
۱۳۹۲ خرداد ۲۴, جمعه
كشته شدن کودک سوری هوادار تیم بارسلونا، در اسپانیا جنجال آفرید+عکس

هشدار فعالان جنبش زنان: گسترش «نابرابریهای جنسیتی» در ایران

وبسایت مخالف دولت ایران ( دانمارک نیوز ) هک شدند
در آستانه یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران، وب سایت مخالف دولت ایران از جمله وب سایت های کانون مدافعان حقوق بشر، خودنویس، سحام نیوز، حزب کمونیست ایران ,صدای موج سبز و دانمارک نیوز هک شده اند. موضوعات مرتبط انتخابات ٩٢ با ورود به برخی از این وب سایت ها، آرم گروه "جهاد گمنام مجازی" نمایش داده می شود. این گروه ادعا می کند از نیروهای حزب الله است و قصدش برخورد با کسانی است که آنها را عوامل دشمن می خواند. برخی از این وب سایت ها پس از ساعتی کار خود را از سر گرفتند. پیشتر، سازمان گزارشگران بدون مرز با صدور اطلاعیه ای، "تشدید اقدامات حکومت ایران در زمینه ارعاب روزنامه نگاران ایرانی در روزهای نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری و محدودیت های تحمیل شده بر معدود روزنامه نگاران خارجی مجاز به ورود و خبررسانی در مورد این انتخابات" را محکوم کرده بود.
اهدای دکترای افتخاری حقوق دانشگاه يورک کانادا به نسرين ستوده
جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران ـ نسرين ستوده، وکيل حقوق بشری و نويسنده، روز چهارشنبه، ۲۲ خرداد، از دانشگاه يورک دکترای افتخاری دريافت کرد. او که از سال ۱۳۸۹ در زندان به سر می برد از دوست و همکار ديرين خود عبدالکريم لاهيجی، رييس فدراسيون بين المللی جامعه های حقوق بشر، خواست پيام او را در دانشگاه بخواند و دکترا را از جانب او بپذيرد. نسرين ستوده با مبارزه شجاعانه خود در حمايت از حقوق بشر و حقوق زنان شناخته شده است. او پس از پايان دوره تحصيلی در دانشگاه شهيد بهشتی در تهران و پذيرش در حرفه وکالت مسئوليت پرونده های متعدد حقوق بشری را از جمله در باره کودکان و خشونت در خانواده به عهده داشته است و در عين حال از فعالان منتقد نيز دفاع کرده است. از اين ميان، او وکيل شيرين عبادی، گيرنده جايزه نوبل و خانواده های زندانيان سياسی اعدامی بوده است. او يکی از مبتکران کمپين «يک ميليون امضا» بود که هدف آن انجام اصلاحات در قانون خانواده جمهوری اسلامی است. ستوده در شهريور ۱۳۸۹ دستگير و ابتدا به ۱۱ سال و سپس در تجديد نظر به ۶ سال زندان محکوم شد و مدت زيادی را در زندان اوين تهران در سلول انفرادی در حبس به سر برد. سال گذشته، او مدتی طولانی در اعتراض به مجازات های وضع شده عليه خانواده اش در زندان دست به اعتصاب غذا زد. نسرين ستوده چندين جايزه بين المللی دريافت کرده است از جمله از کميته حقوق بشر ايتاليا، جايزه آزادی نوشتن باربارا اسميت از انجمن قلم آمريکا و جايزه مشهور ساخاروف برای آزادی انديشه از پارلمان اروپا. *** پيام نسرين ستوده برای دريافت دکترای افتخاری از دانشگاه يورک چهارشنبه، ۲۲ خرداد ۱۳۹۲ ـ به گزارش جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران (عضو فدراسيون بين المللی جامعه های حقوق بشر)، دانشگاه يورک، يکی از معتبرترين دانشگاه های کانادا تورونتو/کانادا، امروز در مراسم با شکوهی دکترای افتخاری حقوق را به نسرين ستوده، وکيل دادگستری و مدافع حقوق بشر زندانی اعطا کرد. آقای عبدالکريم لاهيجی، حقوقدان و رييس فدراسيون بين المللی جامعه های حقوق بشر و رييس جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران، به نمايندگی از نسرين ستوده پيام او را که از زندان اوين ارسال شده بود در اين مراسم خواند و دکترا و ردای دانشگاه را دريافت کرد. رياست عالی دانشگاه، آقای رييس دانشگاه، آقای رييس دانشکده، همکاران، خانمها، آقايان، افتخار دارم که به نمايندگی از سوی دوست و همکار ارجمندم نسرين ستوده در اين مراسم با شکوه شرکت می کنم و پيام او را که در شرايطی سخت از زندان اوين در ايران برای شما فرستاده ، قرائت می کنم. عبدالکريم لاهيجی -------------------------// رياست عالی محترم دانشگاه يورک، رييس محترم دانشگاه، رييس محترم دانشکده علوم انسانی و مطالعات حرفه ای، اعضای محترم سنا، همکاران، خانم ها و آقايان، درودهای صميمانه ی مرا از ايران پذيرا باشيد. همچنين احترام فراوان خود را تقديم جايگاه علم و خرد می نمايم و سپاس خود را تقديم رييس محترم و مسئولان گرامی دانشگاه پرآوازه ی يورک می نمايم که افتخار بزرگی را نصيبم کرده اند. از استادان هم ميهن خود، دانشجويان و دانش آموختگان دانشگاه يورک نيز که مرا برای اين افتخار بزرگ نامزد کردند، سپاسگزارم. می دانيد من نيز در يکی از دانشگاه های ايران درس خوانده ام. دانشکده ی حقوق دانشگاهی که من در آن تحصيل کردم به آموزش اصول اخلاق حرفه ای و تسلط حقوقی دانشجويان اش بسيار اهميت می داد. اما پيش از هرچيز دوست دارم به شما بگويم چطور شد رشته ی حقوق را انتخاب کردم؟ و چطور شد به فعاليت در زمينه ی حقوق بشر پرداختم؟ زمانی که جوان بودم و قرار بود رشته ی تحصيلی ام را انتخاب کنم، سخت آرمان گرا بودم و تشنه ی حقيقت و عدالت. به اين نتيجه رسيده بودم که می توانم اين دو را در رشته ی حقوق بيابم. اکنون که به آن روزها فکر می کنم، به ياد می آورم برای به دست آوردن حقيقت حاضر بودم دست به هر خطری بزنم. اندک اندک مثل همه ی انسان ها دريافتم کل حقيقت نزد هيچکس نيست. اما همچنان که می خواهم، با آنکه از داشتن کل حقيقت محروم ام، حقوقم به عنوان يک انسان محترم شمرده شود، پس حقوق همگان نيز بايد با همه ی اشتباهاتی که در طول زندگی مرتکب می شوند، محترم شمرده شود. بدين ترتيب بود که وارد دنيای پرپيچ و خم حقوق شدم. حقوق، در خصوص بايدها و نبايدهای اجتماعی سخن می گويد. از حقوق افراد و تکاليف شان سخن می گويد. از جرم و مجازات ها سخن می گويد، از حق مالکيت انسان ها، از حق آزادی بيان، آزادی مطبوعات، تساوی حقوق زن و مرد، حقوق کودکان و . . . البته رشته های علوم انسانی و اجتماعی نيز اين ايده های عالی را از زوايای متفاوتی آموزش می دهند و ارج می گذارند. اينها همه از اين جهت که راهی روشن را نشان می داد برايم جالب و شگفت آور بود. با اين همه، در دنيای حقوق و به ويژه حرفه ی وکالت، شما هميشه هم با قضيه ی کاملا روشنی مواجه نيستيد. موضوع پرونده در سايه روشن های متوالی، متناوبا رنگ می بازد و وکيل يا قاضی پرونده را دچار ترديد می کند. معهذا " حقوق بشر" اين سايه روشن ها را راحت تر پشت سر می گذارد. اقليت های دينی حق دارند مطابق با باورهای مذهبی شان زندگی کنند. مطبوعات بايد از حق آزادی بيان و آزادی مطبوعات برخوردار شوند. مردم حق برخورداری از اطلاعات آزاد و صحيح را دارند. کودکان حق برخورداری از حقوق شان را دارند. زنان و مردان، کودکان و کهنسالان با هر رنگ و نژاد و جنس و زبان و قوم و مذهبی حق دارند از حقوق انسانی شان برخوردار شوند. آنها حق دارند از تعقيب غير قانونی در امان بمانند، حق دسترسی به دادرسی عادلانه را دارند، حق برخورداری از وکيل را دارند، وکيلی که فارغ از ترس و تهديد مداوم به دفاع از موکلان اش بپردازد. برای تحقق اين حقوق، کوشش لازم است و به ويژه پرهيز از سکوت، روی گردانی يا کتمان، که هر سه از ويژگی های بارز جامعه ی استبداد زده است. صادقانه اذعان می دارم در زمانی که به دفاع از موکلانم می پرداختم و نوميدانه مشغول کار فشرده بودم، برای دفاع از کسانی اقدام می کردم که در جلوی چشمانم مورد ظلم و ستم قرار گرفته بودند و حقوق بنيادين آنها مورد بی اعتنايی قدرت رسمی قرار گرفته بود و اين طبيعی ترين کاری بود که انجام می دادم، زيرا سوگندی که در ابتدای کار وکالت ياد کرده بودم مرا از سکوت در قبال ظلم آشکاری که بر هموطنانم می رفت، منع می کرد. می دانيد که هم اکنون در زندان به سر می برم. زندان فرصتی است تا نگاهی دقيق تر به گذشته بياندازيد و ژرف تر آن را بکاويد. در زندان بارها از خود پرسيده ام چطور شد که زندگی ام اينگونه رقم خورد؟ می دانستم گريزی از آن وجود ندارد، اما رنجی از درون مرا به اعتراض وا می داشت. اعتراض به نقض مستمر حقوق بشر در جامعه ای که من، خانواده ام و ميليون ها انسان ديگری که به آنها عشق می ورزم، در آن زندگی می کرديم. با اين حال اما حقوق، وکالت، قضاوت، حقوق بشر، نهادهای حقوقی منطقه ای، دادگاههای حقوق بشر، ديوان کيفری بين المللی، کميسيون های حقيقت ياب و ديگر نهادها و مفاهيم حقوقی و بالاتر از همه "حقيقت" و "عدالت" راه را همواره پيش چشم ما روشن نگاه می دارند. می دانيم چه می خواهيم و می دانيم چگونه آنها را به دست آوريم. آرام و صبورانه گام بر می داريم تا استقلال قضايی و نهادهای حافظ حقوق بنيادين بشر را در جامعه ی خويش مستقر کنيم. بار ديگر مراتب سپاس و تقدير خود را به دانشگاه يورک، سنای دانشگاه، همکاران و اساتيد گرانقدر آن، دانشجويان ئ دانش آموختگان آن به خاطر حمايت پرارزش آنها تقديم می نمايم و برای تمام دانشجويان آن دانشگاه آرزوی موفقيت در راهی که انتخاب کرده اند دارم. باور دارم تلاش های مشترک ما برای بسط و گسترش مقوله های حقوق بشر در جای جای کره ی زمين به نتيجه خواهد رسيد.
خامنه ای چرا گفت؟ چرا عقب نشینی کرد؟ مجتبی واحدی

ويژه خبرنامه گويا سید علی خامنه ای که چند روز قبل، شرکت در انتخابات و رأی به هر یک از کاندیداهای هشت گانه را «رأی به نظام جمهوری اسلامی» خوانده بود در یک عقب نشینی آشکار اعلام کرد: «ممکن است بعضی افراد به دلیلی نخواهند از نظام اسلامی حمایت کنند اما از کشورشان که می خواهند حمایت کنند. همه باید در انتخابات حضور پیدا کنند».اکنون می توان این پرسش را مطرح کرد که علت آن ادعای مغرورانه چه بود و این عقب نشینی مفتضحانه به چه دلیل صورت گرفته است؟ برای پاسخ به این پرسش باید مدتی به عقب رفت و تحلیل های ارائه شده توسط برخی اصلاح طلبان حکومتی را مورد توجه مجدد قرار داد. از نخستین روزهایی که موضوع نمایش انتخاباتی به بحث اصلی گروهی از فعالان سیاسی تبدیل شد بسیاری از افراد بر این نکته تأکید می کردند که خامنه ای برای بازسازی بخشی از مشروعیت زایل شده خویش، به برگزاری انتخاباتی با حضور گسترده مردم نیاز دارد. اما گروهی از اصلاح طلبان که گویی از قبل خود را برای شرکت بدون پیش شرط در انتخابات آماده می کردند مدعی شدند رهبر جمهوری اسلامی، انتصاباتی آرام و بی دردسر را بر انتخاباتی با حضور گسترده و طلب کارانه مردم ترجیح می دهد. سخنان چند روز قبل سید علی خامنه ای و ادعای او در خصوص «رأی به هر کاندیدا = حمایت از جمهوری اسلامی»، موجب شعف فراوان اصلاح طلبان حکومتی و همفکران آنها گردید. دوشب قبل یکی از همین دوستان، با من تماس گرفت و با لحنی فاتحانه گفت: «دیدی اشتباه می کردی؟ حالا قبول کردی که خامنه ای نه تنها نیازمند حضور پرشکوه مردم در انتخابات نیست بلکه با سخن اخیر خود در خصوص انتساب آرای شرکت کنندگان در انتخابات به حمایت از نظام در واقع به دنبال عصبانی کردن مردم و منصرف ساختن آنها از شرکت در انتخابات است». به آن دوست گفتم: « من همچنان معتقدم خامنه ای به شدت محتاج حضور گسترده مردم درانتخابات است. اگر او اکنون شرکت در انتخابات را به معنای حمایت از نظام ـ بخوانید تمکین از رهبر ـ می داند تنها به این دلیل است که تقلای برخی چهره های شاخص اصلاحات و اصرار بخشی از اپوزیسیون بر حضور در انتخابات، خیال او را آسوده کرده و لذا او در آخرین روزهای پیش از نمایش انتخاباتی، به فکر مصادره حضور اصلاح طلبان و مخالفان افتاده است.» به آن دوست گفتم: «خامنه ای به دروغ از حماسه سیاسی سخن گفت و هدف او فقط کشاندن مردم به صف های انتخاباتی بود. او آشکارا مشاهده کرد که هیچیک از رفتارهای خودخواهانه اش در حذف چهره هایی که می توانستند مورد اعتماد مردم باشند موجب کناره گیری اصلاح طلبان حکومتی از این نمایش نشده و حتی شاهد آنست که رفسنجانی و خاتمی وبرخی افراد دیگر، بیش از خود او برای تحقق حماسه سیاسی، تقلا می کنند. پس حق دارد به مصادره زود هنگام حضور احتمالی مردم در انتخابات بیندیشد.» اما ظاهراً ارزیابی های نهایی و بررسی های پایانی توسط نهادهای اطلاعاتی وامنیتی، خامنه ای را از خواب بیدار کرده و به این نتیجه رسانده که تلاش برخی چهره های موجه برای کشاندن مردم به عرصه انتخابات نمی تواند موجب ایجاد موج انتخاباتی در کشورشود. لذا شخصاً به میدان آمده و با عقب نشینی از اظهار نظر خودخواهانه چند روز قبل، تلاش جدیدی را برای جلب مشارکت عمومی آغاز کرده است والبته این تلاش می تواند از سایر اقدامات او مؤثر تر باشد. تردیدی ندارم که فردای برگزاری نمایش انتخاباتی، رهبر خود خواه جمهوری اسلامی بار دیگر ادعای گزاف خود را مطرح خواهد کرد و البته آن روز در طرح مجدد ادعای خود- رأی به هر کاندیدا = حمایت از جمهوری اسلامی ـ تنها نخواهد بود و همه کاندیداها از جمله حسن روحانی همین سخن گزاف را تکرار خواهند کرد. برای اثبات ادعای من، زمان زیادی لازم نیست اما خوب است کسانی که تصمیم به حضور در نمایش انتخابات را دارند لختی به این سخن نیز بیندیشند
اولین تقلب در انتخاب کلید خورد.

۱۳۹۲ خرداد ۲۳, پنجشنبه
اسرائیل در مورد وقوع «هولوکاستی دیگر» از سوی ایران هشدار داد

Gmail access disrupted in Iran ahead of election
Access to Google’s Gmail service appears to be disrupted in Iran just days before the country’s presidential election. Google said it has noticed a drop in connectivity to Gmail from the country. The connectivity drop appears to fall short of a complete block of Gmail services, but there may be significant disruptions for users in Iran, Google said. On Tuesday, a group called “Iran News Update” said on Twitter that Gmail had been blocked in the country and VPN (virtual private network) connections were being disrupted. Iranians are scheduled to go to the polls on Friday for the first round of the country’s presidential election. A second round will be held on June 21 should no candidate succeed in getting more than 50 percent of the first-round vote. Six candidates are competing to replace President Mahmoud Ahmadinejad, who is stepping down because he has reached the limit of his presidential term. Iran has a recent history of blocking and filtering access to Internet services and websites it deems offensive. The country has said several times that it’s planning to launch a nationwide intranet service that would offer users access to approved domestic services and cut off most or all foreign websites. The only other country to restrict users in such a fashion is North Korea. In 2009 after the last presidential election, mobile phone service in Tehran and access to Facebook and YouTube were blocked shortly before President Ahmadinejad went on state television to declare victory, according to several news reports from the time. The block of YouTube remains in place to this day. Iran has also been accused of jamming international satellite television broadcasts into the country. The country ranks 174th on Reporters Without Borders’ press freedom index, putting it ahead of just Somalia, Syria, Turkmenistan, Eritrea and North Korea.
۱۳۹۲ خرداد ۲۲, چهارشنبه
Irans grønne revolution
Op til det iranske præsidentvalg i maj 2009 blev alt håb om forandring knyttet til præsidentkandidaten Mousavi. Hans tilhængere begyndte at iføre sig grønne farver. islams farve og grøn som håbet, og øjenvidner fortæller, at atmosfæren til Mousavis kæmpe valgmøder var elektrisk. Stor var skuffelsen, da valget ifølge mange var ét stort bedrag. Den iranske instruktør Ali Samadi Ahadi skildrer gennem interviews og ved animationer af de mange blogs og tweets, der fortalte omverdenen om en revolution, der gik i sig selv og et håb, der blev slukket, samt om de sorte måneder efter valget, hvor præsident Ahmadinejad strammede sit
greb om magten, Mousavi blev sat i husarrest og demonstranter arresteret og skudt.
greb om magten, Mousavi blev sat i husarrest og demonstranter arresteret og skudt.
ایران در رتبه ۱۳۷, دانمارک در رتبه ٢ از نظر «شاخص صلح جهانی»
«مؤسسه اقتصاد و صلح» با انتشار گزارشی تازه، «شاخص صلح جهانی» سال ۲۰۱۳ را برای ۱۶۲ کشور جهان منتشر کرد که ایران در این فهرست در جایگاه ۱۳۷ قرار گرفته است.برپایه این فهرست، صلحآمیزترین کشور در حال حاضر کشور ایسلند است و کشوری که کمترین میزان صلح و آرامش را در این سال به خود دیده افغانستان گزارش شده است.این گزارش ایران را در میان ۱۶۲ کشور در جایگاه ۱۳۷اُم قرار داده، اما توضیحی در مورد دلایل این رتبهبندی برای ایران در گزارش این مؤسسه به چشم نمیخورد. جزئیات دلایل رتبهبندیها در این گزارش تنها برای چند کشور صدر و قعر جدول ارائه شده است.در بخشی از این گزارش اما آمده است که هزینهکردهای نظامی از شاخصهای اندازهگیری در این جدول است و به عنوان نمونه کشورهای «کمدرآمد یا دارای درآمد متوسط کم» که هزینههای بالای نظامی دارند از «رژیمهای تمامیتخواه ایران، عمان، زیمبابوه، افغانستان، و ساحل عاج» نام برده شده است.در جدول «شاخص صلح جهانی» ترکیه با رتبه ۱۳۴ در جایگاهی کمی بهتر از ایران قرار گرفته و هند با رتبه ۱۴۱، اسرائیل با رتبه ۱۵۰، و روسیه با رتبه ۱۵۵ در جایگاه بدتری قرار دارند.در جدول دیگری از این گزارش فهرستی از تغییرات «شاخص صلح» کشورها در سال جاری میلادی نسبت به سال ۲۰۰۸ دیده میشود که بر پایه آن وضعیت شاخص صلح ایران نسبت به ا
سال ۲۰۰۸ یک درصد بدتر شده است.
در بخش غیر صلحآمیزترین کشورهای سال ۲۰۱۳ پس از افغانستان که در پایینترین نقطه جدول قرار دارد به ترتیب کشورهای سومالی، سوریه، و عراق قرار گرفتهاند.بر اساس این فهرست، دانمارک، نیوزیلند، اتریش، و سوئیس کشورهایی هستند که پس از ایسلند بالاترین میزان صلح و آرامش را تجربه میکنند.مؤسسه اقتصاد و صلح (IEP) یک سازمان تحقیقاتی غیرانتفاعی است که هیئتی از کارشناسان بینالمللی را در اختیار دارد؛ مقر این سازمان در سیدنی سترالیاست و شعبهای نیز در نیویورک دارد
رای نمیدهم

۱۳۹۲ خرداد ۲۱, سهشنبه
فائزه هاشمی: کاندیدایی ندارم و در انتخابات شرکت نمیکنم؛ فضای انتخابات یخ زده است

ایرانی بپاخیز و به دشمنی ۱۴۰۰ ساله با ایران پایان بده
تمام وجودم رو خشم گرفته !! این گزارش ویدئوای رو تا آخر ببینید و به اشتراک هم بگذارید ! مردم ایران چه گناهی کردند که بایستی در فقر و تنگدستی زندگی کنند، فرزندانشان از کودکی مجبور به ترک تحصیل و تبدیل به کودکان کار شوند؟! دختران تهی دست ، به تن فروشی رو بیاورند ، پدران تهی دست، کلیه خودشون رو بفروشند، آنوقت این رژیم ضد ایرانی سرمایه و سهم مردم ایران رو صرف ساخت شهرک های مسلمان نشین در مناطق جنگ زده لبنان کنند!! آخه به ما چه ؟! اینکه مناطق جنگ زده خود ایران بازسازی نمیشه ولی بجاش لبنان آباد میشه و به سوریه وام هفت ملیارد دلاری داده میشه یعنی اینکه این مملکت رو دارند میچاپند! به همین سادگی !! همانطوری که دزدی خانه شما رو میزنه، این رژیم و سردمدارانش ۳۴ سال هست که دارند از گلوی زن و مرد و جوان ایرانی در میاورند و می ریزند تو شکم لبنانی و فلسطینی ! این آخوند ها هستی ایران رو فدای جهان اسلام کردند
سرداده شدن شعارهای اعتراضی در همایش سالن حجاب

در این مراسم شعار در حمایت از موسوی و زندانیان سیاسی سرداده شده که ابتدا شعارهای اعتراضی با واکنش مجری مواجه میشود و از مردم درخواست میکند چنین شعار ندهند؛ مردم یک صدا مجری برنامه را هو میکنند و سردادن شعارهای اعتراضی را ادامه میدهند.این تنها هو کردن مردم نبوده، در قسمتی دیگر از برنامه، وقتی کلیپی در سالن به نمایش در میآید و تصاویر انقلاب ۵۷ بر آن نقش میبندد، مردم باز یک صدا هو میکشند؛ در همین کلیپ پخش تصاویر رضاشاه و مصدق با استقبال پرشور و تشویق حضار همراه میشود
من رای نمی دهم، این را به حسابِ بی مسولیتی ام نگذارید

۱۳۹۲ خرداد ۲۰, دوشنبه
نمایشگاه نقاشیهای میر حسین موسوی در برلین

حسین اخترزند؛ قربانی اعتراضهای ۲۵ خرداد ۸۸ در اصفهان

۱۳۹۲ خرداد ۱۹, یکشنبه
آزادی کبری رحمانپور پس از سیزده سال

بسته شدن مغازه ها در ایران به دلیل افزایش مالیات

اعتصاب" درآمده اند. افزایش مالیات در ایران در حالی صورت می گیرد که تحریم های بین المللی به مشکلات اقتصادی زیادی در این کشور منجر شده است به طوریکه در ماههای اخیر باعث کاهش بیش از 60% ارزش پول ملی ایران در برابر دیگر ارزهای جهان شده است. همچنین صادرات نفتی ایران در پایین ترین سطح خود قرار دارد و در مقابل قیمت کالاها و مواد غذایی با در نظر گرفتن نرخ بالای تورم در این کشور ، به شدت افزایش یافته است. روزنامه بریتانیایی"فایننشال تایمز" در گزارشی از تهران آورده است :" بسیاری از مغازه ها در تهران به دلیل تصمیم دولت احمدی نژاد در افزایش مالیات یا بسته شده یا برای فروش عرضه شده اند." "فایننشال تایمز" بسته شدن مغازه ها و فروشگاهها در تهران را به "انقلاب آرام" از سوی بازرگانان کوچک توصف کرده است. بر اساس این گزارش پس از کاهش شدید صادرات نفت ایران ، دولت احمدی نژاد مجبور شد از ابتدای سال جدید در این کشور مالیات را تا سقف 30% افزایش دهد. همچنین این دولت قرار است در ماهها آینده مالیات را به 38% برساند. حسین یکی از صاحبان این مغازه ها که در زمینه آثار فلزی به فعالیت مشغول است در گفت و گو با روزنامه "فایننشال تایمز" گفته است :" تصمیم گرفتیم مغازه های خود را از آغاز سال جدید ببندیم تا مجبور به پرداخت مالیات سنگین دولت نباشیم." به گفته وی :" مالیاتی که دولت بر صاحبان مغازه ها قرار داده ، بیش از سود سالانه آنها است." او در ادامه می گوید:" ظاهرا دستفروشی و فروش دلار در خیابان ها بسیار به صرفه تر از باز کردن مغازه شده است." دولت ایران در ماههای اخیر نسبت به مشکلات اقتصادی اعتراف کرده و رسما از تورم 32% سخن گفته است. این در حالی است که برخی تحلیلگران اقتصادی در این کشور تورم کنونی را بیش از رقم اعلام شده از سوی دولت احمدی نژاد می دانند.
فراخوان به تجمع در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در دانمارک
در اتحاد و همبستگی جهانی در کارزار علیه رژیم جمهوری اسلامی علیه خیمه شب بازی انتصابات، متحد و یک پارچه به پا خیزیم. به پا خیزیم علیه برگزیدن یک جنایتکار از گلهی آدمکشان حکومتی که هر کدام در دورانهای مختلف و در مسئولیتهای متفاوت بر ضد کارگران و زحمتکشان علیه زنان و روشنفکران و در یک کلمه علیه تودهی محروم و رنجدیدهی ایران در مصدر قدرت قرار داشتند و در عمل دشمنی خود با مردم و خدمت به سرمایهداران را ثابت کردهاند.
در یازدهمین دورهی انتصاب ریاست جمهوری در ایران در مقابل سفارت خانهی رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی گرد هم آئیم و اعلام داریم در طول عمر ٣۴ سالهی این حکومتِ ننگین هرگز در ایران انتخاباتی صورت نگرفته است و تا روزی هم که این رژیم سرنگون نشود هیچ گونه انتخاباتی صورت نخواهد گرفت.
مضحکهای که هر از چند سال یک بار رژیم سرمایهداری ولایت فقیه حاکم بر ایران تحت نام “انتخابات” ریاست جمهوری راه میاندازد رسواتر از آن است که نیاز به افشاگری و تحریم و عدم شرکت در آن داشته باشد.
کارگران و زحمتکشان ایران فراموش نکردهاند که چهار سال پیش رژیم خون آشام چگونه مخالفت و اعتراض مسالمت آمیز مردم را به خیمه شب بازی انتصابات به خاک و خون کشید و دست به چه جنایات هولناکی زد؛ از جمله تجاوز به دختران و پسران جوانی که از خیابانها ربوده شده و در کهریزک زندانی بودند.
رژیم جمهوری اسلامی به تجربه و در عمل نشان داده است که به هیچ قانون و عرف انسانی پایبند نیست، هیچ اعتراض بر حق و مسالمت آمیزی را بر نمیتابد؛ منطق و قانوناش در مقابل مردم فقط زور است و سرکوب. مردم مبارز و به تنگ آمده از ظلم و ستم و سرکوب و زندان و شکنجه و کشتار طی این ٣۴ سال فهمیدهاند؛ برای مبارزه و سرنگونی این رژیم تا بن دندان مسلح جز از طریق یک مبارزهی جدی طبقاتی و قهرآمیز راه دیگری وجود ندارد.
برای برچیدن بساط فریب کاری، خیمه شب بازی و مضحکههای رژیم، برای پایان دادن به انتصابات مسئولین جنایت پیشهاش باید بساط کل رژیم را با هر جناح و دستهاش برچید.
قرار ما: روز جمعه ١۴ یونی از ساعت ١٠ صبح تا ۵ بعداز ظهر
مقابل جاسوس خانه (سفارت) جمهوری اسلامی
در یازدهمین دورهی انتصاب ریاست جمهوری در ایران در مقابل سفارت خانهی رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی گرد هم آئیم و اعلام داریم در طول عمر ٣۴ سالهی این حکومتِ ننگین هرگز در ایران انتخاباتی صورت نگرفته است و تا روزی هم که این رژیم سرنگون نشود هیچ گونه انتخاباتی صورت نخواهد گرفت.
مضحکهای که هر از چند سال یک بار رژیم سرمایهداری ولایت فقیه حاکم بر ایران تحت نام “انتخابات” ریاست جمهوری راه میاندازد رسواتر از آن است که نیاز به افشاگری و تحریم و عدم شرکت در آن داشته باشد.
کارگران و زحمتکشان ایران فراموش نکردهاند که چهار سال پیش رژیم خون آشام چگونه مخالفت و اعتراض مسالمت آمیز مردم را به خیمه شب بازی انتصابات به خاک و خون کشید و دست به چه جنایات هولناکی زد؛ از جمله تجاوز به دختران و پسران جوانی که از خیابانها ربوده شده و در کهریزک زندانی بودند.
رژیم جمهوری اسلامی به تجربه و در عمل نشان داده است که به هیچ قانون و عرف انسانی پایبند نیست، هیچ اعتراض بر حق و مسالمت آمیزی را بر نمیتابد؛ منطق و قانوناش در مقابل مردم فقط زور است و سرکوب. مردم مبارز و به تنگ آمده از ظلم و ستم و سرکوب و زندان و شکنجه و کشتار طی این ٣۴ سال فهمیدهاند؛ برای مبارزه و سرنگونی این رژیم تا بن دندان مسلح جز از طریق یک مبارزهی جدی طبقاتی و قهرآمیز راه دیگری وجود ندارد.
برای برچیدن بساط فریب کاری، خیمه شب بازی و مضحکههای رژیم، برای پایان دادن به انتصابات مسئولین جنایت پیشهاش باید بساط کل رژیم را با هر جناح و دستهاش برچید.
قرار ما: روز جمعه ١۴ یونی از ساعت ١٠ صبح تا ۵ بعداز ظهر
مقابل جاسوس خانه (سفارت) جمهوری اسلامی
۱۳۹۲ خرداد ۱۸, شنبه
علم الهدی : هر کسی در انتخابات شرکت نکند به جهنم رفتنش قطعی است

مستند احمدی نژاد، مردی با کاپشن بهاری
محمود احمدی نژاد در هشت سال ریاست جمهوری اش به دنبال چه بود؟ چگونه سریع به قدرت رسید و چرا اینقدر زود کنار گذاشته شد؟ مستند «مردی با کاپشن بهاری» به کارگردانی بزرگمهر شرف الدین، نگاهی می کند به سیاست های مردی که در دوران ریاست جمهوری اش، مشهورترین و جنجالی ترین چهره ایران در جهان شد.
۱۳۹۲ خرداد ۱۶, پنجشنبه
گزارشگران بدون مرز، از خبرنگاران خارجی در ایران خواست که جهان را از سرکوب آزادی ها مطلع کنند

کانادا اعدامهای دهه ۶۰ ایران را «جنایت علیه بشریت» خواند

بیست زندانی سیاسی سنی در معرض خطر اعدام
یک سازمان حقوق بشری میگوید که ۲۰ نفر از زندانیان سنی مذهب در ایران به اتهام اقدام علیه امنیت ملی با حکم محاربه روبرو شده است. این گزارش میافزاید این زندانیان در وضعیت نامناسبی نگهداری میشوند.

این سازمان میافزاید که متهمان زیر "شکنجه" اتهامات خود را پذیرفتهاند و از برخی از آنان نیز مصاحبههای تلویزیونی گرفته شده است. یک منبع آگاه به این سازمان حقوق بشری گفته است که برخی از این متهمان که جوان هستند، پذیرفتهاند که قصد داشتهاند برخی از شخصیتهای جمهوری اسلامی را ترور کنند.
گزارش کمپین به نقل از "یک منبع آگاه"، تعداد زندانیان سنی را در حدود ۱۷۰ تن ارزیابی میکند که از استانهای مختلف سنینشین ایران مانند کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی به زندان رجاییشهر منتقل شدهاند.
بر اساس این گزارش تعداد زیادی از این زندانیان بدون آنکه مراحل دادرسی را طی کرده باشند و از اتهاماتشان مطلع باشند، چند سال است که در زندان نگهداری شدهاند.
بیشتر بخوانید: وزارت اطلاعات یکی از قدیمیترین کلیساهای تهران را بست
به نوشته سایت کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران این منبع آگاه، که به دلایل فعالیتهای مذهبی سابقه زندان دارد، تصریح میکند: «ما فقط عقاید سنی را برای خود سنیها در مساجد و میان گروههای خودمان تبلیغ میکردیم و نخواستیم که نظام را تخریب کنیم. ما فقط خواستار رعایت حقوق اهلسنت بودیم.»
وی با اشاره به اینکه دستگیریسنیها از سال ۱۳۸۸ شدت یافته است، میافزاید: «حدود ۷۰ نفر از زندانیان اهل سنت زندان رجایی شهر کرج دانشجو هستند و بیشتر اهل آذربایجان غربی.»
تعطیل کلیسا و بازداشت کشیش
اعمال فشار سیاسی علاوه بر اقلیت سنی بر سایر اقلیتهای مذهبی ایران نیز ادامه دارد. روز شنبه ۱۱ خرداد (اول ژوئن) کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران خبر داده بود که کلیسای جماعت ربانی تهران زیر فشار ماموران اطلاعات، از روز پنجم خرداد ماه تعطیل شده و یکی از کشیشهای این کلیسا نیز بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است.
گرچه آزادیهای مذهبی در قانون اساسی جمهوریاسلامی ایران تایید شده است، اما این کشور بارها به دلیل نقض حقوق اولیه پیروان دیگر ادیان و مذاهب مورد انتقاد سازمانهای حقوق بشری بینالمللی قرار گرفته است.
بهائیان، مسیحیان، مسلمانان سنی و دراویش از جمله گروههایی هستند که به طور متناوب با فشار حکومت ایران روبرو شدهاند. روحانیون شیعه دگراندیش نیز از گزند فشارهای حکومت در امان نماندهاند
روز حمایت از زندانیان سیاسی نزدیک است
بیستم
ژوئن (سی خرداد) روز حمایت از زندانیان سیاسی است حمایت خود را با بر گزاریهای آکسیونهای اعتراضی در شهر و کشور محل اقامت خود اعلام نمائید تمامی زندانیان سیاسی باید بدون قید و شرط آزاد گردند. بیستم ژوئن (۳۰ خرداد)روز عهد و پیمان دوباره ما برای آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی و خاتمه دادن به دستگاه جنون و جنایت جمهوری اسلامی است. مردم، آزادیخواهان، انسانهای شریف، جهانیان باید بدانند که این حکومت با جنایت و کشتار پا برجاست! باید بدانند که جمهوری اسلامی با چوبه دار و کشتار و شکنجه و زندان متولد شده است و با خونریزی ادامه حیات میدهد! باید با خبر شوند که این حکومت از وحشت انقلاب و خیزش و قیام مردم حاضر است دست به هر جنایتی بزند تا ساعتی بر عمر کثیف خود بیفزاید! این حکومتی درنده است که در پرونده فردی و جمعی حاکمینش صدها فقره قتل عمد خوابیده است! جهانیان باید زجرنامه هزاران زندانی سیاسی را در طی عمر پرنکبت جمهوری ننگین اسلامی بشنود و از حقایق هولناک این حکومت آدمکش با خبر شوند. این صدای رسای ماست که جهانیان را ، میلیونها انسان شریف و نوعدوست را در کنار ما قرار میدهد تا امر دفاع فوری و اضطراری از هزاران زندانی سیاسی و صدها عزیزی که هر آن چوبه دار زندگیشان را تهدید می کند را میسر کند. یورش و گروگان گیری دائمی از میان مخالفان سیاسی، رفتار وحشیانه با زندانیان سیاسی، اخبار هولناک اعدامهای دست جمعی .؛ تهدید ؛ تجاوز،کسب و کار هر روزه این حکومت است. بیستم ژوئن فقط یک روز نیست! یک کمپین وسیع برای سازمان دادن جنبش اعتراضی است که می خواهد جهان متمدن را برای پشتیبانی از خواست آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی در ایران بسیج کند! واکنشی بین المللی نسبت به خطرات جدی که جان عزیزان ما را در زندانهای جمهوری اسلامی تهدید می کند، ایجاد نماید. بیستم ژوئن در عین حال سمبل اتحاد و عهد و پیمان ما برای آزادی بدون قید و شرط زندانیان سیاسی و پایین کشیدن چوبه های دار است! مبارزات زندانیان سیاسی در سیاه چالهای مخوف اوین و رجایی شهر و همه زندانهای بیشمار جمهوری ننگین اسلامی حماسه ای عظیم است. این مبارزات شور انگیز لایق بزرگترین حمایتها و پشتیبانی بین المللی است. هزاران زندانی سیاسی و خانواده های مضطرب و نگرانشان چشمشان به اقدامات بین الملی ما ست. در بیستم ژوئن امسال یکبار دیگر با متحد شدن خود با هر گونه تفکر فکری ؛ سیاسی؛ حزبی فقط و فقط صدای زندانیان سیاسی ؛ خانواده های آنان به خصوص کودکان آنان باشیم. مردم، آزادیخواهان، انسانهای شریف، با قراردادن این نوشته و انتشار آن در لیست دوستان خود و سایتهای مختلف صدای یک زندانی سیاسی باشید. چه هدیه ای برای یک زندانی بهتر از این است که صدای آنان و خانواده آنان باشید. از تمامی مردم آزادیخواه و مبارز، تمامی احزاب و سازمانهای سیاسی خواستاریم با متحد شدن خود و شرکت در مراسم بیستم ژوئن روز جهانی برای آزادی زندانیان سیاسی صدای یک زندانی سیاسی باشند
ژوئن (سی خرداد) روز حمایت از زندانیان سیاسی است حمایت خود را با بر گزاریهای آکسیونهای اعتراضی در شهر و کشور محل اقامت خود اعلام نمائید تمامی زندانیان سیاسی باید بدون قید و شرط آزاد گردند. بیستم ژوئن (۳۰ خرداد)روز عهد و پیمان دوباره ما برای آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی و خاتمه دادن به دستگاه جنون و جنایت جمهوری اسلامی است. مردم، آزادیخواهان، انسانهای شریف، جهانیان باید بدانند که این حکومت با جنایت و کشتار پا برجاست! باید بدانند که جمهوری اسلامی با چوبه دار و کشتار و شکنجه و زندان متولد شده است و با خونریزی ادامه حیات میدهد! باید با خبر شوند که این حکومت از وحشت انقلاب و خیزش و قیام مردم حاضر است دست به هر جنایتی بزند تا ساعتی بر عمر کثیف خود بیفزاید! این حکومتی درنده است که در پرونده فردی و جمعی حاکمینش صدها فقره قتل عمد خوابیده است! جهانیان باید زجرنامه هزاران زندانی سیاسی را در طی عمر پرنکبت جمهوری ننگین اسلامی بشنود و از حقایق هولناک این حکومت آدمکش با خبر شوند. این صدای رسای ماست که جهانیان را ، میلیونها انسان شریف و نوعدوست را در کنار ما قرار میدهد تا امر دفاع فوری و اضطراری از هزاران زندانی سیاسی و صدها عزیزی که هر آن چوبه دار زندگیشان را تهدید می کند را میسر کند. یورش و گروگان گیری دائمی از میان مخالفان سیاسی، رفتار وحشیانه با زندانیان سیاسی، اخبار هولناک اعدامهای دست جمعی .؛ تهدید ؛ تجاوز،کسب و کار هر روزه این حکومت است. بیستم ژوئن فقط یک روز نیست! یک کمپین وسیع برای سازمان دادن جنبش اعتراضی است که می خواهد جهان متمدن را برای پشتیبانی از خواست آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی در ایران بسیج کند! واکنشی بین المللی نسبت به خطرات جدی که جان عزیزان ما را در زندانهای جمهوری اسلامی تهدید می کند، ایجاد نماید. بیستم ژوئن در عین حال سمبل اتحاد و عهد و پیمان ما برای آزادی بدون قید و شرط زندانیان سیاسی و پایین کشیدن چوبه های دار است! مبارزات زندانیان سیاسی در سیاه چالهای مخوف اوین و رجایی شهر و همه زندانهای بیشمار جمهوری ننگین اسلامی حماسه ای عظیم است. این مبارزات شور انگیز لایق بزرگترین حمایتها و پشتیبانی بین المللی است. هزاران زندانی سیاسی و خانواده های مضطرب و نگرانشان چشمشان به اقدامات بین الملی ما ست. در بیستم ژوئن امسال یکبار دیگر با متحد شدن خود با هر گونه تفکر فکری ؛ سیاسی؛ حزبی فقط و فقط صدای زندانیان سیاسی ؛ خانواده های آنان به خصوص کودکان آنان باشیم. مردم، آزادیخواهان، انسانهای شریف، با قراردادن این نوشته و انتشار آن در لیست دوستان خود و سایتهای مختلف صدای یک زندانی سیاسی باشید. چه هدیه ای برای یک زندانی بهتر از این است که صدای آنان و خانواده آنان باشید. از تمامی مردم آزادیخواه و مبارز، تمامی احزاب و سازمانهای سیاسی خواستاریم با متحد شدن خود و شرکت در مراسم بیستم ژوئن روز جهانی برای آزادی زندانیان سیاسی صدای یک زندانی سیاسی باشند
۱۳۹۲ خرداد ۱۵, چهارشنبه
جذب توریست با اعدام و قطع عضو !؟

کسی که خامنه ای از صندوق انتصابات سال ۸۴ در آورد و هشت سال به عنوان رئیس جمهور،به تخریب باقیماندۀ اعتمادی که قشری از جامعه به رژیم جمهوری اسلامی داشت پرداخت و پس از تحریم نفت،خودرو،وارز ملی تحلیل گران بیت رهبری به اندیشۀ این افتاده اند که از صنعت توریست برای ادامۀ بقای رژیم منحوس جمهوری اسلامی بپردازد و این بحث را در مناظره ها بیان کنند.
صنعت گردشگری که آمریکا طبق آماری که سازمان گردشگری در سال ۲۰۱۲ ارائه داد،رتبۀ نخست را دارا بودوازایران با آثار باستانی متعدد و جاذبه های گردشگری فراوان یادی نشده بود.گردشگر اصولأ برای تمدد اعصاب و دوری از فشارهای استرس زای زندگی روز مره یا جهت بازدید بناهای تاریخی به منطقه های مستعد گردشگری سفرمیکنند.
باری آیا رژیمی که از تریبون سیاسی نماز جمعه آن نعرۀ مرگ بر اسرائیل و آمریکا و انگلیس وطلب جنگ به گوش میرسدو طبق نظر سنجی بی بی سی جزءمنفورترین کشورهاست کسی بازدید میکند؟توریست از چه بازدید کند از اعدام های علنی و قتع عضو؟آیا با دیدن مردم محروم و با دیدن فقر و فحشا و درد و بدبختی مردم آن استرس از او رفع میشود؟
این خط مشی جدید نشان از این دارد که نظام مستبد و دیکتاتور و خودشیفتۀ ولایت فقیه فکر میکند که جهان باید پیرو و بندۀ او باشند وبرای کشوری که خراب کرده با مردمی عصبی؛دیگران پول به اوبدهند تا کشور ایران را ببینند.مردم عصبی و ناراحت که سهمی در میهن خویش و منابع طبیعی آن ندارند و حق مشارکت آزادانه و انتخاب سرنوشت خویش،محرومند آیا خامنه ای فکر میکند که احساس مسئولیتی نسبت به نظام جنایت و فاشیست و سرکوب او دارندمیکنند؟
خیر حس مسولیت پیرو آزادی و سهیم شدن شخص شخص مردم در اجتماع به وجود میایدو نشان از جنون و پایان کار دیکتاتور را دارد که چنین نابخردانه می اندیشد.
سرکوب و خفقان پتانسیل آزادی خواهی وعطش آزادگی رابیشتر میکند و این نیروی خفته در بستر اجتماع؛نه راضی به سوپاپ اطمینان ونه به کنترل و خاموشی را دارداین نیرو سالهاست که به دلیل سرکوب راکد مانده است ودیکتاتور را به دیکتاتورهای دیگر تاریخ میسپارد و برگی به تاریخ خودکامگان می افزاید که نسل ما جوانان انجام دهندۀ آنیم.
دعوت آکادمی هنر آلمان از میرحسین موسوی و زهرا رهنورد

Turkish protest: Think Tehran in 2009, not an Arab Spring

۱۳۹۲ خرداد ۱۴, سهشنبه
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی انتخابات ریاست جمهوری یازدهم را تحریم کرد

شعارهای اعتراضی در تشییع جنازه جلالالدین طاهری در اصفهان

آغاز بهار ترکی به دلیل اقدامات افراطی حزب اسلام گرای حاکم ترکیه

۱۳۹۲ خرداد ۱۳, دوشنبه
زنا،سنگسار و اعدام در قانون جدید مجازات اسلامی؛ فن دفاع در جرایم حدی

به هر حال در کنار این موضوع مهم که اجرای قانون را با مشکل مواجه میسازد به موضوع جرم زنا و مجازات سنگسار در قانون جدید مجازات اسلامی می پردازیم و چون قانونگذر در این قانون مجددا مجازات سنگسار را به رسمیت شناخته است برای نجات جان متهمین و محکومین ناچار خواهیم بود که به فن دفاع در این جرم بپردازیم تا متهم به اعدام و سنگسار محکوم نشود. اطلاع رسانی در این رابطه می تواند کمک بسیاری در زمینه نجات افراد نماید.
زنا چیست؟
بر اساس ماده ۲۲۱قانون مجازات اسلامی، زنا عبارت است از جماع مرد و زنی که علقه زوجیت بین آنها نبوده و از موارد وطی به شبهه نیز نباشد. به عبارت سادهتر، زنا ارتباط جنسی بین مرد و زنی است که با یکدیگر ازدواج نکرده باشند و همچنین ازتباط جنسی از روی اشتباه نباشد. در تبصره این ماده نیز آمده است، جماع با دخول اندام تناسلی مرد به اندازه ختنه گاه در قبل و دبر زن محقق می شود. باز هم به این معنی که به ارتباط جنسی زنا گفته می شود که اندام تناسلی مرد به اندازه کلاهک آن که ختنهگاه گفته می شود در رحم و یا پشت فرو رود و اگر چنین واقعه ای رخ ندهد زنا محقق نخواهد شد. در این جرم نابالغ مجازات نمی شود و به اقدامات تامینی و تربیتی محکوم خواهد شد.
ارتباط جنسی با فرد مرده نیز زنا محسوب می شود مگر اینکه مردی با همسر مرده خود ارتباط جنسی برقرار کند که در این صورت به 31 تا 74 ضربه شلاق محکوم میشود.
حد زنا یا مجازات زنا چیست؟
در قانون مجازات اسلامی سه نوع مجازات برای زنا در نظر گرفته شده است:
اعدام - سنگسار- مجازات تعزیزی و شلاق
در زیر مجازات های عنوان شده در قانون را بر شمرده و در پایان طریقه دفاع از پرونده های مربوط به زنا را توضیح خواهیم داد که قانونگذار در اختیار متهم قرار داده است.
· مجازات اعدام
طبق ماده ۲۲۴قانون مجازات اسلامی حد زنا در موارد زیر اعدام است:
الف ) زنا با محارم نسبی توضیح اینکه محارم نسبی افرادی هستند که به دلیل خویشاوندی نمی توانند با یکدیکر ازدواج کنند از جمله مادر، مادر بزرگ، دختر و نوه های دختر. خواهر، دختر خواهر، دختر برادر، خاله، پدر، پدربزرگ، پسر، پسر برادر، پسر خواهد، عمو و دایی
ب) زنا با زن پدر که موجب اعدام زانی است.
پ) زن مرد غیرمسلمان با زن مسلمان که موجب اعدام زانی است.
ت) زنای به عنف یا اکراه از سوی زانی که موجب اعدام زانی است. حتی اگر کسی با زنی که راضی به زنای با او نباشد در حال بی هوشی، خواب یا مستی زنا کند رفتار او در حکم زنای به عنف است. در زنا از طریق اغفال و فریب دادن دختر نابالغ یا از طریق ربایش، تهدید و یا ترساندن زن اگر چه موجب تسلیم شدن او شود نیز حکم فوق جاری است.
· مجازات سنگسار
طبق ماده ۲۲۵قانون مجازات اسلامی حد یا مجازات زانی محصن و یا زانیه محصنه یعنی مردی که زن دارد و زنی که شوهر دارد رجم است.
توضیح اینکه قانونگذار در سال گذشته این مقرره را به تصویب نرسانده بود و شورای نگهبان نیز این قانون را بدون ماده فوق تایید نموده بود و در اصلاحات غیر قانونی بعدی مجازات سنگسار به قانون اضافه شد. اما در ادامه این ماده آمده است که در صورت عدم امکان اجرای رجم، با پیشنهاد دادگاه صادر کننده حکم قطعی و موافقت رییس قوه قضاییه چنان چه جرم با بینه ثابت شده باشد، موجب اعدام زانی محصن و زانیه محصنه است و در غیر اینصورت موجب صد ضربه شلاق برای هر یک خواهد بود.این ماده قانونی دست قاضی را باز می گذارد تا فرد متهم به زنا به شلاق، اعدام یا سنگسار محکوم و حکم صادره نیز اجرا شود. در زیر قسمت اخیر ماده فوق را بررسی و تحلیل می کنیم.
در این قانون آمده است در صورت عدم امکان اجرای سنگسار، قاضی میتواند دو کار را انجام دهد. اول آنکه دادگاه صادر کننده حکم قطعی -چنانچه زنا با بینه ثابت شده باشد- میتواند به رییس قوه قضاییه پیشنهاد دهد که حکم سنگسار به اعدام تبدیل شود که در این صورت پس از موافقت رییس قوه قضاییه حکم اعدام اجرای میشود و اگر رییس قوه قضاییه موافقت نکند همچنان سنگسار به قوت خود باقی است و دیگر اینکه قاضی می تواند مستقیما حکم سنگسار را به 100 ضربه شلاق تبدیل کند.نتیجه اینکه به قاضی این امکان داده شده است که محکوم به سنگسار را به صد ضربه شلاق محکوم نماید. این قانون دست قضات را برای گرفتن جان متهمین و نیز زنده نگه داشتن آنها با 100 ضربه شلاق باز گذاشته است.به نظر می رسد که قانونگذار در اصل تمایلی به وجود سنگسار به عنوان یک مجازات غیر انسانی در قانون مجازات اسلامی نداشته است اما فشارهای شرعی شورای نگهبان باعث شده تا مجازات سنگسار در قانون درج گردد که این عمل نیز قابل توجیه نیست. چرا که نگاه و رفتار و عملکرد قضات نسبت به مواجه با متهمان و مجرمان متفاوت است. این امکان وجود دارد که یک قاضی چنان کینهورز و خشن باشد و تعصب باشد که حکم به سنگسار صادر کند و قاضی دیگر چنین نباشد و به شلاق اکتفا نماید. این امکان نیز وجود خواهد داشت که قاضی یک شعبه به دلیل حساسیت در اجرای حکم سنگسار، محکوم را به صورت مخفیانه سنگسار کند. به هر حال وجود سنگسار در قانون عملی خطرناک است و خطرناکتر، تبدیل این مجازات به اعدام است که عملی سهل و راحت برای دستگاه قضاییه در گرفتن جان آدمی خواهد بود.
· مجازات شلاق
در این قانون راههای فرار بسیاری برای متهم یا متهمین ارتکاب جرم زنا در نظر گرفته شده است که می تواند مجازات اعدام و سنگسار را به شلاق تبدیل کند. به این نحو که دستهای از اعمال بالذات مجازات شلاق دارد مانند زنای فردی که مجرد است و دسته ای نیز مجازات اعدام و سنگسار را می تواند به شلاق تبدیل کند که راه مناسبی برای متهم برای فرار از اعدام و سنگسار است.
۱ . در زنا با محارم نسبی و زنای محصنه. چنانچه زانیه بالغ و زانی نابالغ باشد مجازات زانیه فقط صد ضربه شلاق است. در این نوع عمل هر دوی افراد به دلیل نابالغ بودن زانی نجات می یابند و تنها زانیه به صد ضربه شلاق محکوم می شود.
۲ . مردی که همسر دایم دارد، هرگاه قبل از دخول، مرتکب زنا شود حد وی 100 ضربه شلاق، تراشیدن موی سر و تبعید به مدت یک سال قمری است. به این معنی که اگر مردی ازدواج کند ولی با همسرش هیچ گونه ارتباط جنسی نداشته باشد و بعد با زن دیگری ارتباط جنسی داشته باشد تنها به صد ضربه شلاق محکوم خواهد شد. بنابراین این راه برای مردانی که تازه ازدواج کرده اند وجود دارد که بگوید هیچ ارتباط جنسی با همسرشان نداشته اند و به این نحو از مرگ نجات خواهند یافت.
۳ . مجازات زنا برای افراد مجرد صد ضربه شلاق است.
۴ . اگر مرد یا زنی کمتر از چهار بار اقرار به زنا نماید به 31 تا 74 ضربه شلاق تعزیری درجه شش محکوم خواهد شد. در قانون گذشته هم همین مقرره جاری بود اما با این تفاوت که در قانون پیشین این امکان برای مرجع قضایی وجود نداشت که در یک جلسه چهار بار اقرار از متهم اخذ نماید ولی حال این امکان وجود دارد که در یک جلسه دادرسی از متهم چهار بار اقرار گرفته شود که این امر به مصلحت متهم نبوده و از طرفی نیز برخلاف شرع است. این عمل باعث میشود که متهمی که تحت شکنجه مبادرت به اقرار کرده است از وی چهار بار اقرار در یک جلسه گرفته شود. در حالی که اگر در زمانهای متفاوت جلسه دادگاه برگزار شود متهم می تواند به راحتی تصمیم گرفته و بر اقرارش پایند باشد یا اینکه اقرارش را انکار کند.
فن دفاع در پرونده های زنا برای نجات متهم و مجرمین از اعدام و سنگسار
بسیاری از افرادی که به نوعی متهم به زنا میشوند و یا اینکه به مجازات این جرم محکوم شدهاند، از اقشار بسیار مستضعف و سطح علمی بسیار پایین بوده و از مفاد قانون نیز مطلع نیستند. اما در این گونه پروندهها قاضی مکلف است که حق داشتن وکیل مدافع را به رسمیت بشناسد. متهم و محکوم به مرگ می تواند وکیل داشته باشد و در هر مرحلهای وکیل میتواند او را یاری کند و با استفاده از ابزارهای قانونی، موکلش را از مرگ نجات دهد که به چند مورد از موارد مهم برای نجات متهم و یا محکوم به مرگ اشاره می کنیم.
۱ . انکار پس از اقرار
هر چند قانونگذار مقرر کرده است که انکار پس از اقرار، موحب سقوط مجازات نیست اما در رابطه با سنگسار و حد قتل، برای زنا استثنا قائل شده است، متهم در هر مرحله از دادرسی حتی زمانی که حکم در مرحله اجرا باشد می تواند منکر ارتکاب جرم شود و در این صورت سنگسار و اعدام به 100 ضربه شلاق تبدیل میشود. اکر متهم یا محکوم ادعا کند که اقرار او با تهدید و ارعاب و شکنجه گرفته شده است ادعای مذکور بدون نیاز به بینه و سوگند پذیرفته خواهد شد. بنابراین وکیل متهم و محکوم به مرگ می تواند این راه را که یکی از بهترین راههای نجات موکلش است، مورد استفاده قرار دهد و قاضی مکلف است به خواسته متهم و یا محکوم به مرگ توجه نماید.
۲ .اعلام عدم داشتن علم به حرمت شرعی
ماده ۲۱۷قانون مجازات اسلامی مقرر کرده است که در جرایم موجب حد، مرتکب در صورتی مسول است که علاوه بر داشتن علم و قصد و شرایط مسولیت کیفری به حرمت شرعی رفتار ارتکابی نیز آگاه باشد. بنابراین متهم می تواند اعلام کند که در هنگامی که ارتباط جنسی برقرار کرده است نمی دانسته که این عمل در شرع حرام است.
3. فقد علم و قصد و نیز موانع مسولیت کیفری
ماده ۲۱۸همان قانون مقرر کرده است که در جرایم موجب حد، هر گاه متهم ادعای فقدان علم یا قصد یا وجود یکی از موانع مسولیت کیفری را در زمان ارتکاب جرم نماید در صورتیکه احتمال صدق گفتار وی داده شود، از مجازات بری می شود.
۴ . اقرار در دادگاه و نزد قاضی
اقرار میبایست در دادگاه و نزد قاضی صورت گیرد. اقرارهایی که در تحقیقات مقدماتی توسط مراجع انتظامی یا دادیار و بازپرس اخذ میشود دارای اعتبار نیست و اقراری دارای اعتبار است که مستند به تبصره ماه ۲۱۸همان قانون در نزد قاضی و در محکمه صورت پذیرد.
5. ادعای زوجیت و وطی به شبهه
ماده ۲۲۳همان قانون مقرر می دارد: هرگاه متهم به زنا، مدعی زوجیت و وطی به شبهه باشد، ادعای وی بدون بینه یا سوگند پذیرفته می شود مگر آنکه خلاف آن با حجیت شرعی لازم ثابت شود. بنا براین اگر متهم اعلام کند که از روی اشتباه زنا کرده است و یا اینکه مرد اعلام کند که صیغه شرعی ازدواج خوانده و زن همسرش است بدون اینکه نیازی به ارائه دلیل باشد، مجازات مرگ منتفی میشود.
6. خروج از احصان
راه دیگری که برای نجات متهم از مرگ وجود دارد این است که ادعا کند از احصان خارج شده است. به عبارت دیگر در شرایطی قرار داشته است که ناچار بوده با دیگری ارتباط جنسی داشته باشد از قبیل مسافرت، حبس، حیض، نفاس، بیماری مانع از مقاربت یا بیماری که موجب خطر برای طرف مقابل میشود مانند ایدز و سفلیس. این موارد باعث میشود که مجازات مرگ نسبت به متهم اعمال نشود.
نتیجه اینکه اولا قانونگذار مجازات سنگسار و اعدام را برای زنا به رسمیت شناخته است و این امکان در همه جال وجود دارد که شهروند ایرانی در معرض اعدام با طناب دار یا سنگسار قرار گیرد. پس باید پذیرفت که در قانون جمهوری اسلامی ایران سنگسار و اعدام برای زنا همچنان جان خواهد گرفت.
دوما ـ برای نجات متهم و متهمین از مرگ، راههای بسیاری وجود دارد که این راهها مسولیت وکلای متهمین را برای نجات موکلینشان بیشتر میکند. اگر وکلا با شهامت و قدرت، راههای قانونی نجات موکلشان را طی کنند و به موکل خود به درستی آموزش داده و حقوق موکلش را به وی بیاموزند مطمنا هیچ فردی به این اتهام اعدام و یا سنگسار نخواهد شد.
در نهایت امیدواریم که قانونگذاران ایران و شورای نگهبان که نظارت بر قانونگذاری ایران دارد با بالا بردن آستانه تحمل خود و در نظر گرفتن ارزش و حرمت جان آدمی، هر چه سریعتر مجازات اعدام و سنگسار را از قوانین خود حذف کند.
اشتراک در:
پستها (Atom)