
۱۳۹۲ مرداد ۲۱, دوشنبه
دادگاه سنندج آقای منصور زردویی ،زندانی اهل کامیاران را به 27 سال حبس محکوم کرد

حجاریان: در انتخابات ۸۸ نه تقلب شد نه تخلف؛ تدلیس سیستماتیک بود

۱۳۹۲ مرداد ۲۰, یکشنبه
نامه ای از زندان اوین به زندان اهواز؛ ۱۴ روز از اعتصاب غذای عابدینی گذشت/ حسین رونقی هم اعتصاب غذا کرد

۱۳۹۲ مرداد ۱۹, شنبه
خسرو و مسعود کردپور را آزاد کنید

زیمبابوه با ایران قرارداد فروش اورانیوم «امضا کرده است»

۱۳۹۲ مرداد ۱۷, پنجشنبه
یک فعال عرب اهوازی محکوم به اعدام به مکانی نامعلوم انتقال داده شد
.jpg)
فائزه هاشمی چهارشنبه بار دیگر در دادگاه انقلاب محاکمه میشود

فریدون فرخزاد:يک روزی ملت ما آزاد ميشه،انگليسیها هم نمی تونند زياد خمينی ها رو نگه بدارند

...
۱۳۹۲ مرداد ۱۶, چهارشنبه
بی بی سی : یک سوم وزیران حسن روحانی نیروهای امنیتی و اطلاعاتی هستند

۱۳۹۲ مرداد ۱۵, سهشنبه
زندان رجایی شهر و هزار زندانی در زیر حکم اعدام

پلمپ 235 واحد پوشاک در تهران به دلیل فروش لباس های ''نا متعارف و انحرافی'
.jpg)
وال استریت ژورنال: ایران تابستان آینده میتواند بمب اتمی بسازد

وزیر مرگ در کابینه دولت تبدیر و امید ... !

«اگر روباه موعظه میکند، مواظب غازهای خود باشید!»

۱۳۹۲ مرداد ۱۴, دوشنبه
کسانی باید از ملت عذر بخواهند که ایران را به این وضعیت کشاندهاند

۱۳۹۲ مرداد ۱۲, شنبه
جزییات تکان دهنده ای از شکنجه ها، فحاشی ها، توهین ها و رفتارهای غیرقانونی و غیرانسانی در بازجویی های حسین رونقی

وی خطاب به یکی دیگر از بازجویانش که حاج ناصر نام دارد افزوده است: در بازداشتگاه، صدای فریاد و نالههای شخصی که بشدت زجر میکشید به گوشم رسید و من فکر کردم همانند بازداشتگاه های ساواک صدای شکنجه شدن اشخاص را برای ایجاد رعب و وحشت پخش میکنند، اما من اشتباه میکردم و غافل از آن بودم که شما برای دستیابی به اهداف خود دست به هر کاری میزنید. بهت زده شدم زمانی که برادرم را در مقابل خودم دیدم، عمق فاجعه را تازه متوجه شده بودم، صدای ناله و زجر کشیدن برادرم تا ماه ها در سرم سوت میکشید؛ برادرم را با باتوم، شلاق و شوک الکتریکی آنقدر زده بودید که دیگر توان فریاد کشیدن هم نداشت، او را برای اعتراف گیری و تحت فشار قرار دادن من چنان شکنجه کردید که ستون فقراتش آسیب دید، دندانش شکست و کف پاهایش بخاطر ضربات شلاق تا چند هفته زخم بود و نمیتوانست حتی راه برود و روی پاهای خود بایستد. هنوز کبودیهای صورتش جلوی چشمانم است. بیرحمی شما در شکنجه برادرم به حدی بود که ماموران بند امنیتی دو الف به هنگام تحویل گرفتن وی در گزارش خود چنین نوشته بودند: “متهم طوری ضرب و شتم شده که قادر به راه رفتن و ایستادن نیست و از ناحیه گوش دچار خونریزی شده است و آثار کبودی در صورت و بدن وی کاملا نمایان است.”این فعال حقوق بشر طی روزهای اخیر بدلیل نبود امکانات تخصصی و دسنرسی نداشتن به پزشک معالج خود و نبود غذای سالم در زندان با مشکل خونریزی گوارشی نیز مواجه شده بود که به همین دلیل از مصرف داروهای خود برای درمان بیماری کلیوی و پروستات نیز منع شده است.بر اساس گزارشهای که پیش از این منتشر شده است دادستانی تهران در دوران مرخصی درمانیش با وجود اینکه وی از بیماری و کم کاری کلیوی و همچنین از وجود التهاب پروستات و مثانه رنج می برد اعلام کرده بود بخاطر برگزاری انتخابات ریاست جمهوری باید به زندان برگردد.حسین رونقی ملکی از بازداشت شده های پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ است که توسط اطلاعات سپاه بازداشت شد و در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی به ۱۵ سال حبس محکوم شد.این فعال حقوق بشر شهریور ماه سال گذشته در حالی که در مرخصی درمانی اول خود به سر می برد، به همراه پدر و برادرش (احمد و حسن رونقی ملکی) و۳۳ تن دیگر از امدادگران و فعالان مدنی در کمپ کمک رسانی در سرند واقع در مناطق زلزله زده آذربایجان بازداشت شدند.چند روز پیش نیز پدر سیدحسین رونقی، زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین در نامه ای به دادستان پیرامون وضعیت جسمی فرزندش با تشریح وضعیت وی نوشت: به استحضارتان میرسانم کلیههای فرزندم و جانش در خطر خواهد افتاد. مجدداً از دادستان محترم و مسئولین محترم زندان اوین و کارشناس محترم سید حسین رونقی تقاضای فوری و اقدام قانونی را خواستارم. کلیۀ مدارک پزشکی در سازمان پزشک قانونی کشور در خیابان بهشتی و پزشکی قانونیهای دیگر تهران و دادستانی محترم و بهداری زندان اوین موجود است
حسن روحانی زیر پلاکارت مرگ بر اسراییل- روحانی تنش آفرینی می کند یا اوپوزیسیون؟

پرسشی که از این عزیزان ماله کش باید پرسید این است که حسن روحانی زیر شعار مرگ بر اسراییل در حال انجام چه تدبیری است ؟ شما عزیزان اگر زخمی در بدنتان باشد با آن چه می کنید؟ آیا تا پایان عمر با آن همزیستی مسالمت آمیز می کنید ؟ یا اینکه در صدد از بین بردن و درمان آن بر می آیید ؟
در این میان لابی های هوادار رژیم مانند نایاک که افرادی از جمله حمید دباشی و تریتا پارسی در آن نشسته اند برای سر پوش گذاشتن بر سیاست های تنش آفرین جمهوری اسلامی به اوپوزیسیون و اسراییل حمله می کنند. بدیهی است که اگر ایران درگیر جنگی ویرانگر شود مسوول مستقیم آن علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی و رییس جمهور وقت حسن روحانی است و نه کس دیگری.
سیاست های ضد آمریکایی و اسراییلی رژیم جمهوری اسلامی تا کنون موجب آسیب های فراوان جانی , مالی , و آب و خاکی بسیاری به کشورمان شده, که نمونه کوچکی از آن به شرح زیر است و مسوول مستقیم آن کارگزاران جمهوری اسلامی و ماله کشانی هستند که به بقای این رژیم در این ٣٥ سال کمک کرده اند :
-جنگ ویرانگر ٨ ساله با عراق که موجب کشته شدن دست کم ٥٠٠ هزار نفر, ١ میلیون جانباز, خرابی ٥ استان کشور و هزار میلیارد خسارت مالی شده است.
- از دست دادن ٥٠% سهم آبهای دریای مازندران که چند برابر خاک فلسطین است.
- به خطر افتادن موقعیت ایران در خلیج پارس و مالکیت جزایر سه گانه ایرانی
-گذر خط باکو-جیهان به جای خط لوله ای کم هزینه تر از ایران که سالانه میلیارد ها دلار سود برای کشورمان می توانست داشته باشد.
- تحرکات تلافی جویانه دولت اسراییل در دامن زدن به اختلافات قومی در مرزهای کردستان و جمهوری آران.
آیا سزاوار است که موجودیت کشور ٧ هزار ساله ما بدلیل فلسطین مداری افرادی مانند حسن روحانی, سید علی خامنه ای و لابی های خارج از کشورشان مانند حمید دباشی و اکبر گنجی تا به این اندازه در خطر نابودی باشد ؟
بازداشت وحید روح بخش پس از بازگشت به ایران
وحید روح بخش هنگام ورود به ایران در تاریخ بیست و یکم تیرماه امسال در فرودگاه بین المللی خمینی بازداشت و به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شده است. هنوز از دلایل بازداشت وی اطلاعی در دست نیست.به گزارش تارنمای جرس، وحید روح بخش از معترضان انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ است که به دلیل شرکت در راهپیماییهای اعتراضی پس از انتخابات بازداشت شده بود.این زندانی گمنام جنبش سبز فارغ التحصیل رشته معماری است و در تاریخ ۲۹ خرداد ۸۹ در منزل شخصی خود توسط ماموران وزارت اطلاعات قزوین بازداشت و به بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات در زندان اوین منتقل شده است.روح بخش پس از گذراندن دو ماه در سلولهای انفردی در بند ۲۰۹ به قید کفالت بیست میلیون تومانی آزاد شد. اما بلافاصله در شهریور همان سال به اتهام اجتماع و تبانی از طریق شرکت در تجمعات، در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب توسط قاضی صلواتی محاکمه و به سه سال جبس تعزیری محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدید نظر به هیجده ماه حبس تعزیری تقلیل یافت.این زندانی سیاسی در حین بازداشت و بازجوییهای طاقت فرسا بر اثر ضرب و شتم شدید از ناحیه گوش دچار آسیب دیدگی شد و به همین دلیل قدرت شنوایی هر دو گوش را تا حدود هفتاد درصد از دست داد و بعد از آن برای بهبود شنوایی خود مجبور به استفاده از سمعک شده است.گفتنی است، روح بخش پس از آزادی در تاریخ هفتم مهر ماه سال ۸۹ به کشور دانمارک مهاجرت نمود
۱۳۹۲ مرداد ۱۱, جمعه
چرا نبايد کشتار سال ۶۷ را فراموش کرد؟ مسعود نقرهکار

