۱۳۹۲ خرداد ۲۸, سه‌شنبه

در جشن صعود تیم ملی ورود زنان ممنوع

انگار همیشه چیزی برای تلخ کردن کام مردم باید باشد. تیم ملی فوتبال مان پس از شکست دلنشین کره جنوبی در آن کشور بلیط شرکت در جام جهانی سال آینده در برزیل را با سختی فراوان تهیه کرد. فردا هم قرار است در ورزشگاه آزادی برای بازیکنان و مردم جشنی برپا شود ولی از قرار معلوم مجلس را می خواهند مردانه برگزار کنند. گویا نمی خواهند زنان را به آنجا راه دهند. چرا؟ نه، واقعاً چرا؟ این چه بدبختی و عقب افتادگی ای است که ما گرفتارش شده ایم آخر؟ عصبانی هستم و بهتر است ادامه ندهم... فقط پیشنهادی دارم: اگر به زنان اجازه ورود ندادند، مردان هم برای پشتیبانی و حمایت از تمام زنانی که مایل به شرکت در این جشن هستند داخل ورزشگاه نشوند. باور کنید این توهین بزرگی است به زنان ما - این توهین به همۀ انسانهاست. کوچک کردنِ بیشتر زنان را متوقف کنیم. خودخواهی را باید کنار گذاشت؛ از مردان خواهش می کنم تنها نروند و جلوی این ننگ را بگیرند.

پنج شنبه ٣٠ خرداد سالگرد نداست

پنج شنبه ٣٠ خرداد سالگرد نداست، عده ای از دوستان به یاد ان عزیز بر سر مزارش حضور پیدا خواهند کرد دوستانی که قادر نیستند میتوانند شمعی به یادش بیافروزند....

زنان در جشن استقبال در ورزشگاه آزادی ممنوع شدند

ما را بگو که خیال میکردیم ، بعد از انتخابات و شادی نصفه نیمه مردم در خیابانها اقلن دری به تخته میخورد و در این هوای گرم و گرانی و بیکاری و هزاران درد و مرض دیگری که از برکت قدم این آخوندها سر تا سر مملکت را فرا گرفت است یک فرجه ای پیدا میشود و مردمی که برای یک قطره آزادی له له میزنند در استقبال از ملی پوشان فوتبال کشور با دست افشانی و پایکوبی دق دلی خالی میکنند و از این فضای یاس و اندوه بیرون می آیند . اما توفیق کابلی در گفت و گو با ایرنا آب سردی بر تمام فکر و خیالهای شیرین مان ریخت و گفت برای حفظ بیضه اسلام زنان اجازه حضور در مراسم استقبال را ندارند . همان زنانی که نصف جمعیت مملکت آخوند زده ما را تشکیل میدهند و حتی موجود دسته دوم هم بحساب نمی آیند . این آغا نگفت که چرا استفاده شنیع از دختران این مرز و بوم در پوش روسپی در بغل هزاران مرد آنهم لخت و عور در ترکیه برای کسب اطلاعات سری از مسئولین و ماموران نظامی حلال در حلال است ، اما شرکت در مراسم استقبال از ستاره های فوتبال این آب و خاک حرام است و به چهره نظام و رهبری خدشه وارد میکند و موجب ترویج فسق و فجور در مملکت اسلامی میشود . « خرافه » گمان میکند که این زنان شجاع ایران زمین برای استقبال از تیم ملی فوتبال با شنیدن این خبر مصمم تر از گذشته به سوی استادیوم آزادی خواهند آمد و در پشت درب های بسته فریاد شادی خود را نثار این قهرمانان خواهند کرد و به ریش و پشم این احکام شرعی که از سوی از ما بهتران و مراجع مفت خوار تبلیغ و ترویج میشود خواهند خندید و تف خواهند انداخت و خدای نکرده از این فاز هم فراتر خواهند رفت و روسری ها را از سر در خواهند آورد و موجب زلزله در عمود خیمه نظام خواهند شد .

۱۳۹۲ خرداد ۲۷, دوشنبه

احمدی نژاد به دادگاه احضار شد

شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران محمود احمدی نژاد رئیس دولت دهم را به دادگاه احضار کرد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت علی لاریجانی رئیس قوه مقننه و محمدعلی پورمختار رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس، از جمله شاکیانی هستند که آقای احمدی نژاد بر مبنای شکایت آنها به دادگاه احضار شده است. موضوعات مرتبط سیاست ایران پایگاه اطلاع رسانی دولت نوشته که موضوع اتهامات مطرح علیه رئیس جمهور در احضاریه مشخص نشده و یادآوری کرده که "طبق قانون اساسی افراد عادی هم باید از اتهام خود آگاه باشند". این سایت افزوده است: "ارسال احضاریه دادگاه کیفری استان تهران در حالی انجام شده که هیچ تحقیق مقدماتی صورت نگرفته و از اساس ماهیت شکایت و دلایل آن معلوم نیست." احضاریه آقای احمدی نژاد در تاریخ ۷ خرداد ۱۳۹۲ یعنی ۱۷ روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم تنظیم شده است. تاریخ رسیدگی به شکایت از رئیس جمهور نیز، ۵ آذر ۱۳۹۲ تعیین شده که حدود ۶ ماه بعد از ابلاغ آن و ۴ ماه پس از پایان دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد است. تصویر برگ رویی احضاریه آقای احمدی نژاد به نوشته پایگاه اطلاع رسانی دولت، "پیش از این نیز احضاریه هایی برای رئیس جمهور ارسال شده است". محمدعلی پورمختار رئیس کمیسیون اصل ۹۰ در گفتگو با خبرگزاری مهر، گفته که این کمیسیون تاکنون در خصوص در "موارد زیادی" از رئیس جمهور شکایت کرده و او نمی داند احضار اخیر به خاطر کدام موضوع بوده است. کمیسیون اصل ۹۰، که وظیفه رسیدگی به تخلفات دستگاه های مختلف را بر عهده دارد، پیش ازاین بارها در پی رای مجلس به وارد بودن شکایات نمایندگان از رئیس جمهور، این شکایات را برای رسیدگی به قوه قضاییه فرستاده است

شعار "روحانی یادت باشه میرحسین باید باشه" در کنفرانس خبری روحانی

در پایان این کنفرانس لحظه‌ای که روحانی آمادهٔ رفتن میشد، فردی از انتهای سالن فریاد "روحانی یادت باشه، میرحسین باید باشه" را سر داد.


۱۳۹۲ خرداد ۲۵, شنبه

فرد هتاک به فائزه هاشمی سعید جلیلی را در حوزه انتخاباتی همراهی کرد

سعید جلیلی یکی از نامزدهای اصولگرای انتخابات ریاست جمهوری ایران، در حالی که سعید تاجیک، فردی که با هتاکی و فحش با فائزه هاشمی دختر اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران او را همراهی می کرد، به حوزه انتخاباتی رفت و رای داد. سال گذشته فیلمی منتشر شد که فردی به فائزه هاشمی در دانشگاه هتاکی کرده و او را ''فاحشه'' خطاب می کند. گزارش ها حاکی از آن بود که این فرد بازداشت و چند روزی را در حبس گذراند. اکنون این فرد و همچنین علیرضا پناهیان نماینده آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران در دانشکده هنرهای زیبا، جلیلی را پای صندوق رای همراهی کردند. سعید تاجیک که به جرم استفاده از الفاظ رکیک و توهین به هاشمی رفسنجانی و ایجاد مزاحمت برای فائزه هاشمی به۸ ماه حبس و ۵۰ ضربه شلاق محکوم و روانه زندان شده بود، صبح ۲۷ اسفند ۱۳۹۱ شمسی پس از سپری شدن دوران محکومیت خود از زندان آزاد شد.

پدر ندا آقا سلطان: ما رای ندادیم/وقتی جمهوری اسلامی جگرگوشه من را می‌کشد، من چطور می‌توانم رای دهم؟

علی آقا سلطان، پدر ندا آقا سلطان به بی بی سی فارسی گفته: “در یکی از تلویزیون های خارجی گفته شد که خانواده ما در انتخابات شرکت کرده ایم. تکذیب می کنیم. ما رای ندادیم.” “وقتی جمهوری اسلامی جگرگوشه من را می کشد، من چطور می توانم رای دهم؟” او گفت: “ما به نامزدهای انتخابات احترام می گذاریم. اما رای دادن-ندادن ما مساله اش چیز دیگری است و ما رای نداده ایم.” برگرفته شده از صفحه لحظه به لحظه انتخابات بی بی سی فارسی. خبری که خائنین باید خوب به آن توجه کنند.

۱۳۹۲ خرداد ۲۴, جمعه

كشته شدن کودک سوری هوادار تیم بارسلونا، در اسپانیا جنجال آفرید+عکس

 تصویر جسد آغشته به خون کودک 14 ساله سوری هوادار تیم بارسلونا در درگیری های جاری سوریه موجی از غم و اندوه را در میان مردم اسپانیا بویژه طرفداران تیم کاتالونیا بوجود آورد. روزنامه اسپانیایی "سپورت" نزدیک به بارسلونا گزارش کاملی از این حادثه را منتشر کرده است. این گزارش از دو دیدگاه انسانی و ورزشی مورد توجه خوانندگان این روزنامه قرار گرفته است. بر اساس این گزارش کودک سوری در روستای البیضا در بانیاس توسط نیروهای رژیم سوریه در پی بمباران توپخانه ای این رژیم جان خود را از دست داد. خانواده و دوستان احمد عثمان کودک قربانی این حادثه با ایجاد کمپین بر روی صفحات شبکه های اجتماعی از جمله فیس بوک و تویتر تلاش می کنند تا این حادثه را به گوش جهانیان برسانند. تصاویر انتشار یافته بر روی شبکه های اجتماعی فیس بوک و تویتر نشان می دهد که عثمان هنگامی که از سوی نیروهای رژیم اسد مورد هدف قرار گرفت ، لباس تیم بارسلونا را بر تن داشت.

هشدار فعالان جنبش زنان:‌ گسترش «نابرابری‌های جنسیتی» در ایران

جمعی از فعالان جنبش زنان ایران در آستانه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نسبت به آن چه گسترش نابرابری های جنسیتی و نقض بیش از همیشه حقوق زنان در ایران خوانده اند، هشدار دادند. در بیانیه این فعالان که روز پنج شنبه، ۲۳ خرداد، در رسانه های اجتماعی منتشر شد، نامزدهای این دوره انتخابات ریاست جمهوری به خاطر «بی توجهی آنان به حقوق برابر جنسیتی» مورد انتقاد قرار گرفته اند. این بیانیه می گوید که زنان ایرانی در دهه های گذشته «به طور سیستماتیک هدف سرکوب و فشار سیاسی» قرار گرفته اند و در آستانه یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری نیز که «یاس عمومی بر کشور مستولی است، باز هم زنان هستند که بیش از پیش هدف حمله های سیاسی و اجتماعی قرار می گیرند». در ادامه بیانیه تلاش شده است تصویری از شرایط زنان در جامعه امروز ایران ارائه شود که علاوه بر تحمل «فشارهای سیاسی» داخلی «قربانی» نخست تحریم های بین المللی نیز بوده اند. امضاکنندگان این بیانیه می گویند که محدود کردن حضور زنان در فضاهای عمومی طی چند سال اخیر شدت یافته و مقامات ایران با غربی دانستن تفکرات فمینیستی به «سرکوب زنان» دست زده اند. در این زمینه، آنها به اظهارات اخیر علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، استناد کرده اند که گفته است «حضور زنان در مقامات اجرایی باعث افتخار نیست». به گفته این فعالان اجتماعی، حضور زنان در دانشگاه ها و مراکز آموزشی طی سال های اخیر با محدودیت های بیشتری مواجه بوده، چنان چه آنان حق تحصیل در ۷۰ رشته دانشگاهی در دانشگاه های اصفهان را از دست داده اند و حتی رشته مطالعات زنان نیز از رشته های دانشگاه تهران حذف شده است. این بیانیه همچنین به «حذف زنان» از عرصه انتخابات ریاست جمهوری اشاره می کند و می گوید که با رسمی شدن این مسئله، «سیاست های زن ستیزانه دولتمردان ایران وارد مرحله جدیدی شده است». به تازگی محمد یزدی از روحانیون محافظه کار شورای نگهبان گفته است که قانون اساسی ایران اجازه رئیس جمهور شدن را به زنان نمی دهد. این اظهارات واکنش گروه های مختلف زنان را در پی داشت که معتقدند تفسیر آقای یزدی از قانون اساسی کشور اشتباه است. اکنون نیز فعالان جنبش زنان ایران با اعتراض دوباره به اظهاراتی از این دست می گویند که مقامات ایران اگر در گذشته برای «ژست سیاسی – انقلابی» خود از حضور زنان در فضای عمومی سخن می گفتند، اکنون از همین کار نیز سر باز می زنند و حتی تلاش نمی کنند که بخواهند آرای زنان را جذب کنند. امضاکنندگان این بیانیه در نهایت تاکید کرده اند که از فرصت انتخابات ریاست جمهوری برای شنیده شدن هشدارهای خود و پافشاری بر حقوق زنان استفاده کرده اند. این بیانیه به امضای حدود ۱۹۰ فعال اجتماعی مانند شیرین عبادی، آسیه امینی، حمید دباشی، فرزانه طاهری، فریبا داوودی مهاجر، رویا ملکی، نازی عظیما، لونا شاد، محبوبه عباسقلی زاده، محمد مصطفایی، گلبرگ باشی، پرستو فروهر، پرتو نوری علا، پروین بختیارنژاد و حسن شریعتمداری رسیده است.

وب‌سایت مخالف دولت ایران ( دانمارک نیوز ) هک شدند

در آستانه یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران، وب سایت مخالف دولت ایران از جمله وب سایت های کانون مدافعان حقوق بشر، خودنویس، سحام نیوز، حزب کمونیست ایران ,صدای موج سبز و دانمارک نیوز هک شده اند. موضوعات مرتبط انتخابات ٩٢ با ورود به برخی از این وب سایت ها، آرم گروه "جهاد گمنام مجازی" نمایش داده می شود. این گروه ادعا می کند از نیروهای حزب الله است و قصدش برخورد با کسانی است که آنها را عوامل دشمن می خواند. برخی از این وب سایت ها پس از ساعتی کار خود را از سر گرفتند. پیشتر، سازمان گزارشگران بدون مرز با صدور اطلاعیه ای، "تشدید اقدامات حکومت ایران در زمینه ارعاب روزنامه نگاران ایرانی در روزهای نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری و محدودیت های تحمیل شده بر معدود روزنامه نگاران خارجی مجاز به ورود و خبررسانی در مورد این انتخابات" را محکوم کرده بود.

اهدای دکترای افتخاری حقوق دانشگاه يورک کانادا به نسرين ستوده

جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران ـ نسرين ستوده، وکيل حقوق بشری و نويسنده، روز چهارشنبه، ۲۲ خرداد، از دانشگاه يورک دکترای افتخاری دريافت کرد. او که از سال ۱۳۸۹ در زندان به سر می برد از دوست و همکار ديرين خود عبدالکريم لاهيجی، رييس فدراسيون بين المللی جامعه های حقوق بشر، خواست پيام او را در دانشگاه بخواند و دکترا را از جانب او بپذيرد. نسرين ستوده با مبارزه شجاعانه خود در حمايت از حقوق بشر و حقوق زنان شناخته شده است. او پس از پايان دوره تحصيلی در دانشگاه شهيد بهشتی در تهران و پذيرش در حرفه وکالت مسئوليت پرونده های متعدد حقوق بشری را از جمله در باره کودکان و خشونت در خانواده به عهده داشته است و در عين حال از فعالان منتقد نيز دفاع کرده است. از اين ميان، او وکيل شيرين عبادی، گيرنده جايزه نوبل و خانواده های زندانيان سياسی اعدامی بوده است. او يکی از مبتکران کمپين «يک ميليون امضا» بود که هدف آن انجام اصلاحات در قانون خانواده جمهوری اسلامی است. ستوده در شهريور ۱۳۸۹ دستگير و ابتدا به ۱۱ سال و سپس در تجديد نظر به ۶ سال زندان محکوم شد و مدت زيادی را در زندان اوين تهران در سلول انفرادی در حبس به سر برد. سال گذشته، او مدتی طولانی در اعتراض به مجازات های وضع شده عليه خانواده اش در زندان دست به اعتصاب غذا زد. نسرين ستوده چندين جايزه بين المللی دريافت کرده است از جمله از کميته حقوق بشر ايتاليا، جايزه آزادی نوشتن باربارا اسميت از انجمن قلم آمريکا و جايزه مشهور ساخاروف برای آزادی انديشه از پارلمان اروپا. *** پيام نسرين ستوده برای دريافت دکترای افتخاری از دانشگاه يورک چهارشنبه، ۲۲ خرداد ۱۳۹۲ ـ به گزارش جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران (عضو فدراسيون بين المللی جامعه های حقوق بشر)، دانشگاه يورک، يکی از معتبرترين دانشگاه های کانادا تورونتو/کانادا، امروز در مراسم با شکوهی دکترای افتخاری حقوق را به نسرين ستوده، وکيل دادگستری و مدافع حقوق بشر زندانی اعطا کرد. آقای عبدالکريم لاهيجی، حقوقدان و رييس فدراسيون بين المللی جامعه های حقوق بشر و رييس جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران، به نمايندگی از نسرين ستوده پيام او را که از زندان اوين ارسال شده بود در اين مراسم خواند و دکترا و ردای دانشگاه را دريافت کرد. رياست عالی دانشگاه، آقای رييس دانشگاه، آقای رييس دانشکده، همکاران، خانمها، آقايان، افتخار دارم که به نمايندگی از سوی دوست و همکار ارجمندم نسرين ستوده در اين مراسم با شکوه شرکت می کنم و پيام او را که در شرايطی سخت از زندان اوين در ايران برای شما فرستاده ، قرائت می کنم. عبدالکريم لاهيجی -------------------------// رياست عالی محترم دانشگاه يورک، رييس محترم دانشگاه، رييس محترم دانشکده علوم انسانی و مطالعات حرفه ای، اعضای محترم سنا، همکاران، خانم ها و آقايان، درودهای صميمانه ی مرا از ايران پذيرا باشيد. همچنين احترام فراوان خود را تقديم جايگاه علم و خرد می نمايم و سپاس خود را تقديم رييس محترم و مسئولان گرامی دانشگاه پرآوازه ی يورک می نمايم که افتخار بزرگی را نصيبم کرده اند. از استادان هم ميهن خود، دانشجويان و دانش آموختگان دانشگاه يورک نيز که مرا برای اين افتخار بزرگ نامزد کردند، سپاسگزارم. می دانيد من نيز در يکی از دانشگاه های ايران درس خوانده ام. دانشکده ی حقوق دانشگاهی که من در آن تحصيل کردم به آموزش اصول اخلاق حرفه ای و تسلط حقوقی دانشجويان اش بسيار اهميت می داد. اما پيش از هرچيز دوست دارم به شما بگويم چطور شد رشته ی حقوق را انتخاب کردم؟ و چطور شد به فعاليت در زمينه ی حقوق بشر پرداختم؟ زمانی که جوان بودم و قرار بود رشته ی تحصيلی ام را انتخاب کنم، سخت آرمان گرا بودم و تشنه ی حقيقت و عدالت. به اين نتيجه رسيده بودم که می توانم اين دو را در رشته ی حقوق بيابم. اکنون که به آن روزها فکر می کنم، به ياد می آورم برای به دست آوردن حقيقت حاضر بودم دست به هر خطری بزنم. اندک اندک مثل همه ی انسان ها دريافتم کل حقيقت نزد هيچکس نيست. اما همچنان که می خواهم، با آنکه از داشتن کل حقيقت محروم ام، حقوقم به عنوان يک انسان محترم شمرده شود، پس حقوق همگان نيز بايد با همه ی اشتباهاتی که در طول زندگی مرتکب می شوند، محترم شمرده شود. بدين ترتيب بود که وارد دنيای پرپيچ و خم حقوق شدم. حقوق، در خصوص بايدها و نبايدهای اجتماعی سخن می گويد. از حقوق افراد و تکاليف شان سخن می گويد. از جرم و مجازات ها سخن می گويد، از حق مالکيت انسان ها، از حق آزادی بيان، آزادی مطبوعات، تساوی حقوق زن و مرد، حقوق کودکان و . . . البته رشته های علوم انسانی و اجتماعی نيز اين ايده های عالی را از زوايای متفاوتی آموزش می دهند و ارج می گذارند. اينها همه از اين جهت که راهی روشن را نشان می داد برايم جالب و شگفت آور بود. با اين همه، در دنيای حقوق و به ويژه حرفه ی وکالت، شما هميشه هم با قضيه ی کاملا روشنی مواجه نيستيد. موضوع پرونده در سايه روشن های متوالی، متناوبا رنگ می بازد و وکيل يا قاضی پرونده را دچار ترديد می کند. معهذا " حقوق بشر" اين سايه روشن ها را راحت تر پشت سر می گذارد. اقليت های دينی حق دارند مطابق با باورهای مذهبی شان زندگی کنند. مطبوعات بايد از حق آزادی بيان و آزادی مطبوعات برخوردار شوند. مردم حق برخورداری از اطلاعات آزاد و صحيح را دارند. کودکان حق برخورداری از حقوق شان را دارند. زنان و مردان، کودکان و کهنسالان با هر رنگ و نژاد و جنس و زبان و قوم و مذهبی حق دارند از حقوق انسانی شان برخوردار شوند. آنها حق دارند از تعقيب غير قانونی در امان بمانند، حق دسترسی به دادرسی عادلانه را دارند، حق برخورداری از وکيل را دارند، وکيلی که فارغ از ترس و تهديد مداوم به دفاع از موکلان اش بپردازد. برای تحقق اين حقوق، کوشش لازم است و به ويژه پرهيز از سکوت، روی گردانی يا کتمان، که هر سه از ويژگی های بارز جامعه ی استبداد زده است. صادقانه اذعان می دارم در زمانی که به دفاع از موکلانم می پرداختم و نوميدانه مشغول کار فشرده بودم، برای دفاع از کسانی اقدام می کردم که در جلوی چشمانم مورد ظلم و ستم قرار گرفته بودند و حقوق بنيادين آنها مورد بی اعتنايی قدرت رسمی قرار گرفته بود و اين طبيعی ترين کاری بود که انجام می دادم، زيرا سوگندی که در ابتدای کار وکالت ياد کرده بودم مرا از سکوت در قبال ظلم آشکاری که بر هموطنانم می رفت، منع می کرد. می دانيد که هم اکنون در زندان به سر می برم. زندان فرصتی است تا نگاهی دقيق تر به گذشته بياندازيد و ژرف تر آن را بکاويد. در زندان بارها از خود پرسيده ام چطور شد که زندگی ام اينگونه رقم خورد؟ می دانستم گريزی از آن وجود ندارد، اما رنجی از درون مرا به اعتراض وا می داشت. اعتراض به نقض مستمر حقوق بشر در جامعه ای که من، خانواده ام و ميليون ها انسان ديگری که به آنها عشق می ورزم، در آن زندگی می کرديم. با اين حال اما حقوق، وکالت، قضاوت، حقوق بشر، نهادهای حقوقی منطقه ای، دادگاههای حقوق بشر، ديوان کيفری بين المللی، کميسيون های حقيقت ياب و ديگر نهادها و مفاهيم حقوقی و بالاتر از همه "حقيقت" و "عدالت" راه را همواره پيش چشم ما روشن نگاه می دارند. می دانيم چه می خواهيم و می دانيم چگونه آنها را به دست آوريم. آرام و صبورانه گام بر می داريم تا استقلال قضايی و نهادهای حافظ حقوق بنيادين بشر را در جامعه ی خويش مستقر کنيم. بار ديگر مراتب سپاس و تقدير خود را به دانشگاه يورک، سنای دانشگاه، همکاران و اساتيد گرانقدر آن، دانشجويان ئ دانش آموختگان آن به خاطر حمايت پرارزش آنها تقديم می نمايم و برای تمام دانشجويان آن دانشگاه آرزوی موفقيت در راهی که انتخاب کرده اند دارم. باور دارم تلاش های مشترک ما برای بسط و گسترش مقوله های حقوق بشر در جای جای کره ی زمين به نتيجه خواهد رسيد.

خامنه ای چرا گفت؟ چرا عقب نشینی کرد؟ مجتبی واحدی

تردیدی ندارم که فردای برگزاری نمایش انتخاباتی، رهبر خود خواه جمهوری اسلامی بار دیگر ادعای گزاف خود را مطرح خواهد کرد و البته آن روز در طرح مجدد ادعای خود - رأی به هر کاندیدا = حمایت از جمهوری اسلامی ـ تنها نخواهد بود و همه کاندیداها از جمله حسن روحانی همین سخن گزاف را تکرار خواهند کرد .
ويژه خبرنامه گويا سید علی خامنه ای که چند روز قبل، شرکت در انتخابات و رأی به هر یک از کاندیداهای هشت گانه را «رأی به نظام جمهوری اسلامی» خوانده بود در یک عقب نشینی آشکار اعلام کرد: «ممکن است بعضی افراد به دلیلی نخواهند از نظام اسلامی حمایت کنند اما از کشورشان که می خواهند حمایت کنند. همه باید در انتخابات حضور پیدا کنند».اکنون می توان این پرسش را مطرح کرد که علت آن ادعای مغرورانه چه بود و این عقب نشینی مفتضحانه به چه دلیل صورت گرفته است؟ برای پاسخ به این پرسش باید مدتی به عقب رفت و تحلیل های ارائه شده توسط برخی اصلاح طلبان حکومتی را مورد توجه مجدد قرار داد. از نخستین روزهایی که موضوع نمایش انتخاباتی به بحث اصلی گروهی از فعالان سیاسی تبدیل شد بسیاری از افراد بر این نکته تأکید می کردند که خامنه ای برای بازسازی بخشی از مشروعیت زایل شده خویش، به برگزاری انتخاباتی با حضور گسترده مردم نیاز دارد. اما گروهی از اصلاح طلبان که گویی از قبل خود را برای شرکت بدون پیش شرط در انتخابات آماده می کردند مدعی شدند رهبر جمهوری اسلامی، انتصاباتی آرام و بی دردسر را بر انتخاباتی با حضور گسترده و طلب کارانه مردم ترجیح می دهد. سخنان چند روز قبل سید علی خامنه ای و ادعای او در خصوص «رأی به هر کاندیدا = حمایت از جمهوری اسلامی»، موجب شعف فراوان اصلاح طلبان حکومتی و همفکران آنها گردید. دوشب قبل یکی از همین دوستان، با من تماس گرفت و با لحنی فاتحانه گفت: «دیدی اشتباه می کردی؟ حالا قبول کردی که خامنه ای نه تنها نیازمند حضور پرشکوه مردم در انتخابات نیست بلکه با سخن اخیر خود در خصوص انتساب آرای شرکت کنندگان در انتخابات به حمایت از نظام در واقع به دنبال عصبانی کردن مردم و منصرف ساختن آنها از شرکت در انتخابات است». به آن دوست گفتم: « من همچنان معتقدم خامنه ای به شدت محتاج حضور گسترده مردم درانتخابات است. اگر او اکنون شرکت در انتخابات را به معنای حمایت از نظام ـ بخوانید تمکین از رهبر ـ می داند تنها به این دلیل است که تقلای برخی چهره های شاخص اصلاحات و اصرار بخشی از اپوزیسیون بر حضور در انتخابات، خیال او را آسوده کرده و لذا او در آخرین روزهای پیش از نمایش انتخاباتی، به فکر مصادره حضور اصلاح طلبان و مخالفان افتاده است.» به آن دوست گفتم: «خامنه ای به دروغ از حماسه سیاسی سخن گفت و هدف او فقط کشاندن مردم به صف های انتخاباتی بود. او آشکارا مشاهده کرد که هیچیک از رفتارهای خودخواهانه اش در حذف چهره هایی که می توانستند مورد اعتماد مردم باشند موجب کناره گیری اصلاح طلبان حکومتی از این نمایش نشده و حتی شاهد آنست که رفسنجانی و خاتمی وبرخی افراد دیگر، بیش از خود او برای تحقق حماسه سیاسی، تقلا می کنند. پس حق دارد به مصادره زود هنگام حضور احتمالی مردم در انتخابات بیندیشد.» اما ظاهراً ارزیابی های نهایی و بررسی های پایانی توسط نهادهای اطلاعاتی وامنیتی، خامنه ای را از خواب بیدار کرده و به این نتیجه رسانده که تلاش برخی چهره های موجه برای کشاندن مردم به عرصه انتخابات نمی تواند موجب ایجاد موج انتخاباتی در کشورشود. لذا شخصاً به میدان آمده و با عقب نشینی از اظهار نظر خودخواهانه چند روز قبل، تلاش جدیدی را برای جلب مشارکت عمومی آغاز کرده است والبته این تلاش می تواند از سایر اقدامات او مؤثر تر باشد. تردیدی ندارم که فردای برگزاری نمایش انتخاباتی، رهبر خود خواه جمهوری اسلامی بار دیگر ادعای گزاف خود را مطرح خواهد کرد و البته آن روز در طرح مجدد ادعای خود- رأی به هر کاندیدا = حمایت از جمهوری اسلامی ـ تنها نخواهد بود و همه کاندیداها از جمله حسن روحانی همین سخن گزاف را تکرار خواهند کرد. برای اثبات ادعای من، زمان زیادی لازم نیست اما خوب است کسانی که تصمیم به حضور در نمایش انتخابات را دارند لختی به این سخن نیز بیندیشند

اولین تقلب در انتخاب کلید خورد.

عکس زیر لیست نامزدهائی است که باید در محل شبعه اخذ رأی نصب گردد، این لیست از سوی وزارت کشو به تمام شعب فرستاده شده، عکس تعرفه ی فردا را نیز به همراه آن در اینجا گذاشتم تا جای شکی برای کسی باقی نماند؛ همانگونه که مشاهده می شود تنها اسم علامعلی حداد عادل خط زده شده و "نام محمد رضا عارف فرزند میرزا احمد" همچنان در لیست افرادی است که می شود به آنان رأی داد؛ به افراد کنار صندوق گفته شده که اجازه ی خط زدن آن را ندارند تا این شبهه در رأی دهنده ایجاد شود که او کناره گیری نکرده است، شاید این حیله در میان افراد آگاه کارائی نداشته باشد اما عقینا باعث افزایش رأی باطله به زیان روحانی تمام خواهد شد:پس از انتشار وسیع عکس بالا، امروز صبح وزارت کشور لیست جدید نامزدها که تنها شامل 6 نفر است را به کلیه شعب اعلام کرد که اسم عارف و حداد عادل در آن نیست، در مورد عکس بالا زیاد نمی توانم توضیح بدهم و بنابه اخباری که من دارم همین اطلاع رسانی بود که باعث شد امروز صبح لیست را کاملا عوض کنند. لیست را عوض کردند تا بیش از این رسوا نشوند، ولی با پخش تعرفه 12 ساعت پیش از آغاز رأی گیری چه می کنند؟! (شماره سریال تعرفه جهت حفظ امنیت منبع اطلاعاتی پنهان شده)

۱۳۹۲ خرداد ۲۳, پنجشنبه

اسرائیل در مورد وقوع «هولوکاستی دیگر» از سوی ایران هشدار داد

نخست وزیر اسرائیل می گوید انتخابات ایران «هیچ تغییری» در تلاش ایران برای «تولید سلاح اتمی» ایجاد نخواهد کرد. وی تأکید کرده است که اجازه نخواهد داد «هولوکاستی دیگر» رخ دهد. به گزارش آسوشیتد پرس، بنیامین نتانیاهو روز چهارشنبه، ۲۲ خردادماه، در ورشو، پایتخت لهستان گفت که فارغ از نتیجه انتخابات ایران، جمهوری اسلامی به «ساخت بمب» ادامه خواهد داد تا «شش میلیون یهودی اسرائیل را از بین ببرد». وی افزود: «اجازه نخواهیم داد چنین اتفاقی بیفتد. هیچ گاه نخواهیم گذاشت هولوکاستی دیگر رخ دهد.» این اظهارات در حالی مطرح می شود که ۲۰ خردادماه وزیر اطلاعات اسرائیل با اظهار این که «ایران به خط قرمز نتانیاهو نزدیک شده است»، گفته بود که جمهوری اسلامی به سمت ایجاد زیربناهای لازم برای ساخت «حداکثر ۳۰ بمب اتمی» حرکت می کند. مهرماه گذشته در نشست همگانی سازمان ملل، نخست وزیر اسرائیل با نشان دادن کاغذی که بر روی آن به شکل ساده یک بمب نقاشی شده بود، آن چه را «خط قرمز برنامه اتمی ایران» عنوان کرد، نشان داد. بنیامین نتانیاهو نهم اردیبهشت ماه گفته بود که ایران هنوز از خط قرمزی که او در سازمان ملل ترسیم کرد، نگذشته است. با این حال وی روز چهارشنبه در لهستان گفت: «این به اصطلاح انتخابات در ایران متاسفانه چیزی را تغییر نخواهد داد... حکومت ایران همچنان از سوی یک نفر، یک رهبر، اداره خواهد شد و به تولید تسلیحات اتمی ادامه خواهد داد.» انتخابات ریاست جمهوری در ایران ۲۴ خردادماه برگزار خواهد شد. اسرائیل به همراه غرب و آمریکا تا کنون بارها ایران را به ساخت بمب اتم متهم کرده و تأکید کرده است که برای مقابله از دستیابی ایران به تسلیحات اتمی تا پای حمله نظامی به تأسیسات هسته ای ایران نیز پیش خواهد رفت. در عین حال، اول خردادماه آژانس بین المللی انرژی اتمی در گزارشی از نصب ۷۰۰ سانتریفیوژ تازه در نطنز و همچنین پیشرفت های ایران در تأسیسات آب سنگین اراک خبر داد. ایران همواره ضمن تأکید بر صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای خود، هشدار داده است که هر نوع تعرض به خاک خود را متقابلا پاسخ خواهد داد. در حال حاضر شش قدرت جهانی که به دنبال حل معضل اتمی جمهوری اسلامی از طریق مذاکره هستند، در تلاشند تا ایران را به برداشتن گام های متقابل ترغیب کنند. این مذاکرات تا این لحظه نتیجه ملموسی نداشته است

Gmail access disrupted in Iran ahead of election

Access to Google’s Gmail service appears to be disrupted in Iran just days before the country’s presidential election. Google said it has noticed a drop in connectivity to Gmail from the country. The connectivity drop appears to fall short of a complete block of Gmail services, but there may be significant disruptions for users in Iran, Google said. On Tuesday, a group called “Iran News Update” said on Twitter that Gmail had been blocked in the country and VPN (virtual private network) connections were being disrupted. Iranians are scheduled to go to the polls on Friday for the first round of the country’s presidential election. A second round will be held on June 21 should no candidate succeed in getting more than 50 percent of the first-round vote. Six candidates are competing to replace President Mahmoud Ahmadinejad, who is stepping down because he has reached the limit of his presidential term. Iran has a recent history of blocking and filtering access to Internet services and websites it deems offensive. The country has said several times that it’s planning to launch a nationwide intranet service that would offer users access to approved domestic services and cut off most or all foreign websites. The only other country to restrict users in such a fashion is North Korea. In 2009 after the last presidential election, mobile phone service in Tehran and access to Facebook and YouTube were blocked shortly before President Ahmadinejad went on state television to declare victory, according to several news reports from the time. The block of YouTube remains in place to this day. Iran has also been accused of jamming international satellite television broadcasts into the country. The country ranks 174th on Reporters Without Borders’ press freedom index, putting it ahead of just Somalia, Syria, Turkmenistan, Eritrea and North Korea.

۱۳۹۲ خرداد ۲۲, چهارشنبه

Irans grønne revolution

Op til det iranske præsidentvalg i maj 2009 blev alt håb om forandring knyttet til præsidentkandidaten Mousavi. Hans tilhængere begyndte at iføre sig grønne farver. islams farve og grøn som håbet, og øjenvidner fortæller, at atmosfæren til Mousavis kæmpe valgmøder var elektrisk. Stor var skuffelsen, da valget ifølge mange var ét stort bedrag. Den iranske instruktør Ali Samadi Ahadi skildrer gennem interviews og ved animationer af de mange blogs og tweets, der fortalte omverdenen om en revolution, der gik i sig selv og et håb, der blev slukket, samt om de sorte måneder efter valget, hvor præsident Ahmadinejad strammede sit
greb om magten, Mousavi blev sat i husarrest og demonstranter arresteret og skudt.

ایران در رتبه ۱۳۷, دانمارک در رتبه ٢ از نظر «شاخص صلح جهانی»



 «مؤسسه اقتصاد و صلح» با انتشار گزارشی تازه، «شاخص صلح جهانی» سال ۲۰۱۳ را برای ۱۶۲ کشور جهان منتشر کرد که ایران در این فهرست در جایگاه ۱۳۷ قرار گرفته است.برپایه این فهرست، صلح‌آمیزترین کشور در حال حاضر کشور ایسلند است و کشوری که کم‌ترین میزان صلح و آرامش را در این سال به خود دیده افغانستان گزارش شده‌ است.این گزارش ایران را در میان ۱۶۲ کشور در جایگاه ۱۳۷اُم قرار داده، اما توضیحی در مورد دلایل این رتبه‌بندی برای ایران در گزارش این مؤسسه به چشم نمی‌خورد. جزئیات دلایل رتبه‌بندی‌ها در این گزارش تنها برای چند کشور صدر و قعر جدول ارائه شده است.در بخشی از این گزارش اما آمده است که هزینه‌کردهای نظامی از شاخص‌های اندازه‌گیری در این جدول است و به عنوان نمونه کشورهای «کم‌درآمد یا دارای درآمد متوسط کم» که هزینه‌های بالای نظامی دارند از «رژیم‌های تمامیت‌خواه ایران، عمان، زیمبابوه، افغانستان، و ساحل عاج» نام برده شده است.در جدول «شاخص صلح جهانی» ترکیه با رتبه ۱۳۴ در جایگاهی کمی بهتر از ایران قرار گرفته و هند با رتبه ۱۴۱، اسرائیل با رتبه ۱۵۰، و روسیه با رتبه ۱۵۵ در جایگاه بدتری قرار دارند.در جدول دیگری از این گزارش فهرستی از تغییرات «شاخص صلح» کشورها در سال جاری میلادی نسبت به سال ۲۰۰۸ دیده می‌شود که بر پایه آن وضعیت شاخص صلح ایران نسبت به ا
سال ۲۰۰۸ یک درصد بدتر شده‌ است.
در بخش غیر صلح‌آمیزترین کشورهای سال ۲۰۱۳ پس از افغانستان که در پایین‌ترین نقطه جدول قرار دارد به ترتیب کشورهای سومالی، سوریه، و عراق قرار گرفته‌اند.بر اساس این فهرست، دانمارک، نیوزیلند، اتریش، و سوئیس کشورهایی هستند که پس از ایسلند بالاترین میزان صلح و آرامش را تجربه می‌کنند.مؤسسه اقتصاد و صلح (IEP) یک سازمان تحقیقاتی غیرانتفاعی است که هیئتی از کارشناسان بین‌المللی را در اختیار دارد؛ مقر این سازمان در سیدنی سترالیاست و شعبه‌ای نیز در نیویورک دارد

رای نمیدهم

من خودم را بازیچه دست مهندسی انتخاباتی حکومتی که دستش به خون جوانان آلوده شده است نمیکنم و رای نمیدهم. تا موقعیی که پرونده کشته شدگان انتخابات ۸۸ باز است و آقای قاضی مشغول معلق بازی است، رای من نه به نفع نظام و نه به نفع اسلام و نه به نفع ایران است؛ بلکه به ادامهٔ حکومت دزدانی کمک می کند که همه چیز ایران و ایرانی را با پول و مشتی خرافات (نه مذهبی و نه اسلامی) عوض کردند. سر مردم را در آخور مذهب یا پول فرو کرده اند و پول و سرما یه ی ایرانی را با سؤ مدیریت به جیب روسیه و انگلیس و چینی باقی کشور های تولید کننده میریزند!

۱۳۹۲ خرداد ۲۱, سه‌شنبه

فائزه هاشمی: کاندیدایی ندارم و در انتخابات شرکت نمی‌کنم؛ فضای انتخابات یخ‌ زده است

پنج روز مانده به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری اسلامی در ایران، وبسایت کلمه، نزدیک به میرحسین موسوی، اظهاراتی از فائزه هاشمی را منتشر کرده که به گفته ی این وبسایت در جمع تعدادی از فعالان سیاسی بیان شده و وی در آن ، ضمن اشاره به جزییاتی درباره ی رد صلاحیت پدرش از سوی شورای نگهبان تاکید کرده که در این انتخابات «کاندیدایی ندارد و شرایط مناسبی نمی بیند که بخواهد شرکت کند». دختر علی اکبر هاشمی رفسنجانی، با اشاره به «شور و شوق بی نظیری» که به گفته ی او با ثبت نام پدرش در کشور پدید آمده بود، گفته که «بعضی از این شور و شوق راضی نبودند و از این انتخابات نتیجه دیگری می خواستند، بنابراین ترجیح دادند با ردصلاحیت آقای هاشمی از آن شور و شوق مردمی و مشارکت گسترده ای که آرزو و ایده آل هر نظامی است صرف نظر کنند». فائزه هاشمی که خود سال گذشته، شش ماه را در زندان اوین تهران به سر برد، در توضیح دلایل رای ندادنش اضافه کرده است: «به این موضوع رد صلاحیت گسترده اصلاح طلبان در انتخابات شورا ها، دستگیری ها، حضور سبز ها و غیر سبز ها در زندان و حصر، فشار ها بر روی ستادهای بعضی کاندیدا ها، تهدید افرادی برای فعال نشدن در ستاد ها و… را نیز اضافه کنید. از همین ابتدا روند انتخابات به نظر منطقی و قانونی نمی رسد. بنابراین با این شرایط انگیزه ای برای رای دادن نمی ماند.» او مشاهدات و یافته های خود از فضای انتخاباتی را نیز این چنین توصیف می کند: «فضایی که بعد از ثبت نام آقای هاشمی یک باره گرم شده بود، الان یخ زده است و آن گرمای انتخابات حالا که کمتر از یک هفته به انتخابات باقی مانده مشاهده نمی شود. انتخابات پرشور و رقابتی نیست. استقبال کم شده است.» وی هم چنین با اشاره به ماجرای پیغام رهبر جمهوری اسلامی به هاشمی رفسنجانی برای انصراف از کاندیداتوری یک روز مانده به اعلام تایید صلاحیت ها، می گوید که می خواستند با تن دادن پدرش به انصراف هزینه آن را به گردن او بیاندازند و پاسخ گوی رد صلاحیت وی نباشند. فائزه هاشمی تاکید می کند که «این ردصلاحیت چیزی نیست که بشود از آن به آسانی گذشت» چرا که به گفته ی او «مجموعه ای که این کار را کردند نه تنها الان بلکه بعد ها هم باید در مورد آن به تاریخ پاسخ گو باشند

ایرانی بپاخیز و به دشمنی ۱۴۰۰ ساله با ایران پایان بده

تمام وجودم رو خشم گرفته !! این گزارش ویدئوای رو تا آخر ببینید و به اشتراک هم بگذارید ! مردم ایران چه گناهی کردند که بایستی در فقر و تنگدستی زندگی کنند، فرزندانشان از کودکی مجبور به ترک تحصیل و تبدیل به کودکان کار شوند؟! دختران تهی دست ، به تن فروشی رو بیاورند ، پدران تهی دست، کلیه خودشون رو بفروشند، آنوقت این رژیم ضد ایرانی سرمایه و سهم مردم ایران رو صرف ساخت شهرک های مسلمان نشین در مناطق جنگ زده لبنان کنند!! آخه به ما چه ؟! اینکه مناطق جنگ زده خود ایران بازسازی نمیشه ولی بجاش لبنان آباد میشه و به سوریه وام هفت ملیارد دلاری داده میشه یعنی اینکه این مملکت رو دارند میچاپند! به همین سادگی !! همانطوری که دزدی خانه شما رو میزنه، این رژیم و سردمدارانش ۳۴ سال هست که دارند از گلوی زن و مرد و جوان ایرانی در میاورند و می ریزند تو شکم لبنانی و فلسطینی ! این آخوند ها هستی ایران رو فدای جهان اسلام کردند


سرداده شدن شعارهای اعتراضی در همایش سالن حجاب

گزارش‌های دریافتی از همایش عارف در سالن حجاب حاکی از به وقوع پیوستن حرکات اعتراضی دارد.
در این مراسم شعار در حمایت از موسوی و زندانیان سیاسی سرداده شده که ابتدا شعارهای اعتراضی با واکنش مجری مواجه می‌شود و از مردم درخواست می‌کند چنین شعار ندهند؛ مردم یک صدا مجری برنامه را هو می‌کنند و سردادن شعارهای اعتراضی را ادامه می‌دهند.این تنها هو کردن مردم نبوده، در قسمتی دیگر از برنامه، وقتی کلیپی در سالن به نمایش در می‌آید و تصاویر انقلاب ۵۷ بر آن نقش می‌بندد، مردم باز یک صدا هو می‌کشند؛ در همین کلیپ پخش تصاویر رضاشاه و مصدق با استقبال پرشور و تشویق حضار همراه می‌شود

من رای نمی دهم، این را به حسابِ بی مسولیتی ام نگذارید

چون دل آزرده ام…می دانم که تصمیم ام شاید یک تصمیمِ کاملا احساسی به نظر آید اما هر چقدر فکر می کنم می بینم دریچه ای که من در این چهارسال از طریق آن به ایران نگاه کردم یک دریچه پر از زخم بود. توی گوش های من صدای گریه های آدم های زیادی پیچیده که ساعت ها و ساعت ها در مورد زخمِ انتخابات با من حرف زدند و شما فقط دقایق کوتاهی از آن ساعت ها را شنیده اید. می دانم که از میانِ همان آدمهای زخمی کسانی هستند که تصمیم به رای دادن گرفته اند ولی این حق را به من بدهید که مثل همیشه با احساساتم تصمیم بگیرم. بارها در این چهار سال نقد شدم که خبرنگار نباید احساسی باشد ولی من بودم. خیلی هم نقش بازی کردم که نباشم تا برای خودم اعتبارِ حرفه ای کسب کنم ولی نتوانستم. الان هم نمی توانم دروغ بگویم و نقش بازی کنم. به کسانی که رای می دهند غبطه می خورم که با شور و شوق شان به وجد می آیم اما تواناییِ همقدم شدن ندارم. با تمام توانِ رسانه ای ام باز هم در کنار کسانی که در داخلِ ایران رسانه ای ندارند خواهم بود…برای هر دو گروه چه کسانی که رای می دهند و چه کسانی که رای نمی دهند وظیفه اطلاع رسانی ام را انجام می دهم و خوب می دانم این کافی نیست اما هر کس به اندازه توانایی اش قدم بر می دارد…در تمام این چهار سالی که از ایران دور بودم نیز نیمه پررنگ زندگی ام را از همین راه دور با ایران زندگی کردم….اینبار هم با شما خواهم بود اما رایی ندارم و این را به حسابِ بی مسولیتی ام نگذارید….دست نوشته مسیح علی نژاد 

۱۳۹۲ خرداد ۲۰, دوشنبه

نمایشگاه نقاشی‌های میر حسین موسوی در برلین

روز پنجشنبه شانزدهم خرداد ماه، نمايشگاه نقاشی های ميرحسين موسوی، از رهبران معترضان انتخابات ۸۸ که به همراه همسرش زهرا رهنورد در حصر خانگی به سر می برند، در محل آکادمی هنر برلين گشايش يافت. کارشناسان آکادمی هنر برلين از ميان نقاشی های آقای موسوی ۲۸ اثر اورا برای اين نمايشگاه برگزيده اند، که در سالن کوچکی در اين آکادمی به نمايش در آمده است. گزارش شیرین فامیلی درباره نمایشگاه نقاشی های میرحسین موسوی در برلین لیست پخشبارگذاری مراسم گشايش در دو بخش انجام شد. در بخش اول کلاوس اشتک رئيس آکادمی هنر برلين و معاون او يوها نس اود نتال که مسئول برنامه ريزی اين نمايشگاه نيزاست، در حضورشيرين عبادی برنده جايزه صلح نوبل و جمع وسيعی از روزنامه نگاران ايرانی و خارجی و ديگر مهمانان آکادمی به معرفی ميرحسين موسوی و آثار هنری او پرداختند. کلاوس اشتک رئيس اکادمی هنر در اين مراسم ضمن ابراز خشنودی از اينکه نمايشگاه آثار هنری ميرحسين موسوی در خارج از ايران، برای اولين بار در آکادمی هنربرلين برگزار می شود، گفت که نقاشی های ميرحسين موسوی، احساس ترکيبی از يک آگاهی فرهيخته و آزادی همبسته اجتماعی را در انسان برمی انگيزد. او اين نمايشگاه را "تعمقی بر مفهوم آزادی" ناميد. بخش دوم برنامه آکادمی هنر برلين دراين مراسم به گفتگو درباره هنر و حقوق بشر در ايران اختصاص داشت. طبق اعلام قبلی، قرار براين بود که در اين گفتگو که به صورت ميزگرد و با گردانندگی نايکا فروتن جامعه شناس برگزار شد، خانم شيرين عبادی، اردشير امير ارجمند و کلاوس اشتک شرکت کنند. اما لحظاتی قبل از آغاز مراسم اعلام شد که اردشير امير ارجمند مشاور ميرحسين موسوی و سخنگوی شورای سبز اميد، به دليل مشکلات مربوط به مدارک اقامت ايشان نمی تواند در مراسم شرکت کند. شیرین عبادی در مراسم به نمایش گذاشتن برخی از آثار میرحسین موسوی- برلین آقای امير ارجمند که در فرانسه اقامت دارد، در گفتگويی با راديو فردا گفت: «من در اينجا با پاسپورت ايرانی مسافرت می کنم و چون پناهنده نيستم پاسپورت ديگری ندارم. مليت ديگری هم ندارم. سفارت جمهوری اسلامی از تمديد پاسپورت من امتناع کرد. درنتيجه پاسپورت من بی اعتبار است. تا الان می توانستم با کارت اقامتم مسافرت کنم ولی حالا شرايط اروپا تغيير کرده و با کارت اقامت اجازه سفر نمی دهند. در نتيجه در لحظات آخر مجبور شدم از سفر صرف نظر کنم.» با اين همه ارتباط اردشيراميرارجمند از طريق مکالمه تلفنی با سالن برقرار شد و او به پرسشرهای گرداننده برنامه پاسخ داد. اردشيراميرارجمند در بخشی از سخنانش ضمن تشکر از اکادمی هنر برلين برای برگزاری اين نمايشگاه، در باره تاثير هنر بر زندگی سياسی آقای موسوی گفت: «اين فرصتی که برای آقای موسوی فراهم شد و از سياست ورزی دولتی کناره گيری کرد و توانست يک بازگشتی به خود داشته باشد، به کارهای فرهنگی و آن چيزهايی که مورد علاقه اش بود، بنظرم بسيار در تحول شخصيت ايشان موثر بود و ما وقتی آقای مهندس موسوی را در سال ۸۸ درفعاليت های انتخاباتی می بينيم، هر چند که نشان از موسوی قبل از سال ۶۸ دارد ولی يک موسوی جديدی است با افکار شايد بسيار پيشرفته تر، با مطالبات روشن تر وبخصوص توجه بيشتر و اساسی به مقوله آزادی انديشه و آنچه که ما کرامت انسان وحقوق بشرنام می بريم .» ميهمان ديگر مراسم گشايش، مرتضی کاظميان روزنامه نگار و فعال ملی مذهبی بود که به شرکت در اين ميزگرد دعوت شد و به گفتگو پيوست. مرتضی کاظميان درباره اهميت وتاثير اين نمايشگاه در افکارعمومی، چه در ايران و چه در خارج از کشور به راديو فردا گفت: «اين نمايشگاه يک فرصت خوبی برای آقای موسوی نه تنها به عنوان يک هنرور، بلکه آقای موسوی به عنوان يک فعال سياسی است که بيست وهشت ماه است بطور نا جوانمردانه وغير قانونی در زندان است. همچنين نه فقط برای آقای موسوی به عنوان رهبر جنبش سبز بلکه برای خانم رهنورد، آقای کروبی و همه زندانيان سياسی ديگر، اين امکان اينجا برای آنها پيش آمد تا مطرح شود که چگونه حقوق انسانی آنها ناديده گرفته می شود. علاوه براينها، فرصت خوبی بود برای جامعه زير سرکوب ايران . برای شهروندان دمکراسی خواه ايران. درمجموع به نظر من چه به جهت هنری و چه به جهت سياسی، به نفع جامعه دمکراسی خواه ايران بود.» اين نمايشگاه فرصت خوبی برای آقای موسوی نه تنها به عنوان يک هنرور، بلکه آقای موسوی به عنوان يک فعال سياسی است که بيست وهشت ماه است بطور نا جوانمردانه وغير قانونی در زندان است. مرتضی کاظمیان، روزنامه نگار و فعال ملی مذهبی در ادامه خانم شيرين عبادی، برنده جايزه صلح نوبل در آغار سخنانش از اينکه هيچ نمونه ای از آثار هنری زهرا رهنور، هنرمند مجسمه ساز، در کنار نقاشی های همسر او ميرحسين موسوی نيست انتقاد کرد و گفت:« خانم زهرا رهنورد هنرمند، مجسمه ساز نقاش و همراه مهندس موسوی است وبه نظر من نقش تعيين کننده زيادی هم در زندگی همسرش داشته است. يکی از اين نقش ها اين بود که تا قبل از انتخابات رياست جمهوری سال ۲۰۰۹، داوطلبان رياست جمهوری به تنهايی در صحنه رقابت های انتخاباتی ظاهر می شدند و صحبت می کردند و تمامی صحبت هايشان هم در باره مسائل سياسی واقتصادی بود. خانم دکتر رهنورد اولين کسی بود که دست شوهرش را گرفت و به ميان مردم آمد و به مردان ما، مردان سنتی ما و به هيئت حاکمه ما نشان داد که زن بودن افتخار است.» خانم عبادی که سخنان او بارها از سوی شرکت کنندگان درمراسم گشايش، که نيمی از آنها آلمانی بودند، مورد تشويق قرار می گرفت، از همه خواست که به افتخار خانم رهنورد کف بزنند، که بازهم مورد استقبال قرار گرفت. در ادامه ميزگرد، خانم عبادی به پرسش هايی در رابطه با هنر و حقوق بشر پاسخ داد و به اتفاق مرتضی کاظميان با کلاوس اشتک در اين مورد به بحث و تبادل نظر پرداختند. در ادامه، حضار نيز پرسش های خودرا مطرح کردند. همچنين قبل از شروع بخش گفتگو و پرسش و پاسخ، نايکا فروتن گرداننده برنامه، مروری بر زندگی و فعاليت های ميرحسين موسوی داشت و فيلم کوتاهی از او درباره نحوه تهيه کارهای هنری و نقاشی هايش به نمايش گذاشته شد. شيرين عبادی در پايان برنامه در گفتگوی کوتاهی که با او داشتم، بارديگر به کمبود اين نمايشگاه اشاره کرد و گفت: «اين نمايشگاه برای نمايش آثار آقای موسوی است که در دوسال پيش توليد شده و هدف نمايشگاه، جلب توجه جامعه آلمان به اين نکته بود که يک هنرمند در زندان است و به نظرمن به هدف خودش هم رسيد. ولی باز هم تاکيد می کنم که اين نمايشگاه يک نقص بزرگ هم داشت و آن اينکه اثری از آثار هنرمند ارزنده خانم زهرا رهنورد نبود. مانند هميشه زنان ناديده گرفته شدند.» نمايشگاه نقاشی های ميرحسين موسوی در آکادمی هنر برلين از تاريخ هفدهم خرداد ماه به مدت دوهفته برای بازديد عموم داير است.

حسین اخترزند؛ قربانی اعتراض‌های ۲۵ خرداد ۸۸ در اصفهان

ادر با سینی چای وارد اتاق می شود. پسرها سخت مشغول بحث و جدل در مورد اتفاقات روز هستند. تنها چند روز از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ می گذرد. حسین پسر بزرگتر خانه رو به مادرش می کند و می گوید مردم قرار گذاشته اند ۲۵ خرداد برای رأی گمشده خود به خیابان بروند. مادر سینی چای را زمین می گذارد و آرام می گوید: خدا خودش به خیر کند یعنی توی اصفهان هم ممکن است خبری شود؟ منتظر جواب نمی ماند و خودش دوباره ادامه می دهد: فردا از سر کار زود برگرد خانه. حسین با لبخند به مادرش نگاه می کند و می گوید نگران نباش، من فردا مثل همیشه می روم سرکار و شب هم برمی گردم خانه. حسین اختر زند، جوان ۳۲ ساله اصفهانی است که وقتی ۱۷ ساله بود پدرش را از دست داد. مادرش می گوید که حسین بعد از مرگ پدرش تصمیم می گیرد درس و مدرسه را رها کند. او می رود توی کارگاه تراش کاری پدرش کار می کند تا پشت برادرهای کوچکترش بایستد: «حسین بچه خیلی آرامی بود، ۱۷ سالش بود که پدرش را از دست داد، درسش را ول کرد رفت سر کرد و سرپرستی خانواده را به عهده گرفت. صبح می رفت سر کار و شب بر می گشت. ظهرها به خانه نمی آمد.» حسین همیشه صبح ها زودتر از همه از خواب بیدار می شود. هنگامی که مادر توی آشپزخانه صبحانه را آماده می کند او برای رفتن به کارگاه آماده می شود. صبح ۲۵ خرداد است و حسین باز هم سحرخیز. اما این بار هم مادر و هم برادرهای دیگرش نگران هستند. آنها می داند که حسین از وضعیت جامعه ناراضی است و دلش قرار ندارد. جواد اختر زند، برادر دیگر حسین، می گوید که او پیش از انتخابات به خانواده اش گفته که امیدی به رأی دادن ندارد ولی حالا نگران مردمی است که می گویند رأی شان گمشده به خیابان آمده اند: «رأی هم نداد ولی از طرفی او هم معترض بود، او هم ناراحت بود، همه جوان ها ناراحت هستند منتها یک نفر می رود اعتراض می کند، یک نفر نمی رود. حسین هم توی این چند سال واقعاً اذیت شد تا بقیه بچه ها که ما باشیم به ثمر برسند. از خودش به خاطر بقیه می گذشت.» حسین لباس هایش را پوشیده و عازم رفتن به محل کارش است. به چشم های نگران مادرش نگاه می کند، با صدایی آرام و شمرده شمرده برایش توضیح می دهد که او امشب ممکن است دیر به خانه بیاید، چون می خواهد به خاطر درد دندانش برود پیش یک دندان پزشک. مادر با تردید نگاهش می کند اما خیلی زود می رود توی آشپزخانه و با یک بسته مسکن در دست هایش برمی گردد. حسین بسته مسکن را از دست مادر می گیرد، در جیبش می گذارد و در را پشت سرش می بندد. معترضان به نتیجه انتخابات دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در تهران و شهرهای دیگر ایران به خیابان آمده اند. از خیابان های اصلی تهران صدای شعار مردم و شلیک گلوله می آید. در اصفهان صدای پراکنده شعارهای مردم با صدای موتورهایی که لابه لای جمعیت آمده اند در هم می پیچد. اینجا دروازه شیراز و محل تجمع شهروندان معترض اصفهانی است. حسین اخترزند نیز حالا در میان جمعیت معترض ایستاده و با هراس و دلهره به مردم نگاه می کند. جمعیت با صدای کسی که دست هایش را بالا برده و شعار می دهد همراه می شود اما ناگهان کسانی با لباس های شخصی و با توم هایی در دست هایشان به سمت جمعیت معترض می آیند. معترضان دنبال راهی برای فرار می گردند. حسین نیز پا به پای جمعیت می دود تا نقطه امنی بیابد و خودش را از ضرب باتوم هایی که بر تن رهگذران فرود می آیند نجات دهد. صدای همهمه و ناله کسانی که باتوم بر تن و جان شان نشسته است در فضا می پیچد. حالا جمعیت خودش را به ساختمانی چند طبقه رسانده است. حسین هنوز در میان آنها می دود. مردمی که راه فرار می جویند حالا نفس نفس زنان وارد بن بست هاله شده اند. از در پارکینگ ساختمان پزشکان وارد می شوند و هر کدام به یک اتاق در این ساختمان پناه می برند. پشت سر آنها افرادی با لباس های شخصی و با باتوم هایی در دست های شان وارد ساختمان می شوند. حسین به همراه چند نفر دیگر با سرعت از پله ها بالا می رود. او حالا به پشت بام طبقه سوم این ساختمان رسیده اما پشت سرش پر است از کسانی که با باتوم آنها را تعیقب کرده اند. صدای فریادهای حسین زیر دست و پای کسانی که با باتوم به جانش افتاده اند از بالای پشت بام به گوش می رسد. کسانی که به اتاق ها پناه آورده بودند به سرعت ساختمان را ترک می کنند و وارد خیابان می شوند. تنها دقایقی بعد در میان جمعیتی که هنوز پایین ساختمان پزشکان ایستاده اند جسمی سنگین به زمین فرود می آید. خون کف سیمان جاری می شود. مردم با شیون وهراس به سر و صورت و بدن چاک خورده پر از خون جوانی خیره می شوند که صدای ناله خفیفی از گلویش بیرون می آید. او حسین اختر زند است. مادر حسین بی قرار در خانه نشسته است. خبرهای مربوط به نا آرامی های شهر را شنیده و نگران است. به موبایل فرزندش زنگ می زند اما کسی گوشی را بر نمی دارد. شب از راه می رسد و دلهره های مادر بیشتر و بیشتر می شود. تا اینکه سرانجام کسی به خانه حسین اختر زند زنگ می زند و خبر می دهد که او در بیمارستان شریعتی اصفهان بستری شده است. خانواده وقتی بالای سر حسین می رسند دیگر جانی برای او باقی نمانده بود. حسین نفس های آخر را کشید و بی آنکه متوجه حضور اعضای خانواده اش بشود، تمام کرد. در گفت وگویی که بعدها با مادر حسین اخترزند داشتم او می گوید که آنها می توانستند فرزندش را به خاطر حضور در اعتراض ها و درگیری های خیابانی بازخواست کنند نه آنکه با باتوم به جان بچه هایی بیافتند که دست هاشان خالی بود: «اگر این بچه گناهی داشت و یا اشتباهی کرد و رفته بود خیابان باید به او تذکر می دادند و می گفتند تو به چه دلیل آمدی و می خواهی سر و صدا راه بیندازی.... یک بچه ای که استاد کار تراشکاری بود و با دست خالی رفت آنها با باتوم افتادند به جان بچه های مردم و بچه مرا از بین بردند. می خواهم ببینم به کدامین گناه بچه مرا کشتند؟» تلویزیون جمهوری اسلامی عصر روز ۲۵ خرداد کشته شدن چند نفر از شهروندان ایرانی در پایخت رو تأیید می کند اما در مورد کشته شدن شهروندان معترض در شهرستان ها خبری نیست. چند روز بعد از ۲۵ خرداد شاهدانی که از نزدیک بدن زخمی شده حسین را دیده بودند عکس هایی از او گرفته و در شبکه های اجتماعی منتشر کردند. ولی مسئولان محلی مسئولیتی نپذیرفتند و به دنبال نشر این عکس ها و خبرها اعلام می کنند که روز ۲۵ خرداد در اصفهان تنها یک نفر جانش را از دست داده که آن هم به خاطر استعمال مواد مخدر بوده است. فرمانده یگان ویژه اصفهان از جمله کسانی است که اعلام می کند حسین اخترزند در اثر مصرف مواد مخدر از طبقه سوم به پایین افتاده و جانش را از دست داده است. این گفته ها به گوش خانواده حسین می رسد. جواد اختر زند، برادر حسین، می گوید که این تهمت ها خانواده اش را بسیار رنجانده است: «واقعاً چطور می توانند این حرف ها را بزنند و تهمت بزنند. برادرم در محیط شاپور کار می کرد حتی یک سیگار هم نمی کشید و حتی اگر نفر با سیگار وارد می شد برادرم نفسش بند می آمد. دلم می خواهد آن آقایی که این حرف را زده بیاید روبه روی خودم بگوید که ببینم آیا مدرکی هم دارد که می گوید برادرم مواد مخدر استعمال کرده، جوانی که از سیگار هم متنفر بوده. این خیلی دردآور است که برای یک جوانی که اینقدر فعال بوده و اهل هیچ خلافی هم نبوده چنین اتفاق فجیعی برایش بیافتد ولی هیچ کس مسئولیتی نپذیرد و تهمت هم بزنند. این برای من خیلی دردآور است.» در تهران اگرچه به خانواده برخی از کشته شدگان اعلام کرده اند که برای گرفتن دیه اقدام کنند اما در اصفهان نه تنها چنین نشد بلکه اعلام کردند مقصر کسی بود که در اعتراض ها شرکت کرد. مادر حسین اخترزند بعد از روزها ماه های و سال های سختی را بدون فرزندش پشت سر گذاشت. بارها نیز به مراجع قضایی و حتی روحانیون برجسته اصفهان مراجعه کرد تا برای شناسایی قاتل آنها را یاری کنند. اما کسی پاسخی نداد: «پیگیری کردیم ولی دست ما به هیچ جا بند نشد و هیچ ارگانی قبول نکرد و می گویند مقصر خودش است. از سر خودشان این پرونده را باز کردند، حتی پرونده ما به دیوان عالی کشور هم رفت و برگشت. من و مادران دیگر شب تا صبح باید رنج بکشیم چون پارتی نداشتیم که دنبال کار بچه هامان برویم. ما فقط خدا را داریم...» مادر هنوز پیراهن سیاه به تن دارد. پسرها سعی می کنند با شوخی و خنده حال و هوای خانه را عوض کنند. زنگ تلفن خانه به صدا در می آید. کسی که خودش را از سازمان تأمین اجتماعی معرفی می کند، پشت خط تلفن است و به خانه حسین اخترزند زنگ آنها باید خسارت بیمه ای را که اشتباهاً پس از درگذشت حسین اخترزند برایش منظور می شد به زودی پرداخت کنند. مادرش می گوید، فرزندم نان آور خانه ام بود. کارگری بود که سربلند زندگی کرد. خودش درس نخواند تا برادرانش راحت تر زندگی کنند. در خرداد ۸۸ نیز خودش رأی نداد اما حتی اگر با کسانی که برای اعتراض به خیابان رفتند همراه شد حقش نبود که بدنش را با باتوم تکه پاره کنند و بی گناه او را بکشند.

۱۳۹۲ خرداد ۱۹, یکشنبه

آزادی کبری رحمان‌پور پس از سیزده سال

روز یک شنبه نوزدهم خرداد، «کبری رحمان پور» که از سیزده سال قبل به جرم قتل مادر شوهرش در زندان بود، با سپردن وثیقه دویست میلیون تومانی آزاد شد. پرونده این زندانی، یکی از مطرح ترین پرونده های اجتماعی در مطبوعات ایران بود. وی که در بیست سالگی به دلیل شرایط بد مالی مجبور به ازدواج با مردی ۵۵ ساله شده بود، زمانی که شوهرش به دلیل آن چه تحریک های مادرشوهر ٧۵ ساله نامیده شد، تصمیم به جدایی از کبری گرفت و او را از خانه راند، نوعروسِ آن زمان بازگشت و ساعت ۱۱ و ۳۰ دقیقه روز یکشنبه پنجم آبان سال ۷۹، در آپارتمانی واقع در نیاوران تهران، مادر شوهر را با ضربات چاقو به قتل رساند. «عبدالصمد خرمشاهی» در گفت وگو با «خبرگزاری دانشجویان ایران»(ایسنا)، با بیان این مطلب، اظهار کرد: «پس از کش وقوس های فراوان و حتی با این که کبری رحمان پور یک بار تا پای چوبه دار رفته بود، سرانجام ظهر امروز – نوزدهم خرداد ماه – با تودیع وثیقه دویست میلیون تومانی آزاد شد». وی با اشاره به بخش نامه رییس قوه قضاییه مبنی بر این که افرادی که بیشتر از ده سال در زندان به سر می برند و اولیای دم آن ها رضایت نمی دهد، می توانند با وثیقه آزاد شوند، گفت: «طبق بخشنامه مذکور، اجرای احکام دادسرای جنایی با پذیرش وثیقه دویست میلیون تومانی از سوی یکی از خیرین برای آزادی کبری رحمان پور موافقت کرد». آقای خرمشاهی گفت: «پنج نفر از اولیای دم پرونده موکلم – سه دختر و دو پسر مقتول – تقاضای دیه کرده اند که امیدوارم دیه این افراد هم به زودی جمع آوری و به آن ها پرداخت شود. البته ناگفته نماند که همسر کبری رحمان پور رضایت نداده است». وکیل مدافع «کبری رحمانپور» یادآور شد: «علی رغم این که شوهر کبری رحمان پور برای پرداخت سهم دیه خواهر و برادر خود مهلت خواسته بود، ولی متاسفانه نه تنها دیه آن ها را پرداخت نکرد، بلکه رضایت نیز نداده است

بسته شدن مغازه ها در ایران به دلیل افزایش مالیات

افزایش کم سابقه مالیات از سوی دولت ایران باعث شد تا در روزهای اخیر بسیاری از مغازه داران درهای مغازه های خود را بسته یا در معرض فروش قرار دهند. بر اساس گزارش روزنامه بریتانیایی "فایننشال تایمز" به دلیل بسته شدن بسیاری از مغازها در تهران ، برخی از مناطق این شهر به وضعیتی شبیه "
اعتصاب" درآمده اند. افزایش مالیات در ایران در حالی صورت می گیرد که تحریم های بین المللی به مشکلات اقتصادی زیادی در این کشور منجر شده است به طوریکه در ماههای اخیر باعث کاهش بیش از 60% ارزش پول ملی ایران در برابر دیگر ارزهای جهان شده است. همچنین صادرات نفتی ایران در پایین ترین سطح خود قرار دارد و در مقابل قیمت کالاها و مواد غذایی با در نظر گرفتن نرخ بالای تورم در این کشور ، به شدت افزایش یافته است. روزنامه بریتانیایی"فایننشال تایمز" در گزارشی از تهران آورده است :" بسیاری از مغازه ها در تهران به دلیل تصمیم دولت احمدی نژاد در افزایش مالیات یا بسته شده یا برای فروش عرضه شده اند." "فایننشال تایمز" بسته شدن مغازه ها و فروشگاهها در تهران را به "انقلاب آرام" از سوی بازرگانان کوچک توصف کرده است. بر اساس این گزارش پس از کاهش شدید صادرات نفت ایران ، دولت احمدی نژاد مجبور شد از ابتدای سال جدید در این کشور مالیات را تا سقف 30% افزایش دهد. همچنین این دولت قرار است در ماهها آینده مالیات را به 38% برساند. حسین یکی از صاحبان این مغازه ها که در زمینه آثار فلزی به فعالیت مشغول است در گفت و گو با روزنامه "فایننشال تایمز" گفته است :" تصمیم گرفتیم مغازه های خود را از آغاز سال جدید ببندیم تا مجبور به پرداخت مالیات سنگین دولت نباشیم." به گفته وی :" مالیاتی که دولت بر صاحبان مغازه ها قرار داده ، بیش از سود سالانه آنها است." او در ادامه می گوید:" ظاهرا دستفروشی و فروش دلار در خیابان ها بسیار به صرفه تر از باز کردن مغازه شده است." دولت ایران در ماههای اخیر نسبت به مشکلات اقتصادی اعتراف کرده و رسما از تورم 32% سخن گفته است. این در حالی است که برخی تحلیلگران اقتصادی در این کشور تورم کنونی را بیش از رقم اعلام شده از سوی دولت احمدی نژاد می دانند.

فراخوان به تجمع در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در دانمارک

در اتحاد و همبستگی جهانی در کارزار علیه رژیم جمهوری اسلامی علیه خیمه شب بازی انتصابات، متحد و یک پارچه به پا خیزیم. به پا خیزیم علیه برگزیدن یک جنایتکار از گله‌ی آدمکشان حکومتی که هر کدام در دوران‌های مختلف و در مسئولیت‌های متفاوت بر ضد کارگران و زحمتکشان علیه زنان و روشنفکران و در یک کلمه علیه توده‌ی محروم و رنجدیده‌ی ایران در مصدر قدرت قرار داشتند و در عمل دشمنی خود با مردم و خدمت به سرمایه‌داران را ثابت کرده‌اند.

در یازدهمین دوره‌ی انتصاب ریاست جمهوری در ایران در مقابل سفارت خانه‌ی رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی گرد هم آئیم و اعلام داریم در طول عمر ٣۴ ساله‌ی این حکومتِ ننگین هرگز در ایران انتخاباتی صورت نگرفته است و تا روزی هم که این رژیم سرنگون نشود هیچ گونه انتخاباتی صورت نخواهد گرفت.

مضحکه‌ای که هر از چند سال یک بار رژیم سرمایه‌داری ولایت فقیه حاکم بر ایران تحت نام “انتخابات” ریاست جمهوری راه می‌اندازد رسواتر از آن است که نیاز به افشاگری و تحریم و عدم شرکت در آن داشته باشد.

کارگران و زحمتکشان ایران فراموش نکرده‌اند که چهار سال پیش رژیم خون آشام چگونه مخالفت و اعتراض مسالمت آمیز مردم را به خیمه شب بازی انتصابات به خاک و خون کشید و دست به چه جنایات هولناکی زد؛ از جمله تجاوز به دختران و پسران جوانی که از خیابان‌ها ربوده شده و در کهریزک زندانی بودند.

رژیم جمهوری اسلامی به تجربه و در عمل نشان داده است که به هیچ قانون و عرف انسانی پای‌بند نیست، هیچ اعتراض بر حق و مسالمت آمیزی را بر نمی‌تابد؛ منطق و قانون‌اش در مقابل مردم فقط زور است و سرکوب. مردم مبارز و به تنگ آمده از ظلم و ستم و سرکوب و زندان و شکنجه و کشتار طی این ٣۴ سال فهمیده‌اند؛ برای مبارزه و سرنگونی این رژیم تا بن دندان مسلح جز از طریق یک مبارزه‌ی جدی طبقاتی و قهرآمیز راه دیگری وجود ندارد.

برای برچیدن بساط فریب کاری، خیمه شب بازی و مضحکه‌های رژیم، برای پایان دادن به انتصابات مسئولین جنایت پیشه‌اش باید بساط کل رژیم را با هر جناح و دسته‌اش برچید.

قرار ما: روز جمعه ١۴ یونی از ساعت ١٠ صبح تا ۵ بعداز ظهر
مقابل جاسوس خانه (سفارت) جمهوری اسلامی

۱۳۹۲ خرداد ۱۸, شنبه

علم الهدی : هر کسی در انتخابات شرکت نکند به جهنم رفتنش قطعی است

امام جمعه مشهد با بیان اینکه امروز عطر جهانی شدن اسلام به مشام می رسد گفت: امروز دنیا دارد جهانی شدن اسلام را لمس می کند. به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله احمد علم الهدی در نماز جمعه این هفته مشهد گفت: تمام دشمنی دنیا با ما بر سر این است که ما اسلام را از گوشه مساجد در آورده ایم و آن را بر هم زننده همه معادلات جهانی قرار دادیم. امام جمعه مشهد اظهار کرد: یک روزی در همین منطقه آنگاه که آمریکا اراده کرد 80 میلیون مسلمان در برابر 2 میلیون یهودی صیهونیست شکست خوردند و امروز کار به جایی رسیده که یک آقا سید راه افتاده و اسرائیل را خاک بر سر و خاک نشین کرده است. وی با اشاره به انتخابات هفته آینده تاکید کرد: برای بار دوم از برنامه های خوب و شفاف ساز صداوسیما تشکر می کنم چرا که با این برنامه ها مردم همه کاندیداها را به خوبی شناختند. علم الهدی خطاب به نمازگزاران و همه مردم اظهار کرد: نمازگزاران، مومنینی که در روز جمعه سفره حضرت علی بن موسی الرضا را به هر سفره ای ترجیح دادند می خواهند اسلام پیغمبر را به چه کسی بسپارند. وی با تاکید بر اینکه هر کسی در انتخابات شرکت نکند به جهنم رفتنش قطعی است، گفت: اول باید احساس مسئولیت کرده و در انتخابات شرکت کنید و بعد هم سنجیده و براساس معیارهای اسلام و پیغمبر به کسی رای دهید که خدای نکرده انقلاب به دست نا اهلش نیفتد

مستند احمدی نژاد، مردی با کاپشن بهاری

محمود احمدی نژاد در هشت سال ریاست جمهوری اش به دنبال چه بود؟ چگونه سریع به قدرت رسید و چرا اینقدر زود کنار گذاشته شد؟ مستند «مردی با کاپشن بهاری» به کارگردانی بزرگمهر شرف الدین، نگاهی می کند به سیاست های مردی که در دوران ریاست جمهوری اش، مشهورترین و جنجالی ترین چهره ایران در جهان شد.

۱۳۹۲ خرداد ۱۶, پنجشنبه

گزارشگران بدون مرز، از خبرنگاران خارجی در ایران خواست که جهان را از سرکوب آزادی ها مطلع کنند

سازمان گزارشگران بدون مرز با انتشار بیانیه ای خطاب به آن دسته از خبرنگاران خارجی که اجازه ورود به ایران را دریافت کرده اند، خواسته است که با استفاده از فرصت انتخابات، درباره "سرکوبی که بر سر روزنامه نگاران و جامعه مدنی ایران آوار شده است" اطلاع رسانی کنند. این بیانیه نوشته است "خبرنگاران رسانه های خارجی برخلاف همکارانشان در ایران می توانند با خانواده های 54 روزنامه نگار و شهروند وب نگار زندانی، که اکثریت انها پس از انتخابات مورد اعتراض خرداد 88 زندانی شده اند، و بخشی دیگر از سالهای نخست دوره اول ریاست جمهوری احمدی نژاد در زندان بسر می برند، گفتگو کنند." بعقیده این بیانیه " این فرصتی یگانه است تا جامعه جهانی مطلع شود که در این کشور سالهاست که شهروندانی تنها برای استفاده از حق بنیادی کسب و انتقال اطلاعات به دیگر شهروندان زندانی می شوند." بیانیه همچنین به وضعیت دو نامزد انتخابات گذشته – میرحسین موسوی و مهدی کروبی – پرداخته است که اولی با سمت صاحب امتیاز روزنامه توقیف شده کلمه سبز و دومی بعنوان صاحب امتیاز روزنامه توقیف شده اعتماد ملی، هم اکنون بدلیل حوادث انتخابات گذشته در بازداشت خانگی بسر می برند و از همه حقوق خود محروم شده اند. بیانیه یاد آوری کرده است که مسئولان جمهوری اسلامی بارها در مجامع جهانی اعلام کرده اند "آنها آزاد هستند" . بعقیده گزارشگران بدون مرز اگر گفته مسئولان درباره این دو کاندیدا درست است، پس روزنامه نگاران خارجی می توانند با آانها دیدار و حرف های آنها را هم بشنوند. این بیانیه در بخش دیگری، به خبرنگاران خارجی هشدار داده است که در ایران تحت کنترل و زیر پوشش مقامات امنیتی خواهند بود و به آنها برای سالم نگاه داشتن رایانه و تلفن همراه خود از گزندهای احتمالی، سفارش هائی کرده است. رضا معینی مسئول بخش کشورهای فارسی زبان در سازمان گزارشگران بدون مرز در گفتگوئی اظهار عقیده کرد که هم اکنون در ایران خفقان بر رسانه حاکم است. برای چندمین بار مسئولین امنیتی عملاً امر و نهی می کنند. شبکه اینترنت بکلی قطع شده است. حتی سایت های نزدیک به جمهوری اسلامی هم سانسور شدند و در چارچوب اینترنت تنها می توان سایت های نزدیک به آیت الله خامنه ای را دید. به روایت رضا معینی ، تهدید روزنامه نگاران و وب نگاران ، بویژه در شهرستانها ، کاملاً رواج دارد.

کانادا اعدام‌های دهه ۶۰ ایران را «جنایت علیه بشریت» خواند

پارلمان کانادا دیروز چهارشنبه، با تصویب لایحه پیشنهادی حزب دمکرات نو کانادا، کشتار دهه شصت را به عنوان «جنایت علیه بشریت» قلمداد کرد. به این ترتیب، در بیست و پنجمین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی ایران، کانادا اولین کشور در جهان است که این جنایت را، جنایت علیه بشریت قلمداد می کند. در کانادا کمپین “قتل عام 88 ” که در برگیرنده ی ایرانی- کانادائی های دانشگاهی، حقوقدان، روزنامه نگار، فعالین کارگری و حقوق بشر است برای برگزاری بیست و پنجمین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی در تابستان 1367 تلاش می کند. سال گذشته نیز در شهر فرانکفورت و در خانه «آنا فرانک» که خود سمبلی از جنایت های فاشیسم هیتلری است، با تلاش پیگیر منیره برادران و پرستو فروهر، نمایشگاهی از یادگارهای جانباختگان راه آزادی ایران در دهه شصت، برگزار شد. همچنین سال گذشته گروهی از فعالان حقوق بشر دادگاه نمادینی در مرکز حقوق بشر سازمان عفو بین الملل لندن، برگزار کردند که در جریان آن به اعدام زندانیان سیاسی در دهه ۱۳۶۰ به ویژه تابستان ۱۳۶۷ در ایران و نقش عاملان آن رسیدگی شد. دو سال پیش نیز جمعی از زندانیان سیاسی دهه ۶۰ و کسانی که توانسته بودند از اعدام های جمعی ۶۷ جان به در ببرند، نامه ای به احمد شهید گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر برای ایران نوشته اند. آنان از وی خواسته اند موضوع سرکوب و اعدام های جمهوری اسلامی در دهه ۶۰ را پیگیری کند. اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣۶٧ واقعه ای بود که طی آن عده بسیاری از زندانیان سیاسی در زندان های جمهوری اسلامی در ایران در ماه های مرداد و شهریور ١٣۶٧ اعدام شدند. به طور کلی اتهام زندانیان همکاری با سازمان های مخالف جمهوری اسلامی به خصوص سازمان مجاهدین خلق ایران و همچنین طیف های مختلف گروه های چپ و کمونیست بود. تعداد قربانیان این واقعه نزد مراجع مختلف متفاوت و بین ۲۵۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر است. بیشتر اعدام شدگان زندان های تهران در گورهای ناشناس گورستان خاوران به خاک سپرده شدند.

بیست زندانی سیاسی سنی در معرض خطر اعدام

یک سازمان حقوق بشری می‌گوید که ۲۰ نفر از زندانیان سنی مذهب در ایران به اتهام اقدام علیه امنیت ملی با حکم محاربه روبرو شده است. این گزارش می‌افزاید این زندانیان در وضعیت نامناسبی نگهداری می‌شوند.
کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران به نقل از برخی منابع خود گزارش داد که ده‌ها زندانی اهل سنت در زندان رجایی شهر کرج در شرایط نامناسب قرار دارند و برای ۲۰ نفر نیز حکم اعدام صادر شده است.
این سازمان می‌افزاید که متهمان زیر "شکنجه" اتهامات خود را پذیرفته‌اند و از برخی از آنان نیز مصاحبه‌های تلویزیونی گرفته شده است. یک منبع آگاه به این سازمان حقوق بشری گفته است که برخی از این متهمان که جوان هستند، پذیرفته‌اند که قصد داشته‌اند برخی از شخصیت‌های جمهوری اسلامی را ترور کنند.
گزارش کمپین به نقل از "یک منبع آگاه"‌، تعداد زندانیان سنی را در حدود ۱۷۰ تن ارزیابی می‌کند که از استان‌های مختلف سنی‌نشین ایران مانند کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی به زندان رجایی‌شهر منتقل شده‌اند.
بر اساس این گزارش تعداد زیادی از این زندانیان بدون آن‌که مراحل دادرسی را طی کرده باشند و از اتهامات‌شان مطلع باشند، چند سال است که در زندان نگهداری شده‌اند.
به نوشته سایت کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران این منبع آگاه، که به دلایل فعالیت‌های مذهبی سابقه زندان دارد، تصریح می‌کند: «ما فقط عقاید سنی را برای خود سنی‌ها در مساجد و میان گروه‌های خودمان تبلیغ می‌کردیم و نخواستیم که نظام را تخریب کنیم. ما فقط خواستار رعایت حقوق اهل‌سنت بودیم.»
وی با اشاره به اینکه دستگیری‌سنی‌ها از سال ۱۳۸۸ شدت یافته است، می‌افزاید: «حدود ۷۰ نفر از زندانیان اهل سنت زندان رجایی شهر کرج دانشجو هستند و بیشتر اهل آذربایجان غربی.»
تعطیل کلیسا و بازداشت کشیش
اعمال فشار سیاسی علاوه بر اقلیت سنی بر سایر اقلیت‌های مذهبی ایران نیز ادامه دارد. روز شنبه ۱۱ خرداد (اول ژوئن) کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران خبر داده بود که کلیسای جماعت ربانی تهران زیر فشار ماموران اطلاعات، از روز پنجم خرداد ماه تعطیل شده و یکی از کشیش‌های این کلیسا نیز بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است.
گرچه آزادی‌های مذهبی در قانون اساسی جمهوری‌اسلامی ایران تایید شده است، اما این کشور بارها به دلیل نقض حقوق اولیه پیروان دیگر ادیان و مذاهب مورد انتقاد سازمان‌های حقوق بشری بین‌المللی  قرار گرفته است.
بهائیان، مسیحیان، مسلمانان سنی و دراویش از جمله گروه‌هایی هستند که به طور متناوب با فشار حکومت ایران روبرو شده‌اند. روحانیون شیعه دگراندیش نیز از گزند فشارهای حکومت در امان نمانده‌اند

