زد و خورد نه. باید همکاری مان را بیشتر کنیم. باید به برخی از هموطنان مان توضیح دهیم که آلمانی ها، فرانسوی هایی نیستند که آلمانی صحبت می کنند و به آلمانی ها بگوییم که فرانسوی ها همه شان «جیرجیرک های بی مسئولیت» نیستند. بدون همکاری فرانسوی ـ آلمانی قوی، هم وزن و باز به روی دیگران، ساختار اروپایی مستحکمی شکل نخواهد گرفت. فرانسه و آلمان نماینده نیمی از غنای اروپا هستند و بیشتر از نیمی از قدرت پیش برنده آن را در دست دارند. با یکدیگر است که باید پروژه اروپایی را بسازیم که ما را از این ملال کنونی دور کند. با رشد، انرژی، دفاع، تحقیق و سرمایه گذاری برای آینده. فرانسه به تنهایی یک انتخاب نیست. اما اگر اروپا در بحران اقتصادی یا رکود است، این مساله نتایج منفی برای آلمان خواهد داشت. آیا اروپا در حال گذر از یک بحران وجودی نیست؟ ما فقط در وضعیت بحران به سر نمی بریم، بلکه در وضعیت تغییر جهان زندگی می کنیم. دیگر آن زمان گذشت که اروپا مرکز امپراطوری کره زمین بود. روش های تولید، ابزار ارتباطی، راه های برقراری نظم و سلسله مراتب کشورها همه متحول شده است. فرانسه به همراه اروپا باید بتواند با این تغییر و تحولات روبرو شود