۱۳۸۹ آذر ۱۳, شنبه

سرانجام این همه نفرت به کجا ختم خواهد شد؟

تهران نه تنها آلوده به هوای مسموم است، نه تنها آلوده به نا امنی سیاسی است، بلکه نا امنی جنائی و اجتماعی نیز بر همه ناامنی های دیگر افزوده شده است. انتشار فیلم قتل یک مردم توسط یک زن وسط خیابان در کرج، روز گذشته ورق دیگری شد بردفتر ناامنی در ایران. وقتی حکومت روز روشن استاد اتمی ترور می کند و بلافاصله فیلم از قبل تدارک دیده شده ای را از سیمای دروغگو پخش می کند که شناسائی دانشمندان اتمی از طریق ماهواره صورت می گیرد(!)، وقتی دختر 8 ساله را به محل اعدام یک زن – شهلاجاهد- می برند تا برادرش چارپایه را از زیر پای قاتل مادرش بکشد، وقتی پلیس مردم را زیر چرخ اتومبیل می گیرد و عبور می کند، وقتی قداره بندهای حکومتی می توانند به آسانی سرکشیدن یک لیوان آب در هوای گرم، مخالف حکومتی را بکشند، امام جمعه اش روز روشن از پشت میکرفن نماز جمعه بگوید بکشید و اعدام کنید و... چرا یک زن نتواند مردی را وسط خیابان باچاقوبکشد؟ حکومت جامعه و تمام عرف های اجتماعی و قضائی و حقوقی را به تباهی کشانده است و درآینده، کسی با قوه قضائیه کاری نخواهد داشت. همه قاضی اند و خودشان با هر وسیله ای که دراختیاردارند قصاص خواهند کرد. کاری که این زن در کرج کرد و چند هفته پیش یک جوان چاقو بدست در تهران بدان دست زد و رقیب عشقی خود را قیمه قیمه کرد. و در تمام این رویدادها، پلیس و نیروی انتظامی که گویا فقط برای کشتن مردم معترض به کودتا آموزش دیده و حقوق می گیرند، فرار را بر قرار ترجیح میدهند تا مبادا پر چاقو دست و صورت آنها را هم بگیرد!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر