۱۳۸۷ دی ۱۸, چهارشنبه

جمعه بازار تهران رقيب نماز جمعه تهران

آن قديم ها، نه آن چنان قديم كه زندگان به خاطر نداشته باشند! پشت گمرك تهران مركز اوراقچی‌های اتومبيل بود، كه در يك گوشه اش هم لباس دست دوم می‌فروختند.
از خيابان سيروس كه به سمت جنوب می‌رفتی، كنار امام زاده سيد اسماعيل شب‌های جمعه بازار مكاره برپا می‌شد. نرسيده به مولوی، ايستگاه سيد اسماعيل.
حسن بهبودگر، معروف به حسن شعله‌ای متولی اين بازار مكاره شد و سيد حسن قراب اولين دست دوم فروشی را در همين بازار مكاره راه انداخت. بعدهم معروف ترين قهوه خانه تهران را در كنار امام زاده راه انداخت. حسن گلابگير آب انبار امام زاده را كه از معروف ترين آب انبارهای تهران قديم بود، تبديل كرد به يكی از معروف ترين رستوران‌های سنتی ايران. سفره خانه!
بازار مكاره سيد اسماعيل هر روز داير بود، مثل سمساری‌های خيابان نظام آباد در دهه 30 كه حالا آنهم برای خودش شده يك مزون اشياء دست دوم كه خيابان مازندران قديم را تا سينه كش ميدان فوزيه يا امام حسين پيش رفته است.
سرگذشت سمساری ها، دست دوم فروشی‌ها و بازارهای روز تهران، از اينجا آغاز می‌شود و حالا رسيده به چهار راه استانبول.
صفوف درهم فشرده دست دوم فروش‌ها در روز جمعه
در تهران روزهای جمعه فقط نماز جمعه برپا نمی شود، بلكه يك بازار روز هم در فاصله‌ای نه چندان زياد از دانشگاه تهران برپا می‌شود، كه اتفاقا مشتری‌ها و مراجعين و طواف كنندگانش چندين و چند برابر نماز جمعه تهران است. صف دشمن شكن خريداران اجناس دست دوم و عتیقه نه در كوچه‌های اطراف دانشگاه تهران، بلكه در خيابان استانبول تهران و در كوچه‌های اطراف بزرگترين پاركينگ آن وحدت مسلمانانی را به نمايش می‌گذارد كه در جمهوری اسلامی به زانو در آمده اند. نه در برابر خداوند، كه در برابر زندگی گران و طاقت فرسا.
پاساژ پروانه حول وحوش چهارراه استانبول است. چهار راهی كه يادگار دوران نامزدی رضاخان و اتاتورك است. دومی مبتكر بود و اولی مقلد. اولی قلدر بود و دومی اهل فكر. قلدری برباد رفت و تفكر ماند. به تركيه و ايران نگاه كنيد
!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر