۱۳۸۹ آذر ۱۲, جمعه

فراخوان های دانشجویی به مناسبت شانزده آذر

    بیانیه ی انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی‌خواه دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران
حاکمان پیشین روزی بر دانشجویان آتش گشودند و گمان می بردند با سرکوب هر چه تمام‌تر می توان خاک مرده بر دانشگاه پراکند و سکوت و اختناق بر آن مسلط نمود، غافل از اینکه بر شعله ی ایستادگی و خشم دانشجو افزودند و چهره ی کریه خود را بیش از پیش بر همگان عیان نمودند. مبارزات و تلاش های بی وقفه ی دانشجویان آگاه و بیدار سرزمینمان در تمام آن سال‌ها تداوم یافت و خواسته‌های بر حق آزادی‌خواهانه و انسان‌گرایانه ی ملت ایران به عنوان تابلوی آمال و آرزوهای جنبش دانشجویی با تاکتیک‌ها و استراتژی‌های خیزش ملی مردم ایران هم‌نوا شد و بساط دستگاه استبدادی را در هم پیچید. خط استبداد اما راه خود را دنبال کرد و گرداب هولناک دیکتاتوری، خودپرستی و ظلم در پی اشتباهات سیاستمداران ناآگاه و هجمه ی غوغاییان و نامردمی و مکاری تمامیت‌خواهان همچنان پابرجا ماند؛ تصفیه‌های گسترده ی استاد و دانشجو و عناوین درسی، هجوم مغول‌وار به خوابگاه دانشجویان در تاخت و تازهای شبانه ی عمال حکومت، محروم نمودن دانشجویان پر افتخار و آزادی‌خواه از ادامه تحصیل، بازداشت معترضان به چنین وضعیت ناعادلانه‌ای و رد و تخفیف علوم‌ انسانی که به حق خود چیزی از آن درنیافته بودند، روندی معمول گردیده و هر روز زخمی بر پیکر استوار دانشجویان ایرانی و البته میخی بر تابوت استبداد و خودکامگی خود می‌کوبد.
دانشجو به عنوان قشر همیشه بیدار هیچگاه از پای ننشسته، مطالبات خود را پیش رو نهاده و با تکیه بر آن، خواسته‌های بحق خود را از تمام ارکان هر چند پوسیده نظام حاکم جویا می‌شود و بر آن پای می‌فشرد و به آگاه‌سازی سایر اقشار جامعه می‌پردازد. این جنبش و جوشش فرح‌بخش همواره در معرض تیغ تیز جباریت قرار گرفته و اما همچنان سخت‌جانانه بر پویایی خود و استحکام و مدوامتش اصرار دارد. چنین است که حرکت‌های دانشجویی آزادی‌خواهانه و تحول‌طلبانه حتی اگر تحت فشار قرار گیرد و بر اثر ضربات سخت و سهمگین حاکمیت توان عینی و عملی کمتری جهت پیشبرد خواسته‌ها و مطالبات برحقش داشته باشد، در موقعیت‌های مناسب و فرصت‌های استثنایی راه خود را باز می‌یابد و چون رودی روان به جوشش و حرکت می‌افتد.
با کودتای انتخاباتی سال گذشته برگی دیگر از دفتر آزادی و دموکراسی‌خواهی ملت ایران و جهالت و جباریت حاکمان کوته‌بین ورق خورد و این بار تمام آنانی که تیغ استبداد بر سر آنان سنگینی می‌کرد قامت راست نمودند و آزادی و دموکراسی را با صدایی رساتر از همیشه فریاد زدند. دانشجویان در این میان در کنار دیگر اقشار ملت ایران در صف اول مبارزه علیه این خودکامگی قرار گرفتند و شهادت سهراب‌ها و نداها آنان را از ادامه راهشان باز نداشت و صدایشان حتی در محبس تمامیت خواهان به شیوایی تمام شنیده می شود و اکنون نیز بیش از هشتاد تن از یارانمان به زندان‌های طولانی مدت و بازداشت‌های وحشیانه و غیرقانونی گرفتار آمده‌اند و چه آزاد مردانی نیز هستند که در میانه ی غوغای ظلم و استبداد مظلومانه و در سکوتی پر صدا به استقامت تمام دربندند.
چه شده که ما این‌چنین سخت و سهمگین آسیب می‌بینیم و بر روح و جانمان ضربه می‌زنند؟ چه شده که حتی این‌چنین ضرباتی هم نمی‌تواند از هم بگسلدمان و تکه‌تکه‌مان کند؟ و چه چیزی در اعماق وجودمان و در آینه ی آمال و آرزوهایمان نشسته که چنین راهی را باید بپیماییم؟ حقیقت این است که این ملت و این دانشجویان چیزی بیش از حقوق طبیعی خود را نخواسته و تا برآورده شدن آن‌ها هم از پای نخواهد نشست؛ حتی اگر اختناق و جباریت چند صباحی امکان عملی تغییر معادلات قدرت در جامعه و سیاست را از یدمان بیرون کشد. حقیقت این است که ما به دنبال کسب حق طبیعی‌مان در حفظ جانمان هستیم، جانی که می‌خواهیم آزاد باشد، امکان انتخاب داشته باشد، بتواند بر اساس گفتار و کردار و پندار شخصی خود انسان‌ها به پیش رود، امکان تعیین شرایط زندگی شخصی و عمومی خود را داشته باشد، بتواند تعیین کند چه بپوشد، چه بگوید، با چه کسی باشد، بر چه طریقی رفتار کند، چه ببیند، چه بخواهد و چگونه مسیری را در پیش گیرد.
ملت ایران و جنبش دانشجویی برآمده از بطن مردمان کوچه و بازار می‌خواهد که مسئولان حکومتی را آزادانه برگزیند، کسی و اقلیتی و دار و دسته‌ای نشسته در کمین نتواند سرنوشتش را به دلخواه خود رقم زند، دار و دسته‌های مافیایی منابع طبیعی و ثروت ملیش را به یغما نبرند، اقتصادش بر اساس نابخردی، لجبازی، منفعت‌طلبی و حیله‌گری مسئولانش به باد فنا نرود، حلقه ی تنگ افکار و اندیشه‌ها و تمایلات و هوس‌های بنیادگرایانه و پوسیده ی مشتی از دنیا بی‌خبر بر جان و روحش فشار نیاورد، دانشگاهش مکانی برای تبادل آزادی آرای علمی باشد، دانشجویی که پس از چندین سال تلاش و دانش‌اندوزی از دانشگاه به محیط جامعه قدم می‌گذارد در کار و زندگی خود نماند، بتواند آبرومندانه و بر اساس مدار پیشرفت و ترقی زندگی آینده‌اش را بسازد، بتواند در کار گروهی و تعیین سرنوشت خود و فعالیت مدنی و اجتماعی با یاران و همراهانش همکاری کند و تجربه بورزد و یاد بگیرد و پیشرفت کند و چیزها را بسازد و شرایط را رقم زند.
این ها همه گوشه‌ای از خواسته‌های برحق ملت ایران و فرزندان این ملت در پهنه ی دانشگاه‌های کشور است. خواسته‌هایی که همواره توسط مسئولان جبار نادیده گرفته شده و سرکوب شده است. سرکوبی که اینک نماد آن، سه شهید اهوراییمان در ۱۶ آذر هستند. شانزده آذری که نماد ایستادگی و همراهی دانشجویان با یکدیگر است، نمادی برای با هم بودن، با هم ارتباط داشتن، با هم جمع شدن، با هم مشت‌ها را برای پیشرفت و آزادی گره کردن، با هم نشان دادن قدرت و توانمان(چه در اذهانمان و چه در محیط عملی زندگی‌مان) و... .
انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی‌خواه دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران امیدوار است در افت و خیزهای روند آزادی خواهی و حرکت به جلوی ملت ایران هر چه زودتر به نقطه و گره‌گاه های وصل و نشاط و تحرک برسیم و بتوانیم بار دیگر خودمان بر سرنوشت خودمان حاکم باشیم. همچنین امیدواریم ۱۶ آذر امسال شاهد حضور پر شکوه دانشجویان آگاه در صحنه ی مطالبات بر حقمان باشیم و مسئولان و حاکمان نیز هوس به خاک و خون کشیدن فرزندان ملت را از خود به دور کنند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر