۱۳۸۷ آبان ۲۳, پنجشنبه

چرا یک فیلم از محوطه زندان اوین نمی گیرد؟ چرا از اتاق شکنجه فیلم برای شما تهیه نمی کند؟


درباره فیلم اخیر مربوط به خشونت در خیابان هم همین توصیه را می‌کنیم. منطق را در کنار هیجان و نفرت از توحش به خدمت بگیرید و یکبار دیگر این فیلم اخیر را ببینید و به خود پاسخ دهید:
1- معمولا در جریان این حوادث آنقدر مامور در محل هست که مردم را دور کند تا مبادا به حمایت از آن که به چنگ افتاده برخیزند. در این فیلم هم می بینید که هستند. پس این فیلم را که با دوربین و از نزدیک گرفته شده و نه با تلفن دوربین و از راه دور، چه کسی و با چه هدفی گرفته؟
2- وسیله ای که با آن فرد به چنگ افتاده را می زنند، حتی باتوم لاستیکی هم نیست. چوبی شبیه چماق است و با تمام قدرت از بالای سر پائین می‌آید. نه پس از 20- 30 و شاید 40 ضربه ای که با این چوب به طرف می زنند، بلکه پس از دو ضربه، استخوان و عضله ای از خورنده چوب باقی می ماند که بتوان از زمین برخاسته و بایستد؟ و شما دراین فیلم می بینید که طرف بعد از همه آن ضربات بلند می شود و تا کنار صندوق عقب اتومبیل نیروی انتظامی و پلیس براحتی راه می رود!
سئوالات بیشتری را می توان طرح کرد، اما اگر فقط برای همین دو سئوال پاسخ یافتید، آنوقت به سئوالات دیگر بیاندیشید.
از جمله، این که با چه هدفی این صحنه ها را فیلم می گیرند و فورا پخش می کنند و بنام و آرم حقوق بشر داخلی فورا روی شبکه یوتوب قرار میگیرد؟
جز این اینست که می خواهند رعب و وحشت را برجامعه حاکم کنند؟ و حکومت اوباشی را که اتفاقا دراین فیلم یکی از آن ها را با سر و سینه ورزیده و زورخانه ای می بیند نشان بدهند.
چه کسانی بیننده این نوع فیلم ها هستند؟ هم در خارج و هم در داخل. تکلیف خارج کشوری ها روشن است و دسترسی آنها به شبکه اینترنت هم مثل آب خوردن. اما آنها که درداخل هستند، جز طیف هائی از قشر متوسط جامعه و نه توده وسیع مردم به اینترنت دسترسی دارند؟ پس بیننده آنها هستند و هدف هم ترساندن آنها.
همین طیف به ماهواره هم دسترسی دارد و رادیوها و تلویزیون های فارسی خارج از کشور را می بیند. تلویزیون و رادیوهائی که شماری از آنها از بودجه محرمانه جمهوری اسلامی برای ادامه کارشان استفاده می‌کنند. به آن تلویزیون باصطلاح رنگارنگ نگاهی، حتی اگر یکبار هم شده نگاهی بیاندازید تا متوجه شوید. همان تلویزیونی که رکیک ترین و چارواداری ترین فحش ها را به صدر تا ذیل آخوندها و بویژه آیت الله خمینی می دهد.
همین رادیوها و تلویزیون ها، جبهه دومی است که با این فیلم ها تغذیه شده و به سمت همان طبقه و قشری که بیننده و شنونده آنها هستند شلیک ترس و وحشت و خانه نشینی برای انتخابات آینده ریاست جمهوری را می کنند.
یعنی این طیف را که می تواند مبلغ و مروج آگاه توده مردم برای انتخاب درست باشد می ترسانند، مایوس می کنند، درخانه می نشانند، تا بقیه مردمی را که درجریان این نوع مسائل نیستند به آن سمت که می خواهند هدایت و رهبری کنند. هدف اینست. تمام شگردها که در خرافات مذهبی و نقش آفرینی مداحان خلاصه نمی شود. دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی انواع ترفندها را در کیسه دارد.
آن که می تواند و امکان آن را دارد تا فیلم اعترافات بازجو در سلول را بگیرد و برای شما روی یوتوب قرار دهد، چرا یک فیلم از محوطه زندان اوین نمی گیرد؟ چرا از اتاق شکنجه فیلم برای شما تهیه نمی کند؟
آن که فیلم توحش خیابانی را برای شما تهیه می کند، اگر ریگی به کفش ندارد چرا فیلمی از داخل کلانتری ها، پاسگاه های سیار و پراکنده نیروی انتظامی که بصورت کیوسک در هر گوشه تهران از زمین مثل قارچ روئیده اند فیلم نمی گیرد؟ یعنی همان جائی که هزاران هزار تهرانی در روز با آن ها سر و کار دارند و می بینند و می دانند که جز لگد و فحش و کشیده زبان دیگری در این اماکن حاکم نیست. چرا از دادگستری و دردمندانی که در راهروهای آن سرگردان اند فیلم نمی گیرد؟
نتیجه دیگری نیز از این بازی امنیتی محتمل است و روز به روز نیز محتمل تر می شود و آن این که در پایان حکومت خشونت خیابانی و یکدست شدن حکومت نظامی ها، یک رضاخان نظم عمومی جامعه را بدست بگیرد.
به همه آنچه نوشته شد، حداقل بعنوان احتمالات بیاندیشیم!
حالا این فیلم را با این توضیحات ببینید و خود قضاوت کنید. به لحظه ای که زننده چوب هم پشت به دوربین می کند توجه داشته باشید. همچنین به کوچک و لاغر انتخاب کردن سوژه که در صندوق عقب اتومبیل جا بگیرد. از
اینجا ببینید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر