۱۳۸۷ شهریور ۱۸, دوشنبه

از خواب بیدار شویم



از خواب بیدار شویم پیش از آنکه ایرانی نماند


صادق زیبا کلام، از تحلیلگران سیاسی نزدیک به هاشمی رفسنجانی، درباره انتخابات آینده ریاست جمهوری در ایران، گفتگوئی بی پرده با دو مصاحبه کننده "اعتماد" کرده است. پاسخ های زیبا کلام به سئوالات "پوریا دیدار" و "هومان دوراندیش" دو مصاحبه کننده اعتماد، عمدتا بر محور ضرورت به صحنه آمدن "خاتمی" برای انتخابات ریاست جمهوری است. زیباکلام بارها بر ضرورت شرکت در انتخابات آن 20 میلیونی می کند که درانتخابات گذشته در خانه نشستند و امکان پیروزی احمدی نژاد را فراهم کردند. او می گوید که "اشباح" هولناکی را در تاریکی و بر فراز ایران می بیند و به همین دلیل معتقد است خاتمی بعنوان یگانه رقیبی که می تواند احمدی نژاد را کنار بزند باید به صحنه بیاید و همه باید بکوشیم آن 20 میلیون رای خفته در خانه ها را به پای صندوق های رای بکشیم. شاید این نادر مصاحبه ای از زیباکلام باشد که به حاشیه نرفته و چند پهلو سخن نگفته و همین دلیل آن را با اندکی کوتاه سازی منتشر می کنیم.

- با توجه به مطرح شدن بحث کاندیداتوری خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، شما تا چه حد این بحث را جدی می دانید؟
به نظر من این بحث کاملاً جدی است و باید هم جدی باشد؛ چرا که آقای احمدی نژاد مصمم هستند برای دوره دوم ریاست جمهوری خود را کاندیدا کنند و در این باره هیچ شکی نباید به خود راه بدهیم. حال سئوال اساسی این است که چه اشکالی دارد که احمدی نژاد دوباره رئیس جمهور شود؟ در یک کلام به نظر من این امر به خیر و صلاح کشور نیست.
- چرا؟
کسانی که در دوره گذشته بدنبال ریاست جمهوری احمدی نژاد بودند، ایشان را یک فرد غیر فاسد، حزب اللهی و قاطع می دانستند که شعارها و ویژگی های شخصیتی اش یادآور فضای آرمانی اوایل انقلاب بود. ساده زیستی احمدی نژاد در کنار سایر ویژگی هایش، وی را به فردی ایده آل برای حامیانش بدل کرده بود. فردی که به فساد آلوده نشده است و نکات منفی حول و حوش شخصیت و زندگی وی نیست. اما مشکل از اینجا شروع شد که این نامزد ایده آل "رئیس جمهور" شد و در مقام اجرا، بتدریج مشکلات زیادی را بوجود آورد؛ مثل خواستگاری که از هر نظر ایده آل به نظر می رسد ولی بعد از ازدواج، همسرش در او بدبینی و خشونت و نکات منفی بسیاری می بیند. به نظر من احمدی نژاد برای گروه ها و افرادی که از وی حمایت می کردند، تقریباً چنین حالتی پیدا کرد؛ بویژه از نظر اجرایی فرد توانمندی از آب در نیامد. علاوه بر این احمدی نژاد در سبک و سیاق مملکت داری و شیوه حکومتگری بسیار خود محورانه عمل کرده و در نظام مدیریتی اش چیزی بنام خرد جمعی وجود ندارد. وزرا، استانداران، فرمانداران و تمامی اعضای کابینه، کاملاً فرمانبردار احمدی نژاد هستند و او هر چه می گوید، مابقی افراد باید اجرا کنند؛ چرا که اگر غیر از این رفتار کنند کنار گذاشته می شوند. فرهاد رهبر، دانش جعفری، پورمحمدی و علی لاریجانی به همین دلیل کنار گذاشته شدند. این رفتار و شیوه عمل ممکن است برای یک دبیرستان یا یک کارخانه آجرپزی مناسب باشد ولی برای یک کشور 70 میلیونی شیوه خوبی نیست و نتایج آن را هم امروز در عرصه های مختلف، از اقتصاد و سیاست و عرصه اجتماع گرفته تا وضعیت ایران در عرصه بین المللی، می توانید ببینید.
- در واقع مطابق تحلیل شما، به رغم اینکه احمدی نژاد شعار «کابینه هفتاد میلیونی» را سر می داد، پس از به قدرت رسیدن عملاً کابینه تک نفره تاسیس کرده است.
احمدی نژاد به رغم اینکه سعی می کند خودش را زمین خورده و خاکی نشان دهد و شاید هم واقعاً این گونه باشد، اما در عین حال نمی تواند هیچ کس را بالاتر از خود یا حتی همردیف خود بداند و اگر با چنین کسی در دولتش و در میان مسوولینش مواجه شود، او را کنار می گذارد. خاکساری و کوچک دیگران بودن که فقط در حرف نیست، بلکه کسی که تاب تحمل انتقاد دیگران را داشته باشد، می تواند چنین ادعایی بکند، وگرنه به زبان، همه می توانند ادعا کنند. در مجموع به دلیل شیوه مدیریتی احمدی نژاد است که من به صلاح مملکت نمی دانم زمام امور را دوباره به دست بگیرد؛ زیرا هیچ دلیلی وجود ندارد که ایشان در دوره دوم ریاست جمهوری بتواند عمل کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر