۱۳۸۹ آذر ۱۱, پنجشنبه

آخرین ملاقات با شهلا جاهد /تصویر مادر شهلا پس از اعدام دخترش

او می گفت دیگر از فردا رخت سفید بر تن خواهم كرد و 9 سال زندگی با عذابم تمام می شود. او هیچ درخواستی از ما نداشت و می گفت برایش دعا كنیم. مادرم را بوسید به پایش افتاد و از او درخواست طلب مغفرت كرد .سایت حکومتی صداقت :خواهر شهلا كه ساعت 5 بعدازظهر روز سه شنبه در جریان ملاقات حضوری با خواهرش برای آخرین بار بود در خصوص این ملاقات گفت: از ظهر دیروز نگران اجرای حكم بودیم تا اینكه وكیل پرونده ماجرا را به ما اعلام كرد و گفت كه می توانیم برای آخرین بار با شهلا ملاقات داشته باشیم. تمام اعضای خانواده برای دیدن شهلا به زندان اوین آمدیم. ساعت 5 را نشان می داد دلم می تپید و نگران دیدن شهلا بودم. دلم نمی خواست این آخرین ملاقات من با او باشد دوست داشتم بال در میاوردم و او را همراه خودم به بیرون از زندان می كشاندم. اما دقایقی نگذشته بود كه شهلا به همراه مامور زندان وارد اتاقك ملاقات شد. او بسیار ساكت در حالی كه صورتش سفید شده بود در كنار ما نشست. خودش هم باور نداشت كه این اتفاق در حال رخ دادن است هر چه به او گفتیم كه اگر واقعیتی وجود دارد بیان كن حاضر به گفتن چیزی نشد و تنها از ما حلالیت طلبید. او می گفت دیگر از فردا رخت سفید بر تن خواهم كرد و 9 سال زندگی با عذابم تمام می شود. او هیچ درخواستی از ما نداشت و می گفت برایش دعا كنیم. مادرم را بوسید به پایش افتاد و از او درخواست طلب مغفرت كرد. وقتی می بردنش تا به داخل قرنطینه برود صورتش را برگرداند وبرایمان گریه كرد. همان جا بود كه دلم تركید گریه كردم و از خدا خواستم تا از گناهانش بگذرد. حالاهم ناباورانه در انتظار آمدن اولیای دم هستیم امیدوارم آنها خواهرم را به خاطر گناهش ببخشند. گفتگو با مریلا زارعی هنرمندی كه تلاشش ستودنی بودمریلا زارعی هنرمند سینما نیز كه از شروع رسیدگی به این پرونده تا برگزاری جلسات صلح و سازش نیز در جریان پرونده شهلا حضور داشت نیز از ساعات اولیه در محوطه زندان اوین حضور داشت و با دلداری به خانواده شهلا به آنها برای رضایت امیدواری می كرد. این هنرمند نیز در گفتگو با خبرنگار ما در خصوص آخرین تلاش هایش برای كسب رضایت گفت: عصر دیروز آخرین باری بود كه برای جلب رضایت از سوی مادر لاله به خانه یكی از بستگانش در تهران رفتم و از او خواستم تا نسبت به شهلا كه خود نیز قربانی این حادثه بود گذشت كند اما او حاضر به این كار نشد و بیان كرد كه در طول این نه سال در انتظار این حكم بوده است.وی در حالی كه اشك در چشمانش حلقه می زد گفت: وقتی شهلا را عصر دیروز ملاقات كردم او سكوت اختیار كرده بود از وی خواستم اگر ماجرایی ناگفته دارد را بیان كند اما شهلا هیچ چیز برای گفتن نداشت و تنها به رفتن به دنیای باقی امیدوار بود و از همگی حلالیت طلبید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر