
۱۳۹۲ خرداد ۲۰, دوشنبه
نمایشگاه نقاشیهای میر حسین موسوی در برلین

حسین اخترزند؛ قربانی اعتراضهای ۲۵ خرداد ۸۸ در اصفهان

۱۳۹۲ خرداد ۱۹, یکشنبه
آزادی کبری رحمانپور پس از سیزده سال

بسته شدن مغازه ها در ایران به دلیل افزایش مالیات

اعتصاب" درآمده اند. افزایش مالیات در ایران در حالی صورت می گیرد که تحریم های بین المللی به مشکلات اقتصادی زیادی در این کشور منجر شده است به طوریکه در ماههای اخیر باعث کاهش بیش از 60% ارزش پول ملی ایران در برابر دیگر ارزهای جهان شده است. همچنین صادرات نفتی ایران در پایین ترین سطح خود قرار دارد و در مقابل قیمت کالاها و مواد غذایی با در نظر گرفتن نرخ بالای تورم در این کشور ، به شدت افزایش یافته است. روزنامه بریتانیایی"فایننشال تایمز" در گزارشی از تهران آورده است :" بسیاری از مغازه ها در تهران به دلیل تصمیم دولت احمدی نژاد در افزایش مالیات یا بسته شده یا برای فروش عرضه شده اند." "فایننشال تایمز" بسته شدن مغازه ها و فروشگاهها در تهران را به "انقلاب آرام" از سوی بازرگانان کوچک توصف کرده است. بر اساس این گزارش پس از کاهش شدید صادرات نفت ایران ، دولت احمدی نژاد مجبور شد از ابتدای سال جدید در این کشور مالیات را تا سقف 30% افزایش دهد. همچنین این دولت قرار است در ماهها آینده مالیات را به 38% برساند. حسین یکی از صاحبان این مغازه ها که در زمینه آثار فلزی به فعالیت مشغول است در گفت و گو با روزنامه "فایننشال تایمز" گفته است :" تصمیم گرفتیم مغازه های خود را از آغاز سال جدید ببندیم تا مجبور به پرداخت مالیات سنگین دولت نباشیم." به گفته وی :" مالیاتی که دولت بر صاحبان مغازه ها قرار داده ، بیش از سود سالانه آنها است." او در ادامه می گوید:" ظاهرا دستفروشی و فروش دلار در خیابان ها بسیار به صرفه تر از باز کردن مغازه شده است." دولت ایران در ماههای اخیر نسبت به مشکلات اقتصادی اعتراف کرده و رسما از تورم 32% سخن گفته است. این در حالی است که برخی تحلیلگران اقتصادی در این کشور تورم کنونی را بیش از رقم اعلام شده از سوی دولت احمدی نژاد می دانند.
فراخوان به تجمع در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در دانمارک
در اتحاد و همبستگی جهانی در کارزار علیه رژیم جمهوری اسلامی علیه خیمه شب بازی انتصابات، متحد و یک پارچه به پا خیزیم. به پا خیزیم علیه برگزیدن یک جنایتکار از گلهی آدمکشان حکومتی که هر کدام در دورانهای مختلف و در مسئولیتهای متفاوت بر ضد کارگران و زحمتکشان علیه زنان و روشنفکران و در یک کلمه علیه تودهی محروم و رنجدیدهی ایران در مصدر قدرت قرار داشتند و در عمل دشمنی خود با مردم و خدمت به سرمایهداران را ثابت کردهاند.
در یازدهمین دورهی انتصاب ریاست جمهوری در ایران در مقابل سفارت خانهی رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی گرد هم آئیم و اعلام داریم در طول عمر ٣۴ سالهی این حکومتِ ننگین هرگز در ایران انتخاباتی صورت نگرفته است و تا روزی هم که این رژیم سرنگون نشود هیچ گونه انتخاباتی صورت نخواهد گرفت.
مضحکهای که هر از چند سال یک بار رژیم سرمایهداری ولایت فقیه حاکم بر ایران تحت نام “انتخابات” ریاست جمهوری راه میاندازد رسواتر از آن است که نیاز به افشاگری و تحریم و عدم شرکت در آن داشته باشد.
کارگران و زحمتکشان ایران فراموش نکردهاند که چهار سال پیش رژیم خون آشام چگونه مخالفت و اعتراض مسالمت آمیز مردم را به خیمه شب بازی انتصابات به خاک و خون کشید و دست به چه جنایات هولناکی زد؛ از جمله تجاوز به دختران و پسران جوانی که از خیابانها ربوده شده و در کهریزک زندانی بودند.
رژیم جمهوری اسلامی به تجربه و در عمل نشان داده است که به هیچ قانون و عرف انسانی پایبند نیست، هیچ اعتراض بر حق و مسالمت آمیزی را بر نمیتابد؛ منطق و قانوناش در مقابل مردم فقط زور است و سرکوب. مردم مبارز و به تنگ آمده از ظلم و ستم و سرکوب و زندان و شکنجه و کشتار طی این ٣۴ سال فهمیدهاند؛ برای مبارزه و سرنگونی این رژیم تا بن دندان مسلح جز از طریق یک مبارزهی جدی طبقاتی و قهرآمیز راه دیگری وجود ندارد.
برای برچیدن بساط فریب کاری، خیمه شب بازی و مضحکههای رژیم، برای پایان دادن به انتصابات مسئولین جنایت پیشهاش باید بساط کل رژیم را با هر جناح و دستهاش برچید.
قرار ما: روز جمعه ١۴ یونی از ساعت ١٠ صبح تا ۵ بعداز ظهر
مقابل جاسوس خانه (سفارت) جمهوری اسلامی
در یازدهمین دورهی انتصاب ریاست جمهوری در ایران در مقابل سفارت خانهی رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی گرد هم آئیم و اعلام داریم در طول عمر ٣۴ سالهی این حکومتِ ننگین هرگز در ایران انتخاباتی صورت نگرفته است و تا روزی هم که این رژیم سرنگون نشود هیچ گونه انتخاباتی صورت نخواهد گرفت.
مضحکهای که هر از چند سال یک بار رژیم سرمایهداری ولایت فقیه حاکم بر ایران تحت نام “انتخابات” ریاست جمهوری راه میاندازد رسواتر از آن است که نیاز به افشاگری و تحریم و عدم شرکت در آن داشته باشد.
کارگران و زحمتکشان ایران فراموش نکردهاند که چهار سال پیش رژیم خون آشام چگونه مخالفت و اعتراض مسالمت آمیز مردم را به خیمه شب بازی انتصابات به خاک و خون کشید و دست به چه جنایات هولناکی زد؛ از جمله تجاوز به دختران و پسران جوانی که از خیابانها ربوده شده و در کهریزک زندانی بودند.
رژیم جمهوری اسلامی به تجربه و در عمل نشان داده است که به هیچ قانون و عرف انسانی پایبند نیست، هیچ اعتراض بر حق و مسالمت آمیزی را بر نمیتابد؛ منطق و قانوناش در مقابل مردم فقط زور است و سرکوب. مردم مبارز و به تنگ آمده از ظلم و ستم و سرکوب و زندان و شکنجه و کشتار طی این ٣۴ سال فهمیدهاند؛ برای مبارزه و سرنگونی این رژیم تا بن دندان مسلح جز از طریق یک مبارزهی جدی طبقاتی و قهرآمیز راه دیگری وجود ندارد.
برای برچیدن بساط فریب کاری، خیمه شب بازی و مضحکههای رژیم، برای پایان دادن به انتصابات مسئولین جنایت پیشهاش باید بساط کل رژیم را با هر جناح و دستهاش برچید.
قرار ما: روز جمعه ١۴ یونی از ساعت ١٠ صبح تا ۵ بعداز ظهر
مقابل جاسوس خانه (سفارت) جمهوری اسلامی
۱۳۹۲ خرداد ۱۸, شنبه
علم الهدی : هر کسی در انتخابات شرکت نکند به جهنم رفتنش قطعی است

مستند احمدی نژاد، مردی با کاپشن بهاری
محمود احمدی نژاد در هشت سال ریاست جمهوری اش به دنبال چه بود؟ چگونه سریع به قدرت رسید و چرا اینقدر زود کنار گذاشته شد؟ مستند «مردی با کاپشن بهاری» به کارگردانی بزرگمهر شرف الدین، نگاهی می کند به سیاست های مردی که در دوران ریاست جمهوری اش، مشهورترین و جنجالی ترین چهره ایران در جهان شد.
۱۳۹۲ خرداد ۱۶, پنجشنبه
گزارشگران بدون مرز، از خبرنگاران خارجی در ایران خواست که جهان را از سرکوب آزادی ها مطلع کنند

کانادا اعدامهای دهه ۶۰ ایران را «جنایت علیه بشریت» خواند

بیست زندانی سیاسی سنی در معرض خطر اعدام
یک سازمان حقوق بشری میگوید که ۲۰ نفر از زندانیان سنی مذهب در ایران به اتهام اقدام علیه امنیت ملی با حکم محاربه روبرو شده است. این گزارش میافزاید این زندانیان در وضعیت نامناسبی نگهداری میشوند.

این سازمان میافزاید که متهمان زیر "شکنجه" اتهامات خود را پذیرفتهاند و از برخی از آنان نیز مصاحبههای تلویزیونی گرفته شده است. یک منبع آگاه به این سازمان حقوق بشری گفته است که برخی از این متهمان که جوان هستند، پذیرفتهاند که قصد داشتهاند برخی از شخصیتهای جمهوری اسلامی را ترور کنند.
گزارش کمپین به نقل از "یک منبع آگاه"، تعداد زندانیان سنی را در حدود ۱۷۰ تن ارزیابی میکند که از استانهای مختلف سنینشین ایران مانند کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی به زندان رجاییشهر منتقل شدهاند.
بر اساس این گزارش تعداد زیادی از این زندانیان بدون آنکه مراحل دادرسی را طی کرده باشند و از اتهاماتشان مطلع باشند، چند سال است که در زندان نگهداری شدهاند.
بیشتر بخوانید: وزارت اطلاعات یکی از قدیمیترین کلیساهای تهران را بست
به نوشته سایت کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران این منبع آگاه، که به دلایل فعالیتهای مذهبی سابقه زندان دارد، تصریح میکند: «ما فقط عقاید سنی را برای خود سنیها در مساجد و میان گروههای خودمان تبلیغ میکردیم و نخواستیم که نظام را تخریب کنیم. ما فقط خواستار رعایت حقوق اهلسنت بودیم.»
وی با اشاره به اینکه دستگیریسنیها از سال ۱۳۸۸ شدت یافته است، میافزاید: «حدود ۷۰ نفر از زندانیان اهل سنت زندان رجایی شهر کرج دانشجو هستند و بیشتر اهل آذربایجان غربی.»
تعطیل کلیسا و بازداشت کشیش
اعمال فشار سیاسی علاوه بر اقلیت سنی بر سایر اقلیتهای مذهبی ایران نیز ادامه دارد. روز شنبه ۱۱ خرداد (اول ژوئن) کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران خبر داده بود که کلیسای جماعت ربانی تهران زیر فشار ماموران اطلاعات، از روز پنجم خرداد ماه تعطیل شده و یکی از کشیشهای این کلیسا نیز بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است.
گرچه آزادیهای مذهبی در قانون اساسی جمهوریاسلامی ایران تایید شده است، اما این کشور بارها به دلیل نقض حقوق اولیه پیروان دیگر ادیان و مذاهب مورد انتقاد سازمانهای حقوق بشری بینالمللی قرار گرفته است.
بهائیان، مسیحیان، مسلمانان سنی و دراویش از جمله گروههایی هستند که به طور متناوب با فشار حکومت ایران روبرو شدهاند. روحانیون شیعه دگراندیش نیز از گزند فشارهای حکومت در امان نماندهاند
روز حمایت از زندانیان سیاسی نزدیک است
بیستم
ژوئن (سی خرداد) روز حمایت از زندانیان سیاسی است حمایت خود را با بر گزاریهای آکسیونهای اعتراضی در شهر و کشور محل اقامت خود اعلام نمائید تمامی زندانیان سیاسی باید بدون قید و شرط آزاد گردند. بیستم ژوئن (۳۰ خرداد)روز عهد و پیمان دوباره ما برای آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی و خاتمه دادن به دستگاه جنون و جنایت جمهوری اسلامی است. مردم، آزادیخواهان، انسانهای شریف، جهانیان باید بدانند که این حکومت با جنایت و کشتار پا برجاست! باید بدانند که جمهوری اسلامی با چوبه دار و کشتار و شکنجه و زندان متولد شده است و با خونریزی ادامه حیات میدهد! باید با خبر شوند که این حکومت از وحشت انقلاب و خیزش و قیام مردم حاضر است دست به هر جنایتی بزند تا ساعتی بر عمر کثیف خود بیفزاید! این حکومتی درنده است که در پرونده فردی و جمعی حاکمینش صدها فقره قتل عمد خوابیده است! جهانیان باید زجرنامه هزاران زندانی سیاسی را در طی عمر پرنکبت جمهوری ننگین اسلامی بشنود و از حقایق هولناک این حکومت آدمکش با خبر شوند. این صدای رسای ماست که جهانیان را ، میلیونها انسان شریف و نوعدوست را در کنار ما قرار میدهد تا امر دفاع فوری و اضطراری از هزاران زندانی سیاسی و صدها عزیزی که هر آن چوبه دار زندگیشان را تهدید می کند را میسر کند. یورش و گروگان گیری دائمی از میان مخالفان سیاسی، رفتار وحشیانه با زندانیان سیاسی، اخبار هولناک اعدامهای دست جمعی .؛ تهدید ؛ تجاوز،کسب و کار هر روزه این حکومت است. بیستم ژوئن فقط یک روز نیست! یک کمپین وسیع برای سازمان دادن جنبش اعتراضی است که می خواهد جهان متمدن را برای پشتیبانی از خواست آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی در ایران بسیج کند! واکنشی بین المللی نسبت به خطرات جدی که جان عزیزان ما را در زندانهای جمهوری اسلامی تهدید می کند، ایجاد نماید. بیستم ژوئن در عین حال سمبل اتحاد و عهد و پیمان ما برای آزادی بدون قید و شرط زندانیان سیاسی و پایین کشیدن چوبه های دار است! مبارزات زندانیان سیاسی در سیاه چالهای مخوف اوین و رجایی شهر و همه زندانهای بیشمار جمهوری ننگین اسلامی حماسه ای عظیم است. این مبارزات شور انگیز لایق بزرگترین حمایتها و پشتیبانی بین المللی است. هزاران زندانی سیاسی و خانواده های مضطرب و نگرانشان چشمشان به اقدامات بین الملی ما ست. در بیستم ژوئن امسال یکبار دیگر با متحد شدن خود با هر گونه تفکر فکری ؛ سیاسی؛ حزبی فقط و فقط صدای زندانیان سیاسی ؛ خانواده های آنان به خصوص کودکان آنان باشیم. مردم، آزادیخواهان، انسانهای شریف، با قراردادن این نوشته و انتشار آن در لیست دوستان خود و سایتهای مختلف صدای یک زندانی سیاسی باشید. چه هدیه ای برای یک زندانی بهتر از این است که صدای آنان و خانواده آنان باشید. از تمامی مردم آزادیخواه و مبارز، تمامی احزاب و سازمانهای سیاسی خواستاریم با متحد شدن خود و شرکت در مراسم بیستم ژوئن روز جهانی برای آزادی زندانیان سیاسی صدای یک زندانی سیاسی باشند
ژوئن (سی خرداد) روز حمایت از زندانیان سیاسی است حمایت خود را با بر گزاریهای آکسیونهای اعتراضی در شهر و کشور محل اقامت خود اعلام نمائید تمامی زندانیان سیاسی باید بدون قید و شرط آزاد گردند. بیستم ژوئن (۳۰ خرداد)روز عهد و پیمان دوباره ما برای آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی و خاتمه دادن به دستگاه جنون و جنایت جمهوری اسلامی است. مردم، آزادیخواهان، انسانهای شریف، جهانیان باید بدانند که این حکومت با جنایت و کشتار پا برجاست! باید بدانند که جمهوری اسلامی با چوبه دار و کشتار و شکنجه و زندان متولد شده است و با خونریزی ادامه حیات میدهد! باید با خبر شوند که این حکومت از وحشت انقلاب و خیزش و قیام مردم حاضر است دست به هر جنایتی بزند تا ساعتی بر عمر کثیف خود بیفزاید! این حکومتی درنده است که در پرونده فردی و جمعی حاکمینش صدها فقره قتل عمد خوابیده است! جهانیان باید زجرنامه هزاران زندانی سیاسی را در طی عمر پرنکبت جمهوری ننگین اسلامی بشنود و از حقایق هولناک این حکومت آدمکش با خبر شوند. این صدای رسای ماست که جهانیان را ، میلیونها انسان شریف و نوعدوست را در کنار ما قرار میدهد تا امر دفاع فوری و اضطراری از هزاران زندانی سیاسی و صدها عزیزی که هر آن چوبه دار زندگیشان را تهدید می کند را میسر کند. یورش و گروگان گیری دائمی از میان مخالفان سیاسی، رفتار وحشیانه با زندانیان سیاسی، اخبار هولناک اعدامهای دست جمعی .؛ تهدید ؛ تجاوز،کسب و کار هر روزه این حکومت است. بیستم ژوئن فقط یک روز نیست! یک کمپین وسیع برای سازمان دادن جنبش اعتراضی است که می خواهد جهان متمدن را برای پشتیبانی از خواست آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی در ایران بسیج کند! واکنشی بین المللی نسبت به خطرات جدی که جان عزیزان ما را در زندانهای جمهوری اسلامی تهدید می کند، ایجاد نماید. بیستم ژوئن در عین حال سمبل اتحاد و عهد و پیمان ما برای آزادی بدون قید و شرط زندانیان سیاسی و پایین کشیدن چوبه های دار است! مبارزات زندانیان سیاسی در سیاه چالهای مخوف اوین و رجایی شهر و همه زندانهای بیشمار جمهوری ننگین اسلامی حماسه ای عظیم است. این مبارزات شور انگیز لایق بزرگترین حمایتها و پشتیبانی بین المللی است. هزاران زندانی سیاسی و خانواده های مضطرب و نگرانشان چشمشان به اقدامات بین الملی ما ست. در بیستم ژوئن امسال یکبار دیگر با متحد شدن خود با هر گونه تفکر فکری ؛ سیاسی؛ حزبی فقط و فقط صدای زندانیان سیاسی ؛ خانواده های آنان به خصوص کودکان آنان باشیم. مردم، آزادیخواهان، انسانهای شریف، با قراردادن این نوشته و انتشار آن در لیست دوستان خود و سایتهای مختلف صدای یک زندانی سیاسی باشید. چه هدیه ای برای یک زندانی بهتر از این است که صدای آنان و خانواده آنان باشید. از تمامی مردم آزادیخواه و مبارز، تمامی احزاب و سازمانهای سیاسی خواستاریم با متحد شدن خود و شرکت در مراسم بیستم ژوئن روز جهانی برای آزادی زندانیان سیاسی صدای یک زندانی سیاسی باشند
۱۳۹۲ خرداد ۱۵, چهارشنبه
جذب توریست با اعدام و قطع عضو !؟

کسی که خامنه ای از صندوق انتصابات سال ۸۴ در آورد و هشت سال به عنوان رئیس جمهور،به تخریب باقیماندۀ اعتمادی که قشری از جامعه به رژیم جمهوری اسلامی داشت پرداخت و پس از تحریم نفت،خودرو،وارز ملی تحلیل گران بیت رهبری به اندیشۀ این افتاده اند که از صنعت توریست برای ادامۀ بقای رژیم منحوس جمهوری اسلامی بپردازد و این بحث را در مناظره ها بیان کنند.
صنعت گردشگری که آمریکا طبق آماری که سازمان گردشگری در سال ۲۰۱۲ ارائه داد،رتبۀ نخست را دارا بودوازایران با آثار باستانی متعدد و جاذبه های گردشگری فراوان یادی نشده بود.گردشگر اصولأ برای تمدد اعصاب و دوری از فشارهای استرس زای زندگی روز مره یا جهت بازدید بناهای تاریخی به منطقه های مستعد گردشگری سفرمیکنند.
باری آیا رژیمی که از تریبون سیاسی نماز جمعه آن نعرۀ مرگ بر اسرائیل و آمریکا و انگلیس وطلب جنگ به گوش میرسدو طبق نظر سنجی بی بی سی جزءمنفورترین کشورهاست کسی بازدید میکند؟توریست از چه بازدید کند از اعدام های علنی و قتع عضو؟آیا با دیدن مردم محروم و با دیدن فقر و فحشا و درد و بدبختی مردم آن استرس از او رفع میشود؟
این خط مشی جدید نشان از این دارد که نظام مستبد و دیکتاتور و خودشیفتۀ ولایت فقیه فکر میکند که جهان باید پیرو و بندۀ او باشند وبرای کشوری که خراب کرده با مردمی عصبی؛دیگران پول به اوبدهند تا کشور ایران را ببینند.مردم عصبی و ناراحت که سهمی در میهن خویش و منابع طبیعی آن ندارند و حق مشارکت آزادانه و انتخاب سرنوشت خویش،محرومند آیا خامنه ای فکر میکند که احساس مسئولیتی نسبت به نظام جنایت و فاشیست و سرکوب او دارندمیکنند؟
خیر حس مسولیت پیرو آزادی و سهیم شدن شخص شخص مردم در اجتماع به وجود میایدو نشان از جنون و پایان کار دیکتاتور را دارد که چنین نابخردانه می اندیشد.
سرکوب و خفقان پتانسیل آزادی خواهی وعطش آزادگی رابیشتر میکند و این نیروی خفته در بستر اجتماع؛نه راضی به سوپاپ اطمینان ونه به کنترل و خاموشی را دارداین نیرو سالهاست که به دلیل سرکوب راکد مانده است ودیکتاتور را به دیکتاتورهای دیگر تاریخ میسپارد و برگی به تاریخ خودکامگان می افزاید که نسل ما جوانان انجام دهندۀ آنیم.
دعوت آکادمی هنر آلمان از میرحسین موسوی و زهرا رهنورد

Turkish protest: Think Tehran in 2009, not an Arab Spring

۱۳۹۲ خرداد ۱۴, سهشنبه
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی انتخابات ریاست جمهوری یازدهم را تحریم کرد

شعارهای اعتراضی در تشییع جنازه جلالالدین طاهری در اصفهان

آغاز بهار ترکی به دلیل اقدامات افراطی حزب اسلام گرای حاکم ترکیه

۱۳۹۲ خرداد ۱۳, دوشنبه
زنا،سنگسار و اعدام در قانون جدید مجازات اسلامی؛ فن دفاع در جرایم حدی

به هر حال در کنار این موضوع مهم که اجرای قانون را با مشکل مواجه میسازد به موضوع جرم زنا و مجازات سنگسار در قانون جدید مجازات اسلامی می پردازیم و چون قانونگذر در این قانون مجددا مجازات سنگسار را به رسمیت شناخته است برای نجات جان متهمین و محکومین ناچار خواهیم بود که به فن دفاع در این جرم بپردازیم تا متهم به اعدام و سنگسار محکوم نشود. اطلاع رسانی در این رابطه می تواند کمک بسیاری در زمینه نجات افراد نماید.
زنا چیست؟
بر اساس ماده ۲۲۱قانون مجازات اسلامی، زنا عبارت است از جماع مرد و زنی که علقه زوجیت بین آنها نبوده و از موارد وطی به شبهه نیز نباشد. به عبارت سادهتر، زنا ارتباط جنسی بین مرد و زنی است که با یکدیگر ازدواج نکرده باشند و همچنین ازتباط جنسی از روی اشتباه نباشد. در تبصره این ماده نیز آمده است، جماع با دخول اندام تناسلی مرد به اندازه ختنه گاه در قبل و دبر زن محقق می شود. باز هم به این معنی که به ارتباط جنسی زنا گفته می شود که اندام تناسلی مرد به اندازه کلاهک آن که ختنهگاه گفته می شود در رحم و یا پشت فرو رود و اگر چنین واقعه ای رخ ندهد زنا محقق نخواهد شد. در این جرم نابالغ مجازات نمی شود و به اقدامات تامینی و تربیتی محکوم خواهد شد.
ارتباط جنسی با فرد مرده نیز زنا محسوب می شود مگر اینکه مردی با همسر مرده خود ارتباط جنسی برقرار کند که در این صورت به 31 تا 74 ضربه شلاق محکوم میشود.
حد زنا یا مجازات زنا چیست؟
در قانون مجازات اسلامی سه نوع مجازات برای زنا در نظر گرفته شده است:
اعدام - سنگسار- مجازات تعزیزی و شلاق
در زیر مجازات های عنوان شده در قانون را بر شمرده و در پایان طریقه دفاع از پرونده های مربوط به زنا را توضیح خواهیم داد که قانونگذار در اختیار متهم قرار داده است.
· مجازات اعدام
طبق ماده ۲۲۴قانون مجازات اسلامی حد زنا در موارد زیر اعدام است:
الف ) زنا با محارم نسبی توضیح اینکه محارم نسبی افرادی هستند که به دلیل خویشاوندی نمی توانند با یکدیکر ازدواج کنند از جمله مادر، مادر بزرگ، دختر و نوه های دختر. خواهر، دختر خواهر، دختر برادر، خاله، پدر، پدربزرگ، پسر، پسر برادر، پسر خواهد، عمو و دایی
ب) زنا با زن پدر که موجب اعدام زانی است.
پ) زن مرد غیرمسلمان با زن مسلمان که موجب اعدام زانی است.
ت) زنای به عنف یا اکراه از سوی زانی که موجب اعدام زانی است. حتی اگر کسی با زنی که راضی به زنای با او نباشد در حال بی هوشی، خواب یا مستی زنا کند رفتار او در حکم زنای به عنف است. در زنا از طریق اغفال و فریب دادن دختر نابالغ یا از طریق ربایش، تهدید و یا ترساندن زن اگر چه موجب تسلیم شدن او شود نیز حکم فوق جاری است.
· مجازات سنگسار
طبق ماده ۲۲۵قانون مجازات اسلامی حد یا مجازات زانی محصن و یا زانیه محصنه یعنی مردی که زن دارد و زنی که شوهر دارد رجم است.
توضیح اینکه قانونگذار در سال گذشته این مقرره را به تصویب نرسانده بود و شورای نگهبان نیز این قانون را بدون ماده فوق تایید نموده بود و در اصلاحات غیر قانونی بعدی مجازات سنگسار به قانون اضافه شد. اما در ادامه این ماده آمده است که در صورت عدم امکان اجرای رجم، با پیشنهاد دادگاه صادر کننده حکم قطعی و موافقت رییس قوه قضاییه چنان چه جرم با بینه ثابت شده باشد، موجب اعدام زانی محصن و زانیه محصنه است و در غیر اینصورت موجب صد ضربه شلاق برای هر یک خواهد بود.این ماده قانونی دست قاضی را باز می گذارد تا فرد متهم به زنا به شلاق، اعدام یا سنگسار محکوم و حکم صادره نیز اجرا شود. در زیر قسمت اخیر ماده فوق را بررسی و تحلیل می کنیم.
در این قانون آمده است در صورت عدم امکان اجرای سنگسار، قاضی میتواند دو کار را انجام دهد. اول آنکه دادگاه صادر کننده حکم قطعی -چنانچه زنا با بینه ثابت شده باشد- میتواند به رییس قوه قضاییه پیشنهاد دهد که حکم سنگسار به اعدام تبدیل شود که در این صورت پس از موافقت رییس قوه قضاییه حکم اعدام اجرای میشود و اگر رییس قوه قضاییه موافقت نکند همچنان سنگسار به قوت خود باقی است و دیگر اینکه قاضی می تواند مستقیما حکم سنگسار را به 100 ضربه شلاق تبدیل کند.نتیجه اینکه به قاضی این امکان داده شده است که محکوم به سنگسار را به صد ضربه شلاق محکوم نماید. این قانون دست قضات را برای گرفتن جان متهمین و نیز زنده نگه داشتن آنها با 100 ضربه شلاق باز گذاشته است.به نظر می رسد که قانونگذار در اصل تمایلی به وجود سنگسار به عنوان یک مجازات غیر انسانی در قانون مجازات اسلامی نداشته است اما فشارهای شرعی شورای نگهبان باعث شده تا مجازات سنگسار در قانون درج گردد که این عمل نیز قابل توجیه نیست. چرا که نگاه و رفتار و عملکرد قضات نسبت به مواجه با متهمان و مجرمان متفاوت است. این امکان وجود دارد که یک قاضی چنان کینهورز و خشن باشد و تعصب باشد که حکم به سنگسار صادر کند و قاضی دیگر چنین نباشد و به شلاق اکتفا نماید. این امکان نیز وجود خواهد داشت که قاضی یک شعبه به دلیل حساسیت در اجرای حکم سنگسار، محکوم را به صورت مخفیانه سنگسار کند. به هر حال وجود سنگسار در قانون عملی خطرناک است و خطرناکتر، تبدیل این مجازات به اعدام است که عملی سهل و راحت برای دستگاه قضاییه در گرفتن جان آدمی خواهد بود.
· مجازات شلاق
در این قانون راههای فرار بسیاری برای متهم یا متهمین ارتکاب جرم زنا در نظر گرفته شده است که می تواند مجازات اعدام و سنگسار را به شلاق تبدیل کند. به این نحو که دستهای از اعمال بالذات مجازات شلاق دارد مانند زنای فردی که مجرد است و دسته ای نیز مجازات اعدام و سنگسار را می تواند به شلاق تبدیل کند که راه مناسبی برای متهم برای فرار از اعدام و سنگسار است.
۱ . در زنا با محارم نسبی و زنای محصنه. چنانچه زانیه بالغ و زانی نابالغ باشد مجازات زانیه فقط صد ضربه شلاق است. در این نوع عمل هر دوی افراد به دلیل نابالغ بودن زانی نجات می یابند و تنها زانیه به صد ضربه شلاق محکوم می شود.
۲ . مردی که همسر دایم دارد، هرگاه قبل از دخول، مرتکب زنا شود حد وی 100 ضربه شلاق، تراشیدن موی سر و تبعید به مدت یک سال قمری است. به این معنی که اگر مردی ازدواج کند ولی با همسرش هیچ گونه ارتباط جنسی نداشته باشد و بعد با زن دیگری ارتباط جنسی داشته باشد تنها به صد ضربه شلاق محکوم خواهد شد. بنابراین این راه برای مردانی که تازه ازدواج کرده اند وجود دارد که بگوید هیچ ارتباط جنسی با همسرشان نداشته اند و به این نحو از مرگ نجات خواهند یافت.
۳ . مجازات زنا برای افراد مجرد صد ضربه شلاق است.
۴ . اگر مرد یا زنی کمتر از چهار بار اقرار به زنا نماید به 31 تا 74 ضربه شلاق تعزیری درجه شش محکوم خواهد شد. در قانون گذشته هم همین مقرره جاری بود اما با این تفاوت که در قانون پیشین این امکان برای مرجع قضایی وجود نداشت که در یک جلسه چهار بار اقرار از متهم اخذ نماید ولی حال این امکان وجود دارد که در یک جلسه دادرسی از متهم چهار بار اقرار گرفته شود که این امر به مصلحت متهم نبوده و از طرفی نیز برخلاف شرع است. این عمل باعث میشود که متهمی که تحت شکنجه مبادرت به اقرار کرده است از وی چهار بار اقرار در یک جلسه گرفته شود. در حالی که اگر در زمانهای متفاوت جلسه دادگاه برگزار شود متهم می تواند به راحتی تصمیم گرفته و بر اقرارش پایند باشد یا اینکه اقرارش را انکار کند.
فن دفاع در پرونده های زنا برای نجات متهم و مجرمین از اعدام و سنگسار
بسیاری از افرادی که به نوعی متهم به زنا میشوند و یا اینکه به مجازات این جرم محکوم شدهاند، از اقشار بسیار مستضعف و سطح علمی بسیار پایین بوده و از مفاد قانون نیز مطلع نیستند. اما در این گونه پروندهها قاضی مکلف است که حق داشتن وکیل مدافع را به رسمیت بشناسد. متهم و محکوم به مرگ می تواند وکیل داشته باشد و در هر مرحلهای وکیل میتواند او را یاری کند و با استفاده از ابزارهای قانونی، موکلش را از مرگ نجات دهد که به چند مورد از موارد مهم برای نجات متهم و یا محکوم به مرگ اشاره می کنیم.
۱ . انکار پس از اقرار
هر چند قانونگذار مقرر کرده است که انکار پس از اقرار، موحب سقوط مجازات نیست اما در رابطه با سنگسار و حد قتل، برای زنا استثنا قائل شده است، متهم در هر مرحله از دادرسی حتی زمانی که حکم در مرحله اجرا باشد می تواند منکر ارتکاب جرم شود و در این صورت سنگسار و اعدام به 100 ضربه شلاق تبدیل میشود. اکر متهم یا محکوم ادعا کند که اقرار او با تهدید و ارعاب و شکنجه گرفته شده است ادعای مذکور بدون نیاز به بینه و سوگند پذیرفته خواهد شد. بنابراین وکیل متهم و محکوم به مرگ می تواند این راه را که یکی از بهترین راههای نجات موکلش است، مورد استفاده قرار دهد و قاضی مکلف است به خواسته متهم و یا محکوم به مرگ توجه نماید.
۲ .اعلام عدم داشتن علم به حرمت شرعی
ماده ۲۱۷قانون مجازات اسلامی مقرر کرده است که در جرایم موجب حد، مرتکب در صورتی مسول است که علاوه بر داشتن علم و قصد و شرایط مسولیت کیفری به حرمت شرعی رفتار ارتکابی نیز آگاه باشد. بنابراین متهم می تواند اعلام کند که در هنگامی که ارتباط جنسی برقرار کرده است نمی دانسته که این عمل در شرع حرام است.
3. فقد علم و قصد و نیز موانع مسولیت کیفری
ماده ۲۱۸همان قانون مقرر کرده است که در جرایم موجب حد، هر گاه متهم ادعای فقدان علم یا قصد یا وجود یکی از موانع مسولیت کیفری را در زمان ارتکاب جرم نماید در صورتیکه احتمال صدق گفتار وی داده شود، از مجازات بری می شود.
۴ . اقرار در دادگاه و نزد قاضی
اقرار میبایست در دادگاه و نزد قاضی صورت گیرد. اقرارهایی که در تحقیقات مقدماتی توسط مراجع انتظامی یا دادیار و بازپرس اخذ میشود دارای اعتبار نیست و اقراری دارای اعتبار است که مستند به تبصره ماه ۲۱۸همان قانون در نزد قاضی و در محکمه صورت پذیرد.
5. ادعای زوجیت و وطی به شبهه
ماده ۲۲۳همان قانون مقرر می دارد: هرگاه متهم به زنا، مدعی زوجیت و وطی به شبهه باشد، ادعای وی بدون بینه یا سوگند پذیرفته می شود مگر آنکه خلاف آن با حجیت شرعی لازم ثابت شود. بنا براین اگر متهم اعلام کند که از روی اشتباه زنا کرده است و یا اینکه مرد اعلام کند که صیغه شرعی ازدواج خوانده و زن همسرش است بدون اینکه نیازی به ارائه دلیل باشد، مجازات مرگ منتفی میشود.
6. خروج از احصان
راه دیگری که برای نجات متهم از مرگ وجود دارد این است که ادعا کند از احصان خارج شده است. به عبارت دیگر در شرایطی قرار داشته است که ناچار بوده با دیگری ارتباط جنسی داشته باشد از قبیل مسافرت، حبس، حیض، نفاس، بیماری مانع از مقاربت یا بیماری که موجب خطر برای طرف مقابل میشود مانند ایدز و سفلیس. این موارد باعث میشود که مجازات مرگ نسبت به متهم اعمال نشود.
نتیجه اینکه اولا قانونگذار مجازات سنگسار و اعدام را برای زنا به رسمیت شناخته است و این امکان در همه جال وجود دارد که شهروند ایرانی در معرض اعدام با طناب دار یا سنگسار قرار گیرد. پس باید پذیرفت که در قانون جمهوری اسلامی ایران سنگسار و اعدام برای زنا همچنان جان خواهد گرفت.
دوما ـ برای نجات متهم و متهمین از مرگ، راههای بسیاری وجود دارد که این راهها مسولیت وکلای متهمین را برای نجات موکلینشان بیشتر میکند. اگر وکلا با شهامت و قدرت، راههای قانونی نجات موکلشان را طی کنند و به موکل خود به درستی آموزش داده و حقوق موکلش را به وی بیاموزند مطمنا هیچ فردی به این اتهام اعدام و یا سنگسار نخواهد شد.
در نهایت امیدواریم که قانونگذاران ایران و شورای نگهبان که نظارت بر قانونگذاری ایران دارد با بالا بردن آستانه تحمل خود و در نظر گرفتن ارزش و حرمت جان آدمی، هر چه سریعتر مجازات اعدام و سنگسار را از قوانین خود حذف کند.
۱۳۹۲ خرداد ۱۲, یکشنبه
قانون مجازات اسلامی به همراه مجازات سنگسار برای اجرا به رییس جمهور ابلاغ شد

عدالت برای ایران، ضمن محکوم کردن مواد متعدد قانون مجازات اسلامی که موازین حقوق بشر و تعهدات بین المللی جمهوری اسلامی و موازین حقوق بشر را نقض می کند، متاسف است که علیرغم تلاشهای چندین ساله فعالان حقوق زنان در ایران و کشورهای دیگر و فشارهای بین المللی بر جمهوری اسلامی ایران، همچنان مجازات غیرانسانی و رذیلانه سنگسار را که گزارشگر ویژه شکنجه سازمان ملل آن را نوعی از شکنجه می داند، در قانون ایران باقی مانده است. در تمامی سالهای گذشته همچنین تمامی قضاتی که حکم سنگسار را صدور و اجرا کرده اند از مصونیت مطلق برخوردار بوده اند.
ما همچنین نگرانی شدید خود را نسبت به سرنوشت زنان و مردانی که براساس قانون قبلی مجازات اسلامی به سنگسار محکوم شده و در زندانهای شهرهای مختلف ایران به حالت بلاتکلیف به سر می برند٬ به ویژه اشرف کلهری٬ سکینه محمدی آشتیانی٬ مریم باقرزاده٬ خیریه والانیا٬ ایران اسکندری٬ کبری بابایی٬ ساریه عبادی٬ رحیم محمدی٬ محمد علی نوید خمامی و نقی احمدی ابراز می داریم.
براساس آمارهای سازمان عفو بین الملل٬ ۷۷ مورد سنگسار از ابتدای جمهوری اسلامی به ثبت رسیده است هرچند این سازمان تصریح می کند که آمار واقعی بیش از این است زیرا در مورد اجرای سنگسار مقامات در بسیاری از موارد از اطلاع رسانی خودداری کرده اند.
کمپین قانون بی سنگسار نیز که بین سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۸ در این فعالیت می کرد٬ وقوع سنگسار یک زن وشش مرد را در این سالها تایید کرده است. این کمپین توانست با همکاری وکلای داوطلب ۶ زن و یک مرد را از مجازات سنگسار برهاند و اجرای مجازات تعداد بیشتری را متوقف سازد.
اولین مورد سنگسار در ایران٬ پس از انقلاب ۱۳۵۷ در ایران و روی کار آمدن اسلامگرایان گزارش شده است. براساس این گزارش٬ در تیرماه ۱۳۵۹ شش زن و مرد را در شهر کرمان سنگسار کرده اند.
فعالان سیاسی: رهبر جمهوری اسلامی در پی تضعیف نهاد ریاست جمهوری است
برخی فعالان سیاسی معتقدند، عملکرد حاکمیت جمهوری اسلامی در آستانه انتخابات پیش رو حاکی از تلاش سازمان یافته برای حذف کامل نهادهای انتخابی نظام و بیش از همه جایگاه ریاست جمهوری است.

رهبر جمهوری اسلامی در سخنان آن زمان خود در کرمانشاه با تمجید از نظام سیاسی فعلی در جمهوری اسلامی که نظامی ریاستی است و رئیسجمهور با انتخاب مستقیم مردم برگزیده میشود گفته است «اگر روزی در آینده احتمالا دور، احساس شود که نظام پارلمانی برای انتخاب مسئولان قوه مجریه بهتر است هیچ اشکالی در تغییر ساز و کار فعلی وجود ندارد.»
این سخنان البته با مخالفت سریع و صریح آیت الله هاشمی رفسنجانی مواجه شد که آن را "تضعیف جمهوریت نظام" ارزیابی می کرد.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار جمعی از روزنامهنگاران و اصحاب رسانه کشور با پیشنهاد حذف ریاست جمهوری و جایگزین شدن نخست وزیر منتخب مجلس مخالفت کرد و با اشاره به اینکه طبق قانون اساسی، جمهوریت و اسلامیت دو رکن غیرقابل تغییر نظام جمهوری اسلامی هستند، گفت: البته رهبری این موضوع را به آینده دور که ممکن است قابل بررسی باشد، محول کردند، چون تحقق محتمل این کار مستلزم تغییر در قانون اساسی آن هم با سازوکار خود و تغییر در جمهوریت نظام است، در غیر این صورت تضعیف بخش جمهوریت نظام خلاف قانون اساسی است و قدرت انتخاب مردم محدود و محصور میشود.
با این حال صاحبنظران سیاسی معتقدند، سخنان رهبر جمهوری اسلامی نتیجه بحران دائمی در روابط او با نهادهای انتخابی است. مرور روابط آیت الله خامنه ای با روسای جمهور منتخب مردم طی ۲۲ سال گذشته نشان می دهد که رهبر جمهوری اسلامی نه تنها با روسای دولت بر آمده از رای مستقیم مردم دچار چالشها و مشکلات جدی بوده است، بلکه با رئیس دولتی که با حمایت و پشتیبانی مستقیم وی و دخالت پیدا و پنهان نهادهای امنیتی و اطلاعاتی به قدرت رسیده نیز دچار افتراق و چالش شده است.
بیژن حکمت، دبیر سازمان جمهوری خواهان ایران معتقد است، انتخابات پیش رو نیز ادامه روندی است که از دیرباز برای محو نهادهای انتخاباتی یا کاستن اقتدار آنها در جمهوری اسلامی آغاز شده است.
آقای حکمت به شبکه آنلاین ۲۵ خرداد گفت: ولایت فقیه می کوشد نهادهای انتخابی را به طور کامل زیر فرمان خود بیاورد.
دبیر سازمان جمهوری خواهان ایران، "کودتای انتخابات سال ۸۸"، "ردصلاحیت آیت الله هاشمی رفسنجانی"، و "جلوگیری از نامزد شدن محمد خاتمی" را نشانه های این رویکرد دانست گفت: خاتمی و هاشمی کسانی بودند که می توانستند اختیار ولی فقیه را به چالش بکشند و زمینه محو این تناقضی که از دیرباز در قانون اساسی و نهادهای جمهوری اسلامی وجود دارد را به کوشش جنبش های اجتماعی و اختیارات قانونی خودشان فراهم کنند.
او با بیان اینکه در نتیجه ی نیامدن خاتمی و با حذف هاشمی رفسنجانی با یک انتخابات کاملا سرد و بی روح مواجه هستیم که نتیجه آن تاثیر مهمی در روند سیاسی جاری نخواهد گذاشت، گفت: اگرچه کاندیداها تفاوت های کوچکی با هم دارند، ولی روندی که از سال ۸۴ آغاز شد ادامه خواهد یافت.
حکمت، رهبر جمهوری اسلامی را مسوول این روند دانست و گفت: خامنه ای فکر می کند که می تواند نهاد ریاست جمهوری را کاملا زیر سلطه خودش بیاورد و یک حاکمیت یک دست تشکیل دهد ولی جامعه ایران و جامعه سیاسی ایران متکثر تر از این است که چنین روندی بتواند پا بگیرد.
دبیر سازمان جمهوری خواهان ایران معتقد است که حتی گزینه های مورد نظر رهبر جمهوری اسلامی نیز در صورت انتخاب یا انتساب در مسند ریاست جمهوری، با رهبر دچار اختلاف خواهند شد و تعارض هایی که میان ولی فقیه و نهاد ریاست جمهوری وجود دارد، بازتاب پیدا خواهد کرد.
این فعال سیاسی همچنین به جنبش های اجتماعی و حرکت های اعتراضی در ایران اشاره کرد و گفت: امروز دیگر نمی توان با زور این تعارض ها را از بین برد و یک جامعه متکثر را تبدیل به یک جامعه تک صدایی کرد.
او اقدامات رهبر جمهوری اسلامی و حاکمیت را "اقدام بر خلاف مسیر تاریخ" توصیف کرد و گفت: حاکمیت دیر یا زود خواهد دید که جامعه را نمی شود با زور و اقتدار برای دراز مدت اداره کرد.
حکمت، نهاد ولایت فقیه و تلاش برای تلفیق رهبری انقلاب با کشورداری را متناقض دانست و یادآور شد:امروز برخی از طرفداران و تابعین رهبر جمهوری اسلامی، حتی به مبارزه با دولت - ملت برخواسته اند و می گویند برنامه ما گسترش انقلاب اسلامی و قراردادن "امت – امامت" در مقابل "ملت - دولت" است. اما این روند به سرانجامی نخواهد رسید.
او تاکید کرد که در جامعه ایران، اتحاد نانوشته ای میان کسانی که خواهان حفظ منافع ایران و خواهان حفظ کشور ایران در مقابل تمام چالش های بین المللی و درونی هستند شکل گرفته است.
"تحقیر ریاست جمهوری"؛ پیام نمایش ضرغامی
علی علیزاده، فعال سیاسی نیز معتقد است رهبر جمهوری اسلامی در پی تضعیف نهاد ریاست جمهوری است.
علی علیزاده در گفت و گویی با شبکه آنلاین ۲۵ خرداد به مناظره هشت کاندیدای تایید صلاحیت شده پرداخت و شکل و طراحی این مناظره در تلویزیون زیر نظر رهبری را نمادی از تلاش او برای تحقیر کرسی ریاست جمهوری توصیف کرد.
علیزاده یادآور شد: طراحی این مناظره به گونه ای بود که سوالات مجری از پیش طراحی شده و به جای آنکه کاندیداها بتوانند با هم چالش کنند، می بایست به سوالات از پیش تعیین شده ضرغامی پاسخ می دادند.
او با تشریح سیر رقابت های انتخابات ریاست جمهوری در ۱۶ سال اخیر یادآور شد: از سال ۷۶ به بعد در انتخابات ریاست جمهوری، تا حدودی کلیت نظام جمهوری اسلامی و کانون های قدرت آن به چالش کشیده می شد. که البته تنها محصول عملکرد اصلاح طلبان نبود. حتی آقای احمدی نژاد هم در سال ۸۴ و ۸۸ خود را در برابر کانون های قدرت معرفی و به این کانون ها حمله کرد. این حمله در واقع متوجه بخش هایی از نظام بود.
علیزاده با بیان اینکه از دید رهبر جمهوری اسلامی این روند باید تمام می شد، گفت: آقای خامنه ای بیش از این توان تحمل چالش را ندارد.
او به جنبه های نمادین و سمبلیک مناظره کاندیداها پرداخت و گفت: در بخش اول، مناظره به آرامی برگزار شد و بدون آنکه انتقادی متوجه کانون های قدرت شود، التهاب ۱۶ ساله رهبر و کانون های قدرت پایان داد. اما بخش دوم مناظره، اقدام تخاصمی طراحان برنامه بود و نشان داد که حتی اگر کسی مثل آقای جلیلی می خواهد صندلی ریاست جمهوری را تصاحب کند، اصل جایگاه ریاست جمهوری قبل از آنکه انتخاباتی رخ داده باشد باید تحقیر شود.
این فعال سیاسی، طراحی مناظره هشت کاندیدا را اقدامی سمبلیک برای بی ارزش کردن جایگاه ریاست جمهوری دانست و آن را تداعی کننده اظهارات اسفند ماه گذشته خامنه ای درباره پارلمانی شدن نظام سیاسی توصیف کرد.
علیزاده گفت: با روند فعلی حتی بدون تغییر قانون اساسی نیز رییس جمهور منتخب در حد کارگزار رهبر نیز نخواهد بود.
علیزاده گفت: با روند فعلی حتی بدون تغییر قانون اساسی نیز رییس جمهور منتخب در حد کارگزار رهبر نیز نخواهد بود.
این فعال سیاسی با اشاره به بخش اول مناظره گفت: در این بخش به کاندیداها گفته شد که شما مدیرانی هستید که در چارچوب برنامه نظام، بحث های مدیریتی میان بهتر و بدتر را انجام می دهید و این ۸ کاندیدا در بخش اول مناظره درباره سیاست های کلی نظام حتی سوال نیز نکردند. به عنوان مثال در این رقابت ها کسی نمیتواند درباره تحریم های اقتصادی و ارتباط آن با تصمیمات شورای عالی امنیت ملی و نهادهای زیر نظر خامنه ای سوال کند.
علیزاده با بیان اینکه کاندیداهای این دوره به تمامی خطوط قرمز نظام پایبندند گفت: با این حال تمایل حاکمیت به حذف و تحقیر اصل و جایگاه ریاست جمهوری خیلی بیش از این است.
او بار دیگر به تحلیل نمادهای مناظره تلویزیونی کاندیداها پرداخت و گفت: آقای مرتضی حیدری، مجری تلویزیون به صورت کاملا نمادین در کنار عکس آقای خامنه ای ایستاده بود، عکسی که در آن تصویر آیت الله خمینی کمرنگ شده بود و تصویر خامنه ای نیز به گونه ای ترسیم شده بود که او را در حالتی قدسی نشان دهد. سرش در ابرها و پایش زیر ابر قرار داشت. این مناظره تمامی اعتبار آن هشت نفر که از مدیران همین نظام هستند و تاحد ممکن قدرت مطلق خامنه ای را هم قبول کردند را به صفر رساند.
این فعال سیاسی در ادامه هشدار داد که به دلیل تجمع قدرت در شخص رهبر از سویی، و بحران های داخل حاکمیت از سوی دیگر، آیت الله خامنه ای به هیچ کس دیگر اعتماد ندارد و مانند شاهان صفوی به کور کردن فرزندان خود می پردازد.
علیزاده در عین حال گفت که سرمستی آیت الله خامنه ای از قدرت مطلق، در دراز مدت برای جمهوری اسلامی که با بحران های متعدد مشروعیت و بحران ناکارآمدی و بحران هسته ای و غیره رو برو است، مشکل ساز خواهد شد
۱۳۹۲ خرداد ۱۰, جمعه
قطع کامل روابط تجاری کانادا با ایران به جز تکنولوژیهای ارتباط امن برای ایرانیان

محسن رضایی: ما در فلسطین و سوریه و لبنان هزینه میکنیم، سودش را ترکیه میبرد

هشدار دنیس راس به خامنهای: اوباما در استفاده از زور علیه ایران جدی است

۱۳۹۲ خرداد ۹, پنجشنبه
اعتراض پدر اشکان ذهابیان نسبت به نحوه دستگیری فرزندش
پدر اشکان ذهابیان اعلام کرد که ماموران دیروز ساعت ۸ و نیم صبح در حالی که اسلحه کلاشینکف در دست داشتند وارد خانه آنها شده و فرزندش را با خودشان به زندان بابل برده اند. حسن ذهابیان گفت که فرزندش را از رختخواب بیرون کشیده و با شلوارک، زیرپوش و پای برهنه دستبند زده و در حالیکه تهدید به شکستن گردن و سرش می کردند، سوار خودرو کردند. اشکان ذهابیان، دانشجوی محروم از تحصیل و عضو شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت است که برای چهارمین بار در ۴ سال گذشته بازداشت شده است. او اولین بار تنها چهار روز پس از انتخابات ۸۸ دستگیر شد. در روزهای اخیر موج دستگیری فعالان سیاسی در سراسر ایران افزایش یافته و حتی گفته می شود که در بین دستگیر شدگان نام زندانیان سیاسی دهه شصت نیز به چشم می خورد. این درحالیست که فشار بر دراویش گنابادی نیز افزایش یافته است. برای مثال با وجود وضعیت وخیم جسمی امیر اسلامی، از وکلای زندانی دراویش، با دخالت نیروهای امنیتی از اعزام به مراکز درمانی محروم مانده است. به گزارش "مجذوبان نور"، نزدیک به دراویش گنابادی، جلوگیری از پیگیری روند رسیدگی های پزشکی برای دراویش زندانی در حالی انجام می گیرد که وضعیت جسمی امیر اسلامی به دفعات در وضعیت اورژانسی قرار گرفته و بهداری زندان دستور اعزام فوری او را صادر کرده است اما مامورین امنیتی و مسئولان زندان اوین از خروج او از بند جلوگیری کرده اند. هفت تن از وکلای دراویش و مدیران سایت "مجذوبان نور" هم اکنون بیش از ۲۲ ماه را در زندان اوین می گذرانند، در حالی که تاکنون هیچ گونه حکمی برای آنها صادر نشده است. آنها بارها به نحوه رسیدگی به پرونده اتهامی خود اعتراض و اعتصاب غذا کرده و حتی شکایتی نیز از قاضی صلواتی، مسوول پرونده، تنظیم کرده اند.
پدر رونقی ملکی: داروهای حسین را تحویل نمیدهند
سهراب سلیمانی، مدیرکل زندان های استان تهران روز گذشته در تماس خبرنگار "روز" اعلام کرد که مسولیت جان همه کسانی که در زندان های استان تهران زندانی هستند با او است. آقای سلیمانی اما از وضعیت حسین رونقی ملکی ابراز بی اطلاعی کرده و گفت از روابط عمومی سازمان زندان ها سوال کنید.

حسین رونقی ملکی 31 اردیبهشت در حالی با عدم تمدید مرخصی استعلاجی اش به زندان اوین بازگشت که یک ماه پیشتر تحت عمل جراحی قرار گرفته بود. پدرش میگوید که موقع ورود او به زندان وسایل و داروهایش را گرفته اند و تاکنون از تحویل آنها به این زندانی سیاسی خودداری کرده اند.
آقای رونقی ملکی که روز دوشنبه با فرزندش به صورت کابینی ملاقات کرده بود در مصاحبه با "روز" میگوید: حسین کلیه هایش در زندان دچار مشکل شد چند ها جراحی کرد و بالاخره بعد پی گیر یهای فراوان به او مرخصی استعلاجی دادند. در مرخصی هم جراحی کرده بود که او را به زندان برگرداندند. یعنی یک ماه قبل از برگشتن به زندان، جراحی کرده بود.
او می افزاید: روز دوشنبه که با حسین ملاقات کردم وضعیت خوبی نداشت حالش خوب نبود و میگفت وقتی 31 اردیبهشت خود را تحویل زندان داد وسایل و داروهایش را گرفته اند و تا به حال هم به او نداده اند. یک صابون مخصوص هم دارد که پزشک تجویز کرده آن را هم گرفته اند از سوی دیگر با وضعیتی که او دارد میگفت غذای زندان را نمی تواند بخورد، چون غذای زندان نمک، ادویه و فلفل دارد و اینها برای حسین اصلا خوب نیست طبق دستور پزشک اش باید غذای بدون نمک بخورد و مدام باید زیر نظر پزشک متخصص باشد.
حسین رونقی ملکی، فعال حقوق بشر و وبلاگ نویس جوان از سوی شعبه 26 دادگاه انقلاب به 15 سال حبس تعزیری محکوم شده. او 22 آذر 88 در خانه اش در شهرستان ملکان بازداشت شد. وکیلش او را از نابغه های ایران می داند که دارای توانایی های خاص است و باید مورد احترام و توجه قرار گیرد نه اینکه زندانی شود. این زندانی سیاسی با نام بابک خرمدین معروف بوده است.
از پدر حسین رونقی ملکی میپرسم که ایا این مساله را از طریق مسولان پی گیری کرده اید؟ پرسیده اید به چه دلیلی داروهای حسین را تحویل او نمی دهند؟ می گوید: پی گیری کرده ام هم به مسولان زندان و هم به دادستانی گفته ام که وضعیت پسر من خطرناک است اگر داروهایش به او نرسد. گفتم که مسولیت با شما است و هیچ جوابی به من نداده اند. باز هم پی گیری میکنم و واقعا نمیدانم چرا داروها را حتی به حسین نداده اند.
سهراب سلیمانی، مدیرکل زندان های استان تهران است که دیروز در تماس "روز" از این مساله ابراز بی اطلاعی کرده و گفت با روابط عمومی سازمان زندان ها تماس بگیرید.
او در پاسخ به این سوال که با توجه به مسولیتی که شما دارد مسولیت جان زندانیان استان تهران با شما است گفت بله مسولیت جان زندانیانی که در زندان های تهران زندانی هستند با من است.
خبرنگار "روز" از آقای سلیمانی سوال کرد که اکنون اقای رونقی در چنین شرایطی است و شما میگویید از روابط عمومی سوال شود پیشتر آقای هدی صابر که در بند 350 زندان اوین زندانی بود جان باخت و آیا مسولیت ان را هم می پذیرید؟ آقای سلیمانی در پاسخ به این سوال تنها گفت که با روابط عمومی سازمان تماس بگیرید و تلفن را قطع کرد.
هدی صابر، روزنامه نگار و فعال ملی ـ مذهبی به دلیل شوک قلبی ناشی از اعتصاب غذا در زندان جان باخت. او به اتفاق امیرخسرو دلیرثانی، دیگر فعال ملی ـ مذهبی که در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر میبرد ۱۲ خرداد سال ۹۰ دست به اعتصاب غذا زده بود؛ اعتصابی که خواستهای به همراه نداشت و به گفته خانوادههای این دو زندانی سیاسی، در اعتراض به کشته شدن هاله سحابی صورت گرفته بود. ۶۴ زندانی سیاسی که در بند ۳۵۰ با آقای صابر هم بند بوده اند در نامه ای حاکمیت را "مسئول مستقیم مرگ شهید هدی صابردانسته" و شهادت داده اند که "هدی صابر در هشتمین روز اعتصاب غذای خود در بهداری از سوی مامورانی که حدس می زنند ماموران امنیتی و اطلاعاتی بوده اند به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است".
خانواده آقای صابر نیز با طرح شکایت در دستگاه قضایی اعلام کردند: "آقایان باید توضیح دهند چطور کسی را که اعتصاب غذا کرده و مریض است به درمانگاه می برند و به جای درمان، مورد ضرب و شتم قرار می دهند؟ این یک فاجعه است و ما از آن نخواهیم گذشت".
فیروزه صابر اما در مصاحبه با "روز" اعلام کرد که ۲۱ خرداد گفتند خانواده و وکیل بیایند که رفتند. همان زمان مسئولان و پزشکان بیمارستانی که هدی در آن جان باخت را هم خواسته بودند. اما دادگاهی تشکیل نشد و گفتند هیچ کسی مقصر نیست و سکته کرده است. خانواده اعتراض کردند و خواستار تشکیل دادگاه شدند، وکیل هم لایحه اعتراضی نوشت و به دادگاه ارائه داد. اما از همان موقع تا همین الان هیچ رسیدگی نشده و پاسخ دیگری نداده اند. پرونده را کلا مسکوت گذاشته اند.
اشتراک در:
پستها (Atom)