روحانی می آید، اما بحرانهای جمهوری اسلامی علاج ناپذیر است!
چند روزی تا مراسم تحلیف روحانی باقیست اما هرچه به آن روز نزدیک تر میشویم دست ها بیشتر رو میشود و وعده های کشکی هم که گفته بودند یکی یکی کنسل میشوند. ابتدا به امر باید به فردای انتخابات اشاره کنم که روحانی در اولین صحبتش گفت اگر نظر آقا به من نبود من هرگز ریس جمهور نمیشدم، یعنی واقعیت پدیده انتخابات در جمهوری اسلامی را بازگو کرد. در همان روز نماینده خامنه ای در سپاه اعلام کرد روحانی نباید در مورد زندانیان سیاسی حرفی بزند و حق ندارد در رابطه با مسئله دانشگاه و دانشجویان وعده ای دهد. از آن طرف هم خامنه ای و هم خاتمی اعلام کردند که توقعات و انتظارات را از روحانی و دولتش بالا نبرید. این موضوع نشان میدهد که تمامی باندها همه، همدستند و خواسته، خواسته خامنه ای است. و نه دولت و نه مجلس بدون نظر و تائید رهبر جمهوری اسلامی، قدرت تصمیم گیری ندارند و همه چیز در بیت تصمیم گیری و حل و فصل میشود و اصول گرایان و اصلاح طلبان هردو بالهای یک نظام هستند، هرچند با کمی ظاهر متفاوت امامغز یکیست آنهم اساس نظام است.بحران های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جمهوری اسلامی هیچ گاه قابل حال نیست چرا که هویت این نظام و ساختاری که دارد باعث و علت وجود بحران است. حال اصلاح طلبان و اصول گرایان هم باید به هر نحوی که هست چه با سرکوب و چه با وعده سرخرمن این را به مردم بقبولانند و یا مجبور به تمکین و سکون کنند تا عمر ننگین حکومت ادامه پیدا کند اما همانطور که در بالا گفتم مردم همان شبهای اول در خیابان ها گفتند: "زندانی سیاسی آزاد باید گردد"، "امشب شب شادیه جای ندا خالیه"، "سبز و بنفش نداره جنبش ادامه داره" و از آن روز تا بحال تحت جنبش های اجتماعی در حال مخالفت های روزمره هستند و در حال اعتراضند. مثل اعتصابات و اعتراضات کارگری، جنبش آزادی پوشش و نه به حجاب اجباری، مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی، مبارزه برای داشتن یک زندگی انسانی، آب بازی در کرج و قزوین و هم چنین جنبش روزه خواری در سراسر ایران. این را میتوان به راحتی دید که حتی بر فرض اینکه وقتی روحانی بخواهد به کمی از این مطالبات گوشه چشمی نشان دهد با سد خامنه ای برخورد خواهد کرد. مردم میدانند که راه برون رفت از این وضعیت سرنگونی رژیم اسلامی است و در چندماه آینده ما شاهد عروج مجدد اعتراضات وسیع و سراسری خیابانی خواهیم بود. جوانان، دانشجویان، زنان و همه اقشار جامعه، باید خودمان را برای اعتراضات مجدد سازماندهی و آماده کنیم
اعلام حضور چند دیکتاتور بنام در مراسم تحلیف حسن روحانی و انزوای بین المللی ایران

۱۳۹۲ مرداد ۱۰, پنجشنبه
مجلس نمایندگان آمریکا طرح تشدید تحریمهای ایران را به تصویب رساند

۱۳۹۲ مرداد ۹, چهارشنبه
احمدی نژاد: من در سرکوبها نقش نداشته ام برای رهای میر حسین موسوی و کروبی از حصر اقدام نیز کرده ام

رهبر جمهوری اسلامی فتوا داد؛ گزارش دادن ظلم مسئولان حرام است/ معاشرت با بهائیان جایز نیست

جدیدترین فتواهای آیتالله خامنهای: از معاشرت با بهاییان «اجتناب» شود

۱۳۹۲ مرداد ۸, سهشنبه
۴۴ زندانی سیاسی به تبعید ابوالفضل عابدینی به زندان اهواز اعتراض کردند

بیائید باهم علیه جمهوری اسلامی و اعدامهایش اعتراض کنیم!

ابوالفضل عابدینی در اعتصاب غذا بهسر میبرد
ابوالفضل عابدینی، زندانی سیاسی و از شاهدان پرونده مرگ ستار بهشتی که در قرنطینه زندان اوین تهران به سر می برد، دست به اعتصاب غذا زده است. به گزارش تارنمای کلمه، این زندانی سیاسی که روز جمعه ۲۶ آبان به زندان اوین بازگردانده شده، در اعتصاب غذای "تر" به سر می برد. عابدینی در پرونده مرگ ستار بهشتی درباره آثار شکنجه روی بدن این وبلاگ نویس شهادت داده بود. پس از این شهادت وی روز پنج شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۱ به زندان اهواز تبعید شد اما با دستور دادستانی تهران دوباره به زندان اوین برگردانده شد. پیشتر ۴۱ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین طی نامه ای با اعتراض به انتقال ابوالفضل عابدینی به زندان اهواز گفته بودند این زندانی سیاسی "مطلع ترین" فرد از شکنجه ستار بهشتی است. مخالفان حکومت ایران می گویند ستار بهشتی بر اثر شکنجه "به قتل رسیده" اما روز گذشته رئیس سازمان پزشکی قانونی گفت از نظر این سازمان ستار بهشتی بر اثر مرگ طبیعی جان خود را از دست داده است. ستار بهشتی، ۳۵ ساله، کارگری بود که در مورد نقض حقوق بشر در ایران وبلاگ می نوشت. وی ۹ آبان ماه جاری در منزلش در رباط کریم در نزدیکی تهران بازداشت شد. در روز ۱۶ آبان مقامات با خانواده او تماس گرفته و آن ها را از مرگش در زمان بازداشت مطلع کردند، بدون آن که اطلاعات دیگری ارائه کنند.
رمضان از نیمه گذشت اما بانگ "ربنا" از صدا و سیما برنخاست

۱۳۹۲ مرداد ۶, یکشنبه
مادر ستار بهشتى: گیرم وکیل را وادار به سکوت کردید؛ با من چه میکنید؟
«از وکیل ستار تعهد گرفتند که با هیچ جایی مصاحبه نکند! بر فرض صدای ایشان را خواباندند، صدای یک مادر داغدیده را می خواهند چه کار کنند؟»وى افزود که حسین رونقی ملکی، از زندانیان سیاسی؛ به وی گفته که آماده است تا در دادگاه به آنچه بر ستار در بازداشتگاه گذشته، شهادت دهد. به گزارش سحامنیوز، گوهر عشقی درمصاحبه در پاسخ به سوالی مبنی بر آخرین وضعیت پرونده قتل فرزندش، گفت: ما از پرونده ستار هیچ اطلاعی نداریم، وکبلمان را در روز چهارشنبه به اطلاعات احضار کردند و بعدا از ایشان تعهد گرفتند که هیچ جایی مصاحبه نکند! می خواهم ببینم برای چه؟ برای اینکه از یک جوان بیگناه دفاع کرد؟ مادر ستار بهشتی افزود: خانم پور فاضل یک قهرمان است، یک شیر زن است، شهامت دارد، از یک جوان بیگناه دفاع کرد. حالا تعهد از ایشان گرفتند که با هیچ جایی مصاحبه نکند! بر فرض صدای ایشان را خواباندند، صدای یک مادر داغدیده را می خواهند چه کار کنند؟ من مادر ستار هستم و از هیچ چیزی نمی ترسم! مادر ستار بهشتی خبر داد که اداره اطلاعات در روز چهارشنبه خانم پور فاضل، وکیل خانواده ستار بهشتی را به آن اداره احضار و از وی تعهد گرفته اند که با هیچ رسانه(چه در داخل و چه در خارج از کشور) در خصوص پرونده ستار، مصاحبه نکند. خانم عشقی همچنین در خصوص ادعایش مبنی بر داشتن شاهد برای پرونده ستار به سحام گفت: آقای حسین رونقی آمدند منزل ما و گفتند حاضرند که شهادت دهند که هنگامی که ستار را به زندان اوین آوردند، آنقدر آزرده بود و به حدی شکنجه شده بود که در همان موقع به من گفت که بازجویم گفته من را خواهد کشت. ستار بهشتی در شبی که به صورت موقت به اوین منتقل شده بود، بدنش را برخی از زندانیان نشان داده بود و گفته بود که بازجویش وی را تهدید به مرگ کرده است. مادر ستار در ادامه با ناراحتی ابراز کرد: من یک مادری هستم که فرزندم عمر من بود، همه ی زندگی ام بود و واقعأ همه کس من بود. من هم مادر همین ستارم؛ من را هم بکشند. اگر من را هم بکشند کسانی هستند که صدای من را به دنیا برسانند.باز هم تاکید می کنم که ستار من ایرانی بود؛ به هیچ گروهی وابسته نبود، در راه ایران و زیر دست پلیس فتا کشته شد. وی از مسئولان پرسید: چرا وقتی حسین رونقی آماده شد تا در دادگاه شهادت دهد، به زندان احضار شد؟ بنا به اظهارات مادر ستار، گویا پس از مکالمه حسین رونقی ملکی با خانواده بهشتی در خصوص اعلام آمادگی برای حضور در دادگاه و ادای شهادت در خصوص قتل این وبلاگ نویس منتقد و شرح ماجرای دیدارش با ستار در آن شب؛ وی را که در مرخصی بوده، دوباره به زندان اوین احضار می کنند.گوهر عشقی در ادامه در واکنش به اظهارات سخنگوی قوه قضائیه در خصوص پرونده ستار گفت: ستار من از هیچ چیزی نمی ترسید. ستار من زیر شکنجه کشته شده، ستار من در زیر شکنجه در پلیس فتا کشته شد. ستار من نه ترس داشت و نه از هیچ چیزی می ترسید. ستار من یک قهرمان بود. در اوین زندانیان بسیاری آثار شکنجه را بر بدن ستار دیده بودند. ستار زیر شکنجه کشته شده است. دادستان کل کشور دوشنبه گذشته در کنفرانس خبری خود در پاسخ به سوالی در خصوص پرونده ستار بهشتی گفت که پرونده مرگ ستار بهشتی، هنوز به دادگاه ارسال نشده است. ستار بهشتی، آبان ماه گذشته در منزلش در رباط کریم تهران بازداشت شد اما چند روز بعد در بازداشتگاه نیروی انتظامی تهران درگذشت. اژه ای همچنین در این خصوص گفته بود: از تاریخ ۱۴ آبان ماه تا اردیبهشت ماه سال جاری چندین بار کمیسیونهای پزشکی ۷ و ۹ نفره در تاریخهای مختلفی بعضا در حضور بازپرس تشکیل شد و نهایتا پزشکی قانونی اعلام کرد که ما نمیتوانیم بگوییم که مرگ ستار بهشتی بر اثر ضربه بوده باشد، بلکه پزشکی قانونی اینگونه اعلام کرد که عوامل روانی منجر به فوت ستار بهشتی شده است. اکنون ماه ها از قتل ستار بهشتی در بازداشتگاه فتا، مربوط به نیروی انتظامی می گذرد و هنوز پرونده وی به دادگاه ارسال نشده است. خانواده وی از جمله مادرش، بارها در مصاحبه های خود خواستار رسیدگی عادلانه به این پرونده شده اند.همچنین مادر ستار بهشتی بارها در دیدار با چهره های شاخص نظام و نامه نگاری با آنان؛ خواستار رایزنی ایشان برای تسریع در روشن شدن وضعیت پرونده فرزندش شده بود
یک شهروند ایرانی در نزدیکی ساختمان مجلس شورای اسلامی دست به خودسوزی زد

۱۳۹۲ مرداد ۳, پنجشنبه
نامه پدر آرتین به محمد نوری زاد از زندان رجایی شهر: سپاسگزارم براى بوسه به روح پاک انسان

اگرچه در قانون اساسی جمهوری اسلامی که در اصل بیستم و بیست و سوم آن بر حقوق شهروندی و نیز آزادی داشتن عقیده و بیان آن تاکید شده است، اما سالهاست که نظام حاکم بر ایران بهائیان را به دلیل داشتن مذهبی دیگر مورد آزار و اذیت قرار می دهد؛ از انجام فرائض دینی و هر گونه فعالیت جامعه بهاییان ایران جلوگیری می کند و تاکنون بسیاری از آنها را بازداشت و محکوم به احکام سنگین زندان کرده است.
محمد نوری زاد در شرح دیدارش از آرتین می گوید: “در آن خانه ی کوچک، گرچه جای پدر و مادر او خالی بود، اما جای رهبر و مراجع صاحب نام و مسئولین روحانی و غیرروحانی ما خالی تر بود. و من، بجای همه ی آنانی که در آنجا نبودند، از آرتین پوزش خواهی کردم. به وی گفتم: آرتین عزیز، نگران مباش، اگر پدر و مادرت بی دلیل و همزمان در زندان اند، رهبر شیعیان ایران که نه، رهبر مسلمین جهان اما هست. او خود شخصاً به تأسی از علیِ مرتضی تو را سرپرستی می کند و حق تو را از حلقوم قانونی که در این ملک به طنز گراییده بیرون می کشد و برکات آن را بر سر تو می بارد. اگر این روزها پدر و مادرت بی دلیل در زندان اند، مراجع صاحب نام و پرآوازه ی ما هستند و به تو نشان خواهند داد که: در قاموس الهی، مردمان را بخاطر عقایدشان از هستی ساقط نمی کنند.
به آرتین گفتم: پسرکم، من از طرف آنانی که در این سالهای اسلامی، بر تو و بر همه ی همکیشان تو جفا باریده اند، از تو پوزش می خواهم. به او گفتم: وقتی پاپ، رهبر کاتولیک های جهان خم می شود و پاهای یک دخترکِ بزهکار مسلمان را می شوید و بر آن بوسه می زند، من چرا به نمایندگی از دم و دستگاه عریض و طویل رهبر مسلمین جهان و مراجعِ پشت به پشت شیعه بر پاهای کوچک و بهشتیِ تو بوسه نزنم؟”
کامران رحیمیان، پدر آرتین پس از این دیدار در نامه ای از زندان رجایی شهر خطاب به محمد نوری زاد، عمل او را کوششی برای عینیت بخشیدن به ارزش هایی چون احترام، محبت، عدالت، حمایت، مسئولیت پذیری، یکسانی، آگاهی و هم دلی دانسته و نوشته است: “صلح به معنی پذیرش کثرت ها و هماهنگی کثرت ها برای یک هدف و آن آسایش و سعادت همگان عدالت به معنی فرصت برای هر کس تا بتواند تمام قوای خود را به فعل در آورد، آزادی به معنی ظرفیت و توانمندی انسان برای رشد، تحول و آمادگی برای تغییر در جهت ارزش های انسانی و نوع بشر بدون هیچ استثناء و صرف نظر از هر ویژگی تمایز ساز مثل قوم، نژاد، ملیت، جنسیت، دین و تحصیلات… نوع بشر به وسعت خلقتی که به صورت و مثال الهی خلق شده است
اشتراک در:
پستها (Atom)