۱۳۹۲ خرداد ۵, یکشنبه
شهامت ریهام سعید، دختر آگاه مجری برنامه تلویزیون النهار مصری را باید ستود
۱۳۹۲ خرداد ۴, شنبه
ترکیه روسپیان گمنام امام زمان را دستگیر کرد

انتقاد وزیر خارجه آمریکا از رد صلاحیتها و عدم شفافیت در انتخابات ایران
.jpg)
اسفندیار رحیم مشایی: " الان دوره رسوایی فرارسیده است

نامه تازهای از کشیش زندانی ایرانی-آمریکایی منتشر شد
سعید عابدینی، کشیش ایرانی-آمریکایی زندانی در ایران، در نامه ای که به تازگی منتشر شده است مجددا از شرایط سخت خود در زندان گفته است. کشیش عابدینی که ۳۳ سال سن دارد، دوران محکومیت هشت ساله خود را در زندان اوین تهران می گذراند. شبکه خبری فاکس می گوید این کشیش مسیحی که به دلایل عقیدتی در ایران دستگیر و محکوم شده است، به تازگی و پس از هفته ها انزوا، در دیدار با نزدیکان خود نامه ای را به آنها داده که در نهایت به دست نغمه، همسر سعید عابدینی رسیده است. همسر آقای عابدینی که به همراه دو فرزند خود در ایالات متحده به سر می برد و از بیم بازداشت در ایران، هنوز از همسر خود دیدار نکرده است. بر اساس گزارش شبکه خبر فاکس، کشیش عابدینی در نامه خود نوشته است: «در جریان محاکمه ام شنیدم که دستگیری و زندانی شدن من موجب اتحاد میان کلیساهای مذاهب مختلف مسیحی، از شهرها و کشورهایی مختلف شده که به دلیل تفاوت هایشان [پیش از این] هرگز به یکدیگر نمی پیوستند». او از این «اتحاد» ابراز خوشحالی کرده و می نویسد خشنود است که «زنجیرهایی که امروز مرا در بر گرفته، به رشته ای برای اتحاد و عمل و عبادت بدل شده است.» کشیش سعید عابدینی تا به امروز نزدیک به ۲۴۰ روز را در زندان گذرانده و دوره هایی از این مدت را در سلول انفرادی بوده است. این کشیش ایرانی-آمریکایی در نامه ای دیگر که از زندان فرستاده و در فرودین ماه در خارج از ایران منتشر شده بود، نوشته بود «در زندان کتک خورده است و به خاطر دینش اجازه درمان نیز به او داده نشده است». به گزارش شبکه خبری فاکس، بنابر آنچه خانواده کشیش عابدینی گفته و وکلای او تایید کرده اند، این کشیش زندانی در یک مورد بر اثر صدمات ناشی از شکنجه های فیزیکی دچار خونریزی داخلی شد. بیش از یک دهه پیش، سعید عابدینی کار خود را به عنوان یک روحانی مسیحی و سازمان دهنده کلیساهای خانگی برای نوکیشان مسیحی ایران آغاز کرد. آقای عابدینی چند سال پیش در ایران بازداشت شد اما با دادن تعهد رسمی پذیرفت از این پس فعالیت های مذهبی خود را در این کشور متوقف خواهد کرد. او مهر ماه سال گذشته به ایران بازگشت و در همین زمان توسط نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی بازداشت و به زندان اوین فرستاده شد. در نهایت بهمن ماه گذشت به هشت سال زندان محکوم شد. آقای عابدینی اتهام تبليغ مجدد مسيحيت در ايران را رد کرده و گفته است که تنها برای راه اندازی يک يتيم خانه به ايران سفر کرده بود.
۱۳۹۲ خرداد ۳, جمعه
تصویب طرح تحریمهای جدید علیه ایران در مجلس نمایندگان آمریکا

حرف های شجاعانه ستار بهشتی ادم رو به فکر وا می دارد
حرف های شجاعانه ستار بهشتی ادم رو به فکر وا می دارد
۱۳۹۲ خرداد ۲, پنجشنبه
اعدام یک زن زندانی در زندان قرچک ورامین با پیکر خونین در اثر ضربات شلاق

گزارش تازه عفو بینالملل: نقض گسترده حقوق بشر در ایران

نظام مرده است و نظامیان جنازه را بر دوش گرفته و دوره می چرخانند

۱۳۹۲ خرداد ۱, چهارشنبه
نیویورک تایمز: انقلاب پدر خود را خورده است

دختر آیت الله خمینی: پدرم می گفت هاشمی رفسنجانی برای رهبری صلاحیت دارد

۱۳۹۲ اردیبهشت ۳۱, سهشنبه
حذف هاشمی رفسنجانی و کاهش تاب تحمل نظام اسلامی

نگرانی از واکنش دولت به رد صلاحیت مشایی؛ تهران چهره نظامی به خود گرفت

نبود، اصلاً در انتخابات حضور پیدا نمی کردیم.
لشگر کشی امنیتی در مرکز کنترل اینترنتی تهران
به گزارش خبرگزاری ایلنا، روز گذشته (دوشنبه 29 اردیبهشت) برخی مسئولان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به ساختمان پژوهشگاه فضای مجازی رفته و ضمن جلوگیری از کار کارمندان این مرکز افراد خود را در هر اتاق مستقر کرده و مانع فعالیت های پژوهشگاه فضای مجازی شدند. سیدمحسن مروجی مدیر روابط عمومی پژوهشگاه فضای مجازی در گفتگو با خبرنگار ایلنا، ضمن تایید این خبر گفت: مسئولان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات می گویند افراد قبلی باید بیرون بیایند و افراد جدید جایگزین شوند. درحالیکه شورای عالی فضای مجازی که در سال 90 با حکم رهبری ایجاد شد یک مرکز فراقوه ای است که با ریاست سه قوه کشور اداره می شود. سال گذشته در شورای عالی اداری این مرکز مصوب شد مرکز تحقیقات مخابرات به زیر مجموعه مرکز ملی فضای مجازی تبدیل شود و با نام جدید پژوهشگاه فضای مجازی خوانده شود که در این ساختمان ضمن کارهای پژوهشی فضای مجازی، مرکز ملی فضای مجازی نیز قرار دارد .
رسانه دولت از «موج دستگیری» حامیان احمدینژاد خبر داد

وزارت اطلاعات از شناسایی دو گروه تروریستی «در آستانه انتخابات» خبر داد

۱۳۹۲ اردیبهشت ۳۰, دوشنبه
Iran henretter mænd dømt for spionage

Internet in ‘coma’ as Iran election looms
Iran is tightening control of the Internet ahead of next month’s presidential election, mindful of violent street protests that social networkers inspired last time around over claims of fraud, users and experts say. The authorities deny such claims, but have not explained exactly why service has become slower. Businesses, banks and even state organisations are not spared by the widespread disruption in the Internet, local media say. “The Internet is in a coma,” said the Ghanoon daily in a report in early this month. “It only happens in Iran: the election comes, the Internet goes,” it said, quoting a tweet in Farsi. Facebook, Twitter, YouTube and numerous other sites, including thousands of Western ones, have been censored in Iran since massive street demonstrations that followed the re-election of President Mahmoud Ahmadinejad in 2009. Those
protests — stifled by a heavy-handed crackdown that led to numerous arrests and even deaths — were instigated online and observers say the authorities are choking the Internet to prevent a recurrence. One DVD vendor, who sells illegal copies of Western movies downloaded online, said “you can forget about downloading stuff; the bandwidth drops every other minute.” A network supervisor at a major Internet service provider in Tehran said his company had been unable to address complaints about slower speeds, particularly accessing pages using the HTTPS secure communications protocol. “Browsing (the net) is difficult due to the low speed. Even checking emails is a pain,” he said. “Sometimes, loading a secure Google page takes a few long seconds,” he added. Like others interviewed for this article, he did not want to be identified for fear of retribution. The problem is not limited to slower speeds, but also affects what people can actually access in a country whose rulers take great care in seeking to ensure that people do not see or read things deemed to be inappropriate. Earlier this month, an Iranian IT website reported that the last remaining software that enables users to bypass filters imposed on net traffic “has become practically inaccessible.” Among such software is the virtual private network (VPN), which lets people circumvent the filtering of websites. VPN uses certain protocols to connect to servers outside Iran. In that way, the computer appears to be based in another country and bypasses the filters. Blocking these protocols could theoretically contribute to slower speeds. Use of VPN, or its sale, is illegal in Iran on the official grounds that it is insecure and allows access to material deemed as depraved, criminal or politically offensive. Ramezanali Sobhani-Fard, head of the parliamentary communications committee, said VPN was blocked in early March, which has contributed to slowing the Internet, media reported. He did not elaborate. Authorities refuse to officially confirm the new restraints, but former officials and media reports have accused the Supreme Council of Cyberspace of ordering them. The council, set up in March 2012, is tasked with guarding Iranians from “dangers” on the Internet while enabling “a maximum utilisation of its opportunities.” The information and communication technology (ICT) ministry did not respond to AFP requests for an interview on the issue. The complaints come as Iran prepares to elect its new president on June 14, but the authorities reject claims that there is any link with that and the current problems. “Many parameters are involved in the Internet’s speed, but the election drawing near is not one of them,” a deputy ICT minister, Ali Hakim Javadi, said in early May. His remarks have failed to allay concerns among an officially estimated 34 million net users out of a population of 75 million. “Even if I wanted to believe it, I cannot ignore the timing,” said Ali, a computer engineer. The disruptions are also linked to Iran’s stated plan of rolling out a national intranet that it says will be faster, more secure and clean of “inappropriate” content, observers say. Critics say the unfinished “National Information Network” could expose Iranians to state monitoring once operational. They argue that a “National VPN” service launched in March could be a test run. Users of the state-approved VPN service, available to select businesses reportedly at a monthly rate of 4,000,000 rials ($115, 88 euros), say it provides a relatively fast connection to select global websites. The illegal VPN was available for as little as $50 for a full year. “You can actually get some work done with this VPN. But it is almost as if you are paying the government to spy on you,” said one business user wary that his privacy could be violated. The intranet could theoretically enable the regime to shut down the Internet at sensitive times, or effectively slow down it to a point where it is unusable. But the authorities insist the network will co-exist with the Internet. And a Tehran-based Western diplomat, speaking on condition of anonymity, was also sceptical. “It is unlikely that Iran would implement more restrictions, as that would render its Internet inoperable to its people, businesses and even (governmental) organisations that heavily rely on it,” said the diplomat.
اعدام دو نفر در ایران به اتهام "جاسوسی برای کشورهای بیگانه"

فرزند کروبی در نامهای به خامنهای: ماموران امنیتی حد و مرزی نمیشناسند

۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۹, یکشنبه
Frankrig vil ikke have Iran med til Syrien-konference
Frankrig siger, at det er imod Irans deltagelse ved en fredskonference med Syrien, selv om Rusland ønsker dets tilstedeværelse ved begivenheden, som ventes at finde sted i første halvdel af juni. - Vi ønsker ikke at se Iran, siger talsmanden for det franske udenrigsministerium, Philippe Lalliot. - Den syriske krise spreder sig og rammer hele regionen. Den regionale stabilitet er på spil, og vi kan ikke se, hvordan et land som Iran, der truer denne stabilitet, kan deltage i denne konference, tilføjer han. Rusland: Iran er vigtig Den russiske udenrigsminister, Sergej Lavrov, sagde torsdag, at Iran skal deltage i konferencen. - Blandt vore vestlige kolleger er der et ønske om at begrænse antallet af deltagerlande og begynde processen ud fra en lille gruppe lande inde for en ramme, som ville føre til forudbestemte forhandlingshold, en forudsigelig dagsorden og måske endda et forudsigeligt udfald, sagde Lavrov. - Man må ikke udelukke et land som Iran fra denne proces på grund af geopolitik. Iran spiller en vigtig rolle, sagde han. Ifølge Frankrigs præsident gøres der heller ikke tilstrækkeligt for at overtale Rusland til at opgive dets støtte til landets siddende regime. - Vi må have en åben og ligefrem diskussion og overbevise Rusland om, at det er i dets egen interesse, i regionens interesse og i fredens interesse, at Kreml gør forholdet til Bashar al-Assad forbi, sagde præsident François Hollande sent torsdag på et pressemøde i Paris. Lavrov og USA's udenrigsminister, John Kerry, har taget et fælles initiativ, for at få stablet en fredskonference om Syrien på benene. USA og Rusland har under den over to år lange konflikt været ude af stand til at enes om initiativer, der kan sætte en stopper for den syriske borgerkrig, som har kostet over 80.000 mennesker livet og tvunget over en million mennesker på flugt.
اعدام دو نفر به اتهام جاسوسی
.jpg)
وقت نه ی بزرگ است، بیاییم بالاخره به خودمان احترام بگزاریم !

شاید تا آخر عمر سبز بمانم

فرانسه خواستار تحریم های شدیدتر علیه ایران !

تعطیلی فرودگاه های تهران در روز 14 خرداد بخاطر مرگ خمینی
مدیرکل دفتر نظارت بر عملیات هوانوردی سازمان هواپیمایی کشوری از بسته شدن چهار ساعته فرودگاه های استان تهران به مناسبت برگزاری سالگرد مرگ خمینی در روز 14 خرداد ماه خبرداد. به گزارش مهر، سعید اکبری گفت: با صدور اطلاعیه هوانوردی از ساعت 8 تا 12 روز 14 خرداد ماه فرودگاه های واقع در استان تهران از جمله فرودگاه بین المللی خمینی ، فرودگاه مهرآباد، پیام، آزادی، مهرشهر کرج، آبیک، مجموعه آسمان ری و مجموعه سپهر بسته اعلام می شود. وی افزود: براساس اطلاعیه هوانوردی، بسته شدن این فرودگاه ها به تمامی شرکت های هواپیمایی داخلی و خارجی اعلام شده است. مدیرکل دفتر نظارت برعملیات هوانوردی سازمان هواپیمایی کشوری یادآورشد: شرکت های هواپیمایی موظف هستند با توجه به لحاظ کردن این موضوع نسبت به تنظیم برنامه پروای خود اقدام کنند.
۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۷, جمعه
رئیس قوه قضائیه: در ایران اعدام سیاسی نداریم

۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۶, پنجشنبه
Harper government clear on its goal to bring down ‘hollow’ Iranian regime

Since late last year, Canada has recalled its diplomats from Tehran, expelled Iran’s from Ottawa, openly called for regime change, condemned next month’s Iranian elections as a “cynical charade,” expanded economic sanctions, and praised Israel for a bombing raid inside Syria against Iranian-backed Hezbollah arms shipments. Ottawa’s increasingly vocal and outward enmity toward one particular autocratic regime demonstrates a targeted hostility rarely seen out of Ottawa, and perhaps not since the Second World War. The Conservatives are hardly being shy about their intent: T
hey want the current Iranian leadership gone. John Baird, the Foreign Minister, has launched a social media campaign to incite democratic opposition to the Iranian regime, both globally and behind the country’s notorious “Halal” Internet firewall, which blocks access to foreign sites after 60 seconds. “The people mock ‘Halal’ Internet for the ridiculous proposition that it is,” Mr. Baird said at a University of Toronto conference last weekend to launch Global Dialogue on the Future of Iran, which broadcasts academic debates over the web in Farsi and English under special security settings to protect anonymity, thwart censors, and encourage dissident communities. “Since we suspended diplomatic relations with Iran in September of last year, we’ve been expanding our outreach with Iranians in Canada and Iranians around the world, and we’ve been asking them a number of questions, but one of the most important questions [is] ‘What can Canada do to counter the threat posed by the Iranian regime?’” said a government source, speaking on background۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۵, چهارشنبه
قالیباف: مجوز حضور نظامی و تیراندازی در کوی دانشگاه را من گرفتم

پس از آنکه محمدباقر قالیباف در دیدار روز دوشنبه هفته گذشته در دانشگاه شریف مدعی شد که «دولت اصلاحات مجوز حمله به کوی دانشگاه تهران را در سال ۱۳۸۲ به ناجا داده بود و وی از آن جلوگیری کرده است»، گزارشی در اختیار کلمه قرار گرفته است که نشان می دهد متاسفانه آقای قالیباف نیز همچون احمدی نژاد راه خلاف واقع گویی را در پیش گرفته و مجوز “حمله و تیراندازی” به کوی دانشگاه بر اساس پیشنهاد شخص آقای قالیباف و تاکید ایشان بوده است. به گزارش کلمه، محمد باقر قالیباف در دیداری با گروهی از منتقدان جوان خود و اعضای منتسب به بسیج به شبهات مطرح شده در مورد حوادث سال ۸۸ و عملکرد شهرداری تهران پاسخ داده است. از این جلسه که به صورت خصوصی برگزار شد طی هفته های گذشته خبرهایی به صورت کاملا گزینشی منتشر شد، از جمله اینکه او در سال ۸۸ بر اساس نظر آیت الله خامنه ای، به احمدی نژاد رای داده است. اما مشروح سخنان اقای قالیباف که تا کنون منتشر نشده بود حاکی از حقایقی درباره شیوه و عملکرد وی می باشد که با اظهارات وادعاهایی که اخیرا طرح می شود ناسازگار است. قالیباف در این دیدار (با اعضای منتقد قالیباف و منتسب به بسیج) برای اثبات قاطعیت برخورد خود با اصلاح طلبان می گوید که در سال ۸۲ و بعد از به آتش کشیده شدن کوی دانشگاه و حادثه طرشت، در جلسه شورای امنیت کشور حاضر می شود و با صحبت های تند خود اعضای جلسه را تهدید می کند که هرکس بخواهد بیاید توی کوی و این کارها را انجام بدهد، او به عنوان فرمانده ناجا، آنها را “له” خواهد کرد. قالیباف در سخنان خود از مخالفت آقایان معین و ظریفیان با پیشنهاد او در آن جلسه خبر می دهد و تاکید می کند که با برخورد تند وی، موفق می شود مجوز حضور نظامی و تیراندازی برای ناجا را در کوی دانشگاه از شورای امنیت کشور بگیرد. او همچنین با افتخار می گوید که در سال ۱۳۷۸ و در پی حوادث کوی دانشگاه، سوار بر موتور ۱۰۰۰، مردم را با چوب می زده است. در عین حال برای اولین بار اعتراف می کند که نامه توهین آمیز و تهدید آمیز فرماندهان سپاه به آقای خاتمی را او به همراه یکی دیگر از سرداران سپاه نوشته است. قالیباف در پاسخ به سئوالی، رابطه خوب خود را با اصلاح طلبان انکار کرده و می گوید که تعریف کردن اصلاح طلب ها از وی به خاطر این است که آنها، حزب اللهی ها را سر کار گذاشته اند و سیاسیون حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب با او بیشتر از هر کس دیگری عناد دارند. شهردار تهران سخنانی نیز در مورد تلاش برای تغییر مدیران و بدنه سازمان همشهری مطرح می کند تا به قول او بدنه سازمان همشهری هم انقلابی شود. سخنانی که این سوال را در اذهان تداعی می کند که اگر وی ریاست دولت را بر عهده بگیرد، آیا قصد دارد بدنه دولت – یعنی تمام کارمندان – را هم به صورت کامل و انقلابی تغییر دهد یا خیر. از دیگر صحبت های شهردار تهران می توان به این نکته اشاره کرد که به اعتقاد وی، مصلای تهران از آهن و مفتول ساخته شده است و معنویت ندارد. او برای انتقاد از سیاست های اقتصادی آقای هاشمی تلویحاً می گوید که مصلی تهران با مال حرام ساخته شده است. قالیباف در این دیدار در شرایطی بارها از اخلاص و عمل صالح و نیت پاک می گوید که صحبت های خودش در یک جلسه خصوصی با منتقدانش و یک جلسه عمومی در دانشگاه شریف، کاملا متناقض است. محمدباقر قالیباف در این صحبت ها سعی دارد که خودش را فردی منضبط، قدرتمند و مخالف با اصلاح طلبان معرفی کند که در حوادث مختلف کوتاه نمی آید و حتی مجوز تیراندازی در کوی دانشگاه را هم می گیرد. اما آنچه که در دانشگاه شریف توسط وی مطرح شد، سیاستمداری را نشان می دهد که در دو روز متفاوت و به مقتضای جلسه ای که در آن قرار دارد، حرف هایش را تحریف شده به اطلاع مخاطب می رساند. محمدباقر قالیباف از سویی قصد دارد خودش را یک مدیر مدرن و تکنوکرات نشان داد و از سوی دیگر نمی خواهد برچسب “ساکتین فتنه” که توسط گروه های رادیکال متوجه وی می شود بی جواب بماند. به همین دلیل گاهی اوقات مجبور است صحبت هایی را مطرح کند که به آنها اعتقاد هم ندارد. صحبت های انتقادی وی نسبت به آقای هاشمی، در مصاحبه هفته گذشته با خبرگزاری فارس هم بر همین اساس قابل تحلیل است. بخش هایی از سخنان آقای قالیباف در جمع بسیجیان منتقد وی که در اختیار کلمه قرار گرفته است در ادامه بخوانید: من فردی امنیتی هستم؛ سران فتنه بی عقل، بی دین و بی سیاست بودند در مورد فتنه، من از اول اسم فتنه را به کار بردم. چون به هر حال بنده کار امنیتی و اطلاعاتی کردم و تشخیص می دهم و کارشناس این کار هستم. من در یک جلسه با سطح طبقه بندی بالا گفته ام که شاید بیشترین حرکت را برای جلوگیری از حادثه از شنبه تا ۵ شنبه [بعد از انتخابات] من و سردار سلیمانی با هم انجام دادیم. همان موقع هم گفتم که جریانات فتنه (سران فتنه اسم مستعار نظام برای آقایان موسوی، کروبی و خاتمی است)، هم ما در عقل آنها، هم در دین و هم در اینکه آدم هایی سیاسی باشند شک داریم. من در مرداد ماه این را گفتم که رفتار اینها نه عقلانی است، نه دینی و نه سیاسی. آقای میرحسین اعتراض داری؟ تو که نخست وزیر این کشور بودی، شما که دم از قانون می زنی. باید از طریق قانون اعتراض کنی. البته ما هم باید به آنها مجوز تجمع می دادیم و فرصت را از فرصت طلبان می گرفتیم. در حالی که اینها می خواهند اوضاع را بهم بزنند. در مورد شهرداری هم باید بدانید که شهرداری یک نهاد عمومی غیر دولتی است. ولی بر اساس ارزیابی عملکرد دستگاه های متعدد بعد از فتنه، شهرداری تهران در میان ۵ دستگاه امنیتی که کار در این مور کار می کردند، رتبه سوم را دارد. این نشان می دهد که شهرداری کارش را در طراز نهادهای امنیتی انجام می داده است. من در سال ۷۸ پشت موتور ۱۰۰۰ جزو چوب زن ها بودم/ نامه فرماندهان به سپاه را من نوشتم حادثه سال ۷۸ که در کوی دانشگاه اتفاق افتاد، آن نامه ای را که نوشته شد من نوشتم (منظور نامه توهین آمیز فرماندهان سپاه به رئیس جمهوری محمد خاتمی بود). بنده و آقای سلیمانی. وقتی در کف خیابان به سمت بیت رهبری راه افتادند، بنده فرمانده نیروی هوایی سپاه بودم. عکس من الان روی موتور ۱۰۰۰ با “چوب” هست. با حسین خالقی. ایستادم کف خیابان که کف خیابان را جمع کنم. آن جایی که لازم باشد بیاییم کف خیابان و چوب بزنیم، جزو چوب زن ها هستیم. افتخار هم می کنیم. نگاه نکردم که من، سردار و فرمانده نیروی هوایی هستم و تو را چه به کف خیابان؟ مجوز حمله به کوی دانشگاه و تیراندازی را با برخورد قاطعانه از شورای امنیت کشور گرفتم سال ۸۲، بیست و پنج روز در کف خیابان درگیری بود. اینهایی که می گویند همه شان با فتنه مبارزه کرده اند و قالیباف مبارزه نکرده است، آن ۲۵ روز یک نفرشاان موضع گیری نکرد. ۱۰ تا وزیر استعفا دادند و نامه استعفای نفر یازدهم هم آماده بود که جلوی او را گرفتند. ۱۸ تا استاندار و ۱۲۰ تا فرماندار استعفا کردند. مجلس هم در اعتصاب بود که انتخابات دور هفتم را برگزار نکنند. در سال ۸۲ بعد از به آتش کشیده شدن کوی دانشگاه و حادثه طرشت، من در جلسه شورای امنیت کشور محکم دعوا کردم و حرف های بسیار تندی زدم و شان جلسه را رعایت نکردم و گفتم که امشب هرکس بخواهد بیاید تو کوی و بخواهد این کارها را انجام بدهد، من به عنوان فرمانده ناجا، له شون می کنم و جمعشان می کنم. این عزیز جعفری شاهد است. حرف بقیه این بود که اگر نیروی انتظامی می خواهد وارد کوی دانشگاه شود باید مجوز شورای امنیت کشور را داشته باشد و مدیران دانشگاه این اجازه را بدهند. آقای معین و ظریفیان در آن جلسه بودند و با من مخالف بودند. من در آن جلسه با برخوردی که انجام دادم مجوز حضور نظامی و تیراندازی برای ناجا را در کوی دانشگاه از شورای امنیت کشور گرفتم. بعد رفتم به همکارانم گفتند که بروند استراحت کنند، چون قرار نیست اتفاقی بیفتد و توضیح دادم همین هایی که تو جلسه شورای امنیت کشور هستند باعث فتنه و شلوغی دانشگاه ها می شوند. وقتی به مجلس ششم رفتم تا [درباره این اتفاقات توضیح بدهم]، بهزاد نبوی گفت که چه کسی تو را دعوت کرده است؟ گفتم اقلیت مجلس و آقای حداد، دعوت کرده اند. گفت اشتباه کردند تو را دعوت کردند. این چهار نفر، آقایان معین، لاری، یونسی و روحانی یک جوری حرف زدند که نفهمیدیم چه گفتند. بنده هم خیلی شفاف و روشن حرف هایم را مطرح کردم. وقتی من داشتم صحبت می کردم، خانم حقیقت جو بلند شد و گفت که آقای قالیباف، شما منظورت من هستم؟ گفتم که من چنین جسارتی نکردم. ولی همان ضرب المثل معروف هست که می گوید وقتی چوب رو برداری، گربه دزد فکر خودش را می کند، شاید از این باب بود. به خاطر این که من می دانستم اینها ۵ نفر هستند تو کوی می نشینند و بچه ها را [تحریک می کنند] و یکی ش هم این خانم بود. قالیباف در صحبت هایی متناقض در حالی که پیش از این مدعی شده بود دوم خردادی ها دنبال شلوغ بازی بودند از تلاش خود برای اجازه مجوز تجمع به گروه های دانشجویی خبر می دهد و می گوید: در جلسه شورای امنیت کشور آقایان معین، ظریفیان، موسوی لاری، حسن روحانی و یونسی گفتند که اجازه تجمع و مجوز برای سالگرد کوی دانشگاه به دفتر تحکیم ندهید. فرمانده سپاه هم مخالف بود. تنها کسی که می گفت به آنها اجازه بدهیم من بودم. آنها که خودشان هم موافق دفنر تحکیم بودند می گفتند که آقای قالیباف، اینها می آیند شلوغ بازی در می آورند. اما من گفتم که امنیت را تامین می کنم. از آقا هم مجوز گرفتم و رئیس اینها را خواستم که بیاید و گفتم که شما مظلومیت ۱۸ تیر را دارید و نظام می خواهد به شما مجوز بدهد. اما در نهایت خودشان با بزرگ ترهایشان صحبت کردند و منصرف شدند. به آنها می گویی کارنامه ات چیست؟ می گویند دو تا فحش دادیم اینهایی که می گویند ما ساکت فتنه هستیم، سال ۸۲ که ۲۵ روز کف خیابان درگیری داشتیم کجا بودند؟ ۱۸ تیر کجا بودند؟ کسی نمی تواند بگوید ۸۸ مهم است و ما بودیم اما ۸۲ مهم نیست و ما نبودیم. چون رفته بودیم کاسبی کنیم. یا می گویند حادثه سال ۷۸ لازم نبوده یا حادثه سال ۷۶ [انتخاب محمد خاتمی به ریاست جمهوری] لازم نبوده یا جنگ و حادثه بنی صدر لازم نبوده است. برخی افراد که در [حوادث سال ۸۸] ظاهراً ادعای انقلابی گری داشتند، دوست داشتند بر بام این درگیری در کف خیابون به اسم انقلاب بدمند. در جلسه شورای عالی امنیت ملی، آقای جلیلی در مورد مترو از من سئوال داشت که اینها به ضرر حزب الله و به نفع سبزها عمل می کنند. گفتم چه کسی این کار را می کند؟ جواب داد محسن هاشمی. گفتم محسن هاشمی مسئول ساخت متروست. یعنی تونل را می کند و مترو می سازد و تحویل می دهد. این قسمتی که کار برنامه ریزی قطارها در آن انجام می شود توسط یک شرکتی به نام بهره برداری مترو مدیریت می شود و فلانی مدیرعامل آن است. اصلاً بستن و بازکردن مترو ربطی به محسن هاشمی ندارد. دروغ به این بزرگی که تو حتی تشکیلات را هم نمی شناسی. بابا من کف خیابان خودم ایستادم و کار انجام می دهم. شما می آی این حرف را می زنی؟ بعد به من می گویند ساکت فتنه. اما به او می گویی کارنامه خودت را بده. می گوید من دو تا فحش دادم. خب دو تا فحش که موضوع نشد. من در سال ۸۸ بنا بر نظر آیت الله خامنه ای به احمدی نژاد رای دادم من در مورد رای خودم در سال ۸۸ می توانم اسم ببرم. آقای کاشانی و آقای بیادی شاهد هستند. آقای بیادی دنبال سردار رضایی بود. آمد پیش من. گفتم به نظر من خلاف نظر آقا داری عمل می کنی. گفت برای چه؟ گفتم چون آقا می گوید باید به احمدی نژاد رای داد. گفت تو این حرف را می زنی؟ گفتم آره. انتقاد من به احمدی نژاد، دلیل اینکه به احمدی نژاد رای ندهیم نیست. من واعظ مهدوی را به ستاد میرحسین فرستادم در مورد واعظ مهدوی توصیه ای به من شد و معلوم است که از کجا به من توصیه می شود (احتمالن منظور دفتر رهبری است). وقتی آمدن میرحسین موسوی قطعی شد و شورای نگهبان تایید کرد، افرادی بنا شد برای موسوی کار کنند. توصیه شد به من که افرادی دارند می روند در ستاد مهندس موسوی؛ خوب است که بچه هایی بروند در ستاد آقای موسوی که غیر از اینکه آقای موسوی آنها را قبول دارد، آنها هم بچه های متدین و انقلابی و سالمی باشند. یکی از آنها واعظ مهدوی بود که آقای میرحسین ایشان را قبول داشت. آقای واعظ هم متدین، حزب اللهی و متخصص است، اما گرایشش چپ است. کافر که نیست. وقتی که این توصیه به من شد، من آقای مهدوی را صدا زدم و توصیه کردم برو به میرحسین کمک کن. دلیلش هم این بود که بچه های متدین و حزب اللهی بروند و آدم های اصلاح طلب تند عقبه مجاهدین انقلاب و مشارکت نریزند دور میرحسین موسوی. واعظ مهدوی گفت که من خودم نمی خواهم بروم و حتی اگر بخواهم کمی کمک کنم، معنی اش این است که از وقت شهرداری بزنم و آنجا بروم. یعنی حقوق شهرداری را بگیرم اما جای دیگری کار کنم و راضی نیستم. یک هفته ای گذشت. ما دیدیم آدم هایی دارند جمع می شوند که نباید جمع شوند. دومرتبه از آقای واعظ خواستم برود به ستاد میرحسین کمک کند. او هم گفت که اگر نظر شما این است که من بروم اجازه بدهید ۲ ماه مرخصی بدون حقوق بگیرم. من هم موافقت کردم. می خواهم حتی بدنه سازمان همشهری را هم تغییر دهم تا انقلابی شوند اساس و بنیاد موسسه همشهری ۲۰ سال قبل پایه گذاری شده است. حتمن آن پایه گذاری بر مدار انقلاب نبوده است. حداقل با باورهایی که ما داریم نبوده است. ۱۷ سال شهرداری بر این مدار چرخیده است. تا روزی که من آمدم شهرداری. در دوره آقای دکتر احمدی نژاد هم هیچ تغییری در سازمان همشهری داده نشده است. حداکثر این بوده که فقط یک رئیس تغییر کرده است. اما بدنه همان هستند. خیلی ها اصلن کارمند رسمی هستند و شما نمی توانید آنها را بیرون کنید. باید بروید دادگاه و اداره کار و دیوان عدالت اداری و … تا ۳ سال از مدیریت من هم همینطور بوده است. ولی الان بیشتر از ۲ سال است به این موضوع محکم پرداختیم تا بتوانیم تا بدنه پایین را تغییر دهیم. و تا حدی بچه های آنجا و مدیریت آنجا را به سمت بچه های ارزشی و انقلابی برده ایم. اصلاح طلب ها ما حزب اللهی ها را گذاشته اند سر کار شما می گویید اصلاح طلب ها از قالیباف تعریف می کنند یا قالیباف هر روز در دوران اصلاح طلب ها با آقای خاتمی فالوده می خورد. هیچ وقت آن جایی که احساس کردم اساس نظام و فرهنگ انقلاب در خطر است، پیش هیچ مسئولی کوتاه نیامدم. اینها، ما حزب اللهی ها را گذاشته اند سر کار. به خدا ما سر کار رفتیم. من با اطمینان می گویم دوستان، این قدر که سیاسیون مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی با بنده عناد دارند عملاً و حتماً با دیگران در این زمینه ندارند. ای کاش من می توانستم بعضی از موضوعات را اینجا به شما بگویم. چند روز قبل فیس بوک آقای ابطحی را دیدید سر تونل چی نوشته بود؟ (یک نفر می گوید شما که گفتید وقت ندارید فیس بوک را ببینید. قالیباف جواب داد که من در خبر دیدم). از تونل رد شده بود. اما گفته بود که این تونل خوب است اما من گله مندی دارم از قالیباف و نمی خواهم بنویسم. من ابحطی را از قبل از انقلاب می شناسم. بچه مشهد است. بعد از انقلاب هم او رای می شناسم. اما وقتی احساس کردم که به عنوان بچه انقلاب باید بایستم که رئیس دفتر رئیس جمهور نشود ایستادم و نگذاشتم بشود. تا حالا هم نگفتم. حالا شما اینجا دیدید که یک رئیس دفتر قرار شد معاون شود، چه اتفاقی افتاد؟ (احتمالاً منظورش مشائی است) پیمانکاران آقای هاشمی اقتصاد اسلامی بلد نبودند در سال ۷۳ که برخی از همین آقایان که الان به آقای هاشمی فحش می دهند، آن روز دست آقای هاشمی را می بوسیدند، من با هاشمی در همین محل ریاست جمهوری صحبتی کردم که همان روز گریه کرد. گفتم ما به شما معترضیم. به این سبکی که در فرهنگ ساخت و ساز دارد انجام می شود معترضیم. ما این را قبول نداریم. من به ایشان گفتم حاج آقا ما با شما در جنگ بودیم. حداقل ۶ سال از ۸ سال جنگ را شما فرمانده مستقیم جنگ بودید. من از شما سئوالم این است که وقتی در خراسان لشکر ۷۷ وجود داشت، چرا لشکر ۵ نصر امام رضا را درست کردید؟ گفت نمی شد. گفتم به همین دلیل و با این پیمانکارهایی که شما دارید، از آن اقتصاد اسلامی در نمی آید. مصلی تهران از آهن و مفتول و مال حرام ساخته شده است وقتی توی مصلای تهران می روید، چرا حس معنوی ندارد؟ اساسش مال این است که آنها را با آهن و مفتول و جراثقیل و افرادی ساخته اند که به هیچ عنوان باطن آنها، با اینجا انس برقرار نکرده است. وقتی خدا روح خودش را بر انسان دمید به او انسانیت و آزادگی داد، این انسانیت و آزادگی فقط در یک شرایط حفظ می شود که بر بستر اسلامیت و یک هدایت قدسی اتفاق بیفتد. اگر ما در مسجد “لرزاده” می رویم و حس معنوی پیدا می کنیم به خاطر این است که آن معماری که آنجا را ساخته است یا مسجد گوهرشاد را ساخته است، ۴۰ روز روزه می گرفته و بی وضو سر کارش نمی رفته است. مال حرام هم نخورده است. بعد می رود این ساختمان را می سازد. آدم از کنارش که رد می شود، معنویت او را می گیرد. اما ما مصلی درست می کنیم از آن فرار می کنیم. دو بار نماز جمعه برگزار کردیم و دیگر برگزار نکردیم. شما ۱۰۰۰ تا آیه قرآن هم بگذارید نمی توانید توی آن معنویت پیدا کنید. من را نباید بر اساس پل و اتوبان ارزیابی کنید ارزیابی مدیران در جمهوری اسلامی غلط است. باید اینطوری ارزیابی شود که چقدر قالیباف در شهرداری تهران کار کرده که مردم عبادت کنند. نه اینکه چه قدر پل و اتوبان ساخته است.
رایزنی در کنگره آمریکا برای 'تحریم کامل' نفت ایران

برای مقابله با خطرات داخلی و خارجی آمده ام

وزیر امورخارجه فرانسه: سوریه و ایران بزرگترین تهدید علیه صلح هستند
در مجموع تراز سیاست خارجی فرانسه را مثبت ارزیابی می کنم. طبق تعهد نیروهای نظامی مان را از افغانستان خارج کردیم تا بتوانیم با این کشور وارد مشارکت مدنی شویم. مداخله نظامی در مالی بسیار مفید و تعیین کننده بود. همچنین با بسیاری از کشورهای مهمی که با فرانسه روابط سردی داشتند وارد مصالحه شدیم؛ الجزایر، چین، ژاپن، مکزیک، لهستان و ترکیه. به رسمیت شناختن جایگاه فلسطین بعنوان دولت ناظر غیرعضو در سازمان ملل هم پیشرفت محسوب می شود. تصمیمات مهم دیگری نیز گرفته شده که در جهت مثبت پیش می روند؛ از جمله دیپلماسی اقتصادی، هماهنگ کردن شبکه دیپلماسی مان با دنیای قرن بیست و یکم، سیاست رشد و فرانسه زبانی، و همچنین شاهد پیشرفت قابل توجهی در سیاست «بودجه بندی انقباضی ـ رشد» در سطح اروپا بودیم که البته باید تقویت شود. باید به این موضوع توجه داشت که شرایط بین المللی تغییر کرده و در این چارچوب جدید است که قدرت تاثیرگذاری ما می تواند خودش را نشان دهد. دهه ۹۰ دهه جهانی شدن مطمئن بود. بعد از فروپاشی دیوار برلین، حالا دهه ۲۰۱۰ دهه جهانی شدن محتاط است. چرا که بحران مالی خشم حاکمان را برانگیخته است. توزیع قدرت در سیستم بین المللی تکامل پیدا می کند بدون این که ما بتوانیم دقیقا آن را پیش بینی کنیم. برای این که جذابیت زوج چین ـ آمریکا؛ که یک طرف آن قدرتی نوپا و طرف دیگر قدرتی خویشتن دار است، به هیچ یک از این دو سمت میل نمی کند. چرا که تحولات دنیای عرب در پیچیده تر شدن معادلات دخیل است. به این ترتیب ما در دوره ای زندگی می کنیم که من آن را دوره درنگ استراتژیک می نامم که به یک دنیای در حال انتظار منجر شده است. و این زمانی است که انباشت مشکلات عمیق، نیازمند پاسخ های مثبت و هم جهت هستند. در چنین شرایطی، فرانسه باید در همکاری در حل این بحران، کاملا نقش قدرت تاثیرگذار را بازی کند. در مورد سوریه به عنوان بحران اصلی درگیرترین منطقه روی کره زمین، آیا فرانسه موضع درنگ و انتظار پیشه نکرده است؟ اگر تراژدی سوریه همچنان ادامه پیدا کند، می تواند بدترین فاجعه انسانی و سیاسی ابتدای این قرن باشد. تعداد کشته ها، زخمی ها، آواره ها و پناهنده ها در سوریه یا کشورهای همسایه به صدها هزار نفر می رسد. اگر برای پایان دادن به این کشمکش کاری صورت نگیرد، با انفجار کشوری روبرو می شویم که هر چه بیشتر به سمت رادیکالیزه شدن فرقه ای می رود و بی ثباتی را در منطقه چند برابر می کند. آتشفشان سوریه به همراه مساله هسته ای ایران بزرگ ترین تهدید موجود علیه صلح به شمار می روند. ما به تنهایی قادر به حل این درگیری نیستیم، اما مدام آن را پیگیری می کنیم. این موضوع را از چهار جهت می توان مورد توجه قرار داد: نخست، ادامه فشار برای یک راه حل سیاسی: آمریکا باید کاملا وارد عمل شود و مذاکرات با روسیه قوی تر شوند. مدت هاست که ما پیشنهاد ژنو2 را به دنباله جلسه ژنو در ماه ژوئن ۲۰۱۲ که نزدیک بود به نتیجه برسد، مطرح کردیم. دوم، حمایت مان را از نیروهای اپوزیسیون معتدل بیشتر کنیم؛ ائتلاف ملی سوریه باید توسعه پیدا کند، متحد شود و احترام به حقوق همه گروه ها را در صورت تغییر رژیم به آنها تضمین دهد. ما پیشنهاد می دهیم که جبهه النصره که گروهی وابسته به القاعده و مخالف بشار اسد است به عنوان «سازمان تروریستی» در سازمان ملل دسته بندی شود. سوم، با شرکای اروپایی بر مساله تحریم اسحله مذاکره کنیم. از یک طرف، دلیلی ندارد که نیروهای مقاومت و مردم معمولی زیر بمباران باشند. آنها خواستار ابزار حفاظت از خودشان هستند که خواستی مشروع است. از طرف دیگر نمی توانیم به راحتی سلاح در اختیار آن ها قرار دهیم چرا که ممکن است در دست رژیم یا جریان های تروریستی قرار گیرد. در آخر، ما در حال بررسی و تصمیم گیری در مورد استفاده احتمالی بشار اسد از سلاح شیمیایی هستیم. باید به این مورد سریع واکنش نشان داد. فرانسوا اولاند گفته بود که استفاده از سلاح شیمیایی نیازمند یک پاسخ «سریع» است. به نظر می رسد که از این سلاح استفاده شده … شواهدی وجود دارد ولی هنوز ثابت نشده. ما این مساله مهم را پیگیری می کنیم. بعد از دردسرهای پی در پی در شورش مردم تونس و قاهره و بعد از دخالت در لیبی، آیا فرانسه با آمریکا سر مساله سوریه همراه نمی شود؟ فکر نمی کنم. تغییر و تحولات دنیای عرب نیازمند زمان است. شرایط این کشورها با هم فرق می کند. ما از این جنبش ها، انگیزه ها و ارزش هایی که آن ها را سبب شدند حمایت می کنیم. ما در مسائل اقتصادی و سیاسی از آن ها دفاع می کنیم ولی در عین حال احترام به دو اصل را خواستاریم: آزادی های بنیادی (حق آزادی بیان، حقوق زنان، …) و امکان تغییر، تکثرگرایی. این مردم باید بتوانند آزادانه تصمیم بگیرند که آیا می خواهند ادامه دهند یا می خواهند مسیر دیگری را در پیش گیرند. آیا رادیکال شدن رژیم دمشق به لحاظ نظامی و همچنین اسلام گراها در میان نیروهای اپوزیسیون، دو سال سیاست درنگ و انتظار را زیر سوال نمی برد؟ نباید مسیر مداخله نظامی را در پیش گرفت؟ در طول یک سال ما کنفرانس بزرگ دوستان سوریه را در پاریس برگزار کردیم و از اولین کشورهایی بودیم که ائتلاف ملی سوریه را به رسمیت شناختیم. در کمک های انسان دوستانه بسیار فعالانه عمل کردیم. همچنین از اولین کشورهایی بودیم که یک سفیر از جانب نیروهای ائتلاف در پاریس را به رسمیت شناختیم. ما از معاذ الخطیب، رئیس ائتلاف، در مورد پیشنهاد شجاعانه اش مبنی بر گفتگو با برخی از نیروهای رژیم حمایت کردیم. من خودم یکی از کسانی بودم که عهدنامه «ژنو ۱» را امضا کردند. ما در میان کشورهایی هستیم که می توانند نقش تعیین کننده داشته باشند. سطح دخالت ایرانی ها در رژیم سوریه چیست؟ قابل توجه است. از طرفی رابطه ای هم بین مساله هسته ای ایران و درگیری های سوریه وجود دارد. اگر جامعه جهانی توان جلوگیری از جریانی را ندارد که در آن افراد بشار اسد از طرف ایرانی ها حمایت می شوند، چگونه می توان مطمئن شد که ایران مجهز به سلاح هسته ای نشود؟ چه دورنمایی از مجهز شدن ایران به سلاح هسته ای دارید؟ قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران در ماه ژوئن این اتفاق نمی افتد. ما به طور قطع با گسترش سلاح هسته ای مخالفیم. اگر ایران به سلاح هسته ای مجهز شود، بقیه در منطقه هم همین کار را می کنند. ایران می تواند به راحتی از انرژی هسته ای استفاده کند، اما بمب هسته ای نه. برای بازداری ایران، باید به مذاکره و تحریم فکر کرد. و در صورت شکست؟ همه امکانات روی میز هستند، اما ما می خواهیم که مذاکرات به نتیجه برسد. در مورد مالی، عملیات نظامی فرانسه موفقیت آمیز بود. حالا چگونه می شود به صلح رسید؟ پیشرفت ها قابل ملاحظه هستند. در اواسط ژانویه بیم آن می رفت که کل کشور به دست گروه های تروریستی طرف دار خشونت بیافتد که امنیت اهالی مالی و کشورهای همسایه را تهدید می کرد. امروز، بیشتر عملیات تروریستی خنثی شده اند و انتخابات پیش روست. این بدان معنا نیست که همه چیز حل خواهد شد. هنوز گذر از نیروهای آفریقایی به نیروهای سازمال ملل باقی مانده، مراقبت از این که گفتگوی شمال ـ جنوب شکل واقعی به خود گیرد، که کیدال دیگر یک ناحیه محروم نماند و تلاش در مسیری که انتخابات در موعد مقرر برگزار شود. تا رسیدن به صلح زمان باقی است. آیا شکست ثبات افغانستان بعد از یک عملیات نظامی موفق، به اتخاذ سیاست محتاطانه در مالی بعد از جنگ منجر نمی شود؟ با اینکه الان شرایط تغییر کرده، اما ما باید از گذشته درس بگیریم. باید از عملیات غیردقیق و متغیر اجتناب کرد. در مالی هدف بستن مسیر تروریست ها بود و استقرار امنیت و تمامیت کشور برای اینکه این کشور بتواند مسیر رشد را در شرایط صلح پیش گیرد. همچنین باید امنیت، دموکراسی و رشد را با هم جمع کرد. مبارزه علیه فساد و مواد مخدر و مبارزه با اخاذی. همچنین اجتناب از تبدیل شدن به یک ارتش اشغالی. به همین دلیل است که گفتیم قصد نداریم تا ابد در مالی بمانیم. اصرار برای برگزاری انتخابات در ژوئیه، آیا اشتباه نیست؟ به هیچ وجه. دولت و رئیس جمهور کنونی موقتی هستند. باید نهادهای پایدار شکل گیرد و انتخابات قانونی انجام شود. آیا مالی به نوعی بیانگر بازگشت سیاست سنتی فرانسه در آفریقاست؟ تمام کشورهای آفریقایی از عملیات فرانسه در مالی حمایت کردند. من در جلسه بزرگی در آدیس آبابا شرکت داشتم که بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم. نیمی از روسای دولت هایی که در آن جا صحبت کردند، صحبتشان را با گفتن «زنده باد فرانسه!» به پایان رساندند. هیچ وقت چنین چیزی نشنیده بودم. آن ها خیلی چیزها از فرانسه می خواهند. ما تمام تلاش مان را می کنیم اما قصد نداریم که در همه جا دخالت کنیم. فکر نمی کنید روابط بین فرانسه و آلمان از یک سال پیش بدتر شده، هم در سطح دولت و هم با بیانیه حزب سوسیالیست در مورد آنگلا مرکل؟ با فرانسوا اولاند از چین بر می گشتیم که از این نمایش تاسف بار خبر دار شدیم. هر چقدر که مذاکرات سودمند با شریک آلمانی مان صحیح است، حمله به رئیس یک دولت همسایه کار صحیحی نیست. گویی که آلمان مسئول از دست رفتن توان رقابتی و سایر مشکلات ماست. گفتگو آری و زد و خورد نه. باید همکاری مان را بیشتر کنیم. باید به برخی از هموطنان مان توضیح دهیم که آلمانی ها، فرانسوی هایی نیستند که آلمانی صحبت می کنند و به آلمانی ها بگوییم که فرانسوی ها همه شان «جیرجیرک های بی مسئولیت» نیستند. بدون همکاری فرانسوی ـ آلمانی قوی، هم وزن و باز به روی دیگران، ساختار اروپایی مستحکمی شکل نخواهد گرفت. فرانسه و آلمان نماینده نیمی از غنای اروپا هستند و بیشتر از نیمی از قدرت پیش برنده آن را در دست دارند. با یکدیگر است که باید پروژه اروپایی را بسازیم که ما را از این ملال کنونی دور کند. با رشد، انرژی، دفاع، تحقیق و سرمایه گذاری برای آینده. فرانسه به تنهایی یک انتخاب نیست. اما اگر اروپا در بحران اقتصادی یا رکود است، این مساله نتایج منفی برای آلمان خواهد داشت. آیا اروپا در حال گذر از یک بحران وجودی نیست؟ ما فقط در وضعیت بحران به سر نمی بریم، بلکه در وضعیت تغییر جهان زندگی می کنیم. دیگر آن زمان گذشت که اروپا مرکز امپراطوری کره زمین بود. روش های تولید، ابزار ارتباطی، راه های برقراری نظم و سلسله مراتب کشورها همه متحول شده است. فرانسه به همراه اروپا باید بتواند با این تغییر و تحولات روبرو شود
اشتراک در:
پستها (Atom)