وزيران خارجه هشت کشور بزرگ صنعتی جهان ـ جی 8 ـ در بيانيه پايانی اجلاس خود در واشينگتن نگرانی خود را از برنامه اتمی رژيم ايران و نقض حقوق بشر در اين کشور ابراز کردند. در اين بيانيه آمده است: شکست مستمر رژيم ايران در تبعيت از تعهداتش در قبال قطعنامه های شورای امنيت ملل متحد و قطعنامه های شورای حکام آژانس بين المللی انرژی اتمی موجب نگرانی فوری می باشد . در اين بيانيه همچنين درباره نقض حقوق بشر آمده است: … با توجه به وضعيت حقوق بشر در ايران، وزيران خارجه از رژيم ايران خواستند به طور کامل حقوق بشر جهانی و آزاديهای بنيادين را محترم بشمارد و به التزامات بين المللی خود در زمينه حقوق بشر پايبند باشد. آنها نسبت به دخالت رژيم در رسانه ها، بازداشتهای خودسرانه و دستگيريها ابراز انزجار کردند. آنها با تأکيد از رژيم ايران خواستند تا بگذارد گزارشگر ويژه ملل متحد در امر حقوق بشر از ايران بازديد کند
۱۳۹۱ فروردین ۲۸, دوشنبه
سید علی، هم خودت میدونی و هم ما
سید علی، هم خودت میدونی و هم ما که دلیل اینکه هیچ وقت در طول حکومت " ولایت فقیه " حتا یک انتخابات آزاد هم برگزار نشده چیه ! خودت میدونی که حتا خمینی هم هیچ وقت جرأت نکرد انتخابات آزاد برگزار کنه، واسه همینم بود که چماق " شورای نگهبان " رو الم کرد. چون اون هم مثل تو میدونست که اکثر مردم ایران بلافاصله بعد از اینکه " امام " زد زیر وعده هاش و به جای " رفتن به قم و طلبگی کردن "، شد همه کاره مملکت، ازش بریدن. چون دیدن سلطنت و دیکتاتوری تموم نشد، بلکه فقط با عمامه و ریش دوباره احیا شد، و به مراتب بدتر ! چون دیدند که ماموراش هزار وحشیگری و جنایت رو علیه جوونها چه در خیابونها و چه در زندانها انجام دادند ! چون دیدند تمام سازمانها و احزابی که در " خطّ امام " نبودند یکی یکی ممنوع و سرکوب شدند. چون دیدند حتا همون چندتا آزادی اجتماعی که زمان شاه بود هم به بهونه " دفاع از اسلام " از بین رفت و بساط شلاق و وحشیگری در خیابونها راه افتاد. و این در حالی بود که ماموران همین " نظام اسلامی " کثیفترین رفتار و سؤ استفادهها رو علیه جوونهایی که به بهونه " عدم رعایت شئونات اسلامی " دستگیر کرده بودند، انجام میدادند. شکنجههای جنسی و تجاوزها علیه زندانیان سیاسی که دیگه جای خود ! خوب حالا اگه بازم میگی که حکومت جنابعالی و " ولایت فقیه " مورد قبول مردمه، پیشنهاد محمد نوریزاد رو اجرا کن و خودت رو به رای مردم بذار، تا ثابت بشه چند مرده حلاجی ! در غیر این صورت ثابت خواهد شد که تمام ادعا های خودت و بادمجون دور قابچینهات در مورد "مردمی بودن" نظامت دروغی بیش نیست. البته نتیجه انتخابات و رفراندوم فقط در صورتی قابل اطمینان خواهد بود که تحت نظارت ارگانها و سازمانهای مستقل و بین المللی انجام بشه. البته نه اینکه به شورای نگهبان و وزارت کشورت اطمینان نداشته باشیم ! فقط برای این میگم که یه وقت اتهام تقلب بهت زده نشه و بهونه دست " دژمن " ندی
نامه نسرین ستوده به دخترش مهراوه: تو به مانند من طاقت آوردی

مهراوه عزیز دلم!
دختر افتخار آفرینم!
از بند ۲۰۹ زندان اوین برایت سلام و آرزوی سلامتی میفرستم. از سبد سلامهایم نگرانیها، دلتنگیها و اشکهایم را برمیدارم تا سبدم سرشار از سلام و سلامتی برای تو و برادر عزیزت باشد.
شش ماه است از شما کودکانم دور ماندهام. در این مدت تنها امکان چند بار ملاقات با شما را در حضور ماموران امنیتی داشتهام. در این مدت حتی امکان ارسال نامهای یا دریافت عکسی از شما یا حتی ملاقاتی آزادانه و بدون شرایط امنیتی را نداشتهام و تو نمیدانی چه غمی بر دلم چنگ میزد هر بار که میدیدم در چه شرایطی باید با شما ملاقات کنم . . .
هر بار پس از ملاقات و هر روز و هر روز در جدال با خویشتن از خود پرسیدهام آیا حقوق کودکان خود را رعایت کردهام؟ و تو نمیدانی چقدر نیاز داشتم تا مطمئن شوم تو کودک نازنینم که به عقل و درایتات ایمان دارم، مرا متهم به نقض حقوق کودکانم نمیکنی.
میدانی مهراوه جان، اصلا از روز اول بازداشتم به تو و برادرت و حقوقتان میاندیشیدم و برای تو به دلیل سن و سالات بیشتر نگران بودم. نگرانی از طاقتات و قضاوتتو، نگرانی از روحیهات و بالاتر از همه، نگرانی از پذیرش این موضوع توسط دوستان و همکلاسیهایت. اما دیری نگذشت که ابرهای تردید و دودلی رخت بربستند و من دانستم هیچ یک از آن نگرانیها واقعیت ندارند و من، نه، ما توانستیم محکم بر جای خویش بایستیم . . .
تو به مانند من طاقت آوردی، در پاسخ به صحبتم که گفتم: “دخترم یک زمانی فکر نکنی کاری کردم که شایستهی چنین مجازاتی باشم و فکر شما نبودهام” و بعد با اطمینان به تو گفتم: “همهی کارهایم قانونی بوده است” به مهربانی با دستهای کودکانهات صورتم را نوازش کردی و به من اطمینان دادی که: “میدانم مامان . . . میدانم” و من آن روز از کابوس قضاوت فرزندانم رها شدم.
دخترم ! نگرانیهایم بابت رابطه تو و همکلاسیهایت نیز کاملا اشتباه بود، زیرا همیشه نسل جدید، زودتر از پدر و مادرها به خرد و اندیشهورزی میرسند . . .
و این چنین بود که من از همهی نگرانیها خلاص شدم و محکم و استوار بر خانه اولم ایستادم . . . .
این ایستادگی را بیش از همه، مدیون تو و پدرت هستم.
مهراوه عزیز دلم !
بگذار کمی از خاطرات خوشمان برایت بگویم. بارها شبها موقع خواب در زندان به یادم میآید چگونه تو را خواب میکردم. در میان لالاییهای مختلف و شعرهای متفاوتی که برایت میخواندم. “پریا” را خیلی دوست داشتی. شبها موقع خواب “پریا” را میخواستی و من شروع میکردم:
یکی بود یکی نبود
زیر گنبد کبود
لخت و عور، تنگ غروب سه تا پری نشسته بود. . . .
دخترم !
یکی از مهمترین انگیزههایم برای پیگیری حقوق کودکان، تو بودی. همواره فکر میکردم و هنوز هم فکر میکنم که نتیجهی همهی تلاشهایم برای احقاق حقوق کودکان به هیچ کس، به اندازه کودکانم نمیرسد. هر بار که از دادگاه کودکان آزار دیده به خانه میرسیدم تو و برادرت را بیشتر و بیشتر در آغوش میفشردم. هنوز هم دلیل آن را نمیدانم. اما گویا از این طریق میخواستم آزار کودکان قربانی را جبران کنم یادم هست که یک بار گفتی دلت نمیخواهد ۱۸ ساله شوی و وقتی دلیلاش را پرسیدم جوابی دادی که گویی کودکی امتیازهایی دارد که نمیخواهی از دستشان بدهی و تو نمیدانی این جوابات چقدر مرا خوشحال کرد.
در میان حرفهایت چقدر شده که به من و پدرت گوشزد کردهای که هنوز کودکی و باید حقوق کودکانهات را رعایت کنیم و اینکه هنوز ۱۸ سالات نشده و . . .
و به این ترتیب ما را وادار به رعایت حقوق خودت میکردی و چه کار خوبی میکردی. چون گاه حتی غفلت میتواند حقوق دیگران را پایمال کند هرچند آن دیگری، فرزند شخص باشد. رعایت حقوق، گرفتن حق، عدالت طلبی، قانون محوری و خلاصه داستان ترازو و شمشیر همه، همان است که تو با زبان کودکانهات میخواستی و ما را که خودمان را بزرگترین غمخوار و ولی تو میدانستیم هشیار میکردی.
مهراوهی عزیزم !
همانطور که هرگز نتوانستم حقوق تو را نادیده بگیرم و در حد توان خویش در راه حفظ حقوقات تلاش کردم، به همان ترتیب هرگز نتوانستم حقوق موکلانم را نیز نادیده بگیرم.
چگونه میتوانستم وقتی موکلانم در زنداناند، به محض دریافت احضاریه از میدان به در بروم؟ چگونه وقتی آنها به من وکالت داده بودند و در انتظار محاکمه بودند آنها را رها کنم؟ هرگز نمیتوانستم.
در پایان دوست دارم به تو بگویم که باز هم برای حفظ حقوق بسیار کسان و از جمله کودکانم و آینده شما، وکالت چنین پروندههایی را پذیرفتم و بر این اعتقادم که سختیهایی که خانواده ما و بسیاری از موکلانم طی سالهای اخیر تحمل کردهاند، بینتیجه نیست. عدالت درست در همان زمان که از او کاملا قطع امید کردهاند، از راه میرسد. بیگمان میرسد . . . برایت دنیایی کودکانه و پر از شادی و شادمانی آرزو میکنم. اگر بابت پروندهام از بازجویان یا قضاتم ناراحت و دلتنگی، با نوای کودکانهات برایشان آرامش طلب کن تا شاید از این راه ما نیز به آرامشی شایسته دست یابیم.
دلتنگ توام
صد بار میبوسمت
مامان نسرین
Toronto shoe salesman faces imminent execution in Tehran prison

A judiciary official reportedly told Ghassemi-Shall’s family that his execution order had already been sent to the Office for the Implementation of Sentences, a worrying sign that the death penalty could be carried out at any moment.
The Toronto shoe salesman was arrested in May 2008 while visiting his family in Iran. He spent eighteen months in solitary confinement and had no legal representation during the first eight months of his imprisonment.
His arrest came days after his brother, Alborz Ghassemi-Shall, was also arrested on espionage charges. The former navel officer died in prison on 19 May 2010. Officials claimed cancer was the cause of death.
In the summer of 2009, Hamid Ghassemi-Shall was convicted of espionage and having links with the Mojahedin-e Khalgh terrorist Organisation, and was sentenced to death by Branch 29 of Revolutionary Courts. The Supreme Court later upheld the sentence and Ghassemi-Shall’s amnesty appeal was rejected.
Speaking to Iranian journalist Masih Alinejad, Hamid Ghassemi-Shall’s sister Parvin dismissed the charges against her brother, saying there was no real evidence against him. Even officials within the judiciary who had studied the case confessed to Ghassem-Shall’s innocence, she argued.
Hamid Ghassemi-Shall’s other sister passed away just days ago.
Parvin Ghassemi-Shall, who visited her brother in prison on Saturday, said the looming threat of execution and the latest loss of a family member had taken a psychological toll on him.
“I’d like to ask all Iranians to help [us] … Don’t let them take Hamid from us too … [Do] whatever you can for Hamid. I swear to God he has done nothing wrong. He’s said in all his letters that he’s not affiliated with any [political] group; he’s not even a political activist. There’s no evidence [against him] either.”
In his second report, Ahmad Shaheed, the United Nations’ Special Rapporteur on the situation of human rights in Iran urged the country’s officials to “seriously consider a moratorium on the death penalty for all crimes until such time as effective enforcement of due process rights may be meaningfully demonstrated.”
Another Canadian-Iranian, software engineer Saeed Malekpour is also facing imminent execution for allegedly running a pornography website, a charge firmly denied by the family.
اوباما: زمان برای رژيم ايران در حال تيک تاک است
سايت کاخ سفيد:
اظهارات باراک اوباما در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با سانتوس رئيس جمهور کلمبيا:
به لحاظ گفتگوها با رژيم ايران، من موضع روشنی راجع به آن داشته ام. ايران قطعنامه های شورای امنيت را نقض کرده است. آنها تنها کشوری هستند که عضو ان.پی.تی [پيمان منع تکثير سلاح کشتارجمعی] می باشند اما نتوانسته اند جامعه جهانی را قانع کنند که از مقررات حاکم بر ان.پی.تی متابعت می کنند.
حالا هم نه تنها آمريکا بلکه جامعه جهانی برخی از شديدترين تحريمها که تاکنون ديده ايم را عليه رژيم ايران اعمال کرده اند و تازه تحريمهای بيشتری هم در راهند. نظر من حالا اين است که مغاير منافع امنيتی آمريکاست و برای جهان و منطقه هم بی ثبات کننده است که رژيم ايران کسب يک سلاح اتمی را دنبال کند و به توسعه آن بپردازد.
بنابراين موضع من روشن بوده است و اخيراً هم مفصل تر در اين ارتباط صحبت کرده بودم. آنچه در اين باره روشن کرده ام اين است که بهترين راه حل اين مسأله ديپلوماتيک است و اعتقادم اين است که ما هنوز دريچه يی داريم که از طريق آن می توان اين منازعه را به طور ديپلوماتيک حل وفصل کرد. اما اين دريچه در حال بسته شدن است و لازم است ايران اين را دريابد و از آن استفاده کند.
اما مطلقاً برای آمريکا کار درست اين است که؛ در هماهنگی با ساير اعضای دائم شورای امنيت کار کند و با آلمان و بقيه جامعه جهانی کار کند و اين را دنبال نمايد.
بخشی از دليل اين که يک ائتلاف قوی بين المللی در منزوی ساختن رژيم ايران در مورد منازعه اتمی اين رژيم ايجاد شده اين بوده است که؛ من صادقانه عمل کرده ام و دولت من در دادن اين فرصت به رژيم ايران که مسير صلح آميز انرژی اتمی را دنبال کند و از دنبال کردن سلاح اتمی صرفنظر نمايد، صادقانه عمل کرده است.
اين موضوع، دست ما را پر و ما را تقويت می کند. اين بخشی از دليل توانمندی ما در اعمال تحريمهای قوی بوده است. ما پيشرفت در اين روند را دنبال می کنيم. حالا ساعت در حال تيک تاک است و من نسبت به ايران و برای شرکای مذاکره کننده مان روشن کرده ام که ما نمی خواهيم اين گفتگوها به درازا کشيده شود و جنبه وقت کشی داشته باشد.
اما تاکنون ما چيزی بای نداده ايم غير از اين که فرصتی برای ما بوده تا مذاکره کنيم و ببينيم آيا رژيم ايران با نيت درستی به پای ميز می آيد يا خير.
اين ايده که برخی گفته اند که ما به نحوی ”انعام ”داده ايم گويا که ايران چيزی به دست آورده است. در واقع چيزی که آنها گيرشان آمده شديدترين تحريمها بوده است که اگر از فرصت اين گفتگوها استفاده نکنند طی يکی دو ماه آينده با آن مواجه می شوند. اميدوارم اين فرصت را دريابند
اظهارات باراک اوباما در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با سانتوس رئيس جمهور کلمبيا:
به لحاظ گفتگوها با رژيم ايران، من موضع روشنی راجع به آن داشته ام. ايران قطعنامه های شورای امنيت را نقض کرده است. آنها تنها کشوری هستند که عضو ان.پی.تی [پيمان منع تکثير سلاح کشتارجمعی] می باشند اما نتوانسته اند جامعه جهانی را قانع کنند که از مقررات حاکم بر ان.پی.تی متابعت می کنند.
حالا هم نه تنها آمريکا بلکه جامعه جهانی برخی از شديدترين تحريمها که تاکنون ديده ايم را عليه رژيم ايران اعمال کرده اند و تازه تحريمهای بيشتری هم در راهند. نظر من حالا اين است که مغاير منافع امنيتی آمريکاست و برای جهان و منطقه هم بی ثبات کننده است که رژيم ايران کسب يک سلاح اتمی را دنبال کند و به توسعه آن بپردازد.
بنابراين موضع من روشن بوده است و اخيراً هم مفصل تر در اين ارتباط صحبت کرده بودم. آنچه در اين باره روشن کرده ام اين است که بهترين راه حل اين مسأله ديپلوماتيک است و اعتقادم اين است که ما هنوز دريچه يی داريم که از طريق آن می توان اين منازعه را به طور ديپلوماتيک حل وفصل کرد. اما اين دريچه در حال بسته شدن است و لازم است ايران اين را دريابد و از آن استفاده کند.
اما مطلقاً برای آمريکا کار درست اين است که؛ در هماهنگی با ساير اعضای دائم شورای امنيت کار کند و با آلمان و بقيه جامعه جهانی کار کند و اين را دنبال نمايد.
بخشی از دليل اين که يک ائتلاف قوی بين المللی در منزوی ساختن رژيم ايران در مورد منازعه اتمی اين رژيم ايجاد شده اين بوده است که؛ من صادقانه عمل کرده ام و دولت من در دادن اين فرصت به رژيم ايران که مسير صلح آميز انرژی اتمی را دنبال کند و از دنبال کردن سلاح اتمی صرفنظر نمايد، صادقانه عمل کرده است.
اين موضوع، دست ما را پر و ما را تقويت می کند. اين بخشی از دليل توانمندی ما در اعمال تحريمهای قوی بوده است. ما پيشرفت در اين روند را دنبال می کنيم. حالا ساعت در حال تيک تاک است و من نسبت به ايران و برای شرکای مذاکره کننده مان روشن کرده ام که ما نمی خواهيم اين گفتگوها به درازا کشيده شود و جنبه وقت کشی داشته باشد.
اما تاکنون ما چيزی بای نداده ايم غير از اين که فرصتی برای ما بوده تا مذاکره کنيم و ببينيم آيا رژيم ايران با نيت درستی به پای ميز می آيد يا خير.
اين ايده که برخی گفته اند که ما به نحوی ”انعام ”داده ايم گويا که ايران چيزی به دست آورده است. در واقع چيزی که آنها گيرشان آمده شديدترين تحريمها بوده است که اگر از فرصت اين گفتگوها استفاده نکنند طی يکی دو ماه آينده با آن مواجه می شوند. اميدوارم اين فرصت را دريابند
اشتراک در:
پستها (Atom)