۱۳۹۲ مرداد ۱۶, چهارشنبه

بی بی سی : یک سوم وزیران حسن روحانی نیروهای امنیتی و اطلاعاتی هستند

بی بی سی 60 دقیقه : 1/3 وزرای کابینه حسن روحانی از نیروهای امنیتی و اطلاعاتی هستند (از دقیقه 30:50 ) اینکه می بینیم بی بی سی هم از ساعتها رجزخوانی تبلیغی برای حکومت و روحانی کم کم به یک سری واقعیات اشاره می کند نشان از فریبی و سازشی بود که دیگر ادامه آن ممکن نیست. مثلا اسم دولت روحانی را معتدل گذاشتند، معتدل صفتیست کمی و نه کیفی گوبلز وزیر تبلیغات هیتلر هم می گفت من بین هیملر و هیتلر معتدلم و حد وسط را رعایت می کنم پس به صرف اینکه اعتذال بین دوجنایتکار را حقظ کردی آیا دارای ارزشی هستید ؟ تئوری حاکم بر پروژه شیخ حسن روحانی در کابینه حسن روحانی دو محور عمده تعیین شده است ، که بر مبنای آنها افرادی را انتخاب کرده اند ، یک نگاه به حل بحران با غرب و مسائل هسته ای و تحریمهای کمرشکن نظر دارد و نگاه دیگر به مسائل امنیتی و سرکوبهای داخلی متمرکز است.رهبری رژیم می خواهد(ولی نمی توانند ) به هر قیمتی با غرب کنار آید تا پول نفت دوباره سرازیر حسابها و جیبهایشان شود (البته بمبشان را هم درست کنند ) دولت روحانی باید در این مسیر کاری کند که اعتراضات مردمی شروع نشود تا آنها بتوانند با غرب به توافق برسند که نخواهند رسید ، اگر در لیست اسامی وزرای کابینه دقت شود ، ملاحظه خواهد شد که هدف گزینش این وزیران نه حل مشکلات مردم که حل مشکلات حکومت مد نظر می باشد شما در هیچ کشوری نمی بینید که وزیر کار،نیرو و... که باید در رشته کاری/اداریش تخصص داشته باشد را به کار نگمارند و به جای آن نیروهای امنیتی و نظامی را جایگزین کنند . دولت احمدینژاد هم همین روش گزینشی را داشت ، تمام ترسشان هم از سرنگونی بر می خیزد ولی آیا خواهند توانست مشکلات حکومت را حل کنند ؟ بدون تردید خیر به هزاران دلایل پروژه روحانی شکست خورده است ! و آن خام طمعانی که می خواهند یک سال به پروسه ای به نام " دروغ " وقت بدهند ، دارند آگاهانه یا نا آگاهانه مردمفریبی می کنند و از زاویه براندازان دارند به حکومت کمک می کنند ولی با قاطعیت باید گفت که آنها هم به زودی بور خواهند شد جوجه ها را آخر پاییز می شمارند

۱۳۹۲ مرداد ۱۵, سه‌شنبه

زندان رجایی شهر و هزار زندانی در زیر حکم اعدام

هم‌اکنون ۱۰۱ کشور دنیا مجازات اعدام را بطور قانونی لغو کرده‌اند و ۳۲ کشور دیگر مجازات اعدام را در عمل ‏ کنار گذاشته‌اند. در این کشورها سال‌هاست که کسی اعدام نشده است. ‏ در سال ۱۸۶۳ ونزوئلا اولین کشوری بود که اعدام را لغو کرد.‏ در ایران، قبل از انقلاب ۵۷ نیز اعدام صورت می گرفت. اما این حکم در جمهوری اسلامی شدت و حدت بسیار وسیعی پیدا کرد. با اینکه اکثر پژوهش‌ها نشان می دهد که مجازات اعدام تاثیری در پایین آمدن جرم و جنایت ندارد، ولی جمهوری اسلامی تغییری در رفتار خود در این مورد نداده است. به گفته کمیته برای آزادی زندانیان سیاسی در ایران، امروز تنها در زندان رجایی شهر، بیش از هزار نفر زندانی غیر سیاسی و ۲۹ زندانی سیاسی، زیر حکم اعدام هستند. با اینکه بخاطر فشار افکارعمومی و فشارهای بین المللی اعدام زندانیان سیاسی در ایران، نسبت به دهه ۶۰ کاهش یافته است، اما اعدام زندانیان غیر سیاسی همچنان ادامه دارد

پلمپ 235 واحد پوشاک در تهران به دلیل فروش لباس های ''نا متعارف و انحرافی'

حسین ساجدی نیا فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ از اجرای طرح نظارت بر واحدهای صنفی پوشاک در تهران خبر داد و گفت با اجرای این طرح تاکنون 235 واحد صنفی عرضه کننده پوشاک نامتعارف پلمپ شد. حسین ساجدی نیا در گفت وگو با خبرگزاری ''ایسنا'' در تشریح جزئیات این خبر گفت: ''در راستای اجرای طرح امنیت محله محور و بنابر درخواست شهروندان تهرانی برای مقابله و جلوگیری از عرضه پوشاک نامتعارف و همچنین فروشنگان البسه دارای علایم گروه های انحرافی در تهران طرح برخورد با چنین واحدهای صنفی از امروز آغاز شد.'' فرمانده انتظامی تهران بزرگ علت برخورد با این واحدهای صنفی متخلف را ''ارایه البسه و پوشاک مبتذل، دارای تصاویر و علایم موهن و مستهجن'' بیان کرد و اظهار داشت: ''از آغاز اجرای این طرح شاهد استقبال شهروندان از اجرای طرح بوده ایم و ماموران معاونت نظارت بر اماکن پلیس اطلاعات و امنیت عمومی تهران بزرگ نیز از ابتدای این هفته ضمن بازدید از2630 واحد صنفی پوشاک، اقدام به پلمپ 235 واحد صنفی مختلف و توجیه مالکان آن کرده و همچنین فروشگاه ها و واحدهای صنفی که اقدام به فروش علایم گروه های انحرافی می کردند نیز شناسایی و پس از صورتجلسه پلمپ شدند.'' ساجدی نیا افزود: ''این طرح در تمامی نقاط شهر تهران و با حضور ماموران پایگاه های 9 گانه پلیس امنیت عمومی و یگان امداد تهران بزرگ اجرا شد که در نتیجه از کل واحدهای صنفی بازدید شده به مالکان617 واحد صنفی تذکر داده شد و 235 واحد صنفی متخلف پس از صورتجلسه پلمپ شده و تعداد قابل ملاحظه ای البسه، آرم و علایم انحرافی و ژورنال های مستهجن کشف و ضبط شد.''

وال استریت ژورنال: ایران تابستان آینده می‌تواند بمب اتمی بسازد

یک روزنامه آمریکایی ''وال استریت ژورنال'' به نقل از شماری از مقامات آمریکایی و اروپای نوشته است ایران در تابستان سال آینده با تکمیل تاسیسات آب سنگین اراک و تولید پلوتونیم می تواند بمب اتمی بسازد. این روزنامه در شماره سه شنبه ۶-۵-۲۰۱۳ نوشته است که ''این فعالیت های هسته ای اتمی می تواند مذاکرات هسته ای آینده کشورهای عضو گروه ۱+ ۵ با حسن روحانی رئیس جمهور جدید ایران را تحت تاثیر خود قرار دهد.'' بنا بر این گزارش، مقامات آمریکایی و اروپایی گفته اند که این موضوع امکان حمله نظامی اسرائیل علیه ایران را نیز افزایش می دهد. غرب ایران را متهم به تلاش برای ساخت جنگ افزارهای اتمی می کند. ایران اما بر مسالمت آمیز بودن برنامه هسته ای خود تاکید دارد. حسن روحانی رئیس جمهوری جدید ایران در سخنان و مواضع خود با تاکید بر این که از ''حق هسته ای'' مردمش حمایت خواهد کرد، بر گفت و گو با جامعه جهانی برای رفع نگرانی های آن نیز تاید کرده است. غرب به شدت از توسعه تاسیسات هسته ای آب سنگین ایران برای تولید پلوتونیوم و احتمالا ساخت بمب اتمی نگران است. البته تاسیسات آب سنگین، نسبت به تاسیسات غنی سازی اورانیوم ایران که در عمق زمین قرار دارند؛ هدف راحت تری برای حملات نظامی خارجی به شمار می رود. شماری از مقامات اروپایی و آمریکایی در ماه های اخیر گفته بوده اند که ایران پیشرفته های بزرگی در زمینه ساخت تاسیسات آب سنگین در شهر اراک داشته است. تعدادی از مقامات در سازمان ملل متحد و آمریکا هم گفته اند وقتی تاسیسات آب سنگین اراک تکمیل شود می تواند پلوتونیم کافی برای ساخت ۲ بمب اتمی در سال تولید کند

وزیر مرگ در کابینه دولت تبدیر و امید ... !

مصطفی پور محمدی (زادهٔ ۱۳۳۸ در قم) ، سیاست مدار ایرانی و رئیس فعلی سازمان بازرسی کشور است. او معاون برون مرزی وزیر اطلاعات در دوران علی فلاحیان و وزیر کشور جمهوری اسلامی ایران در دورهٔ ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد بود. وی از سوی حسن روحانی برای وزارت دادگستری ایران به مجلس شورای اسلامی معرفی شد. او در پی صدور حکم آیت الله خمینی در تابستان سال ۶۷ نماینده ی وزارت اطلاعات در هیات سه نفره ای در کنار نیری قاضی شرع و اشراقی دادستان تهران بود که در نهایت حکم اعدام زندانیان سیاسی را صادر کرد . آیت الله منتظری در کتاب خاطراتش تعداد اعدام شدگان را مابین ۲۵۰۰ تا ۳۵۰۰ نفر می نویسد . همانگونه که احمد رافت فعال سیاسی در ایتالیا این پرسش را مطرح کرد:حضور مصطفی پور محمدی که بنا به نوشته آیت الله منتظری حکم قتل چندین هزار نفر را امضا کرده بر پایه کدام «تدبیر» است ؟ نکند در دوران جدید سازندگی برخی با حضور ایشان «امید» دارند خاوران دو ساخته شود؟! من هم این پرشس را از جریانات اصلاح طلب و روحانی متشکریسم میکنم صرف نظر از سخنرانی عمومی محمود احمدی نژاد که اختلاس ۲۰میلیاردتومانی پور محمدی را در سال ۱۳۹۲ افشا نمود ، حضور این چهره منحوس در کابینه اعتدال گرای حسن روحانی بر اساس کدام منطق اصلاح طلبی و اعتدال گرایی است ؟

«اگر روباه موعظه می‌کند، مواظب غازهای خود باشید!»

«اگر جمهوری اسلامی از «اعتدال»، «تدبیر»، «امید» و «عقلانیت» سخن می گوید، مواظب ایران خود باشید!» علی لاریجانی، که مدعی فلسفه و حکمت است، امروز در مراسم تنفیذ، در نقد سیاست های بین المللی، دو سخن از جهان فلسفه و یک سخن از جهان حکمت بر زبان آورد که به شکل جالب توجهی، هر سه بر جمهوری اسلامی صادق و سازگار می آیند. علی لاریجانی در بخش هایی از سخنان خود، با انتقاد از سیاست ها و تصمیم های سازمان ملل متحد و نهادهای بین المللی در قبال مسئله اسرائیل، فلسطین و نیز مسئله هسته ای ایران، سخنان زیر را مورد استناد و استشهاد قرار داد: «... این امر [تصمیمات سازمان ملل در قبال مسئله اسرائیل و پرونده هسته ای ایران] به تعبیر ولتر، آخرین درجه فساد است، زیرا به کار بردن قوانین برای ظلم است...». «... این شرایط ما را به یاد سخن مارکس می اندازد که: «تاریخ همواره تکرار می شود؛ ابتدا به صورت تراژدی، سپس به شکل یک نمایش کمدی...».» «... آیا مسلمانان، بخصوص فلسطینی های مظلوم، حق دارند به این نصایح، ظنین باشند و این ضرب المثل فرانسوی را مد نظر قرار دهند که: «اگر روباه موعظه می کند، مواظب غازهای خود باشید؟!...». و البته حیف است که یکی دیگر از سخنان بسیار شیوای آقای لاریجانی را در اینجا ذکر نکنم؛ وی در پایان سخنان برادر خود، صادق لاریجانی (صادق آملی لاریجانی) او را با عنوان «حضرت آیت الله آملی» مورد خطاب قرار داد؛ که به گمانم بسیار تزویرگرانه، بی مزه و تلخ است. حال من هم می خواهم با اجازه فرانسوی ها، دخل و تصرفی در ضرب المثل آنها داشته باشم: «اگر جمهوری اسلامی از «اعتدال»، «تدبیر»، «امید» و «عقلانیت» سخن می گوید، مواظب ایران خود باشید!» و آیا ایرانیان، حق دارند با توجه به کردار، گفتار و افکار آقایان حاکم بر جمهوری اسلامی، به این سخنان، ظنین باشند یا خیر؟! فراموش نکنیم زمانی که محمد خاتمی در فضایی بازتر و با آرائی بیشتر رئیس جمهور ایران شد، شعارهای او نیز بسیار جدی تر بود؛ گفتمان و شعار محوری محمد خاتمی، «جامعه مدنی» بود که نهایتاً توسط خود او به «مدینة النبی» تعبیر و تفسیر گردید و خود را صرفاً یک «تدارکاتچی» نامید. حسن روحانی، که دیروز در مراسم تحلیف، گویا سهواً بیان داشت «نتیجه انتخابات برای بسیاری «غافل کننده» بود»، با غافل کردن (اغفال) بسیاری با شعارهای «اعتدال»، «تدبیر» و «امید»، سکان هدایت اجرایی کشور را به دست گرفت؛ اما در همان سخنان، «اعتدال» را به معنای قرآنی-اسلامی «أمة وسطاً» تعبیر و تفسیر نمود و این سخن او مورد تأیید و تأکید آقای خامنه ای نیز قرار گرفت. امروز نیز صادق لاریجانی واژگان «عقلانیت» و «حقوق بشر» را تعبیر و تفسیر کرد و «عقلانیت» را با «أولوالألباب» معنا کرد و بیان داشت که «بنیان های حقوق بشر بر معارف اسلامی است». خلاصه اینکه «اشتراک لفظ، دائم رهزن است»؛ ما نباید فریب الفاظ را بخوریم؛ هر اصطلاحی، در عرف سیاسی، معنای ویژه ای دارد؛ اما وقتی الفاظ، به صورت مبهم و دل بخواهی به کار برده می شوند، باید بسیار مراقب رهزنان و روباهان باشیم. مراقب باشیم آن چنان خوش بینانه به دولت «تدبیر و امید» دل نبندیم که فرجام آن، پشیمانی باشد؛ که در آن صورت، «خودکرده را تدبیر نیست!» و البته «سالی که نکوست، از بهارش پیداست»؛ فقط چند واژه برای آشنایی با این «بهار!» کفایت می کند: مصطفی پورمحمدی... وزیر «دادگستری»... هیئت مرگ... کشتارهای دهه شصت... دستان خون آلود...

۱۳۹۲ مرداد ۱۴, دوشنبه

کسانی باید از ملت عذر بخواهند که ایران را به این وضعیت کشانده‌اند

سید مصطفی تاجزاده در یادداشتی به پرسشهای مطرح شده توسط رهبر جمهوری اسلامی پاسخ داده است. به گزارش نوروز رهبر جمهوری اسلامی روز ششم مرداد و در دیدار با گروهی از دانشجویان با اشاره به حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ گفته بود «در جلسات خصوصی می گویند تقلبی رخ نداده بود، پس به چه علت کشور را دچار آن ضایعات کردید و به لبه پرتگاه بردید؟... بارها و بارها این سوال را نه در مجامع عمومی بلکه به شکلی که قابل پاسخ دادن باشد مطرح کرده ایم پس چرا جواب نمی دهند؟ چرا عذرخواهی نمی کنند؟» عضو ارشد جبهه مشارکت ایران اسلامی در یادداشت خود آورده است:" متأسفم که باید بگویم معیارهای رهبری در زمینه تقلب در انتخابات کاملا دوگانه است. از نظر ایشان اتهام آقایان جنتی و حداد به مجریان انتخابات در باب ارتکاب تقلب نجیبانه است و نیاز به عذرخواهی ندارد اما آقایان موسوی و کروبی به علت آن که معتقدند تقلب شده است باید مانند عصر پیش از مشروطه بدون هرگونه محاکمه ای و به شکل غیرقانونی حبس شوند و شرط آزادی شان عذرخواهی اعلام می شود." این زندانی سیاسی همچنین در پاسخ به این پرسش رهبر جمهوری اسلامی که چرا معترضان به نتایج انتخابات تظاهرات کرده اند با برشمردن برخی دلایل می نویسد: "منتقدان از رسیدگی عادلانه به شکایت خود ناامید بودند.مگر به شکایت مستند آقای خاتمی در سال 84 درباره دخالت غیرقانونی فرماندهان سپاه در انتخابات رسیدگی شد؟ مگر به نامه آقایان خاتمی و کروبی برای بازشماری تعدادی از صندوق های آرای تهران در مجلس هشتم توجهی شد؟" تاجزاده در پایان با اشاره به این نکته که ما بارها به خاطر خطاهایمان از مردم پوزش خواسته ایم و بعد از این نیز چنین خواهیم کرد آورده است: "امروز کسانی باید از ملت ما عذر بخواهند که ایران را به این وضعیت اسفناک و تقریبا ورشکسته کشانده اند و اکنون به جای جبران مافات و تلاش برای ایجاد وحدت، بر طبل تفرقه و تسویه حساب می کوبند." متن کامل این یادداشت در پی می آید: به نام خدا انتظار می رفت با روشن شدن نتایج انتخابات حماسی اخیر، رهبر در تک گویی و یک جانبه گرایی حاکم تجدیدنظر نموده، زمینه و امکان نزدیکی هرچه بیشتر دل ها را فراهم کند و به سوی جلب همکاری همه قشرها و گرایش ها برای مقابله با مشکلات کمرشکن داخلی و خارجی بشتابد. اما ظاهرا ایشان بنا دارد هم چون گذشته منتقدان را یک طرفه محکوم کند بدون آن که امکان دفاع به آنان بدهد. از آن جا که ایشان در سخنرانی اخیر خود از منتقدان خواست تا به پرسش وی پاسخ دهند، نکات زیر را به استحضار می رساند: اول: 1-1 اولین بار شورای نگهبان در زمستان سال 1366 و در اوج بمباران شهرها توسط صدام، رسما و علنا مجریان انتخابات مجلس سوم را به انجام تقلب در انتخابات تهران متهم کرد. رهبر فقید انقلاب برای رسیدگی به اختلاف مجریان و ناظران به آقای محمدعلی انصاری ماموریت داد. او نیز پس از رسیدگی به ادعاها و مستندات طرفین صحت انتخابات را تأیید کرد اما آقای جنتی و بعضی از اعضای شورای نگهبان زیر بار نرفتند و هنوز هم پس از گذشت 26 سال حاضر به تأیید سلامت انتخابات مزبور نیستند! 1-2 در جریان انتخابات مجلس ششم در زمستان 1378 آقای جنتی با این که خود مرتکب تخلف بزرگ و آشکاری شد و نتیجه انتخابات را تغییر داد، مجریان را به ارتکاب تقلب متهم کرد و از این جانب نیز به اتهام فوق شکایت نمود. البته دادگاه سرانجام حکم به برائت من داد اما قوه قضائیه 13 سال است که از رسیدگی به شکایت من از آقای جنتی طفره می رود تا معلوم نشود که وی چگونه با تغییر آراء مردم تهران آقای حدادعادل را که رأی نیاورده بود روانه مجلس ساخت. 1-3 آقای حداد در همان انتخابات اعلام کرد که مجریان آرای وی را در حوزه ای که او رأی داده است، صفر اعلام کرده اند که روشن شد ادعایش دروغ بوده است. متأسفم که باید بگویم معیارهای رهبری در زمینه تقلب در انتخابات کاملا دوگانه است. از نظر ایشان اتهام آقایان جنتی و حداد به مجریان انتخابات در باب ارتکاب تقلب نجیبانه است و نیاز به عذرخواهی ندارد اما آقایان موسوی و کروبی به علت آن که معتقدند تقلب شده است باید مانند عصر پیش از مشروطه بدون هرگونه محاکمه ای و به شکل غیرقانونی حبس شوند و شرط آزادی شان عذرخواهی اعلام می شود. دوم: 2-1 – طبق اصل 27 قانون اساسی «تشکیل اجتماعات و راه پیمایی ها بدون حمل سلاح» از حقوق اساسی ایرانیان است. بنابراین نمی توان با اصطلاحاتی مانند اردوکشی خیابانی این حق مسلم را نفی کرد. 2-2 – جهانیان نه تنها برپایی اجتماعات اعتراضی را بر باد دهنده آبروی نظام سیاسی نمی دانند بلکه معتقدند فقط رژیم های دیکتاتور مانع تشکیل اجتماعات منتقدان خود می شوند و به باور افکار عمومی دنیا آن چه به حیثیت کشور لطمه می زند نه برپایی تظاهرات مردمی که سرکوب خونین آن هاست. به سخن روشن آبروی میهن را تیراندازی به سوی معترضان، رد شدن خودروی پلیس از روی آنان، پرت کردن منتقدان از روی پل و ترور خواهرزاده رهبر معترضان و نامزد ریاست جمهوری در روز عاشورا و جلوی چشم مردم می برد. کافی است به حوادث اخیر دنیا نگاه کنیم. برای نمونه در ترکیه نه تجمع معترضان بلکه سرکوب خشن پلیس به اعتبار اردوغان و حزب حاکم آن کشور آسیب جدی رساند. 2-3 – اگر تشکیل اجتماعات اعتراضی اردوکشی خیابانی و برباددهنده اعتبار کشور است، چرا رهبری تجمعات انصار حزب الله را در طول سال های 1368 تا 1391 که بعضا با خشونت و تجاوز به حقوق و آزادی های اساسی شهروندان همراه بود، علنا محکوم نکرد و آن ها را اردوکشی خیابانی نخواند؟! سوم: رهبر پرسیده است چرا معترضان به نتایج انتخابات تظاهرات کرده اند؟ دلایل آن به طور خلاصه به نظر من عبارت است از: 3-1 – منتقدان از رسیدگی عادلانه به شکایت خود ناامید بودند. مگر به شکایت مستند آقای خاتمی در سال 84 درباره دخالت غیرقانونی فرماندهان سپاه در انتخابات رسیدگی شد؟ مگر به نامه آقایان خاتمی و کروبی برای بازشماری تعدادی از صندوق های آرای تهران در مجلس هشتم توجهی شد؟ 3-2 – همه مردم از موافق و مخالف دولت می دانند که رهبری در سال 88 در جلسات خصوصی مرتب اعلام می کرد که شکست آقای احمدی نژاد، شکست من است و لذا تمام امکانات لشکری و کشوری بسیج شده بود تا به هر قیمت او پیروز شود. به همین دلیل سپاه و بسیج و ائمه جمعه وارد شدند و میلیاردها تومان هزینه شد تا نام احمدی نژاد از صندوق بیرون بیاید. اعترافات سردار مشفق جایی برای انکار نقش و مداخله غیرقانونی ستاد مهندسی انتخابات باقی نمی گذارد. آقایان ستاد نامزدهای اصلاح طلب را ستاد دشمن می خواندند و رسالت خود می دانستند به هر قیمت مانع پیروزی دشمن شوند! 3-3 – رفتار جناح حاکم در روز برگزاری انتخابات و پس از آن بیانگر وقوع یک کودتا بود. ارتباط ستاد مرکزی مهندس موسوی را با نمایندگان او در حوزه های اخذ رأی قطع کردند. برای حضور آنان در حوزه های اخذ رأی کارشکنی کردند و به بسیاری از آنان اجازه ندادند که تا پایان شمارش آراء در حوزه ها بمانند. تمام سایت های اینترنتی طرفدار او را در عصر انتخابات فیلتر کردند. به ستاد انتخاباتی اش در قیطریه حمله کردند. خبر بازداشت این جانب و آقایان امین زاده و رمضان زاده را برای ایجاد رعب و وحشت به دروغ منتشر کردند. ساعت 11 شب به طور غیررسمی اعلام کردند که آقای احمدی نژاد انتخابات را با نتیجه 25 به 13 برده است در حالی که شمارش آراء در بسیاری از حوزه ها هنوز خاتمه نیافته بود. فردای انتخابات نیز بسیاری از فعالان ستادهای نامزدهای اصلاح طلب را دستگیر نمودند. 3-4 – در تمام انتخابات سی و یک سال پیش از انتخابات سال 88 و حتی در انتخابات امسال رأی مردم تهران در مجموع هم سو با آرای همه ایرانیان بوده است. تنها مورد استثناء در تمام ادوار انتخاباتی به گفته مقامات حکومت یک دست انتخابات 88 می باشد که در آن انتخابات این اختلاف باید به طور جدی مورد بررسی قرار گیرد. 3-5 – خس و خاشاک خواندن معترضان بعد از برگزاری انتخابات نیز در جهت تحریک آنان و دمیدن برآتش خشم و عصبانیت مردم بسیار مؤثر بود. با کمال تأسف مواضع اشتباه رهبری در خطبه های نمازجمعه 29 خردادماه نه تنها آرام کننده و التیام بخش نبود بلکه تحریک کننده نیز بود که دروقت دیگری باید آن را به صورت دقیق و عمیق مورد بررسی قرار داد. چهارم: چنانچه بعدا معلوم شد دستور بازداشت فعالان انتخاباتی منتقد سه روز قبل از برگزاری انتخابات صادر شده بود. بنابراین سرکوب منتقدان و ساکت و مرعوب کردن آنان از قبل برنامه ریزی شده بود و ربطی به ادعای تقلب در انتخابات نداشت. پنجم: آقایان موسوی کروبی در هیچ جلسه خصوصی نگفته اند که تقلب نشده است بلکه به علت مصالح ملی پیشنهادهایی برای آینده کشور ارائه کرده اند ( در این زمینه بیانیه شماره 17 مهندس موسوی شاهد مدعاست) متأسفم که پاسخ جناح حاکم به جای استقبال از این پیشنهاد، حبس خانگی و حصر این بزرگواران بوده است. به هر روی اگر رهبری واقعا معتقد است که آقایان حرفی برای گفتن ندارند، دستور دهد این دو بزرگوار را علنی محاکمه کنند تا بی منطقی مخالفانشان آشکار شود. ششم: مردم با آرای خود به دکتر روحانی عملا پاسخ تبلیغات رسمی و دروغ چهارسال گذشته حکومت یک دست و اقتدارگرا را دادند. البته اگر آقایان خاتمی یا هاشمی نامزد بودند، آرایشان بین 25 تا سی میلیون بود. بعلاوه جنبش سبز مردم ایران تاحدود قابل توجهی سلامت انتخابات را تأمین و رفتار اقتدارگرایان را از صدر تا ذیل اصلاح کرده است و به ویژه حضور میلیونی مردم در 25 خرداد حتی رهبری را متقاعد کرد که در این انتخابات برخلاف انتخابات 88 اعلام کند که هیچ کس حتی اعضای خانواده اش از رأی او خبر ندارند. رأی به هر نامزد را رأی به جمهوری اسلامی بنامد و آرای مردم را حق الناس بخواند که خیانت به آن روا نیست. تنها محاکمه علنی آقایان جنتی و سردار مشفق مانده تا دیگر کسی جرأت مهندسی انتخابات و تخلف را پیدا نکند. هفتم: عذر خواهی رسم پسندیده ای خصوصا برای سیاستمداران است. ما بارها به خاطر خطاهایمان از مردم پوزش خواسته ایم و عنداللزوم باز هم چنین خواهیم کرد. در عین حال فکر می کنم امروز کسانی باید از ملت ما عذر بخواهند که ایران را به این وضعیت اسفناک و تقریبا ورشکسته کشانده اند و اکنون به جای جبران مافات و تلاش برای ایجاد وحدت، بر طبل تفرقه و تسویه حساب می کوبند. امیدوارم که اینان به خود آیند، حق الناس را اجر نهند و از مردم برای همه خسران هایی که به کشور وارد کرده اند، پوزش بطلبند. اوین- مردادماه 92 سید مصطفی تاجزاده

۱۳۹۲ مرداد ۱۲, شنبه

جزییات تکان دهنده ای از شکنجه ها، فحاشی ها، توهین ها و رفتارهای غیرقانونی و غیرانسانی در بازجویی های حسین رونقی

حسین رونقی زندانی سیاسی، در نامه ای به بازجویانش با بیان فشارهایی که بر وی و خانواده اش در بازجویی ها رفته پرداخته و نوشته است که من بنای کینه جویی و انتقام ندارم چون معتقدم در مقابل اشتباه‌ها و خطاهای دیگران باید گذشت داشت.
در این نامه که خطاب به حاج ناصر، آقای توکلی و برادران بازجو هست، شکنجه ها، فحاشی ها، توهین ها و رفتارهای غیرقانونی و غیرانسانی با جزییات اشاره شده است.هر چند مقامات قضایی کشورمان وجود هرگونه شکنجه و بدرفتاری با زندانیان را رد می کنند، اما پیش از این نیز برخی دیگر از زندانیان سیاسی در نامه هایی به رییس قوه قضاییه و دادستانی به بیان شکنجه ها و رفتارهای غیرانسانی و غیرقانونی بازجویان پرداخته بودند.به گزارش کلمه، وی در نامه خود خطاب به بازجوهاش نوشته است: به هنگام انتقال من به بازداشتگاه اطلاعات سپاه تبریز مرا که بر دستانم دستبند زده و بر رویم پتو انداخته بودید در میان صندلی ماشین ناجوانمردانه زیر مشت و لگد گرفتید و زمانی که به این رفتارتان اعتراض کردم ضربات شدید‌تر و ناسزاهای که به مادر، خواهر و خانواده‌ام می‌دادید رکیک‌تر شد و حتی تهدید کردید که اعضای خانواده‌ام را بازداشت می‌کنید! به یاد دارم سمت چپ من نشسته بودید و ضربات محکمی به پهلوی چپم وارد می‌کردید که‌‌ همان موقع با صدای بلند از درد نالیدم! اما شما با خنده گفتی: “برای من فیلم بازی نکن مادر…!” و با شدت بیشتری ادامه دادی.
وی خطاب به یکی دیگر از بازجویانش که حاج ناصر نام دارد افزوده است: در بازداشتگاه، صدای فریاد و ناله‌های شخصی که بشدت زجر می‌کشید به گوشم رسید و من فکر کردم همانند بازداشتگاه های ساواک صدای شکنجه شدن اشخاص را برای ایجاد رعب و وحشت پخش می‌کنند، اما من اشتباه می‌کردم و غافل از آن بودم که شما برای دستیابی به اهداف خود دست به هر کاری می‌زنید. بهت زده شدم زمانی که برادرم را در مقابل خودم دیدم، عمق فاجعه را تازه متوجه شده بودم، صدای ناله و زجر کشیدن برادرم تا ما‌ه ها در سرم سوت می‌کشید؛ برادرم را با باتوم، شلاق و شوک الکتریکی آنقدر زده بودید که دیگر توان فریاد کشیدن هم نداشت، او را برای اعتراف گیری و تحت فشار قرار دادن من چنان شکنجه کردید که ستون فقراتش آسیب دید، دندانش شکست و کف پا‌هایش بخاطر ضربات شلاق تا چند هفته زخم بود و نمی‌توانست حتی راه برود و روی پاهای خود بایستد. هنوز کبودی‌های صورتش جلوی چشمانم است. بی‌رحمی شما در شکنجه برادرم به حدی بود که ماموران بند امنیتی دو الف به هنگام تحویل گرفتن وی در گزارش خود چنین نوشته بودند: “متهم طوری ضرب و شتم شده که قادر به راه رفتن و ایستادن نیست و از ناحیه گوش دچار خونریزی شده است و آثار کبودی در صورت و بدن وی کاملا نمایان است.”این فعال حقوق بشر طی روزهای اخیر بدلیل نبود امکانات تخصصی و دسنرسی نداشتن به پزشک معالج خود و نبود غذای سالم در زندان با مشکل خونریزی گوارشی نیز مواجه شده بود که به همین دلیل از مصرف داروهای خود برای درمان بیماری کلیوی و پروستات نیز منع شده است.بر اساس گزارشهای که پیش از این منتشر شده است دادستانی تهران در دوران مرخصی درمانیش با وجود اینکه وی از بیماری و کم کاری کلیوی و همچنین از وجود التهاب پروستات و مثانه رنج می برد اعلام کرده بود بخاطر برگزاری انتخابات ریاست جمهوری باید به زندان برگردد.حسین رونقی ملکی از بازداشت شده های پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ است که توسط اطلاعات سپاه بازداشت شد و در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی به ۱۵ سال حبس محکوم شد.این فعال حقوق بشر شهریور ماه سال گذشته در حالی که در مرخصی درمانی اول خود به سر می برد، به همراه پدر و برادرش (احمد و حسن رونقی ملکی) و۳۳ تن دیگر از امدادگران و فعالان مدنی در کمپ کمک رسانی در سرند واقع در مناطق زلزله زده آذربایجان بازداشت شدند.چند روز پیش نیز پدر سیدحسین رونقی، زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین در نامه ای به دادستان پیرامون وضعیت جسمی فرزندش با تشریح وضعیت وی نوشت: به استحضارتان می‌رسانم کلیه‌های فرزندم و جانش در خطر خواهد افتاد. مجدداً از دادستان محترم و مسئولین محترم زندان اوین و کارشناس محترم سید حسین رونقی تقاضای فوری و اقدام قانونی را خواستارم. کلیۀ مدارک پزشکی در سازمان پزشک قانونی کشور در خیابان بهشتی و پزشکی قانونی‌های دیگر تهران و دادستانی محترم و بهداری زندان اوین موجود است

حسن روحانی زیر پلاکارت مرگ بر اسراییل- روحانی تنش آفرینی می کند یا اوپوزیسیون؟

در این عکس حسن روحانی رییس جمهور تدبیر و امید مشترک اصلاح طلبان , باند رفسنجانی و خامنه ای در راهپیمایی ضد اسراییلی روزقدس  زیر شعار مرگ بر اسراییل دیده می شود. روحانی در این راهپیمایی از اسراییل به عنوان زخمی نام برد که  سالهاست بر بدن دنیای اسلام نشسته است. پس از بازتاب این خبر در سایت های داخلی و خارجی عده ای از برادران و خواهران,  ماله و کمچه بدست راه افتاده اند و به جای انتقاد از سخنان تنش آفرین روحانی,  به خبرگزاری هایی که این اخبار را بازتاب داده اند حمله می کنند که تنش آفرینی نکنید و سخنان روحانی را تحریف نکنید ! منظور ایشان از شاخ گوزن شاخ درخت بوده است.

پرسشی که از این عزیزان ماله کش باید پرسید این است که حسن روحانی زیر شعار مرگ بر اسراییل در حال انجام چه تدبیری است ؟ شما عزیزان اگر زخمی در بدنتان باشد با آن چه می کنید؟ آیا تا پایان عمر با آن همزیستی مسالمت آمیز می کنید ؟ یا اینکه در صدد از بین بردن و درمان آن بر می آیید ؟

در این میان لابی های هوادار رژیم مانند نایاک که افرادی از جمله حمید دباشی و تریتا پارسی در آن نشسته اند برای سر پوش گذاشتن بر سیاست های تنش آفرین جمهوری اسلامی به اوپوزیسیون و اسراییل  حمله می کنند. بدیهی است که اگر ایران درگیر جنگی ویرانگر شود مسوول مستقیم آن علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی و رییس جمهور وقت حسن روحانی است و نه کس دیگری.

سیاست های ضد آمریکایی و اسراییلی رژیم جمهوری اسلامی تا کنون موجب آسیب های فراوان جانی , مالی , و آب و خاکی بسیاری به کشورمان شده, که نمونه کوچکی از آن به شرح زیر است و مسوول مستقیم آن کارگزاران جمهوری اسلامی و ماله کشانی هستند که به بقای این رژیم در این ٣٥ سال کمک کرده اند :

-جنگ ویرانگر ٨ ساله با عراق که موجب کشته شدن دست کم ٥٠٠ هزار نفر, ١ میلیون جانباز, خرابی ٥ استان کشور و هزار میلیارد خسارت مالی شده است.
- از دست دادن ٥٠% سهم آبهای دریای مازندران که چند برابر خاک فلسطین است.
- به خطر افتادن موقعیت ایران در خلیج پارس و مالکیت جزایر سه گانه ایرانی
-گذر خط  باکو-جیهان به جای خط لوله ای کم هزینه تر از ایران که سالانه میلیارد ها دلار سود برای کشورمان می توانست داشته باشد.
-  تحرکات تلافی جویانه دولت اسراییل در دامن زدن به اختلافات قومی در مرزهای کردستان و جمهوری آران.

آیا سزاوار است که موجودیت کشور ٧ هزار ساله ما بدلیل فلسطین مداری افرادی مانند حسن روحانی, سید علی خامنه ای  و لابی های خارج از کشورشان مانند حمید دباشی و اکبر گنجی تا به این اندازه در خطر نابودی باشد ؟

بازداشت وحید روح بخش پس از بازگشت به ایران

 وحید روح بخش هنگام ورود به ایران در تاریخ بیست و یکم تیرماه امسال در فرودگاه بین المللی خمینی بازداشت و به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شده است. هنوز از دلایل بازداشت وی اطلاعی در دست نیست.به گزارش تارنمای جرس، وحید روح بخش از معترضان انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ است که به دلیل شرکت در راهپیمایی‌های اعتراضی پس از انتخابات بازداشت شده بود.این زندانی گمنام جنبش سبز فارغ التحصیل رشته معماری است و در تاریخ ۲۹ خرداد ۸۹ در منزل شخصی خود توسط ماموران وزارت اطلاعات قزوین بازداشت و به بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات در زندان اوین منتقل شده است.روح بخش پس از گذراندن دو ماه در سلول‌های انفردی در بند ۲۰۹ به قید کفالت بیست میلیون تومانی آزاد شد. اما بلافاصله در شهریور‌‌ همان سال به اتهام اجتماع و تبانی از طریق شرکت در تجمعات، در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب توسط قاضی صلواتی محاکمه و به سه سال جبس تعزیری محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدید نظر به هیجده ماه حبس تعزیری تقلیل یافت.این زندانی سیاسی در حین بازداشت و بازجویی‌های طاقت فرسا بر اثر ضرب و شتم شدید از ناحیه گوش دچار آسیب دیدگی شد و به همین دلیل قدرت شنوایی هر دو گوش را تا حدود هفتاد درصد از دست داد و بعد از آن برای بهبود شنوایی خود مجبور به استفاده از سمعک شده است.گفتنی است، روح بخش پس از آزادی در تاریخ هفتم مهر ماه سال ۸۹ به کشور دانمارک مهاجرت نمود

۱۳۹۲ مرداد ۱۱, جمعه

چرا نبايد کشتار سال ۶۷ را فراموش کرد؟ مسعود نقره‌کار

يادآوری کشتار تابستان سال ۶۷ غبارروبی سالانه ازجنايت بزرگِ حکومت اسلامی، به عنوان هستی ای ضد انسانی و مدنيت ستيز است. فراموشی و سکوت و چشم فروبستن بر اين جنايت، تمکين به توحش، پايمال کردن حق قربانيان دگرانديشی، گريز آمران و عاملان جنايت از عدالت و تشديد خطرِ تکرار فجايعی مشابه، دستاورد خواهد داشت.فراموشی، سکوت، چشم فروبستن و انکار حقايقِ مربوط به کشتاردگرانديشان و مخالفان سياسی و عقيدتی بی اعتمادی و بی عدالتی بيشترو گسترش فرهنگ عدم تحمل ديگری و دگرانديش ستيزی، انتقامجوئی و کينه ورزی پيامد خواهد داشت. فراموش نکردن، می تواند آغازرويکردی پيشگيرنده از تکرار فجايع مشابه باشد، چنين رويکردی همراه با شناخت چرائی و چگونگی فاجعه امکان راه يابی و چاره جوئی جهتِ جلوگيری از تکرارفجايعی ديگر را فراهم خواهد کرد. يکی ازحقايق انکارشده توسط حکومت اسلامی، به عنوان ذات و هستی ای ضد انسانی و مدنيت گريز، انکارجنايت بزرگی ست که رهبراين حکومت، آيت الله خمينی درتابستان سال ۱۳۶۷ مرتکب شد. دراين سال به فتوی بهانه جويانه و کينه ورزانه ی اين ولی فقيه سنگدل، هزاران زندانی سياسی در مرداد و شهريور ماه درزندان ها ی اين حکومت اعدام شدند. البته کمتر کسی ست نداند اين کشتارفقط يکی از کشتارهائی است که خمينی و حکومت اش مرتکب شده اند، ۵ کشتار ديگراين ذات و هستی پلشت در پرونده دارد: کشتارسال های ۵۹-۵۷، کشتار سال۶۲-۶۰، کشتار در خارج از کشور، قتل های زنجيره ای و کشتار فعالان و هواداران "جنبش سبز". از ميان کشتارهای ششگانه ی دگرانديشان و مخالفان سياسی و عقيدتی کشتار سال ۶۷ از ويژگی واهميت خاصی بر خوردارشده است. پيش ترو درجائی ديگرنيز به دلائل اين برجسته شدن و مطرح تر بودن، اشاره کرده ام: ۱- کشتار ۶۷ يک قتل عام حکومتی ( دولتی)، يک کشتار سياسی و عقيدتی ست . فتوی آيت الله خمينی به عنوان رهبر اين حکومت، سند ارتکاب به اين جنايت است . ۲-حکومت اسلامی با تشبث به اين جنايت نشان داده است حتی پايبند قوانين و احکامی که خود وضع و صادرکننده ی آن هاست، نيست. زندانيان اعدام شده در سال ۶۷ در دادگاه های حکومت اسلامی محاکمه و محکوميت هائی برای آن ها در نظر گرفته شد. زندانيان دوران محکوميت خود را می گذراندند و بسياری از آن ها حتی دوران محکوميت شان به اتمام رسيده بود و در آستانه ی آزادی بودند، که اعدام شدند. ۳-کشتار سال ۶۷ را می توان يک نسل کشی تعريف کرد. قربانيان به عنوان گروه های اجتماعی مشخص و با هويت معين، و به خاطر نطرات سياسی و عقيدتی شان اعدام و در گورهای دسته جمعی به خاک سپرده شدند. ۴-دادگاه ها بيدادگاه های تفتيش عقايد بودند .در اين بيدادگاه ها اتهام های حقوقی مشخص مطرح نبود .براساس پاره ای مفاهيم دينی مثل نفاق و ارتداد قربانيان به مرگ محکوم شدند. کيفيت محاکمه ها ناعادلانه و مغاير با قوانين بين المللی و حتی قوانين کشوری بودند. محاکمه های ۲تا ۳ دقيقه ای ، بدون حضور وکيل مدافع ، همراه با فريب و شکجنه ی روانی قربانی انجام شد. ۵-تعداد قربانيان( حدود ۵ هزار نفر) و زمان کوتاه قتل عام ( کمتر از دو ماه)، اين کشتاررا در زمره قتل عام های بزرگ تاريخ سياسی قرار داده است. ۶-به خانواده زندانيان قتل عام شده هيچگونه اطلاعاتی در مورد چگونگی محاکمه قربانيان، زمان و نحوه ی اجرای احکام داده نشد، جسد قربانيان به بازماندگان آنان تحويل داده نشد و خانواده ها نيز از محل دفن قربانيان خود بی اطلاع بودند. ۷- خانواده زندانيان سرانجام محل برخی از گورهای دسته جمعی عزيزان خود را يافتند. حکومت اسلامی ضمن تخريب بيشتر اين گورستان ها، به خانواده ها اجازه تعمير و ترميم اين گورستان ها و گردهمائی و عزاداری بر سر مزارعزيزان شان نداده است ، و در بسياری موارد خانواده هائی که برای عزاداری بر مزار عزيزان شان حضور يافته اند را مورد ضرب و شتم قرار داده و بازداشت کرده است. *** مرداد و شهريور امسال ۲۵ امين سالگشت فاجعه ی کشتارسال ۶۷ است. به کوتاهی نگاهی به رويکردهای متفاوت به اين کشتارخواهم داشت، و سپس اشارتی دارم به اينکه چرا نمی بايد اين کشتار را به دست فراموشی سپرد

روحانی می آید، اما بحرانهای جمهوری اسلامی علاج ناپذیر است!


چند روزی تا مراسم تحلیف روحانی باقیست اما هرچه به آن روز نزدیک تر میشویم دست ها بیشتر رو میشود و وعده های کشکی هم که گفته بودند یکی یکی کنسل میشوند. ابتدا به امر باید به فردای انتخابات اشاره کنم که روحانی در اولین صحبتش گفت اگر نظر آقا به من نبود من هرگز ریس جمهور نمیشدم، یعنی واقعیت پدیده انتخابات در جمهوری اسلامی را بازگو کرد. در همان روز نماینده خامنه ای در سپاه اعلام کرد روحانی نباید در مورد زندانیان سیاسی حرفی بزند و حق ندارد در رابطه با مسئله دانشگاه و دانشجویان وعده ای دهد. از آن طرف هم خامنه ای و هم خاتمی اعلام کردند که توقعات و انتظارات را از روحانی و دولتش بالا نبرید. این موضوع نشان میدهد که تمامی باندها همه، همدستند و خواسته، خواسته خامنه ای است. و نه دولت و نه مجلس بدون نظر و تائید رهبر جمهوری اسلامی، قدرت تصمیم گیری ندارند و همه چیز در بیت تصمیم گیری و حل و فصل میشود و اصول گرایان و اصلاح طلبان هردو بالهای یک نظام هستند، هرچند با کمی ظاهر متفاوت امامغز یکیست آنهم اساس نظام است.بحران های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جمهوری اسلامی هیچ گاه قابل حال نیست چرا که هویت این نظام و ساختاری که دارد باعث و علت وجود بحران است. حال اصلاح طلبان و اصول گرایان هم باید به هر نحوی که هست چه با سرکوب و چه با وعده سرخرمن این را به مردم بقبولانند و یا مجبور به تمکین و سکون کنند تا عمر ننگین حکومت ادامه پیدا کند اما همانطور که در بالا گفتم مردم همان شبهای اول در خیابان ها گفتند: "زندانی سیاسی آزاد باید گردد"، "امشب شب شادیه جای ندا خالیه"، "سبز و بنفش نداره جنبش ادامه داره" و از آن روز تا بحال تحت جنبش های اجتماعی در حال مخالفت های روزمره هستند و در حال اعتراضند. مثل اعتصابات و اعتراضات کارگری، جنبش آزادی پوشش و نه به حجاب اجباری، مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی، مبارزه برای داشتن یک زندگی انسانی، آب بازی در کرج و قزوین و هم چنین جنبش روزه خواری در سراسر ایران. این را میتوان به راحتی دید که حتی بر فرض اینکه وقتی روحانی بخواهد به کمی از این مطالبات گوشه چشمی نشان دهد با سد خامنه ای برخورد خواهد کرد. مردم میدانند که راه برون رفت از این وضعیت سرنگونی رژیم اسلامی است و در چندماه آینده ما شاهد عروج مجدد اعتراضات وسیع و سراسری خیابانی خواهیم بود. جوانان، دانشجویان، زنان و همه اقشار جامعه، باید خودمان را برای اعتراضات مجدد سازماندهی و آماده کنیم

اعلام حضور چند دیکتاتور بنام در مراسم تحلیف حسن روحانی و انزوای بین المللی ایران

انقلاب اسلامی در هجرت: وزارت خارجه ایران اعلام کرده بود که از سران تمامی کشور ها به استثنای آمریکا و اسرائیل برای شرکت در مراسم تحلیف حسن روحانی دعوت به عمل آمده است . در حال حاضر 193 کشور عضو سازمان ملل می باشند. پس از انقلاب ،این برای اولین بار است که مراسم تحلیف رئیس جمهور با دعوت از شخصیت های خارجی انجام می گیرد . رژیم ولایت مطلقه فقیه بدین ترتیب ،قصد دارد که چنین بنماید که در انزوا نیست . خبر گزاری تسنیم لیستی از میهمانان خارجی که در مراسم تحلیف حضور دارند را منتشر کرده است که در راس آن عمر البشیر دیکتاتور سودانی که از سوی دادگاه بین المللی به اتهام جنایت جنگی تحت تعقیب است قرار دارد . در بین روسای دولتهای دعوت شده چند دیکتاتور بنام دیگر از جمله امام علی رحمان اف و بردی محمد اف هم حضور دارند و این در حالی است که برسر حضور یا عدم حضور افرادی در داخل که به نظام و ولایت فقیه التزام دارند از جمله محمد خاتمی دعواست . در این لیست، از اتحادیه اروپا تنها از خاویر سولانا از اسپانیا با عنوان مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا نام برده َشده است ، وی در حال حاضر مقامی ندارد .نگاهی به لیست و مقام اشخاصی که بنا بر خبر تسنیم حضور آنها قطعی شده است انزوای شدید بین المللی ایران را نشان می دهد. خبرگزاری تسنیم: با قطعی شدن حضور ۱۴ مقام عالی رتبه دیگر به لیست مهمانان خارجی مراسم تحلیف، شمار مهمانان خارجی به ۴۴ تن رسید. به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری تسنیم، مراسم تحلیف حجت الاسلام حسن روحانی، رئیس جمهور منتخب روز یکشنبه (13 مرداد) از ساعت 16 در صحن مجلس شورای اسلامی و با حضور شخصیت ها و مقامات داخلی و خارجی برگزار می شود. براساس اعلام مجلس شورای اسلامی، تاکنون حضور بیش از 44 کشور جهان جهت شرکت در مراسم تحلیف رئیس جمهور منتخب در بهارستان، قطعی شده است. 

۱۳۹۲ مرداد ۱۰, پنجشنبه

مجلس نمایندگان آمریکا طرح تشدید تحریم‌های ایران را به تصویب رساند

مجلس نمایندگان آمریکا، نهم مرداد ماه، تحریم های جدیدی را علیه ایران به تصویب رساند؛ این طرح برای اجرا باید از تصویب سناتورهای آمریکایی بگذرد و به امضای رئیس جمهوری آن کشور برسد. تحریم های جدید که سخت ترین تحریم ها تا کنون ارزیابی شده اند با ۴۰۰ رای موافق در برابر ۲۰ رای مخالف به تصویب رسیدند. این طرح باز هم صادرات و ارائه خدمات به ایران را سخت تر می کند، شرکت های خارجی را که با طرف های تحریم شده ایرانی معامله می کنند با جریمه ها و مشکلات بیشتری روبه رو می کند و امکانات تهران را برای دستیابی به بازارهای پولی جهان محدودتر می کند. خریداران نفت ایران نیز با فشارهای بیشتری برای کاهش واردات نفت خود از این کشور روبه رو خواهند شد. هدف این طرح این است که صادرات نفت ایران یک میلیون بشکه در روز کاهش پیدا کند. این نخستین بار است که تحریم های آمریکا برای صادرات روزانه نفت ایران «رقمی» را اعلام می کند. تحریم های پیشین آمریکا و اتحادیه اروپا صادرات نفت را طی سال های گذشته به نصف کاهش داده است. واشینگتن برای اجرایی کردن تحریم های نفتی علیه ایران با بزرگ ترین طرف های خارجی آن در آسیا یعنی چین، ژاپن، کره جنوبی و هند مستقیما وارد گفت وگو شد. گزارش اوپک از سال ۲۰۱۲ نشان می دهد که ارزش صادرات نفت، مواد نفتی و گاز مایع (ال پی جی) ایران در سال گذشته میلادی در مقایسه با سال ۲۰۱۱ حدود ۱۲ درصد کاهش داشته است. بر اساس گزارش سالانه آژانس جهانی انرژی، صادرات نفت خام ایران در سال گذشته ۱٫۲ میلیون بشکه در روز بوده و اداره اطلاعات انرژی آمریکا نیز صادرات نفت خام به علاوه میعانات گازی ایران در سال ۲۰۱۲ را مجموعا ۱٫۵ میلیون بشکه در روز برآورد کرده است. تحریم های جدید چهار روز پیش از تحلیف حسن روحانی، رئیس جمهوری منتخب ایران تصویب می شوند. البته این تحریم ها هنوز اجرایی نشده اند و برای این کار تصویب سنا و امضای رئیس جمهوری را لازم دارند. شبکه بلومبرگ از قول اد رویس، یکی از نمایندگان جمهوری خواه کنگره آمریکا، می گوید به نظر او چه با رئیس جمهوری جدید (در ایران) چه بدون او، رهبر ایران می خواهد به راه خودش (در برنامه اتمی) ادامه دهد. عباس عراقچی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، در واکنش به تصویب طرح جدید در مجلس نمایندگان آمریکا به خبرگزاری فارس گفته است که این کار «هیچ کمکی به حل موضوع هسته ای نخواهد کرد». این مقام سیاسی دولت دهم ایران که در روزهای آینده جای خود را به دولت جدید می دهد می گوید تحریم های جدید «به پیچیده تر شدن موضوع هسته ای و سخت تر شدن حل آن منجر می شود ». رویترز می گوید منتقدان این طرح در آمریکا آن را نشانه تندی به تهران در روزهای پس از انتخابات ریاست جمهوری می دانند. این خبرگزاری در عین حال می گوید این موضوع نشان دهنده افزایش تفاوت ها میان نمایندگان و دولت آمریکا در مورد ایران است و از قول یک مقام رسمی می گوید کاخ سفید با تحریم ها به خودی خود مخالف نیست ولی می خواهد (پیش از آن) به روحانی فرصت بدهد. طی هفته های گذشته و پس از یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری در ایران، آمریکا از شدت برخی تحریم های خود علیه ایران کاست؛ برای نمونه دولت آن کشور در سوم مرداد ماه فهرست صادرات کالاهای بشردوستانه را به ایران افزایش داد. پیشتر ۱۳۰ عضو مجلس نمایندگان آمریکا نیز در نامه ای خطاب به باراک اوباما، خواستند با توجه به انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهوری ایران، برای حل اختلافات موجود بین دو کشور با او به گفت وگو بنشیند

۱۳۹۲ مرداد ۹, چهارشنبه

احمدی نژاد: من در سرکوبها نقش نداشته ام برای رهای میر حسین موسوی و کروبی از حصر اقدام نیز کرده ام

چهارمین مسئولیتی که احمدی نژاد بر دوش خامنه ای می نهد، مسئولیت سرکوب ها است. راستی اینست که در این سرکوبها او نقش نداشته است. زیرا تصدی مستقیم آن به «قوه قضائیه» و واواک و اطلاعات سپاه و اطلاعات «بیت رهبری» و نیروهای انتظامی است. اینهمه، بطور مستقیم از خامنه ای فرمان می برند. گروه احمدی نژاد می گوید: ● احمدی نژاد مخالف سخت گیری با زنان در باره حجاب آنها بوده است و مرتب در این باره موضعگیری کرده است. ● احمدی نژاد موافق حضور زنان تماشاچی در میدانهای ورزشی بوده است و این موافقت خود را به صراحت ابراز کرده است. ● احمدی نژاد موافق جدا سازیها بر مبنای جنسیت نبوده و مخالفت خود را «تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها» اظهار کرده است. او موافق تبعیض به زیان زنان نیز نبوده است و مخالفت خود را با این تبعیض ها اظهار نیز کرده است. ● برای رفع حصر از میرحسین موسوی و کروبی و زهرا رهنورد نیز کوشش کرده است. ● هیچگاه تقاضای توقیف نشریه ای را نکرده است. نهادهای بین المللی خامنه ای را دشمن شماره 1 مطبوعات خواندند و نه احمدی نژاد را. ● اما احمدی نژاد میلیونها شرکت کننده در «جنبش سبز» را خس و خاشاک خواند و کسی اعتراض او را به جنایتهای خامنه ای توسط دستیارانی از نوع سعید مرتضوی را نشنید. سهل است سعید مرتضوی را که از دستگاه قضائی رانده شده بود، مقام بخشید. توجیه گروه او اینست که مرتضوی و امثال او آلت فعل بوده اند و دستور اجرا کرده اند. او زمانی مرتضوی را بکار گرفت که مرتضوی حاضر شد اسرار و اسناد را در اختیار او بگذارد. او از مرتضوی همان استفاده را نکرد که خامنه ای می کرد. او از مرتضوی در افشای باندهای مافیائی، نظیر مافیائی که برادران لاریجانی تشکیل داده اند، استفاده کرد. و باز می گویند او نه مردم که اغتشاش کنندگان و تخریب کنندگان اموال عمومی را خس و خاشاک خوانده است. دستور سرکوب جنبش را نه او که خامنه ای داده است. او با شدت عمل موافق نیز نبوده است. خامنه ای شدت عمل به خرج داد برای این که احمدی نژاد را رئیس جمهوری بکند که غیر از او حامی ندارد. اما احمدی نژاد نشان داد که می تواند جلو او بایستد. ● اما آیا سانسور کتاب و فیلم و موسیقی و نقاشی که توسط وزارت «ارشاد اسلامی» بعمل می آمد هم کار خامنه ای بود؟ پاسخ گروه احمدی نژاد به این پرسش آری است. توضیح آنها اینست که وزیران وزارتخانه های واواک و ارشاد و دفاع و کشور و امور خارجه، بدون موافقت خامنه ای منصوب نشده اند. او نسبت به دو وزارت خانه حساسیت بسیار داشت. ازجمله، به وزارت ارشاد. زیرا علاوه بر اینکه سانسور را لازم می داند به این وزارتخانه از لحاظ حوزه قم و روحانیت اهمیت ویژه قائل است. بدین لحاظ بود که وزیران این وزارتخانه از سپاه تعیین می شدند. اگر وزیری با احمدی نژاد نمی ساخت، جانشین او باز از سپاه معین می شد. ● جو خفقان که بر جامعه تحمیل شد بدین خاطر بود که بدون این جو، حکومت احمدی نژاد میسر نبود. گروه احمدی نژاد می گوید: از عوامل ایجاد این جو یکی نیز در اختیار احمدی نژاد و حکومت او نبود. این جو را خامنه ای ایجاد کرد هم برای مهار جامعه و هم برای مهار حکومت. برسر روش سپاه و قوای انتظامی و واواک و دادگاه انقلاب همواره میان او و «رهبر» اختلاف نظر وجود داشت. او مخالفت خود را با سرکوب به قصد ایجاد جو خفقان اظهار کرد وقتی گفت نقش او دفاع از حقوق اساسی مردم است. بیهوده احمدی نژاد را با بنی صدر مقایسه نمی کنند. ● یونسی، وزیر واواک در حکومت خاتمی (کلمه 19 شهریور 91) گفته است: «آقای احمدی نژاد از دو روش غیر اخلاقی استفاده کرد که الان تاوانش را پس میدهد. یکی تقویت گروه های فشار و سوء استفاده از آنها برای سرکوب رقیب و دوم استفاده از روش غیر اخلاقی که نمود آن انتخابات بود که البته الان تاوانش را پس میدهد چرا که همین گروههای فشار تحرکاتی علیه خود ایشان و یارانشان انجام دادند». اما گروه احمدی نژاد می گوید تا دوره او، میدان سیاست و عرصه جامعه از آن گروه های فشار (حزب الله و انصار حزب الله و...) بود. در دوره او بود که بساط این گروه ها برچیده شد. روشن است که او سران گروه های سرکوبگر را به درون حکومت برد. و حکومت خود نقش آنها را برعهده گرفت. اما گروه می گوید: این گروه ها وسیله کار خامنه ای بودند و احمدی نژاد موفق شد به نقش آنها خاتمه دهد. ● گروه مدعی است ترور شخصیت ها و مخالفان عادی که تا حکومت احمدی نژاد رواج داشت، در دوره او متوقف شد و هیچ ترور سیاسی بعمل نیامد

رهبر جمهوری اسلامی فتوا داد؛ گزارش دادن ظلم مسئولان حرام است/ معاشرت با بهائیان جایز نیست

بخشی از اظهارات آقای خامنه ای که تحت عنوان "فتاوی" صادر شده، امروز در سایت تسنیم منتشر گردیده که رهبر جمهوری اسلامی بعنوان مثال در یکی از این فتواها گفته است: "گزارش دادن ظلم مسئولین به مراکز و مراجع مسئول براى پیگیرى و تعقیب، بعد از تحقیق و اطمینان نسبت به آن اشکال ندارد و حتّى اگر از مقدمات نهى از منکر محسوب شود واجب مى ‏گردد، ولى بیان آن در برابر مردم وجهى ندارد، بلکه اگر موجب فتنه و فساد و تضعیف دولت اسلامى‏ شود حرام است." رهبر جمهوری اسلامی که محافظه کاران وی را مرجع تقلید ذکر کرده اند، در فتوای دیگری گفته است: "هرگونه گفتار یا کردار و رفتارى که در زمان حاضر سوژه و بهانه به دست دشمن بدهد و یا موجب اختلاف و تفرقه بین مسلمین شود شرعاً حرام مؤکد است." وی همچنین با تکرار دوباره این ادعا که "ولایت فقیه شعبه اى است از ولایت ائمه اطهار که همان ولایت رسول الله مى باشد." گفته است: در مسائل مربوط به اداره کشور اسلامى و امورى که به عموم مسلمین ارتباط دارد، نظر ولىّ امر مسلمین باید اطاعت شود. ولى در مسائل فردى محض، هر مکلفى باید از مرجع تقلید خودش پیروى کند. رهبر جمهوری اسلامی در عین حال گفته است که "عدم اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه، اعم از این که بر اثر اجتهاد باشد یا تقلید، موجب ارتداد و خروج از اسلام نیست." آقای خامنه ای همچنین بهائیت را "فرقه ضالّه مضلّه" خوانده و گفته است: " از هرگونه معاشرت با این فرقه ضالّه مضلّه، اجتناب شود." وی در فتوای دیگری نیز درباره یادگیری موسیقی گفته است: "ه طور کلّى، ترویج موسیقى و تدریس آن و تشکیل کلاس هاى موسیقى، هرچند موسیقى حلال باشد، با اهداف عالیه نظام مقدس جمهورى اسلامى سازگار نیست و بهتر است جوانان عزیز وقت باارزش خود را صَرف یادگیرى علوم و فنون لازم و مفید نموده و اوقات فراغت خود را با ورزش و تفریحات سالم، پر نمایند

جدیدترین فتواهای آیت‌الله خامنه‌ای: از معاشرت با بهاییان «اجتناب» شود

وب سایت «تسنیم»، در یادداشتی مجموعه ای از جدیدترین فتواهای آیت الله خامنه ای را گردآوری کرده که برخی از آنها جالب توجه است. براساس یکی از این فتواها خامنه ای گفته است: «از هرگونه معاشرت با این فرقه ى ضالّه ى مضلّه، اجتناب شود.» گفتنی است این فتوا در حالی است که هفته ی گذشته محمد نوری زاد با حضور در منزل یکی از بهاییان به پای بوسی کودک این خانواده پرداخت. دیگر فتواهای جالب توجه خامنه ای بدین شرح است: * گرفتن یا دادن هدیه به کفّار فى نفسه مانعى ندارد. * گزارش دادن ظلم مسوولین به مراکز و مراجع مسئول براى پیگیرى و تعقیب، بعد از تحقیق و اطمینان نسبت به آن اشکال ندارد ولى بیان آن در برابر مردم وجهى ندارد، بلکه اگر موجب فتنه و فساد و تضعیف دولت اسلامى‏ شود حرام است. * تقلّب حرام است ولى اگر شخصى که تقلب کرده است تخصص و مهارت لازم را براى کارى که براى آن استخدام شده دارد و مقرّرات استخدام رعایت شده، استخدام و دریافت حقوق اشکال ندارد. * واجب است از مشاهده فیلم هایى که به مقدسات جمهورى اسلامى اهانت مى کنند، اجتناب شود. * استفاده از کلاه گیس براى حجاب مجزى نیست. * ریش پرفسورى: تراشیدن مقدارى از ریش حکم تراشیدن تمام آن را دارد و بنا بر احتیاط حرام است. * رقص مرد بنا بر احتیاط واجب حرام است. * استفاده از ماهواره: «آنتن هاى ماهواره اى اگرچه حکم آلات مشترک را دارد ولى چون این وسیله براى کسى که آن را در اختیار دارد زمینه دریافت برنامه‏ هاى حرام را کاملاً فراهم مى‏ کند و گاهى نگهدارى آن مفاسد دیگرى را نیز در بر دارد، خرید و نگهدارى آن جایز نیست مگر براى کسى که به خودش مطمئن است که استفاده حرام از آن نمى ‏کند و بر تهیه و نگهدارى آن در خانه‏اش مفسده‏ اى هم مترتّب نمى‏ شود. لکن اگر در این مورد قانونى وجود داشته باشد باید مراعات گردد.» * نصب و تعمیر آنتن هاى ماهواره اى : «اگر از آنتن ماهواره اى براى امور حرام استفاده شود که غالباً همین طور است و یا تعمیر کننده و یا نصب کننده علم داشته باشد به اینکه کسى که قصد تهیه آنتن ماهواره‏اى را دارد، براى امور حرام از آن استفاده مى ‏کند، خرید و فروش و نصب قطعات و راه‏ اندازى و تعمیر و فروش قطعات آن جایز نیست.» * سرویس دهى کافى نت به مشتریان: «اگر کسى کافى نت داشته باشد با علم به اینکه مشترى از ابزارى که در اختیار او قرار داده مى شود استفاده حرام مى کند، جایز نیست آن را در اختیار آنها قرار دهد و کسب درآمد از این طریق نیز اشکال دارد ولى در صورت شک در اینکه مشترى از آن بصورت حرام استفاده مى کند، اشکال ندارد.

۱۳۹۲ مرداد ۸, سه‌شنبه

۴۴ زندانی سیاسی به تبعید ابوالفضل عابدینی به زندان اهواز اعتراض کردند

۴۴ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین، در بیانیه‌ای به تبعید "ابوالفضل عابدینی" از این بند به زندان اهواز اعتراض کردند.به گزارش سایت کلمه- نزدیک به اصلاح طلبان- این ۴۴ زندانی در بیانیه خود، شهادت "ابوالفضل عابدینی" در پرونده مرگ "ستار بهشتی"، وبلاگ نویس زندانی، را با تبعید وی به اهواز مرتبط دانسته و خواستار بازگرداندن آقای عابدینی به تهران شده‌اند .ابوالفضل عابدینی، پاییز سال گذشته نیز پس از شهادت در مورد مرگ "ستار بهشتی" از زندان اوین به زندان اهواز منتقل شد و پس از مدتی کوتاه و در پی دستور ویژه دادستان، به تهران بازگردانده شد.

بیائید باهم علیه جمهوری اسلامی و اعدامهایش اعتراض کنیم!

جمهوری اسلامی حکومتی ست که بقای خود را با سرکوب و اعدام هرروزه پیش برده است و همه ساله در صدر کشورهای اعدام کننده بوده. در این 2 ماه گذشته هم شاهدیم که تعداد زیادی را به اعدام کرده است. این جنایت و ابزار رعب و حشت برای ترساندن مردم و عقب راندن جامعه را باید جلویش را گرفت. باید جامعه ایران و افکار عمومی دنیا را برعلیه این حکومت قاتلان سازمان داد. بر همین مبنا دوهفته کارزار علیه اعدام اعلام شده تا بتوان جهان متمدن را علیه حکومت اسلامی به حرکت در اورد و به نقطه توجه مردم و نهادها و دولتها تبدیل کرد.

ابوالفضل عابدینی در اعتصاب غذا به‌سر می‌برد

ابوالفضل عابدینی، زندانی سیاسی و از شاهدان پرونده مرگ ستار بهشتی که در قرنطینه زندان اوین تهران به سر می برد، دست به اعتصاب غذا زده است. به گزارش تارنمای کلمه، این زندانی سیاسی که روز جمعه ۲۶ آبان به زندان اوین بازگردانده شده، در اعتصاب غذای "تر" به سر می برد. عابدینی در پرونده مرگ ستار بهشتی درباره آثار شکنجه روی بدن این وبلاگ نویس شهادت داده بود. پس از این شهادت وی روز پنج شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۱ به زندان اهواز تبعید شد اما با دستور دادستانی تهران دوباره به زندان اوین برگردانده شد. پیشتر ۴۱ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین طی نامه ای با اعتراض به انتقال ابوالفضل عابدینی به زندان اهواز گفته بودند این زندانی سیاسی "مطلع ترین" فرد از شکنجه ستار بهشتی است. مخالفان حکومت ایران می گویند ستار بهشتی بر اثر شکنجه "به قتل رسیده" اما روز گذشته رئیس سازمان پزشکی قانونی گفت از نظر این سازمان ستار بهشتی بر اثر مرگ طبیعی جان خود را از دست داده است. ستار بهشتی، ۳۵ ساله، کارگری بود که در مورد نقض حقوق بشر در ایران وبلاگ می نوشت. وی ۹ آبان ماه جاری در منزلش در رباط کریم در نزدیکی تهران بازداشت شد. در روز ۱۶ آبان مقامات با خانواده او تماس گرفته و آن ها را از مرگش در زمان بازداشت مطلع کردند، بدون آن که اطلاعات دیگری ارائه کنند.

رمضان از نیمه گذشت اما بانگ "ربنا" از صدا و سیما برنخاست

رمضان از نیمه گذشت و به شب های "قدر" رسیده ایم. از شنبه شب تا چهارشنبه شب. یکشنبه حضرت امیر با ضربه شمشیر ترور می شود و سه شنبه شهادت او اعلام می شود. صدا و سیما رمضان امسال هم مردم ایران را از "ربنا"ی شجریان محروم کرد. چرا؟ زیرا شجریان در اوج سرکوب خونین مردم در کودتای 88 با شعر فریدون مشیری خطاب به سرکوبگران صدا سر داد: تفنگت را زمین بگذار! رمضان ها می آیند و می روند و رو سیاهی ملی و تاریخی برای مستبدان و سرکوبگران می ماند. سرگذشت "ربنا" را از خاطرات هوشنگ ابتهاج (سایه) در کتاب "پیر پرنیان اندیش" بخوانید: «ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﯾﻪ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﯽ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﻭ ﺑﺒﺮﯼ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﻋﺮﺑﯽ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭﺑﮕﯽ، ﺍﮔﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﯿﻦ ﻣﺜﻞ ﺍﯾﻦ ﺑﺨﻮﻧﯿﻦ … ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﻧﻈﯿﺮ ﻧﺪﺍﺭﻩ! ﺷﺎﻫﮑﺎﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺠﺮﯾﺎﻧﻪ. ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻪ ﺍﯾﻦﻃﻮﺭﺑﺨﻮﻧﻪ، ﻫﯿﭻ ﮐﺲ. ﺣﺘﺎ ﺧﻮﺩ ﺷﺠﺮﯾﺎﻥ! ﺧﯿﻠﯽ ﮐﺎﺭ ﻋﺠﯿﺒﯿﻪ. ﺧﯿﻠﯽ ﻋﺠﯿﺒﻪ … ﺭﻓﺘﻪ ﺗﻮ ﺍﺳﺘﻮﺩﯾﻮ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺑﮕﻪ ﺍﯾﻦﻃﻮﺭﯼ ﺑﺨﻮﻧﯿﻦ، ﺿﺒﻂ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻦ ﺭﺑﻨﺎ … ﺷﺠﺮﯾﺎﻥ ﻧﻮﺍﺭ ﺍﺻﻠﯽ ﺍﯾﻦ ﺭﺑﻨﺎ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺩﮐﻪ ﺍﻻﻥ ﻧﺪﺍﺭﻣﺶ. ﻣﻦﺍﻭﻝ ﻧﻤﯽ ﺩﻭﻧﺴﺘﻢ ﭼﯿﻪ، ﻭﻗﺘﯽ ﺷﻨﯿﺪﻡ ﺣﯿﺮﺕ ﮐﺮﺩﻡ. ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻪ ﺍﯾﻨﻮ ﺑﺨﻮﻧﻪ … ﭼﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﺣﯿﺮﺕ ﺁﻭﺭﯼ ﺩﺍﺭﻩ! ﺍﺻﻠﻦ ﯾﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﺯﻣﯿﻨﯽ ﻧﯿﺴﺖ."ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﺗﮑﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ" ﺷﺎﻫﮑﺎﺭﻩ، ﭼﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻭ ﺍﻟﺘﻤﺎﺳﯽ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ" ﺭﺑﻨﺎ"ﻫﺴﺖ"ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ"! ﻓﻘﻂ ﺻﺪﺍ ﻧﯿﺴﺖ، ﯾﮏﻧﻮﺍﺯﺷﯽ ﺗﻮﺵ ﻫﺴﺖ. ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﻣﻌﺎﺷﻘﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ، ﻫﻤﻪ ﯼ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎﯼ ﺑﺸﺮﯼ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺻﺪﺍ ﻫﺴﺖ! ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﺁﻗﺎﯼ ﺷﺠﺮﯾﺎﻥ ﺍﯾﻨﻮ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﺎﯾﻪ ﺍﯼ ﺧﻮﻧﺪﯼ؟ﻧﮕﺎﻫﻢ ﮐﺮﺩ … ﻭﺍﻗﻌﻦﻧﻤﯿﺸﻪ ﮔﻔﺖ ﺗﻮ ﺷﻮﺭﻩ، ﺍﻓﺸﺎﺭﯾﻪ،چیه! ﺧﯿﻠﯽ ﻋﺠﯿﺒﻪ!» از دهان حسن روحانی در مصاحبه با مجله چلچراغ نیز بخوانید: «ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﺷﺠﺮﯾﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺯﯾﺎﺩ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﺷﺎﯾﺪ ﺍﺻﻼ ﮐﺴﯽﻧﺒﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺻﺪﺍﯼ اﻭ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ. ﺣﺪﺍﻗﻞ ﻫﻤﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺻﺪﺍﯼ ﺭﺑﻨﺎﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺑﺮﺳﻔﺮﻩ ﺍﻓﻄﺎﺭ ﺷﻨﯿﺪﻩﺍﻧﺪ. ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ نوای ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﺍﻭ ﮔﻮﺵ ﺩﺍﺩﻩﺍﻡ . ﻫﻢ ﺷﮑﻮﻩ ﻭ ﮔﻼﯾﻪ ﺍﻭ ﺩﺭ "ﺑﯿﺪﺍﺩ " ﺭﺍ ﺷﻨﯿﺪﻩﺍﻡ، ﻫﻢ ﺑﻪ "ﺩﺳﺘﺎﻥ " ﺍﻭ ﮔﻮﺵ ﺩﺍﺩﻩﺍﻡ، ﻫﻢ ﺷﻌﺮ ﺳﻌﺪﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ "ﻧﻮﺍ ﻭ ﻣﺮﮐﺐﺧﻮﺍﻧﯽ" ﺍﻭ ﺷﻨﯿﺪﻩﺍﻡ، ﻭ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺍﻭ ﮐﻪ "ﺗﻔﻨﮕﺖ ﺭﺍ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﮕﺬﺍﺭ "ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺭﻡ. ﺍﻭﻫﻨﺮﻣﻨﺪ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻋﺼﺎﺭﻩ ﺩﻭ ﻗﺮﻥ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﻣﺎﺳﺖ، ﺑﺎ ﻫﻨﺮﻣﻨﺪﺍﻥ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺁﺛﺎﺭﻣﺎﻧﺪﮔﺎﺭﯼ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻭ ﺧﺪﻣﺎﺗﺶ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﮔﺬﺍﺷﺖ .ﻫﺮﭼﻨﺪ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﺳﻼﯾﻖ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺍﻭ ﺧﻮﺷﺸﺎﻥ ﻧﯿﺎﯾﺪ.»

۱۳۹۲ مرداد ۶, یکشنبه

مادر ستار بهشتى: گیرم وکیل را وادار به سکوت کردید؛ با من چه می‌کنید؟

مادر ستار بهشتی ، با انتقاد دوباره از روند رسیدگی به پرونده فرزندش، گفت:
«از وکیل ستار تعهد گرفتند که با هیچ جایی مصاحبه نکند! بر فرض صدای ایشان را خواباندند، صدای یک مادر داغدیده را می خواهند چه کار کنند؟»وى افزود که حسین رونقی ملکی، از زندانیان سیاسی؛ به وی گفته که آماده است تا در دادگاه به آنچه بر ستار در بازداشتگاه گذشته، شهادت دهد.   به گزارش سحام‌نیوز، گوهر عشقی درمصاحبه در پاسخ به سوالی مبنی بر آخرین وضعیت پرونده قتل فرزندش، گفت: ما از پرونده ستار هیچ اطلاعی نداریم، وکبلمان را در روز چهارشنبه به اطلاعات احضار کردند و بعدا از ایشان تعهد گرفتند که هیچ جایی مصاحبه نکند! می خواهم ببینم برای چه؟ برای اینکه از یک جوان بیگناه دفاع کرد؟ مادر ستار بهشتی افزود: خانم پور فاضل یک قهرمان است، یک شیر زن است، شهامت دارد، از یک جوان بیگناه دفاع کرد. حالا تعهد از ایشان گرفتند که با هیچ جایی مصاحبه نکند! بر فرض صدای ایشان را خواباندند، صدای یک مادر داغدیده را می خواهند چه کار کنند؟ من مادر ستار هستم و از هیچ چیزی نمی ترسم! مادر ستار بهشتی خبر داد که اداره اطلاعات در روز چهارشنبه خانم پور فاضل، وکیل خانواده ستار بهشتی را به آن اداره احضار و از وی تعهد گرفته اند که با هیچ رسانه(چه در داخل و چه در خارج از کشور) در خصوص پرونده ستار، مصاحبه نکند. خانم عشقی همچنین در خصوص ادعایش مبنی بر داشتن شاهد برای پرونده ستار به سحام گفت: آقای حسین رونقی آمدند منزل ما و گفتند حاضرند که شهادت دهند که هنگامی که ستار را به زندان اوین آوردند، آنقدر آزرده بود و به حدی شکنجه شده بود که در همان موقع به من گفت که بازجویم گفته من را خواهد کشت. ستار بهشتی در شبی که به صورت موقت به اوین منتقل شده بود، بدنش را برخی از زندانیان نشان داده بود و گفته بود که بازجویش وی را تهدید به مرگ کرده است. مادر ستار در ادامه با ناراحتی ابراز کرد: من یک مادری هستم که فرزندم عمر من بود، همه ی زندگی ام بود و واقعأ همه کس من بود. من هم مادر همین ستارم؛ من را هم بکشند. اگر من را هم بکشند کسانی هستند که صدای من را به دنیا برسانند.باز هم تاکید می کنم که ستار من ایرانی بود؛ به هیچ گروهی وابسته نبود، در راه ایران و زیر دست پلیس فتا کشته شد. وی از مسئولان پرسید: چرا وقتی حسین رونقی آماده شد تا در دادگاه شهادت دهد، به زندان احضار شد؟ بنا به اظهارات مادر ستار، گویا پس از مکالمه حسین رونقی ملکی با خانواده بهشتی در خصوص اعلام آمادگی برای حضور در دادگاه و ادای شهادت در خصوص قتل این وبلاگ نویس منتقد و شرح ماجرای دیدارش با ستار در آن شب؛ وی را که در مرخصی بوده، دوباره به زندان اوین احضار می کنند.گوهر عشقی در ادامه در واکنش به اظهارات سخنگوی قوه قضائیه در خصوص پرونده ستار گفت: ستار من از هیچ چیزی نمی ترسید. ستار من زیر شکنجه کشته شده، ستار من در زیر شکنجه در پلیس فتا کشته شد. ستار من نه ترس داشت و نه از هیچ چیزی می ترسید. ستار من یک قهرمان بود. در اوین زندانیان بسیاری آثار شکنجه را بر بدن ستار دیده بودند. ستار زیر شکنجه کشته شده است. دادستان کل کشور دوشنبه گذشته در کنفرانس خبری خود در پاسخ به سوالی در خصوص پرونده ستار بهشتی گفت که پرونده مرگ ستار بهشتی، هنوز به دادگاه ارسال نشده است. ستار بهشتی، آبان ماه گذشته در منزلش در رباط کریم تهران بازداشت شد اما چند روز بعد در بازداشتگاه نیروی انتظامی تهران درگذشت. اژه ای همچنین در این خصوص گفته بود: از تاریخ ۱۴ آبان ماه تا اردیبهشت ماه سال جاری چندین بار کمیسیون‌های پزشکی ۷ و ۹ نفره در تاریخ‌های مختلفی بعضا در حضور بازپرس تشکیل شد و نهایتا پزشکی قانونی اعلام کرد که ما نمی‌توانیم بگوییم که مرگ ستار بهشتی بر اثر ضربه بوده باشد، بلکه پزشکی قانونی اینگونه اعلام کرد که عوامل روانی منجر به فوت ستار بهشتی شده است. اکنون ماه ها از قتل ستار بهشتی در بازداشتگاه فتا، مربوط به نیروی انتظامی می گذرد و هنوز پرونده وی به دادگاه ارسال نشده است. خانواده وی از جمله مادرش، بارها در مصاحبه های خود خواستار رسیدگی عادلانه به این پرونده شده اند.همچنین مادر ستار بهشتی بارها در دیدار با چهره های شاخص نظام و نامه نگاری با آنان؛ خواستار رایزنی ایشان برای تسریع در روشن شدن وضعیت پرونده فرزندش شده بود

یک شهروند ایرانی در نزدیکی ساختمان مجلس شورای اسلامی دست به خودسوزی زد

یک شهروند ایرانی، صبح روز شنبه در نزدیکی ساختمان مجلس شورای اسلامی دست به خودسوزی زد. خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، بدون اعلام هویت او نوشته است که این فرد اهل استان قزوین و از فرقه دراویش بوده که از طریق پایانه مسافربری غرب وارد تهران شده بود. براساس این گزارش، فردی که اقدام به خودسوزی کرده بود، به بیمارستان منتقل شده است. هنوز از علت خودسوزی این فرد هیچ خبری منتشر نشده است.

ما خواهان برکناری روحانیون از اداره کشور و جدایی دین از حکومت هستیم

هم میهنان

زمان دگرگونی و تغییر برای نجات کشور از استبداد دینی و حکومت روحانیون فرا رسیده برای تحصن با اراده ملی بسوی میدان شهیاد حرکت کنیم و همه ایران را بهارستان نوین آزادی و استقلال و مردم سالاری جدای از دین و روحانیون سازیم
یقین داشته باشیم همه با هم هستیم
پاینده ایران
جنبش ملی مقاومت و نافرمانی مدنی


۱۳۹۲ مرداد ۳, پنجشنبه

نامه پدر آرتین به محمد نوری زاد از زندان رجایی شهر: سپاسگزارم براى بوسه به روح پاک انسان

چندی پیش، محمد نوری زاد با انتشار شرح دیدارش از آرتین، کودک چهار ساله کامران رحیمیان و فاران حسامی، از اساتید دانشگاه آنلاین بهاییان، که هر دو به جرم «بهائیت» در زندان بسر می برند، و بوسیدن پای او، به دفاع از حقوق اقلیت‌های مذهبی و بهاییان پرداخت. اما این رویکرد، انتقادات بسیارى را برانگیخت.
اگرچه در قانون اساسی جمهوری اسلامی که در اصل بیستم و بیست و سوم  آن بر حقوق شهروندی و نیز آزادی داشتن عقیده و بیان آن تاکید شده است، اما سالهاست که نظام حاکم بر ایران بهائیان را به دلیل داشتن مذهبی دیگر مورد آزار و اذیت قرار می دهد؛ از انجام فرائض دینی و هر گونه فعالیت جامعه بهاییان ایران جلوگیری می کند و تاکنون بسیاری از آنها را بازداشت و محکوم به احکام سنگین زندان کرده است. 
محمد نوری زاد در شرح دیدارش از آرتین می گوید: “در آن خانه ی کوچک، گرچه جای پدر و مادر او خالی بود، اما جای رهبر و مراجع صاحب نام و مسئولین روحانی و غیرروحانی ما خالی تر بود. و من، بجای همه ی آنانی که در آنجا نبودند، از آرتین پوزش خواهی کردم. به وی گفتم: آرتین عزیز، نگران مباش، اگر پدر و مادرت بی دلیل و همزمان در زندان اند، رهبر شیعیان ایران که نه، رهبر مسلمین جهان اما هست. او خود شخصاً به تأسی از علیِ مرتضی تو را سرپرستی می کند و حق تو را از حلقوم قانونی که در این ملک به طنز گراییده بیرون می کشد و برکات آن را بر سر تو می بارد. اگر این روزها پدر و مادرت بی دلیل در زندان اند، مراجع صاحب نام و پرآوازه ی ما هستند و به تو نشان خواهند داد که: در قاموس الهی، مردمان را بخاطر عقایدشان از هستی ساقط نمی کنند. 
به آرتین گفتم: پسرکم، من از طرف آنانی که در این سالهای اسلامی، بر تو و بر همه ی همکیشان تو جفا باریده اند، از تو پوزش می خواهم. به او گفتم: وقتی پاپ، رهبر کاتولیک های جهان خم می شود و پاهای یک دخترکِ بزهکار مسلمان را می شوید و بر آن بوسه می زند، من چرا به نمایندگی از دم و دستگاه عریض و طویل رهبر مسلمین جهان و مراجعِ پشت به پشت شیعه بر پاهای کوچک و بهشتیِ تو بوسه نزنم؟” 
کامران رحیمیان، پدر آرتین پس از این دیدار در نامه ای از زندان رجایی شهر خطاب به محمد نوری زاد، عمل او را کوششی برای عینیت بخشیدن به ارزش هایی چون احترام، محبت، عدالت، حمایت، مسئولیت پذیری، یکسانی، آگاهی و هم دلی دانسته و نوشته است: “صلح به معنی پذیرش کثرت ها و هماهنگی کثرت ها برای یک هدف و آن آسایش و سعادت همگان عدالت به معنی فرصت برای هر کس تا بتواند تمام قوای خود را به فعل در آورد، آزادی به معنی ظرفیت و توانمندی انسان برای رشد، تحول و آمادگی برای تغییر در جهت ارزش های انسانی و نوع بشر بدون هیچ استثناء و صرف نظر از هر ویژگی تمایز ساز مثل قوم، نژاد، ملیت، جنسیت، دین و تحصیلات… نوع بشر به وسعت خلقتی که به صورت و مثال الهی خلق شده است

وزیر اطلاعات خاتمی هم آدمکش از آب در آمد!

روزنامه‌ی «تهران امروز» وابسته به محمد باقر قالیباف، در اقدامی کم نظیر، علی یونسی وزیر اطلاعات محمد خاتمی را به عنوان یکی از افراد موثر در جنایت های دهه ی شصت معرفی کرد.

به نظر میرسد در ادامه ی دعواهای حکومتی، جناح های مختلف حکومت در حال گرو کشی از یکدیگر می باشند و در این بین به رسوا سازی سوابق یکدیگر روی آورده اند.

علی یونسی وزیر اطلاعات خاتمی بود که پس از استعفای اجباری دری نجف آبادی به این سمت برگزیده شد. خاتمی این تعویض را پس از افشا شدن قتلهای زنجیره ای در دهه ی هفتاد انجام داد.

بر اساس نوشته ی «تهران امروز،» یونسی یکی از کاندیداهای احتمالی کابینه‌ی حسن روحانی است که در سال ۱۳۶۲ رییس یکی از شعب دادگاه های نظامی بوده و طی آن ده‌ها حکم اعدام صادر کرده است.

«تهران امروز» افشا کرده است که علی یونسی در این سال بیش از ۱۰۰ عضو حزب توده و ۳۰ نفر از اعضای سازمان فدائیان را محاکمه و به اعدام محکوم کرده بود.

لازم به ذکر است که این آمار و ارقام تنها گوشه ای از جنایت های قابل افشا وصورت گرفته توسط این فرد بوده که در این روزنامه اجازه ی چاپ یافته است. در جنایت های دهه ی اول انقلاب 57 افراد زیادی از گروههای مختلفی ازجمله سازمان مجاهدین خلق ایران، حزب توده، چریک های فدایی خلق، وابستگان به نظام سابق و... محاکمه و اعدام شده اند.

شواهد نشان می دهد، مقام افراد حاکم بر دستگاههای مختلف (اللخصوص ارگانهای امنیتی از جمله وزارت اطلاعات) رابطه ی مستقیمی با میزان خونریزی و جنایت های صورت گرفته توسط ایشان دارد

۱۳۹۲ مرداد ۲, چهارشنبه

تلاش دولت ایران برای ترساندن ایرانیان خارج

IRANIAN  GOVERNMENT  WARNS  OPPOSITION  ACTIVISTS  ABROAD
PDN – Tuesday, July 22: Iran’s Attorney General Mohsen Ejei announced that Iranians who live abroad and have been opposed the Iranian government may return to Iran, but should be aware that they may face charges for their actions.
The video of Mr Ejei’s speech has been widely spread on Persian-language websites and social forums and has created a wave of anger and criticism in the exile community in Europe and North America. (Video) Iran’s state TV has aired Mr Ejei’s speech repeatedly.
Mr. Ejei served as Iran’s minister of intelligence from 2005 to July 2009.

صدای انقلاب زنانه بلندتر می شود

ضرب و شتم دو زن چادری آمر به معروف و نهی از منکر، توسط زنان به اصطلاح "بدحجاب"، در عرض دو روز 23 و 24 تیرماه در تهران، صرفا یک اتفاق ساده و یک خبر نیست، بلکه نشان از عدم پذیرش و عصبیت زنان نسبت به بختک حجاب اجباری، مذهب و هرگونه بندی است که میخواهد زنان را محدود کند. در واقع این یک عکس العمل کلی زنان و جامعه نسبت به سیاست های حکومت اسلامی است که بیش از سه دهه است میخواهد زنان را جنس دوم و فرودست بشمار آورد. این یک نشانه از یک انقلاب بزرگ است، انقلاب زنانه علیه تبعیض و نابرابری، انقلاب زنانه برای دستیابی به آزادی و برابری.

۱۳۹۲ مرداد ۱, سه‌شنبه

نگرانى محسنی‌اژه‌ای از بازگشت مهاجران جنبش سبز: به محض ورودشان به کشور تعقیب می‌کنیم

ناظران سیاسى تازه ترین اظهارات محسنی‌اژه‌ای؛سخنگوی قوه قضائیه را نشانه نگرانى او و همفکرانش از بازگشت مهاجران جنبش سبز مى دانند. وى در کنفرانس خبرى دیروز هشدار داده که «اگر ایرانیانی که پس از سال ۸۸ از کشور خارج شده اند به کشور بازگردند به محض ورود به اتهاماتشان رسیدگی می شود».
محسنی‌اژه‌ای در پاسخ به پرسش خبرنگاری مبنی بر اینکه بعد از سال  ۸۸ افرادی از کشور خارج شدند و الان با توجه به تغییر دولت گمانه‌زنی‌هایی وجود دارد که این افراد به کشور بازمی‌گردند، آیا از نظر قانونی چنین چیزی ممکن است، اظهار کرد: «اگر فردی در داخل ایران مرتکب جرم شد یا ایرانی که خارج از ایران مرتکب جرم شود، در دستگاه قضایی قابل تعقیب هستند. ما در دستگاه قضایی هیچ ایرانی که مرتکب جرم شده است را ممنوع‌الورود نمی‌کنیم. ممکن است فردی ممنوع‌الخروج شود، ولی اگر مرتکب جرمی شد، ما آن را ممنوع‌الورود نمی‌کنیم اما به محض اینکه وارد کشور شد، به اتهامات او رسیدگی می‌شود». وی ادامه داد: «افرادی که در فتنه ۸۸ دخیل بودند، ظلم عظیمی را به کشور وارد کردند. همچنین در مورد کسانی که عضو حزبی بودند، اگر این حزب توسط دادگاه یا مراجع ذی‌ربط منحل شده باشد، حق فعالیت حزبی ندارند و اگر تحت عنوان حزبی که منحل شده، فعالیت کنند، حتما تحت تعقیب قرار می‌گیرند؛ چرا که کار آن‌ها خلاف قانون است». اژه ای  در پاسخ به پرسش خبرنگاری، مبنی بر اینکه جزییات شکایت علی مطهری در مورد شنودی که در محل کارش پیدا کرده را بیان کنید؟ گفت: «ایشان رسما به دستگاه قضایی شکایت نکرده‌اند. آقای مطهری نامه‌ای خطاب به وزارت اطلاعات نوشته‌اند و رونوشتی از این نامه را به دستگاه قضایی داده‌اند و در این راستا قوه قضاییه رونوشت را به دادستانی تهران ارسال کرد. در حال حاضر این موضوع در مقام پیگیری است». وی ادامه داد: «شنود طبق قانون اساسی خلاف است و نیازمند دستور قضایی است که آن هم با شرایط و ضوابطی خاص قاضی می‌تواند چنین اجازه‌ای را صادر کند. در حال حاضر این موضوع در دست بررسی قرار دارد و باید منتظر پاسخ وزارت اطلاعات باشیم که چه جوابی می‌دهند و الان مشخص نیست موضوع چه بوده». سخنگوی دستگاه قضا گفت: «آقای مطهری هنوز به عنوان شاکی خصوصی طرح شکایت نکرده‌اند و در اصل موضوع شنود در دفتر ایشان دارای ابهاماتی است».  محسنی‌اژه‌ای در پاسخ به این سوال که در پرونده اختلاس سه هزار میلیاردی، وضعیت مدیرعامل بانک ملی که به کانادا فرار کرده، به کجا رسید؟، گفت: «متاسفانه دولت کانادا و اینترپل این فرد را تحویل ندادند. ما تلاش خود را از طریق اینترپل و از طریق سازمان‌های مدعی حقوق بشر انجام می‌دهیم. امیدوارم که این فرد خودش به این فکر بیفتد که برگردد، گرچه بالاخره یک روز گرفتار خواهد شد ولی متاسفانه همچنان این فرد فراری است

بند زنان اوین؛ جهنمی دائمی!

همسر نسرین ستوده در یادداشتی، شرایط کنونی بند زنان اوین را به جهنم تشبیه کرد و از دوماه خرابی سیستم های خنک کننده این بند خبر داد. به گزارش سحام، رضا خندان در این یادداشت که در صفحه شخصی اش در فیس بوک نوشته آورده است: فرق جهنم با زندگی بدون کولر و دستگاههای خنک کننده در شهری مانند تهران با هوایی نزدیک به ۴۲ درجه در بعضی از روزها, آن است که در جهنم یک بار میسوزند و تمام … اما زندگی دائمی در چنین شهری آن هم در جای خفه ای مانند زندان بدون هر گونه خنک کننده ای کمی وحشتناک تر از جهنم است. از بندهای دیگر زندان خبر ندارم اما دو ماه است که کولرهای بند زنان خراب است یعنی امسال از ابتدای فصل گرما آنها کولر نداشتند و در شرایط طاقت فرسایی زندگی می کنند. تنها امکان خنک شدن دقایقی است که به سال ملاقات می آیند. اگر ادعا کنند قصدشان آزار زندانیان نیست مضحک ترین حرف را زده اند. کشوری که آنقدر پول دارد که حجم عظیم پول اقتصاد دانان اش را به حیرت واداشته و سازمان زندان ها غیر از بودجه های کلانی که دارد سالانه بیش از ۴۵ میلیارد تومان سود فروشگاه هایش از محل فروش گران و خارج از عرف کالا به زندانیان است. زندانیانی که طبیعتا درآمدی ندارند و خانواده ها مجبوراند هزینه ی زندگی در زندان را به حساب آنها واریز کنند. این در حالی است که تقریبا تمامی امکانات زندان توسط خانواده ها و زندانیان تهیه می شود. دوسال پیاپی در بند زنان موش آمده بود و امسال هم سر و کله ی مار پیدا شده است و بیشتر زمستان ها سوخت برای گرما ندارند. این را گفتم تا به گوش خیلی ها از جمله آن نماینده ی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس هم برسد که پارسال پس از بازدید اعلام کرد که زندان اوین هتل چند ستاره بود

فراخوان کمپین حق زندگی: محکومان به اعدام را به مامعرفی کنید

کمپین حق زندگی یکی از کمپینهای فعال در زمینه حقوق بشر است که مبارزه با مجازات اعدام هدف اصلی آن را تشکیل می دهد. در واقع هدف کمپین حق زندگی، نجات جان انسانهایی است که در آستانه مرگ قرار دارند و عمده تمرکز نیز بر مجازات مرگ و موضوعاتی است که در آنها مدارا نقش اساسی در پیش گیری از مرگ دارد.
این کمپین معتقد است می توان با استفاده از راه کارهای اصولی و علمی جلوی مرگ انسان ها را گرفت. کافی است فرهنگ مدارا را در بین مردمان کشورمان و یا دیگر کشورهای جهان ترویج دهیم و به فرزندانمان از کودکی مهربانی را بیاموزانیم و آنها را در مقابل مشکلات و فشارهای روحی خارجی قوی کنیم. در این میان حکومت ها نیز در فرهنگ سازی نقش بسیار مهمی را می بایست ایفا کنند. این امر باعث می گردد که از آمار جرم و جنایت کاسته شود و با کاستن جرم و جنایت می توان آمار مجازات های مرگ را نیز کاست و از طرفی باعث می گردد تا فرهنگ مدارا در حکومت نیز فرهنگ خشونت در استفاده از مجازات های سنگین و سلب حیات گردد.
این کمپین در بخشی از فراخوان خود نوشته است:”اگر بخواهیم واقع بینانه به موضوع اعدام در کشورهای اسلامی بنگریم امکان حذف کامل مجازات اعدام به صورت کامل به خصوص در زمینه قصاص در کوتاه مدت وجود نخواهد داشت، اما امکان محدود نمودن آنها و نجات جان انسانها در همه جرایم وجود دارد.این سالانه در کشورهای مختلف جهان انسان های بسیاری به شکل های مختلف جان خود را از دست می دهند. مرگ انسانها چه به صورت طبیعی و چه به صورت غیر طبیعی درد آور و ناراحت کننده است. زمانی که مرگ بر اثر طبیعی و یا بر اثر بیماری باشد قابل تحمل است اما اگر جان انسان ها توسط خود انسان گرفته شود به هر نحوی که باشد قابل تحمل نبوده و می بایست تلاش کرد تا انسان ها از مرگ های این چنینی نجات یابند. مسلما این قسمت از مرگها، برخلاف کرامت ذاتی انسان هاست به خصوص اینکه گرفتن جان انسانی به وسیله مجازات صورت گیرد.”
به نوشته کمپین، ایران از جمله کشورهایی است که مرگ انسان را به عنوان یک مجازات قانونی به رسمیت شناخته است و راهکارهایی نیز برای نجات جان محکوم به اعدام پیش روی متهمین یا مجرمین نگذارده است. جستجوها و تحقیق هایی که در سالهای گذشته صورت گرفته نشان می دهد در بسیاری از مواقع حتی مسولین کشور و بسیاری از قضات دادگاههای دادگستری تمایلی به صدور حکم اعدام و اجرای آن ندارند، اما چون در قانون راه دیگری به غیر از اعدام برای محکومیت فرد وجود ندارد، قاضی ناچار به صدور حکم اعدام می شود و یا اینکه فشارهای خارجی وی را وادار به صدور حکم اعدام می کند.
این کمپین در فراخوان خویش خواسته است هر کس شخصی را می شناسد که متهم به جرایمی است که مجازات آن مرگ بوده و یا محکوم به مرگ است فرم زیر را پر کرده و به آدرس ایمیل info@universaltolerance.org ارسال نمایید.
نام متهم یا محکوم:
نام خانوادگی:
اتهام:
دادسرا یا دادگاه رسیدگی کننده به اتهام:
خلاصه پرونده:
شرح دادنامه:
ایرادهای قضایی:
تلفن:
ایمیل:
نسبت شما با متهم یا محکوم

new_win گرانی شدید داروهای روانپزشکی، بیماران در تنگنا | بی پولی مانع مراجعه ۷۶ درصد بیماران روانی به روانپزشک

بهار - شیده لالمی: افزایش قیمت داروهای بیماران مبتلا به اختلالات روانی در هفته های اخیر این بیماران را در تنگنا قرار داده است. این در حالی است که سازمان های بیمه گر هم این بیماران را تحت پوشش قرار نمی دهند و بیم آن می رود که گرانی شدید دارو بسیاری از بیماران روانی را که به مصرف مستمر دارو نیاز دارند. از ادامه درمان باز دارد؛ بیمارانی که گروهی از آن ها حتی یک شب هم نمی توانند دارو نخورند. آمار بیماری های روانی در ایران رو به افزایش است. درباره تعداد مبتلایان به اختلالات روانی آمارهای قطعی و مورد توافقی وجود ندارد. انجمن روانپزشکی ایران می گوید: «متاسفانه آماری که ما داریم، غیرواقعی است. اگر آمار واقعی بیان شود، جنبه سیاسی پیدا می کند و وقتی بیماری را سیاسی می کنیم، حق بیماران ضایع می شود.» هرچه هست براساس آخرین آمار اعلام شده از سوی وزارت بهداشت ۶/۲۳درصد جمعیت بین ۱۵ تا ۶۴ سال ایرانی مبتلا به یکی از اختلالات روانی هستند و به دریافت خدمات پزشکی نیاز دارند؛ ۶/۲۳درصد از جمعیت بین ۱۵ تا ۶۴ سال، یعنی ۱۲ میلیون نفر ایرانی. پرویز مظاهری، عضو هیات مدیره انجمن روانپزشکان ایران، پیش از این گفته بود: «از هر چهار نفر ایرانی، یک نفر بیماری روانی دارد.» از سوی دیگر اسفند ۹۱ در سومین همایش سلامت روان و رسانه هم احمد نوربالا، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، نتایج پژوهشی را اعلام کرد که نشان می داد در فاصله اي ۹ ساله یعنی بین سال های ۷۸ تا ۸۷ میزان شیوع اختلال های روانی در میان ایرانیان ۶۰ درصد افزایش پیدا کرده است. آنچه مسلم است این که همه این آمارها یک چیز را نشان می دهند: «تعداد بیماران روانی در ایران رو به افزایش است.» اما در ایران همچنان تعداد کمی از افراد هستند که داوطلبانه برای درمان این بیماری به روانپزشکان مراجعه می کنند؛ نگرانی از قضاوت جامعه و انگ «بیمار روانی» از یک سو و «هزینه های بالای درمان» از سوی دیگر از مهم ترین عواملی هستند که بسیاری از آن ها را از مراجعه برای درمان منصرف می کند. این روزها که گرانی دارو گریبان همه را گرفته، بیماران روانی هم روزهای دشواری را می گذرانند. دکتر سیدسعید صدر، دبیر انجمن روانپزشکی، گرانی و کمیاب شدن داروهای مورد استفاده بیماران روانی را تایید می کند و به «بهار» می گوید: «داروهای روانپزشکی در چند ماه گذشته به مقدار قابل توجهی گران شد. از همان زمانی که ارز مرجع به داروها تعلق نمی گرفت، مشکلات آغاز شد و داروهای روانپزشکی دو تا سه برابر گران شدند. از آنجا که بیماران روانپزشکی جزو گروهی از بیماران هستند که به مصرف مستمر و طولانی دارو نیاز دارند، گرانی دارو آن ها در شرایط بسیار دشواری قرار داده است. به ویژه آن که همزمان با گرانی داروها حقوق کارمندان و اقشار مختلف جامعه بیشتر نشده در نتیجه بیماران به طور مضاعف تحت فشار قرار گرفته اند.» او با بیان این که علاوه بر گرانی داروهای بیماران روانپزشکی بحث کمیابی و پیدانشدن دار...