روز حمایت از زندانیان سیاسی نزدیک است

بیستم
ژوئن (سی خرداد) روز حمایت از زندانیان سیاسی است حمایت خود را با بر گزاریهای آکسیونهای اعتراضی در شهر و کشور محل اقامت خود اعلام نمائید تمامی زندانیان سیاسی باید بدون قید و شرط آزاد گردند. بیستم ژوئن (۳۰ خرداد)روز عهد و پیمان دوباره ما برای آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی و خاتمه دادن به دستگاه جنون و جنایت جمهوری اسلامی است. مردم، آزادیخواهان، انسانهای شریف، جهانیان باید بدانند که این حکومت با جنایت و کشتار پا برجاست! باید بدانند که جمهوری اسلامی با چوبه دار و کشتار و شکنجه و زندان متولد شده است و با خونریزی ادامه حیات میدهد! باید با خبر شوند که این حکومت از وحشت انقلاب و خیزش و قیام مردم حاضر است دست به هر جنایتی بزند تا ساعتی بر عمر کثیف خود بیفزاید! این حکومتی درنده است که در پرونده فردی و جمعی حاکمینش صدها فقره قتل عمد خوابیده است! جهانیان باید زجرنامه هزاران زندانی سیاسی را در طی عمر پرنکبت جمهوری ننگین اسلامی بشنود و از حقایق هولناک این حکومت آدمکش با خبر شوند. این صدای رسای ماست که جهانیان را ، میلیونها انسان شریف و نوعدوست را در کنار ما قرار میدهد تا امر دفاع فوری و اضطراری از هزاران زندانی سیاسی و صدها عزیزی که هر آن چوبه دار زندگیشان را تهدید می کند را میسر کند. یورش و گروگان گیری دائمی از میان مخالفان سیاسی، رفتار وحشیانه با زندانیان سیاسی، اخبار هولناک اعدامهای دست جمعی .؛ تهدید ؛ تجاوز،کسب و کار هر روزه این حکومت است. بیستم ژوئن فقط یک روز نیست! یک کمپین وسیع برای سازمان دادن جنبش اعتراضی است که می خواهد جهان متمدن را برای پشتیبانی از خواست آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی در ایران بسیج کند! واکنشی بین المللی نسبت به خطرات جدی که جان عزیزان ما را در زندانهای جمهوری اسلامی تهدید می کند، ایجاد نماید. بیستم ژوئن در عین حال سمبل اتحاد و عهد و پیمان ما برای آزادی بدون قید و شرط زندانیان سیاسی و پایین کشیدن چوبه های دار است! مبارزات زندانیان سیاسی در سیاه چالهای مخوف اوین و رجایی شهر و همه زندانهای بیشمار جمهوری ننگین اسلامی حماسه ای عظیم است. این مبارزات شور انگیز لایق بزرگترین حمایتها و پشتیبانی بین المللی است. هزاران زندانی سیاسی و خانواده های مضطرب و نگرانشان چشمشان به اقدامات بین الملی ما ست. در بیستم ژوئن امسال یکبار دیگر با متحد شدن خود با هر گونه تفکر فکری ؛ سیاسی؛ حزبی فقط و فقط صدای زندانیان سیاسی ؛ خانواده های آنان به خصوص کودکان آنان باشیم. مردم، آزادیخواهان، انسانهای شریف، با قراردادن این نوشته و انتشار آن در لیست دوستان خود و سایتهای مختلف صدای یک زندانی سیاسی باشید. چه هدیه ای برای یک زندانی بهتر از این است که صدای آنان و خانواده آنان باشید. از تمامی مردم آزادیخواه و مبارز، تمامی احزاب و سازمانهای سیاسی خواستاریم با متحد شدن خود و شرکت در مراسم بیستم ژوئن روز جهانی برای آزادی زندانیان سیاسی صدای یک زندانی سیاسی باشند

۱۳۹۲ خرداد ۱۵, چهارشنبه

جذب توریست با اعدام و قطع عضو !؟

در بهبوهۀ انتصابات رهبری که در پیش روی داریم،موج جدید که از نو اصلاح طلبان برای نگه داشتن نظام ننگین جمهوری اسلامی به راه انداخته اند و با کاندیداتوری عارف و روحانی برای کشاندن بخشی از مردم ایران که خواستگاه مذهبی وتوان سوءاستفاده شدن را دارند با شعارهای زنده باد اسلام و شعارهایی مانند احترام به انسان و احیای حقوق به حق مردم(که خمینی و خامنه ای جلوه و تبلور این شعارها و افکار است)و شعارهایی از این دست به وظیفۀ خود در سیستم ولایت فقیه که همان نام اصلاحات و یا سوپاپ اصمینان است؛عمل میکنند.
کسی که خامنه ای از صندوق انتصابات سال ۸۴ در آورد و هشت سال به عنوان رئیس جمهور،به تخریب باقیماندۀ اعتمادی که قشری از جامعه به رژیم جمهوری اسلامی داشت پرداخت و پس از تحریم نفت،خودرو،وارز ملی تحلیل گران بیت رهبری به اندیشۀ این افتاده اند که از صنعت توریست برای ادامۀ بقای رژیم منحوس جمهوری اسلامی بپردازد و این بحث را در مناظره ها بیان کنند.
صنعت گردشگری که آمریکا طبق آماری که سازمان گردشگری در سال ۲۰۱۲ ارائه داد،رتبۀ نخست را دارا بودوازایران با آثار باستانی متعدد و جاذبه های گردشگری فراوان یادی نشده بود.گردشگر اصولأ برای تمدد اعصاب و دوری از فشارهای استرس زای زندگی روز مره یا جهت بازدید بناهای تاریخی به منطقه های مستعد گردشگری سفرمیکنند.
باری آیا رژیمی که از تریبون سیاسی نماز جمعه آن نعرۀ مرگ بر اسرائیل و آمریکا و انگلیس وطلب جنگ به گوش میرسدو طبق نظر سنجی بی بی سی جزءمنفورترین کشورهاست کسی بازدید میکند؟توریست از چه بازدید کند از اعدام های علنی و قتع عضو؟آیا با دیدن مردم محروم و با دیدن فقر و فحشا و درد و بدبختی مردم آن استرس از او رفع میشود؟
این خط مشی جدید نشان از این دارد که نظام مستبد و دیکتاتور و خودشیفتۀ ولایت فقیه فکر میکند که جهان باید پیرو و بندۀ او باشند وبرای کشوری که خراب کرده با مردمی عصبی؛دیگران پول به اوبدهند تا کشور ایران را ببینند.مردم عصبی و ناراحت که سهمی در میهن خویش و منابع طبیعی آن ندارند و حق مشارکت آزادانه و انتخاب سرنوشت خویش،محرومند آیا خامنه ای فکر میکند که احساس مسئولیتی نسبت به نظام جنایت و فاشیست و سرکوب او دارندمیکنند؟
خیر حس مسولیت پیرو آزادی و سهیم شدن شخص شخص مردم در اجتماع به وجود میایدو نشان از جنون و پایان کار دیکتاتور را دارد که چنین نابخردانه می اندیشد.
سرکوب و خفقان پتانسیل آزادی خواهی وعطش آزادگی رابیشتر میکند و این نیروی خفته در بستر اجتماع؛نه راضی به سوپاپ اطمینان ونه به کنترل و خاموشی را دارداین نیرو سالهاست که به دلیل سرکوب راکد مانده است ودیکتاتور را به دیکتاتورهای دیگر تاریخ میسپارد و برگی به تاریخ خودکامگان می افزاید که نسل ما جوانان انجام دهندۀ آنیم.

دعوت آکادمی هنر آلمان از میرحسین موسوی و زهرا رهنورد

رییس آکادمی هنر آلمان از میرحسین موسوی و زهرا رهنورد برای شرکت و سخنرانی در نمایشگاه "در اندیشه آزادی" که در برلین برگزار می شود، دعوت کرده است. این دو نفر بیش از دو سال است که در زندان خانگی به سر می برند. کلاوس اشتیک (Klaus Staeck)، رئیس آکادمی هنر آلمان در دعوتنامه ای که به نظر می رسد جنبه نمادین دارد از میرحسین موسوی ، یکی از رهبران منتقدان حکومت ایران، که به همراه همسرش در حبس خانگی به سر می برد، دعوت کرده است تا در نمایشگاه ۲۸ اثر از نقاشی های اش در برلین شرکت کند. آکادمی هنر آلمان روز ۶ ژوئن (۱۶خرداد) یک مجموعه از آثار نقاشی میرحسین موسوی را افتتاح خواهد کرد. این نمایشگاه از هفتم تا ۲۳ ماه ژوئن پذیرای بازدیدکنندگان خواهد بود. به گفته رئیس آکادمی هنر آلمان کارهای روی کاغذ میرحسین موسوی به خاطر رنگ آمیزی ویژه آن ها و ویژگی مبانی نقاشی بلافاصله مورد توجه اعضای آکادمی قرار گرفته است. گالری عکس: تابلوی های نقاشی میرحسین موسوی در برلین در بروشور نمایشگاه "در اندیشه آزادی" آمده است که رئیس سابق فرهنگستان هنر ایران به همراه همسرش، زهرا رهنورد، مجسمه ساز و استاد دانشگاه از سال ۱۳۸۹ (۲۰۱۱) تاکنون در تهران در زندان خانگی بسر می برند و از هرگونه ارتباط با دنیای خارج محروم هستند و انجام فعالیت های هنری و برگزاری نمایشگاه برای آن ها غیرممکن است. کلاوس اشتیک در دعوتنامه خود خطاب به موسوی و رهنورد ابراز امیدواری کرده است که کارهای یاد شده در برلین و آلمان مورد توجه قرار بگیرند.

Turkish protest: Think Tehran in 2009, not an Arab Spring

نویسنده: "دیرك متن". قیام جاری در خیابانهای تركیه در حقیقت شباهت بسیاری به آنچیزی دارد كه ما در تهران سال ٨٨ شاهد بودیم. برای درک آنچه که در ترکیه اتفاق می افتد٬ معقول بنطر میاد كه به همسایه آن ایران نگاه کنید. در برخی از موارد، ایران می تواند به عنوان الگوی رژیم کنونی در ترکیه دیده شود. رئیس جمهور سابق {جمهوری اسلامی} علی اکبر هاشمی رفسنجانی یک میلیاردر است – همانطور كه بسیاری دیگر از رهبران "مذهبی" {در ایران} میلیاردرند. اما این قضیه فقط شخصی نیست: سیاست های اصلی دوران ریاست جمهوری رفسنجانی (1989-2007) مانند خواندن کتاب مكتب واشنگتن درلیبرالیزه كردن اقتصاد، {یعنی} ایجاد بازارهای آزاد و خصوصی سازی است. آقای رفسنجانی از همان جعبه ابزار کلاسیکی استفاده كرد كه در غرب اغلب بعنوان سرمایه داری "نئولیبرال" شناخته میشود. نتایج كار هم مشابه هستند. سیاستهای او یك ظبقه فوقانی بشدت ثروتمند و یك زندگی سختی برای اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان به ارمغان آورد. اردوغان هم با همان لیبرالیزه كردن اقتصاد و خصوصی سازی٬ طبقه ای از تاجران ترك را بوجود آورده است كه به "ببرهای آناتولیا" معروفند. كافیست ذكر كرد كه خود اردوغان و خانواده وسیعترش در یك دهه گذشته ثروتی افسانه ای بهم زده اند كه آنها را در كنار آیت الله های كشور همسایه قرار میدهد {قیام تركیه} انقلابی بر علیه یك حكومت مذهبی است كه سیاستهای نئولیبرالی را باجرا درآورده و آزادیهای دمكراتیك مردم را لگد مال كرده است

۱۳۹۲ خرداد ۱۴, سه‌شنبه

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی انتخابات ریاست جمهوری یازدهم را تحریم کرد

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی طی بیانیه ای در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری یازدهم اعلام کرده است به رغم آن که این سازمان همچنان معتقد است تنها راه انتقال قدرت و اصلاح امور نهایتاً از انتخابات و صندوق های رأی می گذرد، مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ را که از هم اکنون ماهیت و فرجام آمرانه و استبداد مأبانه آن هویداست، ناصواب دانسته واعلام می کند نه تنها از هیچ نامزدی حمایت نمی کند بلکه مشروعیتی برای این انتخابات قائل نیست. به گزارش وب سایت امروز سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با صدور بیانیه ای تحلیلی به اعلام موضع خود در باره انتخابات ریاست جمهوری یازدهم پرداخت. در فرازی از این بیانیه آمده است : " به رغم آن که سازمان همچنان معتقد است تنها راه انتقال قدرت و اصلاح امور نهایتاً از انتخابات و صندوق های رأی می گذرد، مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ را که از هم اکنون ماهیت و فرجام آمرانه و استبداد مأبانه آن هویداست، ناصواب دانسته واعلام می کند نه تنها از هیچ نامزدی حمایت نمی کند بلکه مشروعیتی برای این انتخابات قائل نیست."

شعارهای اعتراضی در تشییع جنازه جلال‌الدین طاهری در اصفهان

ویدیوهایی از مراسم تشییع جنازه جلال الدین طاهری، امام جمعه پیشین اصفهان در اینترنت منتشر شده است که در آن تشییع کنندگان شعار "مرگ بر دیکتاتور" سر می دهند و خواستار آزادی میرحسین موسوی و مهدی کروبی از حبس خانگی می شوند. تشییع کنندگان که پرشمار هستند، همچنین شعار می دهند "یا حجه ابن الحسن، ریشه ظلم رو بکن" و "دیکتاتور دیکتاتور، خوابت آشفته بادا".