۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۱, پنجشنبه

شب رفتنی است شعری به نرگس محمدی و فرزندان خردسالش


به نرگس محمدی ، به کیانا و علی که مادر را انتظار می کشند و به شبهای بی ستاره ی کودکانی که رؤیایشان؛ فردای در آغوش مادر است . به مادرانی از جنس نسرین ها ، نرگس هاو … که در انتظار صبح و آغوش فرزندانشان ، تاریکی شب را از یاد می برند . به رویای کودکانی  ا ز جنس نور، به مادرانی از جنس استقامت و به صبحی که از پس شب های دراز سرانجام سرخواهد رسید، به صلح فراموش شده در حاشیه ی تاریکی و سپیدی هایی که از یاد نخواهند رفت 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر