«اگر جمهوری اسلامی از «اعتدال»، «تدبیر»، «امید» و «عقلانیت» سخن می گوید، مواظب ایران خود باشید!» علی لاریجانی، که مدعی فلسفه و حکمت است، امروز در مراسم تنفیذ، در نقد سیاست های بین المللی، دو سخن از جهان فلسفه و یک سخن از جهان حکمت بر زبان آورد که به شکل جالب توجهی، هر سه بر جمهوری اسلامی صادق و سازگار می آیند. علی لاریجانی در بخش هایی از سخنان خود، با انتقاد از سیاست ها و تصمیم های سازمان ملل متحد و نهادهای بین المللی در قبال مسئله اسرائیل، فلسطین و نیز مسئله هسته ای ایران، سخنان زیر را مورد استناد و استشهاد قرار داد: «... این امر [تصمیمات سازمان ملل در قبال مسئله اسرائیل و پرونده هسته ای ایران] به تعبیر ولتر، آخرین درجه فساد است، زیرا به کار بردن قوانین برای ظلم است...». «... این شرایط ما را به یاد سخن مارکس می اندازد که: «تاریخ همواره تکرار می شود؛ ابتدا به صورت تراژدی، سپس به شکل یک نمایش کمدی...».» «... آیا مسلمانان، بخصوص فلسطینی های مظلوم، حق دارند به این نصایح، ظنین باشند و این ضرب المثل فرانسوی را مد نظر قرار دهند که: «اگر روباه موعظه می کند، مواظب غازهای خود باشید؟!...». و البته حیف است که یکی دیگر از سخنان بسیار شیوای آقای لاریجانی را در اینجا ذکر نکنم؛ وی در پایان سخنان برادر خود، صادق لاریجانی (صادق آملی لاریجانی) او را با عنوان «حضرت آیت الله آملی» مورد خطاب قرار داد؛ که به گمانم بسیار تزویرگرانه، بی مزه و تلخ است. حال من هم می خواهم با اجازه فرانسوی ها، دخل و تصرفی در ضرب المثل آنها داشته باشم: «اگر جمهوری اسلامی از «اعتدال»، «تدبیر»، «امید» و «عقلانیت» سخن می گوید، مواظب ایران خود باشید!» و آیا ایرانیان، حق دارند با توجه به کردار، گفتار و افکار آقایان حاکم بر جمهوری اسلامی، به این سخنان، ظنین باشند یا خیر؟! فراموش نکنیم زمانی که محمد خاتمی در فضایی بازتر و با آرائی بیشتر رئیس جمهور ایران شد، شعارهای او نیز بسیار جدی تر بود؛ گفتمان و شعار محوری محمد خاتمی، «جامعه مدنی» بود که نهایتاً توسط خود او به «مدینة النبی» تعبیر و تفسیر گردید و خود را صرفاً یک «تدارکاتچی» نامید. حسن روحانی، که دیروز در مراسم تحلیف، گویا سهواً بیان داشت «نتیجه انتخابات برای بسیاری «غافل کننده» بود»، با غافل کردن (اغفال) بسیاری با شعارهای «اعتدال»، «تدبیر» و «امید»، سکان هدایت اجرایی کشور را به دست گرفت؛ اما در همان سخنان، «اعتدال» را به معنای قرآنی-اسلامی «أمة وسطاً» تعبیر و تفسیر نمود و این سخن او مورد تأیید و تأکید آقای خامنه ای نیز قرار گرفت. امروز نیز صادق لاریجانی واژگان «عقلانیت» و «حقوق بشر» را تعبیر و تفسیر کرد و «عقلانیت» را با «أولوالألباب» معنا کرد و بیان داشت که «بنیان های حقوق بشر بر معارف اسلامی است». خلاصه اینکه «اشتراک لفظ، دائم رهزن است»؛ ما نباید فریب الفاظ را بخوریم؛ هر اصطلاحی، در عرف سیاسی، معنای ویژه ای دارد؛ اما وقتی الفاظ، به صورت مبهم و دل بخواهی به کار برده می شوند، باید بسیار مراقب رهزنان و روباهان باشیم. مراقب باشیم آن چنان خوش بینانه به دولت «تدبیر و امید» دل نبندیم که فرجام آن، پشیمانی باشد؛ که در آن صورت، «خودکرده را تدبیر نیست!» و البته «سالی که نکوست، از بهارش پیداست»؛ فقط چند واژه برای آشنایی با این «بهار!» کفایت می کند: مصطفی پورمحمدی... وزیر «دادگستری»... هیئت مرگ... کشتارهای دهه شصت... دستان خون آلود...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر