۱۳۹۱ آذر ۱۴, سه‌شنبه

این زن ریزنقش بلند همت

نسرین ستوده را می گویم؛ زنی از تبار زنان آزاده و سرفراز و دلیر ایران زمین و بانویی از تبار زنانی که مردان باید در رکابش «جوانمردی» بیاموزند. نسرین ستوده را می گویم. این زن کوچک اندام ریزنقش بلندهمت را. زنی از تبار زنان آزاده و سرفراز و دلیر ایران زمین و بانویی از تبار زنانی که مردان باید در رکابش «جوانمردی» بیاموزند. او را از حدود پانزده سال پیش شناختم. از طریق همسرش رضا خندان. با برادران خندان از دهه شصت آشنا شدم. نمی دانم چه سالی بود (شاید 65-66) برای شرکت در مراسم سالگشت دکتر شریعتی و ایراد سخنرانی به تبریز دعوت شدم. دعوت کننده و میزبان من جوانی بود به نام عیسی خندان. سالهای سختی بود. گرچه این سالها نیز سخت و نامهربان و پر خفقان است اما با این همه آن سالها «هوا بس ناجوانمردانه سرد« بود و «سرها در گریبان» و «سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت». چنین جلساتی با بیم و هراس برگزار می شد. به هر تقدیر جلسه در فضایی بس رعب آور در خانه ای در یکی از محلات تبریز برگزار شد و خوشبختانه بی حادثه تلخی به انجام رسید. بعدها آقا عیسی به تهران آمد و به درس و کار مشغول شد و در عرصه های مختلف فرهنگی و سیاسی با هم ارتباط و همکاری داشتیم. زمانی که عیسی مدیریت اجرایی نشریه «دریچه گفتگو» را بر عهده داشت با برادرش آقا رضا آشنا شدم. رضا نیز از همان جنس بود و تبار، از این رو در فعالیت های مختلف از جمله در مراسم های مختلف مذهبی و بزرگداشت ها حضور داشت. در اواخر زنی جوان همراه او بود و به زودی دانستم همسر اوست. نسرین ستوده. با این همه آشنایی بیشتر با این زوج جوان از دوران زندان من بود. گاه که به مرخصی می آمدم رضا خندان و همسرش نسرین همراه بسیاری دیگر از دوستان دور و نزدیک به دیدنم می آمدند. گرچه هر دو ساکت بودند و کمتر سخن می گفتند و شاید بزرگترها کمتر مجال سخن به کوچکترها می دادند و یا جوانترها رعایت ادب کرده و سکوت پیشه می کردند. اما به یاد می آورم که چند بار نسرین ستوده در جمع صحبت کرد و نظریاتش نیز مورد توجه قرار می گرفت. بیشتر حقوقی حرف می زد. یک بار گفت که وکیل است و برخی پرونده ها را در اختیار دارد. در ایران گاه و بیگاه به مناسبتی او را می دیدم. گاه نیز در مطبوعات حضور داشت و یا از او سخنی و حدیثی نقل می شد. در این زمان دیگر سرشناس شده بود. اما این پس از انتخابات 88 و بازداشت او، که فکر می کنم چند بار انجام گرفت، بود که شهره شد و در جهان نامی در انداخت و اکنون در جهان سیاست و حقوق بشری کسی نیست که نام و آوازه او را نشنیده باشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر