جناب موسوی! به خامنهای بگو که مانند یزید، مادران داغدار ما را نیز به کاخش راه دهد تا معنی شهامت بهتر دانسته شود
جناب موسوی! اولا ما شیرزنان زیادی(1) در تاریخ خودمان داریم که لزومی به تمسک به زینب نداریم، ثانیا یزید بر خلاف انچه که مردم تصور مینمایند انسانی با شهامت بود که به زینب را در کاخش راه داد و از او و خانوادهاش با کمال احترام پذیرائی نمود، آیا شما چنین شهامتی را در خامنهای میبینید؟
جناب موسوی! مشکل مردم ما دین سیاسی است، دینی که خود در تمام امور زندگی انسانها دخالت مینماید و از ثمرات انقلاب ننگین خمینی، شناخت بخشی از حقایق این دینی است که همواره رحمانی جلوه داده میشد؛ کجای رفتار این حکومت اسلامی نیست؟
گفتهاید که جوانان ما دینگریز شدهاند، دلیل آن را نیز رفتار حکومت دانستهاید؛ در این سخنان شما تناقضی آشکار نهفته است! از یک سو حاضر نیستید کوچکترین انتقادی از امام راحلتان و همچنین ولی امر مسلمین نمائید و از سوی دیگر از سیستمی انتقاد میکنید که چیزی جز ارث خمینی نیست، آیا ساختمانی که از پایه خراب است با رنگ و لعاب کردن میتوان درست نمود؟
گفتهاید که: حسین (ع) زمانی به پا خاست که بازماندهی دستاوردهای نهضت نیای خود را در معرض تندبادهای تمامیتطلبی تشنگان قدرت یافت....
شما ظاهرا ستم را تنها در مسائل عقیدتی میبینید وگرنه در هیچ جای تاریخ بیان نشده است که یزید مانند خامنهای و خمینی به مردم زیر سلطهاش ستم میکرد. آیا قتل عام سال 67 خمینی و جنایتهای سال گذشتهی خامنهای را کمتر از کشته شدن حسینی میبینید که با شمشیرش کشته شد؟
اندکی شهامت بیان حقیقت را داشته باشیم و حقایق را آنگونه که هست بیان کنیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر